سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

چگونه انسانی یادگیرنده باشیم؟



انسان یادگیرنده,اهمیت یادگیری,دلیل موفقیت

بزرگان بازار، هر‌یک موفقیت خود را به دلایلی چند، نسبت می‌دهند. فیلیپ کاتلر، پدر بازاریابی مدرن، در‌میدان‌بودن و آموختن از آن را دلیل موفقیت خود می‌داند، لستر ووندرمن از بزرگان روش بازاریابی مستقیم، یادگرفتن از حرفه‌ای‌ها و حس‌یادگیری و سرآمدی مداوم؛ جک تروت، مطالعه و آموختن از کتابها؛ پاتریشیا سی‌بولد، متخصص در زمینه‌ی تجربه‌ی مشتری، کنجکاوی برای مشاهده و یادگیری از رفتارهای مردم و اعتقاد به دانش انسانی و روحانی؛ دان شولتز، مبتکر ارتباطات بازاریابی یکپارچه، نقش استادی خلاق و نوآور؛ و آل ریس، شوق به آموختن همیشگی را مایه موفقیت خود می‌داند.

اهمیت یادگیری، در ارتقای عملکرد انسان نهفته است. یادگیری، آموزشی است که منجر به تغییر رفتار می‌شود. بنابراین آموزش، ابزاری برای رسیدن به هدف یادگیری است. شرط توسعه سازمانها و انسانهای مدرن، یادگیری است. زیرا که یادگیری، موضوع توسعه و زمینه‌ساز آن است. از این‌رو انسانهای آگاه و یادگیرنده، همواره در تکاپوی بهبود رفتارهای خویش بوده و موانع مُخلّ یادگیری را از سر راه برمی‌دارند. انسانهای یادگیرنده، عضلات ذهنی منعطفی دارند. همانگونه که داروین بیان می‌دارد، "نه قوی‌ترین موجودات و نه هوشمندترین‌شان نیستند که بقای خود را حفظ می‌کنند، بلکه انطباق‌پذیرترین موجوداتند که می‌توانند حیات آینده خود را تضمین کنند."

 انسانهای یادگیرنده افزون بر این، سرآغاز سازمانهای یادگیرنده هستند؛ سازمانهایی که یکایک پرسنل آن از قابلیت‌هایی منحصربه‌فرد برخوردار بوده و هر یک از ایشان از مدیرعامل گرفته تا نیروهای میزپذیرش، به شکل مداوم در حال یادگیری و مهارت‌افزایی‌ هستند. یادگیری در این قبیل سازمانها در اولویت بوده و خردجمعی سازمان مبتنی بر یادگیری سیستمی افزایش می‌یابد. این سازمانها رسالت و آرمانی مشترک داشته و در جهت دستیابی به این اهداف، تلاشی جمعی  صورت می‌دهند و در این مسیر ضمن شکستن الگوهای ذهنی فاقدکارایی و پارادایمها و چارچوبهای قدیمی، جور دیگر دیدن و اندیشیدن را می‌آموزند و خود را در چارچوب بسته‌ی ذهن محصور نمی‌کنند.

انسانهای یادگیرنده فارغ از میزان تجربه و آشنایی خود با علوم مختلف، اسیر دام غرور و موفقیت نشده و فروتنانه همچون میوه‌ای کال از درخت پربار دانش ارتزاق می‌کنند.

اهمیت یادگیری تا بدانجا است که حتی مکانیزم آن در برخی جانداران نظیر زنبورهای عسل که مهندسین طبیعت لقب گرفته‌‌اند نیز مشاهده می‌شود. چند روز قبل، خبری را خواندم که دانشمندان مبتنی بر مکانیزم یادگیری در زنبورعسل، رباتی یادگیرنده ساخته‌اندکه توانایی فکرکردن و یادگیری را تا حدی دارا است. زنبورها برای یادگرفتن مشاهده می‌کنند و این ربات نیز براساس همین سازوکار طراحی شده است. تلاش‌های این‌چنینی ناشی از درک اهمیت یادگیری است.

 انسان یادگیرنده، سازمان یادگیرنده را بوجود می‌آورد و سازمانهای یادگیرنده جامعه یادگیرنده را بنا می‌کنند. پیتر سنگه، بزرگ نظریه‌پرداز سازمانهای یادگیرنده، تأکید دارد که تمامی انسانها در اعماق وجودشان یادگیرنده هستند و نظام هستی و کائنات در حال حرکت به سوی ایجاد جامعه‌ای یادگیرنده است. چرا که ادامه بقا و حیات بشر در گرو آموختن بوده و یادگیری، نوعی از لذت درونی و اساساً الزامی اجتماعی است که گنج درون بشر محسوب می‌شود. به قول بزرگی، انسان یادگیرنده هرگز دانا نمی‌شود (چون همیشه در مسیر دانایی است). و هرگز نادان نمی‌ماند. پس در مقام یک فعال کسب‌وکار و یا در هر کسوت و لباسی، همواره خود را دانشجو و شاگرد همیشگی بازار و دیگر ارکان هستی بدانیم.

 از این‌رو، یادگیری بویژه در محیط آشفته و دریای متلاطم کسب‌وکار عنصری ضروری و حیاتی است، که ‌می‌تواند به مزیت رقابتی افراد و سازمان‌ها تبدیل شود. هرچند که به قول ارسطو، "ریشه‌های آموختن به تلخی‌گراید، اما به طور حتم میوه آن شیرین است". با این وجود، آموخته‌های دیروز، دوای فردا نخواهند بود و به‌سرعت رنگ می‌بازند. اماآموختن روش یادگیری، مهارتی بدون تاریخ انقضاء و مادام‌العمر است. هرچند که  این مهم بویژه از دید برنامه‌ریزان آموزشی کشور مغفول مانده است و مدارس و آموزشگاهها، چگونه آموختن را به کودکان نمی‌آموزند.

اما چرا این مسأله تا به این حد دارای اهمیت است؟
عموماً پدربزرگهای ما در تمام زندگی خود یک شغل داشتند که از کودکی وارد آن شده بودند. یکی کشاورز بود و دیگری نجار، و کمتر اتفاق می‌افتاد که فردی شغل خود را ترک کند و به حرفه دیگری بپردازد. پدران ما اما به چندشغله بودن روی آوردند و به عنوان مثال پدر من که کشاورز بود. زمستانها از روستا به شهر می‌آمد و در کارخانه‌ی ایران دوچرخ به کار جوشکاری می‌پرداخت. اما فارغ‌التحصیلان کنونی مراکز آموزشی در طول عمر کاری خود و ظرف چند ماه، چندین مسیر شغلی را امتحان می‌کنند که نمی‌توان نام آن را اشتغال گذاشت. به اعتقاد کارشناسان امر، این مسأله به دلیل انقلاب عصر دیجیتالیسم و تأثیر آن در فرایندهای کار حرفه‌ای است.

اما این آمار قابل‌تأمل را هم در نظر بگیریم: طبق آمار موثق، حدود یک سوم از کسب‌وکارهای مندرج در فهرست فورچون500، هر 15 سال یک‌بار از صحنه روزگار و گردونه رقابت محو می‌شوند. در طرف دیگر طیف، از هر 10 کسب‌وکار نوپا، 9 مورد ظرف سه سال شکست می‌خورند. عامل اصلی زوال زودهنگام کسب‌وکارها، می‌تواند ناکامی در یادگیری و شکست در انطباق با شرایط باشد. به همین دلیل است که آینده‌ی تجارت را از آن سازمانهای اصطلاحاً آفتاب‌پرستی و یادگیرنده می‌دانند؛ سازمانهایی که به سرعت خود را با شرایط وفق می‌دهند وبه‌علاوه دانشجوی خوبی برای بازار هستند.

چگونه انسانی یادگیرنده باشیم و سازمانهای یادگیرنده بوجود آوریم؟
 سازمان‌های یادگیرنده وابسته به وجود انسانهای یادگیرنده‌اند. نمی‌توان تنها با داشتن مدرک تحصیلی، به رشد و پیشرفت در کسب‌وکار امید بست، چرا که آموخته‌های دانشگاهی رفته‌رفته با تغییر شرایط رنگ می‌بازند. ولی بازاریانی که یک دست، در دست دانش داشته و با دست دیگر نبض بازار را دارند، می‌توانند به موفقیت خود امیدوار باشند. انسانهای یادگیرنده، سبک آموختن خود را می‌دانند. سبک آموختن یعنی راهی که ما از طریق آن یاد می‌گیریم. برخی از ما، به شکل دیداری و بصری می‌آموزیم. به این معنا که از طریق مشاهده یاد می‌گیریم. ما با دیدن تصاویر و نمودارها، مطالب زیادی می‌آموزیم و به‌علاوه به فیلم‌ها علاقه‌مندیم. برخی دیگر از ما به شیوه شنیداری یاد می‌گیریم. به‌ این‌ معنا که از طریق شنیدن می‌آموزیم. ما دوست داریم به نوارها و پادکست‌ها و نیز صدای ‌رادیو گوش کنیم.

یادگیرندگان شنیداری، وقتی بهترین یادگیری را دارند که اطلاعات به شکل زبان شنیداری به آنها ارائه شود. بنابراین، این عده بویژه درکلاسهایی که تأکید روی سخنرانی  و بحث کلامی باشد، یادگیرندگان قابل هستند. حال آنکه یادگیرندگان دیداری وقتی بهترین عملکرد در یادگیری را دارند که اطلاعات را در قالب تصاویر و نمودارها و فیلم‌ها دریافت کنند. این افراد درکلاسهایی که مدرس از ویدیو پروژکتور، فیلم، تصویر، متن پرینت شده، نگارش روی تخته ... استفاده زیاد می‌کند بیشتر می‌آموزند.

و اما یادگیرندگان دسته آخر، یادگیرندگان لمسی – جنبشی هستند که در محیط‌های آزمایشگاهی و هنگامی که بتوانند چیزی را از نزدیک لمس کنند، عملکرد خوبی را به نمایش می‌گذارند. بنابراین آنها در محیطهای عملی و کارگاهی بهترین نتیجه را می‌گیرند. لذا مشخص است که سبک یادگیری افراد، به نوعی استعداد ذاتی آنها است و افراد باید در هنگام انتخاب تخصص وشغل خویش به شیوه‌ی یادگیری خود نیز توجه داشته باشند. البته گاهی برخی از تمامی شیوه‌های یادگیری به نسبت‌های مختلف بهره می‌برند، اما به هر ترتیب تمایل به یک جانب بیش‌تر است. شناسایی دقیق شیوه‌ی یادگیری و بهره‌گیری بهینه از آن، می‌تواند به وجه تمایز برندهای شخصی مبدل شود. بنابراین برندهای شخصی نیز همانند برندهای سازمانی باید به بهترین طریق ممکن یادگیری را تمرین کنند.

مدل MASTER در یادگیری
تبدیل‌شدن به یک انسان یادگیرنده می‌تواند در قالب مدل master  انجام گیرد. این مدل، روشی علمی برای مهارت‌یافتن در زمینه‌های مختلف بویژه در حوزه کسب‌وکار است که از سرواژگان معادل عبارات انگلیسی زیر استخراج شده است:

•    انگیزش ذهنی  :(Motivating your mind)
انگیزش، مقدمه‌ی یادگیری است و نگرش غلط و یا منفی نسبت به یادگیری، در فرآیند آن ایجاد اختلال خواهد کرد. به این معنا که اگر نخواهیم یاد بگیریم، نمی‌توانیم بیاموزیم.

•    کسب اطلاعات (Acquiring the information)
   همانطور که  پیش‌تر گفته شد، کسب و ذخیره‌سازی اطلاعات باید به شیوه‌ای که کاملاً متناسب با ترجیحات حسی یادگیرنده باشد انجام گیرد.

•    کنکاش معنا (Searching out the meaning)
از برکردن و حفظ بی‌قاعده مطالب، منجر به ایجاد دانش نمی‌شود. بلکه دانش، زاییده‌ی جست‌وجو و ذهنی جویش‌گر است. لذا باید با بازارگردی و تجربه آموخته و پیاده‌سازی آنها در کسب‌وکار ، اطمینان حاصل کنیم که موضوع را به شکل تمام و کمال آموخته‌ایم.

•    آزادکردن ظرفیت ذهن(Triggering the memory)
استراتژی‌های بسیاری برای آزادسازی ظرفیت نامحدود ذهن وجود دارد. ارتقای مهارتهای شخصی از جمله راهکارهای تبدیل ظرفیت‌های بالقوه ذهنی به ظرفیت بالفعل است که تقاضا می‌کنم در این خصوص به کتاب 40 گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای شخصی در کسب‌وکار مراجعه کنید. جالب آنکه در اخبار آمده بود که محققان توانسته‌اند یک بالگرد را تنها به کمک نیروی ذهن انسان و انتقال امواج از طریق کلاه EEG به پرواز درآورند، که این دستاورد نشانگر ظرفیت بسیار بالای ذهن آدمی است. برای آشنایی بیشتر با ابزارهایی نظیر EEG که در پزشکی و نیز بازاریابی کاربرد یافته‌اند، به کتاب نورمارکتینگ: نظریه  وکاربرد، مراجعه کنید.

 

•    به نمایش درآوردن دانسته‌ها (Exhibiting what you know)
دانسته‌های خود را در اشکال مختلف مثل سخنرانی برای دیگران (حتی یک نفر) و یا آوردن روی کاغذ، تجلی دهید. این روش هم به عمیق شدن دانش آدمی و هم خودآزمون‌گری مهارتهای شخصی، کمک شایانی می‌کند.

•    تأمل در خصوص روش یادگیری(Reflecting on how you’ve learned)
در خصوص تجربه یادگیری خود ( نه آن چیزی که آموخته‌ایم، بلکه چگونگی یادگیری‌مان) کمی بیندیشیم، تا به یک روش جامع  و کامل برای یادگیری دست یابیم. تفکر عمیق و درون‌نگری به این شیوه، موجب روشن شدن نقاط ضعف می‌شود.

پیروی از مراحل فوق، ما را به سمت تبدیل شدن به انسانی یادگیرنده رهنمون می‌سازد و البته تجربه عملی این مراحل در بازار است که به دانش آموخته‌شده عمق می‌بخشد و آن را ملکه ذهن می‌کند. پس در لباس یک فروشنده، مدیر و یا فردی علاقمند به حوزه کسب‌وکار و بازاریابی، خود را دانشجوی همیشگی بازار بدانیم و از آموزش غافل نشویم.

منبع:مجله درگی

 


ویدیو مرتبط :
یادگیرنده

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سلول‌های انسانی در شرایط پروازهای فضایی



 

سلول‌های انسانی در شرایط پروازهای فضایی عفونی می‌شوند

 

 

سلول‌های انسانی در شرایط پروازهای فضایی

 

 

با انجام آزمایشی كه در نوع خود بی‌نظیر است با اعمال شرایط خاص پرواز فضایی، چگونگی سلامت یا ابتلا به بیماری سلول‌های انسانی بویژه در مواجهه با فشار جو یا رخدادهای خسارتبار مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 


پژوهشگران موسسه ASU به ریاست شری نیكرسون، شاهد نتایج آخرین آزمایش‌شان در سفینه دیسكاوری هستند. اهداف این تیم پژوهشی، بیان دیدگاهی پایه‌ای و جدید از پروسه بیماری عفونی و شناخت بیشتر دیگر بیماری‌های پیش‌رونده از جمله بی‌نظمی‌های سیستم ایمنی و سرطان است.

 


اطلاعات به دست آمده به پیشرفت رهیافت‌های جدید برای بیماری‌های عفونی كه همچنان عامل اساسی بیماری‌های (جسمی و روانی)‌ جهان است، كمك می‌كند.

 


استفاده از نتایج فوق به كاهش خطرات بیماری‌های عفونی افرادی كه به دلیل ماموریت‌های فضایی و كاهش سیستم ایمنی بدنشان در معرض مستقیم ابتلا به بیماری‌های عفونی قرار دارند، كمك خواهد كرد.

 


نیكرسون می‌گوید: نكته كلیدی ا ین پژوهش در این است كه راهی بیابیم تا سلول‌ها به محیط دارای گرانش ضعیف حین پروازهای فضایی سازگار شده و پاسخ دهند.

 


در پاسخ به این گرانش ضعیف سلول‌ها یك جور ویژگی‌های بیولوژیكی مهمی از خود نشان می‌دهند كه مستقیما به سلامت یا بیماری انسان مرتبط است.

 


از جمله این موارد می‌توان تغییر در سیستم ایمنی ، پاسخ‌های تحت فشار و افزایش پتانسیل بیماری‌های عفونی را نام برد كه با راهكارهای آزمایش‌های قدیم بروز پیدا نمی‌كردند.

 


این سومین پروژه مشترك این تیم با ناسا است. پژوهش‌های قبلی را با سفینه‌های آتلانتیس و ایندور انجام دادند. پژوهش اخیر نشان داد پرواز فضایی تغییرات عمده‌ای در وضعیت ژن و قدرت بیماریزای باكتری سالمونلا (SALMONELLA ) به وجود می‌آورد.

 


حداقل دلیل این تغییرات به واسطه راه ویژه جریان فراسلولی است كه در اطراف و سطح سلول‌ها صورت می‌گیرد. این جریان را مانند آب جاری اطراف یك ریگ در كف فرض كنید.

 


این آشفتگی فیزیكی در سطح سلول نتیجه جریان سیال اطراف آن است كه در نتیجه جریان سیال یك نیروی ضعیف ایجاد می‌شود و سلول‌ها را چه در سطح باكتری و چه در سطح سلول‌های انسانی به یك سری پاسخ‌های ویژه وامی‌دارد.

 


به طور ویژه در این آزمایش ۱۳ روزه موسوم به STL-IMMUNE می‌توان تاثیر گرانش ضعیف روی پاسخ‌های سلولی روده را پیش‌و پس از آلودگی توصیف كرد.

 


▪ این آزمایش ۲ هدف را دنبال می‌كند: نخست درك بهتری از تاثیر پرواز فضایی روی سلول‌های انسانی می‌دهد و اطلاعات بسیار مهم و حیاتی از اطمینان به سلامت فضانوردان را در اختیار می‌گذارد.

 


همچنین چشم‌اندازی روشن از پاسخ‌های سلول‌های انسانی و سلول‌های بیماری‌زا كه در محیط‌های معمولی درون بدن انسان روی زمین زیست می‌كنند به دست می‌دهد.

 


نیكرسون در توضیح می‌گوید گاهی اوقات این شرایط می‌تواند شباهت‌های فریبنده‌ای مانند شرایط مشاهده شده در طول پرواز فضایی ایجاد كند. اگرچه غالبا این تاثیر در آزمایش‌هایی با شرایط زمین به دلیل وجود گرانش مرسوم، پنهان می‌ماند.

 


باكتری بیماریزایی مانند سالمونلا قابلیت زیادی در برقراری حس داشته و با شرایط محیطی كه در طول آلودگی در بدن میزبان (انسان یا حیوان)‌ روبه‌روست، ارتباط برقرار می‌كند و انحرافش را طبق شرایط دیكته شده، تعدیل می‌كند.

 


باكتری‌ها همزمان با آلوده كردن میزبان‌ها، با استفاده از یك باتری اختیاری به تحرك و جنب و جوش درمی‌آیند تا از این طریق سلول‌ها را تخریب كنند. پژوهش تیم مذكور نشان داد كه باكتری برای قاعده‌مند كردن پاسخ‌های بیماریزایی ژنی‌اش به جریان سیال تحمیلی بیرونی، از پروتئین HFq استفاده می‌كند.

 


این پروتنین به صورت بسیار فشرده در باكتری وجود دارد یعنی می‌توان آن را در آرایه‌های گسترده‌ای از گونه‌ها دید كه نقش مهمی در پروسه آلودگی (عفونت)‌ دارد.

 


جالب‌تر این كه، سلول‌های انسانی گونه‌های خاصی از پروتئین HFq درون باكتری را موسوم به SM دارند كه تفاوت‌های سلولی و گوناگونی در پاسخ به فشار و كاركرد سیستم ایمنی و ایجاد تومور از خود نشان می‌دهند.

 


پاسخی كه پژوهشگران از نتایج این پژوهش می‌گیرند، این است كه آیا پروتئین‌های Sm در پرواز فضایی مانند آنچه پروتئین Hfq در باكتری انجام می‌دهد، پاسخ‌های ‌قاعده‌مند را از خود بروز خواهند داد یا خیر؟

 


هیجان تیم پژوهشی با نزدیك‌تر شدن روز آغاز ماموریت قابل لمس بود. نیكرسون می‌افزاید: تماشای واقعی تعامل این عامل بیماری‌زای ژنی و میزبان در طول پرواز، همه یافته‌های قبلی‌مان از پروازهای قبلی را به یك سطح كاملا جدید ارتقا می‌دهد.

 


این پژوهش فواید بسیار مهمی به دست می‌دهد كه می‌توان برای كاهش خطرات بیماری‌‌های عفونی تیم پرواز و همچنین گسترش راهبردهای نوین در مبارزه با بیماری‌های سطح عمومی مردم روی زمین از آنها استفاده كرد.

 


رئیس سایت علمی ناسا ضمن مهم تلقی كردن مطالعات پایه‌ای این تیم، اذعان می‌دارد كه مطالعات اولیه گروه نیكرسون كشفیات برجسته‌ای در زمینه افزایش آلودگی و عفونت باكتریایی در طول پرواز فضایی ارائه داده‌اند.

 


با این حال حتی این بررسی اخیر كشفیات بیشتری از پروسه‌های اساسی عفونت‌های میكروبی سلول‌های انسانی در محیط فضا را به ما ارائه می‌دهد.

 


شاید شناخت عمیق‌تر شیوه تعامل سلول‌های انسانی و عوامل بیماری‌زا در فضا، راه را برای واكنش‌های جدید و روش‌های درمانی نوین در حیطه گسترده‌تری از بیماری‌های عفونی هموار كند.

 


علاوه بر آن، نتایج به دست آمده فضانوردان را در راه مبارزه با بیماری‌های گوناگون مجهز كرده و آنها را در طول سفر فضایی سلامت و مطمئن پیش خواهد برد.

 


نیكرسون در پایان چنین ادامه می‌دهد كه همزمان با استفاده از شرایط آزمایشگاهی سنتی برای سلول‌ها، چیزهای زیادی درباره چگونگی رفتار طبیعی یا پیشرفت بیماری آموختیم و متوجه شدیم كه هنگام استفاده از این راهكارهای مرسوم، چیزهای زیاد دیگری را از دست داده‌ایم.

 


ما در كارمان با استفاده از طرح اولیه پروازهای فضایی ، به پیشرفت‌هایی نائل آمدیم و پیشروی شناخت اصولی‌مان از پروسه بیماری درون ‌سلول‌ها را ادامه خواهیم داد كه می‌تواند ما را به دستاوردهای عمده‌ای در بهداشت بشری برساند.... /  تحلیل : جام‌جم آنلاین