سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

چه وقت هایی حق داریم مضطرب شویم؟


اضطراب گاهی طبیعی و بهنجار است و نبودش می تواند ما را در مورد سلامت روانمان دچار تردید کند.

ماهنامه همشهری تندرستی: کارتان تمام است. هر چقدر هم که بجنگید و فرار کنید، نمی توانید در برابرش بایستید و مرگی را که انتظارتان را می کشد، ضربه فنی کنید. می ترسید آسیب ببینید، جا بمانید، تنها شوید اما این ترس ها که اضطراب را به جانتان می اندازد، در برابر مرگی که دست از سرتان بر نمی دارد، هیچ اند.

 با خواندن این جملات چه احساسی پیدا کردید؟ ضربان قلبتان تندتر شد؟ به فکر فرو رفتید و کاری را که انجامش می دادید، کنار گذاشتید؟ جس فیست (jess feist) و گریوری فیست (Gregory feist) در کتاب «نظریه های شخصیت» می گویند افراد زمانی دستخوش اضطراب می شوند که بدانند وجودشان و ارزش هایی را که به آن مرتبط کرده اند. ممکن است نابود شود.

چه وقت هایی حق داریم مضطرب شویم؟

شما چه نظری در این مورد دارید؟ آیا فکر می کنید ترس از نابود شدن می تواند زمینه ساز همه اضطراب هایی که دچارشان می شوید، باشد؟

از اضطراب فرار می کنیم

زمانی که رولو مِی، روان شناسی که بعدها نظریات ارزشمندی را در مورد اضطراب و منشا آن صادر کرد، از بیماری سل بهبود می یافت، دستخوش میزان زیادی اضطراب شده بود. او و خانواده اش تهیدست بودند و او از بهبودی خودش مطمئن نبود. مِی در کتاب معنی اضطراب، مدعی شد که بیشتر رفتارهای انسان به وسیله احساس وحشت و اضطراب نهفته برانگیخته می شود.

ناتوانی در مواجه شدن با مرگ، موقتا به فرد کمک می کند از اضطراب یا وحشت نیستی فرار کند، اما این فرار نمی تواند دائمی باشد؛ مرگ واقعیت قطعی زندگی است که دیر یا زود هر کسی باید با آن مواجه شد مِی اضطراب را ناشی از آگاه شدن فرد ازاینکه وجودش می تواند نابود شود، دانست و در زمان دیگری، اضطراب را به صورت تهدیدی برای ارزش های مهم فرد تعریف کرد؛ بنابراین، آگاهی از نیستی یا تهدید شدن ارزش هایی که برای وجود فرد حیاتی هستند، می تواند اضطراب را ایجاد کند.

این حالت زمانی وجود دارد که فرد با مسئله تحقق بخشیدن به استعدادهایش رو به رو شود. به عبارت دیگر، اگر شما تصور کنید به اندازه کافی برای رسیدن به آرزوهایتان توانمند نیستید، یا اینکه تصور کنید زندگی آنقدر کوتاه است که مجالی برای رسیدن به آرزوهایتان باقی نمی گذارد، سطح بالایی از اضطراب را تجربه می کنید. البته به گفته روانشناسانی که به این نظریه باور دارند، این احساس اضطراب زا می تواند به رکود و تباهی منجر شود و شما را از هر حرکتی بازدارید، با اینکه برعکس زمینه را برای رشد و تغییر فراهم کند. وقتی شما نگران ناکام ماندن و نرسیدن به رویاهایتان هستید، شاید با سرعت و انرژی بیشتری به سمتشان حرکت کنید و برای برآورده کردنشان تلاش کنید.

حق دارید مضطرب شوید

اضطراب از نظر روان شناسان، همیشه غیرمنطقی نیست و آسیب روانی را به همراه ندارد. رولو مِی یکی از روان شناسانی است که معتقد است هیچ کس نمی تواند از تاثیر اضطراب درامان باشد. از نظر او رشد کردن و تغییر یافتن ارزش های فرد به معنی تجربه کردن اضطراب سازنده یا بهنجار است. مِی اضطراب بهنجار را این طور تعریف می کند: «اضطرابی که متناسب با تهدید است و می توان در سطح هوشیار به صورت سازنده با آن رو به رو شد.»

چه وقت هایی حق داریم مضطرب شویم؟

با توجه به این استدلال ها، اضطراب گاهی طبیعی و بهنجار است و نبودش می تواند ما را در مورد سلامت روانمان دچار تردید کند. زمانی که افراد از نوباوگی به بزرگ سالی می رسند، ارزش هایشان تغییر می کند و در هر مرحله، دستخوش اضطراب بهنجار می شوند. چنین اضطرابی مقدمه آسیب روانی را فراهم نمی کند و فرد در صورت مهیا بودن شرایط، می تواند به سلامت آن را پشت سر بگذارد. اضطرابی که انگیزه رشد را به شما می دهد، اضطرابی که نمی گذارد تنها بمانید و شما را به فکر پیدا کردن شریکی برای زندگی تان می اندازد و اضطرابی که نمی گذارد جهان نابود شود و شما را به فکر تداوم نسل و صاحب فرزندشدن می اندازد، همه در گروه اضطراب های سازنده جا می گیرند.

بله! حالتان خوش نیست


اضطراب به شرط مناسب بودن با تهدید، می تواند سازنده باشد؛ اما اضطراب می تواند روان رنجور یا بیمارگون شود و رد پای آسیبی را که ایجاد می کند، بر روان فرد باقی بگذارد. مِی اضطراب روان رنجور را به عنوان واکنشی نامتناسب با تهدید معرفی می کند. درحالی که اضطراب بهنجار زمانی احساس می شود که ارزش ها تهدید شده باشند و اضطراب روان رنجور زمانی تجربه می شود که ارزش ها به عقاید جزمی تبدیل شده باشند.

 دچار شدن فرد به حق به جانب بودن کامل گرچه امنیت موقتی به بار می آورد اما این امنیتی است که به بهای دست شستن فرد از فرصت یادگیری تازه و رشد تمام می شود. فردی که بخاطر مضطرب بودن حالت دفاعی به خود می گیرد و هیچ حرف دیگری را نمی شوند، هیچ وقت خود را از دام ناآگاهی بیرون نمی کشد؛ در نتیجه می توان گفت که این فرد به اضطرابی مخرب دچار شده است. به عبارت دیگر، اضطراب روان رنجور می تواند فرصت مواجهه با موقعیت های تازه را از فرد بگیرد و ذهنش را در تجربیات آسیب زا که به او فرصت رشد نمی دهند، ماندگار کند.

وقتی با خودتان درگیرید


البته رولو مِی تنها کسی نبود که موضوع اضطراب بهنجار و روان رنجور را طرح کرد. زیگوند فروید، هم اضطراب را به انواع مختلفی تقسیم می کرد. فروید اضطراب روان رنجور را به صورت نگرانی از خطر نامعلوم تعریف می کند. او می گوید شاید افراد به این علت در حضور معلم، کارفرما، یا برخی دیگر از صاحبان قدرت دچار اضطراب روان رنجور می شوند که از قبل نسبت به پدر، مادر یا هر دوی آن ها، احساس ناهوشیار ویرانگرانه داشته اند. این احساس های خصومت، هنگام کودکی معمولا با ترس از تنبیه همراه هستند و این ترس به شکل اضطراب روان رنجور ناهوشیار فرد را درگیر خود می کند.

دومین نوع اضطراب از نظر فروید اضطراب اخلاقی است که معمولا از 5 تا 6 سالگی به عنوان پیامد تعارض بین نیازهای معقول و دستورات وجدان اخلاقی مان دچار آن شویم. اضطراب اخلاقی می تواند از رفتار نکردن مطابق با آنچه معتقدیم از لحاظ اخلاقی درست است هم به وجود آید؛ مانند مراقبت نکردن از والدین سالخورده مان یا حمایت کافی نکردن از والدین سالخورده مان یا حمایت کافی نکردن از فرزندانمان. به عبارت دیگر، زمانی که عقل و دلمان با هم جور در نمی آیند، زمینه برای دچار شدن به اضطراب اخلاقی آماده می شود.
سومین نوع اضطراب از نظر فروید، همان چیزی است که رولو مِی آن را اضطراب بهنجار می داند. فروید این حالت هیجانی را اضطراب واقعی یا اضطراب عینی معرفی می کند.

چه وقت هایی حق داریم مضطرب شویم؟

 این حالت در روان شناسی فروید تقریبا به ترس شباهت دارد و نوع سوم اضطراب به صورت احساس ناخوشایند و نامشخص در مورد خطری احتمالی تعریف می شود. برای مثال، امکان دارد هنگام رانندگی در ترافیک سنگین و پرشتاب شهری ناآشنا، به اضطراب واقعی دچار شویم که با احساس کردن خطر واقعی یا عینی مرتبط است.

با این حال، اضطراب واقعی از این نظر با ترس تفاوت دارد که موضوع ترسناک خاصی را شامل نمی شود. برای مثال، در حالی که شما تنها به خاطر گیرافتادن در ترافیک ممکن است دچار اضطراب شوید، در صورتی دچار ترس خواهید شد که ناگهان اتوموبیلتان در یک بزرگراه یخ زده، شروع به سُر خوردن کند و کنترلی بر آن نداشته باشید.

اضطراب به خودِ همیشه گوش به زنگ امکان می دهد که نسبت به علائم تهدید و خطر هوشیار باشد. این علامت خطر قریب الوقوع ما را تحریک می کند که برای چنگ یا دفاع بسیج شویم. درواقع از منظر روان شناسان، اضطراب گرچه احساسی آزاردهنده است، اما می تواند محافظ ما باشد و مثل تابلوی هشداری که نمی گذارد در جاده پرپیچ به دره سقوط کنیم، از ما در برابر موقعیت های تهدیدکننده محافظت کند.

با این اشتباه ها اضطراب را به فرزندتان گره می زنید

احساسی که نمی گذارد رشد کنید


گرچه ترس، یکی از هیجانات منفی است که می تواند موتور محرک افراد باشد اما اضطراب حالت هیجانی ای است که در بسیاری موارد، می تواند فرد را فلج کند یا او را به پسرفت وادارد. روان شناسانی که با این نگاه به اضطراب نگاه می کنند، معتقدند که جز در موارد معدود، این احساس می تواند فرد را به بحران هایی وارد کرده و اختلال های فراوانی را در عملکردش ایجاد کند.

از مادر به کودک؛ از کودک به مادر

هری استک سالیوان (harry stack sullivan) معتقد بود اضطراب از طریق فرایند همدلی از مادر به کودک منتقل می شود و اضطراب مادر به ناچار در کودک اضطراب ایجاد می کند. چون همه مادران هنگام پرستاری از بچه هایشان مقداری اضطراب دارند، همه بچه ها تا اندازه ای مضطرب می شوند. به همان صورتی که کودک توانایی کاهش دادن اضطراب را ندارد، مادر هم برای حل کردن اضطراب کودک وسیله موثری در اختیار ندارد.

هرگونه نشانه اضطراب یا ناامنی در کودک احتمالا به تلاش های مادر برای تامین نیازهای کودک منجر می شود. برای مثال، ممکن است مادری بچه مضطرب و گریان خود را تغذیه کند، چون اضطراب را با گرسنگی اشتباه می گیرد. اگر کودک در پذیرفتن شیر اکراه داشته باشد، مادر مضطرب تر می شود، که این خود اضطراب بیشتری در کودک ایجاد می کند. سرانجام، اضطراب کودک به جایی می رسد که در مکیدن و بلعیدن او اختلال ایجاد می کند. از آن پس، اضطراب درجهت مخالف تنش های نیاز عمل کرده و از ارضا شدن آن ها جلوگیری می کند.

چه وقت هایی حق داریم مضطرب شویم؟

نمی گذارم رشد کنی

اضطراب بر بزرگسالان هم تاثیر زیانباری دارد و می توان گفت که مهم ترین نیروی مخربی است که از رشد روابط میان فردی سالم جلوگیری می کند. سالیوان اضطراب شدید را به وارد شدن ضربه سر تشبیه کرده است.

اضطراب افراد را از یادگیری عاجز، حافظه را مختل و ادراک را محدود می کند و می تواند به فراموشی کامل منجر شود. در حالی که سایر تنش ها به اعمالی منجر می شوند که هدفشان کاهش آن هاست، اضطراب رفتارهایی را ایجاد می کند که:

1- به افراد اجازه نمی دهد از اشتباهاتشان درس بگیرند؛

2- افراد را در حالت دنبال کردن میل بچگانه به امنیت نگه می دارد؛

3- به طور کلی، تضمین می کند که افراد از تجربیاتشان درس نخواهند گرفت.

اضطراب، ترس نیست

سالیوان تاکید کرد اضطراب و تنهایی از این نظر که کاملا ناخواسته و ناخوشایند هستند، در بین همه تجربیات، منحصر به فرد به شمار می آیند. چون اضطراب رنج آور است، افراد به طور فطری گرایش دارند از آن اجتناب کنند و ذاتا حالت سرخوشی یا فقدان کامل تنش را ترجیح می دهند.

او اضطراب را از چند نظر با ترس متفاوت می دانست: اولا، اضطراب معمولا از موقعیت های میان فردی پیچیده ناشی می شود و به صورت مبهم در آگاهی نمایان می شود؛ ترس واضح تر تشخیص داده می شود و راحت تر می توان به منشا آن اشاره کرد. ثانیا، اضطراب ارزش مثبت ندارد و فقط در صورتی که به تنش دیگری تغییر شکل یافته باشد (مثلا به خشم یا ترس) می تواند به اعمال سودمند منجر شود. ثالثا، اضطراب مانع از ارضای نیازها می شود، در حالی که ترس گاهی اوقات به افراد کمک می کند برخی نیازها را تامین کنند.


ویدیو مرتبط :
‫چرا مضطرب می شویم؟ و اضطراب چه اثراتی بر ذهن و جسم ما می گذارد؟‬‎

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

گروه «سون»: هیچ وقت از هم جدا نمی شویم



اعضای گروه «سون» جزو بی حاشیه ترین و کم سروصداترین ستاره های پاپ این سال های موسیقی در کشور هستند که البته مدت زمان زیادی را به دلایل مختلف نتوانستند فعالیت های مجازشان را پیگیری کنند...

 اعضای گروه «سون» جزو بی حاشیه ترین و کم سروصداترین ستاره های پاپ این سال های موسیقی در کشور هستند که البته مدت زمان زیادی را به دلایل مختلف نتوانستند فعالیت های مجازشان را پیگیری کنند و چند سالی مجبور شدند بدون آلبوم و کنسرت پیش ببرند. «سون» جزو گروه های موسیقی پاپ پرطرفدار کشور است که با موزیک ویدیوی «با تو می مونم» توانست اسم و رسمی برای خودش دست و پا کند. موزیک ویدیویی که به یک باره سر از شبکه های ماهواره ای در آورد و تکرار پخش آن باعث شد آنها خیلی زود به انتخاب نخست بسیاری از مخاطبان پاپ تبدیل شوند.

این آغاز پر خبر، شروعی بود برای فعالیت های رسمی گروهی که با آثاری جوان پسند و عمدتا عاشقانه، سعی داشت با مخاطب نسل جوان ارتباط برقرار و به مرور آثاری جدی تر را روانه بازار موسیقی کشور کند.

 

اخبارفرهنگی و هنری,خبرهای فرهنگی و هنری,سون

 

زمان گذشت و «سون»، با قطعه «دوست دارم» به یکباره جهشی بزرگ را در جذب مخاطب پیدا کرد و توانست با همین تک قطعه، ره صد ساله را یک شبه برود و دور جدید فعالیت های سون با این قطعه، رنگ و بوی جدیدی به خود گرفت. اعضای این گروه در سال 1391 با بازی در سریال «زمانه» به کارگردانی محسن فتحی، در اوج دوران ممنوع الفعالیت بودن، حضوری تاثیرگذار را در تلویزیون تجربه کردند و به فاصله چند ماه پس از پخش این سریال بار دیگر توانستند آلبوم «دوست دارم» را روانه بازار موسیقی کنند تا پس از دوره تلخ ممنوع الفعالیت شان، شروعی جدید را در بازار موسیقی کشور تجربه کنند.

آنها در آستانه انتشار آلبوم جدید خود هستند و درباره کم کاری سال گذشته شان صحبت کرده اند. گفتگویی که هر سه عضو «سون»؛ امیر و آرش قناری و کیارش پوزشی در آن حضور داشتند.

کم کاری «سون» در سال 94 به طرز عجیبی به چشم آمد. نه گفتگویی انجام دادید نه آلبومی و تنها یکی دو قطعه را در فضای مجازی پخش کردید. این روند دلیل خاصی داشت؟
- امیر: ما همیشه به یک چیز معتقدیم، آن هم این است کاری را که خودمان دوستش نداشته باشیم، هرگز منتشر نمی کنیم. یعنی دلیلی برای انتشار آن نمی بینیم. اینکه مدت هاست اثر جدیدی از ما منتشر نشده، دلیل خوبی برای انتشار هر کاری از سوی ما نیست. من و بقیه اعضای گروه همیشه کاری را منتشر می کنیم که از نظر خودمان نمره اش، صد از صد باشد. حالا اگر آن قطعه که از نظر ما به تکامل رسیده، منتشر شد و مردم دوستش نداشتند، دیگر دست ما نیست و نمی توانیم درباره آن قضاوتی داشته باشیم.

- آرش: خواننده های زیادی هستند که در طول سال علاوه بر انتشار آثار جدید و آلبوم و کلی کنسرت، هیچ اتفاق خاصی برای شان نیفتاده و حتی دیده شده که موقعیت هنری خود را هم از دست داده اند. تو خودت قطعا بهتر می توان مثال های زیادی درباره ادعای من بزنی.

 

اخبارفرهنگی و هنری,خبرهای فرهنگی و هنری,سون

 

ولی شما گروهی هستید که طرفداران زیادی دارید و موقعیت تان با چهره های دیگر فرق دارد. یک خواننده به جز تولید اثر جدید مگر دغدغه دیگری هم می تواند داشته باشد.
- آرش: اتفاقا به خاطر همین موقعیت کاری مان است که سعی می کنیم همیشه تنها و فقط و فقط بهترین اثری که تولید کرده ایم را منتشر کنیم و کم کاری ما همیشه دلیلش همین است. ما هر روزی که بیدار می شویم و لحظات مان را می گذرانیم، فقط به امید تولید یک اثر خوب در تکاپو هستیم و همه لحظه های ما برای رسیدن به این مسئله در جریان است.

همه خواننده ها زندگی شان همینطور است. همه دوست دارند این اتفاق بیفتد. برخی اوقات این ماجرا اتفاق می افتد و تو به چیزی که در پی آن هستی می رسی ولی برخی اوقات هم نمی شود و عوامل مختلف اجازه نمی دهند تو به خواسته هایت بررسی و بتوانی توقعات را برآورده کنی. زندگی ما هم در حول و حوش همین فضاها می گذرد.

داری از یک استراتژی کلی برای روند هنری گروه صحبت می کنی...
- آرش: هر حرکت اشتباهی می تواند رزومه کاری هر آرتیستی را دستخوش مسائلی کند. مخاطب یک خواننده او را با سبک و سیاقی که داشته و تا به حال با آن پیش آمده دوست دارد. هر تغییر جهتی می تواند ذهن مخاطب را هم گمراه کند و به قول معروف او را دچار سردرگمی کند. تو وقتی به یک الگویی می رسی و عده ای هم بر اساس آن الگو دو را دوست دارند و انتخابت می کنند، هر تغییری در آن الگوی اولیه مستلزم تفکر و تدبیری حساب شده است.

- امیر: موسیقی زمانی می تواند در عمق دل آدم ها نفوذ کند که آنها را به تفکر وادارد. این مهمترین وظیفه این هنر است. اهرمی برای به تفکر واداشتن آدم ها و مخاطبان والا چرا باید یک موسیقی اصلا تولید شود؟

صرف تاثیرگذار بودن هر اثر می تواند الگوی درستی برای یک هنرمند باشد ولی اینکه یک آلبوم هفتاد دقیقه ای را از اول تا آخر بشنوی و متوجه نشوی حالت خوب شده یا بد، فقط وقتت را تلف کرده ای و این همان فاجعه ای است که نباید تحت عنوان «تغییرات» کسی دچارش شود.

این دیدگاه یعنی هنوز تعیین هیچ زمان مشخصی برای انتشار آلبوم مشخص نیست.
- کیارش: ما هیچ تاریخی برای آلبوم بعدی مشخص نمی کنیم و نمی گوییم که حتما در این زمان باید یک اثر را تولید کنیم. احساس ما در هر روز هر چه باشد به تولید یک اثر منجر می شود.

اگر بخواهیم زمان خاصی را تعیین کنیم، کار برای خودمان سخت می شود و در نهایت به هدفی که مد نظر داریم نمی رسیم. باید تعداد آهنگ هایی که می خواهیم به مرور زمان آماده و تنظیم شوند تا انتشار آلبوم جدی شود. سعی می کنیم که همانند انتشار آلبوم دوم یک فاصله زمانی طولانی در ارائه مجموعه جدید نداشته باشیم و در تلاش هستیم که کارها زودتر آماده شود. در کل این روزها مشغول هستیم و کم کم کارها را پیش می بریم.

- آرش: چند تک قطعه را ساخته ایم ولی هنوز نتوانسته ایم به آن میزان رضایت که توقعش را داریم برسیم. سعی می کنیم بیشتر و بیشتر و با آسودگی خیال و ریزبینی افزون تر پیش برویم. شاید یکی از این قطعات منتشر شود و شاید هم بیشتر از یک قطعه ولی مهم برای ما کیفیت کار است. ما نمی خواهیم خودمان را تکرار کنیم.

اگر قرار باشد جزیی تر درباره پروسه تولید آلبوم جدید بگویید، دقیقا در چه مرحله ای هستید؟
- کیارش: در مراحل پایانی ضبط آلبوم هستیم و به نوعی می توان گفت گروه تقریبا تممی کنسرت ها و برنامه های زنده خود را به حالت تعلیق گذاشته که بتواند هر چه زودتر کارهای آلبوم را به اتمام برساند.

این روزها به صورت شبانه روزی مشغول تولید تازه ترین آلبوم هستیم و امیدوارم ضمن توجه به فضای همیشگی گروه، اثری را به مخاطب ارائه دهیم که هم مورد پسند طرفداران باشد و هم دارای تفاوت هایی با آثار قبلی باشد. کار ترانه سرایی آلبوم هم به عهده علیرضا پیروزی است و امیر قنادی به عنوان آهنگساز و آرش قنادی نیز مانند همیشه کار تنظیم کارها را به عهده دارند.

 

اخبارفرهنگی و هنری,خبرهای فرهنگی و هنری,سون

 

- امیر: یکی از ویژگی های گروه «سون» این است که تلاش می کند برای گام گذاشتن در مسیرهای بعدی، آهسته ولی محکم قدم بردارد چون این نوع کار کردن توجه ما را به این نکته جلب می کند تا دقت و توجه بیشتری به ذائقه مخاطب داشته باشیم. ما همیشه برای تماشاگران و طرفداران گروه «سون» احترام ویژه ای قائل هستیم و البته با حضور پرشور آنهاست که برای ادامه فعالیت انگیزه پیدا می کنیم.

تنها گروهی هستید که فعالیت تان به صورت گروهی ادامه پیدا کرده و سال های زیادی است که با هم کار می کنید. در واقع تنها بازمانده گروه های موسیقی پاپ هستید که همچنان روند فعالیت های تان به صورت گروهی ادامه پیدا کرده است. این ماجرا و هم مسیر بودن همچنان ادامه دارد؟
- کیارش: ما هیچ وقت از هم جدا نمی شویم. به خاطر اینکه استارت گروه را سه نفره زدیم و با سلیقه هم آشنا هستیم. با هم برادر و رفیق هستیم و می دانیم چه می خواهیم. اختلاف نظرها بارها بوده ولی با هم حل کرده ایم. شاید اگر اتفاقی قرار بود بیفتد، باید یکی دو سال پیش می افتاد نه الان و بعد از گذشت این همه سال که کنار هم هستیم ما همه بحران هایی را که ممکن بود برایمان پیش بیاید حل کردیم، همان موقع که «سون» استارت کار خود را زد.

- امیر: گروه های دیگر شاید مختصات منظم یا شرح وظایف درستی نداشتند که نتوانستند فعالیت شان را ادامه دهند. ما بر اساس همان استراتژی که در صحبت های قبلی به آن پرداختیم پیش می رویم و قطعا این روند ادامه دار خواهد بود. ما سه نفر همدیگر را درک می کنیم و اگر قبلا با هم اختلاف نظر داشتیم، الان هم عقیده شده ایم.

 

اخبارفرهنگی و هنری,خبرهای فرهنگی و هنری,سون

 

- آرش: «ماندن» سخت است. برای جلو رفتن باید تلاش کنی و همه اینها برای ما مهم است. این اهمیت تا جایی است که باید خیلی حساب شده در موردش تصمیم گرفت و جلو رفت. تمام تلاش مان را می کنیم. ما کار دیگری جز موسیقی نداریم. اولویت زندگی ما فقط موسیقی است و موسیقی برای ما با «سون» تعریف شده است.

این گفتگو قرار است در ویژه نامه عید «دیار» منتشر شود. حداقل یک خبر خوب برای دوستداران تان بگویید که انتهای این گفتگو با یک انرژی مثبت سال جدید را آغاز کنند.
- آرش: من، امیر و کیارش در تلاشیم که چند کار خوب را به زودی منتشر کنیم؛ کاری که همه دوستش داشته باشند.

- امیر: آلبوم به زودی آماده می شود و بار دیگر کنسرت های تهران را از سر می گیریم، خبر از این بهتر؟

- کیارش: شاید هم یک موزیک ویدیوی جدید ساختیم. این روزها در حال برنامه ریزی روی آن هستیم. اگر این اتفاق بیفتد حتما عیدی خوبی را برای دوستداران مان خواهیم داشت.

 

اخبار فرهنگی و هنری - ماهنامه دیار،برترین ها