سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
چرا من هنوز مجردم؟
میگوید اگر فقط 3 سال به عقب بازگردد، هیچوقت ازدواج نمیكند. میگوید همسرش مرد خوبی است اما دلش برای آرامش، آزادی و حتی تنهاییاش تنگ شده است. فكر میكنم شاید قربانی یك انتخاب نادرست شده اما آقای صادقی مشاور خانواده، متاهلهای زیادی را مبتلا به درد او میداند. از نظر این مشاور خانواده، سالهای سال است كه بسیاری از متاهلها ادعا میكنند آینده یك ازدواج همیشه به شیرینی روزهای شروعش نمیماند و به همین دلیل به جوانهای مجرد توصیه میكند كه تا ابد مجرد بمانند. او گذشته از این ادعای متاهلها، متهمهای دیگری را برای طولانی شدن سن تجرد مقصر میداند و معتقد است مجردهایی كه از نیمه چهارمین دهه زندگیشان عبور كردهاند، با مشكلات بیشتری برای انتخاب شریك زندگی روبهرو هستند.
تشویق متاهلها
در بسیاری مواقع، افرادی كه متاهل هستند انگیزه مجرد ماندن را در اطرافیانشان بیشتر میكنند و به این اتفاق دامن میزنند. طبیعی است كه افراد بعد از ازدواج درگیر مشكلاتی شوند و گاهی از تصمیمی كه گرفتهاند ابراز نارضایتی كنند. چنین موضوعی مربوط به امروز نمیشود، از زمانهای قدیم بسیاری از افرادی كه ازدواج كرده بودند، احساس میكردند اتفاق خارقالعادهای كه منتظرش بودند در زندگیشان نیفتاده و شكایتهایشان را با منع مجردها از ازدواج كردن مطرح میكردند. این شكایتها مجردها را درگیر تناقضی کرده و آنها را به تاخیر در گرفتن تصمیم نهایی تشویق میكند.
كم شدن گزینهها
وقتی سن فرد بالا میرود، گزینههایی كه برای ازدواج پیش رو دارد هم هر روز كمتر میشود. خانمی كه از 35 سالگی عبور كرده، كمتر از دختران جوانتر امكان پیدا كردن فردی كه با شرایط سنی و شخصیتیاش سازگار باشد را دارد. كم شدن شانس آشنا شدن با فردی مناسب دوره تجرد فرد را باز هم طولانیتر و اضطراب او برای انتخاب گزینه ازدواج را هم بیشتر میكند.
عشقهای بیسرانجام
عاشق شدن همیشه به ساختن زندگی آرام ختم نمیشود. گاهی افراد وارد روابط عاطفی میشوند و سالها در آن میمانند اما در نهایت به بنبست میرسند. رابطههای به سرانجام نرسیده یكی از دلایل طولانی شدن دوره تجرد است و بسیاری از كسانی كه این شكست را تجربه میكنند تا مدتها بعد از آن میلی به انتخاب دوباره و ازدواج ندارند. گذشته از این موارد، زمانیكه افراد پا به رابطه عاطفی میگذارند كه تنهاییشان را از آنها میگیرد و نیازهای عاطفیشان را هم برآورده میكند، تا مدتها نیاز وارد شدن به دنیای متاهلها را احساس نمیكنند. وارد شدن به این رابطهها كه خود فرد هم از بیسرانجام بودنشان باخبر است، باعث تاخیر در ازدواج و بالا رفتن سن تجرد میشود.
سوگواری برای عشق از دست رفته
در كشور ما خانمها بیشتر با ارتباطات عاطفی به سرانجام نرسیده درگیر میشوند و در زمانی كه گرفتار رابطهای بیسرانجام و نامزدی بهم خورده میشوند، امكان آشنا شدن با موردهای مناسب ازدواج را هم از دست میدهند اما از دست دادن زمان مناسب تنها مشكل این افراد نیست. گاهی كسانی كه یك رابطه عاطفی را پشت سر گذاشتهاند، سالها به رابطه از دست رفته وفادار میمانند یا بهخاطر سوگواری ناشی از این فقدان، خیال ازدواج را تا مدتها از سرشان بیرون میكنند.
سد خانوادهها
سن مجرد ماندن در جامعه ما گاهی بهخاطر اختلافهای میان والدین و جوانان افزایش مییابد. برخی خانوادهها حاضر به پذیرش انتخاب فرزندانشان نیستند و گاهی جوانان بهخاطر هراس از مقابله خانواده با خواستهشان، فردی كه برای ازدواج انتخاب كردهاند را به والدین خود معرفی نمیكنند. گرچه برخی افراد در برابر این مقاومتها سر تعظیم فرود میآورند اما بسیاری از جوانان تحت تاثیر این موانع سالها فكر ازدواج را از سرشان بیرون میكنند.
تفکرات با اساس
رایج شدن خرده ارزشهایی در میان برخی جوانان در مورد مجرد ماندن هم ممكن است به طولانی شدن این دوره دامن بزند. این روزها بسیاری از جوانان 28-27 ساله، با این شعارها كه «هنوز زود است»، «میخواهم جوانی كنم!»، «مگر از زندگیام سیر شدهام» و ... از ازدواج فرار میكنند. جالب اینجاست كه وقتی در این گروهها یك نفر ازدواج میكند، بقیه افراد گروه هم به چنین اتفاقی ترغیب میشوند، چراكه یكی از مشوقهایشان را از دست دادهاند.
سختگیرتر شدن
با بالا رفتن سن، افراد سختگیرتر شده و انتخاب شریك زندگی برایشان دشوارتر میشود. نگاه به ازدواج با بالا رفتن سن منطقیتر میشود و فرد میخواهد همه زوایا را با دقت بررسی كند و هنگام تصمیم گرفتن هیچ نكتهای را نادیده نگیرد اما واقعیت این است كه هیچكس نمیتواند موردی را برای ازدواج پیدا كند كه از هر جهت ایدهآل باشد. در واقع همیشه درصدی از موفقیت در هر انتخابی وجود دارد و هیچكس نمیتواند صددرصد خواستههای شریك زندگیاش را برآورده کند. اما افراد با بالا رفتن سن این موضوع را نادیده میگیرند و به دنبال موردی كه صددرصد خواستههای آنها را برآورده كند، میگردند.
مقایسه نكنید
مقایسه خواستگار جدید با موردهای قبلی، مشكلی است كه افراد با بالاتر رفتن سن گرفتارش میشوند. آنها خواستگار تازهشان را از نظر زیبایی، ثروت، تحصیلات و حتی وضعیت خانوادگی با گزینههای قبلی مقایسه میكنند و با خود میگویند وقتی من چنین موردی را قبول نكردهام، چرا باید به فردی كه در یك جنبه خاص وضعیت نامناسبتری نسبت به او دارد بله بگویم؟ این افراد معتقدند چون موردهایی كه از نظرهای مختلف مناسبتر از خواستگار فعلیشان بودهاند نپذیرفتهاند، نباید به این فرد تازه هم بله بگویند. صبر طولانیمدت برای ازدواج، آدمها را به چرخه باطلی میاندازد. فرد تصور میكند چون سنش بالا رفته، باید با یك انتخاب خارقالعاده تمام موقعیتهای از دست رفته را جبران كند اما هرچه بیشتر میگذرد، بیشتر در این بحران غرق میشود.
پروندههای قبلی را ببندید
در آقایان، باز بودن پرونده ارتباطات قبلی، مانعی جدی برای انتخاب همسر است. در حالی كه ذهن فرد درگیر گذشته عاطفیاش است، نمیتواند به شخص دیگری دل ببندد و برای شروع تازه تلاش كند. بستن پروندههای قبلی، اتفاقی است كه اگر رخ ندهد آینده عاطفی افراد را با مشكلی جدی روبهرو کرده و دوره تجرد را هم طولانیتر میكند.
كنار نكشید
پیدا كردن مورد مناسب ازدواج، مشكلی جدی است و كسانی كه سن بالاتری دارند، بیشتر با این مشكل درگیر هستند. اگر افراد از اجتماع كناره بگیرند و در محیطهای شغلی و تحصیلی حضور نداشته باشند، پیدا كردن گزینه مناسب ازدواج برایشان دشوارتر میشود. البته افراد نهتنها در جریان روابط اجتماعی كه با معرفی خانواده، دوستان و ... هم میتوانند شانس خود را برای پیدا كردن گزینههای مناسب بیشتر كنند.
منبع:مجله سیب سبز
ویدیو مرتبط :
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
خوش به حال دوستان مجردم!
او که مثل تو عجول نبود زود زن بگیرد. اول تحصیلاتش را با جدیت ادامه داد و شغل باکلاسی پیدا کرد با درآمدی عالی. خانهای خرید و با ماشین خودش به خواستگاری رفت.
کاش در ازدواج عجول نبودم و بیشتر صبر میکردم. اگر من هم مثل پژمان دندان روی جگر میگذاشتم، الآن هزار برابر پیشرفت کرده بودم! این، حرفهای "امید" بود که بهار سی و یکمین سال زندگیاش را تجربه میکرد. چند سالی بود که از حال دوست صمیمیاش خبری نداشت. مدتی پیش، خبر ازدواجش را از دهان دوستان مشترکشان شنیده بود. در ابتدا تعجب کرده بود: « پژمان! او که الآن سنش از سی سال هم گذشته. چرا اینقدر دیر به فکر ازدواج افتاده؟»
اما وقتی پاسخ دوستانش را شنید، غمی در درونش جوشید:
« او که مثل تو عجول نبود زود زن بگیرد. اول تحصیلاتش را با جدیت ادامه داد و شغل باکلاسی پیدا کرد با درآمدی عالی. خانهای خرید و با ماشین خودش به خواستگاری رفت. او با خیال راحت زن گرفته و الآن بدون دغدغه زندگیاش را آغاز کرده است.»امید با شنیدن این حرفها، سکوت کرد. افکاری پریشان، به سراغش آمد؛ اینکه او برای خواستگاری حتی لباس مناسبی هم نداشت و....
حسابی خودش را باخته بود. ترجیح داد قدری قدم بزند تا شاید آن اوهام را فراموش کند. روی یک صندلی نشست و بهرسم جوانان این زمانه نگاهش را به صفحه بزرگ موبایلش انداخت و محتویات آن را بالا و پایین میکرد تا اینکه چشمش به شماره مشاورش افتاد. مشاوری داشت دانا و دلسوز، امین و باتجربه، متدین و متعهد. فوراً با مشاور تماس گرفت و قرار ملاقاتی فوری گذاشت.
در جلسه مشاوره، همه آنچه اتفاق افتاده بود را با مشاور در میان گذاشت؛ مشاور هم با دقت فراوان حرفهای او را میشنید. بعد از صحبتهای نسبتاً طولانیِ امید، تبسّمی کرد و پرسید:
- از این زندگیای که داری پشیمانی؟
امید گفت: پشیمان نیستم اما احساس دوندهای را دارم که فکر میکرده در مسابقه از همه جلوتر است ولی وقتی به خط پایان رسیده، دانسته که از همه عقبتر بوده است.
مشاور بعد از پاسخ امید، صحبتهایش را شروع کرد:
- با همه مطالبی که گفتی و از زود ازدواج کردن رنجیدهای اما من هنوز هم به جوانان توصیه میکنم که زود ازدواج کنند. چنین نیست که با تأخیر در ازدواج، زندگی موفقتری خواهند داشت. شاید برخی با دیرتر ازدواج کردن، منافعی به دست بیاورند، اما منافعی که با تأخیر در ازدواج از دست میدهند خیلی بزرگتر است. آنها شاید چیزی بیش از خروسقندی به دست آورده باشند، اما حتماً طلا را از دست دادهاند!
من منکر موفقیتهای دوستت نیستم. ولی میخواهم تو احساسات را کنار بگذاری و واقعیت را ببینی؛ زندگی فقط این موفقیتهای دوستت نیست، زندگی خیلی چیزهای دیگری است که نباید از آنها غافل شوی.
شاید برخی با دیرتر ازدواج کردن، منافعی به دست بیاورند، اما منافعی که با تأخیر در ازدواج از دست میدهند خیلی بزرگتر است. آنها شاید چیزی بیش از خروسقندی به دست آورده باشند، اما حتماً طلا را از دست دادهاند!
دوستت دوران جوانی و شور و نشاطش را تنها به درس خواندن گذرانده. اگر حتی در این دوران معنوی و روحی و جسمی آسیبی هم ندیده باشد، در بهترین دوران زندگیاش از نعمت همسر بیبهره بوده است. او فقط به کتاب و درس اندیشیده. او دوران شادابیاش را هزینه کرده تا به کار و سرمایه و امکانات رفاهی برسد. الآن دیگر شور آن دوران آتشین را ندارد. او نمیتواند آن شور را بازآفریند. این یک منفعتی است که او از دست داده و نمیتواند آن را جبران کند.
اما تو، دوران اوج شور و نشاطت را با همسرت گذراندهای. تو هرگز افسوس از دست دادن جوانیات را نمیخوری. زندگیات با آن شور و حال، حسابی گرما دیده، درست مثل چسب حرارتی که هرچه گرمتر باشد چسبندگیاش بهتر و بیشتر خواهد بود. برخلاف دوستت که زندگیاش را از این گرما محروم کرده است. تو هرچند در طول زندگی مشترکت از برخی منافعی که دوستت به آنها رسیده بهره نبردهای، ولی هنوز فرصت داری تا آنها را جبران کنی. ضمن اینکه اگر امور خانوادهات را بهدرستی مدیریت میکردی هرگز چنین افسوس نمیخوردی. اما برای تو، اکنون هم دیر نیست. فقط یک برنامهریزی درست لازم است. ضمناً، زندگی را میدان رقابت با دوستانت نبین. اگر همیشه به فکر پیش افتادن از دیگران باشی از زندگی خودت عقب خواهی افتاد.
***
این، ماجرای همسرانی است که در مواجهشدن با بعضی دوستان مجردشان، خود را باخته و با اوهامی آنچنانی زندگی را به کام خود تلخ میکنند.البته علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد؛ هنگام ازدواج باید این امور را بیشتر بررسی کرد و در مشاورهها بیشتر به آن توجه داشت تا در مسیر ازدواج، گامها محکمتر برداشته شوند. اما بازهم ممکن است این وسوسهها به سراغ همسران بیاید و آنها را بیازارد.
باید دانست که زندگی تنها پول و مدرک و کار نیست. امور مهمتر دیگری نیز در زندگی وجود دارد که شاید به علت وضوح بیش از حدشان از آنها غفلت میشود.تسریع در ازدواج، آثار مبارکی دارد؛ کمک به حفظ ایمان و معنویات، دور ماندن از فساد و تباهی، بهرهمندی از بانشاطترین اوقات جوانی، دور ماندن از بیماریهای عصبی و روانی و خیلی فواید ریز و درشت دیگر.[1]
یکی از ثمرات مبارک زندگی، فرزندآوری است؛ ثمرهای که تنها از زندگی مشترک همسران مورد انتظار است. کودکان خواستار پدران و مادران جوانتر و سالمتر هستند. آنها بهتر کودکانشان را میفهمند و در انجام وظیفه تربیتی خویش موفقتر خواهند بود.
ممکن است بعضی افراد، تسریع در ازدواج را همراه با مشکلاتی بدانند. هرچند برخی از این مشکلات ناشی از کوتاهی والدین در تربیت فرزندان است، ولی برای این مشکلات نیز راهحلهایی وجود دارد و نباید تنها به پاک کردن صورتمسئله اندیشید. استاد علیاکبر مظاهری در فصل چهارم کتاب «جوانان و انتخاب همسر» مهمترین مشکلات در این زمینه را مطرح و راهکارهای قابل قبولی را ارائه کرده است؛ مشکلاتی مثل مشکلات مالی و اقتصادی، درس و تحصیل، مسکن و ... . مراجعه به آن فصل و مطالعه آن بسیار مفید است.
فراموش نکنیم که آغاز زندگی مشترک، ممکن است به دلایلی با سختیهایی همراه باشد و پیروزی وقتی لذتبخشتر خواهد بود که برای کسب آن تلاش بیشتری متحمل شویم وگرنه باید برای مدال طلای مسابقات محلی، ارزشی بیش از مسابقات جهانی در نظر بگیریم!زیبایی و لذت واقعی زندگی مشترک، در ساختن آن توسط همسران است. زندگی که همهچیز آن آماده باشد، فصل هیجان و لذتش را به پایان برده است. برای همسرانی که اینچنین زندگی مشترک خود را شروع میکنند، آغاز زندگی نویی نخواهد بود، بلکه تنها از خانه پدریشان به خانهای جدید نقل مکان کردهاند و زحمتی برای زندگی خود متحمل نشدهاند. به همین دلیل، قدرشناسی کمتری نسبت به این زندگی آماده، خواهند داشت.
زیباترین و بهیادماندنیترین خاطرات همسران، در ساختن زندگی مشترک خلق میشود؛ خاطرات تحصیل همسران، سفرهای بدون امکانات کامل رفاهی که در کنار هم بودهاند، سختیهایی که برای تأمین آشیانه زندگیشان با همدیگر تحمل کردهاند و ... .به خاطر بسپاریم که زیباترین صحنههای زندگی مشترک، در ازدواجهای به هنگام جلوه میکند و کسانی که در وقت اضافه، تَن به ازدواج میدهند از این نعمت، محروماند.
منبع: تبیان