سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

چرا مردهای بد پرطرفدارترند؟



مردهای بد, آرامش عاشقانه ,مردهای شکست‌خورده

می‌دانید راه را اشتباه می‌روید اما نمی‌توانید قلب‌تان را مهار كنید؟ می‌دانید این عشق به شما آسیب می‌زند، حسرت آرامش عاشقانه دوستان‌تان را می‌خورید اما توان دل كندن ندارید؟ دیگران شما را به ضعیف بودن متهم می‌كنند.

می‌گویند زن‌ها خودآزارند، می‌گویند اگر می‌خواهی یک زن را همیشه در زندگی‌ات داشته باشی، باید زجرش دهی. باید زندگی‌اش را سخت کنی تا به‌خاطر یک لبخندت بال دربیاورد و قدر کوچک‌ترین قدم‌هایی که به سمتش برمی‌داری را بداند. می‌گویند اگر زن‌ها را به رابطه‌ای امن و برابر وارد کنی، قدرت را نمی‌دانند و رهایت می‌کنند. شما چه فکر می‌کنید؟ شما هم با ادعاهای کلیشه‌ای مردهای شکست‌خورده موافقید و تصور می‌کنید زجر کشیدن اصلی‌ترین عنصری است که یک زن را در رابطه‌ای عاشقانه ماندگار می‌کند؟ محققان با این ادعا موافق نیستند. از نظر آنها ماندن در رابطه آزاردهنده دلایل زیادی دارد اما اگر پای یک زن بیمار در میان نباشد، میل به زجر کشیدن در میان این دلایل جایی ندارد.

می‌دانید راه را اشتباه می‌روید اما نمی‌توانید قلب‌تان را مهار كنید؟ می‌دانید این عشق به شما آسیب می‌زند، حسرت آرامش عاشقانه دوستان‌تان را می‌خورید اما توان دل كندن ندارید؟ دیگران شما را به ضعیف بودن متهم می‌كنند و از آنجا كه می‌دانید حرف حساب می‌زنند، جوابی برای‌شان ندارید؟ ریچادر آ فریدمن، استاد روانشناسی و مدیر کلینیکی روانپزشکی‌ در کالج پزشکی «ویل کورنل» می‌گوید، بیهوده تقلا نكنید! چراكه مغز شما امكان بیرون آمدن از یك عشق آزاردهنده را برای‌تان فراهم نمی‌كند. او ادعای برخی پژوهشگران كه می‌گویند ما عاشق زجر كشیدن هستیم را رد می‌كند و می‌گوید میل ناهوشیار به زجر كشیدن نیست كه قلب ما را به آدم‌های بد پیوند می‌زند بلكه دمدمی‌مزاج بودن و وجود تناقض در عملکردمدار پاداش در مغز ماست كه پای این آدم‌ها را به زندگی‌مان باز می‌كند.

چه اتفاقی می‌افتد؟
این ادعای فریدمن شما را گیج كرده؟ اجازه دهید موضوع را بیشتر توضیح دهیم. هر كدام از ما در مغزمان یك شبكه عصبی ابتدایی داریم كه به پاداش‌هایی حساس است. این شبكه وقتی به چیزهایی مثل پول، محبت و حتی غذای دلخواهش می‌رسد فعالیتش را بیشتر می‌كند و احساس لذت را در بندبند وجود ما ایجاد می‌كند. شاید برای‌تان تعجب‌آور باشد اما این شبكه وقتی با هیجان‌های غیرقابل پیش‌بینی روبه‌رو می‌شود فعالیتش چند برابر می‌شود و لذتی غیرقابل وصف را برای‌مان ایجاد می‌كند.

وقتی در همان لحظه‌ای كه پای تلویزیون نشسته‌ایم، مجری برنامه اسم ما را به عنوان برنده مسابقه پیامكی می‌خواند، وقتی تیم مورد علاقه‌مان قهرمان لیگ می‌شود و البته وقتی عشق را در یك رابطه پرفراز و فرود تجربه می‌كنیم، این مدار حسابی فعال می‌شود و برای ایجاد احساس لذت به اینكه عشق مورد نظر چقدر با آرامش و اطمینان همراه بوده هم اهمیتی نمی‌دهد. بررسی‌های محققان بارها ثابت كرده‌ است كه فعالیت مدار پاداش مغز با لذت‌های غیرقابل پیش‌بینی چند برابر می‌شود و به همین دلیل است كه تجربه یك عشق توفانی و حتی عذاب‌آور از یك عشق جاودان و آرامش‌بخش لذت بخش‌تر است.

از نظر محققان وقتی شما از چنین ارتباطی لذت می‌برید، نصیحت‌ها و دلیل آوردن‌های دیگران نمی‌تواند به ترك عشق وادارتان كند چراكه مغز شما لجوج‌تر از آن است كه لذت‌های غیرمنتظره را فدای سكون یك رابطه آرام كند.

پدر و مادرتان هم مقصرند
از قدیم گفته‌اند پدر و مادرها خیر و صلاح بچه‌های‌شان را می‌خواهند. راست گفته‌اند! اما گاهی معادلات روانشناختی با هیچ ادعای منطقی جور درنمی‌آید. از نظر محققان حتی اگر یك پدر بدخلق و سختگیر آرزوی ازدواج دخترش با یك مرد آرام را داشته باشد، باز هم بعید است كه به این آرزو برسد و اگر یك مادر خودمحوركه به‌خاطر آرامش خودش فرزندانش را رها كرده، آرزوی سر وسامان گرفتن‌شان را داشته باشد، باز هم بعید است كه شاهد تكرار حضورش در زندگی فرزند خود نباشد. منظورمان از تكرار حضور والدین در زندگی بچه، ازدواج آنها با افرادی است كه دقیقا نمونه كپی شده خود والدین هستند.

چه اتفاقی می‌افتد؟
پژوهشگران حوزه روانشناسی معتقدند بسیاری از ما، عاشق افرادی می‌شویم كه بیشترین شباهت را به آدم‌های كودكی‌مان دارند. شباهت به پدر یا مادر، مهم‌ترین اصلی است كه در این شرایط بانی عشق می‌شود و این اصل وقتی باتجربه یك رابطه آزاردهنده با این دو فرد همراه می‌شود، قوت بیشتری هم پیدا می‌كند. از نظر روانشناسان، عشق به معنای جست‌وجوی چیزهایی نیست كه همیشه در زندگی‌مان كم بوده و آرزوی داشتن‌شان را داشته‌ایم بلكه گاهی عشق تجربه دوباره همه چیزهایی است كه روزی به ما آسیب زده‌اند. روانشناسان به شیوه‌های مختلفی این موضوع را توجیه می‌كنند. عده‌ای از آنها می‌گویند ما به دنبال كسانی می‌گردیم كه دقیقا امكان تجربه كردن همان آسیب‌هایی كه در كودكی از سوی والدین‌مان دیده‌ایم را دوباره برای‌مان فراهم كنند.

انگار مغز زجردوست ما هیچ‌وقت بی‌خیال این واقعیت‌های آزاردهنده نمی‌شود. البته از نظر این روانشناسان، نوعی خوش‌بینی هم روی این شیوه عاشق شدن تاثیر می‌گذارد. آنها می‌گویند آزارهای كودكی و خاطرات تلخ از ذهن ما پاك نمی‌شوند و همیشه این عقده كه باید این مشكلات را حل كنم و به آرامش برسم را در زندگی‌مان باقی می‌گذارند. به گفته روانشناسان درست است كه در كمتر موردی فردی كه عاشقش شده‌ایم، تغییر می‌كند اما میل به تغییر دادن معشوق آسیب‌زننده در واقع ادامه میل به تغییر دادن پدر یا مادر آسیب‌زننده است. انگار می‌خواهیم با نوعی فداكاری، خود را به چنین رابطه‌ای وارد كنیم و یك‌بار برای همیشه مشكلی كه سال‌ها ذهن‌مان با آن درگیر بوده را حل و این داستان كهنه را با پیروزی تمام كنیم.

بله؛ خودشیفته‌ها جذاب‌ترند
حتما این جمله را بارها شنیده‌اید: «عشق نوعی خودآزاری است!» و حتما این ادعا که زنان از مردان خودآزارترند هم به گوش‌تان آشناست. با کمال تاسف باید بگوییم حتی اگر عشق واقعا خودآزاری نباشد، باز هم شمار زنانی که می‌خواهند با وارد شدن به یک رابطه عاشقانه خود را آزار دهند بیشتر از مردانی است که چنین تمایل پنهانی دارند. محققان می‌گویند شخصیت‌های سیاهی مثل خودشیفته‌ها و جامعه‌ستیز‌ها در میان مردان بیشتر از زنان دیده می‌شوند و جالب اینجاست که این مردها در جذب زنان تواناتر از دیگر همتایان‌شان هستند. کتاب بر باد رفته را خوانده‌اید؟ شاید همین موضوع است که اسکارلت را از اشلی سر به راه و عاشق جدا و به رابطه پرنوسان با رت باتلر وارد می‌کند. از نظر محققان این زن تنها نیست و بسیاری از خانم‌ها یک اسکارلت درون دارند.

چه اتفاقی می‌افتد؟
از نظر محققان این موضوع ارتباط چندانی به فرهنگ ندارد و در همه جوامع مردها بیشتر به دامان خودشیفتگی می‌افتند و بیشتر منم‌منم می‌كنند. بر اساس این بررسی‌ها، آغاز كردن یك ارتباط برای خودشیفته‌ها آسان‌تر است و این افراد از قرار گرفتن در رابطه‌های موازی هم ابایی ندارند اما با وجود این چنین شخصیت‌هایی، توانایی بالاتری برای جذب زنان دارند. گرچه این مردها اهل تعهد و رابطه‌های بلندمدت نیستند اما از نظر پژوهشگران اعتماد به نفس، سرسختی و ریسک‌پذیری این آقایان ستودنی است و به همین دلیل بی‌آنكه هوشیارانه از دلیل رخ‌ دادن چنین عشقی باخبر باشند، ناخودآگاه به این مردها بله می‌گویند.

درحالی‌كه زنان در جمع‌های دوستانه و حتی پرسشنامه‌های روانشناسی می‌گویند به دنبال یك شریك همیشگی هستند كه به آنها آرامش دهد و زندگی‌شان را به بازی نگیرد اما در عمل توان مقاومت در برابر تمایلات ناخودآگاه‌شان را ندارند و به دام این مردها می‌افتند. زندگی با مرد جسوری که شجاعانه در مورد توانایی‌هایش حرف می‌زند، در رابطه به فرد مقابلش باج نمی‌دهد و در همه ابعاد زندگی خود را در اولویت می‌گذارد برای بسیاری از خانم‌ها جالب است و شاید لازم باشد باز هم به اولین یافته‌ای که مطرح کرده‌ایم بازگردیم و این ادعای پژوهشگران که عشق غیرمنتظره حتی اگر زجرآور باشد، باز هم شیرین است را تکرار کنیم. بله! زندگی با یک خودشیفته آسیب‌رسان همیشه بالا و پایین‌هایی دارد که می‌تواند عنصر غیرمنتظره بودن را به عشق وارد کند.

این زن‌ها بی‌عرضه‌اند؟
چرا برخی زن‌ها برای بیرون آمدن از یک رابطه نابرابر و آزاردهنده تلاش نمی‌کنند؟

نمی‌خواهند تنها بمانند
گاهی زن‌ها گرفتار انتخاب‌هایی اشتباه می‌شوند، چون از تنهایی می‌ترسند. چنین افرادی حاضر نیستند به خود فرصت به دست آوردن شناخت مناسب از فرد مقابل‌شان را بدهند یا از میان گزینه‌های پیش رو مناسب‌ترین‌شان را انتخاب كنند. به عقیده روانشناسان برای زنانی كه از تنها ماندن وحشت‌دارند، بودن یك مرد در كنارشان كافی است.

راه خروج را نمی‌دانند
گاهی زنان گرفتار رابطه‌هایی آسیب‌رسان می‌شوند و با تمام وجود مایلند به رابطه‌ای كه آزارشان می‌دهد، پایان دهند. این افراد تنها نمی‌دانند چطور و از چه زمانی باید رابطه را قطع كنند و به همین دلیل همچنان در ارتباطی كه به آنها آسیب می‌زند می‌مانند. آنها همیشه منتظر یک معجزه و یک دست غیبی می‌نشینند تا برای نجات‌شان قدم بردارد و با بهانه‌های مختلف بیرون آمدن از رابطه را به تعویق می‌اندازند.

از دیگران الگو می‌گیرند
این افراد همیشه شنیده‌اند كه مردها مثل هم‌اند و همه زندگی‌ها هم همین‌طور هستند. به همین دلیل تلاشی برای تغییر شرایط خود نمی‌كنند. آنها فکر می‌کنند دیگران هم به اندازه خودشان زجر می‌کشند و گاهی با این توجیه که فلانی شرایط سخت‌تری دارد، بهانه‌ای برای خوشبخت جلوه دادن خود دست‌وپا می‌کنند. این زن‌ها حاضر نیستند بپذیرند هرکس خالق سرنوشت خودش است و شکست‌ها و دشواری‌های زندگی شان را به عنوان یک قانون همه‌گیر جلوه می‌دهند.

فكر می‌كنند ناجی هستید
مردهای آسیب‌رسان همیشه در یک رابطه نقش ظالم را بازی نمی‌کنند. این مردها گاهی چهره مظلوم را به خود می‌گیرند و به زنان ضعیفی که فکر می‌کنند ناجی تمام آدم‌های جهان هستند اجازه بیرون آمدن از رابطه را نمی‌دهند. این زن‌ها مدام می‌گویند «بدون من می‌میرد!»، «اگر حالا رهایش کنم یک سال درس خواندنش بی‌نتیجه می‌ماند و امتحان کارشناسی‌ارشدش را خراب می‌کند!»، «او جز من کسی را ندارد!» و...
منبع:مجله سیب سبز

 


ویدیو مرتبط :
مردهای بی غیزت

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آیا کودک نوپای شما بد غذاست؟



علل و روشهاي مقابله چرا كودك از خوردن امتناع مي كند و چه بايد كرد؟ امتناع كودك از خوردن ممكن است به دلايل زير باشد:

فعاليت زياد و در نتيجه خستگي فعاليت كم و در نتيجه كمتر گرسنه شدن نخوابيدن كم بودن فاصله بين تنقلات با غذاهاي اصلي اظهار نظر مبني بر دوست نداشتن غذ توسط بزرگترها. اما در عين حال اين امر ممكن است وسيله اي باشد كه كودك مي خواهد عدم وابستگي و استقلالش را نشان دهد. اين خود بخشي از مراحل تكامل اوست.

بد غذایی کودک

والدين اگر هيجان زده باشند و به كودك فشار بياورند سبب كندي جريان ترشح معده كودك و مانع از هضم غذاي وي مي شوند. بعلاوه كودك از توجه والدين لذت مي برد و مي آموزد كه امتناع از خوردن، يكي از راه هاي جلب توجه آنان است. كودك معمولا غذاي بخصوصي را براي مدتي دوست دارد و بعد ممكن است به غذاي ديگري علاقه نشان دهد.

يعني كودك غذايي را كه تا ديروز دوست داشت و مي خورد، امروز از خوردنش امتناع مي كند. در اين مورد، والدين با تغييراتي از قبيل تغيير در درجه حرارت و يا نوع پخت، يا شكل غذا (به عنوان مثال دادن شير گرم يا سرد، دادن تخم مرغ آب پز يا نيمرو و... ) و تعريف و تمجيد از غذا مي توانند آن را مورد پسند و دلخواه كودك كنند. اگر كودك باز هم از خوردن متناع كرد، والدين بايد صبور باشند و كودك را به اجبار وادار به خوردن نكنند و پس از تمام شدن غذ، بشقاب او نيز با ساير بشقاب ها برداشته شود.

بدين ترتيب هم كودك ياد مي گيرد كه زمان صرف غذا نامحدود نيست و هم باعث مي شود در وعده غذايي بعد، به اندازه كافي گرسنه باشد و غذا بخورد. نتايج مطالعات نيز نشان داده است كه دريافت انرژي هر كودك از يك وعده غذايي به وعده ديگر بسيار متفاوت است ولي كل انرژي دريافتي روزانه بطور قابل توجهي ثابت است.

بدين معني كه معمولا كودك كمبود كالري و مواد مغذي در يك وعده را، در وعده بعد جبران مي كند. لذا وظيفه والدين انتخاب و ارائه مواد غذايي مغذي و مناسب است. اگر كودك به خوردن بعضي از غذاها علاقه نشان نمي دهد چه بايد كرد؟

اگر كودك علاقه كافي براي خوردن بعضي از انواع غذاه را ندارد مادر بايد آن غذا را به روش هاي مختلف درست كند تا همان ماده غذايي با مزه و طعم جديد مورد استفاده كودك قرار گيرد و اگر باز هم از خوردن امتناع كرد مي توان از جانشين هاي آن ماده غذايي استفاده نمود.

غذای کودک

بعضي از مادران شكايت دارند كه كودكشان گوشت تكه يا تخم مرغ نمي خورد و يا شير كم مي خورد و يا شيريني زياد طلب مي كند. در زير چند پيشنهاد براي راهنمايي اين مادران اورده شده است.

براي كودكاني كه گوشت تكه اي نمي خورند: بهتر است گوشت را به قطعات بسيار كوچك و ريز تقسيم كنيد كه به خوبي پخته شود مثلا به صورت حليم گندم درآيد. قطعات بسيار ريز گوشت را مخلوط با حبوبات كاملا بپزيد و نرم كنيد. همراه با يك قاشق غذا خوري روغن زيتون و يك قاشق مرباخوري آب ليمو ترش يا آب نارنج تازه به كودك بدهيد.

گوشت چرخ كرده را به صورت كوفته قلقلي درآوريد يا به صورت مخلوط با گوجه فرنگي بجاي سس روي ماكاروني بريزيد يا كتلت (مخلوط كوشت و سيب زميني و تخم مرغ) به شكل هاي كوچك و زيبا تهيه كنيد و يا به صورت مخلوط با آب گوجه فرنگي و لوبيا و برنج (لوبيا پلو) بپزيد. از گوشت مرغ يا ماهي استفاده كنيد.

اگر كودك هيچيك از انواع گوشت را نمي خورد از جانشين هاي آن استفاده كنيد؛ مثل زرده تخم مرغ، سفيده تخم مرغ، عدس، پنير با بادام يا گردو، لوبيا چيتي پخته شده، بادام زميني بدون پوست، شير و ماست.

برنج را در آب گوشت يا مرغي كه مي پزيد بريزيد و به صورت كته نرم، با انواع سبزي ها يا عدس ، به او بدهيد. كودكاني كه اصلا گوشت نمي خورند بايد از نظر دريافت آهن مورد توجه باشند. براي كودكاني كه تخم مرغ سفت شده را نمي خورند: تخم مرغ سفت شده را با كمي كره يا شير نرم كنيد.

زرده و سفيده تخم مرغ را بزنيد و داخل سوپ بريزيد و بگذاريد چند جوش بزند. زرده و سفيده تخم مرغ را با كمي شير (2 قاشق غذاخوري) مخلوط كرده و در روغن بپزيد (خاگينه) سيب زميني پخته شده و تخم مرغ سفت شده را رنده كنيد و به آن كمي كره يا روغن زيتون بزنيد (تقريبا مثل سالاد الويه ولي بدون سس مايونز) يا به آن ماست و روغن زيتون يا كمي شير اضافه كنيد.

تخم مرغ را بزنيد و با نصف استكان ماست در ته قابلمه اي كه براي او كته درست مي كنيد بريزيد (مثل ته چين) ماكاروني را بپزيد، آب كش كنيد، يك تخم مرغ را بزنيد و با يك استكان شير مخلوط كنيد، كمي پنير در آن رنده كنيد و با ماكاروني دم كنيد. تخم مرغ را بزنيد و با كمي خامه و آب ليمو به سوپ او اضافه كنيد و بگذاريد بپزد (از مصرف تخم مرغ خام يا نيم پز پرهيز كنيد).

براي كودكاني كه شير مادر يا هيچ شير ديگري را نمي خورند: ماست را جانشين شير كنيد و دوغ و ماست را در وعده هاي غذايي كودك بگنجانيد. در بعضي از غذاها از شير استفاده كنيد. مثلا آرد و كره و شير را به سوپ اضافه كنيد. ماكاروني و شير و پنير درست كنيد. به كودك شير برنج و فرني بدهيد.

بد غذایی کودک

با شير و كره و پنير و كمي آرد، سس درست كنيد و روي ماكاروني يا روي سبزي هاي پخته شده بريزيد. براي كودكاني كه سبزي يا ميوه نمي خورند: كودكان ممكن است در اين سن يك نوع ميوه يا سبزي را نخورند و نوع ديگر را بهتر بپذيرند. هر كدام را كه بهتر مي خورند بيشتر بدهيد. اما گهگاه سبزي ها يا ميوه هايي را كه نمي خورند باز امتحان نموده و پيشنهاد كنيد.

سبزي هايي مثل كرفس و هويج را بپزيد (نه خيلي زياد كه له شود بلكه كمي ترد باشد) و بگذاريد كودك آن را با دست بردارد و بخورد. سبزي ها را ريز كرده و در سوپ او بريزيد. كمي ماست چكيده بر روي سبزي هاي پخته بريزيد يا سبزي را با نان و پنير به او بدهيد.

اگر ميوه نمي خورد، آن را رنده كرده يا به تكه هاي كوچك تقسيم كنيد و با كمي خامه يا ژله به او بدهيد (مثل سالاد ميوه)؛ يا در تهيه ژله به جاي آب، آب ميوه بريزيد؛ يا ژله درست كنيد و تكه هاي بسيار كوچك ميوه را به ژله اضافه نمائيد (فراموش نكنيد ميوه و سبزي ها را قبل از مصرف خوب شسته و ضد عفوني نمائيد).

براي كودكاني كه شيريني زياد مي خورند: چون عادت به خوردن مواد شيرين از كودكي ايجاد مي شود، لذا براي پيشگيري از ايجاد اين عادت بايد: خريد شيريني و درست كردن غذاهاي شيرين را كاهش دهيد.

در غذاهاي شيريني كه استفاده مي كنيد، شكر كمتري استفاده نمائيد. مواد شيرين مثل بستني و شكلات را به عنوان جايزه به كودك ندهيد بلكه مقدار كمي از آن را جزو برنامه غذاييش بگذاريد. از عكس برگردان يا برچسب هاي رنگي بعنوان جايزه استفاده كنيد. مراقب دندان هاي كودك نيز باشيد و بعد از مصرف مواد شيرين حتما دندان هاي او را مسواك بزنيد.