سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

چرا درس گرفتن از اشتباهات اینقدر مشکل است؟



درس گرفتن از اشتباهات

درس گرفتن از اشتباهات، امری بسیار مهم است

 

گاهی ما واقعیات را به نوعی در ذهن خود تغییر می دهیم که گویا اصلا مرتکب هیچ اشتباهی نشده ایم.

 

همه ما می دانیم که درس گرفتن از اشتباهات، امری بسیار مهم است. اما در عمل، نمی توانیم به چنین گفته ای پایبند بمانیم. ذهنمان، در هر قدم به جنگ با ما می آید و می خواهد آن اشتباه را دوباره تکرار کنیم؛ اما با رویکرد و روشی صحیح، می توان به نرمی این رویه را تغییر داد.

گاهی ما واقعیات را به نوعی در ذهن خود تغییر می دهیم که گویا اصلا مرتکب هیچ اشتباهی نشده ایم. متاسفانه برای درک و درس گیری از یک اشتباه، ابتدا باید به انجام شدن آن اعتراف کنید. معمولا تمایلی به داشتن حس بد نداریم و به همین دلیل هم، چشمان خود را بر روی حقیقت می بندیم.

گاهی پول بسیاری را صرف خرید محصولی می کنیم که در نهایت نیز هیچ فایده ای برایمان ندارد. در اعماق وجود خود هم به خوبی می دانیم که آن وسیله به کارمان نخواهد آمد اما در نهایت خود را گول زده و پول را پرداخت و در نتیجه، مالک وسیله ای بی مصرف می شویم.

همین پروسه در هنگام انجام سایر اشتباهات، در مغز تکرار می گردد. مقدار بسیار زیادی شیرینی می خوریم و به خود می گوییم که اشکالی ندارد، به انرژی نیاز داریم؛ به شکل منظم ورزش نمی کنیم و به خود می گوییم که به استراحت نیاز داریم. دلیل به بن بست خوردن سایر پروژه ها هم این بوده که هنوز جامعه و یا تکنولوژی برای آنها آماده نیست.

خودمان را گول می زنیم چون نمی خواهیم احساس بدی داشته باشیم؛ حالت تدافعی به خود گرفته و در نهایت نیز بهترین بهانه را برای خود و دیگران تشریح می کنیم. خیلی از اوقات، ما حتی می تریسیم پیش خودمان اعتراف کنیم که اشتباه کرده ایم.

زمانی که اقداماتمان از طرف سایرین، کودکانه پنداشته می شوند، سخت می شود از آنها دفاع کرد. اما تا زمانی که به آنها به دقت نگاه نکنیم و ایراد کار را پیدا نکنیم، نمی توانیم درسی گرفته باشیم که باعث جلوگیری از تکرار مجددشان بشود. تعریفتان را از شکست تغییر داده و بدانید تنها فردی نیستید که شکست را تجربه می کنید. در این بهار نو، فرصتی وجود دارد تا بیشتر از هر زمان دیگری عزم خود را جزم نموده و برای داشتن زندگی بهتر، تلاشی دو چندان کنیم.


گاهی خود را قانع می کنیم که دلیل اشتباهات و به درستی انجام نگرفتن کاری، عوامل دیگر هستند. عواملی که در کار ما نیز دخالت دارند و وظیفه ی خود را به درستی انجام نمی دهند و ما نیز نمی توانیم کنترلی بر آنها داشته باشیم. در نهایت به جایی می رسیم که دوباره همان اتفاقات تکرار می شوند؛ ما برای خود سفسطه می کنیم.

فرض کنیم در یک هفته ی بسیار شلوغ کاری، پروژه ای به شما سپرده می شود و طبیعتا، نمی توانید سر وقت آن را تحویل دهید. هفته ی بعد دوباره پروژه ی کاریتان را دیر تحویل می دهید اما تفاوت اینجاست که در اصل هفته ی خیلی شلوغی هم نداشته اید؛ اینجاست که شروع به سفسطه بافی برای خود می کنید، پیش خودتان فکر می کنید که اوضاعم در خانه زیاد مرتب نبوده و درگیر مسائل مربوط به آن بوده ام. این ساختار در ذهن نهادینه می شود و باعث می گردد تا همواره اشتباهات تکرار گردند و هیچوقت نیز از آنها درس نگرفته و از تکرارشان جلوگیری نکنید.

راه درست این است که به تشریح هفته ی گذشته خود پرداخته و در حقیقت، مشکلی که باعث کندی شما می شود را بیابید. شاید بهتر است کارتان را کمی زودتر شروع کنید، شاید نباید در اینترنت وقت بگذارید، شاید بهتر است در صورت نیاز، از شخصی کمک بگیرید. اشتباهات، خودشان را تصحیح نخواهند کرد. شما باید آنها را تصحیح کنید.

به شکل ریشه ای مشکل را پیدا نمی کنیم
گاهی به وضوح مشکل کار خود را پیدا کرده و به اشتباهات خود نیز اعتراف می کنیم، اما در نهایت از آنها درسی نمی گیریم چون نمی دانیم چرا اتفاق افتاده اند. برای مثال، فرض کنید شخصی عادت بدی دارد که هیچ وقت نمی تواند سر وقت از خواب بیدار شود؛ این شخص می تواند آلارم های اسمارت فونش را هر پنج دقیقه تنظیم کند، اما عاقبت نیز سر وقت از خواب بیدار نمی شود. مشکل اصلی اینجاست که او عادت ندارد سر وقت به تخت خواب خود رفته و استراحت کند.

وقتی مرتکب اشتباه می شوید، تا جایی که ممکن است به عقب برگردید و ریشه ی اصلی بروز اشکال را پیدا کنید. در این پروسه، می توانید چند سوال نیز از خود بپرسید که در یافتن ریشه مشکل کمک خواهند کرد:

اگر این اشتباه روی نمی داد، کار به کجا می رسید؟
آیا تعداد بزرگی اشتباه کوچک باعث رخ دادن مشکلی بزرگ شد؟
آیا فرض های اولیه اشکال داشتند؟
آیا من برای حل مشکل،  به شکل درستی گام برداشته بودم؟
بار دیگر، در موقعیتی مشابه چه کار خواهم کرد؟

گاهی همه چیز را به زمان واگذار می کنیم؛ درست است که زمان می تواند بسیاری از زخم ها را درمان کند اما از سوی دیگر باعث می گردد تا جزئیات مهمی را نیز فراموش کنیم. شاید حالا به روابط کاری چند سال پیشتان با شخصی دیگر نگاه کنید و بگویید مشکل از سوی شریکتان بوده اما اگر به دقت اتفاقات آن دوران را زیر ذره بین قرار دهید، شاید بتوانید در خصوص رفتار خود و رویکردتان به موضوع، متوجه اشتباهاتی شوید.

هر چند وقت یک بار، به گذشته نگاه کرده و سعی نمایید اشتباهات خود را پیدا کنید؛ پس از گذشت زمان زیاد، سخت می توان به اشتباهات خود پی برد. احساس بر واقعیت غلبه می کند و ابری در برابر بینایی ما قرار گرفته که از قضاوت درست، جلوگیری خواهد کرد. پس تا دیر نشده به گذشته نگاه کنید، اگر اشتباهی را چند سال پیش مرتکب شده اید، به این معنی نیست که نمی توانید حالا از آن درس بگیرید.

چرا درس گرفتن از اشتباهات اینقدر مشکل است

اشتباهات ، تجربه های با ارزش برای روزهای آینده هستند

 

دیدگاه دیگران برای ما مهم نیست
گاهی اوقات انسان نمی تواند خود، همه ی بار اشتباهاتش را کشیده و تمام آنها را درک کند. شاید بتوانید تمامشان را هم مرور کنید اما همچنان در تاریکی خواهید بود. گاهی اشکالات کار تا حدی در همه چیز ریشه دوانده اند که دیگر توسط شما قابل مشاهده نیستند. اگر کار شما تا اینجا پیش رفته، بهتر است از دیگران و افراد آگاه کمک بخواهید.

به این نکته نیز توجه کنید که درخواست کمک از سایرین، گارانتی کننده این موضوع نیست که ریشه ی مشکلات به زودی شناخته خواهند شد. Mark Shead در خصوص کمک گرفتن از دیگران در مورد اشتباهات می گوید:

تا زمانی که واقعا نظر دیگران برایتان مهم نباشد، از آنها کمک نخواهید. برای مثال، اگر شما از شغلتان اخراج شده اید و یکی از دوستان صمیمتان نیز در آن شرکت مشغول به کار و از جزئیات مربوط به اخراج شما نیز آگاه است، وقتی از او سوال می کنید و وی هم پاسخ شما را می دهد، بهتر است با او مخالفت نکنید. اگر با نظرش مخالفید، نظرتان را پیش خودتان نگه دارید؛ آن دوست، در اصل به شما لطف می کند و مشکل را می گوید، پس جایی برای گله ی بیشتر نیست. اگر هم احساس می کنید نظرشان بی ارزش است، مشکلی نیست، آن را صرفا در گوشه ی ذهنتان نگه دارید؛ موردی که الان بی اهمیت و بی معنی جلوه می کند، شاید سال دیگر به درد بخور باشد.

به یاد داشته باشید که درخواست کمک در این زمینه، نشانه ضعف نیست. در نهایت نیز اگر نمی توانید از دیگران درخواست کمک کنید، بهتر است خودتان از زوایای دیگر به موضوع نگریسته و خود را در مقام طرف مقابل بگذارید. بعضی اوقات ما مشکلات دیگران را بهتر می توانیم حل کنیم؛ پس فرض کنید مشکلی که با آن دست به گریبان هستید، برای یکی از دوستان اتفاق افتاده و وی از شما درخواست کمک می کند.


ما اصلا تلاش نمی کنیم!
بدتر از همیشه زمانیست که ما می دانیم اوضاع به خوبی پیش نمی روند و کارمان ایراد دارد، اما در نهایت هیچ تلاشی برای بهبود اوضاع نمی کنیم. پس از به بن بست رسیدن، تسلیم می شویم و شرع به غر زدن می کنیم. بهتر است به خود بیاییم؛ نباید خود را دست کم گرفته و تسلیم شویم، بهتر است پس از شنیدن زنگ خطر اول، به نوع رفتار خود نگریسه و سعی در بهبودشان کنیم. همه ی ما توانایی تغییر در نگرش و نوع تلاش خود را داریم. تنها کسی که در میان راه ایستاده و اجازه ی تغییر و بهبود را نمی دهد، خود شما هستید.

بهتر است توجیه کردن خود را کنار گذاشته و انتظار نداشته باشیم کارها به شکلی جادویی، به نحو احسن انجام شوند. در صورت بروز هر گونه مشکل، آن را به شکل دقیق مورد بررسی و ریشه یابی قرار دهید. زندگی به معنای تلاش کردن است.

همه ی ما اشتباه کرده ایم، پس در صورت انجام دادنشان، نباید احساس شرمندگی به شما دست دهد؛ اشتباهات را مزه مزه کرده و راهی بیابید تا از آنها درس گیرید. اشتباهات شما، تجربه های با ارزشتان برای روزهای آینده هستند.

منبع:دیجیاتو

 


ویدیو مرتبط :


خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چقدر از اشتباهات گذشته درس می‌گیرید؟



درس گرفتن از اشتباهات گذشته

برای بعضی از افراد اشتباهات كوچك با افسوس و پشیمانی‌های بزرگی همراه می‌شود

 

چقدر از اشتباهات گذشته درس می‌گیرید؟ این تست به شما کمک می‌کند پاسخ این سوال را بفهمید.

همه ما دچار اشتباه می‌شویم. اصلا اشتباه كردن بخشی از زندگی ماست و می‌دانیم كه انسان جایزالخطاست، اما برای بعضی از افراد اشتباهات كوچك با افسوس و پشیمانی‌های بزرگی همراه می‌شود و ابعاد مختلف زندگی‌شان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. شما در تصمیم‌گیری تا چه حد مرتكب اشتباه می‌شوید؟ آیا پشیمانی سراغ‌تان می‌آید و عذاب وجدان راحت‌تان نمی‌گذارد؟ مجله PSYCHOLOGIES تستی طراحی كرده كه به كمك آن می‌توانید میزان ندامت و پشیمانی‌تان را بسنجید و بفهمید این ویژگی در كدام بخش از شخصیت شما ریشه دارد، پس قلم و كاغذ ‌بردارید و از این فرصت برای رهایی از احساسات نامطلوب استفاده كنید.

امروز صبح قبل از اینكه از خانه خارج شوید با یكی از اطرافیان دعوای سختی داشته‌اید، بعد از این اتفاق چه واكنشی دارید؟
وقتی به محل كار می‌رسید روی كار متمركز می‌شوید و به این موضوع فكر نمی‌كنید.
افسوس می‌خورید كه چرا قبل خروج از خانه اوضاع را به حالت صلح و آرامش برنگردانده‌اید.
فكر می کنید حق با شماست و موضوع را فراموش می‌كنید.

به‌طور كلی بیشتر در چه شرایطی احساس افسوس و پشیمانی سراغ‌تان می‌آید؟
وقتی در یك لحظه كار نادرستی انجام می‌دهید یا بدون فكر حرفی می‌زنید.
هنگامی كه جرات نمی‌كنید حرف دل‌تان را مطرح كنید.
وقتی از اشتباهات گذشته درس نمی‌گیرید.

بیشتر مواقع از كدام جمله استفاده می‌كنید؟
به جای حرف زدن عمل كن.
قبل از حرف زدن فكر كن.
افسوس گذشته را مخور.

بعد از اینكه مرتكب اشتباهی می‌شوید چه چیزی فكرتان را مشغول می‌كند؟
به این فكر می‌كنم كه چطور می‌توانم اشتباهم را جبران كنم.
خودم را سرزنش می‌كنم كه چرا چنین كاری را انجام داده‌ام و ناراحت و افسرده می‌شوم.
سعی می‌كنم ذهنم را از این موضوع منحرف كنم و به خودم می‌گویم كه بالاخره برای رفع این مشكل راه‌حلی به ذهنم می‌رسد.

اگر در روابط عاطفی‌تان مشكلی پیش بیاید چطور خودتان را سرزنش می‌كنید؟
به خودم می‌گویم اصلا نباید به این سرعت وارد رابطه می‌شدم.
افسوس می‌خورم كه چرا از نظر احساسی كاملا درگیر شدم.
نمی‌خواهم اعتراف كنم كه این ارتباط عاطفی اشتباه بوده است.

بیشتر مواقع برای اینكه با احساس ندامت و پشیمانی‌تان كنار بیایید چه كار می‌كنید؟
یك دكمه جادویی دارید كه با فشار دادن آن افكارتان را متوقف می‌كنید و به خودتان فرصت می‌دهید تا برای اقدام جدید وارد عمل شوید.
ذهن‌تان به‌طور كامل درگیر اتفاقات گذشته می‌شود و به این فكر می‌كنید كه رفتار شما چه تبعاتی دارد.
به خودتان می‌گویید افسوس خوردن در این لحظه در درازمدت فایده‌ای ندارد.

تصور كنید كه در یك موقعیت پیچیده قرار گرفته‌اید، برای مثال می‌خواهید به یك رابطه عاطفی پایان دهید، موقعیت شغلی تازه‌ای را بپذیرید یا مهاجرت كنید، در چنین شرایطی واكنش شما چگونه است؟
ذهن‌تان مدام از این شاخه به شاخه دیگر می‌رود و به شما می‌گوید عجله كن، صبر كن یا این موقعیت را از دست نده.
قبل از تصمیم‌گیری مدتی وقت تلف می‌كنید و تصمیم قطعی برای‌تان دشوار است.
در مورد مزایای موقعیت تازه شك و تردید دارید.

قرار است در یك مسابقه دوی ماراتن شركت كنید. چه چیزی سبب می‌شود كه از دنبال كردن برنامه تمرینات دست بكشید؟
به دفعات زیاد سر تمرین حاضر نمی‌شوید چون حال و حوصله ندارید.
به جای دویدن و انجام تمرینات زمان زیادی را به مطالعه دقیق روی نقشه برنامه تمرینات و برنامه زمان‌بندی سایر رقبا اختصاص می‌دهید.
زیاد تمرین نمی‌كنید اما باور شما این است كه برنده می‌شوید.

فرض كنید برای یك سفر كاری به خارج از كشور رفته‌اید. پنج دقیقه قبل از سوار شدن به هواپیما در یكی از فروشگاه‌های فرودگاه لباس زیبایی چشم‌تان را می‌گیرد، در این شرایط چه كار می‌كنید؟
به سرعت داخل مغازه می‌روید و بدون پرو كردن لباس آن را می‌خرید. اگر اندازه‌تان نبود بعدا آن را می‌فروشید یا هدیه می‌دهید.
به سمت هواپیما حركت می‌كنید تا از پرواز جا نمانید اما تمام روز خودتان را سرزنش می‌كنید كه چرا این لباس را نخریده‌اید.
لباس را می‌خرید و برای‌تان مهم نیست كه بیش از استطاعت مالی‌تان برای آن پول پرداخت كرده‌اید.

احساس ندامت و پشیمانی به چه شكل زندگی شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟
به شما كمك می‌كند اشتباهات‌تان را جبران كنید.
باعث می‌شود به فكر فرو روید و مدام به آن فكر كنید.
شما را با كمی احساس ناخرسندی به حال خودتان رها می‌كند.

نکته:
هر چیزی كه در گذشته برای‌تان اتفاق افتاده، حكمتی داشته است. باید سعی كنید كه از آنها درس بگیرید و برای آینده خود از این تجربیات استفاده كنید. فقط به حال و آینده فكر كنید، چون گذشته، دیگر گذشته است و نمی‌توانید به عقب برگردید. از هر لحظه زندگی لذت ببرید.

اشتباه كردن در زندگی

اشتباه كردن بخشی از زندگی ماست

 

اگر بیشتر پاسخ‌های‌تان گزینه 1 است
احساس ندامت و پیشمانی شما بیشتر به خاطر كارهایی است كه انجام می‌دهید. اغلب اوقات خودتان را سرزنش می‌كنید كه چرا چنین حرفی زده‌اید، رفتار نادرستی داشته‌اید یا در مورد دیگران زود قضاوت كرده‌اید. این احتمال وجود دارد كه از سر اجبار چیزی بخرید كه به آن واقعا نیازی ندارید و بعد پشیمان شوید. شاید هم به دلیل رفتارتان سبب رنجش دیگران شوید.

مزایا: فردی قابل اعتماد هستید كه انگیزه‌های‌تان را به صورت خودجوش به مرحله اجرا می‌گذارید. این ویژگی در زمان تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی به كارتان می‌آید. عمل‌گرا هستید و این رفتار به شما كمك می‌كند در زندگی تجربیات خوبی به دست آورید.

معایب: به سرعت تصمیم می‌گیرید كه این شتاب زدگی ممكن است برایتان دردسر ساز شود و همیشه مناسب نیست. اگر این ویژگی در جنبه‌های زندگی شما مدام تكرار شود مشكلات زیادی برایتان به وجود می‌آید. ضریب اشتباهات تان بالا می‌رود و برای جبران خطاها و عذرخواهی باید وقت و انرژی بگذارید.

توصیه به شما: نسبت به رفتارهایتان حساس‌تر شوید و مراقب باشید كه تحت تاثیر جریانات پیرامون تان قرار نگیرید. به‌طور مثال اگر آگهی‌های تبلیغاتی به‌شدت روی شما تاثیرگذار هستند نسبت به این موضوع آگاه باشید و زندگی‌تان را براساس گفته‌های دیگران هدایت نكنید.

اگر بیشتر پاسخ‌های‌تان گزینه 2 است
افسوس و پشیمانی شما در كمبود اعتمادبه‌نفس‌تان ریشه دارد. گاهی اوقات ترس از تحقیر شدن یا ترس از مورد سرزنش قرار گرفتن سبب می‌شود كه اشتباهاتی را مرتكب شوید. از سوی دیگر گاهی اوقات اشتباهات كوچك را برای خودتان بیش از حد بزرگ می‌كنید و به دلیل اینكه از اشتباه كردن می‌ترسید، رفتاری منفعلانه در پیش می‌گیرید.

مزایا: در زندگی فردی محتاط هستید و بی‌گدار به آب نمی‌زنید. شاید در چشم مردم فردی عاقل به چشم بیایید اما وقتی به اعماق وجودتان نگاه بیندازید، می‌بینید كه این رفتار دلیل دیگری دارد و به ترس‌های‌تان مربوط می‌شود.

معایب: در محدوده امن خود باقی می‌مانید و از پیشروی به جلو و اخذ تصمیم‌های مهم خودداری می‌كنید. به حرف مردم توجه می‌كنید و می‌ترسید كه درباره رفتارتان قضاوت كنند و پشت سرتان حرف بزنند، به همین دلیل می‌خواهید همیشه بهترین باشید و بیش از حد ایده‌آل‌گرا می‌شوید.

توصیه به شما: دیدگاه تان را درباره ریسك‌پذیری و خطاها مورد بازبینی قرار دهید. ممكن است از انجام كاری خودداری كنید، درنتیجه مرتكب اشتباه نشوید و شكست نخورید اما این طرز فكر در طولانی مدت شما را از رشد و پیشرفت باز می‌دارد. از این رو یاد بگیرید خطاهای ما هم جزئی از زندگی هستند. اجازه ندهید كه ترس از اشتباه كردن شما را از حركت باز دارد، افسوس‌ها را بپذیرید و با آنها كنار بیایید.

اگر بیشتر پاسخ‌های‌تان گزینه 3 است
به‌شدت تلاش می‌كنید افسوس نخورید و از انجام كارهای‌تان پشیمان نشوید. سعی می‌كنید اتفاقات را به سرعت به فراموشی بسپارید و وقت‌تان را برای تجزیه و تحلیل وقایع گذشته به هدر نمی‌دهید، اما آیا چنین رفتاری خوب است؟

مزایا: انرژی‌تان را به خاطر افسوس خوردن به هدر نمی‌دهید و فكرتان را مشغول نمی‌كنید، بنابراین شكست‌ها را بزرگ و عمیق نمی‌بینید و می‌توانید خودتان را به سرعت به زندگی عادی بازگردانید.

معایب: از لحاظ روانشناسی اگر گاهی كمی هم پشیمان شوید برای‌تان خوب است چون سبب می‌شود رفتارتان را بررسی كنید و اگر مشكلات رفتاری دارید، در صدد رفع آنها برآیید. درواقع با دنبال كردن این روند شانس‌تان را برای رشد شخصیتی از دست می‌دهید چون ممكن است اشتباهات مداوم شما ریشه رفتاری مشخصی داشته باشند كه سعی می‌كنید آن را نادیده بگیرید و كنار بگذارید.

توصیه به شما: افسوس و پشیمانی را به‌عنوان یك بخش طبیعی زندگی بپذیرید و به این فكر كنید كه می‌تواند برای‌تان مفید هم باشد. سعی كنید با فكر كردن به اشتباهات از آنها درس بگیرید. البته به این معنا نیست كه مدام حسرت و اندوه را به زندگی‌تان راه دهید، بلكه هدف این است كه این رفتار را تعدیل كرده و از آن به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت استفاده كنید.

اگر از تصمیمات‌تان پشیمان می‌شوید
فرقی نمی‌كند كه چه سن و سالی داشته باشید یا در چه شرایطی قرار دارید. در هر صورت می‌توانید با مطالعه و تمرین، مهارت‌های تصمیم‌گیری‌تان را بهبود بخشید. برخی از تصمیمات ما مانند زنجیر به هم متصل هستند و ممكن است یك تصمیم كوچك تبعات و پشیمانی‌های زیادی به همراه داشته باشد؛ بنابراین برای اینكه رشته كار از دست‌تان در نرود این پیشنهادات را به‌كار ببرید.

-  در تصمیم‌گیری نسبت به مشكلات بی‌طرف باشید و با پیش‌زمینه قبلی تصمیم تازه‌ای نگیرید.
-  همیشه به حقایق نگاه كنید نه آرزوهای دست نیافتنی.
-  هروقت ناراحت، عصبانی یا تحت فشار هستید هیچگونه تصمیمی نگیرید و این كار را به زمان دیگری موكول كنید.
-  اگر فكر می‌كنید عواقب تصمیم شما به اطرافیان‌تان هم سرایت می‌كند در مورد تصمیم‌گیری بیشتر حساس باشید.

-  نسبت به ارزش‌های خودتان آگاهی داشته باشید و با شناخت از توانایی‌های‌تان تصمیم‌گیری كنید.
منبع:مجله زندگی ایده آل