سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
چراغهای قرمز در روابط با همسر
بر خلاف تصور برخی از خانمها، مردها از زنهایی که هر روز منتظر محبت زیاد یا جملات و پیامکهای شاعرانه و عاشقانه هستند خوششان نمیآید.
حتماً شنیدهاید که بسیاری از کتب و مقالات به خانمها توصیه میکنند که همسرشان را دست کم نگیرند، او را نادان تصور نکنند و گمان نکنند میتوانند همسرشان را گول بزنند و از انجام برخی رفتارها و گفتن بعضی حرفها جلوی او خودداری کنند! اما چرا؟ آیا واقعا خانمها گاهی باید صمیمیت و یکرنگی را با همسر خود کنار بگذارند و خود را طور دیگری به همسرشان نشان بدهند؟ مسلم است که تظاهر در زندگی زناشویی، چه از طرف مرد باشد و چه از طرف زن معنا ندارد و دروغ گفتن به همسر نیز هیچ سودی نخواهد داشت. اما این توصیهها، گاه برای این هستند که هم خانمها و هم آقایان بتوانند بیش از پیش خود را به جای همسر بگذارند و درک متقابل آنها از همدیگر بیشتر شود. در این مقاله بعضی از چراغ قرمزهایی که خانمهای متاهل در جادهی زندگی مشترک نباید از آنها عبور کنند برایتان انتخاب کردهام. به آنها توجه کنید.
چراغ قرمز اول: زیاد شاعرانه نباشید!
بر خلاف تصور برخی از خانمها، مردها از زنهایی که هر روز منتظر محبت زیاد یا جملات و پیامکهای شاعرانه و عاشقانه هستند خوششان نمیآید. آنها زنهای معمولی با نیازهای عادی را ترجیح میدهند. زنی که سرد و بیعاطفه است به اندازهی زنی که بیش از حد وابسته و عاطفی باشد برای مردها منزجر کننده است. مردها نمیخواهند نقش یک تکیهگاه عاطفی بزرگ را بازی کنند که همیشه ناچار به حمایت از یک زن است. آنها دوست ندارند هر روز پیامکهای عجیب و غریب و زیاد از حد شاعرانه دریافت کنند و از اینکه همسرشان بیوقفه از آنها محبت بخواهد هم خوششان نمیآید.یک زن داتاً سعی میکند موقعیتهای جدی و موقعیتهای عاشقانه را از هم جدا کند و به همسر این فرصت را بدهدکه درکنار عاشق بودن، برای زندگی عادی هم فرصت داشته باشد وگرنه به زودی همسرش را خسته و فراری خواهد کرد. خانمهایی که همسر خود را آغاز و پایان جهان میدانند و برای هر کاری میخواهند به آنها تکیه کرده یا زندگی را تبدیل به یک فیلم عشقی کنند بهتر است خودشناسی خود را بیشتر کنند، ریشهی کمبودها و کاستیهای خود را بشناسند و در صدد تغییر چنین رفتارهایی باشند.
چراغ قرمز دوم: بیماری خرید کردن نداشته باشید!
بیشتر مردها در مورد خرید کردن، رفتار هدفمند دارند. یعنی تا نیاز به خرید نداشته باشند دوست ندارند در پاساژها و مراکز خرید پرسه بزنند. در واقع مردها با زنهایی که تمام زندگیشان به فکر خرید کردن هستند راحت کنار نمیآیند.
از زنهایی که سخت خرید میکنند و به اصطلاح در خرید وسواسی یا سختگیر هستند هم رضایت ندارند. این دسته از مردها هدفمند وارد مغازهها میشوند و تا وقتی ندانند که کالای مورد نظرشان را کجا پیدا میکنند، سراغ خریدنش هم نمیروند. زنهایی که دوست دارند تمام شهر را برای پیدا کردن یک کیف یا کفش بگردند، باب میل این مردها نیستند.
گرچه جا دارد که مردها عادت برخی خانمها به خرید کردن یا گشتن در مراکز خرید را درک کنند اما خرید کردن بیش از حد برای هیچ کس قابل درک نیست و نشان از نوعی اختلال روانی دارد. خانمهایی که زیاد خرید میکنند و تازه از همسر هم انتظار دارند که در این خریدها همراهیشان کنند باید از خود بپرسند چه خلاء یا نگرانی یا اضطرابی را با خرید میخواهند پر کنند و اگر لازم شد به متخصص مراجعه کنند. خرید بیش از حد نه تنها همسرتان را از شما دور میکند بلکه اسراف و هرز منابع مالی و انرژی نیز هست.
چراغ قرمز سوم : مدام همسرتان را چک نکنید!
مردها از این که به صورت مداوم تحت نظر باشند بیزارند. برای آنها گرفتن رمز عبور رایانههایشان، چک کردن تلفنها یا حساسیت نسبت به همکاران، میتواند نشانه نابود شدن رابطه با همسر و نابود شدن زندگی باشد. چیزی که بیشتر از همه مردها را از ازدواج فراری میدهد، ترس از محدودیت و همین کنترل شدنهاست.
به جای اینکه با شوهرتان مانند بازپرسها رفتار کنید و زندگیتان را وارد همان چالشهایی کنید که از آنها میترسید، سعی کنید با ایجاد فضایی گرم و با محبت در خانه، پایههای زندگی مشترکتان را محکمتر کنید. متاسفانه برخی خانمها با مردهایی ازدواج میکنند که به هر دلیلی نسبت به آنها شک دارند. آنها بعد از ازدواج با اعمال کنترلهای بیش از اندازه میخواهند شک خود را بیازمایند. این کار نه تنها اشتباه است بلکه نشان از اختلالهای روانی و رفتاری خود خانمها دارد.
اگر واقعا نسبت به کسی شک دارید اصلا با او ازدواج نکنید چون هیچ زندگی موفقی را نمیتوان روی شک و تردید بنا کرد. اگر همسرتان به هر دلیلی قابل اعتماد نیست، خدای ناکرده دنبال زنهای دیگر است یا مثلاً بدون مشورت با شما پولش را به هدر میدهد یا... او نیز دچار اختلال است و چنین اختلالهایی با کنترل شما رفع نخواهد شد. اگر زندگی شما دچار مشکل یا مسئله است این مسئله را با کمک متخصص رفع کنید. چک کردن، کنترل کردن و گوش ایستادن روش موثری برای درمان نیست!
چراغ قرمز چهارم: نوار ضبط شده نباشید!
همه میدانیم که گفتگوی متقابل در زندگی مشترک، لازم و روش مناسبی برای حل اختلافات و رسیدن به راه حل است و حتی اگر کمرنگ شود، میتواند بقای یک زندگی را به خطر بیندازد. اما این به این معنا نیست که مانند نوار ضبط شده به شکایت یا حرف زدن مدام و تکراری بپردازیم. بسیاری از مردها به مشاور یا دوستان خود میگویند همسرم به من اجازه حرف زدن نمیدهد. آنها وقتی که همسرشان به جای آنها اظهارنظر میکند و به سۆالاتی که از آنها پرسیده شده جواب میدهد، عصبانی میشوند و اگر چنین اتفاقاتی پشت سر هم تکرار شود، خیلی زود از همسرشان دلسرد میشوند. اگر میخواهید در مورد موضوعی با شوهرتان گفتوگو کنید، اجازه دهید که آزادانه نظرش را بگوید و هیچوقت با حدس زدن جملههایش و کامل کردن آنها رابطه کلامیتان را خدشهدار نکنید.
چراغ قرمز پنجم : شوهرتان را تهدید نکنید!
بخواهید یا نخواهید، مردها از زنهایی که برای رسیدن به خواستههایشان از در تهدید وارد میشوند بیزارند، پس اگر میخواهید رابطهتان یکطرفه نشود و زندگی مشترکتان قوام و دوام داشته باشد، برای همسرتان خط و نشان نکشید و مدام همسرتان را تهدید نکنید. ضمن اینکه مردها بر این باورند که تهدیدهای زنانه در بیشتر موارد عملی نمیشود. پس به جای اینکه همسرتان را تحت فشار بگذارید یا به شکل توهینآمیزی او را تهدید کنید، برایش اهمیت مسئله را توضیح دهید و تلاش کنید با گفتوگو به یک نظر مشترک برسید. توجه داشته باشید که اگر همسر شما به خواسته شما اهمیت نمیدهد، مشکلتان بزرگتر از آن است که با تهدید حل شود. در این مورد بهتر است از متخصص کمک بگیرید.
چراغ قرمز ششم : همسرتان را محدود به خود نکنید!
متاسفانه برخی زنها فکر میکنند زندگی مشترک یعنی زندگی کردن مثل دوقلوهای به هم چسبیده. آنها انتظار دارند همسرشان از همان لحظهای که از محل کارش خارج میشود، دربست در اختیارشان باشد و با این کار عشقش را به زندگی مشترک ثابت کند! خود این زنها هم زندگیشان را محدود به همسرشان میکنند و چون از همه فرصتها و خواستههایشان میگذرند، چنین انتظاری را از همسرشان هم دارند. اما واقعیت این است که کسی از آنها نخواسته از فرصتهایشان بگذرند. یک مرد معمولی، دوست دارد همسرش یک زندگی عادی و همچنین دوستانی داشته باشد که گاهی با آنها وقت بگذراند. گاهی به تنهایی احتیاج داشته باشد و به فکر آینده و پیشرفتش هم باشد. یک مرد معمولی خودش هم به همین شیوه زندگی میکند و اگر کسی انتظاری جز این داشته باشد، خیلی زود با او به مشکل برمیخورد.
چراغ قرمز هفتم: از زنهای دیگر بدگویی نکنید!
برخی از خانمها گمان میکنند توجه همسرشان به زنهای دیگر، تقصیر آن زنهاست، در نتیجه میخواهند با بدگویی از آن زنها و تلاش برای تخریب چهره آنها، آن زنها را از چشم شوهرشان بیاندازند و به خیال خود، زندگی مشترک خود را نجات دهند. متاسفانه این زنها فکر میکنند، تحقیر خانمهای دیگر در مقابل همسرشان و برجسته نشان دادن عیبهای آنها میتواند تصور همسرشان را نسبت به زنهای دیگر تغییر دهد. اما این جملات منفی، دقیقاً همان حرفهایی است که مردها از شنیدنشان بیزارند. در واقع مردها اهمیت نمیدهند که شما چه نظری در مورد خانمهای دیگر دارید. آنها دنیا را همانطور که خودشان میخواهند میبینند؛ پس با انتقال این قضاوتهای اغراق شده، توجهشان را به موضوعی که از آن هراس دارید، جلب نکنید. قضاوت شما نمیتواند وفاداری همسرتان را کم و زیاد کند. بنابراین اگر به محبت همسرتان شک دارید، یا گمان میکنید نظر او به سمت زن دیگری جلب شده است، بهجای تخریب و ابراز تنفر از آن زن، ریشه مشکل را پیدا کرده و ارتباط خود با همسرتان را بازسازی کنید.
منبع : افکار نیوز
ویدیو مرتبط :
ناهمانگی در چراغ راهنما/ تمام چهارراه پشت چراغ قرمز+فیل
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
۱۰۱ سرقت برق آسا پشت چراغ قرمز
دو كیف قاپ حرفه ای با سرقت های برق آسا، اموال ۱۰۱ شهروند را در پشت چراغ های راهنمایی و رانندگی سرقت كردند .
تحقیقات در این باره زمانی آغاز شد كه زن جوانی به پلیس آگاهی رفت و گفت در حالی كه سوار بر خودرواش بود دو جوان موتورسوار كیف دستی اش را از داخل صندوق عقب خودرو دزدیدند. مالباخته به ماموران گفت: «ساعتی قبل سوار بر خودروام از محل كار به خانه بر می گشتم و برای چند لحظه پشت چراغ قرمز یك چهار راه توقف كردم. در یك لحظه متوجه صدای ضربه ای به صندوق عقب شدم. وقتی در آینه عقب را نگاه كردم، جوانی را دیدم كه كیف دستی ام را از داخل صندوق عقب برداشته و در حال سوار شدن به یك موتوسیكلت بود. پیش از آنكه من بفهمم چه اتفاقی افتاده او سوار موتوسیكلت شد و با كمك همدستش خیلی سریع از آنجا فرار كرد.
با عجله از خودروام پیاده شدم و فهمیدم آنچه در آینه دیده ام واقعیت دارد و دو سارق كیفم را كه حدود دو میلیون تومان پول نقد و مقداری جواهر داخلش بود، دزدیده اند.» زمانی كه ماموران خودرو شاكی را بررسی كردند، دریافتند سیستم قفل مركزی خودرو به گونه ای است زمانی كه درهای آن باز باشد به راحتی می توان در صندوق عقب را نیز گشود. در چنین شرایطی با كمك زن جوان چهره فرضی یكی از سارقان بازسازی و تلاش ها برای به دام انداختن دو جوان كیف قاپ آغاز شد. چند روز بعد از ثبت این شكایت به پلیس خبر رسید این بار پسری جوان طعمه كیف قاپان شده است. او بعد از آنكه از بانك خارج شده و پول ها را در صندوق عقب خودرو پژواش گذاشته بود در پشت چراغ قرمز یك چهارراه هدف سرقت قرار گرفته بود.
وی در این باره به پلیس گفت: پشت چراغ قرمز توقف كرده بودم كه ناگهان دو جوان موتورسوار از عقب به خودرو ام نزدیك شدند و خیلی سریع در صندوق عقب را باز كردند و پول هایم را دزدیدند. آنها بعد از سرقت برخلاف جهت خیابان فرار كردند و من نتوانستم آنها را تعقیب كنم. خودرو این شاكی نیز مثل زن جوان طوری بود كه سارقان به راحتی در صندوق آن را باز كرده بودند. در همین حال چهره نگاری از عاملان این دزدی نشان می داد در هر دو سرقت همان دو جوان موتورسوار دست دارند. در حالی كه تلاش ها برای دستگیری دو متهم تحت تعقیب ادامه داشت، خبر رسید دو جوان سارق حین دزدیدن كیف زنی دستگیر شده اند. زمانی كه ماموران به محل حادثه رفتند و چهره دو جوان دستگیر شده را با عاملان كیف قاپی مطابقت دادند، مشخص شد دو جوان همان سارقان فراری هستند. مردی كه متهمان را گرفتار كرده بود در این باره گفت: دقایقی قبل از حادثه خودروام را كنار خیابان متوقف كردم و در حالی كه همسرم داخل خودرو نشسته بود برای خرید به یك فروشگاه رفتم. چند لحظه بعد زمانی كه به طرف خودرو برمی گشتم جوانی را دیدم كه سرش را از پنجره وارد خودرو كرد و كیف همسرم را دزدید.
او سپس با كمك موتورسواری كه منتظرش بود از آنجا فرار كرد اما من با خودروام او را تعقیب كردم و بعد از چند دقیقه به موتوسیكلت آنها كوبیدم و با كمك مردم دستگیرشان كردم. در حالی كه دو متهم اتهام شان را پذیرفته بودند بازجویی ها از آنان ادامه یافت تا اینكه آنها به ۱۰۱ فقره كیف قاپی اعتراف كردند. یكی از آنان گفت: آن طور كه ما فهمیده بودیم صندوق عقب بعضی از خودروها را زمانی كه درهایشان باز باشد، می شود باز كرد به همین دلیل ما هم چند مرتبه این كار را امتحان كردیم. با تكمیل تحقیقات در این باره، پرونده با صدور قرار مجرمیت و كیفرخواست به شعبه ۱۱۵۶مجتمع قضایی بعثت ارسال شد و در نهایت با حكم قاضی هر كدام از متهمان به تحمل چهار سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و رد مال به مالباختگان محكوم شدند..... / گزارش : روزنامه شرق