سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

پیش به سوی هدف!



هدفمند بودن,هدف خاص,فرآیند هدف‌گزینی

 

تمامی محققان روانشناسی بر این امر اتفاق نظر دارند که هدفمند بودن باعث بهبود عرصه‌های مختلف زندگی می‌شود. تحقیقات علمی صورت‌گرفته توسط متخصصان نشان می‌دهد که فرآیند هدف‌گزینی بر ایجاد شرایط مطلوب‌تر زندگی اشخاص اثر ‌گذار است. در ضمن آیا می‌دانید تمامی انگیزه‌هایی که در انسان‌ها وجود دارد براساس یک هدف خاص است؟

 

گفته‌ای وجود دارد که می‌گوید: «اگر بدانی چه می‌خواهی، به آن می‌رسی.»

 

همه میل دارند مراحل پیشرفت و ترقی را در زندگی خود لمس کنند ولی تنها معدودی از افراد می‌توانند به این هدف برسند. ما همه به دنبال هدفی برای ادامه زندگی هستیم. حتی تلاش برای ادامه زندگی و زنده بودن، خودش یک هدف است. ولی تمامی اهداف دارای نتایج و کیفیات یکسانی نیستند. بعضی از هدف‌ها، زندگی انسان را به سقوط و ناکامی می‌کشانند و بعضی از هدف‌ها انسان را به اوج رشد و ترقی می‌رسانند. به درستی به این مساله فکر کرده‌اید که چرا بعضی‌ها در طول عمرشان این همه تلاش می‌کنند ولی به جایی نمی‌رسند؟ اگر به دنبال یک هدف مشخص باشید و برای رسیدن به آن تمام تلاش خود را به خرج دهید، به‌زودی به مراحل بالاتری دست خواهید یافت.

 

مهمترین اشتباهی که اکثر افراد در مواجهه با فرایند هدف گذاری مرتکب می شوند این است که از وضعیت فعلی خود آگاهی کافی ندارند. تصور کنید در یک جاده ناشناخته قرار دارید و هیچ تابلویی در اطراف شما وجود ندارد و از طرفی نقشه ای در دست دارید که در آن راه هایی مشخص شده است.

 

به نظر شما در چنین شرایطی نقشه به چه کار می آید؟ وقتی نمی دانیم درکجای نقشه قرار داریم چگونه می توانیم راهی برای رسیدن به مقصد بیابیم؟ بنابراین اولین قدم برای رسیدن به اهداف این است که به شکلی دقیق موقعیت فعلی خود را بررسی کنیم و به آن اشراف کامل داشته باشیم.

 

مدل S.O.S

S مخفف Sitation و به این معناست که هم اکنون در چه وضعیتی به سر می بریم.

 

O مخفف Objective و به این معناست که می خواهیم به چه هدفی برسیم.

 

S مخفف Strategy به این معناست که راه رسیدن به این هدف چیست؟

 

پس همانگونه که مطرح شد اولین قدم برای رسیدن از نقطه A به نقطه B در زندگی این است که به خوبی از مختصات نقطه A آگاهی داشته باشیم و سپس نوبت می رسد به بررسی نقطه B یا همان هدفی که مد نظر ماست.

 

اشکال دیگری که بسیاری افراد با آن مواجه هستند این است که به خوبی هدف را برای خود ترسیم نمی کنند. لطفا به طور موقت دست از مطالعه برداشته و به این سوال پاسخ دهید:

 

اگر همین الان غول چراغ جادو بر شما نمایان می شد و به شما 30 ثانیه فرصت می داد که 3 هدف اصلی خود در زندگی را بیان کنید تا بلافاصله برآورده کند آن 3 هدف چه چیزهایی بودند؟

هدفمند بودن,هدف خاص,فرآیند هدف‌گزینی

30 ثانیه شما از همین حالا شروع شد ...

 

«می خواهم خوشبخت شوم»، «می خواهم پولدار شوم»، «می خواهم زندگی خوبی داشته باشم»، «می خواهم در یک خانه بزرگ زندگی کنم» و ...

 

اگر شما هم اینگونه پاسخ داده اید، بدانیدکه غول چراغ جادو به هیچ وجه متوجه منظور شما نشده است! او معنی خوشبختی را نمی داند زیرا خوشبختی برای هر کسی به گونه ای منحصر به فرد تعریف می شود، برای او پولدار شدن تعریف مشخصی ندارد زیرا افراد بسیاری هستندکه با به دست آوردن 10 میلیون تومان خود را پولدار فرض می کنند و افرادی هستند که حتی 10 میلیارد تومان هم برایشان عدد بزرگی نیست. غول چراغ جادو منظور شما از زندگی خوب را نمی داند. وقتی می گویید خانه ای بزرگ او ممکن است فکر کند شما خانه ای 60 متری می خواهید زیرا قبلا با کسی روبرو شده که در خانه ای 40 متری زندگی می کرده و آرزویش داشتن خانه ای بزرگ به اندازه 60 متر بوده است! (دیگر بماند که مشخص نکرده اید این خانه بزرگی که خواسته اید باید در کجای این دنیای پهناور باشد؟ در بهترین خیابان شهرتان یا وسط کویر لوت!)

 

بنابراین اهدافتان را به شکلی واضح بیان کنید. ضمنان آن را به صورت مثبت مطرح کنید. مثلا اینگونه هدفگذاری اشتباه است: «من نمی خواهم چاق باشم.» در اینصورت طبق قانون جذب، ذهن شما به چاقی متمرکز خواهد شد و به میزان بیشتری چربی برایتان فراهم می کند!

 

حال می خواهم بر اساس این اصول هدف کاهش وزن را اینگونه مطرح کنم:

 

«امروز 10 تیر 1393 من در نهایت سلامتی، 65 کیلوگرم وزن دارم.»

 

این هدف کسی است که اکنون (به عنوان مثال در تیر92) 85 کیلوگرم وزن داشته و قصد دارد طی یک سال 20 کیلوگرم از وزن خود را کم کند. در اینجا باید به نکته مهمی اشاره کنم. بسیاری از افرادی که در دوره های غیراصولی موفقیت شرکت می کنند به دلیل اینکه با ساز و کار دقیق رسیدن به اهداف به طور کامل آشنا نمی شوند تحت تاثیر جَوِ موجود، دچار توهم می شوند و انتظار واهی رسیدن به اهداف بلندمدت را در مدت زمانی بسیار کوتاه دارند. مثلا توقع دارند که طی 3 ماه یک اتومبیل آخرین سیستم بخرند آن هم در شرایطی که حتی یک دوچرخه هم ندارند! طبیعی است که پس از 3 ماه این اتفاق نمی افتد و آنها به شدت سرخورده می شوند. (من شخصا یکی از طرفداران قانون جذب هستم اما استفاده از آن برای رسیدن به اهداف، شرایطی دارد که باید لحاظ شود.

 

نتیجه می گیریم که اهدافتان باید با توجه به امکانات فعلی با زمانبندی صحیحی انتخاب شوند. اهداف کوتاه مدت باید کاملا دست یافتنی و به شدت واقع گرایانه باشند. مثل مطالعه یک کتاب، ثبت نام در یک دوره آموزشی، خرید لباس ورزشی، نوشتن یک مقاله و چیزهایی از این قبیل. اما برای اهداف بلندمدت اجازه دهید ذهن تان به پرواز درآید و از مرزها و محدودیت ها عبور کند.

 

گویی هیچ مانعی برای تحقق اهدافتان وجود ندارد. مهم نیست که از الان کل مسیر برایتان روشن باشد. در فرایند هدفگذاری، درصد بالایی از موفقیت شما به مکتوب کردن اهدافتان و آن هم به شیوه درست بستگی دارد ودر نهایت به تعریف راهی برای رسیدن به هدف می رسیم.

 

برای این کار می خواهم شما را با تکنیکی به نام پله گذاری آشنا کنم. در این تکنیک هدف را به مراحل کوچکتری تقسیم می کنیم.

 

ابتدا از پایان آغاز می کنیم. در مورد مثال کاهش وزن، فرض را بر این می گذاریم که قرار است یک سال آینده به وزن 65 کیلوگرم برسیم واین در حالی است که اکنون 85 کیلوگرم وزن داریم.

 

در روش پله گذاری به این صورت عمل می کنیم که ابتدا پله آخر را رسم می کنیم و کنارش می نویسیم فروردین 93 / 65 کیلوگرم.و سپس ماه به ماه (و برای بعضی اهداف سال به سال) از آن کم می کنیم تا به په فعلی یعنی تیر92 / 85 کیلوگرم برسیم. حال فرض کنید برای مرداد 92 وزن 84 کیلوگرم را مشخص کرده ایم. اینگونه ذهن ما تغییر یک کیلوگرمی را به راحتی می پذیرد و امکان اجرای آن بسیار آسان می شود.کار دیگری که بایید بکنید این است که برای رسیدن به اولین پله، برنامه اجرایی لازم را یادداشت کنید.

 

مثلا در هر وعده 5 قاشق کمتر غذا می خورم. روزی نیم ساعت پیاده روی می کنم. هفته ای 3 روز به باشگاه بدنسازی می روم و ... و با تعهد کافی آن را به انجام برسانید. ابزار دیگری که به شما توصیه می کنم استفاده از «تصویرسازی ذهنی» است. بدین صورت که از وضعیت ایده آل خود تصویری بسازید. هر روز آن را در ذهن خود مرور کنید واز تماشای آن لذت ببرید. تلاش کنید این تصویر تا حد ممکن واضح و شفاف و رنگی باشد. تصویرسازی ذهنی ضمن ایجاد تعهد بیشتر در شما می تواند قانون جذب را در راستای رسیدن به هدفتان به شدت فعال کند.

 

از فرصتی که دارید استفاده کنید. وضعیت فعلی خود را بررسی کنید. وضعیت مطلوب را نیز مشخص کنید و سپس راهکاری اجرای برای رسیدن به آن ترسیم کنید و متعهدانه و با اشتیاق به سمت اهداف خود گام بردارید. 

منابع: پایگاه اینترنتی پرشین وی /سایت برتر/مجله اینترنتی برترین ها


ویدیو مرتبط :
امام خامنه ای:هدف آمریکایی هااز مذاکره یک هدف تبلیغاتی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

برای ازدواج هدف داشته باشید



 

همه افراد در حیطه شغلی اهدافی را برای خود معین کرده و به واسطه آن میزان فروش و نهایتا بازدهی کلی سیستم را افزایش می دهند. این امر در حیطه اجتماعی نیز کاملا مشهود است؛ افراد و ارگانها برای رسیدن به نتایج موفقیت آمیز اجتماعی هدفگذاری انجام می دهند. باید توجه داشت که مسئله هدفگذاری به ویژه در سطح فردی از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.

 

تک تک افراد می بایست به منظور بهبود کیفیت زندگی خود اهدافی را برای خود معین نمایند. همه ما از ارزش تلاش برای رسیدن به اهداف با اطلاع هستیم، بدیهی است وقتی ذهن خود را بر روی موضوع خاصی متمرکز می کنیم، طبیعتا نتیجه بهتری می گیریم. حال چرا برای ازدواج هدفگذاری نکنیم؟

 

ازدواج

 

هدف مناسب

 

سال ها پیش نیما و فرنوش در سمیناری پیرامون مسئله ی ازدواج شرکت کرده بودند. در این سمینار نحوه ی هدفگذاری در زندگی و بالاخص ازدواج به آنها آموزش داده شد. از آن پس با بکارگیری تکنیک های هدفگذاری این دو نفر به موفقیت های چشمگیری در زندگی فردی و اجتماعی خود دست یافتند. فرنوش در این رابطه می گوید: " واقعا تنها با انتخاب این گزینه که می توانیم اهدافی را تعیین نماییم و سپس آنها را دنبال کنیم، شکل ازدواج و بطور کلی زندگی ما تغییر پیدا کرد".

 

تنظیم اهداف با همکاری دو جانبه به زوجین کمک می کند که رابطه خود را استحکام بخشند و به صورت ناخوداگاه مهارت های خود را در انجام کار تیمی برای رسیدن به هدفی خاص ارتقا بخشند. این امر به طرفین ارتباط کمک می کند که هم بهتر خود را بشناسند و هم یکدیگر را و این امر نهایتابه تکامل هر چه بیشتر طفین ختم خواهد شد. باید توجه داشت که در حین اتمام این پروسه مهارت های ارتباطی طرفین نیز تا حد بسسیار زیادی بهبود پیدا می کند چراکه هر یک از طرفین این فرصت را پیدا می کنند تا در مورد آرزوهای و رویاهای شخصی شان به بحث و گفتگو بنشینند.

 

فرنوش در ادامه اضافه می کند: "وقتی ما برای ازدواج خود هدف تعیین می کردیم، هر کس آزادانه می توانست نظرهای خود را مطرح کند و دیگری با گوش دادن به حرف های او ارزش و احترام خود را آشکار می ساخت. با این کار بسیاری از سوء تفاهم ها، جر و بحث ها و دلخوری ها از میان می رفت". انجام عمل فوق زوجین را در برابر یکدیگر مسئول و پاسخگو نگه می دارد.

 

تعیین اهداف برای ازدواج می تواند شما و شریکتان را در مسیر یکسانی قرار دهد، با این تفصیل می توانید دست در دست هم به جلو پیش روید. اما از کجا باید شروع کرد؟

 

 

مسیر تعیین اهداف

 

یک جلسه ملاقات بگذارید و در آن کلیه آیتم هایی که در اینجا شرح می دهیم را بدون هیچ گونه وقفه انجام دهید.

 

ازدواج

 

1- افکارتان را روی هم بریزید - محیطی را انتخاب کنید که هر یک از شما آزادانه و به دور از استرس به بازگو کردن آمال و آرزوهای درونی اش بپردازد. از یکدیگر بپرسید: "جالب نیست که اگر .....؟" برخی از ایده ها می توانند چیزی شبیه به شرکت کردن در کنفرانس های ازدواج، بازسازی آشپزخانه و یا پس انداز کردن پول برای به تحقق رساندن آن سفر رویایی که در ذهن دارید باشند.

 

2- منظور خود را واضح بیان کنید - نیما و فرنوش هر دو دوست داشتند تا زمان بیشتری را در کنار یکدیگر سپری کرده و از وجود هم لذت ببرند. فرنوش می گوید: "در جلسه ای که با هم داشتیم قرار شد هر پنجشنبه برای صرف نهار همدیگر را ببینیم و اگر قرار بود یک شب با هم بیرون برویم تاریخ آنرا از قبل در تقویم مشخص می کردیم"

 

آنها سپس با هم قرار گذاشتند که در آشپزی به هم کمک کنند، و در کارهای خانه از قبیل نظافت، شستشوی لباس ها، تعمیر کردن وسایل و غیره با یکدیگر همکاری و مشارکت داشته باشند تا هیچ کدام از آنها به تنهایی زیر بار مسئولیت های سنگین نرود. همچنین قرار گذاشتند تا اقساط خود را دو برابر پرداخت کنند تا پول خرید خانه ی آنها در عرض 10 سال تمام شود.

 

آنها در طی گفتگوهای متناوبی که با هم داشتند تصمیم گرفتند خرج های اضافی را کم کنند تا کل بدهی هایشان زودتر تمام شده و از نظر اقتصادی تحت فشار قرار نگیرند.

 

3- موارد مهم را یادداشت کنید - اگر اهداف خود را بر روی کاغذ بیاورید، خیلی راحت تر می توانید آنها را بررسی نمایید و بعدها هم گیج نخاهید شد. در لیست خود تاریخ نهایی انجام هر یک از کارها را یادداشت کنید تا بدانید برای انجام کاری خاص چقدر زمان دارید. سپس لیست مورد نظر را در جایی قرار دهید که همیشه جلوی چشمتان باشد. مثلا می توانید آنرا روی میزتان بگذارید یا به دیوار بچسبانید، داخل ماشین قرار داده و یا روی آینه اتاق خواب بچسبانید؛ اغلب زوج ها همین مورد آخر را انتخاب می کنند.

 

4- انعطاف پذیر باشید - آیا اهدافتان فاقد اصل واقع بینی هستند؟ آنها را باز بینی نموده و تجدید نظر قائل شوید. نیما بنا به تجربه های شخصی اش معتقد است: "اگر احساس می کردیم که به هیچ طریق قادر به رسیدن به هدفی خاصی نیستیم، آن را اصلاح می کردیم و هدف جدیدی را جایگزین آن می نمودیم."

 

ازدواج

 

5- به خودتان حکم ماموریت بدهید - راجر بولتون یکی از پیشگامان عرصه روانشناسی ازدواج و خانواده، اظهار می دارد: زمانیکه زوجین با هم ازدواج می کنند اصولا بدون اینکه هیچ برنامه مشخصی برای زندگی خود داشته باشند در روزمرگی ها غرق می شوند. او معتقد است که زن و شوهر باید برای خود "حکم ماموریت" خلق کنند. به عنوان مثال می توانند از خود سوال کنند که: "برای 30 سال آینده زندگی خود چه برنامه ای دارند؟" سپس با استفاده از حکم ماموریتی که صادر کرده اند، اقدام به تعیین اهداف کوتاه مدت و دراز مدت کنند.

 

6- نیم نگاهی به گذشته بیندازید - همچنان که در حال عملی کردن اهداف خود هستید و به جلو پیش می روید، هرزگاهی چند نگاهی به گذشته بیدازید و ببینید تا کنون چطور عمل کرده اید و بازدهی شما چگونه بوده است. فرنوش و نیما روز اول سال را به عنوان روزی انتخاب کرده اند که در آن کنار هم می نشینند و کلیه کارهایی که در طول یک سال گذاشته انجام داده اند را بررسی می کنند. روز اول مهر مجددا میزان پیشرفت خود را بازبینی نموده و اگر لازم دانستند تغییراتی را دربرنامه ریزی خود قائل می شوند.

 

زمانیکه با تلاش و کوشش فراوان به امیدها و آرزوهای خود جامه ی عمل می پوشانید به خودتان استراحت بدهید و از کامیابی هایتان نهایت استفاده را ببرید. می توانید با صرف شام در رستوران و یا یک مسافرت کوتاه مدت خودتان را تشویق کرده و برای تلاش های آتی آماده کنید. جشن گرفتن موفقیت ها سبب می شود که شما انرژی و دلگرمی لازم برای ادامه راه را پیدا کنید.

 

اگر هم به مانعی برخورد کردید و نتوانستید مطابق با آنجه از قبل برنامه ریزی کرده بودید پیش بروید، جای هیچ نگرانی وجود ندارد. تسلیم نشوید و مجددا همه چیز را از سر بگیرید. این بار ابتدا مطمئن شوید که اهدافتان واقع بینانه و قابل دست یابی هستند. سعی نکنید همه چیز را یکمرتبه بدست آورید. حتی اگر بتوانید به بخشی از اهدافی که برای خود لیست کرده اید دست پیدا کنید، باز هم جای امیدواری وجود دارد چراکه موفقیت های بیشتری نسبت به گذشته بدست آورده اید. به تلاشی که در این زمینه انجام داده اید افتخار کنید.

 

نتیجه ای که شما با انجام این امر به آن می رسید، قابل ستایش است: ارتباط محکمتر، انتقال آسانتر مفاهیم، صمیمت بیشتر، تکامل، و نهایتااحساس رضایت هنگام نگاه کردن به موفقیت های بدست آمده.