سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

وقتی کودکان در مورد وضعیت درسی شان دروغ می گویند



اوضاع درسی‌,وضعیت درسی بچه ها,بچه های درس‌نخوان

پدر و مادر گرامی، اگر فرزند شما راجع به اوضاع درسی‌اش راست نمی‌گوید، تنها مقصر او نیست. شما هم باید نکاتی را رعایت کنید.

الکس سیزده ساله با ناراحتی به مادرش می‌گوید: «تو نمی‌دانی چقدر معلم ما بداخلاق و عصبی است. همه بچه‌ها سر کلاسش مضطربند و هیچ‌کس درس یاد نمی‌گیرد. هروقت من را برای درس پرسیدن صدا می‌کند، تن و بدنم می‌لرزد و همه چیز یادم می‌رود. حالا در چنین وضعیتی، چطور توقع داری من بتوانم درس یاد بگیرم؟»

سارای نوجوان سعی می‌کرد به مادرش نگاه نیندازد و حواسش را به در و دیوار معطوف می‌کرد، اما مادر لب به انتقاد از او گشوده بود و حتی برای دقیقه‌ای دست از شماتت کردن برنمی‌داشت.

او می‌گفت: « سارا، من فکر می‌کردم تو دیگر امسال تصمیم گرفته‌ای دختری متفاوت از سال‌های گذشته شوی. هربار از تو می‌پرسم اوضاع درسی‌ات چطور پیش می‌رود جواب می‌دهی همه چیز عالی است. آن وقت امروز این نامه‌ ناامیدکننده را از مسئولان مدرسه‌ات دریافت کرده‌ام. تو که همان سارای تنبل سال‌های گذشته باقی مانده‌ای!»

جیسن پانزده ساله با ناراحتی به پدرش گفت: «تو چرا همیشه از من توقع داری کامل و بی‌عیب و نقص باشم؟» پدر جواب داد: «من هیچ وقت از تو توقع کامل بودن را نداشته‌ام، فقط من و مادرت می‌خواهیم که تو بیایی و همه چیز را راجع به اوضاعت در مدرسه درست و صادقانه به ما بگویی تا ما بتوانیم به صداقتت اعتماد کنیم.» جیسن جواب داد: «اگر بیایم راستش را بگویم با من دعوا می‌کنید. چطور جرات راستگویی ‌ داشته باشم؟»

این کودکان و نوجوانان دوست دارند مسئولیت‌پذیر باشند و نتایجی رضایت‌بخش برای والدین‌شان ببرند. اما الگوهای رفتاری اشتباه، حواس‌پرتی، داشتن دوستان درس‌نخوان، شرایط نامناسب خانه و مشابه اینها‌ موجب می‌شود ‌ نتوانند نمراتی خوب کسب کنند.
با این حال، خود آنها هم از وضع درسی‌شان ناراضی‌اند و دلشان می‌خواهد جزو شاگردان درخشان جلوه کنند. در چنین شرایطی، دروغگویی راحت‌ترین روش است. نمرات او بد است، اما دوست دارد همان شاگرد خوب باشد. خیلی راحت نزد والدین می‌رود و وضعیت را برعکس تعریف می‌کند.

شاید دروغگویی برای مدتی کوتاه او را نجات دهد، اما خیلی زودتر از آنچه کودک انتظار داشته، دستش برای والدینش رو می‌شود. آن وقت است که مورد بازخواست قرار می‌گیرد و باید سپر دفاعی‌اش را بکشد، اما براستی همه اینها برای چه هستند؟

پدر و مادر گرامی، اگر فرزند شما راجع به اوضاع درسی‌اش راست نمی‌گوید، تنها مقصر او نیست. شما هم باید نکاتی را رعایت کنید. او هنوز به سنی نرسیده که خودش بتواند مسیرش را رعایت کند و دوره حساسی را سپری می‌کند. به این موارد توجه داشته باشید:

_ دروغگویی قابل پذیرفتن و اغماض نیست
اما سعی کنید متوجه شوید که چه ترسی در پس این دروغ وجود دارد. او از چه چیز وحشت کرده که ترجیح داده مشکلش را با دروغ گفتن حل کند. او را نترسانید، زیرا شرایط هراس آور همیشه مخرب‌اند.

_ این امکان وجود دارد که واقعا درد فرزند شما تنبلی نباشد و او مشکلی داشته باشد
هستند دانش‌آموزانی که به دلیل مشکلات جسمی و روحی، نمی‌توانند تمرکز درست بر درس داشته باشند و معلمان و والدین، بدون توجه به این مشکل، آنها را شماتت ‌ و شرایط را برای این دانش‌آموزان دشوارتر می‌کنند. اگر احساس می‌کنید ممکن است فرزندتان مشکل داشته باشد، حتما او را نزد مشاور ببرید.

_ به فشارهایی که ممکن است بر دوش فرزندتان سنگینی کند توجه داشته باشید
معمولا کودکان و نوجوانانی که در خانه یا بیرون تحت شرایط دشوار قرار دارند، تمرکز و علاقه کافی برای درس خواندن ‌نخواهند داشت.

_ هر وقت احساس کردید فرزندتان شما را بازی می‌دهد، مطمئن باشید کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است
در این شرایط، وضعیت را برای او سنگین و ترسناک نکنید و از او بخواهید صادقانه مشکلش را با شما مطرح کند.

_ به لحن صحبت کردنتان با او دقت کنید
هرگز زبان به انتقاد تند نگشایید و از خجالت‌زده کردن او بپرهیزید.

_ در صورت نیاز از عوامل مدرسه کمک بگیرید.
منبع :  چهاردیواری, جام جم

 


ویدیو مرتبط :
وضعیت درسی دانش آموزان چگونه است؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چرا کودکان دروغ می‌گویند؟




پرسش:


علت دروغ‌گويي كودكان چيست و شيوه‌ي حل اين مشكل از سوي مادر و پدر كدام است؟

 

پاسخ:

 

دروغ گفتن كودكان، دلیل‌های بسيار متفاوتي دارد. در ميان كودكان كم‌سن‌و‌سال‌تر، دروغ‌گويي معنايي مشابه آن‌چه بزرگترها مي‌شناسند، ندارد بلكه بيشتر جنبه‌ي خيال‌بافي دارد. بنابراين، قصد آنان هرگز فريب دادن ديگران نيست.

 

دروغگویی

 

اما عمده‌ترين دليل دروغ گفتن از سوي كودكان در سنين بالاتر، فشار بزرگترها به آنان براي گفتن جزئيات دقيق يك ماجراست. اين تحت فشار قراردادن، كودكان را وادار به گفتن دروغ مي‌كند و از اين‌جا كودكان، دروغ‌گويي را ياد مي‌گيرند‌ چراكه دروغ گفتن، آنان را از تنبيه‌شدن باز‌مي‌دارد و آنان، اين نكته را به تجربه و بر اثر رفتار اشتباه بزرگترها آموخته‌اند. پس کودک براي گريز از تنبيه شدن و مجازات، دروغ تحويل مي‌دهد.

 

 

درحقيقت، ريشه‌ي بيشتر دروغ‌ها به‌دليل احساس ناامني و وحشت از مجازات و تنبيه است، بنابراين، چنان‌چه كودك به‌خاطر راست‌گويي، درباره‌ي اتفاقي ناخوشايند يا ناشايست، از سوي مادر و پدر و يا بزرگترها تنبيه نشود، به دروغ‌گفتن پناه نمي‌آورد.

 

 

هرچه كودك، بزرگ‌تر مي‌شود، از مسؤوليت اخلاقي بيشتري برخوردار شده و چون دروغ‌گويي، وجدانش را مي‌آزارد، بنابراين‌ از دروغ‌گفتن، بيشتر پرهيز مي‌كند.

 

 

پرسش:

 

آيا دروغ گفتن، يك شكل كلي است يا از نظر روان‌شناسي مي‌توان انواعي براي آن درنظر گرفت؟

 

 

 

پاسخ:

 

خير، يك شكل كلي براي آن نمي‌توان در‌نظر گرفت بلكه بايد گفت آن‌چه كه ما به آن‌، دروغ‌گويي كودكان اطلاق مي‌كنيم، بسته به سن، موقعيت و شرايطي كه او در آن قراردارد، متغير است. بنابراين، نمي‌توان هرنوع گفته‌ی خلاف واقع از سوي كودك را به‌عنوان دروغ‌گويي به معنايي كه بزرگترها از آن استنباط مي‌كنند، قلمداد كرد.

 

 

دروغگویی کودکان

 


انواع مهم دروغ‌گويي در كودكان را به صورت زير مي‌توان دسته‌بندي كرد:

 

 

 

1-دروغ براي جلب توجه

 

زماني كه كودك، توجه مثبت دیگر افراد مانند هم‌سن‌وسالان و به‌خصوص مادر و پدر خود را دريافت نمي‌كند، با دروغ‌گويي و بزرگ جلوه‌دادن خود، سعي در جلب اين توجه خواهد كرد. فراموش نكنيد كه براي کودکان، گرفتن و جلب توجه مادر و پدر و بزرگ‌ترها‌ حتي از نوع منفي آن، بهتر از فقدان هرگونه توجهي است.

 

 

 

دروغ‌هاي خيال‌بافانه

 

اين نوع دروغ‌گويي، مخصوص كودكان كم‌سن‌و‌سال‌تر و خيال‌پرداز است. اين نوع خيال‌بافي‌ها و غيرواقعي بودن آن‌ها را هرگز نبايد به روي آنان آورد و به‌عبارتي، به‌جاي هرگونه توجه و تمركز، بايد از كنار آنان گذشت.

 

 

 

دروغ‌بازي

 

اين نوع دروغ، شبيه نوع قبلي يعني دروغ‌هاي خيال‌بافانه است كه با آن، كودكان سعي دارند ديگران حوادث تخيلي يا بازي‌هاي آنان را باور كنند.

 

 

 

دروغ مبهم

 

كودك وقتي ناتوان از ابراز احساس‌ها و فکرهای خويش است، با سرهم‌بندي و به‌هم چسباندن جمله‌هايي، سعي در بيان آن احساس‌ها دارد‌ اما بزرگ‌ترها تصور مي‌كنند كه او در حال دروغ‌گويي است.

 

 

دروغ گفتن کودکان

 

 

دروغ انتقام‌جويانه

 

اين نوع دروغ، از نفرت و خشم كودك ناشي مي‌شود.

 

 

 

دروغ محدود و ساختگي

 

اين نوع دروغ، بيشتر وقت‌ها از ترس تنبيه، تهديد و توهين مادر و پدر و يا مربيان و بزرگترها صورت‌مي‌‌‌گيرد.

 

 

 

دروغ خودخواهانه

 

اين دروغ، حساب شده است و جهت فريب دادن ديگران صورت‌مي‌‌گيرد و به‌طور معمول براي به‌دست آوردن يك‌چيز يا وضعيت مطلوب از سوي كودك، ابراز مي‌شود.

 

 

 

دروغ مصلحتي

 

كودكان، اين نوع دروغ‌گويي را به حساب خودشان براي مراقبت از دوستي كه در يك وضعيت مشكل قراردارد و تحت فشار است، بيان مي‌كنند.

 

 

 

دروغِ عادتي يا عادت‌شده

 

اين نوع دروغ‌ها به دليل نتيجه گرفتن‌هاي قبلي از دروغ‌هايي است كه پيش از اين، ابراز شده و به‌عنوان يك الگوي رفتاري در دسترس اوست و برايش كاركرد داشته است.

 

 

 

پرسش:

 

بهترين روش‌ براي پرهيزدادن كودكان از دروغ‌گفتن، ‌به غير از شناسايي دليل‌ها و ريشه‌هاي اين رفتار و تصحيح آن‌ها، چه نوع عملكردي است؟

 

 

 

پاسخ:

 

مادر و پدر بايد از همان سنين اوليه با ظرافت و هوشياري، متوجه اين رفتار از سوي كودك خود باشند. اگر از همان دوران اوليه، كودك را به‌خاطر دروغ‌گويي‌اش مورد طعن، مخالفت و يا استهزا و تنبيه قرار‌ندهيد بلكه با آرامش، مهرباني و صبوري با او در اين‌باره صحبت كنيد، او نيز به‌تدريج از اين نوع رفتار دست بر‌مي‌دارد، ضمن آن‌كه بايد برخورد مادر و پدر به‌گونه‌اي باشد كه به كودك، احساس شرم و يا گناه تلقين نكنند بلكه زمينه‌هاي بروز رفتار را از ميان بردارند.

 

 

مادر و پدر باهوش، بايد كودك خود را نه با دعوا و مشاجره و تنبيه بلكه با بيان مثال‌هاي خنده‌دار و شاد، از عواقب نامطبوع دروغ‌گويي آگاه كنند. کودک با هدايت و رهبري صحيح از سوي پدر و مادر، خود را از دروغ‌گويي بي‌نياز ديده، بنابراين، اين عمل را به‌عنوان يك الگوي رفتاري، به‌كلي از دست خواهد داد‌ چراكه راه‌هاي بهتري براي جلب توجه خويش و يا بيان و ابراز احساس‌ها و عواطف‌ خود پيدا مي‌كند. به بيان ديگر، او كم‌كم مي‌آموزد و در خود، آن را تثبيت مي‌كند كه نه از ترس تنبيه و قانون و يا مجازات ‌بلكه به‌دليل كنترل از درون و وجدان فردي‌اش، از دروغ‌گفتن پرهيز كند.