سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

وجود خون در ادرار (هماچوری)



وجود خون در ادرار,هماچوری,علائم وجود خون در ادرار

وجود خون در ادرار (هماچوری)
دو نوع خون در ادرار می تواند وجود داشته باشد، یک نوع آنرا خود بیمار می تواند در ادرار مشاهده کند که به آن خون آشکار می گویند و نوع دیگر که خیلی شایع تر است، خود بیمار نمی تواند در ادرار مشاهده کند، بلکه آزمایشگاه گزارش می کند که به آن خون مخفی می گویند.
وجود خون در ادرار به هر میزان هم در زن و هم در مرد دارای اهمیت خیلی زیادی است و گاها نشان از وجود بیماری خطیر مثل سرطان مثانه می باشد.

دو نوع خون در ادرار می تواند وجود داشته باشد، یک نوع آنرا خود بیمار می تواند در ادرار مشاهده کند که به آن خون آشکار می گویند و نوع دیگر که خیلی شایع تر است، این است که خود بیمار نمی تواند در ادرار خون مشاهده کند، بلکه آزمایشگاه گزارش می کند که خون در ادرار وجود دارد که به آن خون مخفی می گویند.
علائم وجود خون در ادرار کدامها هستند؟
بسیاری از مردم که دارای خون مخفی در ادرار هستند، فاقد هرگونه علامتی می باشند. ولی در صورت وجود خون آشکار، ادرار به رنگ قرمز، صورتی و یا به رنگ کوکا کولا خواهد بود. علت این تغییر رنگ وجود گلبول قرمز در ادرار است.

حتی وجود مقدار اندک خون در ادرار سبب تغییر رنگ ادرار می شود. در اکثر موارد که بیمار دارای خون آشکار در ادرار می باشد، فاقد علائم است. ولی اگر خون در ادرار لخته شود، ممکن است منجر به درد بیمار شود.
سیستم ادراری چیست؟
سیستم ادراری مسئول دفع مواد زاید و آب اضافی بدن است. اگر زمانی کلیه های فردی از کار بیفتد اگر مایعات مصرفی را محدود نکند، توسط همان مایعات مصرف شده غرق می شود. سیستم ادراری از دو کلیه، دو حالب، یک مثانه و یک مجرای تشکیل شده است.

کلیه به شکل لوبیا بوده و اندازه آن حدود یک مشت گره کرده می باشد. آنها در وسط پشت و در زیر دنده ها جای گرفته اند. کلیه ها در طرفین ستون فقرات قرار دارند. در روز حدود 200 لیتر خون از کلیه ها عبور می کند که از آن 2-1 لیتر ادرار تولید می شود. ادرار شامل آب اضافی و مواد زاید بدن است. ادرار از طریق دو لوله بنام حالب از کلیه ها بطرف مثانه منتقل شده و در مثانه ذخیره می شود. ادرار در مثانه تا موقع ادرار کردن باقی می ماند و هنگام ادرار کردن از طریق مجرای ادرار از بدن خارج می شود.
چه عواملی سبب ظاهر شدن خون در ادرار می شوند؟
عادت ماهانه، ورزش بیش از حد، فعالیت جنسی، بیماریهای ویروسی، ضربه و عفونت همگی می توانند سبب ظاهر شدن خون در ادرار گردند.

علل خطیر تر وجود خون در ادرار عبارتند از:
• سرطان کلیه و مثانه
• وجود التهاب در کلیه، مثانه، مجرا و پروستات
• بیماری پلی کیستیک کلیه که در آن هر دو کلیه پر از کیستهای متعدد است و نباید آنرا با کیست ساده کلیه اشتباه کرد. آن یک بیماری ارثی است که هر دو کلیه کیستهای پر از مایع به شکل خوشه انگور دارند. این بیماری معمولا در دهه 50 زندگی به نارسائی کلیه منجر می شود.
• لخته های خون
• بیماریهائی که سبب اختلال انعقادی می شوند مثل هموفیلی
• کم خونی داسی شکل که در آن گلبولهای قرمز به شکل داس در می آیند. این بیماری بیشتر در استانهای جنوبی کشور دیده می شود.
یکی از علل نسبتا شایع وجود خون در ادرار که گاها سبب خونریزی شدید نیز می شود، مصرف داروهای ضد انعقادی مثل وارفارین، هپارین و آسپرین می باشد.
چه کسانی در معرض خطر خونریزی از طریق ادرار هستند؟
• وجود سابقه بیماری کلیوی فامیلی
• بزرگ شدن پروستات که بیشتر در مردان بالای 50 سال دیده می شود
• سنگ کلیه
• بعضی داروها مثل آسپرین، رقیق کننده های خون و مصرف طولانی مدت آنتی بیوتیکها
• ورزش سنگین مثل دو استقامت
• یک عفونت باکتریائی یا ویروسی اخیر
وجود خون در ادرار را چگونه می توان تشخیص داد؟
وجود خون در ادرار را می توان با آزمایش ادرار تشخیص داد. در آزمایشگاه ظرف مخصوصی به شما داده می شود تا نمونه ادرار را در آن جمع آوری کنید. برای تشخیص خون در ادرار روشهای مختلفی است. یکی از آنها استفاده از نوارهای مخصوص است.

این نوارهای باریک دارای قسمتهای مختلف رنگی هستند که هر قسمت مخصوص تشخیص یک مورد خاص در ادرار مثل قند و گلبول قرمز است. اگر ادرار حاوی گلبول قرمز (خون) باشد، قسمت مربوطه تغییر رنگ می دهد. اگر خون بطور واضح در ادرار دیده شود و یا تست نواری از نظر وجود خون مثبت باشد، آزمایشگاه بررسی میکروسکوپی انجام می دهد تا تشخیص تائید شود. وجود خون در ادرار باید 48 ساعت دیگر توسط آزمایش دوم تائید شود.
درمان وجود خون در ادرار چگونه است؟
باید علت اصلی مشخص و درمان شود. برای تشخیص علت معمولا نیاز به اقدامات اضافی مثل روشهای تصویر برداری، سیستوسکوپی (که در آن با آندوسکوپ مجرای ادرار، پروستات و مثانه بررسی می شوند) و گاها نمونه برداری از کلیه است. اگر وجود خون در ادرار دلیل جدی نداشته باشد نیازی به درمان نیست.
اثرات رژیم غذائی و تغذیه
رژیم غذائی و تغذیه در ایجاد یا پیشگیری از خونریزی از طریق ادرار موثر نیست. ولی باید به خاطر داشت که مصرف بعضی مواد سبب مثبت کاذب شدن نتیجه آزمایش (آزمایش از نظر وجود خون در ادر مثبت است ولی در حقیقت خونی در ادرار وجود ندارد) و یا منفی کاذب شدن نتیجه آزمایش (آزمایش از نظر وجود خون در ادرار منفی است ولی در حقیقت خون در ادرار وجود دارد) می شود.
موارد زیر سبب مثبت کاذب شدن نتیجه آزمایش می شوند:
• آلوده شدن نمونه ادرار با ترشحات واژن
• آلوده شدن نمونه ادرار با بتادین
• کم آبی شدید
• ورزش
• له شدن عضلات مثلا بعلت تصادف
موارد زیر سبب منفی کاذب شدن نتیجه آزمایش می شوند:
• مصرف ویتامین ث
• مصرف کاپتوپریل
• وجود پروتئین در ادرار
• کاهش PH ادرار به کمتر از 5 (خوردن مواد اسیدی)
بطور خلاصه وجود خون در ادرار نسبتا شایع است، نباید آنرا نادیده گرفت، و تشخیص علت واقعی مستلزم بررسیهای پارا کلینیک می باشد.

منبع:www.7sib.ir

آقای دکتر صفری نژاد، ارولوژیست


ویدیو مرتبط :
Hematuria and positive blood in urine.ادرار خونی , مثبت بودن خون در ادرار

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

خون آشام در تاریخ که واقعا وجود داشتند!! (+عکس)



5 خون آشام در تاریخ که واقعا وجود داشتند!! (+عکس)

خون آشام

با ظهور مشارکت های عالی ادبی چون مجموعه گرگ و میش و خاطرات خون آشام ها در فرهنگ عامّه کنونی، این طور به نظر می‌رسد که وسواسی جهانی و فراگیر را در این رابطه با خود به همراه آورده است. نتایج مثبت به دست آمده از خون آشما های نسل جدید سبب شد تا نگاهی به مبنای تاریخی این موجودات افسانه ای داشته باشیم و تاریخ را در این رابطه ورق بزنیم.

داستان خون آشام ها در قصه های فولکلور و افسانه ها از صدها سال پیش وجود داشته است. و به طور مداوم پیروان قبیله ای شوریده را با خود همراه می‌کند (اگرچه آنها پیشتر با میخ تجهیز شده و مصلوب می‌گشتند، به جای آنکه بر روی تی شرت ها نقش ببندند و طرفدارانی نیز داشته باشند). جالب توجه است که هرچند شخصیت های تاریخی که در ادامه معرفی می‌شوند، بر مبنای حقوق خود شخصیت هایی بسیار جذّاب و فوق العاده می‌باشند. با این وجود، هر زمان که فردی تصور می‌شد که جان داده است، به طور روانی عمل کرده و رفتار می‌کرد، یا فقط دیوانه تلقّی می‌شد، به آنها افتخار خون آشام شدن را می‌دادند.

1. ایمپالر، ویلاد سوم (نوامبر 1431- دسامبر 1476)

با رجوع به تاریخ خون آشام ها، ویلاد الهام بخش دراکولای برام استوکر بوده است (هرچند او شباهت کمی‌ به شرّیرهای گوتیک دارد که در رمان ها آمده است؛ جدا از نام خودمانی دراکولا، در واقع، این طور به نظر می‌رسد که استوکر، از طریق داستان های خود، اطلاعات کمی‌ درباره این شخصیت تاریخی داشته است). ویلاد شاهزاده والاچیا بود که در سن یازده سالگی به عنوان گروگان زندانی شد تا وفاداری پدر او به سلطان عثمانی ثابت شود (و اطمینان از این موضوع که والاچیا پول ادای احترام سالانه خود را پرداخت می‌کند). در اینجا بود که تنفر او نسبت به ترک ها شکل گرفت، که سبب شد تا او کشتار دیووانه کننده ای را بعدها در زندگی اش انجام دهد. پس از بازگشت به کشور جنگ زده خود، برای اجرای قانون و حفظ نظم در کشور، او روشی خشن را در پیش گرفت.

تاریخ کاری فوق العاده ویلاد، نشان می‌دهد که او چگونه از مردی که پدر و برادرش را کشته بودند، انتقام گرفت. و همچنین در رابطه با جنگ های صلیبی که تحت فرمان پاپ پیوس سوم، در مقابل امپراطوری عثمانی صورت گرفت.

ویلاد گاهی اوقات به عنوان همکار برای او می‌نوشت، و گاهی اوقات به خائن ماتیاس کوروینووس؛ برای مثال در سال 1461: من مردان و زنان را کشتم، پیر و جوان ... 23884 نفر ترک و بلژیکی. بدون آنکه کسانی را که در خانه هایشان زنده در آتش سوختند یا سربازان سرهایشان را از تن جدا نکردند، بشمارم. این نقل قول دوست داشتنی تا حدّ زیادی تفریحات دیگر ویلاد را مدّ نظر قرار می‌دهد، که شامل موارد زیر است: آویختن مردم بر چوب های نوک تیز، میان بدن های آویزان شده و رو به تباهی مردم غذا خوردن، شکنجه ها از تمام نوع ها، و سوزاندن، پوست کندن، برشته کردن، یا پختن مردمی‌ که در مسیر او قرار می‌گرفتند. ویلاد با پشتکاری مثال زدنی، توانست بین 40 تا 100 هزار انسان را پیش از مرگ خود در سال 1476، با دست خود به کام مرگ بفرستد.

خون آشام

2. کنتس الیزابت باسوری دی ایکسید (آگوست 1560- آگوست 1614)

بیشتر اوقات در تاریخ، او را به عنوان یکی از پُرکارترین زنان قاتل سریالی معرفی می‌کنند. الیزابت برچسب خود به عنوان یک خون آشام را با توجه به واقعیتی ادعایی به دست آورد که بر اساس آن، او در وانی پر از خون دختران باکره، حمام می‌کرد تا جوانی خود را حفظ نماید. بنابراین دو نام خودمانی به دست آورد: "کنتس خون"، و "بانوی خونین کاستیک".

اگرچه در جزئیات قتل های سادیسمی‌ او جای شک و تردید وجود دارد، امّا نمی‌توان حقایق موجود در این رابطه را کتمان نماید. هنگامی‌ که همسر کنتس در جنگ بود، او غالب اوقات را تنها سپری می‌کرد. و با ابزار خود سرگرم بود و سبب شد تا او شروع به شکنجه زنان جوانی کند که در اطراف او قرار داشتند.

او با وعده و وعید زنان را به داخل می‌کشاند، قول شغل را به زنان دهقانان می‌داد و روش آداب و رسوم را به کسانی که از طبقات پایین جامعه بودند، یادآوری می‌کرد. او مجموعه ای از قوانین غیر ممکن را برای آنها ایجاد کرده بود که پیروی از آنها امکان پذیر نبود؛ و هنگامی‌که آنها (به طور حتم) در اجرای این قوانین شکست می‌خوردند، آنها را با روش های جدید و جالب توجهی مجازات می‌نمود. از جمله این مجازات ها – محدود به این موارد نیست- می‌توان به موردهای زیر اشاره کرد: ضرب و شتم شدید، سوزاندن/ یا قطع کردن دست ها، صورت، یا اندام تناسلی، خوردن گوشت زنان، گاز گرفتن صورت ها یا دست ها، فرو کردن آنها در آب و فرستادن این زنان به بیرون تا از سرما یخ بزنند، انجام جراحی های آماتورگونه بر روی آنها، گرسنه نگاه داشتن آنها، و سوء استفاده جنسی.

شوهر او، هرچند بیشتر اوقات در خانه نبود، از نبوغ همسر خود احساس رضایت می‌کرد و به او پیشنهادهایی را ارائه می‌کرد تا شیوه های کاری اش خلاقانه تر باشد (برای مثال، پوشاندن بدن دختر با عسل و سپس او را در فضای آزاد رها کند تا حشرات او را نیش باران کنند). در مجموع، بر اساس دست نوشته های او، و انچه که محققان یافته اند، الیزابت پیش از آنکه دستگیر شود، بیش از 650 زن را کشته است. 4 همراه او در محل محاکمه شده و سپس به قتل رسیدند. او تحت بازداشت خانگی قرار گرفت و چهار سال بعد در همان محل از دنیا رفت.

3 و 4. آرنولد پاول (متوفی 1726) و پیتر پولوگوجوویتز (متوفی 1725)

این دو به طرز مرموزی به یکدیگر شبیه هستند، طوری که احساس می‌کنید، داستانی یکسان در دو روستای مختلف رخ داده است. و هر دو، اوّلین نمونه های مستند از هیستری خون آشامی‌ را به تصویر می‌کشند. آرنولد یک یاغی صربستانی بود، که ادعا می‌شود پس از مرگش، بیش از شانزده نفر را در روستای خود در مدوگونا کشته است. پیتر یک کشاورز صربستانی بود که با کمین کردن، نُه نفر را در روستای خود در کیزولوا به کام مرگ فرستاد.

هر دو کشتار، مانع هجوم ناگهانی بیماری های 24 ساعته به روستاهای مجاور شد، و در نتیجه این طور فرض شد که آنها تبدیل به خون آشام شده و روستائیان را به عنوان شکار و طعمه در نظر گرفته بودند.

هر دو مرد ادعا می‌کردند که پیشتر مورد حمله خون اشام ها قرار گرفته بودند، و پس از چنین حمله ای اقدامات احتیاطی را انجام داده اند- در خون خون آشام حمام کرده اند، و خاک قبر این خون آشام را نیز خوردند. با توجه به حمله هایی که به خون آشام ها صورت می‌گرفت، روستاییان را عصبی کرده و دچار جنون نمود. و خواستار نبش قبر و تشریح جنازه این دو شدند.

مستندهای پلیس اتریش که درگیر این پرونده بود، درک کاملی را اتفاقاتی که پس از مرگ این دو و هدف قرار دادن آنها رخ داد، مشخص ساخت. در مورد آرنولد، بیماری واگیردار مدیکووس گلایر (در واقع، یک بیماری ویروسی) برای بررسی مرگ مرموز آنها مدّ نظر قرار گرفت. و به این نتیجه رسیدند که علّت آن سوء تغذیه در منطقه بوده است. همچنین تاثیرات مضّر روزه های شدید ارتودکس شرقی نیز وجود داشته است.

با این وجود، روستائیان گرفتار این بیماری نبودند و اصرار داشتند که جنازه ها باید مورد بررسی قرار بگیرند. مطالعات صورت گرفته نشان داد که هر دوی اینها خون آشام بوده اند و این را از طریق بدن تجزیه شده انها دریافتند؛ از جمله: مو، و ناخن. آثاری از گوشت تازه و خون لخته نشده در دهان آنها یافت شد (ممکن است به دلیل فساد بدن یا مایعات بدن به وجود آمده باشد). بدن آرلوند بر میخی چوبی گذاشته شده و سوزانده شد. بدن پیتر نیز قطعه قطعه شده و سپس سوزانده شد.

خون آشام

5. گریگوری راسپیتون (ژانویه 1869- دسامبر 1916)

راسپوتین مشاوری قابل اعتماد برای آخرین رومانوف ها محسوب می‌شد؛ بخصوص برای تریزا الکساندرا. او بدین دلیل این موقعیت را در دست گرفت که توانایی عجیب او در درمان جادویی هموفیلی تزاروویچ الکسی (شاید به اندازه کافی خوب به نظر نرسد ... امّا به نظر می‌آید پس از اینکه او خود را برید، توانست خون را بند آورد؛ و به او آسپرین و داروهای ضد انعقاد داد).

او متعصبی مذهبی بود که به نوشیدن بیش از اندازه الکل، بی بند و باری جنسی، و دریافت رشوه، علاقه زیادی داشت. هرچند، زندگی او سرشار از جزئیات عجیب و غریب است.

وابستگی خون آشام گونه به راسپوتین، ناشی از رویدادهای معجزه آسایی است که مانع از مرگ او شده اند. او به دلیل تاثیر مخرّبی که بر آلکساندرا داشت، تحت تعقیب دولت مرکزی قرار گرفته بود؛ راسپیتون دعوت شد تا با مقامات حکومتی غذا بخورد، از جمله شاهزاده ایرنا. همسر ایرنا، شاهزاده فیلیکس یوسوپوف، طرح ترور او را ریخته بود.

شام، با مشروب قرمز و کیک آغاز شد، که در آن سیانور ریخته شده بود. با این وجود، راسپوتین تحت تاثیر سیانور قرار نگرفت. یوسوپوف، نگران شد که مدّت زمان زیادی طول بکشد تا راسپوتین جان خود را از دست دهد. به همین دلیل، هفت تیر خود را آورد و چند بار از پشت او را هدف قرار داد. یوسوپوف فکر می‌کرد که کارش را انجام داده است، به همین دلیل به شادی با مهمانان پرداخت.

خون آشام

هنگامی‌که برگشت تا ژاکت خود را بردارد، مورد حمله راسپوتین زنده قرار گرفت (که ظاهرا در گوش یوسوپوف نجواکنان گفته بود: "تو پسر بدی هستی").  پیش از آنکه راسپوتین، شاهزاده را خفه کند، توطئه گران دیگر وارد شدند و بارها به او شلیک کردند و با چوب او را زدند. او فرصتی نداشت. توطئه گران او را با طناب بستند، در قالیچه ای پیچیدند و به رودخانه نیوا پرتاب کردند. جنازه او نوزدهم دسامبر پیدا شد، سه روز پس از طرح ترور، بدون قالیچه و طناب. مامور جنایی، علّت مرگ او را غرق شدن اعلام کرد.   

منبع:seemorgh