سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

همسر شما هم با خانم غریبه ای پیامک بازی می کند؟



روابط زناشویی, رفتار شوهر,تصمیم به ازدواج

خانمی ۲۷ ساله هستم. چند ماه بود که به رفتار شوهرم شک کرده بودم. احساس می کردم بی اعتنا و عصبانی است با خودم گفتم شاید به خاطر کارش است ولی در تلفن همراهش یک پیامک دیدم که ظاهراً متعلق به یک خانم بود. پیامک خیلی احساساتی بود، باید چه کار کنم؟

خانم گرامی، یکی از دلایلی که افراد تصمیم به ازدواج می گیرند، نیاز عاطفی به وجود یک شخص از جنس مقابل در کنار خود به عنوان همراه زندگی است. بنابراین عواطف در عین حال که می تواند موتور محرکه خوبی برای حرکت زندگی باشد ندادن پاسخ مناسب به آن می  تواند دلیل بروز برخی رخدادهای تلخ بین زن و شوهرها شود.

مهم و تاثیرگذار بودن همراهی عاطفی با همسر
در پیامک تان گفته اید که احساس کردید همسرتان عصبانی و بی اعتنا است و سپس آن را به کارش مربوط دانسته اید. شاید شما تحت تاثیر برخی مطالب درباره تفاوت زنان و مردان قرار گرفتید و تلاش کردید شوهرتان را در مواقع عصبانیت در غار تنهایی خودش رها کنید. توجه داشته باشید که اگر این گونه باشد، این اصلی ترین اشتباه شما بوده است. درست است که مردان در هنگام بروز چالش و استرس به تنهایی نیاز دارند تا به ساماندهی افکار خود بپردازند اما این هم در مدت زمان خاصی صورت می گیرد و پس از آن این مهر و عاطفه زن است که می تواند به او در بازیابی قوای درونی اش کمک کند. پس در نظر داشته باشید که هر گاه همسر خود را در وضعیتی دیدید که عصبانی است به او اطمینان خاطر بدهید که به توانایی اش در حل مشکلات ایمان دارید و این مسئله را به او خاطرنشان کنید که هر لحظه آماده شنیدن حرف های او هستید. هر مردی با داشتن چنین حمایت عاطفی قوی می تواند در برابر چالش ها، اعتماد به نفس بیشتری از خود نشان دهد و در روابط زناشویی خود موفق تر عمل  کند.

نکته ای مهم درباره پیامک احساسی در گوشی همسرتان
نگرانی دوم شما، دیدن یک پیامک احساساتی از یک خانم در گوشی همسرتان بود. در ابتدا باید عرض کنم قبل از هر اقدامی از صحت این که همسر شما مخاطب این پیامک بوده مطمئن شوید و خیلی سریع و یک طرفه به قاضی نروید. با فرض درست بودن ذهنیت شما درباره همسرتان، باید بگویم احساساتی بودن محتوای این پیامک می تواند گویای یک نکته مهم باشد به این معنی که جای خالی عواطف در رابطه شما و همسرتان احساس می شود. چاره این است که به دنبال بازسازی روابط عاطفی خود با همسرتان باشید. تلاش هایی که تاکنون داشته اید، کافی نبوده و باید بیشتر به همسرتان توجه کنید.

۳ گام برای بازسازی روابط احساسی تان
به شما توصیه می شود برای بازسازی روابط احساسی با همسرتان در اولین اقدام، زبان عشق همسر خود را شناسایی کنید یعنی بفهمید او در چه زمان هایی و به چه نوع عواطفی احتیاج دارد. در گام دوم ببینید چه تلاش هایی تاکنون انجام داده اید که در این فرآیند موفق عمل نکرده اید به عبارت دیگر اشتباهات خود را شناسایی کنید. سومین گام این است که در یک محیط به دور از سهم خواهی و مقصریابی با همسر خود گفت وگو کنید تا فرآیند بازسازی عاطفی را با کمک هم انجام دهید.
منبع :khorasannews

 


ویدیو مرتبط :
خانم شیعه، همسر سنی آیا خانم حق دارد بچه دار نشود؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

قتل همسر به خاطـر پیامک های مرد غریبه


«مشتم را بالا آوردم. پیامك‌های آن مرد غریبه به زهره جلوی چشمانم بود. محكم به صورتش زدم. او افتاد روی زمین و سرش خورد به تیزی دیوار و بیهوش شد. دیگر بلند نشد. تازه با هم ازدواج كرده بودیم.»

روزنامه اعتماد: «مشتم را بالا آوردم. پیامك‌های آن مرد غریبه به زهره جلوی چشمانم بود. محكم به صورتش زدم. او افتاد روی زمین و سرش خورد به تیزی دیوار و بیهوش شد. دیگر بلند نشد. تازه با هم ازدواج كرده بودیم.»
 
همه در جلسه دادگاه به اعترافات حمید گوش می‌دادند و منشی حرف‌های او را روی كاغذ می‌نوشت. حمید جوانی ٣٣ ساله است كه پنج سال پیش همسر ١٨ ساله خود را به ظن داشتن رابطه با مردی غریبه به قتل رساند. شعبه ٨٤ دادگاه كیفری استان تهران به ریاست قاضی قربانی برای رسیدگی پایانی به پرونده او انتخاب شده بود. پیش از آنكه حمید پشت جایگاه احضار شود، با دستور رییس دادگاه، نماینده دادستان كیفرخواست را قرائت  كرد.

همه فهمیدند شب بیست و یكم مرداد ماه ٨٩ چه اتفاقی در خانه‌ای كوچك در پیشوای ورامین افتاده است. در كیفرخواست آمده بود: «حمید، ٣٣ ساله، شغل آزاد، متهم است در تاریخ ٢١ مرداد ٨٩ همسر خود به نام زهره، ١٨ ساله را مورد ضرب و شتم قرار داده است. متهمه بر اثر یكی از ضربات روی زمین افتاد و سرش به تیزی دیوار خورد و دچار خونریزی شدید شد. پزشكی قانونی علت مرگ را ضربه شدید وارده و ضربه مغزی اعلام كرده است.»
 
پدر متهم با یك ردیف فاصله پشت سر پسرش نشسته بود و به متن كیفرخواست گوش می‌داد. اولیای دم پیش از این با دریافت ١٢٠ میلیون تومان دیه رضایت داده بودند و صندلی‌های مخصوص آنها در دادگاه خالی بود. جلسه دادگاه از جنبه عمومی جرم تشكیل شده بود. قرار بود برای متهم از سه تا ١٠ سال حبس ببرند.  رییس دادگاه متهم را به جایگاه احضار كرد تا بررسی پرونده از جنبه عمومی جرم آغاز شود. حمید ٣٣ ساله، كوتاه قد با چهره‌ای سوخته پشت جایگاه ایستاد.
 
او درباره روز حادثه گفت: «چند روز قبل از حادثه با زهره به رستوران رفته بودیم. آنجا من متوجه شدم پیامك‌هایی از طرف مردی غریبه برای او می‌آید. گوشی‌اش را گرفتم. عصبانی شدم. از او پرسیدم این مرد كیست؟ او گفت ارتباطی با هم ندارند و مزاحم است.»
 
اعترافات حمید بر سكوت جلسه سوار شده بود. او به لحظه قتل همسرش رسید. با صدای لرزان گفت: «شب بود. در خانه بودیم كه باز هم سر همان پیامك‌ها با هم دعوای‌مان شد. من با مشت یك ضربه به صورتش زدم. او افتاد روی زمین و سرش محكم به دیوار خورد. نمی‌خواستم بلایی سرش بیاید. عمدی نبود.»
 
زهره به علت شدت ضربه و خونریزی كشته شد تا پرونده‌ای در دایره جنایی پلیس آگاهی با نام او باز شود. مدتی بعد، شوهرش، حمید دستگیر شد و در همان بازجویی‌های اولیه به قتل اعتراف كرد. او پنج سال است اعترافات خود را تكرار می‌كند.  حمید روی صندلی‌اش نشست. قضات دادگاه وارد شور شدند. سكوت برجلسه حاكم شد.
 
وكیل متهم چیزی در گوش موكلش گفت. سرباز زندان با كلید دستبند بازی می‌كرد كه صدای رییس دادگاه نگاه‌ها را به او خیره كرد. قاضی قربانی متهم را برای دفاع آخر به جایگاه احضار كرد. صدای كشیده شدن زنجیرپایش روی زمین آمد.
 
 متهم گفت: «پشیمانم. از خانواده زهره عذرخواهی می‌كنم. از شما هم تقاضای بخشش دارم. نمی‌خواستم آنطور تمام شود. الان می‌خواهم به زندگی برگردم و به پدر و مادرم برسم. آنها خیلی در این مدت اذیت شدند. »
 
قاضی قربانی ختم جلسه را اعلام كرد و از سرباز همراه خواست نامه زندان متهم را بیاورد تا مهر كند. او مهر را بالا آورد و نقش آن را روی برگه زندان متهم نشاند و گفت: «بیرون باشید. امروز آزاد می‌شود. »