سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

نگرانی خوب



 

 

نگرانی خوب

 

همان طور که می دانیم، نگرانی باعث به وجود آمدن استرس می شود و استرس نیز خطری جدّی برای سلامتی ماست. نگرانی می تواند فشار خون را افزایش دهد، باعث بیخوابی گردد، و بر سیستم تغذیه، سیستم ایمنی و حتی امور جنسی ما تاثیر بگذارد. امّا نگرانی تمامش بد نیست. توانایی نگران شدن درباره خطرات احتمالی و آماده شدن برای مقابله، عامل حیاتی در رشد و بقای نوع بشر بوده است. در زیر توصیه هایی برای استفاده از این حق طبیعی و تکاملی و این که چگونه استرس را به خدمت خود بگیرید آورده شده است.

 

۱) استرس را به دوست خود تبدیل کنید یاد بگیرید که چه موقع نگران شوید

 

هزاران سال پیش، نگران شدن بقای ما را تضمین کرد. انسان، یکی از ضعیف ترین و کندترین موجودات بود که مشکل جدّی در تامین مواد خوراکی داشت. برای این منظور انسان به شکار حیوانات می پرداخت امّا علت اصلی بقای نوع بشر، تشخیص موقعیت های خطرناک و دور نگاه داشتن خود از آن ها بود.

 

ما چگونه این کار را کردیم؟ با نگران شدن! یا به عبارت دیگر، استفاده از توانایی فکر کردن برای بررسی احتمالات مختلف، قبل از آن که خود را در مخاطره قرار دهیم. احتمالاتی چون «شاید یک ببر پشت آن درخت باشد» باید قبل از هر چیز دیگری بررسی می شد! امروزه موقعیت های معدودی وجود دارند که بقای فیزیکی ما را مورد تهدید قرار دهند امّا هنوز به گونه ای رفتار می کنیم که انگار تعدادشان زیاد است. اغلب ما هر روز با بسیاری موقعیت های نگران کننده و آزارنده روبرو می شویم که اگر از همه آن ها اجتناب کنیم، به جایی نخواهیم رسید.

 

۲) نگرانی را سازنده کنید یاد بگیرید که چگونه «خوب» نگران شوید

 

سر فرصت به تمام نگرانی ها، محظورات و مشکلات خود فکر کنید. نیم ساعت را در طول روز برای نگران شدن کنار بگذارید. هنگامی که در زمان هایی خارج از این نیم ساعت خود را نگران یافتید، آن را یادداشت کنید و پرداختن به آن را برای بعد بگذارید. هنگامی که مورد نگرانی خود را یادداشت کنید، می توانید آن را واقعی تر در نظر بگیرید و برای مدتی آن را کنار بگذارید.

 

از الگوهای زیر استفاده کنید:

 

▪ «من درباره .......... نگرانم»

 

▪ «بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد عبارت است از ..... »

 

▪ «بهترین اتفاقی که ممکن است بیفتد عبارت است از ......»

 

▪ «کارهایی که الان می توانم بکنم عبارتند از ..........................»

 

▪ «سایر عواملی که باید به یاد داشته باشم عبارتند از .....»

 

همچنین به یاد داشته باشید که خستگی، گرسنگی، اضطراب و دیگر وضعیت های این چنینی باعث می شوند که جلوی افکار مثبت شما گرفته شود. بنابراین، پرداختن به نگرانی ها را به بعد از صرف غذا، صبح بعد از یک خواب خوب، یا بهتر از همه، بعد از ۲۰ دقیقه ورزش کردن، موکول کنید.

 

۳) فشار را از خود دور کنید تصمیم گیری های مهم را به تعویق اندازید

 

شما ممکن است هنگامی که سخت نگران یک تصمیم گیری برای آینده هستید، نتوانید به هیچ چیز دیگری فکر کنید. قبول کنید که گاهی اوقات می توانید تصمیم بگیرید که فعلاً هیچ تصمیمی نگیرید. به خود بگوئید: «من اکنون آمادگی لازم برای تصمیم گیری را ندارم. ۵ روز دیگر دوباره درباره اش فکر خواهم کرد.» و تاریخش را در یادداشت های خود بنویسید.

 

اگر نگرانی ها را مدتی طولانی همراه خود داشته باشید می توانند اثرات تخریبی و زیان آوری بر روی خلق و خو، الگوی خواب، حافظه و توانایی حل مساله شما بگذارند. ماندن بر روی یک مساله می تواند یافتن راه حلی برای آن را مشکل تر سازد. اگر مدتی به ذهنتان «مرخصی» بدهید و فکر کردن درباره آن را کنار بگذارید، دید بهتری پیدا خواهید کرد و یافتن راه حل برایتان آسان تر خواهد شد. نگرانی های خود را یادداشت کنید و آن ها را کنار بگذارید تا وقتی که تصمیم بگیرید به سراغشان بروید. اجازه دهید هم ذهن خودتان و هم آن ها فعلاً استراحت کنند!

 

۴) افکارتان را کنترل کنید

 

نگرانی مزمن به سرعت شما را خسته و ناامید می کند. شما مرتب مشکلات بیشتر و بیشتری را در نظر می گیرید تا به نقطه ای می رسید که احتمالاً نمی توانید همه آن ها را حل کنید. معمولاً با خود می گویید: «اگر این اتفاق بیفتد، آنگاه آن اتفاق خواهد افتاد و سپس به فاجعه منجر خواهد شد!»

 

به جای این کار، سعی کنید با سوالاتی از قبیل «چه شواهدی برای آن وجود دارد؟» و «براساس تجربیات قبلی، چقدر احتمال وقوع دارد؟»، افکار نگران کننده و آزارنده را به مبارزه بطلبید. یاد بگیرید که بین احتمالات و امکانات فرق قایل شوید.

 

نگران شدن معمولاً زاییده انتخاب بین انجام دادن یا ندادن یک کار است. اگر مجبور به انتخاب کردن بودید، چیزی که لازم دارید «آمادگی» است نه نگرانی. برای مثال، برای صحبت کردن در جمع، از نظر ذهنی خود را با یادگیری مطالبی که می خواهید ارائه کنید و از نظر هیجانی خود را با به کارگیری تکنیک های آرمش (ریلکس شدن) آماده سازید.

 

۵) سخن آخر

 

برای تصمیم گیری های کاری، فکر کردن در مورد فرزندان یا حفظ رابطه با دیگران، نگرانی مفید است. امّا به شرطی که درست انجام شود. «خوب» نگران شدن، باعث صرفه جویی زمان و انرژی می شود، ناراحتی های هیجانی را از بین می برد و شما را قادر می سازد که تصمیم های بهتری بگیرید. بنابراین، برای اجتناب از نگرانی فزاینده و مخرّب، می توانید به توصیه های بالا عمل کنید و یاد بگیرید که بلاتکلیفی ها و دودلی ها را بهتر تحمل کنید.

منبع: ravanyar.com


ویدیو مرتبط :
چگونه نگرانی را ذوب کنیم؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آموزش لمس بد و خوب به کودکان



يكي از موارد آموزنده كه بايد مورد توجه قرار بگيرد سوءاستفاده جنسي از كودكان است. در آمريكا هر ساله در حدود دويست‌هزار مورد سوءاستفاده جنسي گزارش مي‌شود كه هر ساله 10درصد به آن اضافه مي‌شود. بيش‌تر كارشناسان معتقدند كه بين 20 تا 30 درصد از اين تعداد را دختران و تقريبا نيمي از آن را قربانيان پسر تشكيل مي‌دهد.

آموزش به کودکان

با توجه به اين خطر، بسياري از مدارس برنامه‌هايي را براي جلوگيري از سوءاستفاده‌هاي جنسي از كودكان تنظيم كرده‌اند. در بيشتر اين برنامه‌ها آموزشهاي مختلفي درباره سوءاستفاده جنسي به بچه‌ها آموخته مي‌شود، براي نمونه آگاه كردن آنها در مورد تفاوت بين لمس «خوب و محترمانه» و لمس «بد و زشت»، هوشيار كردن آنها نسبت به خطرات وتشويق كردن آنها براي گزارش كردن اين اعمال خلاف به افراد بزرگسال. تحقيقات نشان داده است كه اين آموزشها در كاهش جرايم بي‌تاثير نبوده است اما بچه‌هايي كه تحت آموزشهاي جامع و گسترده شامل تقويت قابليتهاي اجتماعي و عاطفي مربوطه قرار داشته‌اند بهتر توانسته‌اند از خود در برابر تهديدات جنسي محافظت كنند. آنها بهتر از بچه‌هاي ديگر مي‌توانند از فرد خطاكار بخواهند كه آنها را رها كند، داد و هوار راه بياندازند و با فرد خلافكار گلاويز شوند، يا او را تهديد به لو دادن كنند، و هنگامي كه رفتار ناشايستي با آنها شد عملا آن را به والدين خود بگويند. ويژگي اخير ( گزارش كردن عمل خلافكار) يكي از بهترين راههاي پيشگيري‌كننده است.

آموزش به کودکان

در تحقيقي كه بر روي تعدادي كودك‌آزار چهل‌ساله صورت گرفت هريك از آنها به طور متوسط در هر ماه ( از دوران نوجواني خود به بعد) يك قرباني داشته‌اند. گزارشي درباره‌ يك راننده اتوبوس و يك معلم كامپيوتر نشان داد كه آنها هر ساله سيصد بچه را مورد آزار قرار داده‌اند ولي حتي يك بچه از سوءاستفاده جنسي آنها گزارش نداد تا اينكه يكي از پسرهايي كه توسط معلمش مورد سوءاستفاده جنسي قرار گرفته بود همان عمل را با خواهرش انجام داد و بدين ترتيب راز خلافكاران برملا شد. بچه‌هايي كه تحت آموزش برنامه‌هاي جامع و مفصل‌تر قرار داشتند سه برابر بيش‌تر از بچه‌هايي كه برنامه‌های كوتاه مدت را پشت سر گذاشته‌ بودند احتمال داشت كه سوء رفتارهاي جنسي را گزارش دهند. مجريان اين برنام‌ها آموزش‌هاي مختلفي در مورد بهداشت و مسايل جنسي به بچه‌ها مي‌دهند و از والدين مي‌خواهند تا آنچه در مدرسه آموزش داده مي‌شود در خانه نيز براي بچه‌ها تكرار كنند. بچه‌هايي كه والدينشان چنين كرده‌اند خيلي بهتر از ديگران در مقابل تهديد به سوءرفتار جنسي مقاومت كرده‌اند.

آموزش

علاوه بر آن قابليت‌هاي اجتماعي و عاطفي تاثير قاطعي در اين زمينه دارند. براي بچه كافي نيست كه فقط چيزهايي درباره‌ي لمس «بد» و «خوب» بداند بلكه او نياز به خودآگاهي دارد تا بفهمد چه زماني در موقعيت نامناسب يا ناراحت كننده قرار دارد. او بايد آنقدر اعتماد به نفس داشته باشد كه بتواند حتي در مقابل فرد بزرگسالي كه سعي دارد از او سوءاستفاده كند جسورانه بايستد و از خود محافظت كند. يك بچه همچنين نياز به روش‌هايي براي جلوگيري از سوء رفتار فرد خلافكار دارد، هرگونه عملي اعم از فرار تا تهديد به لو دادن او.

براساس همين دلايل، برنامه‌هاي مفصل آموزشي به بچه‌ها ياد مي‌دهند كه چگونه بر خواسته‌هاي خود تاكيد ورزند و به جاي كناره‌گيري، بر احقاق حقوق خود پافشاري كنند و حد و مرز خود را بشناسند و از آنها دفاع كنند.بنابراين موثرترين برنامه‌ها علاوه بر ارائه‌ اطلاعات جامع در مورد سوءرفتار جنسي، شامل آموزش مهارت‌هاي اجتماعي و عاطفي اساسي است. اين برنامه‌ها به كودك ياد مي‌دهد كه روش‌هاي مثبت‌تري را براي حل كشمكش‌هاي دروني خود بيابد، اعتماد به نفس بيش‌تري داشته باشد، اگر اتفاقي برايش رخ داد خودش را سرزنش نكند، و احساس كند كه در حمايت والدين و معلمان خود قرار دارد و مي‌تواند به آنها رجوع كند و اگر اتفاق ناخوشايندي برايش اتفاق افتاد بتواند آن را به ديگران بگويد.