سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
نردبان عمر برای رسیدن به آرزوهایتان
قبل از هرچیز نگاهی به كارنامه سالی كه گذشت بیندازید. تمام افت و خیزهای خود را در آن ثبت كنید. در اهدافی كه داشتید چه پیشرفتی داشتهاید؟ چقدر از هدف دور شدهاید و سرگرم مسائل دور از هدف شدهاید؟ آیا برنامهریزی داشتهاید یا با جریان روزگار پیش رفتهاید؟
بهار، تابستان، پاییز، زمستان... زهره و احمد با هم ازدواج كردند؛ بهار، تابستان، پاییز، زمستان... آنها كار كردند، بچهدار شدند و بچههایشان بزرگ شدند؛ بهار، تابستان، پاییز، زمستان... بچهها ازدواج كردند و بچهدار شدند و آنها دیگر كار نكردند و در خانه تنها ماندند...
بهار، تابستان، پاییز، زمستان... وقتی زهره و احمد به آخر خط رسیده بودند به پشت سرشان نگاه كردند و باخود گفتند چقدر دچار روزمرگی شدیم و چه كارها كه نكردیم و در حسرتش ماندیم، اما زمان از دست رفته بود و برگ زندگی آنها ورق خورد.
چنانكه برگهای تقویم ورق میخورد روزها، ماهها، سالها و دههها تمام میشود و یك روز ماهم مثل زهره و احمد و هزاران انسان دیگری كه در دام روزمرگیها میافتند به خود میآییم و میبینیم كه عمر رفته است و ما به خیلی از اهدافمان نرسیدهایم. امسال كه گذشت اما چه میتوان كرد كه زندگیمان چون نقشهای باشد كه درست و هدفمند پیشرویمان گسترده میشود. چه كنیم تا بدوناینكه به چپ و راست و از این شاخه به آن شاخه بپریم با قدرت، بهترین اهداف را دنبال كنیم؟
كارنامه خود را بررسی كنید
قبل از هرچیز نگاهی به كارنامه سالی كه گذشت بیندازید. تمام افت و خیزهای خود را در آن ثبت كنید. در اهدافی كه داشتید چه پیشرفتی داشتهاید؟ چقدر از هدف دور شدهاید و سرگرم مسائل دور از هدف شدهاید؟ آیا برنامهریزی داشتهاید یا با جریان روزگار پیش رفتهاید؟
مجموعهای از موفقیتها، شكستها، چالشها و موانع و مشكلات خود را به همراه آرزوهای عمل نشده و كارهای نیمهتمام بنویسید و به همه این كارنامه سالانه خود نمره بدهید.آنگاه فهرست كارهایی را كه باید انجام بشود و باقیمانده تهیه و سعی كنید برای بقیه عمر خود هدفگذاری كرده و برنامهریزی كنید.
فرض كنید شما مالك قلمرویی به نام زندگی هستید. قرار است به مدت نامعلومی در این قلمرو حكومت كنید و باید برای ارتقای آن دستكم تا 50 سال آینده برنامهریزی داشته باشید.
اگر زندگی شما هدفمند پیش برود هرگز دچار ناامیدی و سرخوردگی نمیشوید.
هدفگذاری برای زندگی
هدف باید در شما میل و انگیزه ایجاد كند ضمن اینكه لازم است شما به اینكه هدفتان ممكن و قابل دسترسی است ایمان داشته باشید و برای رسیدن به آن مأیوس نشوید. هدفتان در زندگی چیست و میخواهید در پایان عمر دقیقا چه چیزهایی داشته باشید. آن را با دقت ترسیم كنید.
محمود ناصری كه اكنون 24 سال دارد در این مورد میگوید: من پسر مجردی هستم كه رسیدن به شغل مهندسی برایم از قبل برنامهریزی شده بود، اما حالا میخواهم خودم برنامهریزی كنم.
او میگوید: «میخواهم در پنجاه سالگی به اوج شكوفایی در حرفه خود یعنی مهندسی معماری رسیده باشم. دوست دارم در این رشته استاد و سرآمد شوم.
میخواهم در این سن شاهد ازدواج اولین فرزندم باشم، یعنی خانواده تشكیل داده باشم و فرزندانم بزرگ شده باشند. همسر و خانوادهای موفق، آرام و آرامشبخش داشته باشم و سطح رفاهی بیش از متوسط داشته باشم.
میخواهم انسانی باشم كه آنقدر درآمد دارد كه میتواند برای نیازمندان شغل ایجاد كند، كارهای خیر انجام دهد و از خود نام نیك به جای گذارد.»
شما هم حتما درزندگی ایدهآلهایی دارید. شما نیز باید مثل محمود خیلی دقیق آنچه از زندگی میخواهید برای خود ترسیم كنید.
اگر شما بدانید كه چه میخواهید، انگیزه كافی در شما ایجاد میشود. برای رسیدن به هدفتان زمان تعیین كنید و سرعت خود در رسیدن به اهداف تعیین شده را پایش كنید. این كار به شما فرصت میدهد تا نتیجه كار خود را ببینید. همچنین به شما این امكان را میدهد برای اهداف بزرگتر تلاش و برنامهریزی كنید.
بزرگ فكر كنید، اما تمام راه رسیدن به هدف بزرگتان را در قالب اهداف كوچكتر با جزئیات برنامهریزی كنید.
یك هدف خوب باید اندكی شما را مضطرب كرده و بسیار مشتاق و هیجانزده كند. هدف باید چیزی باشد كه شما بشدت خواهان آن هستید. هر چه میل و آرزوی شما بیشتر باشد شما قدرتمندانهتر به سوی آن گام برمیدارید.
گام بردارید
اجازه ندهید موانع و شكستهای كوچك و افكار منفی دیگران روی شما اثرگذار باشد. هرگاه با مانع یا ناكامی روبهرو شدید راههای دیگر را امتحان كنید؛ اگر دوری راه شما را نگران میكند، نیاز نیست پیوسته نوك قله را نگاه كنید. سالی یكبار برای این كار كافی است. نگاه شما در هر سال باید به آن هدف كوچكتری كه برای آن سال برنامهریزی كردهاید، باشد.
برنامه زندگی
اولویتهای خود را به قید شماره مشخص كنید: مثلا: 1 ـ كار، 2 ـ ازدواج، 3ـ ادامه تحصیل و... .
آنگاه برای هركدام از این موارد اهداف بلندمدت خود را تعیین كنید.
مثلا برنامه این است كه تا ده سال دیگر خود صاحب یك شركت بزرگ باشید و قدرت مالی مناسبی برای تامین معاش خانواده داشته باشید و... حتی میزان پسانداز خود را میتوانید مشخص كنید.
حالا سختترین بخش كار :
تعیین كنید چه كارهایی باید انجام دهید، چه مهارتهایی كسب كنید و چه تغییراتی در زندگی خود ایجاد كنید كه هر سال كه میگذرد به هدفتان نزدیكتر شوید.
این كار تمام انرژی و تلاش شما را متمركز و هدفمند میكند و سبب میشود محكم قدم بردارید.
حالا از همه اینها یك برنامه مدون ترسیم كنید كه سالهای آینده در آن ترسیم و كارهای اصلی كه باید انجام شود نیز درآن درج شده است. سپس هر كاری طبق برنامه زمانبندی پیش رفت جلوی آن تیك بزنید و هر هدفی كه به هر دلیلی تغییر كرد آن را با هدف دیگری جایگزین كنید و برنامه خاص آن را در كنارش بنویسید.سعی كنید این نمودار جلوی دیدتان باشد تا بتوانید وضع موجود و چشمانداز خود را بررسی كنید.
ضرورتهای اولیه
انتخاب امور مهم زندگی و برنامهریزی برای آنها كار مشكلی است. این كارها نیاز به فكر و اندیشه دقیق و قدرت تصمیمگیری دارد و هم چنین نیازمند آگاهی به این امر است كه چه معیار و محكی را برای انتخاب كارهای مقدم خود در نظر میگیریم.
وقتی فهرست كارها را تنظیم كردید ببینید كارهایی كه بیشترین اهمیت را در حال حاضر برای شما دارند، كدامند و كار را از مهمترها شروع كنید و در صورت كمبود وقت كم اهمیتترها را به بعد موكول كنید.
امیدواریم سال آینده با كمك این برنامه یك پله روی نردبان ترقی خود بالا رفته باشید.
منبع :jamejamonline.ir
ویدیو مرتبط :
هلالی:بعد یک عمر عاقبت سینه چاکم کردی / با رسیدن توی این دشت
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
بهانههایی که مانع رسیدن شما به آرزوهایتان می شود
بهانه ها سد راه ما برای دنبال کردن بزرگترین آرزوهایمان میشوند
همه ما بهانه هایی داریم که سد راه ما برای دنبال کردن بزرگترین آرزوهایمان میشوند. بهانه ها فقط توجیهی برای آن دسته از اعتقاداتمان هستند که محدودمان میکنند. برای اینکه جلو باور کردن بهانه هایمان را بگیریم و بتوانیم آمال و آرزوهایمان را دنبال کنیم، باید ریشه این اعتقادات را پیدا کرده و آنها را به باورهایی تبدیل کنیم که ما را روز به روز به خودمان مطمئن تر میکنند.
منظورمان این نیست که غیرواقعی فکر کنید. منظورمان این است که تلاشمان را بیشتر کنیم تا بتوانیم از مهارت ها و توانایی هایمان برای انجام کارهایی در زندگیمان که دوست داریم استفاده کنیم.
بهانه ها معمولاً دو دسته هستند: بهانه های "کافی نبودن ها" و بهانه های "خیلی زیاد ها" در زیر به بعضی از متداولترین بهانه هایی که افراد برای دنبال نکردن آرزوهایشان برای خود می آورند و راههایی برای غلبه بر آنها اشاره میکنیم:
رویکرد «کافی نبودنها»
۱. وقت کافی ندارم.
این یکی از متداولترین بهانه های افراد برای دست کشیدن از آرزوهایشان است. اما وقتی بنشنید و حساب کنید که ۲۴ ساعت شبانه روزتان را صرف چه کارهایی می کنید، متوجه خواهید شد که این بهانه اصلاً جایز نیست، از این گذشته، چه چیزی مهمتر است: وقت تلف کردن در اینترنت یا ۳۰ دقیقه وقت گذاشتن برای اینکه یک قدم به سمت آرزویتان گام بردارید؟ اگر به وقت بیشتری نیاز دارید، به کارهایی فکر کنید که میتوانید برای دنبال کردن آرزویتان موقتاً کنار بگذارید.
۲. پول کافی ندارم.
خیلی ها بدون اینکه بنشینند و ببینند این پول کافی واقعاً چقدر است، زود نتیجه گیری می کنند. حتی اگر این عدد الان برایتان غیرقابل دسترس باشد، باز هم دلیل برای کنار گذاشتن هدفتان نیست. وقتی آن عدد دقیق را در ذهن داشته باشید، در وضعیت بهتری هستید چون می توانید از راههای مختلف مثل پس انداز کردن، درخواست ترفیع کاری، کار کردن بیشتر و … آن را به دست آورید.
۳. مهارت کافی ندارم.
وقتی این بهانه را می آوریم، یادمان میرود که تا امروز در زندگیمان چه مهارت هایی کسب کرده ایم. راه رفتن، حرف زدن، آشپزی کردن، تایپ کردن ، … همه اینها کارهایی بوده که روزی بلد نبودیم و برای آموختن آنها زمان گذاشته ایم. چه چیزی جلو شما را برای یادگیری دوباره میگیرد؟
۴. حمایت کافی ندارم.
اینکه برای رسیدن به هدفتان کسی حمایتتان نکند خیلی سخت است اما دلیل کنار گذاشتن آن نیست. اگر بین دوستان یا خانواده کسی از شما پشتیبانی نمیکند، به آدمها و مکانهایی فکر کنید که بتواند این حمایت را از شما به عمل آورد.
۵. هوش کافی ندارم.
تا وقتی که به خودتان میگویید که برای انجام کاری به اندازه کافی باهوش نیستید، هیچوقت نخواهید بود. اگر سعی دارید به توانایی هایتان اعتماد کنید، وقت بگذارید و لیستی از همه کارهایی که توانسته اید با موفقیت به پایان برسانید، همه کارهایی که بیش از انتظار دیگران بوده است و تواناییتان را اثبات کرده، تهیه کنید. به خودتان اجازه دهید کسی باشید که بتواند به آرزویش برسد.
۶. تجربه کافی ندارم
و
۷. ارتباطات کافی ندارم.
به جای اینکه این بهانه ها را جمله تمام کننده ببینید، این سوال را به آنها اضافه کنید: چه کاری برای آن از دستتان برمی آید؟
همانطور که هیچ کس با مهارت هایی که امروز دارد به دنیا نیامده است، هیچکس هم با تجربه و ارتباطات کافی پا به دنیا نگذاشته است. تجربه به مرور ایجاد می شود و همه یک روز شروع می کنند. ارتباطات هم همینطور، هر چه زودتر شروع کنید، شبکه ارتباطاتتان زودتر رشد می کند.
برای رسیدن به آرزوها باید تلاش کرد
رویکرد «خیلی زیادها»
۸. خیلی ریسک دارد.
شاید درست باشد اما این دلیل نمی شود که دست از آن بکشید. ببینید دقیقاً چه چیزی درمورد آرزویتان ریسک دارد (ممکن است پول زیادی از دست بدهید؟ ممکن است کارتان را از دست بدهید؟ از این می ترسید که بقیه قضاوتتان کنند؟)، بعد بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد را تصویر کنید. برای آماده کردن خودتان یا کم کردن ریسک های کار چه می توانید بکنید؟
۹. خیلی زود است.
مثل بقیه بهانه هایی که در این لیست هستند، خیلی مهم است که آن را با جزئیات بیشتری بررسی کنید. معمولاً چیزی پشت این «خیلی زود» قرار دارد ترس است، ترس از احمق جلوه کردن و ترس از شکست. همانطور که رید هافمن (Reid Hoffman) بنیانگذار LinkedIn می گوید، «اگر از نسخه اولیه محصول خودتان خجالت نمی کشید، یعنی خیلی دیر شروع کرده اید.» اولین تلاش ها برای عملی کردن آرزوهایمان بخشی از روند کار است.
۱۰. خیلی دیر است.
انواع دیگر این نوع بهانه این است که «برای اینکار خیلی پیر شده ام» یا «اینکار خیلی طول می کشد». بااینکه همه ما وقت محدودی را زنده هستیم تا بتوانیم کارهایی که دوست داریم را انجام دهیم، این وقت بالاخره میگذرد، چه آرزوهایتان را دنبال کنید چه نکنید. پس چرا بیشترین استفاده را از این وقت محدود نبرید؟
۱۱. خیلی کم اهمیت است.
نه! این آرزوی شما است و دقیقاً چیزی است که خیلی اهمیت دارد. اگر آدم های بیشتری میخواهید که کنارتان باشند تا این را به شما یادآوری کنند، یکبار دیگر مورد ۴ را بخوانید.
بهانه های دیگر
۱۲. نمیدانم از کجا شروع کنم.
یکی از دلایلی که آرزوهایمان همیشه آرزو می ماند این است که پروژه های بزرگی هستند که شروع کردنشان سخت است. اگر از حجم کاری که باید شروع کنید واهمه دارید، سعی کنید آن را به سه مرحله کوچکتر تقسیم کنید که شروع آن برایتان راحتتر شود.
۱۳. نمیدانم قبلاً کسی اینکار را کرده است یا نه.
ممکن است اینطور باشد، به همین دلیل قبل از اینکه با این بهانه آرزویتان را به کلی کنار بگذارید، وقت بگذارید و آن افراد را پیدا کنید. حتی می توانید یک شبکه حمایتی ایجاد کنید که انگیزهتان را بیشتر کند.
۱۴. کسان دیگری هستند که باید نگرانشان باشم.
این هم مثل بهانه شماره ۸، کمی واقعیت در خود دارد. اگر اینطور است، دقیق بفهمید که چطور دنبال کردن آرزوهایتان می تواند بر توانایی شما برای حمایت از کسان دیگری که در زندگیتان به شما نیاز دارند، تاثیر بگذارد. مثلاً برای دنبال کردن آرزوهایتان ممکن است مجبور شوید از کارتان بیرون آمده و برای مدتی هیچ درآمدی نداشته باشید.
با کسانی که نگرانشان هستید حرف بزنید، برایشان توضیح دهید که این آرزو و هدف تا چه اندازه برایتان اهمیت دارد و با آنها مشورت کنید. این هم فکری باعث می شود بدون اینکه مجبور به قربانی کردن رفاه و خوشبختی خودتان یا آنها باشید، آرزوهایتان را دنبال کنید.
۱۵. ممکن است موفق نشوم.
ترس از شکست یکی از متداولترین دلایلی است که باعث میشود هدف هایتان را دنبال نکنید. اگر شما هم دچار چنین ترسی هستید، تصور کنید که در آخر زندگی خود هستید و بعد ببینید از کدامیک از این کارها بیشتر افسوس خواهید خورد: تلاش کردن و (احتمالاً) شکست خوردن یا تلاش نکردن و هیچوقت فرصت موفقیت را به خود ندادن.
منبع:مردمان