سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

مهربان باش، بدون دینداری!!؟



ایمان و اعتقاد,خوب بودن , خوبی کردن,مهربان بودن

خیلی از آدم های این کره خاکی هیچ دین و ایمان و اعتقادی ندارند و فقط می گویند که خوب باش، کار نیک انجام بده، به خلق خدا سود برسان، مهربان باش و خیلی از کارهای مثبت دیگر.

بعد اکثر این آدم ها در زندگی خانوادگیشان ، این شعار را رعایت نمی کنند، مثلا از همسرشان جدا شده اند، پدر و مادرشان را به آسایشگاه سالمندان سپرده اند، با فامیل و دوست و آشنا رفت و آمد زیادی ندارند و به طور کلی فقط خوب بودن را دوست دارند، دوست دارند اما عمل نمی کنند و انجام نمی دهند.

در دین مبین اسلام به همه این کارها سفارش شده، با غریبه و آشنا، حتی با کسی که غیر دین و اعتقاد تو را دارد، وظیفه ما خوبی کردن و مهربان بودن است، درست مثل الگوهایمان که اهل بیت معصومین که سلام و درود خدا بر آنها باد، هستند، آنها اینقدر مهربان و خوش اخلاق بودند که همه جذب دین و آیینشان می شدند.

سیره عملی معصومین و دستور های صریح خدای یکتا در قرآن مجید بر خوبی و مهربانی کردن است و در ادامه برای این که این دستور فقط شعار نباشد و همه به آن عمل کنند، از مسلمانان خواسته است که تمرین این خوبی و احسان را از خانه و خانواده خود و در قدم اول با پدر و مادر خویش شروع کنند.

چرا که کسی که با پدر و مادر خویش، افرادی که اصل و ریشه انسان هستند، او را از هیچ به وجود آورده اند، در ناتوانی دست او را گرفته و توانا کرده اند،نتواند مهربان باشد، چطور می تواند با غریبه ها، کسانی که اصلا آنها را نمی شناسد، هیچ رابطه خونی و احساسی نسبت به آنها ندارد، خوب و مهربان باشد؟

پس اگر می خواهیم جامعه خوب و مهربانی داشته باشیم، باید تمرین احسان را از خانه شروع کنیم.

وقتی انسان بازنشست می شود و پا به سنین بالا می گذارد و از محیط کار و فعالیت باز می ماند، روابطش با دیگر انسان کم و محدود شده و شاید این ذهنیت را در او ایجاد کند که دیگر مثل گذشته محبوب و کاردان نیست، و این ابتدای افسردگی می باشد، بهتر است برای این که این ذهنیت در آنها ایجاد نشود، با آنها در مورد امور زندگیمان مشورت کنیم

تمرین احسان قدم به قدم
1- همراهی، خیلی از ما دوست داریم با دوستانمان و همسن و سالهایمان همراه باشیم، به خرید برویم ، رستوران برویم، پارک برویم و خیلی کارهای دیگر.

در روایتی از امام صادق علیه السلام داریم که « با خوشی با آنها یار باش»، چه می شود حالا که آنها به سالمندی رسیده اند و دیگر مثل سابق سرشان شلوغ نیست، سعی کنی مثل دوستمان با آنها یار و همراه باشیم، حتی در نظافت خانه، در تهیه غذا ، در مطب پزشک رفتن و ...

2- در ادامه روایت امام صادق علیه السلام داریم« آنها را وا نداری آنچه که نیاز دارند را از تو بخواهند، زودتر از احساس نیازشان پاسخ آنها را بدهی»اگر به خانه آنها می رویم و می بینیم که یخچال خالی است، سعی کنیم قبل از این که از ما بخواهند برایشان خرید کنیم، این کار را انجام دهیم، قبل از این که از کثیفی خانه شکایت کنند، جارو دست بگیریم و ...

3- وقتی انسان بازنشست می شود و پا به سنین بالا می گذارد و از محیط کار و فعالیت باز می ماند، روابطش با دیگر انسان کم و محدود شده و شاید این ذهنیت را در او ایجاد کند که دیگر مثل گذشته محبوب و کاردان نیست، و این ابتدای افسردگی می باشد، بهتر است برای این که این ذهنیت در آنها ایجاد نشود، با آنها در مورد امور زندگیمان مشورت کنیم، مثلا در مورد سرمایه گذاری پولهایمان، تربیت فرزند، مشکلات درسی بچه ها، طرز تهیه مربا و ترشی و خلاصه سعی کنیم این تلقین مثبت را در ذهنشان ایجاد کنیم که هنوز هم مهم و صاحب نظر هستند.
 
نکته مهم
چندی پیش بود که آمار نگهداری از پدر بزرگ ها و مادر بزرگ هایمان در سرای سالمندان به طرز وحشتناکی بالا رفته بود ، اما امروزه به شکر خدا آمار های زیادی از نگهداری این عزیزان در میان خانواده خویش،(حتی در صورت بروز آلزایمر و دیگر بیماری ها) وجود دارد که فرزندان و نوه ها، به نوبت از آنها در خانه خودشان نگهداری می کنند، چرا که می دانند روزگاری نوبت خودشان خواهد رسید، نکته ای که وجود دارد همراهی همسران آن عزیزان است، همسر کسی که از پدر و مادر مریض خویش مراقبت می کند، ناگزیر بعضی شبها در خانه نیست، ممکن است شام و ناهار، تازه و خوشمزه نباشد، منابع مالی کمتر شود، همراهی همسر در مهمانی و پارک و سینما محدود شود و ...، همراهی همسران در این گونه موارد بسیار مهم است، آنها بدانند کسی که به پدر و مادر خودش محبت و احسان می کند، مسلما در دنیایی که پر از اتفاقات پیش بینی نشده و ناگوار است، همسر و فرزندانش را تنها نخواهد گذاشت، دوم این که با این کار رضایت خدا و پیامبرش را کسب خواهد کرد و دعای پدر و مادر پشت سرشان خواهد بود و انشالا که بیمه زندگیشان شود.

نکنه خدای ناکرده با اخم و بد اخلاقی با همسرمان که از پدر ومادرش مراقبت می کند مواجه شویم که در این صورت دل کسی را شکانده ایم که چاره و پناهی ندارد و خشم و غضب خدا را برای خود خریده ایم.
منبع:تبیان

 


ویدیو مرتبط :
مهربان باش حتی اگر....

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نامه فیلمبردار "آرام باش و تا هفت بشمار" به...



 

 

 

 

رضا تیموری فیلمبردار فیلم سینمایی "آرام باش و تا هفت بشمار" از پذیرفته نشدن این فیلم در بخش مسابقه فیلم‌های سینمایی جشنواره فیلم فجر انتقاد کرد.



تیموری در این نامه نوشته: بعد از چند سال کار کردن تصمیم گرفتم فارغ از جنجال‌ها و حاشیه‌های سینمای داستانی، در کنار مستند سازان از کار کردن لذت ببرم و سالهاست که در کنار مستند سازانی چون فرهاد ورهرام، ارد عطارپور، پیروز کلانتری و مهرداد اسکویی و... به عنوان فیلمبردار کار می‌کنم.



در این نامه آمده: به همین دلیل پیشنهادهای فیلمبرداری فیلمهای داستانی و تله فیلم‌هایی را که داشتم رد می‌کردم. تا اینکه رامتین لوافی فیلمبرداری "آرام باش و تا هفت بشمار" را به من پیشنهاد کرد. با خواندن فیلمنامه تصمیمم تغییر کرد. فرم و ساختاری که در ذهن رامتین بود نزدیک به سینمای مستند و سینمای داستانی که دوست داشتم بود واین اجازه را می‌داد تا آن طور دوست دارم کار کنم و صرفا" یک ثبت کننده نباشم و آغازی شد تا پیشنهادهای پروژه‌های دیگر سینمایی را هم بپذیرم که اتفاقا در جشنواره امسال نیز حضور دارند.



در بخش دیگری از این نامه آمده: "آرام باش تا هفت بشمار" فیلمی است که در میان دیگر کارهایم بیشتر دوستش دارم. اجحاف در حق این فیلم باعث شد تا این یادداشت را بنویسم. فیلمی که می‌توانست به راحتی در بخش اصلی جشنواره فجر حاضر باشد ولی در بخش ویدئو قرار داده شد.



تیموری در این نامه نوشته: من اصولا" فلسفه وجودی چنین بخشی را نمی‌فهمم چرا که من هم مثل خیلی‌ها معتقدم مهم ساختار و ارزش سینمایی یک فیلم است و فرمت آن هیچ اهمیتی ندارد. همان طورکه ممکن است یک فیلم ۳۵ میلی متری با ارفاق درحد یک اثر تلویزیونی باشد که احتمالا همه ما لیست بلندی از این فیلم ها سراغ داریم وحضور آنها در جشنواره همه ساله ارزش جشنواره را نزول داده و چه بسیار فیلمهای دیجیتالی که رونق و زینت جشنواره بوده اند مثل خون بازی و اتوبوس شب و...حتی مهم ترین رویداد سینمایی جهان یعنی جشنواره کن جایزه نخل طلایی خود را به یک فیلم دیجیتالی می‌دهد و درگیر مسایل فرمت و ... نمی‌شود.احتمالا" گنجاندن بخش ویدئو در جشنواره فجر برای فیلم هایی بوده که جایگاه اصلی آنها تلویزیون است. و شاید از سر لطف و یا شاخص تر بودن آنها نسبت به دیگر آثار تلویزیونی باعث تدارک این بخش شده است. اما فیلمی "مثل آرام باش و تا هفت بشمار" که ساختاری کاملا" سینمایی و جسورانه دارد و نوع روایت آن هیچ شباهتی به فیلم های تلویزیونی ندارد چرا باید در این بخش قرار گیرد.



در این نامه آمده: معمولا" اهالی سینما نسبت به فیلمهایی که در آن نقشی داشته اند تعصب دارند.اما این نوشته ها حرفهای متعصبانه فیلبردار فیلم نیست. شاهد این حرف لیست موفقیت های بین المللی این فیلم است. آرام باش تا هفت بشمار در بیش از ۳۰ جشنواره معتبر بین المللی حضور داشته و جوایز متعددی را برای سینمای ایران به دست آورده است. حتی چند جشنواره این فیلم را در بخشی به عنوان آثار موفق سینمای جهان دعوت کرده‌اند.



فیلمبردار "دیگری" نوشته: پس از اعلام فیلمهای جشنواره فجر چند تن از دوستان منتقد و اهالی سینما که این فیلم را در منزل هم دیده بودند تماس گرفتند و اظهار تعجب کردند که چرا این فیلم باید در این بخش باشد و تنها جواب من این بود که انگار قانون است و... اما پس از دیدن نام چند فیلم تلویزیونی در بخش مسابقه فیلم های اول و دوم دیگر نمی دانم اگر کسی سوال کرد چه بگویم . آیا باید بگویم : انگار قانون است البته فقط برای بعضی‌ها. هر چند فکر می‌کنم اگر قرار بود استثنا یی وجود داشته باشد باید برای فیلمی می بود که جوایز ببر طلایی روتردام، بهترین فیلمبرداری جشنواره دبی، جایزه استعداد تازه سینمای آسیا در جشنواره شانگهای بهترین فیلم جشنواره وایادولید اسپانیا جایزه کلیساهای جهانی از جشنواره فریبورگ سوئیس و دیپلم افتخار بهترین فیلم بلند سینمایی از جشنواره مستقل رم را گرفته است.



در این نامه آمده: در جایی خواندم که یکی از مدیران فرهنگی گفته بود که چرا باید آثار سینمایی استعدادهای جوان ما توسط جشنواره های بین‌المللی کشف شود. من دلم می‌خواهد بپرسم چرا باید فیلمهای استعدادهای جوان ما لابلای لابیرنتی غیر قابل درک و غیر سینمایی گم شود.آیا وقت آن نرسیده که مانند تمام جشنواره های استاندارد دنیا برخورد کنیم و دست از بدعتهای عجیب و غریب برداریم؟ فیلمها یا سینمایی‌اند یا تلویزیونی. جدا کردن ۳۵ میلی متری از دیجیتال مفهومی ندارد، آن هم با پیشرفتی که دیجیتال در این سال ها داشته است. هر چند که من بخش فیلم‌های تلویزیونی را هم در جشنواره فجر نمی‌فهمم. وقتی که صدا و سیما جشنواره بزرگی برای ارائه و رقابت آثارش دارد.می‌خواهم بگویم خوشحالم که جای رامتین لوافی کارگردان فیلم نیستم شاید اگر جای او بودم به جای یک یادداشت ساده برای احقاق حق فیلمم تلاشهای دیگری می‌کردم.