سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

من چی می گم، همسرم چی می گه!



تفاوت های زن و مرد,بگو مگوهای همسران,کلاسهای آمادگی ازدواج

بسیاری از بگو مگوهای همسران ریشه در عدم شناخت تفاوت های فردی و روحی زن و مرد دارد.

ویژگی های متفاوت و گاه متضاد همسران ، هر یک را به برداشت های عجیب و غریب از رفتار دیگری وا می دارد.  تفاوت های زن و مرد در سخن گفتن ...

صحبت کردن
یکی از مهمترین بحثهای روانشناسی امروز، تفاوت های زن و مرد در سخن گفتن می باشد.توجه به تفاوت ها و عادت های کلامی زن و مرد ،باعث جلو گیری از ناراحتی و دل چرکینی های زن و شوهر می شود، چرا که بسیاری از بگو مگوهای همسران ریشه در عدم شناخت تفاوت های فردی و زوایای متفاوت روحی زن و مرد دارد. متاسفانه در دبیرستان و دانشگاه هیچ آموزشی در زمینه شناخت جنس مقابل داده نمی شود و کلاسهای آمادگی ازدواج هم فراوانی بسیار کمی دارند.

ویژگی های متفاوت و گاه متضاد همسران ، هر یک را به برداشت های عجیب و غریب از رفتار دیگری وا می دارد. مثلاً اگر زنی به خاطر حس تملک و تک طلبی، از سر ناآگاهی شوهرش را سین جین می کند، مرد نیز از سر ناآگاهی، این رفتار زن را به حساب بی اعتمادی وی می گذارد. در صورتی که اگر مرد به درستی و دقت حس زن را درمی یافت، می توانستدر این رفتار، نشانه های عشق همسر به خود را، به وضوح بیابد. این تفاوت ها در میان فرزندان دختر و فرزندان پسر نیز مشهود است. دختران به محض رسیدن به خانه تمام وقایع و اتفاقات مدرسه را بی آنکه مورد سوال قرار بگیرند بی کم و کاست تعریف می کنند؛ اما پسران حتی اگر مورد سوال نیز قرار بگیرند، کمتر حاضر به گزارش اتفاقات مدرسه می شوند.

پی بردن به این تفاوت ها یک مهارت است و داشتن چنین مهارتی، ضریب تحمل را افزایش و سوء تفاهم ها را کاهش می دهد. به طور مثال اگر زنی بداند آستانه تحمل شنوایی مردان اندک است، سعی خواهد کرد که در حد امکان، سخنش را کوتاه کند تا مطابق با ظرفیت شنوایی همسر خود عمل کرده باشد و همچنین اگر مرد بداند که زن هنگام سخن گفتن از او انتظار برقراری ارتباط چشمی دارد، با نگاه مستقیم به وی او را متوجه خوب گوش کردن خود می کند. همچنین اگر مرد بداند که غالباً سخن گفتن زن از طلاق و ابراز ندامت وی از ازدواج از روی احساسات ناپایدار زنانه است، مراقب خواهد بود که در تقابل با زن، چنین سخنانی بر زبان نیاورد. چرا که مرد آگاه می داند این گونه سخنان از سوی مرد و زن از دو فضای کاملاً متفاوت بر می خیزد و نه سخن زن مانند سخن مرد است و نه شنیدن او مانند شنیدن مرد.
 
به چند تفاوت گفتاری زن و مرد توجه کنید:
الف- غالباً خانم ها نسبت به آقایان از توانایی کلامی بیشتری برخوردار هستند. در واقع «حرف زدن» حق مادرزادی زنان و «سکوت کردن» از حقوق مادرزادی مردان است.

ب- اطاله کلام و پرداختن به جزییات از طبیعت زنان و کم حرفی و خلاصه و مفید سخن گفتن از ویژگی های مردان است.

ج- وقتی زن از لحاظ احساسی ناراحت است، موافقت کسی را نمی خواهد؛ تنها خواسته اش این است که همسرش به سخنان او گوش دهد، اما مرد ناراحت قصد دارد شنونده را با خواسته ی خود موافق کند تا مسئله و مشکل مورد نظر را اصلاح نماید.

د- زنان وقتی می خواهند حرف بزنند، منتظر نوبت خود می مانند و صبر می کنند تا اجازه حرف زدن به آن ها داده شود؛ اما مردان پایبند این امر نیستند و عقیده دارند اگر کسی بخواهد حرف بزند، می زند.

هـ- زن شکوه و شکایت می کند، چون می خواهد بهتر درک شود؛ اما مرد شکایت می کند تا با زن مساوی شود و به قول معروف کم نیاورد.

ز- زنان با درد دل کردن، بسیاری از ناراحتی های خود را از بین می برند؛ اما مردان با صحبت نکردن در مورد مسائل، این کار را انجام می دهند».

البته خصلت های بالا عمومیت ندارد، ولی نوعاً زنان و مردان این گونه رفتار می کنند، البته ممکن است مردی در این زمینه خصلت زنانه یا زنی خصلت مردانه داشته باشد.

تفاوت های زن و مرد,بگو مگوهای همسران,کلاسهای آمادگی ازدواج

به تو ثابت می کنم...
در چگونگی این گفتگو، سخن فراوان است. گاه زن و یا شوهر، مطلب حقی دارد که می خواهد با گفتگو آن را به دیگری ثابت کند؛ در اینجا دیگر گفتگو بر سر مشکلات نیست؛ بلکه گفتگو به منظور اثبات امری به دیگری است که در اصطلاح «جدل» گفته می شود. جدل بی اشکال است؛ اما باید مراقب باشیم که همراه با توهین، تحقیر، بی ادبی، بی حرمتی و خلاف گویی نباشد «جایی که مجبور به مخالفت با نظر همسر خود هستیم، با آرامش، ادب و محبت به تحلیل مسئله بپردازیم و سپس به کمک خود او به نتیجه ی صحیح برسیم.»

بحث های بی نتیجه!
در بسیاری از موارد، زوج ها بر سر مسائلی بگو مگو می کنند که اساساً بی فایده و بیهوده است. یعنی مطلب مورد بحث، کم اهمیت و یا حتی بسیار پر اهمیت است، اما بحث بر سر آن نتیجه ای نخواهد داشت! در اصطلاح به این نوع گفتگو «مراء» گفته می شود. در مراء که نوعی زورآزمایی کلامی است، هر یک از طرفین گفتگو می خواهد سخن خود را به کرسی بنشاند. در واقع مراء جدال بی حاصل است. مصداق زن و شوهری است که یک ساعت بگو مگو می کنند اما به جایی نمی رسند.

در آموزه های دینی، توصیه ی بسیار بر ترک مراء شده است؛ زیرا پیوندها را سست، شخصیت را خرد، کینه ها را پر رنگ و بالاخره زندگی را تخریب می کند.

امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «از فروتنی است که انسان مراء را ترک کند؛ هر چند حق با او باشد» همچنین در روایت دیگری آمده است که بعد از کفر، هیچ چیز به اندازه ی مراء باعث دلمردگی نمی شود. اگر زن و یا شوهر، به تجربه دریافته است که همسر وی در پذیرش مسئله ای مقاومت می کند، هرگز نباید بر سر آن بگومگو کند؛ چرا که جر و بحث ها، بگو و مگوهای بی حاصل و جدال های بی سرانجام، نشاط و مهر و محبت را در زندگی کم رنگ می کنند.
منبع:تبیان


ویدیو مرتبط :
موگیول همه چی داره(مری همسرم باش)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

هر چی همسرم دوست داشته باشه!



زن و شوهر,زن و شوهر خسته,خانواده خوشبخت,

هر دو آنها در جهت کسب رضایت یکدیگر تلاش می کردند و واقعا از خودشان می گذشتند، خود خواهی در زندگی آنها معنا نداشت، پس من چی...دلم می خواهد... من می گویم... اصلا منی وجود نداشت، همه اش اوست.

یک خانواده چهار نفره را در نظر بگیرید، زن و شوهری که بیش از 15 سال از ازدواجشان گذشته و دارای دو فرزند هستند، آقا کارمند یک شرکت است و خانم هم به صورت پاره وقت در جایی مشغول است.
یک خانواده کاملا معمولی، نه پول زیاد دارند و خریدهای آنچنانی و نه مسافرت های خارج از کشور می روند و نه ...


از آن خانواده های فقیری هم نیستند که در تلویزیون نشان می دهند ،علیرغم این که نان خالی می خورند، خیلی شاد هستند  و دائم می خندند.
به آن صورت، قوم و خویش یا دوست و آشنایی هم ندارند که با آنها وقتشان را پر کنند و دائم بروند و بیایند و بگو و بخند داشته باشند، یک رفت و آمد کاملا معمولی، شاید سالی دو یا سه مرتبه، البته اگر عزا و عروسی پیش نیاید.


با این توصیفات، همانطور که در اطرافتان خانواده هایی از این دست زیاد می بینید، زندگی آنها باید به روزمرگی و یا روزمردگی رسیده باشد، زن و شوهر خسته از دست کار و قسط و گرانی و اذیت بچه ها و ... تازه بعد از 15 سال زندگی، دیگر آنقدر جذابیت برای هم ندارند که دل آقا برای به خانه آمدن بتپد و یا خانم ساعت را نگاه کند و منتظر رسیدن شوهرش باشد، شاید بیشتر به هم عادت کرده اند تا عشق!


اما بر خلاف تصور، این خانواده بسیار خوشبخت هستند، بعد از این همه سال زندگی، وقتی دستان هم را می گیرند،دلشان می ریزد، درست مثل روز اول، هنوز هم موعد برگشت آقای خانه که می شود، دل خانم به تاپ تاپ می افتد، هنوز هم وقتی آقا دم در منزل می رسد، اول سر و وضع خود را مرتب می کند، بعد زنگ در را می زند، هنوز هم در فامیل و دوست و آشنا، وقتی می خواهند عشق و محبتی را مثال بزنند، به جای لیلی و مجنون، این زن و شوهر را مثال می زنند.


وقتی از آنها رمز این موفقیت و پایداری عشقشان را جویا شدیم، جالب این که هر دو یک پاسخ دادند: هر چه همسرم بخواهد، همان است.
اگر دوران مجردی می گفتی : هر چی من بگم! حالا دیگه باید روشت رو عوض کنی و یاد بگیری دنیا را از چشم های همسرت هم ببینی!زن و مرد هم فرقی ندارد. هر دو باید اینگونه باشند

هر دو آنها در جهت کسب رضایت یکدیگر تلاش می کردند و واقعا از خودشان می گذشتند، خود خواهی در زندگی آنها معنا نداشت، پس من چی...دلم می خواهد... من می گویم... اصلا منی وجود نداشت، همه اش اوست.


تمام زندگیشان در یکدیگر خلاصه می شد. مثلا اگر خانم می خواست غذایی درست کند،از علایق و سلیقه خود می گذشت و غذا را آنجوری درست می کرد که همسرش دوست دارد، یا وقتی آقا می خواست لباس بخرد، دقیقا آن چیزی را می خرید که همسرش دوست داشته باشد، نه آن چیزی که خودش دوست داشته باشد.


وقتی از آنها پرسیدم پس خودتان چی؟ علایق شما به عنوان یک انسان، یک فرد آزاد چی ؟ حتما دو نوع و یا دو جور غذا درست می کنید، یکی به سلیقه خودتان و یکی هم به سلیقه شوهرتان؟ و یا حتما یک لباس به سلیقه خانمتان می خرید و یک لباس هم به سلیقه خودتان، آنجایی که با همسرتان می روید، لباس های مورد پسند او را می پوشید و جایی که تنها هستید، لباس های مورد علاقه خودتان را؟


اما پاسخ آنها منفی بود، آنها گفتند از لحاظ مالی آن قدر دستشان باز نیست که دو جور لباس بخرند و یا دو جور غذا درست کنند، فقط در حد رفع نیاز خریداری می کنند و همان حداقل هم، 100 درصد به سلیقه همسرشان است.


در انتخاب تفریح، هر پارکی که همسر بخواهد، هر مسافرتی که او پیشنهاد کند، هر زمانی که او راحت باشد، هر دوست و فامیلی که او بخواهد، در مورد تربیت بچه ها، هر چه او بگوید، همان است، اگر هم اختلاف نظری بود یا از خود گذشتگی است و یا در خفا و بدون حضور بچه ها، صحبت کردن با یکدیگر.


می گفتند احساس قشنگی است وقتی هر آنچه همسرت بخواهد، انجام شود، آن وقت او هم، هر چه تو بخواهی انجام می دهد، درست مثل اوایل آشنایی که همه متاهلین تجربه کرده اند، سراپا گوشند که ببینند همسر چه می خواهد و چه می پسندد، هر دو مثل موم در دستان یکدیگرند، زیباترین دوران زندگی.به قول شاعر، من آن پسندم که جانانم پسندد. شعار زندگی آنها این بود، آفت زندگی مشترک، این است، هر چه من بخواهم باید همان شود.
منبع:تبیان