سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
من و کتاب؟شوخی می کنی
"بخونم؟ من؟.. کتاب؟ برو بابا کی حوصله داره.... این کتابا رو دوست ندارم... مگه کتاب درست و حسابی پیدا می شه... اصلا با خوندن چیزی تو کله من نمیره..." این ها عباراتی است که عمدتا از دهان نوجوانان بی علاقه به مطالعه می شنویم.
به چه بچه هایی"بی علاقه به مطالعه"می گویند؟
در زمینه کتاب خوانی ، بچه ها به پنج دسته تقسیم می شوند:
1. مشتاق: مطالعه را دوست دارد و همیشه دوست خواهد داشت. از خواندن کتاب ها لذت می برد و علاقمند است که او را فردی اهل مطالعه و جدی بنامندو برای مطالعه برنامه ریزی می کند.
2. خفته: احساس می کند که الان وقتی برای مطالعه ندارد. مطالعه را دوست دارد و نسبت به آن نگرشی مثبت دارد. اگر فرصتی پیش آید برای لذت بردن خواهد خواند.
3. غیر مسئول: مطالعه را کاری کسل کننده می داند. چون آن را فقط به عنوان یک مهارت می بیند و به نظرش مطالعه با درس خواندن برابر است. به خواندن چندان اهمیت نمی دهد ولی ممکن است در آینده به آن روی آورد.
4. بی انگیزه: به طور جدی به مطالعه علاقه ای ندارد و نسبت به کسانی که مطالعه می کنند ، نگرشی منفی دارد و می گوید: من هرگز مطالعه را دوست نخواهم داشت.
5. بی مهارت: نمی تواند بخواند و خواندن را هجی کردن و تشخیص کلمات می داند.
چرا بعضی از بچه ها به مطالعه بی علاقه اند؟
موارد مشترک مشاهده شده در بین این افراد عبارتند از:
- زمانی که بیشتر دانش آموزان به دبیرستان وارد می شوند، خواندن را عملی مسخره ، بی ثمر و برابر با تکالیف مدرسه می دانند.
- دانش آموزان با خواندن عقاید دیگران هیجان زده نمی شوند و ترجیح می دهند که زندگی را بدون واسطه هایی چون خواندن تجربه کنند.
- بسیاری از نوجوانان فعال نمی توانند برای مدتی معین در جایی بنشینند و مطالعه کنند.
- نوجوانان بیش از آن که بتوانند بین دنیای خود و کتاب ها ارتباط برقرار کنند ، مجذوب خود هستند و ذهنشان معطوف به مشکلات خود، خانواده و مسائل جنسی و غیره است.
- پافشاری های مدام از طرف خانواده و مدرسه به مطالعه، در برخی از آن ها نتیجه عکس نشان می دهد.
- کتاب ها در مقایسه با سرگرمی های دیگر چون تلویزیون ، بازی های ویدئویی و کامپیوتر کمتر جذابند.
- نوجوانانی که در محیط های خانوادگی دور از مطالعه رشد کرده اند، به دلیل نداشتن الگوی مناسب، میلی به کتاب خواندن ندارند.
- مطالبی که در محدوده علاقه مندی آن ها بگنجد ، در اختیارشان نبوده است.
- از نظر برخی نوجوانان ، مطالعه عملی است انزوا گرایانه و غیر اجتماعی.
- از نظر برخی دیگر خواندن به عنوان کاری غیر جذاب و متعلق به بزرگسالان تلقی می شود.
- بعضی نوجوانان مطالعه را بخشی از دنیای بزرگسالان می دانند و به هیچ وجه در ان لذتی نمی جویند.
راهکارهایی در جهت رفع این مشکل
روش های موثر در آشتی دادن کودکان و نوجوانان بی میل به مطالعه وجود دارد . به راه حل های عملی برای افزایش رغبت و گرایش نوجوانان به مطالعه اشاره می شود:
-انتخاب منابع مطالعاتی صحیح برای بچه ها
ممکن است بچه ها به مطالبی که معلم یا بزرگ تر ها وادارشان می کنند بخوانند، علاقه نداشته باشند. اگر موضوعات در دسترس برای مطالعه را متنوع تر سازیم و در انتخاب نوع موضوع و عنوان کتاب ها به زمینه های علاقه مندی شان توجه بیشتری نشان دهیم، شرایط بهتری برای رشد گرایش آن ها به خواندن فراهم خواهیم کرد.
زمانی می توان ادعا کرد که فرزندان یا دانش آموزان اهل مطالعه نیستند که پس از کشف حیطه علاقه مندی آن ها انواع متون زیر را در اختیار آن ها قرار گیرد ولی باز حرکتی در آن ها به وجود نیاید:
* کتاب های داستانی اعم از داستان های تخیلی و هیجانی و احساسی
* کتاب های غیر داستانی
* منابع ثبت شده در سی دی رم های کامپیوترها
* منابعی در زمینه های بسیار متنوع
* مطالب قدیمی و امروزی
* کتاب های روان و آسان به منظور افزایش سواد خواندن بچه ها و ایجاد لذت از خواندن
-توجه کافی به کیفیت کتاب ها
کیفیت کتاب های انتخابی برای نو جوانان بی علاقه به مطالعه:
ظاهر کتاب: رو جلد کتاب جذاب و تصاویری گیرا داشته باشد. پشت جلد به شیوه ای پر کشش و مختصر درباره محتوای کتاب پشت نویسی شده باشد. نوشته ها به اندازه کافی درشت باشند. فاصله ها به اندازه کافی رعایت شوند و قلم چاپ زیبایی داشته باشد.
سبک: بدون جمله های پیچیده و بلند و واژه های نامأنوس باشد. واژه ها ساده اما نه بیش از حد ساده باشند.
رمان ها: ده صفحه اول خواننده را میخکوب کند. شخصیت های داستان به خوبی وصف شده باشند ولی تعداد آن ها زیاد نباشد. به موضوعات آشنا بپردازد و احساسات و هیجانات نوجوانان را در خود جای دهد. موضوع ها و حادثه ها طوری باشد که بچه ها آرزو دارند ، یا به شرایطی که دوست دارند به آن برسند ، نزدیک باشد. راه حل ها باور پذیر باشند. در زمان های مناسب عبارات آمیخته با طنز در آن به کار رفته باشد.
غیر داستانی: تعداد زیادی از نوجوانان به مطالعه روزنامه ها ، مجلات ، کتاب های کمدی و خنده دار، راهنمای وسایل(بروشور) و مصاحبه با شخصیت های هنری و ورزشی گرایش دارند. این مطالب اگر حاوی دانش و آگاهی های قابل ارائه به دیگران باشد نوجوان می تواند در گفت و گو با دوستان و آشنایانش از آن ها استفاده کند. مثلا عنوان هایی چون امتیازات فوتبال ، لطیفه ها و مطالبی که به قول خود آن ها " حال می دهد!"
منبع: تبیان
ویدیو مرتبط :
وقتی با مهسا شوخی کنی :/
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ترک فیسبوک؟ شوخی میکنی
اخبار اجتماعی - (طنز) ترک فیسبوک؟ شوخی میکنی
یک شرکت تبلیغاتی سایتی را راهاندازی کرده تا افرادی که تمایل به ترک اعتیاد به فیسبوک دارند اما از اراده کافی برخوردار نیستند، بتوانند کمتر از فیسبوک استفاده کنند. این سایت از کاربران دعوت میکند سه ماه از فیسبوک استفاده نکنند و بعد از آن ببینند آدمهای شادتری هستند یا نه.
البته ما معتقدیم این راهها همهاش سوسولبازی است و معتاد به فیسبوک با عزیزم! لایک نکن و خوشگلم! پست نذار، اعتیادش را ترک نمیکند و باید به فکر راههای دیگری بود. بستن به تخت، آویزان کردن از سقف، زندانی کردن معتاد در کارتون یخچال و اقداماتی از این دست میتواند راههای بهتری برای ترک دادن معتاد به فیسبوک باشد. در همین راستا شنیدیم مرکز ترک اعتیادی به همین شکل در یکی از نقاط کشور شروع به کار کرده است. برای همین از یکی از مراقبان و پرستاران این مرکز خواستیم تجربیات خود را در مواجهه با معتادان فیسبوکی برای ما بازگو کند. خلاصه این گفتوگو در زیر میآید:
- یکی از معتادان که دچار بیماری روانی شده بود مرتب سر خود را تکان میداد و هر پنج ثانیه یک بار با خود میگفت: «با اجازه share میکنم».
- معتادان وقتی حوصلهشان سر میرفت دستهجمعی با هم آواز میخواندند و میگفتند: «کفتر کاکل به سر wi-fi . این message از من ببر wi-fi.»
- برخی از معتادان روی دیوار کمپ جملات قصاری از کوروش کبیر مینوشتند و بقیه هم با ذغال به نشانه لایک خط میکشیدند که با آنها برخورد لازم صورت گرفت. جالب اینجا بود که شخص استاتوسگذار روی دیوار وقتی کشانکشان به سمت سلول انفرادی برده میشد، میگفت: «گیرم که میزنید، گیرم که میکشید. با رویش ناگزیر استاتوسها چه میکنید؟» که همانجا فیالفور ۲۰نفر بلند گفتند «لایک» و پنج نفر هم با اجازه share کردند.
- بعد از این واقعه چند نفر سراغ ما آمدند و گفتند: «ما را هم بگیرید لایکمان برود بالا!» که ما ناخودآگاه به شکل :| درآمدیم.
- یک روز که رفتار معتادها را زیر ذرهبین گرفته بودیم دیدیم یکی از آنها سر خود را از یک قاب چوبی بیرون آورده و بقیه هم رو به او میگویند: «عکس زیبایی است»، «very nice»، «اینجا کجاست اصغرجون؟»
- بعد از مدتی افراد حاضر در کمپ دو دسته شدند. گروه یک به گروه دو فحش میدادند و لایک میگرفتند. گروه دو به گروه یک فحش میدادند و لایک میگرفتند.
- کمکم ما هم دلسرد شدیم و با عدم مشاهده علایم بهبود در بیماران به این نتیجه رسیدیم که کلا باید بکوبیم، دوباره بسازیم! جالب اینجا بود که تعداد بسیاری از بیماران میگفتند شما بکوبید. ما اینجا هستیم! بعدا فهمیدیم میخواستند از لحظه خراب شدن خانه و لت و پار شدن خودشان فیلم بگیرند و بگذارند فیسبوک. وقتی ازشان پرسیدیم چرا؟ گفتند: فاجعه و مصیبت خیلی بیشتر لایک میخوره!
اخباراجتماعی - آیدین سیارسریع , روزنامه شهروند