سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
ملاک های اصلی ازدواج که باید جدی بگیرید
ازدواج کردن مثل هر کار بزرگ و مهم دیگری، نیاز به آماده شدن دارد
گاهی سختگیری بی جا، منجر به مجرد ماندن طولانی مدت می شود اما کسانی هم که مواردی مثل جذابیت، خصوصیت های فرهنگی و اجتماعی، تعهد و قابلیت های طرف مقابل را در نظر نمی گیرند، در آینده امنیت لازم را در زندگی زناشویی شان احساس نخواهند کرد و در نهایت پایه های سست این زندگی روزی فرو خواهد ریخت. دکتر آذین، مشاور خانواده و سلامت جنسی می گوید با وجودی که مهم ترین رکن هر جامعه ای خانواده است اما به یاد داشته باشید که هدف اصلی ازدواج، رسیدن به آرامش است. اگر روز به روز آمار طلاق در جامعه بالا می رود، به این علت است که در بسیاری از ازدواج ها ملاحظات لازم در نظر گرفته نمی شود.
ملاک های ازدواج برای هر فردی متفاوت است
دختر و پسری که قصد ازدواج دارند در وهله اول باید بدانند که قرار نیست فقط یک «آدم خوب» پیدا کنند. چرا فقط خوب بودن کافی نیست؟ بگذارید موضوع را با مثالی روشن کنیم؛ مثلا در مشاوره پیش از ازدواج وقتی از دخترخانم سوال می شود که اگر پسری به خواستگاری شما بیاید که پاک باشد، خانواده دار باشد، با اخلاق باشد، متعهد باشد یا هر ویژگی را که مد نظر شما هست داشته باشد ولی این آقا یک ویژگی دیگر هم دارد؛ اینکه او فوق العاده خسیس است، آیا باز هم با او ازدواج می کنید؟ پاسخ اغلب دخترخانم ها منفی است یا مثلا به آقاپسری بگویند دختر خانمی هست پاکدامن، محترم، دارای خانواده خوب و همه ملاک های شما برای ازدواج را دارد ولی بدبین است و اگر چند دقیقه دیر به منزل برسید باید به او جواب پس بدهید، آیا شما می توانید با این فرد زیر یک سقف زندگی کنید؟
مسلما اکثر افراد نمی پذیرند. مگر اینکه عاشق باشند و چشم هایشان را روی خیلی از مسائل ببندند؛ مثلا یکی از مواردی که زوج ها حتما باید راجع به آن صحبت کنند دیدگاه هایشان در خصوص زندگی جنسی است. این روزها تامین خواسته های جنسی بیش از گذشته برای افراد اهمیت پیدا کرده است و برای برخی حتی از جمله ملاک های مهم ازدواج محسوب می شود. پس تنها پیدا کردن یک آدم خوب کافی نیست؛ اگرچه ملاک های ازدواج برای هر فردی متفاوت است ولی در ادامه به بررسی ملاکهای اصلی ازدواج که حتما باید مورد توجه قرار بگیرد، می پردازیم:
جذابیت
برای یک ازدواج موفق دو طرف باید در خصوصیاتی ۷۰ ،۸۰ درصد اشتراک داشته باشند و برای مدیریت این ۲۰ تا ۳۰درصد اختلاف نظر یا خصوصیاتی که کاملا مدنظر دیگری نیست که حتی در بهترین انتخاب ها هم وجود دارد (همچنین ناملایمات غیرقابل گریز زندگی پیچیده امروزی)، لازم است زوج ها ضمن داشتن مهارت های ارتباط موثر از روش های مناسب حل مساله هم استفاده کنند اما الزامات برای شروع یک زندگی مشترک چه باید باشد؟ در درجه اول برای دو فردی که می خواهند زیر یک سقف بروند جذابیت مهم است. اینکه از هم خوششان بیاید. گاهی اصلا مشخص نیست دو نفر چطور جذب هم می شوند و از چه چیز هم خوششان می آید! البته جنبه های جنسی حتما در آن دخیل هستند.
برخی اوقات هم جنبه های رفتاری و اخلاقی باعث جذب آدم ها به هم می شود اما این موضوع بیشتر به سلیقه های شخصی افراد بر می گردد. البته ۸۰،۷۰ درصد خصوصیاتی که برای شما مهم است حتما باید وجود داشته باشد تا احساس خوبی داشته باشید از اینکه این فرد در کنار شما راه می رود، صبح که از خواب بیدار می شوید چهره او را می بینید و. . .
خصوصیت های شخصیتی
نباید به دیگران برچسب باشخصیت یا بی شخصیت بزنیم. اتفاقی که متاسفانه در جامعه بسیار رایج است؛ مثلا یک نفر بر اساس خصوصیت های شخصیتی اش می تواند بازاریاب خوبی شود یا فردی ممکن است معلم یا هنرپیشه موفقی شود. در واقع رگه های شخصیتی (نه اختلال شخصیتی) کارکرد خودشان را دارند. بسیار مهم است کسی که یک عمر قرار است با او زیر یک سقف زندگی کنید به لحاظ شخصیتی چه خصوصیاتی دارد. حتما باید به خصوصیات شخصیتی طرف مقابلتان فکر کنید. تشخیص اختلالات شخصیتی به عهده متخصصین امر است اما رگه های شخصیتی را با تعاملات روزمره هم می توان تا حدودی شناخت.
هر فردی رگه های شخصیتی متفاوتی دارد؛ مثلا ممکن است فردی بسیار دقیق باشد و از ماه ها قبل برای همه اقداماتش از جمله یک سفر برنامه ریزی کند و در شغل خود هم بسیار منظم و موفق باشد؛ اما همین فرد نمی تواند با خانمی که عاشق اتفاقات و گردش های بدون برنامه و پیش بینی نشده است به تعامل برسد. این دو نمی توانند توقعات هم را برآورده کنند اما هر یک از این دو نفر می تواند با فرد دیگری زندگی سازگار و دلچسبی داشته باشد. پس تناسب خصوصیت های شخصیتی و نه الزاما یکسان بودن رگه های شخصیتی، بسیار مهم است.
خصوصیت های فرهنگی
باز هم نمی توان برچسب بی فرهنگی به کسی زد. در هر جامعه ای خانواده های مختلف با خصوصیات و رسم و رسوم متفاوتی وجود دارند. انتخاب ها باید سنخیت و شباهت داشته باشند. اینکه ما همدیگر را دوست داریم و پسندیده ایم و اگر تشابهی هم نداریم با هم کنار می آییم، گاهی فقط در حد حرف است! حتما یک سری از ویژگی های فرهنگی آن خانواده وارد زندگی زناشویی شما می شود. بالاخره آن دختر یا پسر در همان خانواده بزرگ شده اند. بدون قضاوت سعی کنید به شناخت درستی نسبت به فردی که پسندیده اید برسید. قرار نیست آدم ها در طول زندگی تغییر خارق العاده ای داشته باشند. اصلا وظیفه زن و شوهرها تغییر دادن یکدیگر نیست. ممکن است آدم ها در کنار هم تغییرات مثبتی داشته باشند و ممکن است اینگونه هم نباشد.
پس با همین آدمی که هست و می بینید، قرار است ازدواج کنید. البته قطعا در ادامه زندگی تغییراتی حتی در خصوصیت های شخصیتی، الگو و سبک زندگی پیش می آید. زن و شوهرها به هم نزدیک می شوند اما این اتفاق الزامی نیست. اگر به فکر تغییر طرف مقابل تان هستید باید بدانید که چنین تضمینی وجود ندارد؛ بنابراین به احتمال زیاد در آینده حتما دچار تنش و تعارض خواهید بود. پس باید به خصوصیت های فرهنگی خود فرد و خانواده طرف مقابل توجه شود و در مجموع پذیرش نسبی وجود داشته باشد؛ مثلا اگر پسری از یک خانواده مذهبی به خواستگاری خانمی از خانواده ا ی می رود که به اصول مذهبی اعتقادی ندارد، از الان مسائلی را که بعدها برایش پیش می آید باید پیش بینی کند.
تعهد و مسوولیت پذیری
ازدواج پیمانی است که بحث تعهد و مسوولیت پذیری در آن بسیار مهم است. فقط هم به این معنا نیست که دو طرف خدای ناکرده به هم خیانت نکنند بلکه باید بدانند در ازدواج تعهدات و مسوولیت های متفاوتی تعریف می شود. این را درک کنید که دیگر همان فرد دوران مجردی نیستید و در مقابل فرد و زندگی دیگری مسوول هستید. بسیاری از زندگی هایی که دچار فروپاشی می شوند به این دلیل است که زن یا شوهر یا هر دو این مساله را درک نکرده اند. فرد باید این قابلیت را داشته باشد و این مفهوم را درک بکند که قالب زندگی اش از حالت مجردی خارج شده است؛ بنابراین در همان تعاملات پیش از ازدواج باید میزان مسوولیت پذیری طرف مقابل را بررسی کنید.
به یاد داشته باشید که هدف اصلی ازدواج، رسیدن به آرامش است
شایستگی ها و قابلیت های طرف مقابل
این هم موردی نیست که برایش یک نسخه واحد بپیچیم. از نظر هر کسی درآمد، تحصیلات، تمکن مالی، جایگاه اجتماعی و. . . ارزش های متفاوتی دارند. شاید فردی دوست داشته باشد همسرش موقعیت اجتماعی بالایی داشته باشد و در مقابل فردی دیگر به دنبال همسری باشد که در عرف جامعه جایگاه اجتماعی بالایی ندارد اما مستقل یا دارای خصوصیات ویژه ای مثل مهارت ها یا هنر خاصی است. پس مهم است فردی که بررسی می کنید چقدر از ویژگی هایی را که همیشه برای همسر آینده تان در ذهن داشته اید دارد. این مسائل به ظاهر ساده ممکن است در آینده گرفتاری های زیادی را برای شما ایجاد کند.
توجه به خصوصیات ظاهری همسر آینده
دیگر با طرز فکر برخی افراد درگذشته نمی توان به این مساله نگاه کرد که عشق بعدها ایجاد می شود و جذابیت در زندگی مشترک شکل می گیرد یا حتی اینکه قدیم ها دخترخانم تا شب عروسی شوهرش را نمی دید یا. . . این نسخه هایی که بعضا در گذشته از سوی برخی بزرگترها تجویز می شد حداقل در زندگی امروز جوابگو نیست. اگر برای پسری یک سری از خصوصیات در همسر آینده اش، حتی ویژگی های ظاهری مهم است و این خصوصیات به دور از واقع بینی هم نیست، نباید از آن بگذرد. قطعا توجه به این خصوصیات ضریب دارد و توجه بیش از حد به این موضوع مورد تایید نیست. چون ممکن است کسی در ایده آل های ذهنی اش بسیار افراط کند؛ بنابراین در هنگام انتخاب نباید حتی به سلایق جنسی تان بی توجه باشید. فرد در همان جلسه اول آشنایی هم باید برخی جذابیت ها را برای شما داشته باشد.
تا زمانی که یک نفر برخی «آمادگی ها» را در خود رشد و پرورش نداده باشد، لزوماً با یافتن فردی که دارای تمام ملاک های مورد نظرش است، نمی تواند ارتباط پایداری داشته باشد. وقتی این آمادگی ها نباشند، کم کم تنش ها شروع خواهد شد، دو طرف حرف هم را نخواهند فهمید، درگیری ها بیشتر خواهد شد و روزبه روز طرفین از هم دور خواهند شد.
اشتراک پذیری
ازدواج یعنی پذیرش همیشگی فردی که کاملا از شما متفاوت است. روحیات متفاوتی دارد، علایقش فرق می کند و شرایط رشد و پرورش متفاوتی دارد. بنابراین اگر فردیت تان خیلی پررنگ است یا عادت ندارید، سازهای مخالف را بشنوید، هنوز آماده ازدواج نیستید.
افسانه ها و ضرب المثل های عامیانه را کنار بگذارید، اینکه «من و تو باید ما شویم» یا «من و تو یک روح هستیم در دو بدن» به درد ارتباط عاطفی طولانی مدت نمی خورند، در واقع این عقاید نه تنها مفید نیستند، بلکه می توانند به رابطه آسیب هم برسانند. وقتی طرفین رابطه «فردیت» خود را به نفع «رابطه» کنار بگذارند، نه تنها بهبودی در رابطه ایجاد نمی شود، بلکه پس از مدتی نارضایتی از رابطه شروع می شود و اختلاف ها به شکل شدیدتری دیده می شوند.
در رابطه عاطفی سالم، طرفین فردیت دیگری را به رسمیت می شناسند، علایق و نیازهای او را می پذیرند و آن ها را نادیده نمی گیرند. اشکال کار از جایی آغاز می شود که شما توانایی کنار آمدن با تفاوت های طرف مقابل تان را ندارید و بنابراین سعی می کنید که او را شکل خودتان کنید، تغییر دهید و کنترل یا محدودش کنید. ارتباط عاطفی طولانی مدت، نیازمند «سازگاری» و «پذیرش» ویژگی های متفاوت دیگری است. شما قرار است مدتی طولانی با فردی که کاملاً متفاوت با شماست، زندگی کنید، پس به جای جنگ برای تغییر دیگری، پذیرش تان را بالا ببرید.
مهارت سازگاری
هیچ وقت نمی توانید یک ازدواج موفق داشته باشید مگر اینکه مهارت سازگاری و تمایل به مصالحه داشته باشید. در زمان ها و شرایط سخت، آدم ها معمولاً به یکی از این دو روش واکنش می دهند: یا خودخواه می شوند و فقط به خودشان فکر می کنند و یا ازخودگذشته می شوند و فقط به طرف مقابلشان فکر می کنند. اگر از نوع اول هستید، هنوز آمادگی ازدواج را پیدا نکرده اید.
مستقل شدن از خانواده
انسان ها غیر از اینکه «بند ناف جسمانی» دارند، «بند ناف روانی» هم دارند. جنین تا زمانی که در رحم مادر است، نیاز به بند نافی دارد که تمام زندگی اش را از آن می گیرد و درست بعد از تولد، همان چیزی که تمام زندگی اش بود، قطع می شود تا بتواند خودش را با شرایط جدید سازگار کند و به گونه ای دیگر زندگی کند. تا یک جایی از رشد، انسان ها نیاز به حمایت روانی خانواده نیز دارند، این همان «بند ناف روانی» است که ما برای رشد به آن نیازمندیم، حمایت همه جانبه. ولی درست مثل «بند ناف جسمانی»، از یک جایی به بعد باید «بند ناف روانی» را هم قطع کرد، چراکه برای رشد روانی، نیاز به استقلال از خانواده داریم. مخصوصاً برای برقراری ارتباط عاطفی، به نظر می رسد که برخی وابستگی ها به خانواده باید برطرف شده باشد، وابستگی های مالی، وابستگی های عاطفی و وابستگی های حمایتی. پس قبل از برقراری ارتباط عاطفی با دیگری، مطمئن شده باشید که از خانواده مستقل شده اید.
لذت بردن از زندگی
شاید شعاری به نظر برسد؛ اما واقعیت محض است. اگر شما در دوران مجردی احساس شادی نمی کنید و از زندگی لذت نمی برید، احتمالاً با برقراری ارتباط عاطفی نیز اتفاق خاصی نخواهد افتاد. خوشبختی و خوشحالی واقعی چیزی است که از درون به وجود می آید و اتفاق ها و افراد بیرونی لزوماً نمی توانند شما را شاد کنند. اگر شما در دوران مجردی و تنهایی به اندازه کافی نیرومند هستید که با مشکلات و اتفاق ها کنار بیایید، از زندگی لذت ببرید و با ویژگی های خودتان کنار بیایید، احتمالاً با برقراری ارتباط عاطفی نیز می توانید این کار را بکنید.
حریم دو نفره
در این تردیدی نیست که «حریم خصوصی» مهم است، ولی باید این آمادگی را داشته باشید که اجازه دهید دیگری در زندگی روزمره شما وارد شود و برای او زمان بگذارید. در واقع «ارتباط عاطفی» پلی بین زندگی های طرفین است. وقتی افراد به جای کشیدن پل، «دیوار» بین زندگی های شخصی طرفین بکشند، احتمالاً باید منتظر تنش های جدید باشند.
قدرت اعتماد کردن
اعتماد یکی از ضروری تری فاکتورهای ازدواج است. اما بعضی ها فکر می کنند که نمی توان به طور کامل به هیچکس اعتماد کرد، همسر آینده هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر شما هم همینطور فکر می کنید، خودتان را برای یک رابطه و ازدواج پردغدغه آماده کرده اید. اعتماد یعنی باور داشتن به اتحاد فرد مقابل با شما. هیچ رابطه ای بدون اعتماد باقی نمی ماند.
گردآوری:بخش زناشویی صبح بخیر
منابع:
مجله زندگی ایده آل
میگنا، ایده آل
ویدیو مرتبط :
کنکور رو جدی نگیر ، هدفت رو جدی بگیرید تا پیروز باشی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
5 ملاک اصلی ازدواج که باید جدی بگیرید
قبل از اینکه پای سفره عقد بنشینید کدام ویژگیهای همسر آیندهتان را باید بررسی کنید؟
ملاكهای ازدواج برای هر فردی متفاوت است
دختر و پسری كه قصد ازدواج دارند در وهله اول باید بدانند كه قرار نیست فقط یك «آدم خوب» پیدا كنند. چرا فقط خوب بودن كافی نیست؟ بگذارید موضوع را با مثالی روشن كنیم؛ مثلا در مشاوره پیش از ازدواج وقتی از دخترخانم سوال میشود كه اگر پسری به خواستگاری شما بیاید كه پاك باشد، خانوادهدار باشد، با اخلاق باشد، متعهد باشد یا هر ویژگی را كه مد نظر شما هست داشته باشد ولی این آقا یك ویژگی دیگر هم دارد؛ اینکه او فوقالعاده خسیس است، آیا باز هم با او ازدواج میكنید؟ پاسخ اغلب دخترخانمها منفی است یا مثلا به آقاپسری بگویند دختر خانمی هست پاكدامن، محترم، دارای خانواده خوب و همه ملاكهای شما برای ازدواج را دارد ولی بدبین است و اگر چند دقیقه دیر به منزل برسید باید به او جواب پس بدهید، آیا شما میتوانید با این فرد زیر یك سقف زندگی كنید؟
مسلما اكثر افراد نمیپذیرند. مگر اینكه عاشق باشند و چشمهایشان را روی خیلی از مسائل ببندند؛ مثلا یكی از مواردی كه زوجها حتما باید راجع به آن صحبت كنند دیدگاههایشان در خصوص زندگی جنسی است. این روزها تامین خواستههای جنسی بیش از گذشته برای افراد اهمیت پیدا كرده است و برای برخی حتی از جمله ملاكهای مهم ازدواج محسوب میشود. پس تنها پیدا كردن یك آدم خوب كافی نیست؛ اگرچه ملاكهای ازدواج برای هر فردی متفاوت است ولی در ادامه به بررسی 5 ملاك اصلی ازدواج كه حتما باید مورد توجه قرار بگیرد، میپردازیم:
جذابیت
برای یك ازدواج موفق دو طرف باید در خصوصیاتی 70 ،80 درصد اشتراك داشته باشند و برای مدیریت این 20 تا 30درصد اختلاف نظر یا خصوصیاتی كه كاملا مدنظر دیگری نیست كه حتی در بهترین انتخابها هم وجود دارد (همچنین ناملایمات غیرقابل گریز زندگی پیچیده امروزی)، لازم است زوجها ضمن داشتن مهارتهای ارتباط موثر از روشهای مناسب حل مساله هم استفاده كنند اما الزامات برای شروع یك زندگی مشترك چه باید باشد؟ در درجه اول برای دو فردی كه میخواهند زیر یك سقف بروند جذابیت مهم است. اینكه از هم خوششان بیاید. گاهی اصلا مشخص نیست دو نفر چطور جذب هم میشوند و از چه چیز هم خوششان میآید! البته جنبههای جنسی حتما در آن دخیل هستند.
برخی اوقات هم جنبههای رفتاری و اخلاقی باعث جذب آدمها به هم میشود اما این موضوع بیشتر به سلیقههای شخصی افراد بر میگردد. البته 80،70 درصد خصوصیاتی كه برای شما مهم است حتما باید وجود داشته باشد تا احساس خوبی داشته باشید از اینكه این فرد در كنار شما راه میرود، صبح كه از خواب بیدار میشوید چهره او را میبینید و. . .
خصوصیتهای شخصیتی
نباید به دیگران برچسب باشخصیت یا بی شخصیت بزنیم. اتفاقی كه متاسفانه در جامعه بسیار رایج است؛ مثلا یك نفر بر اساس خصوصیتهای شخصیتیاش میتواند بازاریاب خوبی شود یا فردی ممكن است معلم یا هنرپیشه موفقی شود. در واقع رگههای شخصیتی (نه اختلال شخصیتی) كاركرد خودشان را دارند. بسیار مهم است كسی كه یك عمر قرار است با او زیر یك سقف زندگی كنید به لحاظ شخصیتی چه خصوصیاتی دارد. حتما باید به خصوصیات شخصیتی طرف مقابلتان فكر كنید. تشخیص اختلالات شخصیتی به عهده متخصصین امر است اما رگههای شخصیتی را با تعاملات روزمره هم میتوان تا حدودی شناخت.
هر فردی رگههای شخصیتی متفاوتی دارد؛ مثلا ممكن است فردی بسیار دقیق باشد و از ماهها قبل برای همه اقداماتش -از جمله یك سفر- برنامهریزی كند و در شغل خود هم بسیار منظم و موفق باشد؛ اما همین فرد نمیتواند با خانمی كه عاشق اتفاقات و گردشهای بدون برنامه و پیشبینی نشده است به تعامل برسد. این دو نمیتوانند توقعات هم را برآورده كنند اما هر یك از این دو نفر میتواند با فرد دیگری زندگی سازگار و دلچسبی داشته باشد. پس تناسب خصوصیتهای شخصیتی و نه الزاما یكسان بودن رگههای شخصیتی، بسیار مهم است.
خصوصیتهای فرهنگی
باز هم نمیتوان برچسب بی فرهنگی به كسی زد. در هر جامعهای خانوادههای مختلف با خصوصیات و رسم و رسوم متفاوتی وجود دارند. انتخابها باید سنخیت و شباهت داشته باشند. اینكه ما همدیگر را دوست داریم و پسندیدهایم و اگر تشابهی هم نداریم با هم كنار میآییم، گاهی فقط در حد حرف است! حتما یك سری از ویژگیهای فرهنگی آن خانواده وارد زندگی زناشویی شما میشود. بالاخره آن دختر یا پسر در همان خانواده بزرگ شدهاند. بدون قضاوت سعی كنید به شناخت درستی نسبت به فردی كه پسندیده اید برسید. قرار نیست آدمها در طول زندگی تغییر خارق العادهای داشته باشند. اصلا وظیفه زن و شوهرها تغییر دادن یكدیگر نیست. ممكن است آدمها در كنار هم تغییرات مثبتی داشته باشند و ممكن است اینگونه هم نباشد.
پس با همین آدمی كه هست و میبینید، قرار است ازدواج كنید. البته قطعا در ادامه زندگی تغییراتی حتی در خصوصیتهای شخصیتی، الگو و سبك زندگی پیش میآید. زن و شوهرها به هم نزدیك میشوند اما این اتفاق الزامی نیست. اگر به فكر تغییر طرف مقابل تان هستید باید بدانید كه چنین تضمینی وجود ندارد؛ بنابراین به احتمال زیاد در آینده حتما دچار تنش و تعارض خواهید بود. پس باید به خصوصیتهای فرهنگی خود فرد و خانواده طرف مقابل توجه شود و در مجموع پذیرش نسبی وجود داشته باشد؛ مثلا اگر پسری از یك خانواده مذهبی به خواستگاری خانمی از خانوادهای میرود كه به اصول مذهبی اعتقادی ندارد، از الان مسائلی را كه بعدها برایش پیش میآید باید پیشبینی كند.
تعهد و مسوولیتپذیری
ازدواج پیمانی است كه بحث تعهد و مسوولیتپذیری در آن بسیار مهم است. فقط هم به این معنا نیست كه دو طرف خدای ناكرده به هم خیانت نكنند بلكه باید بدانند در ازدواج تعهدات و مسوولیتهای متفاوتی تعریف میشود. این را درك كنید كه دیگر همان فرد دوران مجردی نیستید و در مقابل فرد و زندگی دیگری مسوول هستید. بسیاری از زندگیهایی كه دچار فروپاشی میشوند به این دلیل است كه زن یا شوهر یا هر دو این مساله را درك نكردهاند. فرد باید این قابلیت را داشته باشد و این مفهوم را درك بكند كه قالب زندگیاش از حالت مجردی خارج شده است؛ بنابراین در همان تعاملات پیش از ازدواج باید میزان مسوولیتپذیری طرف مقابل را بررسی كنید.
شایستگیها و قابلیتهای طرف مقابل
این هم موردی نیست كه برایش یك نسخه واحد بپیچیم. از نظر هر كسی درآمد، تحصیلات، تمكن مالی، جایگاه اجتماعی و. . . ارزشهای متفاوتی دارند. شاید فردی دوست داشته باشد همسرش موقعیت اجتماعی بالایی داشته باشد و در مقابل فردی دیگر به دنبال همسری باشد كه در عرف جامعه جایگاه اجتماعی بالایی ندارد اما مستقل یا دارای خصوصیات ویژهای مثل مهارتها یا هنر خاصی است. پس مهم است فردی كه بررسی میكنید چقدر از ویژگیهایی را كه همیشه برای همسر آیندهتان در ذهن داشته اید دارد. این مسائل به ظاهر ساده ممكن است در آینده گرفتاریهای زیادی را برای شما ایجاد كند.
توجه به خصوصیات ظاهری همسر آینده
دیگر با طرز فكر برخی افراد درگذشته نمیتوان به این مساله نگاه كرد كه عشق بعدها ایجاد میشود و جذابیت در زندگی مشترك شكل میگیرد یا حتی اینكه قدیمها دخترخانم تا شب عروسی شوهرش را نمیدید یا. . . این نسخههایی كه بعضا در گذشته از سوی برخی بزرگترها تجویز میشد حداقل در زندگی امروز جوابگو نیست. اگر برای پسری یك سری از خصوصیات در همسر آیندهاش، حتی ویژگیهای ظاهری مهم است و این خصوصیات به دور از واقع بینی هم نیست، نباید از آن بگذرد. قطعا توجه به این خصوصیات ضریب دارد و توجه بیش از حد به این موضوع مورد تایید نیست. چون ممكن است كسی در ایدهآلهای ذهنیاش بسیار افراط كند؛ بنابراین در هنگام انتخاب نباید حتی به سلایق جنسیتان بی توجه باشید. فرد در همان جلسه اول آشنایی هم باید برخی جذابیتها را برای شما داشته باشد.
در خانواده شما مادرسالاری حكمفرماست یا پدرسالاری؟
وقتی میگوییم خصوصیتهای شخصیتی و فرهنگی باید بدانیم كه این موارد تعیین كننده خیلی مسائل در زندگی هستند؛ مثلا اینكه مكانیسم قدرت، تصمیمگیری، تعاملات و. . . در هر خانوادهای متفاوت است. بالاخره مهمترین ركن هر جامعهای خانواده است. این مهم است كه نقش فرزند در خانواده چقدر بوده و نقش پدر و مادر در خانواده چقدر است؟ هر خانواده الگوی متفاوتی دارد. یك خانواده پدرسالار، یك خانواده مادرسالار و حتی در خانوادهای فرزندسالاری حكمفرماست.
این مسائل همه مهم است. نمیخواهیم خوب و بد تعیین كنیم اما توجه به آن لازم است. اگر در خانواده دختر، مادرسالاری و در خانواده پسر، پدرسالاری حكمفرما بوده این زوج هنگاهی كه زیر یك سقف میروند، در نقشهایشان دچار تعارض میشوند؛ به ویژه اگر در مهارتهای زندگی هم ضعیف باشند. خیلی از مسائلی كه در زندگی از نظر طرف مقابل غیرطبیعی است در نگاه همسرش بسیار هم طبیعی به نظر میرسد.
اختلافها را مدیریت كنید. . .
نبود مهارتهای ارتباط موثر در جامعه ما بسیار محسوس است. موضوعی كه بچهها، نوجوانها، جوانها، میانسالها و. . . در جامعه با آن آشنایی ندارند چرا كه نه در آموزشهای دوران مدرسه مطرح میشود، نه خانواده و نه هیچ جای دیگر. . . به هر حال زن و شوهرها باید بتوانند در مورد نیازها و توقعات و خواستههایشان با یكدیگر گفتوگو و اختلافها را مدیریت كنند. كسانی كه این مهارت را ندارند حتی نمیتوانند با هم صحبت كنند، چه برسد به حل مساله. متاسفانه از دوران آشنایی گرفته تا نامزدی و. . . پسر و دختر صحبت كردن صحیح را با هم بلد نیستند. به یاد داشته باشید، برخورداری از مهارت حل مساله و ارتباط موثر برای رفع آن 20 ،30 درصد اختلاف، امری حیاتی محسوب میشود.
این دیوار فرو خواهد ریخت. . .
اگر چه ازدواج سنت حضرت رسول (ص) است و قرآن تاكید میكند كه ازدواج كنید، اما هدف اصلی ازدواج كسب آرامش است. از دیدگاه جامعهشناسی مسلما خانواده، نهاد اصلی تشكیلدهنده جامعه است و بسیاری از نقشها و روابط باید در قالب آن شكل بگیرد اما یادتان باشد خانوادهای در جامعه ،خوب و ارزشمند خواهد بود كه سالم باشد؛ بنابراین اگر اصرار دارید دیواری را بالا ببرید كه آجرهای آن بیكیفیت است و نحوه چیدن آجرها را هم بلد نیستید، بدانید كه در نهایت فرو خواهد ریخت؛ بنابراین لازم است با چشمانی باز و پس از كسب مهارتهای لازم، برای ازدواج اقدام كنید.