سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

مرزهای شخصی به دیگران یاد میدهد چطور با شما رفتار کنند



زندگی بی حد و مرز

مرزهای شخصی برای تنبیه یا کنترل کردن دیگران نیست‎

 

مهمترین چیز درمورد مرزهای شخصی این است که این مرزها برای تنبیه یا کنترل کردن دیگران نیست. این مرزها برای این است که به دیگران نشان دهید چه چیزهایی در زندگی شما قابل قبول است و چه چیزهایی نیست. این مرزها به شما کمک می‌کند تعادل زندگی‌تان را حفظ کرده و از بدن، ذهن، احساسات و زمانتان درمقابل تقاضاهای زیان‌آور و نامطلوب دیگران محافظت کنید.

وقتی مرزهای شخصی‌ تان چندان قوی نباشند، هم احترام خودتان و هم احترام اطرافیانتان به خطر خواهد افتاد. جای تعجب نیست که افراد سلطه‌گر، زورگو، نامحترم و آویزان را به زندگی‌تان جذب خواهید کرد.

اینها به نظرتان آشنا نمی‌آید؟
– وقتی واقعاً می‌خواهید جواب «نه» بدهید، می‌گویید، «آره».
– وقتی به کسی «نه» می‌گویید، عذاب‌وجدان می‌گیرید.
– برای به دست آوردن آرامش برخلاف ارزش‌های واقعی‌تان عمل می‌کنید.
– وقتی کسی با شما بدرفتاری می‌کند، از خودتان دفاع نمی‌کنید.
– برای دوست داشته‌شدن بیش از اندازه تلاش می‌کنید.
– به دیگران اجازه می‌دهید حرف‌هایی به شما بزنند یا کارهایی با شما بکنند که موجب ناراحتی‌تان است.
– انتظار دارید که نزدیک‌ترین افراد به شما، بدون اینکه چیزی بگویید از چیزهایی که ناراحتتان می‌کند باخبر شوند.

متاسفانه، بعضی‌ها بخاطر این باور اشتباه که برای به دست آوردن دل و احترام دیگران باید همیشه در دسترس آنها باشند، برای خودشان مرز‌های شخصی نمی‌گذارند. مشکل اینجاست که هر عمل موافقت، انکار نفس یا نیازمندی، احترام دیگران را از بین می‌برد.

اگر به تطبیق دادن خودتان به دیگران عادت کرده‌اید، فرآیند ایجاد مرزهای شخصی به نظر غیرطبیعی و تهدید‌آمیز می‌آید ولی اگر به آن پایبند شوید، متوجه می‌شوید که به مرور زمان همه چیز برایتان ساده‌تر می‌شود و بدون شک ارزشش را خواهد داشت!


ایجاد مرزهای شخصی سالم برای خود


با خودتان شروع می‌شود
فرآیند ایجاد مرزهای شخصی با خودتان شروع می‌شود که اول قبول کنید که نه تنها لایق این هستید که این مرزها را داشته باشید بلکه وجود این مرزها برای مراقبت از خودتان ضروری هستند. دوم اینکه، باید قبول کنید که حق ایجاد این مرزها را دارید. شاید به نظرتان عجیب برسد ولی من کسانی را می‌شناسم که قلباً نمی‌دانستند که چنین حق انتخابی دارند.

درواقع، شما نه تنها حق دارید اینکار را بکنید، بلکه مسئولیت اینکه دیگران چطور با شما رفتار کنند هم بر عهده خودتان است. مرزهای شما بعنوان فیلترهایی عمل می‌کند که مشخص می‌کند چه چیز در زندگی شما قابل‌قبول است و چه چیز نیست.

البته زمان‌های خواهد بود که کسی به کمک شما نیاز دارد و با احترام از شما کمک می‌خواهد. باید قبول کنید که زمان کمی تجربه کردن و شاید چند قدم اشتباه برداشتن می‌خواهد ولی بالاخره یاد می‌گیرید فرق بین یک درخواست قابل‌قبول و درخواستی که شما را در معرض خطر پس‌رفت قرار می‌دهد.


نیازهایتان را مشخص کنید
تشخیص اینکه کجاها به فضا، احترام، انرژی و قدرت شخصی بیشتری نیاز دارید، قدم دوم است و برای آن باید زمان بیشتری صرف کنید تا آگاهی‌تان را نسبت به خود بیشتر کنید. با تشخیص الگوهای تکراری از موقعیت‌ها و رفتارهایی شروع کنید که موجب خشم، بی‌انرژی کردن و یا افسرده کردنتان می‌شوند.

وقتی این موقعیت‌های خاص را تشخیص دادید، آنها را در یک دفترچه یادداشت کنید. نگران توانایی نوشتن خود نباشید، این تمرین برای این است که کمکتان کند بفهمید اوضاع از چه قرار است. دلیل اهمیت آن این است که خیلی وقت‌ها ما بعضی چیزها را برای خودمان خیلی مهم می‌کنیم ولی در حقیقت اصلاً موضوع خاصی نیستند.

بعنوان مثال، ممکن است میزان زیادی انرژی منفی روی خواهرتان صرف کنید چون عادت کرده است بدون اینکه از قبل خبر دهد، بچه‌هایش را پیش شما بیاورد تا از آنها مراقبت کنید. موضوع اصلی خواهرتان نیست، موضوع این است که احساس می‌کنید به شما احترام گذاشته نشده و به اشتباه باور دارد که چون خواهر او هستید نمی‌توانید به او «نه» بگویید. خوب خبر خوب این است که، شما کاملاً حق دارید که برای خانواده‌تان هم مرز تعیین کنید.

 

تعیین حد و مرز برای افراد

وقتی مرزهای شخصی‌ چندان قوی نباشند، هم احترام خود و هم احترام اطرافیان به خطر خواهد افتاد

 

مرزهایتان را مشخص کنید
اگر قبلاً تجربه‌ای در این زمینه نداشته‌اید، توصیه ما این است که از کم شروع کنید. اگر یک موضوع است که عصبانی‌تان می‌کند، بهتر است روی رفتار یا موقعیتی تمرکز کنید که چندان خطرساز و تهدیدآمیز نباشد تا بتوانید فرآیند تعیین کردن نیازها و بیان آنها را به راحتی انجام دهید.

اشتباهی که خیلی‌ها وقتی می‌خواهند برای خود مرز تعیین کنند مرتکب می‌شوند این است که از سر خستگی و خشم اینکار را شروع می‌کنند. با این روش مطمئناً با شکست یا مشاجره مواجه خواهند شد. ایجاد مرزهای قوی و باثبات به رفتار خودتان بستگی دارد، بنابراین بهتر است با محبت برای دیگران و همچنین خودتان آن را انجام دهید.

بااستفاده از دفترچه‌تان، مرزها و همچنین رفتارهایی که برایتان قابل‌قبول است و رفتارهایی که قابل‌قبول نیست را توصیف کنید. به عبارت دیگر، اینجا دقیقاً همانجایی است که تصمیم می‌گیرد خطرهای مرزی‌تان را بکشید.

 

بیان مرزهایتان
وقتی زمان اجرای مرزهای جدیدتان می‌شود، اجازه بدهید تجربه و سطح راحتی‌تان هدایتتان کند. یک راه برای انجام این کار این است که از سناریوی معمول رفتار غیرقابل‌قبول استفاده کنید.

به مثال خواهرتان برمی‌گردیم. ازآنجاکه در گذشته آن رفتار را به رفتاری راحت تبدیل کرده‌اید، شاید ایده خوبی نباشد که یکدفعه در خانه‌تان را به روی او ببندید. کاری که می‌توانید بکنید این است که بچه‌ها را قبول کرده بعد از او بخواهید که قبل از اینکه برود، چند دقیقه با او حرف بزنید. بعد برایش توضیح دهید که چقدر همیشه از دیدن او و فرزندانش لذت می‌برید (حتی اگر نمی‌برید، لبخند بزنید و تحمل کنید) ولی واقعاً دوست دارید اگر لازم باشد که از فرزندانش مراقبت کنید، از قبل به شما اطلاع داده شود. از زبان خودتان استفاده کنید، مهربان باشید ولی احساس نکنید که لازم است خودتان را برای او توضیح دهید یا عذرخواهی کنید.

بعضی‌ها کاری می‌کنند که احساس عذاب‌وجدان کنید تا اینکه بتوانند به چیزی که می‌خواهند دست پیدا کنند. ولی اگر به خودتان ایمان داشته باشید و باور داشته باشید که کار درستی انجام می‌دهید، خواهید دید که مشکل خودشان است، نه مشکل شما.


بر عذاب‌ وجدانتان غلبه کنید
آماده باشید. باید آماده باشید که انتخاب‌های سختی برای تغییر سبک‌زندگی‌تان بگیرید و عذاب‌وجدان متداول‌ترین مانعی است که وقتی می‌خواهید از خودتان محافظت کنید گرفتارش می‌شوید. فقط باید به خودتان یادآور شوید که اصلاً چرا این مرزها را برای خودتان مشخص کردید.

البته ممکن است اطرافیانتان هم به حالت دفاعی بروند که البته به عذاب‌وجدان شما اضافه خواهد کرد. ولی اکثر افراد به مرور زمان به این مرزهای جدید شما عادت خواهند کرد ولی بعضی ممکن است با آن کنار نیایند. هیچ اشکالی ندارد چون مطمئناً نمی‌خواهید کسانی که ارزش‌ها و احترام نفس شما را رعایت نمی‌کنند در زندگی‌تان جایی داشته باشند.


به خودتان ایمان و باور داشته باشید
هیچکس بهتر از خودتان نمی‌داند که به چه چیزهایی نیاز دارید و به چه چیزهایی ارزش می‌گذارید. اجازه ندهید کسی این تصمیمات را برای شما بگیرد. مرزهای سالم به شما این امکان را می‌دهد که به توانایی‌ها و فردیت خودتان و دیگران احترام بگذارید. محدوده‌های مشخص و قاطع برای خودتان مشخص کنید تا دیگران به آن احترام گذاشته و هر کاری که از دستشان برمی‌آید برای رعایت آن انجام دهند.


صبور باشید
قبول کنید که این تغییر یک شبه اتفاق نمی‌افتد. جدا کردن خود از احساسات و باورهایی که باعث می‌شد مرزهای ضعیف را قبول کنید، نیاز به صبر و تمرین دارد.

خوشبختانه وقتی مرزهای شخصی‌ را برای خودتان مشخص رده و آنها را اجرا کرید، احساس قدرت و اعتمادبه‌نفس بیشتری خواهید کرد چون با این روش ارزش خودتان را به همه نشان می‌دهید. هرچه برای متعهد شدن به مرزهای شخصی‌تان بیشتر تلاش کنید، عشق، احترام و حمایت بیشتری در زندگی‌تان پیدا خواهید کرد.

 

منبع: مردمان

 


ویدیو مرتبط :
راکون مادر , بالارفتن از درخت را به بچه اش یاد میدهد

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

رعایت حریم شخصی دیگران را یاد بگیرید



حریم شخصی,حریم شخصی دیگران,رعایت حریم شخصی دیگران

اگر تمایل به پرورش صفات نیکو در خود داریم و می خواهیم ویژگی های شخصیتی مان را بهبود ببخشیم و به طور خاص حریم شخصی دیگران را محترم بداریم، لازم است پیش از هر چیز کاستی ها یا ناآگاهی هایمان را نزد خود بازگو کنیم.

«من و خانواده همسرم در یک ساختمان زندگی می کنیم و گرچه واحدهای جداگانه ای داریم اما متاسفانه از نظر آنها واحد جداگانه و حریم شخصی معنایی ندارد؛ چون آنها اعتقاد دارند هر موردی که برای افراد خانواده اتفاق می افتد، حتی اگر رخدادی بسیار ساده و پیش پا افتاده باشد، بقیه هم باید بی کم و کاست از آن باخبر شوند؛ آنها حتی در جزیی ترین گفتگوهای میان من و همسرم یا کوچکترین رفتارم برای تربیت فرزندم دخالت و اظهارنظر می کنند و بی شک توقع حرف شنوی دارند.

ساده ترین نکته های آداب اجتماعی را که برای بسیاری از افراد عادی و پذیرفته شده است، رعایت نمی کنند؛ مثلا در زدن برای آنها هیچ معنایی ندارد چون خودشان کلید دارند و هر وقت که دلشان بخواهد، در منزل را باز می کنند و وارد می شوند! درِ اتاق ها، کشوها و کمدها که دیگر جای خود دارد. فقط کافی است چند ساعت از خانه بیرون بروم؛ چون وقتی برمی گردم، همه خانه ام را زیر و رو شده می بینم. یادداشت های شخصی، دل نوشته ها، فایل های داخل لپ تاپم و حتی کشوهای اتاق، آشپزخانه و ... همه و همه بازرسی می شوند. به هر زبان التماس و تقاضا می کنم و حتی تذکر می دهم که حریمی برای ما قائل شوند، نه تنها قبول نمی کنند بلکه آن را نوعی توهین به بزرگترهای خانواده می دانند و معتقدند اینها همه نشانه موذی گری و آب زیرکاهی من است.

همه این رفتارها، تعرض ها، دخالت ها و اظهارنظرهای مستبدانه اعتماد به نفسم را از من گرفته است. دخالت هایشان حتی به محل کارم هم کشیده شد و مجبور شدم شغلم را که خیلی هم دوستش داشتم و دارم و بابتش سال ها درس خوانده و تجربه کسب کرده ام، کنار بگذارم تا شاید کمی دست از سرم بردارند. می دانم گفتنش چندان مودبانه نیست اما باور کنید از دید آنها فقط سرویس بهداشتی حریم شخصی و خصوصی من به حساب می آید.»

حریم شخصی,حریم شخصی دیگران,رعایت حریم شخصی دیگران

درد دل دوست و هموطنمان را خواندیم. آیا چنین تجربه ای برای خود ما هم به نوعی آشنا و ملموس نیست؟ بسیاری از ما عادت داریم انتقادها، دخالت ها و کنجکاوی هایمان را در قالب دلسوزی، خیرخواهی، محبت، صمیمیت، انجام وظیفه اجتماعی و اخلاقی و ... بر سر شخص مقابل آوار کنیم و دست آخر هم برای تبرئه کردن خودمان بگوییم: «اصلا به من چه مربوط! از ما گفتن بود که گفتیم. باقی اش، دیگه با خودت» یا «بیا و محبت کن! کو کسی که قدر بدونه؟!» یا «بد دورانی شده. صفا و صمیمیت از بین رفت و همه می خوان زندگی شون رو از همدیگه پنهان کنن» یا مواردی از این دست. ای کاش کار به همینجا ختم شود...

مقوله حریم شخصی، موضوعی است که بسته به فرهنگ، آداب و رسوم، باورها و حتی پیشینه تاریخی هر گروه از مردم، نمودهای بسیار گوناگون و چه بسا متضادی دارد؛ رفتاری که در یک کشور، شهر، شهرستان، روستا یا میان افراد یک قوم و عشیره بسیار مقبول و پسندیده است، شاید در جایی دیگر موجب حیرت، سرزنش یا حتی برانگیختن خشم و ایجاد کدورت و کینه شود.

اصلا شاید بتوان پا را از این هم فراتر نهاد و به جرأت گفت که به تعداد آدم های روی کره زمین و به تعدادس لایق و علایق آنها می توان برای حریم شخصی تعریف ارائه داد اما میان همه این تعریف ها یک نکته مشترک است: «هیچ کس دوست ندارد از دیگران آزار ببیند یا آرامش و آسایشش را بر هم بزند.»

حریم شخصی,حریم شخصی دیگران,رعایت حریم شخصی دیگران

در این مقاله قصد نداریم وارد مباحث حقوقی شویم یا موضوع را از دیدگاه قوانین شرع بررسی کنیم یا بایدها و نبایدهایی قاطعانه درباره «رعایت حریم شخصی دیگران» ارائه بدهیم بله هدف این است که نگرشمان را در این زمینه بازبینی کنیم و به چگونگی رفتارهایمان با دیگران نگاهی منصفانه و صادقانه بیندازیم؛ زیرا تا هنگامی که شخصا به این باور و برداشت نرسیم که در رفتارمان با دیگران و دررعایت حریم آنها نقص هایی وجود دارد که نیازمند تغییر و اصلاح است، اگر همه جهانیان هم بسیج شوند، نمی توانند ما را متقاعد و وادار به تغییر رفتار کنند. اولین گام برای برطرف کردن هر ضعف اخلاقی، شناختن و یافتن نمودهای گوناگون آن در «خود» است.

اگر تمایل به پرورش صفات نیکو در خود داریم و می خواهیم ویژگی های شخصیتی مان را بهبود ببخشیم و به طور خاص حریم شخصی دیگران را محترم بداریم، لازم است پیش از هر چیز کاستی ها یا ناآگاهی هایمان را نزد خود بازگو کنیم؛ سپس بی آنکه به خاطر اشتباهات گذشته مان ناامید شویم، در جهت تغییر رفتار به سوی تعادل، گام برداریم.

در ادامه، برخی عادت های رفتاری را برای ژرف اندیشی و کمک به خودشناسی مطرح می کنیم. اگر عقل سلیم، ندای وجدان و اخلاق اصیل الهی را معیار سنجش قرار دهیم، شاید تعمق و تفکر درباره مفهوم هر یک از رفتارهای زیر، به تغییر رفتارمان برای رعایت حریم شخصی دیگران کمک کند:

حریم شخصی,حریم شخصی دیگران,رعایت حریم شخصی دیگران

1- پرس و جو درباره میزان درآمد یا پس انداز اشخاص.

2- کندوکاو درباره شغل، حرفه و تخصص افراد در محیط های غیررسمی و در شرایط غیرضروری.

3- پرسیدن درباره میزان تحصیلات افراد در محیط های غیررسمی و در شرایط غیرضروری.

4- کنجکاوی و پرسش درباره سن افراد.

5- جستجو درباره مالک یا مستاجر بودن افراد.

6- پرس و جو درباره میزان رهن و اجاره پرداختی دیگران یا متراژ و قیمت منزل.

7- پرسیدن قیمت و محل خرید هر چیزی که به نظر می آید اطرافیان به تازگی خریده اند.

8- کندوکاو درباره نوع، مدل و قیمت خودروی افراد و نقد یا اقساط بودن آن.

9- سرک کشیدن داخل یخچال، فریزر و کابینت های آشپزخانه منزل دیگران.

10- پرس و جو درباره مارک، قیمت موبایل وتبلت و لپ تاپ دیگران.

11- پرسش درباره وزن دیگران و اظهارنظر درباره رژیم غذایی مناسب شان.

12- پرسیدن درباره علت نقص های جسمانی ظاهری افراد و اظهارنظر درباره آنها.

13- پرسیدن و اصرار برای دانستن نوع و قیمت درمان های زیبایی که احیانا افراد انجام داده اند.

14- پرسش درباره زیر و بم رابطه شخص با خانواده همسرش.

15- نگاه انداختن و سرک کشیدن درون خانه مردم از پنجره، درِ باز منزل یا از درِ باز پارکینگ.

16- کندوکاو میان اطلاعات درون تلفن همراه، رایانه یا تبلت دیگران.

17- پرسیدن درباره دولتی یا غیرانتفاعی بودن مدرسه فرزندان افراد و نیز پرسش درباره مبلغ شهریه.

18- خواندن پیامک ها، ایمیل ها، قبض ها، یادداشت ها و همچنین گوش دادن به مکالمات تلفنی افراد.

19- سر زده رفتن به منزل دیگران، حتی اگر از نزدیکانمان باشند.

20- تجسس درباره گرایش های اعتقادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی افراد.

21- کندوکاو درباره وضعیت تاهل یا تجرد افراد؛ مثلا پرسش در مورد اینکه رابطه ات با همسرت چطور است؟ چطور با هم آشنا شدید؟ یا اینکه مجردی؟ چرا ازدواج نمی کنی؟

خوب است برای دو هفته آینده درباره این رفتارها یا رفتارهایی مشابه، منصفانه بیندیشیم و به یاد داشته باشیم تجسس در کار دیگران، چنان ذهن مان را مشغول می کند که فرصت های طلایی زندگی خودمان را نمی بینیم و از دست می دهیم.
منبع:مجله موفقیت