سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

مردان بعد از تولد فرزند چه تغییری می کنند؟



 

 

مردان بعد از تولد فرزندان چه تغییری میکنند

 

خانمها بعدازاینکه دارای فرزند می شوند تغییراتی در آنها انجام می شود. گاهی اوقات، خانمها درمقایسه با قبل از بچه دار شدنشان قابل تشخیص نیستند. اما تعجب آور است که مردان هم بعد از بچه دار شدن دارای تغییراتی می شوند.

 

نکته جالب این است که خانمها بعدازاینکه دارای فرزند می شوند تغییراتی در آنها انجام می شود. گاهی اوقات، خانمها درمقایسه با قبل از بچه دار شدنشان قابل تشخیص نیستند. اما تعجب آور است که مردان هم بعد از بچه دار شدن دارای تغییراتی می شوند.

 

به نظر می رسد که اکثر مردها نیازمند این هستند که همیشه در زندگی زناشویی اولین و بهترین باشند. برای آنها مهم نیست اگر پوشک بچه خیس شده باشد، یا اگر بچه گرسنه باشد. اغلب آقایان قادر نیستند 9 ماه تحمل مادر برای بارداری و به دنیا آمدن بچه را درک کنند و اغلب با این مسائل بیگانه هستند. از نظر آنها وقتی همسرشان بچه دار می شود باید 24 ساعت روز و 7 روز هفته را بی وقفه برای فرزندشان وقت بگذرانند.

 

مطمئنا داشتن بچه یک نعمت شگفت انگیزی است که خداوند عطا فرموده است اما اگر خانمها نتوانند تغییراتی درخودشان اعمال کنند و برای کارهایشان برنامه ریزی کنند نمی توانند از لذتهای زندگی برخوردار شوند.

 

برای اکثر آقایان، تغییر موقعیت زیاد جدی نیست. شاید علت این قضیه آن باشد که آنها مدت طولانی برای والدین شدن انتظار نکشیده اند. شاید هم به علت گذشت زمان و بالا رفتن سن شان باشد. شاید هم به این دلیل باشد که آنها نمی دانند نقششان به عنوان یک پدر چیست؟ درهرصورت، یک هفته بعد از اینکه فرزند خانواده به دنیا آمد، مردها هنوز انتظار دارند که زندگی جنسی شان به روال گذشته برگردد، و یا با دوستانشان به پیک نیک بروند.

 

چگونگی تغییرات مردها بعد از به دنیا آمدن فرزندشان نیازمند کارهای زیادی است که همسرانشان باید انجام دهند. بسیاری از خانم ها بعد از بچه دار شدن از همسرشان برای مراقبت از فرزند کمک نمی گیرند.

 

خانم های دیگری هم هستند که از اینکه خودشان فرزندشان را نگه می دارند و مراقبش هستند راضی اند و دوست دارند فقط و فقط خودشان از بچه مراقبت کنند اما بعد از گذشت چند سال دیگر همسرشان هم مانند یک بچه می شود، لباسش را بعد از درآوردن روی زمین می اندازد، و بعد از اینکه غذا می خورد بشقاب غذایش را روی میز رها می کند که این موضوع خشم همسرشان را برمی انگیزد و یکی از دلایلی است که همسرشان در موقع مراقبت از فرزندشان او را به حال خودش رها کرده بوده.

 

مشکل این است که هر دوی طرفین(خانم و آقا) از نقش خودشان آگاهی ندارند و به اشتباه کار دیگری انجام می دهند.

 

البته مردهای متفاوتی هم وجود دارند. تغییر رفتار مردان بعد از به دنیا آمدن فرزندشان تغییری است که بیشتر خانم ها با آن درگیر هستند. این مردها زمانی که متوجه می شوند همسرشان باردار است خوشحالی می کنند. با افتخار و با غرور اتاق بچه شان را می چینند.

 

وقتی از سرکار به خانه برمی گردند، با دادن خوراکی های مغذی همسرشان را تقویت می کنند. هدیه ای باورنکردنی به عنوان قدردانی از همسرشان به او می دهند. حتی ممکن است نیمه شب از خواب بیدار شوند و خوراکی های مقوی به همسرشان بدهند.

 

همچنین زمانی که دارای چند فرزند می شوند در کنترل و اداره کردن آنها به همسرشان کمک می کنند. اما همسران این مردها از اینکه آنها دارای توانایی های مادرانه هستند نگرانند اما نمی دانند که چه نعمت نصیبشان شده است.

 

درواقع، بین خانم ها و آقایان یک تفاوت بزرگی وجود دارد. اغلب مردها از وضعیت موجودشان راضی هستند و از اینکه شرایط بدون تغییر باشد خوشحال شده و احساس راحتی می کنند. مردها با نوسانات و تغییرات زندگی تحت تاثیر قرار نمی گیرند و ترجیح می دهند بدون کوچکترین تغییری زندگی شان را ادامه دهند.

 

مردها از استانداردها غفلت می کنند و کمتر احساسات دیگران را درک می کنند. اما زنها در مقایسه با مردها دائما سعی می کنند کاری که از آنها انتظار می رود را انجام دهند، درحالی که مردها، همسران، و پدران فقط قادرند که زندگی کنند.

 

اینکه بعد از تولد فرزندان مردها چه تغییری می کنند یا چه تغییری نمی کنند یکی از دلایل آن است که پدران در زندگی فرزندانشان از اهمیت ویژه ای برخوردارند. همسران و پدران به فرزندانشان قدرت اعتماد به نفس می دهند اما مادرها و همسران یک عمر زندگی را برای رساندن فرزندان به آن تلاش می کنند.

منبع:niksalehi.com


ویدیو مرتبط :
تولد فرزند دوم

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تولد یك فرزند، غیبت ٦ ماهه مرد، دوستی و طلاق!



 

 تولد یك فرزند، غیبت ٦ ماهه مرد، دوستی و طلاق!

 

زنی در دادگاه گفت: وجود فرزندم آن قدر برای پدرش دردناك بود كه او در دوران بارداری ام، من را رها كرد و زمانی كه دخترم شش ماه از تولدش می گذشت، بازگشت، و اكنون خواهان جدایی است.

به گزارش خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، زنی با حضور در دادگاه خانواده علی رغم میل باطنی درخواست طلاق خود را به قاضی دادگاه ارائه كرد و با ناراحتی گفت: سال ۸۴ به عقد همسرم درآمدم و در این سال ها هیچ مشكلی با یكدیگر نداشتیم، از نظر فرهنگی، اعتقادی، مذهبی و اقتصادی در یك سطح بودیم، اما با بار دار شدن من یك باره همه چیز خراب شد و زندگی مان از هم پاشید.

این زن جوان در حالی كه بغض خود را پنهان می كرد ادامه داد: بعد از گذشت پنج سال از زندگی مان متوجه شدم كه باردارم و مانند هر زن دیگر این خبر را با همسرم در میان گذاشتم به این امید كه با شنیدن این خبر كه در آینده پدر خواهد شد، خوشحال شود، در صورتی كه تمام تصورات من از این قضیه اشتباه از آب درآمد و واكنش همسرم دور از انتظار من و هر مادر دیگری بود.

وی در پاسخ به پرسش قاضی مبنی بر این كه واكنش همسرتان دراین باره چه بود، عنوان كرد: زمانی كه او متوجه شد من باردار هستم، ابتدا با عصبانیت از من خواست فرزندم را از بین ببرم، زیرا او خواهان فرزند نبود، اما من با نظر او مخالفت كردم و همین مخالفت باعث شد، همسرم در ماه های اول بارداری ام خانه را ترك كند. چند هفته ی اول بعد از رفتنش امیدوار بودم كه برگردد، اما او در تمام دوران بارداری ام، من را تنها رها كرد و هیچ وقت متوجه نشدم كه كجا بوده است فقط با خانواده اش تماس می گرفت و سالم بودن خود را خبر می داد.

این زن جوان افزود: همه جا را به دنبال همسرم گشتم، اما او را پیدا نكردم تا این كه شش ماه از تولد دخترم می گذشت و یك باره بدون هیچ گونه اطلاعی آمد. زمانی كه دخترم را دید او را در آغوش كشید، گویی خود او نبوده است كه یك سال ما را به حال خودمان رها كرده است و اكنون پیدایش شده. هرچه از او پرسیدم كه در این مدت كجا بودی، جوابی نمی داد. ابتدا نمی خواستم با او همراه شوم و به منزل مشترك مان باز گردم، اما باز هم به خاطر دخترم با او همراه شدم.

این زن جوان خاطر نشان كرد: نمی دانم چرا وجود فرزندم، زندگی مان را از هم پاشید و نمی دانم چرا همسرم نمی خواست فرزندی داشته باشیم، در حالی كه اكنون دیوانه وار دخترم را دوست دارد.

وی بیان كرد: بعد از این كه همراه همسرم به منزل مشترك مان بازگشتیم، فكر كردم تمام مشكلات مان حل شده، اما باز هم اشتباه فكر كرده بودم، زیرا مشكلات جدید در انتظارمان بود. همسرم از من خواست همانند دو دوست به زندگی ادامه دهیم، نه مانند زن و شوهر، و باز هم دلیلی برای حرف خود نداشت، با وجود این قضیه باز هم قبول كردم به این امید كه زندگی مان به حالت اولیه ی خود بازگردد.

زن جوان كه ۳۰ سال بیشتر نداشت، در پایان بیان كرد: ابتدا برای گرفتن حق و حقوق خود خواستار طلاق بودم، اما اكنون همسرم خواستار جدایی است و من با همه ی مشكلات نمی خواهم دختر كوچكم، فرزند طلاق باشد.

شوهر این زن كه در دادگاه حضور داشت تمامی صحبت های همسرش را تایید كرد، اما در برابر سوال های قاضی سر به زیر می انداخت و سكوت می كرد.

به گزارش ایسنا، قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات زن جوان و درخواست مرد برای جدایی، حكم طلاق را صادر كرد.... / خبرگزارى ایسنا