سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

مادرانی که به دخترانشان حسادت می‌کنند



مادران خودشیفته ,حسادت مادر به دختر,حسادت مادر

داستان دخترانی که اسیر مادران خودشیفته می‌شوند، خیلی به هم شبیه است. یکی از آنها حسادتی است که مادر به دخترش دارد.

مادران سالم و نرمال به فرزندانشان افتخار کرده و دوست دارند شاهد پیشرفت آنها باشند. اما یک مادر خودشیفته دخترش را تهدیدی برای خودش می‌بیند. اگر توجه از روی مادر برداشته شده و به دختر معطوف شود، مطمئناً مورد تنبیه و سرکوفت از جانب مادر قرار خواهد گرفت. مادر ممکن است به دلایل مختلف به دختر خودش حسادت کند: بخاطر ظاهر او، جوانی‌اش، مسائل مادی، موفقیت‌هایش، تحصیلات و حتی رابطه دختر با پدرش. این حسادت برای دختر بسیار دشوار است و پیامی دوگانه برای او دارد: «سعی کن کارهایت را درست انجام بدی که مادرت به تو افتخار کنه اما نباید خیلی خوب کار کنی چون ممکنه به تو حسادت کنه.»

- سارا کوچکترین فرد خانواده است. می‌گوید که بیشتر نزدیکان او از جمله مادرش چاق هستند و اضافه وزن دارند. وقتی سارا ۲۲ ساله بود مادرش با عصبانیت همه لباس‌هایش را از کمدش بیرون و کف اتاق ریخته و داد زده که «چطور این سایز لباس‌ اندازه تو می‌شود؟ فکر می‌کنی کی هستی؟ تو حتماً سوءهاضمه داری باید ببرمت پیش دکتر.»

- فرانک می‌گوید، «مادرم همیشه می‌خواست که من زیبا به نظر برسم اما نه خیلی زیبا. من کمر باریک و زیبایی داشتم اما اگر کمربندی روی لباسم می‌بستم که کمرم را نمایان می‌کرد او همیشه دعوایم می‌کرد.»

- مریم با ناراحتی می‌گوید، «مامانم به من می‌گوید که زشتم این در حالی است که بیرون از خانه همه از زیبایی‌ام تعریف می‌کنند. »

بااینکه خیلی‌ها می‌گویند اینکه کسی به شما حسادت کند تجربه‌ای خوشایند و قوی است، در واقعیت مورد حسادت واقع شدن، مخصوصاً توسط مادر، واقعاً بد است. حس اعتماد به نفس دختر با انتقادات مداوم مادرش کاملاً تخریب می‌شود. خوبی او همیشه زیر سوال بوده و موفقیت‌هایش دست‌کم گرفته می‌شود. وقتی دختر می‌فهمد که مادرش به چه چیز او حسادت می‌کند، احساس بی‌ارزش بودن می‌کند. برای دختر واقعاً بی‌مفهوم است که مادرش این احساسات ناخوشایند را درمورد او داشته باشد. دختر نهایت تلاش خود را می‌کند که بفهمد ماجرا چیست و بخاطر همین ممکن است تصور کند که اشکال از خودش است.

برای دخترانی که مادرانی چنین حسود و خودشیفته دارند خیلی سخت است که درمورد حسادت مادر خودشان حرف بزنند و کنار آمدن با این موضوع هم برایشان خیلی سخت است.  آنها هیچوقت نمی‌توانند خوبی خودشان را به درستی ببینند تا بفهمند که حسادت مادرشان به چه دلیل است. درمقابل تصور می‌کنند که کار اشتباهی انجام داده‌اند که موجب چنین رفتاری از طرف مادرشان شده است. این موقعیت واقعاً موقعیت سختی برای دختر است و او را سردرگم خواهد کرد.

اما برای مادر چه اتفاقی می‌افتد؟ حسادت به مادری که فقدان اعتماد‌به‌نفس دارد، اجازه می‌دهد که موقتاً احساس بهتری نسبت به خود پیدا کند. وقتی او به دخترش حسادت کرده و بعد از او انتقاد کرده و بی‌ارزشش می‌کند، تهدیدی که به سمت اعتماد‌به‌نفس ضعیف خودش بوده است را از بین می‌برد. حسادت برای خودشیفتگان ابزاری بسیار قدرتمند است و می‌توانید این مسئله را در برخورد مادر با افراد دیگر هم ببینید. اما وقتی این رفتار متوجه دختر می‌شود، نوعی حس درماندگی و بی اعتمادی به خود ایجاد می‌کند. بااینکه حسادت مادر برای دختر به روش‌های مختلف ممکن است برای دختر مشکل‌شاز شود اما در زیر به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌کنیم.

اختلال در رشد طبیعی:
دختر جوان در زمان رشد مادر خود را نمونه‌ای از چیزی می‌بیند که باید به آن تبدیل شود. اگر همین مادر او را خوار و خفیف کند و به موفقیت‌هایش حسادت کند، دختر نه تنها سردرگم و گیج می‌شود، خیلی وقت‌ها هم دلسرد و ناامید شده و دست از تلاش برمی‌دارد. ازآنجاکه این وظیفه والدین است که هر مرحله از رشد بچه‌ها را با عشق، محبت، حمایت و تشویق کنترل کنند، دختر دچار خلائی می‌شود که توضیحی برای آن نمی‌بیند. بیشتر بچه‌های دوست دارند والدین خودشان را خوشنود و راضی کنند و اگر چنین پیام گیج‌کننده‌ای از طرف آنها درافت کنند، برایشان خیلی راحت‌تر خواهد بود که هیچ‌کاری انجام ندهند تا در معرض انتقاد آنها قرار نگیرند. پیام مادر به آنها این است، «اگر همان اول موفق نشدی، از آن کار دست بکش!»

اختلال در ارتباط با پدر:
بچه‌ها باید هم با پدر و هم با مادر خود رابطه سالمی داشته باشند اما اگر مادر به ارتباط دختر خود با پدرش حسادت کند، دختر باید چه کند؟ دختر دوست دارد هم پدر و هم مادرش او را دوست داشته باشند. او باید کدامشان را راضی کند؟ چطور باید این تعادل ظریف را برقرار کند؟ سوال پیچیده‌تر این است که پدر در چنین شرایطی چه باید بکند؟ معمولاً مردان در ارتباط با زنان خودشیفته سعی می‌کنند که به اندازه کافی به زن توجه کنند تا ارتباطشان حفظ شود. همین مسئله باعث می‌شود که نتوانند با دخترشان ارتباط برقرار کند و این موجب ایجاد فقدان ارتباط احساسی خوب با هر دو والدین در دختر می‌شود.

زنای با محارم:
شدیدترین موارد حسادت مادر-دختری در خانواده‌هایی دیده می‌شود که در آن زنای با محارم اتفاق می‌افتد. اگر پدر خانواده فرد آسیب‌رسان باشد و مادر به رابطه بین پدر و دختر حسادت کند، او هم آسیب‌رسان خواهد شد و دخترش را آن زن دیگری می‌بیند که دنبال شوهرش است. اما در بسیاری از موارد دیده شده، وقتی پدر آسیب‌رسان است، این اتفاق نمی‌افتد، درعوض مادر سمت بچه‌اش را می‌گیرد و فرد آسیب‌رسان ر ا رها می‌کند. اما گاهی حسادت در مادر دیده می‌شود که واقعاً دردآور است. در چنین مواقعی دختر نه تنها قربانی آزار جنسی است بلکه قربانی حسادت و نفرت مادر خود نیز می‌شود.

درد دوست نداشته شدن:
در کلیه موارد حسادت مادر نسبت به دختر، دختر تحت هیچ حمایتی قرار نمی‌گیرد. احساس خواهد کرد که کسی او را دوست نداشته و احساس تنهایی خواهد کرد. حسادت مثل خشمی است که می‌تواند به یک دختر در حال رشد به شدت آسیب بزند و برای کودک در هر سنی وحشت‌آور است.

با مرور تحقیقات و مطالعات مختلفی که روی این موضوع انجام گرفته است می‌بینیم که خیلی عقیده دارند که حسادت مادر به دختر چندان مسئله شایعی نیست و در بیشتر مواقع با سوءتعبیر همراه است. خیلی هم عقیده دارند که تا حدی نرمال و طبیعی است. بیشتر مادران وقتی دخترانشان در سن بلوغ و رشد هستند، نزدیک به سن یائسگی قرار دارند و بعضی می‌گویند که طبیعی است که بعضی مادران کمی حس حسادت پیدا کنند. خیی مهم است که درک کنید که این حس حسادت مسموم و مخرب که مادر خودشیفته احساس می‌کند به هیچ عنوان طبیعی نیست. بلکه بسیار مخرب بوده و دشواری که برای دختر ایجاد می‌شود این است که بفهمد چطور آن را تشخیص داده و با آن کنار بیاید.

یکی از شایع‌ترین الگوهایی که در چنین خانواده‌هایی وجود دارد مقایسه کردن مداوم با دیگران است. حسادت هم سر زشت خود را در بسیاری از موقعیت‌ها نمایان می‌کند. «خانواده ما در مقایسه با خانواده‌های دیگر چه وضعیتی دارد و آیا از دید دنیای بیرون به اندازه کافی خوب به نظر می‌آید؟» بچه‌ها در چنین خانواده‌هایی این را یاد می‌گیرند و تبدیل به بزرگسالانی می‌شوند که مدام نگران مقایسه هستند. اگر وضعیت شما هم همینطور است و توسط والدینی خودشیفته تربیت شده‌اید، بخشی از روند بهبودی شما این است که یاد بگیرید چطور با آن کنار آمده و برخورد کنید. مقابله با آن هیچ سودی برایتان نخواهد داشت. باید خودتان را از سردرگمی که دارید آسوده کنید و آن حسادت را همانطور که هست ببینید. برای این منظور باید بتوانید نقاط قوت و توانایی‌های خودتان را خوب بشناسید. به هیچ عنوان نباید کینه ورزی کنید چون وضعیتتان را بدتر خواهد کرد. این حسادت متعلق به شما نیست، بخشی از اختلال شخصیت یک مادر است.

روند ریکاوری به شما کمک می‌کند خودتان را طوری بشناسید که دیگر کسی نتواند آن را برایتان تعریف کند. مطمئن باشید که زمان و انرژی که برای این ریکاوری می‌گذارید ارزشش را خواهد داشت و هرچه کمکتان کند به زنی تبدیل شوید که مادرتان مانع از آن شده بود، احساس فوق‌العاده‌تری نسبت به خودتان پیدا خواهید کرد و زندگیتان لذت‌بخش‌تر خواهد شد.
منبع:مردمان

 


ویدیو مرتبط :
علیشمس....مادر..(تقدیم به مادرانی که فوت کردن)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

راهکارهایی برای حل حسادت، فرزند دوم



ورود نوزاد دوم به خانواده برای کودک اول، بحران بزرگی را به وجود می‌آورد. او که تا آن زمان مورد توجه والدین بوده‌است با آمدن نوزادی دیگر موقعیتش را در خطر می‌بیند و احساس ناخوشایندی پیدا می‌کند .



از یک طرف دوست دارد به او بپیوندد و از طرفی احساس می‌کند جایگاه خود را از دست داده است. حالا برادر یا خواهر جدید، مرکز توجه والدین شده است. پس روی تخت او می‌خوابد، او اصرار دارد شیشه شیر را در دهانش بگذارد، نوزاد را در بغل گرفته محکم می‌فشارد


حسادت

حسادت که در بین همه اقشار و طبقات اجتماعی و در همه سنین وجود دارد، یکی از رفتارهای شایع کودکان و نوجوانان است. نوع و میزان و شدت حسادت، به زمان و مکان و سن و جنس کودک بستگی دارد. درباره حسادت تعاریف متعددی ارائه شده است که به دو مورد آن اشاره می‌شود.


حسادت: واکنش کودک نسبت به از دست دادن محبت واقعی یا ذهنی والدین و نزدیکان که به صورت رفتارهای مزاحم بروز می‌کند.


تعریف دیگر حسادت: نوعی خشم یا ترس که از احساس حقارت و محرومیت یا اضطراب حاصل می‌شود.

گاهی اوقات حسادت خود را به صورت تغییر رفتار خود نشان می‌دهند. مثلا رختخواب خود را تر می‌کنند و یا به مکیدن شست خود مبادرت می‌ورزند و گاهی اوقات از خوردن غذا خودداری می‌کنند و یا از برخورد با اشیاء ترس نشان می‌دهند. از جمع، گوشه‌گیری و تظاهر به بی‌اعتنایی می‌کنند، با رقیب خود دشمنی و بدرفتاری می‌کنند و از شخص مورد علاقه دوری می‌کنند.

هدف بچه‌ه از اجرای این گونه اعمال، جلب توجه مادر و منحصر نمودن علاقه و محبت او نسبت به خویشتن است. در حقیقت آنها از این وسیله دفاعی برای برخورد با موقعیت نامطلوب استفاده می‌کنند. حسادت در میان بچه‌ها در سال‌های سوم و چهارم زندگی بیش از سایر اوقات است..

او را با مسئولیت نگهداری نوزاد درگیر کنید. از او بخواهید پوشک نوزاد را برایتان بیاورد. وقتی شما در اتاق نیستید او را سرگرم کند. هنگامی که نوزاد گریه می‌کند آرام به پشت نوزاد بزند و او را ساکت کند، اگر اصرار دارد نوزاد را در آغوش بگیرد با رعایت نکات ایمنی این اجازه را به او بدهید. این که کودک 5 ساله به نوزاد حسادت کند امری طبیعی است.

حسادت

او مجبور است شرایط جدیدی را تحمل کند. از این پس در هر آنچه داشته، باید با دیگری شریک شود. احساس او را درک کنید. اوقاتی را به او اختصاص دهید. حتی زمانی خیلی کوتاه او را در آغوش بگیرید. اگر عادت داشته روی زانوی شما بنشیند باز هم این امکان را در اختیارش قرار دهید. توصیه‌ای که به والدین می‌شود، این است که قبل از تولد فرزند دوم تمام مسائل را برای بچه‌ اول توضیح دهند و اثرات مثبت برادر و خواهر داشتن و اثرات منفی تنهایی را برایش بیان کنند. از طرف دیگر بعد از تولد فرزند دوم این مساله را رعایت کنند که تمام حواس‌ها و ذهن‌ها عطف به بچه دوم نشود و در تمام کارها از بچه اول کمک گرفته و آن را در بزرگ کردن بچه دخیل کنند.

اهمیت دادن به کودک و نظرخواهی از او ،این احساس را در کودک به وجود می‌آورد که هنوز برای خانواده‌اش عزیز و محترم است و احساس بزرگی می‌کند. برای کودکی که به نوزاد جدید و حسادت می‌کند راه‌های زیر را پیشنهاد می‌کنیم:

1) او را در فعالیت‌های مربوط به شیرخوار شرکت دهید تا احساس طرد شدن نکند.

2) رفتارهای مناسب کودک را تشویق کنید؛ مثلا بگویید از این که در عوض کردن لباس کوچولو به من کمک کردی متشکرم. تو خیلی خوب کمک می‌کنی.

3) به او یاد بدهید چگونه نوزاد را بغل کند و در طول روز به او اجازه بدهید نوزاد را در آغوش بگیرد.

4) واکنش‌های نوزاد را برایش توصیف کنید، مثلا بگویید: او دوست دارد تو به آرامی با او رفتار کنی.این توضیحات موجب بهتر شدن روابط بین آنان و لذت بردن از وجود یکدیگر خواهد شد.

5) به علاوه زمانی که خانواده و بستگان شما فرزند جدید را ملاقات می‌کنند به آنها یادآوری کنید که به کودک بزرگتر نیز توجه کنند.

6) زمانی را در طول روز به کودک اختصاص دهید و حتی سعی کنید چند دقیقه با او تنها باشید. احساس خود را به کودک نشان دهید و به او بگویید که دوستش دارید تا او نیز احساسات خود را برای شما بیان کند.

کودک بایستی بفهمد که آسیب رساندن به نوزاد پذیرفتنی نیست و با انضباط خاصی با او برخورد خواهد شد. در صورتی که با رعایت نکات گفته شده، همچنان با کودک خود درباره فرزند جدید مشکل دارید، بهتر است از مشاوران روان‌پزشک و یا روان‌شناس کودک بهره بگیرد