سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

ماجرای تشویش یک زن



تشویش یک زن, زندگی موفق, وسواس فکری

اگر این مرد همسر من باشد چه؟ شب و روز زندگی ام شده گریه و خیالات و وسواس فکری. همسرم هم متوجه تغییر رفتارم شده ولی حتی نمی توانم بگویم که دردم چیست؟ و واقعا این همه فشار روحی مرا از پای درآورده است.....

ما پنج خواهر و سه برادر هستیم. تقریبا بین خواهر بزرگم که 35 سال دارد با خواهر کوچکم که فرزند آخر است و به اندازه کافی لوس هم بار آمده، 15 سال اختلاف سنی وجود دارد.

همه ما یکی یکی و به نوبت ازدواج کردیم و زندگی خوبی هم داریم.

خواهرکوچکترم هم اخیرا ازدواج کرده و زندگی موفقی دارد. ظاهر امر نشان می دهد که مشکلی نیست اما یک موضوعی پیش آمده که شدیدا خواب و خوراک را از من گرفته و ...

کوچکترین خواهرم بنا بر این که فرزند آخر است و همیشه مورد توجه زیاد بوده و طبیعتا خیلی لوس بار آمده.. همه جا کودکانه صحبت می کند، هر طور دوست دارد لباس می پوشد، با همسران ما خواهرها خوش و بش می کند، خیال می کند همه جای پدر و برادرانش هستند، با همه زود اخت می شود و در نتیجه درمقابل همسران ما هم که عمدتا اختلاف سنی زیادی با آنها دارد ، همین رفتارها را ادامه می دهد.

البته چند بار به خاطر نزدیک شدن زیاد همسرم با خواهرم ناراحت شدم و واکنش جدی به همسرم نشان دادم که احساس کردم همسرم واقعا احساس خطر کرد و رفتارش را اصلاح کرد.

اما اخیرا خواهرم از یکی از دامادها پولی قرض گرفته بود که البته ما نمی دانیم این قرض از چه کسی بوده(حتی همسرش). وقتی خواهرم نمی تواند این پول را سر موعد مقرر پس بدهد در مقابل این داماد از وی درخواست ارتباط می کند  و ..

وقتی خواهرم نگران و مشوش این رویداد را برای من تعریف کرد به شدت به هم ریختم و او را قسم دادم که چه کسی این پیشنهاد را داده. البته خواهرم اسمی غیر از همسر من را عنوان کرد اما از آن روز به بعد دایما در این افکار منفی غوطه ورم که شاید خواهرم خواسته زندگی من به هم نخورد  و ..

اگر این مرد همسر من باشد چه؟ شب و روز زندگی ام شده گریه و خیالات و وسواس فکری. همسرم هم متوجه تغییر رفتارم شده ولی حتی نمی توانم بگویم که دردم چیست؟ و واقعا این همه فشار روحی مرا از پای درآورده است.....

این هم یک رویداد دیگر از سلسله اتفاقاتی است که ذهن من را خیلی به خود مشغول کرده و اکثر اوقات به این فکر می کنم که چه عاملی باعث بروز این تغییر و تحولات در جریان ارتباطات خانوادگی شده است؟

در جامعه اسلامی و بنا به قانون الهی حجاب باعث می شود که نه تنها زنان بلکه مردان هم در جامعه حفظ شده و در حقیقت حفظ حجاب از طرف زن تضمین کننده تقوای جامعه است

البته به نتایجی رسیده ام و تصور می کنم چهار عامل عمده در بروز این مشکلات نقش اساسی دارد:

1-تربیت نادرست والدین به خصوص نقش تربیتی ضعیف مادر در مقابل دختر و نقش تربیتی ضعیف پدر در برابر پسر. مادر داستان ما احتمالا هیچگاه به دخترش تذکر نداده که متناسب با سن و سالش رفتار کند و شوهر خواهران را هم در زمره مردان نامحرم دیگر قرار دهد نه اینکه با آنها همانطور رفتار کند که مثلا با برادرش ارتباط دارد.

2- ارتباطات بیش از حد نزدیک و در هم تنیده یا در اصطلاح ساده تر اختلاط زن و مرد حتی در محیطهای خانوادگی بسیار نزدیک
 
3-عدم رعایت حجاب(چه ظاهری، چه گفتاری و چه رفتاری) در میان زنان و مردان. شما که خواننده این واقعه بودید در ذهن تان این خانم را چگونه تصویر کرده اید؟ قطعا یک خانم با حجاب کافی(چه چادر، چه مانتو و چه حجابی که حداقلها در آن رعایت شود، تصویری از خود در میان نامحرمان ارایه نمی دهد که یک مرد آن هم مردی از نزدیکان به خود جسارت و جرات ارتباط نامشروع دهد و صد البته نگاههای آلوده این مرد را هم از یاد نبرید که احتمالا لحظه ای هم  به فکر کنترل خود نبوده است.

4- ضعف در کنترل نگاه و سست ایمانی و بی ارادگی مرد یا حتی مردان این واقعه که حتی نتوانستند یک ارتباط خانوادگی نزدیک را درست مدیریت کنند نیز شکی نیست. مسلما دختر ماجرای ما تربیت و رفتار نادرستی داشته اما از طرف دیگر مردان این ماجرا نیز اوضاع تربیتی و اخلاقی بسیار نامناسبی داشته اند.

تشویش یک زن, زندگی موفق, وسواس فکری

******


در این یادداشت قصد داریم بیشتر به جنبه های تربیتی(تربیت دختران) بپردازیم. اینکه چگونه می شود نسلی با حیا تربیت کرد تا  در آینده دچار معضلات جدی نشود و البته برای دیگران هم معضل ایجاد نکند.

شاید باید عقیده  برخی از صاحب نظران فرهنگی را پذیرفت که ایجاد تغییر در نسل سی و چند ساله یا حتی بیست و چند ساله ما سخت باشد.

 سخت است که به یک خانم مثلا 30 ساله بخواهیم از ابتدا اهمیت و ارزش و الفبای حجاب را بیاموزیم؛ که البته این امر ممکن است اما نیازمند اقدامات بسیار تخصصی و برنامه ریزی فرهنگی دقیق است.

شاید اگر بخشی از نگرانی هایمان را به نسل نوظهور فعلی یعنی کودکان و نوجوانان معطوف کنیم،  بتوانیم به آینده ای روشن تر امیدوار باشیم.

اسلام به استواری بنیان خانواده بسیار اهمیت می دهد  و با وضع قوانین مختلف سعی دارد که بر این استحکام بیفزاید. از آنجا که زن و مرد دارای تفاوتهای جسمانی هستند و چون جسم بر روح اثر می گذارد، موجب تفاوتهای روحی و روانی زن و مرد می شود لذا این تفاوتها باید در ارایه قانون برای ایشان  مورد نظر قرار گیرد.

در روابط زن و مرد میزان ثمر پذیری مرد از زن بیشتر است و توان اثر گذاری زن از مرد بیشتر. در جامعه اسلامی و بنا به قانون الهی حجاب باعث می شود که نه تنها زنان بلکه مردان هم در جامعه حفظ شده و در حقیقت حفظ حجاب از طرف زن تضمین کننده تقوای جامعه است.

البته بیان این مطالب مسلما برای کودکان که باید از همان کودکی تحت آموزشهای اسلامی قرار گیرند بسیار سخت است اما می توان با روشی ملموس تر به آموزش حجاب به دختران پرداخت.

مادر به دخترت در کودکی یاد بده  که:
** بعضی احکام و قوانین مانند واکسن عمل میکند تا کل جامعه سالم بماند و بیمار نشود. قبل از نزول قرآن زنان بی حجاب از طرف برخی مردان آزار و اذیت می شدند ولی وقتی با نزول آیات، زنان باحجاب شدند بساط این آزارها برچیده شد و هر چه زنی حجاب کامل تری داشت، همه متوجه می شدند که از خانواده اصیل تری است.

** همیشه آنچه که ارزشمندتر و مهم تر است در حفاظ و پوشش است. مثل مروارید در صدف، قلب در قفسه سینه، مغز در جمجمه و ... پس وجود زنان آن قدر ارزشمند است که خداوند دستور داده پوششی داشته باشند تا از نگاه و آزار برخی مردان در امان باشند.

** اصلا تو بگو. با ادب بهتر است یا بی ادب، با تربیت بهتر است یا بی تربیت؟همیشه اینکه چیز مثبتی داشته باشیم ارزشمندتر از نداشتن آن است.

** در مقابل کاری که ما انجام می دهیم؛ پاداش می گیرم و خداوند خودش گفته که اگر  کاری را برای من انجام دهید دنیا و آخرت شما را تضمین می کنم و هر چه این کار سخت تر باشد پاداشش در بهشت بیشتر است.

** حجاب فقط پوشش ظاهر نیست و شامل طرز راه رفتن و طرز رفتار و  خندیدن و .. هم می شود.

البته صحبتهای ما هنوز تمام نشده. تصور نکنید فقط می خواهیم تقصیر این ماجراها را به گردن زنان و دختران یا مادران آنها بیندازیم. قطعا هر یک از این رویدادها طرف مقابلی یعنی یک مرد را هم دارد که در جای خود به بررسی آن هم می پردازیم.
منبع: تبیان

 


ویدیو مرتبط :
ماجرای یک زن وسواسی و یک زن عصبی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ماجرای هوسرانی های زن جوان، با نابودی خانواده پایان یافت



 هوسرانی,هوسرانی زن,اخبار حوادث,حوادث روز ایران

 

ماجرای هوسرانی های زن جوان، با نابودی خانواده پایان یافت

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

كارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت با دستگیری چهارتن از عاملان جنایت تلو توانستند قاتلان اجاره ای این قتل خونین را دستگیر كنند.

به گزارش انتخاب به نقل از ایسنا، ماموران كلانتری ۱۴۴ جوادیه تهرانپارس در ۱۷ تیرماه سال ۸۹ از طریق دریافت پیام از مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰، درجریان كشف یک فقره جسد در جاده تلو قرار گرفتند.

 

با حضور مأموران کلانتری در محل و تأیید خبر کشف جسد، موضوع به قاضی کشیک ویژه قتل و پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد كه با حضور قاضی و عوامل بررسی صحنه جرم اداره دهم ویژه قتل و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ و انجام بررسی های تخصصی مشخص شد که جسد متعلق به فردی حدودا ۴۰ ـ ۳۵ ساله است که احتمالا به علت انسداد مجاری تنفسی به قتل رسیده و توسط متهم یا متهمان به قتل در محل کشف جسد، رها شده است.

 

با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران، پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. با توجه به نبود هرگونه مدارک شناسایی به همراه مقتول، کارآگاهان شناسایی هویت مقتول را در دستور کار خود قرار دادند که با انجام تحقیقات و بررسی پرونده های فقدانی موفق به شناسایی هویت جسد به نام «ابراهیم . م» ۴۰ ساله شدند.

 

با شناسایی هویت جسد و دعوت از اعضای خانواده مقتول، همسر مقتول به نام «ستاره . ف» ۳۲ ساله با مراجعه به اداره دهم، در اظهارات اولیه خود به کارآگاهان گفت: همسرم هر روز ساعت ۰۶:۱۵ منزل را به قصد محل کارش ترک می کرد تا اینکه در روز حادثه از طریق تماس با محل کارش متوجه غیبت وی در سرکار شدم و در طول این چند روز نیز، در بیمارستان ها و کلانتری های تهران به دنبال او می گشتم.

 

کارآگاهان در تحقیقات دریافتند كه مقتول با هیچ کس اختلاف مالی یا مشکل شخصی نداشته بنابراین تحقیقات از اعضای خانواده مقتول را در دستور کار خود قرار داده و اطلاع پیدا کردند که جوانی ۳۶ ساله به نام «فرزاد»، با همسر مقتول در ارتباط است.

 

با توجه به دلایل و مدارک بدست آمده از آشنایی و ارتباط «فرزاد» با همسر مقتول، کارآگاهان با شناسایی محل کار وی در میدان «پروین» منطقه تهرانپارس، به تحقیق از وی پرداخته اما وی در اظهارات اولیه منکر هرگونه آشنایی با ستاره شد که با ادامه تحقیقات و ارائه دلایل غیرقابل انکار وی در اظهارات جدید خود آشنایی با ستاره را قبول کرده اما مدعی شد که تنها در زمینه خرید و فروش تلفن همراه با وی ارتباط داشته است.

 

با توجه به تناقضات موجود در اظهارات «فرزاد» وی بازداشت و تحقیقات برای شناسایی هرگونه احتمال ارتباط وی با جنایت، در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت که سرانجام پس از چندین روز فرزاد لب به اعتراف گشود و در اعترافات اولیه مدعی شد: در روز حادثه، ستاره با او تماس گرفت و عنوان کرد که همسرش توسط شخصی که به او پول پرداخت کرده ، به قتل رسیده است.

 

با توجه به اعترافات فرزاد، کارآگاهان ستاره را نیز دستگیر و به اداره دهم انتقال دادند كه ستاره در تحقیقات منکر هرگونه مشارکت یا دخالت در قتل همسرش شد اما پس از اطلاع از اعتراف فرزاد، به ناچار لب به اعتراف گشود و به نقش خود در ارتکاب جنایت اعتراف اما در ادامه مدعی شد که شخصا هیچ آشنایی و شناختی از عاملان اصلی قتل نداشته و فرزاد یک مجرم سابقه دار به نام «کامران» را به وی معرفی کرده است.

 

ستاره در ادامه اعترافات خود عنوان كرد كه حدود هشت سال پیش با «فرزاد»آشنا شدم و در این چند سال، وی علاقه زیادی به من نشان می داد و من نیز به وی علاقه پیدا کردم و من قصد داشتم تا با متاركه از شوهرم، با فرزاد ازدواج كنم اما او می گفت که اگر طلاق بگیری با تو ازدواج نخواهم کرد؛ مدت یكسال بود كه او به من اصرار می كرد تا همسرم را از میان برداریم تا اینکه فرزاد پیشنهاد کرد که به «کامران . ح» که خلافکار هم بود، پول بدهیم تا کار شوهرم را تمام کند که فرزاد پول قاتل را فراهم كرد و مدت هشت ماه زمان برد تا کامران راضی شود تا همسرم را به قتل برساند، با كامران هماهنگ کردم که زمانی که همسرم از خانه خارج می شود او را به عنوان مسافر سوار کند و او را بكشد. كامران در ابتدا پیشنهاد كرد كه همسرم را داخل خانه خفه كند اما من به دلیل این كه ممكن بود دخترم بیدار شود قبول نكردم.

 

کارآگاهان با شناسایی هویت قاتل ۳۶ساله اجاره ای به عنوان یکی از مجرمان سابقه دار در زمینه زورگیری، موادمخدر و سرقت، مخفی گاه او را در منطفه حكیمیه شناسایی كردند اما متوجه شدن كه «کامران» متواری است كه سرانجام این متهم در فروردین ماه سال ۹۱ در حین ارتکاب به سرقت خودرو توسط مأموران کلانتری ۲۰۷ پردیس دستگیر شد و با انجام هماهنگی های قضایی، متهم در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

 

با آغاز تحقیقات از کامران وی منکر هرگونه ارتکاب جنایت شد اما به ناچار و پس از مواجهه حضوری با دیگر متهمان پرونده، به ناچار لب به اعتراف گشود و ضمن معرفی همدست خود به نام «اصغر . ر» ۳۲ ساله در اعترافات اولیه خود به کارآگاهان گفت: زمانی که پیشنهاد قتل از سوی همسر مقتول به من داده شد، آن را قبول نکردم اما با اصرار فراوان همسر مقتول و پیشنهاد پرداخت پول، سرانجام پس از هشت ماه قبول کردم تا با همدستی یکی از دوستانم به هویت اصغر این کار را انجام دهم. کامران در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: پس از قبول پیشنهاد همسر مقتول برای کشتن مقتول، به همراه یکی از دوستانم در شب قبل از حادثه، اقدام به مصرف شیشه و کراک کرده و با یک دستگاه پراید مشکی به سر کوچه محل سکونت مقتول رفته تا اینکه همسر مقتول به ما اطلاع داد که همسرش از خانه خارج شده؛ پس از آن، با استفاده از تصویر مقتول او را شناسایی کرده و به عنوان مسافر او را سواركردیم.

 

متهم به قتل در ادامه گفت: در حالی که او در صندلی کنار راننده و اصغر نیز در صندلی عقب نشسته بود شروع به حرکت به سمت خیابان دماوند کرده سپس از مسیر اصلی خارج شده و در یک خیابان خلوت توقف کردیم؛ در همین لحظه اصغر طناب را به دور گردن مقتول انداخت و از آنجائی که مقتول بسیار قوی هیکل بود و مقاومت زیادی می کرد، با کمک یکدیگر آنقدر طناب را به دو گردن او فشار داده و آن را نگهداشتیم که خفه شد و پس از اطمینان از کشته شدن مقتول، جنازه اش را به جاده تلو برده و رها کردیم و برای آن که به ستاره اطمینان دهیم که کار را انجام دهیم، گوشی تلفن همراه و ساعت مچی مقتول را به وی نشان داده تا او از مرگ همسرش اطمینان پیدا کند.

 

با شناسایی هویت اصغر، کارآگاهان با بهره گیری از اطلاعات بدست آمده از کامران موفق به شناسایی محل های تردد اصغر در منطقه خاک سفید و سه راه تهرانپارس شدند و این دو منطقه را تحت مراقبت قرار دادند و سرانجام او به همراه یک دستگاه پراید سفید رنگ مورد شناسایی و توسط کارآگاهان اداره دهم دستگیر شد.

 

با انتقال اصغر به اداره دهم و آغاز تحقیقات، وی نیز به ناچار لب به اعتراف گشود و در اعترافات خود عنوان کرد که به اصرار کامران و به علت اعتیاد شدید به مصرف موادمخدر، قبول کرده تا در ارتکاب این جنایت مشارکت داشته باشد و پس از ارتکاب جنایت نیز تنها مبلغ ۵۰ هزار تومان به او داده شده و قرار بوده تا پول بیشتری تا بعدازظهر همان روز جنایت به او پرداخت شود، اما پس از آن پولی دریافت نکرده است. به گزارش ایسنا، سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: هر چهارمتهم این پرونده، با دستور قضایی در بازداشت موقت به سر می برند و بررسی صحت اعترافات متهمان و همچنین انجام تحقیقات تکمیلی درباره این پرونده، در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است/انتخاب