سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

لذت بردن‌های خطرناک مجردها!



لذت بردن‌های خطرناک,جوانان مجرد, دوران مجردی

مجردها چه کسانی هستند؟ آیا  آنها عده‌ای آدم عجیب و غریب با احتمال بالای ارتکاب جرم و جنایت هستند؟! نه! این‌طور نیست که اگر این باشد بالغ بر 24میلیون نفر از جمعیت کشور زیر سؤالند!

 مشکل از آنجا آغاز می‌شود که عده زیادی از مردم دوران مجردی را به‌عنوان دوره‌ای که ناگزیر، تمام افراد جامعه باید از آن گذر کنند، نپذیرفته‌اند و نگاه نگران و قضاوتگر جامعه نسبت به دوران مجردی چنان نگاه تیز و برنده‌ای است که تقریبا غیرممکن است بتوانید بدون اینکه خراش بردارید از کنار آن بگذرید.

حالا سؤال اینجاست که باتوجه به این شرایط و زمینه‌های عرفی موجود، به‌طور کلی چه خطراتی جوانان مجرد و به‌خصوص مجردهایی که در خانه‌های مجردی زندگی می‌کنند را تهدید می‌کند؟ شاید با جواب دادن به این سؤالات ذهن جامعه هم نسبت به آنچه در زندگی مجردی جوانان در جریان است، روشن شود اما این مطلب با کمال احترام تقدیم می‌شود به جوانان مجردی که می‌خواهند بدانند چه خطرهایی در کمین این دوره از زندگی‌شان است.

بزرگ‌ترین خطر بی‌پولی است!
نرخ بیکاری درایران بالای 25درصد است در این شرایط خیلی چیزهای بد هست مثلا کلافگی، نگرانی، اضطراب، ناامیدی و بسیاری از اختلالات روحی و روانی متنوع! بنابراین یکی از خطرات برای جوانان مجرد قرار گرفتن در موقعیت‌هایی است که پس اندازشان را بر باد می‌دهد.اقدام به ترک زندگی با خانواده بدون پیش‌بینی دقیق هزینه‌های زندگی مجردی هم خطر بزرگی است.

وقتی می‌خواهید به‌طور مستقل زندگی کنید باید شغل خوب و پس‌انداز خوب یا لااقل عادت به قناعت داشته باشید، در غیر این صورت از چاله به چاه خواهید افتاد و برای جبران بی‌پولی‌تان در بحران‌های بسیار بد و پیچیده گرفتار خواهید شد پس به‌طور کلی رفت‌وآمد با افرادی که به ولخرجی وادارتان می‌کنند یا برای‌تان هزینه می‌تراشند، خطری جدی است و به‌نظر می‌رسد که اگر دوستان کاملا مقتصد داشته باشید بی‌خطرتر است.

خطر! ممکن است یک روز هذیان اشتراکی بگویید!
می‌گویند در روانشناسی بیماری به‌نام هذیان اشتراکی هست، به این معنی که همنشینی مداوم با کسی که دارای اختلال جدی روحی و روانی است، می‌تواند شما را هم گرفتار کند و به هذیان بیندازد، بنابراین اگر جوانی از خانواده جدا شده تا برای خودش زندگی کند باید در انتخاب دوستان صمیمی و همراهانش دقیق و سختگیر باشد.

 یک گروه از دوستانی که می‌توانند برای مجردها به‌طور جدی، خطر و دردسر درست کنند، آنهایی هستند که  باورهای غلط بنیادین دارند به‌عنوان مثال در ارتباط با فرد غیرهمجنس، عده‌ای از افراد دارای این باور هستند که ازدواج علاقه‌شان را به فرد مقابل‌شان کم می‌کند برای همین از ابتدای برقراری رابطه با جوان مجرد، این تعهد را بین خودشان ایجاد می‌کنند که به هیچ‌عنوان ازدواج نکنند و این باور را طی زمان تقویت می‌کنند. همین می‌شود که بعد از گذشت سال‌ها از یک رابطه عاطفی هیچ اتفاقی در آن نمی‌افتد و منجر به تشکیل خانواده نمی‌شود که هیچ، ترس از ازدواج را هم ایجاد می‌کند که آسیب‌زاست.

 بعضی افراد هم هویت فریبنده دارند و به‌صورت مرضی به شخص مقابل می‌چسبند و بسیار وابسته‌اند، باید از این افراد هم بدون هیچ تردیدی دوری کرد چون می‌توانند فرد مجرد را به‌صورت شبانه‌روزی درگیر خود کنند و او را به طور جدی از زندگی عقب بیندازند.

هر چیزی که ازدواج را به تاخیر بیندازد خطرناک است؟
آمار نشان می‌دهد اختلالات شخصیتی بین مردان متاهل از مردان مجرد کمتر دیده می‌شود و حتی خطر اقدام به خودکشی بین مردان مجرد بالاتر از مردان متاهل است پس اگر مرد هستید و مجرد هر مسئله‌ای که ازدواج را برای شما به تاخیر بیندازد یک‌جورهایی برای‌تان خطرناک است!

حالا چه چیزهایی ازدواج را به تاخیر می‌اندازند؟ به جز بی‌پولی و حواشی آن که همه می‌دانیم دوستی‌های اینترنتی و وقت‌گذرانی در دنیای مجازی که یک‌جورهایی نیاز به ارتباط رودررو با افراد را از بین می‌برد، می‌تواند جزء اولین و به‌روزترین موانع ازدواج باشد. پس اگر صبح تا شب از سر بیکاری یا بی‌پولی به جهان مجازی پناه برده‌اید، یادتان باشد در جریان واقعی زندگی خطری شما را تهدید می‌کند و آن دنیای پر و پیمان مجازی است که هرچند، وقت و تنهایی‌تان را پر می‌کند اما نیازهای واقعی شما را برطرف نمی‌کند.

لذت بردن‌های خطرناک,جوانان مجرد, دوران مجردی

دقت کن کجا می‌روی؟
رفت و آمد با همسایه‌ها و گرم گرفتن با آنها  اگر درست مدیریت نشود جزحاشیه و کنجکاوی‌های آزاردهنده چیزی ندارد پس باید به مجردها توصیه کرد «تا حد ممکن از اعتماد به غریبه‌ها و راه دادن آنها به حریم خانه‌تان پرهیز کنید، این پرهیز هر چند دور و برتان را خالی می‌کند اما از آن طرف حرف و حدیثش هم کمتر است.

برای روزگار بیماری‌تان هم روی انسانیت راننده آژانسی که شما را به مرکز درمانی می‌رساند، حساب کنید.» مجردها می‌گویند از بیشتر همسایگان آزار و کنجکاوی و حاشیه‌های غیرقابل پیش‌بینی دیده‌اند تا کمک! و البته این جای بسی تاسف است که باید بگوییم گاهی همسایگان نامتعادل، حسود و کنجکاو، خطرناک‌ترین دشمنان افراد مجردی هستند که تنها زندگی می‌کنند.

روانشناسان می‌گویند: افرادی که به‌صورت آنی و لحظه‌ای تصمیم می‌گیرند و نمی‌توانند لذت بردن را به تاخیر بیندازند افراد خطرناکی هستند. همه ما می‌دانیم معمولا در دوران نوجوانی و جوانی افراد براساس واقعیت‌ها حرکت نمی‌کنند و بیشتر تحت‌تاثیر عواطف و نیازها هستند. دوستانی که دائم دنبال پیدا کردن راهی برای خوشگذرانی بیشتر هستند و جوان مجرد را برای آن تشویق می‌کنند خطراتی در کمین هستند! لذت‌گرایی می‌تواند منجر به اعتیاد یا روابط جنسی خطرناک شود پس افراد لذت‌گرا، بی‌بند و بار و خوشگذران به‌دلیل ایجاد زمینه‌های بی‌اخلاقی یا موقعیت‌های پیش‌بینی نشده، خطرناک هستند.

دوستان خطرناک نقش بولدوزر را بازی می‌کنند!
باتوجه به تاثیر زیاد و گریز ناپذیر دوستان بر جوانان مجرد چند دسته از خطرناک‌ترین دوستان برای این افراد را می‌شود این‌طور معرفی کرد: دوستان خودشیفته، بی‌بندوبار، دارای سوءظن یا بی‌ثباتی خلق‌وخو می‌توانند در تخریب روح و روان افراد مجرد نقش بولدوزر بازی کنند، چون بعد از جدا شدن از خانواده وضعیت روحی و روانی دوستان نزدیک فرد، بدون شک در وضعیت عاطفی و روانی‌اش بسیار موثر است.

نشست و برخاست با آدم‌های ناامید و افسرده هم می‌تواند مجردها را بعد از گذشت مدتی به درد آنها مبتلا کند به‌طوری‌که فرد مجرد گاهی از دوست یا همخانه بیمارش، بیمارتر می‌شود. و اما در پایان خطری در حد بمب اتم افرادی را که دوستان حسود دارند، تهدید می‌کند. برعکسش هم هست اگر کسی باشد که فرد مجرد نسبت به او حس حسادت دارد باید زودتر قید ارتباطش را بزند چون حسادت یک آسیب روانی است که می‌تواند در مدت زمان طولانی به جای انگیزه‌بخشی برای تلاش بیشتر، افراد را فلج کند و به حاشیه بکشد.

برداشت‌های اشتباه  دیگران و یک دنیا خطر!
دکتر حامد محمدی کنگرانی روانپزشک به‌عنوان متخصصی که به‌طور مداوم با جوانان مجرد و آسیب‌های روانی که با آن درگیرند ارتباط دارد، می‌گوید:

«آنچه روی جوانان مجرد آثار تخریبی روحی و روانی دارد و به واقع خطرناک است بی‌پولی یا ناامنی از طرف دزدان و بزهکاران نیست بلکه تحمل فشار نگاه عیب‌جوی جامعه به‌طور مداوم است. بزرگترها باید بدانند هر کسی که به‌عنوان فرد مجرد و تنها زندگی می‌کند از سر خوشگذرانی و بیکاری این نوع زندگی را انتخاب نکرده است. بسیاری از زنان و مردان مجرد به‌دلیل طلاق یا فوت همسران، دانشجو بودن در شهرهایی غیر از محل سکونت خانواده‌شان یا جبر خانواده‌ای که نمی‌تواند به لحاظ مالی پذیرای‌شان باشد یا خودش نابهنجار است، به ناچار زندگی مجردی دارند. پس آن پیش‌فرض اشتباه که هرکس زندگی مجردی دارد لاابالی و خوشگذران است، قضاوت بسیار نادرستی است که صدمات زیادی برای افرادی که به‌صورت مجرد زندگی می‌کنند به‌همراه دارد.

آنچه برای جوانان مجرد یک تهدید روانی جدی است، در بسیاری از مواقع از دل جامعه و باورها و قضاوت‌های نادرستش بیرون می‌آید و گاهی این احساس عدم امنیت روانی از طرف همسایگان و حتی مغازه‌دارها و افرادی که در ارتباط مداوم با این قشر هستند، فشار مضاعفی را برای آنهایی که به‌ناچار یا خودخواسته از سیستم‌های حمایتی عاطفی و مالی خانواده محرومند به همراه دارد. حالا وقت آن رسیده که برای تصحیح این نگاه آسیب‌زا تلاش کنیم و با رویکرد حمایت‌گر نسبت به جوانان مجرد آنها را در برابر خطرات محافظت کنیم نه اینکه خودمان برای سلامت روانی‌شان «خطرجدی» باشیم.
منبع:مجله زندگی ایده آل

 


ویدیو مرتبط :
راه از بین بردن شهوت جنسی برای مجردها به روایت معصومین

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

لذت بردن از زندگی با عینک خوشبینی



 

 

لذت بردن از زندگی با عینک خوشبینی

 

مثبت اندیشی به معنای آن است که تصور خوبی از خود داشته باشیم نه آ ن که همواره خود را سرزنش کنیم. مثبت اندیش بودن یعنی نیک اندیشیدن درباره دیگران و با آنان به صورت مثبت برخورد کردن.

 

این واژه به معنای نادیده گرفتن کاستی ها، انتقاد نکردن و عدم تلاش در جهت بهبود آنها نیست، بلکه به معنای دیدن واقعیت و برنامه ریزی دقیق، هدفمند و امیدوارانه برای تغییر آن است. معمولا افراد مثبت اندیش در یک موقعیت ثابت ارتباطی، بیشترین لذت را می برند و اثربخش ترین ارتباط را برقرار می کنند.

 

مثبت اندیشان چشم و گوش و حواس خود را در راستای خوبی ها، حسن ها، نقاط قوت، زیبایی ها، توانایی ها، تشویق ها و پیدا کردن راه حل ها به کار می گیرند. این افراد امیدوار به آینده، پرتلاش، خلاق، فعال و شاد، پرانرژی و حمایت کننده اند، برخلاف افراد منفی نگر که تمام حواس خود را در راستای اشکالات، ایرادها، کاستی ها و ضعف ها به کار می گیرند و منفعل، غمگین، بدبین، شکاک، دو دل، کم انرژی و افسرده اند. افراد منفی هیچ گاه نمی توانند ارتباط موثری با دیگران برقرار کنند و از ارتباطشان لذت ببرند.

 

● افکار منفی را حذف کنید

 

نخستین گام در دستیابی به قدرت تفکر مثبت، درک صحیح افکار منفی و آموختن شیوه حذف آنهاست. اگر پیوسته در ذهن خود افکار منفی را بپرورانید، قطعا از طول عمرتان کاسته می شود، روابطتان با دیگران توام با هراس خواهد بود و بر مشکلاتتان اضافه می شود. علاوه بر این، نشاط را در پدیده های پیرامونتان درک نخواهید کرد. تفکر منفی، منفی بافی را تقویت می کند و بر دشواری های زندگی می افزاید. از طرفی آلودگی های فکری که از کاربرد ناشیانه احساسات نشات می گیرد، احساس ناخوشی و افسردگی را در ما ایجاد می کنند. ما برای دور شدن از افکار منفی، باید بیاموزیم که چگونه این افکار آلوده را از ذهن و جسم خود پاک کنیم و نیروهای تفکر مثبت را از آنها بیرون بکشیم.

 

به طور کلی ۸ نوع آلودگی فکری متداول وجود دارد که بر همه انسان ها تاثیر می گذارد. این آلودگی ها شامل غبطه، حسد، طمع، خشم، شهوت، خودپسندی، افکار و اعمال نسنجیده و خودخواهی است. این آلودگی ها موجب پیدایش انواع افسردگی ها می شود که بر سلامت جسمی، احساسی و معنوی ما تاثیر منفی می گذارد. اگر این آلودگی ها را به طور دائم تجربه کنیم، فعالیت های مغزمان تحت تاثیر آنها قرار می گیرد. این هشت آلودگی فکری، مسیرهایی میان ذهن و جسم پدید می آورند که زیانبار است. می توانند رنج، بدشانسی و بیماری های جسمی و روانی را پدید آورند. برای پیدا کردن منشأ هر بیماری جسمی و روانی لازم است به این آلودگی های فکری توجه کنیم. اگر بتوانیم نیروهای منفی نهفته در مشکلاتمان را بشناسیم، قادر خواهیم بود آن را تغییر دهیم.

 

یکی از مهم ترین این آلودگی ها، غبطه می باشد. غبطه می تواند در بسیاری از ارتباطات انسانی وجود داشته باشد از شادمانی و نشاط بکاهد و موجب بیماری در ۲ نفر شود؛ هم کسی که غبطه می خورد و هم شخصی که مورد غبطه است. وقتی احساس غبطه می کنیم حس شادی و ارتباط با دیگران را از دست می دهیم.

 

غبطه برای انسان سازنده و مثبت نیست، بلکه او را غمگین می کند. افرادی که درگیر این احساس مخرب هستند، بسختی نصایح دیگران را می پذیرند یا از اشتباهات خود درس می گیرند.

 

● معاشرت با افراد منفی را کم کنید

 

این که شما با چه کسانی معاشرت می کنید از اهمیت زیادی برخوردار است. وقتی در کنار افراد مثبت هستید طبیعتا شادمان تر می شوید و بر رضایت خاطرتان افزوده می شود. اما زمانی که با اشخاص منفی وقت صرف می کنید، احساس گرفتگی، تنش، تشویش، ناراحتی و بیماری می کنید. زمانی که در کنار افرادی قرار می گیرید که به شما استرس می دهند، آنان آدرنالین را در خون شما سرازیر می کنند و شما تحت تاثیر آن مشوش و گرفته می شوید هم چنین افزایش هورمون استرس کورتیزول، نورون های مغزی را با دشواری روبه رو می کند.

 

طی سال ها، افرادی معتقد بوده اند زندگی با کسانی که از اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، افسردگی، اختلال وحشت، اختلال کمبود توجه یا اختلال شخصیت فردی رنج می برند روی سلامتی جسمانی و احساس آنها تاثیر منفی داشته است. ما باید خود را طوری تربیت کنیم که افراد منفی را از زندگی مان دور سازیم. معمولا ما فراموش می کنیم که تحت تاثیر افرادی که با آنها کار می کنیم، رابطه اجتماعی داریم و وقت مان را با آنها می گذرانیم، هستیم. راه حل این موضوع بسیار ساده است. خود را با آن دسته افرادی که دوست دارید مانند آنها باشید، احاطه کنید. روان شناسان ثابت کرده اند که حتی معاشرت عادی، با افراد خرده گیر و عبوس برای خراب کردن همه فرصت های موفقیت هایمان کافی خواهد بود.

 

تا جایی که تجربیات نشان می دهد یکی از نشانه های اشخاص ناخشنود و ناراضی این است که آنها با اشخاص منفی معاشرت می کنند. اشخاصی که آنها را تحقیر می کنند، به قابلیت هایشان اعتماد ندارند، اهدافشان را دست کم می گیرند و طوری با آنها رفتار می کنند که انگار هرگز به جایی نخواهند رسید. از طرفی معمولا کسانی که در محیط های منفی بزرگ می شوند، اغلب منفی رشد می کنند و به این محیط منفی و منفی بودن عادت می کنند و با آن که عجیب به نظر می رسد با این وضع راحت تر هم هستند. این چیزی است که مغز آنها می شناسد.

 

برای مثال اگر یک والد فاقد احساس امنیت خاطر برای این که خود به احساس بهتری برسد مرتب فرزندش را تحقیر می کند، این فرزند زمانی که بزرگ می شود احساس می کند که موجود ارزشمندی نیست و باید با کسانی بجوشد و زندگی کند که به او احساس خوب بودن می دهند یا کودکانی که شاهد مشاجره دائم پدر و مادر خود هستند به این نتیجه می رسند که اصلا رابطه زناشویی ذاتا مساله ساز است. خود آنها هم وقتی ازدواج می کنند انتظار چنین رابطه ای را با فرزندان خود دارند، پس روابط گذشته روی روابط حال حاضر تاثیر می گذارند. اگر روابط گذشته فرد مملو از منفی بینی بود این امکان وجود دارد که در آینده هم خود را در شرایط منفی احساس کند، فراموش نکنیم ما به اطرافیان خود یاد می دهیم که چگونه برخوردی با ما داشته باشند.

 

اگر با اعمال و رفتار خود به آنها بیاموزیم که باید به ما احترام بگذارند، آنها یا با ما محترمانه رفتار می کنند یا ما آنها را از زندگی خود دور می کنیم. اگر به آنها یاد بدهیم که حرف ها و نظرات منفی شان را می پذیریم یا بدرفتاری های کلامی و جسمانی آنها را تحمل می کنیم، ممکن است به بدرفتاری های خود با ما ادامه دهند. پس به اساس رابطه خود با دیگران فکر کنید، اگر اشخاص منفی پیرامون تان نخواهند یا نتوانند که تغییر کنند، از زمانی که با آنها می گذرانید، بکاهید. اگر قادر نیستید روابط خود را با افراد منفی در اطراف تان قطع کنید سعی کنید از آنها تا اندازه ای دوری کنید.

 

شما مجبور نیستید که با این افراد منفی بیش از اندازه وقت صرف کنید در عوض بهتر است با کسانی وقت خود را بگذرانید که روحیه شما را بهتر می کنند. شما نیازمند آن هستید که روابط جدید و مثبتی ایجاد کنید، پس وقتی کسی به زندگی شما چیز خوبی اضافه می کند، مراقب حفظ آن رابطه باشید و در تداوم آن بکوشید.

 

● تعادل لازمه مثبت اندیشی

 

اگر انسان، تعادل میان اجزای گوناگون زندگی خود را از دست دهد، دچار بیماری و اندوه می شود. بدرفتاری با خود، آزار رساندن به جسم، انجام کاری که دوست ندارند، ادامه روابط ناخوشایند و غذای نامناسب خوردن می تواند تاثیر ناگواری بر سلامت شما بگذارد، این مساله بسیار مهم است که پیشگیری، شامل قوانینی سخت و انعطاف ناپذیر نیست که حتما باید انجام شود، بلکه به معنای شناخت خود، نیازهای جسمی و فکری و همچنین شیوه زندگی متناسب با شماست.

 

عوامل مهم در یک زندگی متعادل، تفریح کردن، خوردن غذای مناسب، خواب کافی، ورزش منظم و روزانه، دوست داشتن و احساس دوست داشته شدن و انجام کار مورد علاقه است.

 

اگر می خواهید روحیه خود را تقویت کنید، تحرک داشته باشید. تمرین و ورزش سلامتی به همراه دارند تمرین های ورزشی کمک می کنند تا بتوانید با استرس و فشار روانی مقابله کنید. ورزش همچنین تولید مواد شیمیایی مغز را که باعث سرخوشی می شوند، افزایش می دهد، پس یک رژیم ورزشی را در پیش بگیرید که بتوانید از آن لذت ببرید و قدرت ادامه دادن آن را هم داشته باشید. همچنین سعی کنید که خواب خوب داشته باشید چراکه اشکال در خوابیدن، نشانه وجود مشکلی در مثبت اندیشی است.

 

بی خوابی موجب آشفتگی روانی، فشار و استرس و افسردگی می شود. تا حد امکان ساعات مشخص و معینی را برای خواب و بیداری خود معین کنید و آن را به طور منظم رعایت کنید. مثبت بودن با وجود فشار و استرس نیز بسیار مشکل است، برای کم کردن از سطح فشار و استرس در خود بلافاصله پس از احساس فشار به انجام کار عملی بپردازید. به هر تقاضای غیرمنطقی که از شما می شود «نه» بگویید. سعی کنید مشکلات زندگی را طبقه بندی کنید، برای استراحت یا انجام کارهای غیرضروری زمان های مناسبی را در نظر بگیرید. در ضمن بررسی کنید و ببینید که چه مواقعی فشارها، ناشی از احساس بی مصرفی یا خستگی هستند.

 

● تغذیه و تاثیر آن بر مثبت گرایی

 

این گفته که «عقل سالم در بدن سالم است» کاملا درست است. عواطف و احساسات شما رابطه بسیار نزدیکی با آنچه می خورید دارد. شواهد زیادی وجود دارد که مصرف غذاهای نامطلوب، بدن را به سوی هیجان ها و عواطف منفی سوق می دهد. اگر غذایی که می خورید سبب شود تا سطح قند خون شما یکباره بالا برود یا آدرنالین یکباره به طور ناگهانی در شما زیاد شود یا غذایی بخورید که به آن حساسیت دارید، احتمال دارد که دچار بی ثباتی عاطفی و احساس شوید. یک رژیم غذایی را انتخاب کنید که از افزایش هیدرات های کربن و قندها جلوگیری کند. بدن انسان به طور طبیعی، موارد انتقال دهنده عصبی مشخص تولید می کند که یکی از آثار آنها این است که کمک می کنند تا احساس خوشایندی داشته باشید.

 

ازجمله این مواد، ماده ای به نام سروتونین است که باعث آرامش و خونسردی می شود و شما را خوشبین می کند. برای به دست آوردن سروتونین، غذاهایی بخورید که از نظر هیدرات های کربن تصفیه نشده غنی باشند مانند غلات، ماکارونی، برنج و سبزی های نشاسته دار، همچنین مصرف غذاهایی که سرشار از اسیدهای آمینه باشند، مانند مرغ، ماهی، گوشت (گوسفند یا گوساله) ، آجیل، حبوبات و بنشن و مصرف غذاهایی که دارای انواع مختلف

 

ویتامین B، کلسیم، اسید فولیک، آهن، منیزیم و چربی امگا ۳ هستند.

 

به یاد داشته باشید ایجاد تندرستی که تاثیر زیادی بر مثبت اندیشی دارد، با غذایی که هر روز می خورید ارتباط دارد. غذایی که می خورید، قسمتی از وجود شما می شود و به جسمتان سوخت می رساند. هر چه وارد بدن شما شود جذب خواهد شد و بدن، نهایت تلاش خود را برای استفاده درست از آن به کار می گیرد. البته فرقی نمی کند که آن چیز خوب باشد یا بد.

 

وقتی غذا می خورید در حقیقت تمامی انرژی موجود در زنجیره تولید و فرآوری غذا را جذب می کنید. غذایی که بیش از حد فرآوری شده باشد شاید برای سلامت شما مضر باشد، هر چه زنجیره تولید غذا ساده تر و غذا سالم تر باشد، فایده بیشتری برای بدنتان دارد.

 

● واژه ها و عبارات مثبت را انتخاب کنید و به کار ببرید

 

زبان نه تنها نشانه رفتار است، بلکه بر آن تاثیر هم می گذارد. بنابراین برای مثبت زندگی کردن، واژه ها و کلمات مثبتی را انتخاب کنید و به کار ببرید. عبارات و جملات مثبت، جملاتی هستند که برای ارتقای مثبت نگری نسبت به خود و تشویق و افزایش روحیه طراحی می شود.

 

لازم است این جمله ها پی درپی تکرار شود تا به این وسیله در چارچوب ذهنی شخص جای گیرد. جملاتی مانند «من می توانم» یا «دیگران مرا دوست دارند» موجب می شوند تا باورهای مثبت بر بخش نیمه هشیار ذهن شما حک شوند و نقش ببندند.

 

این کار می تواند به شما کمک کند تا به هدف خود برسید. ساختن عبارت های مثبت، کار دشواری نیست، فقط سعی کنید از جملات منفی پرهیز کنید و از فعل زمان حال استفاده کنید تا بخش ناهشیار ذهنتان بفهمد که شما همین الان قصد انجام آن کار را دارید و می خواهید دست به کار شوید. پس از ساختن جمله تاییدی، آن را با انرژی در فواصل زمانی منظم تکرار کنید تا اثر خودش را بگذارد.

 

● چند توصیه

 

برای تقویت نگاه مثبت به دیگران، انجام دادن این موارد توصیه می شود:

 

هر کس را همان گونه که هست بپذیرید چراکه این تصور که همه انسان ها، همان گونه که ما می خواهیم باید خوب باشند و هیچ عیب و ایرادی نداشته باشند، تصویری غیرواقعی است.

 

با مثبت نگری و اعتماد به دیگران، در آنها انگیزش کافی ایجاد کنید و آنان را تحت تاثیر قرار دهید.

 

هیچ گاه از هیچ گفته ای، فورا نتیجه گیری نکنید، بلکه اول همه شنیده های خود را خوب بررسی کنید چراکه همیشه نمی توان ظاهر امر را پایه قضاوت قرار داد.

 

وقتی می خواهید اظهارنظر منفی کنید، آن را به نحوی ارائه دهید که به تغییر رفتار فرد منجر شود.

 

در ارتباط با دیگران هیچ گاه بی طرف نباشید، یعنی نسبت به اطرافیان خود بی توجهی نکنید، سعی کنید آنچه انجام می دهند را به طریق مثبت مورد توجه قرار دهید.

منبع:jamejamonline.ir