سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
قرص اعصاب بخوریم یا نخوریم؟
داروهای اعصاب، اعتیادآورند؟ کلی عارضه دارند؟ آدم را چاق می کنند؟ و هزار و یک عارضه دیگر؟! واقعا این داروهایی که روان پزشکان به ما می دهند، چقدر مفیدند و چقدر مضر؟ دکتر محمدرضا خدایی، روان پزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در هفته نامه سلامت، به این سوال ها پاسخ می دهد...
اولین انتقادی که خیلی ها به داروهای روان پزشکی دارند، خواب آور بودن این داروهاست. واقعا این ادعا درست است؟
ببینید؛ درمان مثل یک ترازواست که باید بین منافع داروها و عوارض آن ها حالت توازن ایجاد شود. باید منافع و مضرات را بسنجیم. داروهای روان پزشکی فواید بسیاری دارند و در کنارش عوارضی هم دارند. هر چه یک بیماری ناشناخته تر باشد شایعات درباره اش بیشتر می شود؛ مثلا آن قدر که آنفلوآنزا شناخته شده، افسردگی شناخته نشده. ما انواع و اقسام داروهای روان پزشکی داریم؛ داروهای ضداضطراب، ضدترس، ضدجنون، اشتهاآور، خواب آور و... نمی توان گفت همه این ها خواب آورند. برخی داروها توهم بیمار را کنترل می کنند یا بدبینی های خطرناک او را کاهش می دهند اما ممکن است در کنارش عوارضی مثل خشکی دهان، افزایش اشتها یا خواب آلودگی داشته باشند. گاهی اوقات نیز عوارض دارو نشان دهنده بهبودی بیمار است. داروهایی مانند دیازپام، آلپرازولام و کلردیازپوکساید خواب آورند اما نمی توان همه داروهای اعصاب را خواب آور نامید. ضمن این که اصلا خاصیت برخی از داروها همان خواب آور بودن آن ها است و البته هیچ دارویی نباید بدون تجویز پزشک و خودسرانه مصرف شود.
تصور دیگری که درباره داروهای روان پزشکی وجود دارد، اعتیادآور بودن آن هاست و دلیلی که باعث می شود بعضی ها از خوردن این داروها امتناع کنند، وابستگی به دارو است. این تصورها درست هستند؟
برخی از داروهای روان پزشکی اگر به صورت مداوم مصرف شوند، می توانند ایجاد وابستگی و تحمل کنند و قطع مصرف آن ها اگر به سرعت انجام شود، بی قراری ایجاد می کند. ما به این حالت، وابستگی دارویی می گوییم که بیشتر در مواقعی رخ می دهد که دارو خودسرانه مصرف می شود. به عنوان نمونه، در مورد بیماری اسکیزوفرنیا درمان آن زمان بر است و دلیل بر این نیست که فرد به این دارو اعتیاد پیدا کرده است؛ مثل بیماری فشارخون است که بیمار باید برای کنترل بیماری اش تا مدت های طولانی دارو مصرف کند. برخی از افسردگی ها با افکار خودکشی همراه است. لازم است مبتلایان حدود 2 سال دارو مصرف کنند و نباید داروی شان را قطع کنند و نمی توان گفت به دارو وابسته شده اند چون در برخی از بیماری ها روند بیماری طولانی است. اما باید توجه داشته باشید داروها را زیر نظر پزشک مصرف کنید و با توصیه اطرافیان تان هر دارویی را استفاده نکنید. اگر داروهای ضداضطراب و مسکن هایی مثل ترامادول بدون تجویز پزشک و خودسرانه مصرف شوند، می توانند ایجاد وابستگی کنند.
تصور دیگر این است که داروهای اعصاب روی هوشیاری تاثیر می گذارند. این باور تا چه میزانی صحت دارد؟
بیشتر داروهای روان پزشکی این عارضه را ندارند، اما ممکن است برخی از داروها روی تمرکز افراد تاثیر بگذارند که به مرور زمان برطرف می شود. داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب اوایل درمان روی هوشیاری تاثیر می گذارد ولی این تاثیر در ادامه درمان از بین می رود. تاکید می کنم که نباید هیچ دارویی را خودسرانه مصرف کنید چون ممکن است از عوارض آن آگاهی نداشته باشید و چنین كاری خطرناک است. ممکن است دچار تاری دید شوید یا روی تمرکزتان تاثیر بگذارد و نباید در آن زمان رانندگی کنید، اما اگر پیش پزشک بروید پزشک به شما اطلاعات لازم را می دهد یا می تواند داروهایی را در کنار آن برای تان تجویز کند.
برخی از بیمارانی که داروهای اعصاب مصرف می کنند از چاقی و اضافه وزن شکایت دارند و می گویند مصرف داروها سبب چاقی آن ها می شود.
خب، بله. برخی از داروهای روان پزشکی افزایش اشتها و وزن می دهند. اما این موضوع هم به دلیل تاثیر دارو و هم به علت آرامشی است که به فرد دست می دهد. گاهی اوقات برخی از بیماران تحرک کمتری دارند و با خوردن قرص ها آرامش پیدا می کنند و ممکن است چاق شوند. بنابراین توصیه می شود تحرک بدنی داشته باشند و فعالیت های گروهی و کاردرمانی هایی را که پزشک تجویز می کند، انجام دهند. در برخی از بیماری ها، تمایل فرد به خوردن مواد قندی و شیرینی جات است و این ها به او آرامش می دهد یا ممکن است به چیپس و پفک و... روی بیاورد که چاق کننده هستند. بنابراین فرد باید برای کنترل وزن اقداماتی را انجام دهد. یک گروه داروها این گونه هستند و برخی از داروها برای کنترل اشتها است. پس نمی توان قانون کلی صادر کرد.
بعضی ها می گویند این داروها تا زمانی که مصرف می شوند، احساس بهبودی به بیمار می دهند اما زمانی که خوردن آن ها متوقف می شود، علایم بهبودی افول می کند. آیا این همان اعتیاد به دارو نیست؟
البته داروهایی مثل آلپرازولام می توانند اعتیادآور باشند. برای نمونه، اگر یک نفر مشغله ذهنی دارد یا کم خواب است، شاید به داروخانه برود و یک دارو مثل آلپرازولام بگیرد و مصرف کند و بعد از یک مدت مصرف آن را قطع کند. او در این حالت ممکن است احساس بی قراری کند و عصبی شود. بنابراین چنین داروهایی نباید خودسرانه مصرف شوند؛ چون اولین نکته این است که باید نوع بیماری فرد تشخیص داده شود و بر مبنای آن دارو تجویز شود. اگر آلپرازولام بدون تجویز پزشک و خودسرانه برای مدت طولانی مصرف شود، ممکن است فرد به این دارو وابستگی پیدا کند و بعد از آن که این دارو را ترک کرد، احساس خوبی نداشته باشد.
حرف آخر؟
به نظر من، مهم ترین مساله در مورد داروهای روان پزشکی، پرهیز از مصرف خودسرانه آن ها است؛ چون اگر فردی بدون تشخیص بیماری، دارویی را مصرف کند؛ از عوارض و فواید آن بی اطلاع است و ممکن است سلامت او به خطر بیفتد. بنابراین توصیه می کنم حتما تحت نظر روان پزشک و به تجویز او داروهای روان پزشکی را مصرف کنید.
منبع:تبیان
ویدیو مرتبط :
ماهی بخوریم یا نخوریم؟
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
نان رژیمی بخوریم یا نخوریم؟
وقتی صحبت از غذا یا نان رژیمی میشود، میتوان دو مفهوم مختلف از واژه رژیمی برداشت کرد:
اول اینکه فرمولاسیون طراحی و تولید نان بهگونهای باشد که این ماده غذایی برای رژیم های لاغری و یا بیماریهای خاصی توصیه شود؛ مثلا افرادی که به پروتئین موجود در گندم حساسیت دارند و با خوردن نانهای تهیه شده با آرد گندم دچار التهاب مزمن میشوند، میتوانند از نانهای پختهشده با آرد ذرت استفاده کنند.
دومین مفهومی که در واقع، رایجترین نگاه به کلمه رژیمی هم هست، مربوط به نانهایی است که ترکیباتاش محتوای کالری کمتری نسبت به سایر نانها داشته و میتواند تغییراتی در کاهش وزن، قند و چربی خون افراد به وجود آورد.
گفتگوی ما با دکتر تیرنگ نیستانی، متخصص تغذیه و رژیم درمانی، درباره نانهای رژیمی و اما و اگرهای مربوط به آنها میتواند اطلاعات مفیدی در این خصوص در اختیارتان بگذارد.
آقای دکتر! ادعاهای زیادی درباره تاثیر مصرف نان جو در کاهش وزن وجود دارد. آیا فردی که تصمیم به لاغر شدن دارد، میتواند نان جو را جایگزین نانهای معمولی در رژیم غذاییاش کند؟
آرد جوی به کار رفته در نانهای جویی که به طور عادی در نانواییهای ما تهیه و عرضه میشوند، تقریبا کمتر از 10 درصد حجم آرد موجود در نان است. این روزها دیگر در هیچ کجای دنیا از آرد جو برای تهیه نان استفاده نمیشود زیرا جو، قابلیت ور آمدن و تبدیل شدن به خمیر را به تنهایی ندارد، بنابراین نانهای حجیم و خوشمزهای که به نام نان جو در نانواییها به فروش می رسند به هیچ وجه از جوی خالص تهیه نشدهاند.
در كل، نان جو ماده غذایی خوشمزهای نیست؛ تیره رنگ است و بدطعم.
اگر جز این بود، مورخان، خوردناش را جزو فضایل امام علی(ع) به شمار نمیآوردند. اما امروزه نانواها برای خوشعطر و طعم شدن این نان، مقداری آرد معمولی، روغن و شیره مالت (به خاطر طعم شیریناش) به آن میزنند که این کار سبب بالا رفتن کالری این نان سنتی میشود و متاسفانه مردم به خاطر فیبر و سبوس موجود در نان جو، آن را بیشتر مصرف میکنند و نمیدانند که با این کار هیچ کمکی به کاهش وزنشان نمیشود.
نظرتان درباره نانهای رژیمی چیست؟ آیا استفاده از نانهایی مثل نانشوید یا نانزیره میتواند در جلوگیری یا پیشرفت بیماریهای مختلف موثر باشد؟
در اینکه زیره، شوید یا زنجبیل گیاهان مفیدی هستند و آثار مثبتی درون بدن بر جای میگذارند شکی نیست اما نکته مهم اینجاست که واقعا 5 تا 10 گرم از این مواد چه تاثیر چشمگیری در بهبود بیماریها میتوانند داشته باشند؟
برای مثال، به فردی که بیماری قلبی دارد، میگویند نان زیره بخور تا میزان کلسترول خونات تعدیل شود اما بیتردید این سه چهار گرم زیرهای که توسط مصرف نان زیره به بدن فرد میرسد، تاثیر چندانی در روند بهبود بیماریاش نخواهد داشت. باز هم میگویم که مصرف روزانه گیاهانی مثل زیره، زنجبیل و شوید برای بدن بهخصوص سیستم گوارش و قلب و عروق بسیار مفید است اما میزان این مواد روی نانها به قدری کم است که به هیچوجه آن تاثیر دلخواه را درون بدن بیمار بر جای نمیگذارند و تنها او را متحمل پرداخت هزینهای اضافی برای خرید نان میکند. البته اگر ذایقه فردی به سمت اینگونه نانها گرایش دارد، هیچ اشکالی ندارد که آنها را جایگزین سهم مشخص نان دریافتی روزانهاش کند.
با این حساب، دیابتیها هم نباید از تولید نانهای مخصوص دیابتیها خوشحال باشند؛ درست است؟
ببینید؛ مشکل اصلی دیابتیها قند بالا (و معمولا به تبع آن، چربی بالا) است. آنها تریگلیسیرید و کلسترول بد خونشان بالاست و کلسترول خوب خونشان پایین. درصد بالایی از دیابتیهای نوع 2 هم از مشکل اضافه وزن و به خصوص چاقی شکمی رنج میبرند و بنابراین برای زیادتر نشدن مشکلشان با محدودیت غذایی مواجه هستند؛ مثلا نمیتوانند یا اجازه ندارند هر چه قدر که دلشان میخواهد نان بخورند. حالا شما حساباش را بکنید که چنین فردی با این سطح از محدودیت به نانوایی مراجعه میکند و میبیند که روی تابلوهای مختلف نوشتهاند : «نان و بیسکوییت مخصوص دیابتیها رسید!» قطعا اگر شما هم جای آن فرد دیابتی باشید، اقدام به خرید و مصرف دلخواه این نوع نان میکنید، به امید اینکه سالم است و هیچ مشکلی را برایتان به وجود نخواهد آورد.
اما مساله اصلی اینجاست که غالبا در تهیه این نانها روغن مختصری به کار میرود و آرد هم که جزو جدانشدنی نان است در آن وجود دارد، بنابراین تفاوت چندانی در محتوای کالری نانهای دیابتی با سایر نانها وجود ندارد. از طرفی وقتی ادعایی مطرح میشود، باید در موردش مطالعه و آزمایش لازم و دقیق صورت گیرد، در حالی كه هنوز نتیجه هیچ آزمایش مستندی اعلام نکرده است که نانهای دیابتی از چاق شدن افراد جلوگیری میکنند و سطح قندشان را بالا نمیبرند. در مورد بیسکوییتهای رژیمی و دیابتی هم باید بگویم که آرد و روغن، جزو مواد اصلی تشکیلدهنده آنهاست و نهایتا تولیدکنندگان به جای شکر از شیره خرما یا انگور استفاده میکنند که این کار هم کمک شایانی به جلوگیری از چاقی یا کاهش قندخون نمیکند.
نانهای دارای دانههای چرب مثل تخمه آفتابگردان یا کنجد، چهطور؟ مصرفشان را توصیه میکنید؟
نه، نانهای دارای دانههای چرب صددرصد از کالری بیشتری در حجم مساوی با نانهای معمولی برخوردارند. درست است که روغن موجود در دانههای چرب، روغن خوبی است و از نظر سلامت برای قلب و عروق و دستگاه ایمنی توصیه میشود اما دانههای چرب انرژی بالایی تولید میکنند و از نظر تولید کالری هیچ مزیتی به روغنهای معمولی و حتی حیوانی ندارند. بنابراین، خوردن نانهای دارای دانههای چرب هیچ عاقبتی جز اضافه وزن و چاقی در پی نخواهند داشت.
ادعا میشود که قسمتهای خشک نان، اندیس گلایسمی پایینتری نسبت به بخشهای نرمتر دارند. بنابراین آنهایی که رژیم لاغری دارند باید بخشهای ترد نان را بخورند. نظر شما چیست؟
این ادعا تا حدی درست است. نشاسته موجود در نان به طور عادی قابلیت هضم بالا را ندارد و در طی پروسه پخت، فشارحرارت باعث پاره شدن ساختار مولکولهای نشاسته و در نتیجه آسانتر هضم شدن آنها میشود، بنابراین هر چه قدر که نان نازکتر و تُردتر باشد، قابلیت هضم کمتری هم دارد.
این مساله در مورد نانهای بیات هم صادق است، یعنی نان هرچه کهنهتر باشد، دیر هضمتر هم هست. ولی ناگفته هم نماند که پایین بودن اندیس گلایسمی در نانهای خشک، دلیل موجهی بر مصرف بیش از اندازه آنها نیست.
آیا محدودیت سنی برای مصرف نانهای رژیمی که با مواد مختلف(زیره، زنجبیل، تخمه آفتابگردان، شاهدانه و ...) ترکیب شدهاند، وجود ندارد؟
نه، مصرف اینگونه فرآوردهها هیچگونه محدودیتی ندارد و برای افرادی هم که بیماریهای مختلفی دارند، مشکلی ایجاد نمیکند. مگر اینکه فرد ناراحتی خاص گوارشی یا مشکل دیگری داشته باشد و پزشکاش او را از خوردن برخی از انواع نانها منع کرده باشد. مشکلدار نبودن مصرف نانهای رژیمی هم به دلیل این است که افزودنیهای آنها در حدی نیست که بخواهد برای افراد دردسرساز شود.
حرف آخر؟
طراحی فرمولاسیون تهیه نان رژیمی نیاز به اطلاعات تکنولوژیک و علمیپزشکی دارد و این کار باید توسط متخصصان تغذیه، داخلی و سایر متخصصان مربوطه صورت پذیرد نه یک نانوای معمولی. تهیه نان رژیمی یک کار سنتی نیست، علم است. نانهای رژیمی که با ادعاهای گوناگون اعم از کنترل وزن و دیابت تولید میشوند، باید قبل از عرضه به طور معتبر و علمی آزمایش شوند و در این گزارش ثابت گردد که مثلا نان زیره چه مزیتی به نان لواش دارد. بهعنوان آخرین و مهمترین نکته هم باید بگویم که رژیمی بودن نان به این معنا نیست که فرد میتواند هر چه قدر میخواهد بدون دغدغه نان بخورد، به خاطر اینکه آن نان، نان بیضرر و مفیدی است. نان رژیمی وقتی مفید است که به جای سهم نان معمولی روزانهتان استفاده شود؛ نه اینکه به جای یک سهم نان معمولی، پنج سهم نان رژیمی بخورید!