سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

فرمول موفقیت



 

 

فرمول موفقیت

 

یکی از ویژگی های افراد موفق هدفمند بودن آنهاست. با هدفمندی و یافتن راه های صحیح دست یابی به اهداف ، تغییرات مطلوب بسیاری را می توان در زندگی بوجود آورد.

 

در اینجا با فرایند هدف گذاری آشنا می شویم.

 

الف ـ تعیین خواسته ها

 

ابتدا باید خواسته های خود را به روشنی مشخص کنید.در زندگی روزمره چه چیزهایی وجود دارد که شما را ناراحت می کند و مایل هستید آن را تغییر دهید؟ به چه موضوعاتی اشتیاق دارید؟ چه چیزهایی کیفیت زندگی شما را تغییر میدهد؟ چه موضوعاتی احساس رضایتتان را افزایش می دهد؟ دلتان می خواهد چه مطالبی را بیاموزید؟ چه مهارتی فراگیرید؟ چه خصلتی به وجود آورید؟ چه تصمیمی در زمینه مالی باید بگیرید؟ چه آرزوهایی دارید؟ چه خدماتی از شما ساخته است؟ چه چیزهایی زندگی تان را کمی راحت تر می کند؟و...

 

اینها سوالاتی هستند که به شما کمک می کنند، به تصویر روشنی از خواسته ها ونیازهای خود برسید.خواسته ها و اهداف خود را در این هشت حیطه مشخص کنید:

 

١. اخلاقی و معنوی

٢. تحصیلی

٣ . شغلی

٤. مالی

 

٥. سلامت جسمانی

٦. سلامت روانشناختی

٧. اجتماعی

٨. تفریحی

 

ب ـ انتخاب اهداف

 

به فهرستی که از خواسته های خود تهیه کردید مراجعه کنید و از بین آنها:

٤ هدف بلند مدت (اهدافی که دستیابی به آنها ماه ها یا سال ها طول می کشد)

٤هدف میان مدت(اهدافی که دست یابی به آنها هفته ها یا چند ماه طول می کشد)و

٤هدف کوتاه مدت(کاری که می توانید طی چند روز یا کمتر انجام دهید)

 

انتخاب کنید.

 

سپس این١٢ هدف انتخاب شده را ارزیابی کنید و مناسب ترین آنها را برگزینید.جهت ارزیابی فاکتورهای زیر را درنظر بگیرید.شدت علاقه واشتیاق شما برای هر هدف چقدر است؟ رسیدن به این هدف چقدر می تواند کیفیت زندگی شما را تغییردهد؟ چقدر زمان،تلاش،استرس یا پول برای رسیدن به این هدف باید صرف کنید؟ چه موانعی در رسیدن به هدف وجود دارد؟

 

ودر نهایت از هر یک از اهداف بلند مدت،میان مدت وکوتاه مدت،یک هدف را که احتمال دستیابی به آن بیشتر است وبا توجه به فاکتورهای ذکر شده از فیلتر شما گذشته است را انتخاب کنید.به اینصورت شما تا اینجا 3هدف را برای خود مشخص کرده اید.

 

ج ـ برنامه ریزی برای اهداف

 

حال وقت آن است که ببینید چگونه،کی،کجا وبه کمک چه کسانی به اهداف خود دست می یابید.مراحلی را که برای رسیدن به هدف لازم است در یک چارچوب زمانی فهرست کنید.

ببینید چه خصلتها یا مهارت هایی را برای رسیدن به هدف باید در خود ایجاد کنید.

 

چه عواملی ممکن است مانع اجرای برنامه ی شما شود و چه نیروهایی شما را به سمت هدف سوق میدهد.با شناسایی این عوامل وپیش بینی راهکارها با آمادگی بیشتری وارد مرحله عمل می شوید.

 

می توانید با گفتن مراحل دستیابی به هدف، به یکی از دوستان یا اعضای خانواده، خود را برای اجرای برنامه متعهد کنید.

 

د ـ عمل

 

بدین ترتیب شما دارای مجموعه ای از اهداف هستید که تکلیف خود را با آنها می دانید چرا که برای رسیدن به آنها دارای یک برنامه مشخص با چارچوب زمانی روشن هستید.آستینها را بالا بزنید حالا نوبت اجراست ،به برنامه عمل کنید، اما شادی و لذت را فراموش نکنید.ما می خواهیم با شادمانی به هدف برسیم نه اینکه ابتدا به هدف برسیم بعد شادی کنیم.

 

وقتی در مسیر تغییر و تکامل باشیم و مسئولیت رفتارمان را خود، به عهده بگیریم احساس شادی و رضایت دور از انتظار نیست.

 

وقتی به هدفها نزدیک می شوید بلافاصله هدفی تازه انتخاب کنید.

 

هرهفته حداقل یک هدف کوتاه مدت را انجام دهید چرا که موجب تقویت روحیه شده وشما را برای رسیدن به اهداف بزرگتر یاری می کند.

 

ﻫ ـ بازنگری

 

نحوه عملکرد خود برای رسیدن به هدف را بازنگری کنید. اگر متوجه شدید که لازم است تغییراتی لحاظ شود انعطاف پذیر باشید و با ترمیم و تصحیح مراحل، احتمال رسیدن به هدف را افزایش دهید. ببینید کجای کار ایراد داشته، شاید اطلاعات شما ناکافی بوده، شاید اهداف شما واقع بینانه نبوده یا اینکه اشکالی در برنامه ریزی وجود داشته، شایدمدیریت زمانی ضعیف بوده وگاهی هم ترس از شکست مانعی است در رسیدن به هدف. در هر صورت فرضیات و شیوه کار خود را آنقدر عوض کنید تا به هدف برسید.

 

فراموش نكنید كه:

 

«بیشتر مردم همان اندازه خوشبختند که خودشان می خواهند»

«آبراهام لینکلن»

دکتر فرناز عطایی( روانپزشک)


ویدیو مرتبط :
فرمول موفقیت مسی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

فرمول موفقیت برای زنان خانه‌دار



زنان خانه‌دار, خانه‌داری و بچه‌داری,موفقیت یک زن خانه‌دار

امروز روز تولدش است. ساعت که به ۱۰ صبح برسد او بیست ساله است و من بیست سال مادری کرده‌ام؛ مادری- خانه‌داری. شغلم خانه‌داری نبود. کارمند شرکتی بودم با بیمه و همه مزایا اما پسرم که آمد مادری شدم تنها؛ شغلم بی‌بیمه و مزایا با ماموریتی تمام‌وقت. از صبح تا شب، از شب تا صبح، هر روز بدون تعطیلی، بدون یک روز پشیمانی اما الان بعد از بیست سال، حس رضایتی که ته دلم داشتم با این حرفش خراب شد: «تو یک زن خانه‌داری که از مسایل جامعه و اجتماع چیزی نمی‌دونی!» دستم درد می‌کنه، خونه بوی نم تمیزی می‌ده، بوی خورشت آلواسفناج همه جا پیچیده اما من دستم درد می‌کنه و احساس می‌کنم همه کارهایی که کردم بیهوده است. خانه‌داری یک کار بیهوده است؟! بی‌اجر، بی‌مزد، دستم درد می‌کنه! ...


به نظر شما چی؟ آیا یک زن خانه‌دار اوج موفقیتش در خانه‌داری و بچه‌داری خلاصه می‌شود؟ اصلا موفقیت برای یک زن خانه‌دار می‌تواند معنا داشته باشد؟ یا مثل آنچه که از زبان مادری خواندیم یک کار بی‌مزد و اجره که شما را فقط پیر می‌کند بدون اینکه دیگران شما را ببینند؟!
وقتی این سوال را از دکتر رزاقی، روان‌شناس، پرسیدیم، او جواب داد: «زندگی یک زن یا مرد باید به ابعاد مختلفی تقسیم شود. زندگی افراد باید به قسمت‌های مختلف معنوی (دعا و نیایش)،‌ زندگی اجتماعی (تعامل با دیگران و محیط و شغل)، زندگی فردی (توجه به احساسات و عواطف خود، مطالعه)، زندگی خانوادگی (توجه و رسیدگی به امور خانواده شامل همسر، فرزند) زندگی سیاحتی (برای آرامش و تقویت روحیه) تقسیم بشود که متاسفانه عده‌ای از خانم‌های خانه‌دار به محض ازدواج یا بچه‌دار شدن زندگی تک‌بعدی را در پیش می‌گیرند، در حالی که از این نکته مهم غافل‌‌اند که با این عمل نه تنها در بعد‌های دیگر زندگی بلکه در بیشتر مواقع در همان جنبه از زندگی که افراط را در پیش گرفته‌اند دچار مشکل خواهند شد که متاسفانه آثار سوء این افراط سال‌ها بعد مشخص می‌شود و گاهی از مواقع راه برگشتی هم نیست.


● خانه‌داری هم شغل است؟
شاید شما هم که خانه‌دار هستید و بارها و بارها به این سوال دیگران با تعصب جواب «بله» داده‌اید در خلوت و تنهایی از خود پرسیده‌اید واقعا کاری که من می‌کنم یک شغل به حساب می‌آید یا اینکه من خودم را با آن سرگرم و قانع کرده‌ام؟ با اینکه بسیاری از افراد تصور‌شان از خانه‌داری تنها شستن ظرف و تمیز کردن خانه، پخت و پز و ... است، دکتر رزاقی از خانه‌داری به عنوان یک شغل مقدس یاد می‌کند و می‌گوید: «برای اینکه خانه‌دار موفقی باشیم باید باور مثبتی از خودمان داشته باشیم که اگر روزی مثل قصه بالا فرزندمان ما را به خاطر این انتخاب‌مان سرزنش کرد در هم نشکنیم.»


● توصیه‌هایی به خانم‌های خانه‌دار
هر زن خانه‌داری قبل از هر چیز باید در جهت افزایش احساس مثبت قدم بردارد اما چگونه؟


این روان‌شناس معتقد است در کنار این باور باید زنان خانه‌دار تمهیدات زیر را برای افزایش این حس در خود به کار ببندند:
▪ توانمندی‌های مثبت گذشته خود را بیشتر ببیند و به آن توجه کند.
▪ برای زندگی روزمره برنامه منظمی‌ طراحی کند.
▪ همراه با خانه‌داری روابط اجتماعی خود را افزایش دهد.
▪ سعی کند با مدیریت زمان، از موقعیت‌هایی که دارد به نحو مطلوب استفاده کند.
▪ خود را در انجام امور اجتماعی ناامید و ناتوان نداند.
▪ خانه‌داری را هم‌تراز با سایر فعالیت‌های اجتماعی تصور کند تا از این طریق احساس رضایت و خودباوری خود را افزایش دهد.
▪ اثر وجود این حس هم موجب کاهش استرس در خانواده، الگوبرداری همسر یا فرزند از او و افزایش اعتماد، موفقیت شغلی همسر، کمک به انتخاب درست شغل در فرزندان و کمک در مراحل بحرانی و افزایش موفقیت درسی آنها می‌شود.
منبع : روزنامه سلامت