سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
سوال های آقایان درباره تستوسترون
سوال های آقایان درباره تستوسترون
تستوسترون، قویترین آندروژن یا هورمون مردانه در بدن است. این نام کاملا متناسب است، زیرا آندروژنها مسوول حجیم شدن عضلات، استحکام استخوانها، کلفتشدن صدا و الگوی رشد مویی هستند که مشخصه مردان است.
این هورمون باعث تشدید تولید گلبولهای قرمز خون نیز میشود.تستوسترون رشد دستگاه تناسلی را حین بلوغ تحریک میکند و مسوول تولید اسپرم در طول دوران زندگی است.به علاوه این هورمون اثری عمده – هر چند کاملا شناخته نشده- بر رفتار مردان دارد.
تستوسترون در احساس انرژی (و پرخاشگری) دخیل است. برای داشتن میل جنسی ضروری است و در ایجاد نعوظ طبیعی و کارکرد جنسی نقش دارد.
پس از اینکه تستوسترون در بدن به هورمون دیهیدروتستوسترون تبدیل میشود، رشد سلولهای غده پروستات را تحریک میکند و باعث تحلیل رفتن فولیکولهای مو در مردانی میشود که به صورت ژنتیکی مستعد طاسی مردانه هستند.
تستوسترون جلوی سالمندی را می گیرد؟
با افزایش سن مردان، تغییراتی در بدن آنها رخ میدهد. کلسیم بدن کاهش مییابد، توده عضلانی تحلیل میرود و چربی بدن افزایش پیدا میکند. تعداد سلولهای قرمز خون نیز پایین میآید.
یک مرد معمولی با افزایش سن انرژیاش کمتر میشود و فعالیت جنسیاش کاهش مییابد و این وقایع هنگامی رخ میدهد که میزان تستوسترون در حال کاهش است.
میزان تستوسترون کل در هر سال پس از 40 سالگی یک درصد کاهش مییابد، اما تستوسترون قابلدسترس از لحاظ زیستی یعنی شکلی از تستوسترون که تاثیرات هورمون را ایجاد میکند، حدود 2 درصد در سال افت میکند.
با کنار هم گذاشتن این دو پدیده، یعنی کاهش میزان تستوسترون و کاهش تواناییهای مردان، کاملا قابلدرک است که چرا درمان با تستوسترون تا این حد جذابیت دارد.
البته باید بدانید که با وجود کاهش تدریجی و آهسته میزان این هورمون با افزایش سن، در اغلب مردان میزان تستوسترون در طول زندگی در دامنه طبیعی باقی میماند. به علاوه گرچه میزان تستوسترون با افزایش سن مردان کاهش پیدا میکند، ولی ثابت نشده که افت میزان این هورمون در مردان اثرات نامطلوب سالمندی ایجاد کند، یا درمان با تستوسترون این تغییرات را رفع خواهد کرد.
در نهایت و مهمتر از همه اینکه بسیاری از پزشکان نگران هستند که درمان با تستوسترون ممکن است بیخطر نباشد.بیخطر بودن درمان با تستوسترون در مردان در سنین بالا موضوعی مورد اختلاف است. احتمال تاثیر درمان با تستوسترون در بیماریهای پروستات، چه بزرگی خوشخیم پروستات و چه سرطان پروستات، هنوز تایید نشده است.
سایر عوارض جانبی درمان با تستوسترون شامل پلیسیتمی (افزایش بیش از حد تعداد گلبولهای قرمز خون)، قطع تنفس حین خواب (که میتواند باعث افزایش خطر ابتلا به فشارخون بالا، حمله قلبی و سکته مغزی شود)، ژنیکوماستی (بزرگ شدن خوشخیم پستان در مردان)، آکنه و بیماری کبدی است.
علائم کمبود تستوسترون چیست؟
1) علائم به شدت بیانگر کمبود تستوسترون:
-کاهش میل و فعالیت جنسی
-کاهش نعوظهای خودبهخودی
-کوچک شدن بیضهها یا بیضههای بسیار کوچک
-کاهش موی صورت و بدن
-پوکی استخوان، شکستگی با ضربه خفیف، کاهش قد
-بزرگی یا حساسیت پستان
-گرگرفتگی و تعریق شبانه
-ناباروری
2)علائم کمتر مربوط:
-کاهش توده یا قدرت عضلانی
-کاهش انرژی، خستگی و خوابآلودگی
-افزایش چربی بدن
-افسردگی
-اختلال تمرکز و حافظه
-اختلال خواب یا افزایش خوابآلودگی
-کمخونی
-کاهش قدرت و کارکرد جسمی
چه کسانی باید تستوسترون مصرف کنند؟
درمان با تستوسترون برای مردانی که دچار کمبود تستوسترون (که میزان تستوسترون خون پایینتر از حد طبیعی است) یا «هیپوگنادیسم» هستند، تایید شده است.
علل هیپوگنادیسم شامل مختل شدن کار بیضه به علت خطاهای ژنتیکی، اوریون، ضربه شدید، اعتیاد به الکل و شیمیدرمانی و پرتودرمانی برای سرطان است.
در موارد دیگر هیپوگنادیسم ممکن است در اثر مشکل در غده هیپوفیز در مغز باشد. از جمله علل دیگر، تومورها (تقریبا همیشه خوشخیم)، ضربه سر، جراحی مغز، داروهای گوناگون، برخی اختلالات وراثتی، سوء تغذیه شدید و بیماریهای مزمن است.
تقریبا در همه آقایان مبتلا به هیپوگنادیسم، میزان تستوسترون کل در خون کمتر از 300 نانوگرم در دسیلیتر و میزان تستوسترون آزاد زیر 5 نانوگرم در دسیلیتر و میزان تستوسترون در دسترس از لحاظ زیستی زیر 150 نانوگرم در دسیلیتر است.
اما از آنجایی که میزان این هورمون در طول روز به شدت نوسان میکند، اندازهگیری تستوسترون خون باید در ساعت 7 و 10 صبح انجام شود تا نتایج حاصله بیشترین میزان دقت را داشته باشد.مردان مبتلا به هیپوگنادیسم باید درمان جایگزین با تستوسترون خارج از بدن را دریافت کنند.
موارد استثنا که نباید هورموندرمانی انجام شود، شامل مردان مبتلا به سرطان پروستات یا پستان، بالا بودن میزان آنتیژن اختصاصی پروستات (PSA) که در خون اندازهگیری میشود، وجود گرهها یا تودههایی در پروستات یا بزرگی شدید پروستات، بالا بودن تعداد گلبولهای قرمز خون و غلظت خون، قطع تنفس انسدادی حین خواب درماننشده، یا نارسایی شدید قلبی است.
همچنین تحقیقات اخیر نشان میدهد که مردان سالمند و مردانی که دارای بیماری قلبی- عروقی هستند یا عوامل خطرساز عمده برای بیماری قلبی مانند فشار خون بالا را دارند، باید با کمال احتیاط تستوسترون را دریافت کنند.
با وجود مواردی که در بالا ذکر شد، درمان با تستوسترون تنها برای مردان مبتلا به «هیپوگنادیسم» تایید شده است.
اما بر اساس گزارش موسسه پزشکی آمریکا، در سال 2002 تعداد نسخهها برای تجویز داروهای تستوسترونی 75/1 میلیون مورد و هزینهای بالغ بر 400 میلیون دلار داشته و این ارقام در حال افزایش سریع است. اغلب این مردان تستوسترون را برای خواص ادعایی «ضدپیری» آن یا برای درمان اختلال نعوظ (که تاثیر تستوسترون در این مورد بسیار مورد تردید است) مصرف میکنند.
حتی اگر مشکلات احتمالی پروستات ناشی از مصرف تستوسترون را در نظر نگیریم، بررسیهای اخیری که نشاندهنده اثر تستوسترون بر بیماریهای قلبی بودهاند، ما را وادار میکند که این موضوع را جدی بگیریم.
بسیاری از کارشناسان معتقدند دریافت تستوسترون باید به مردانی محدود شود که دچار هیپوگنادیسم هستند یا آنهایی که حین انجام یک آزمایش بالینی، تستوسترون دریافت میکنند و به دقت تحتنظر هستند.
منبع:tebyan.net
ویدیو مرتبط :
تزریق تستوسترون
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
تهدید مطهری به سوال از روحانی در صورت ادامه ی حصر / مسئولانی که حصر خانگی آقایان کروبی و موسوی را ادامه دادهاند باید مجازات شوند
اخبار سیاسی - تهدید مطهری به سوال از روحانی در صورت ادامه ی حصر
به گزارش انصاف نیوز به نقل از نامه نیوز، متن نامه ی علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در پی می آید:
جناب حجتالاسلام آقای روحانی دامت برکاته
رئیس جمهور محترم
با اهداء سلام و آرزوی توفیق بیشتر برای جنابعالی، بیش از یک سال از دوره صدارت آن مقام گرامی میگذرد و گرچه پیشرفتهایی در سیاست خارجی از نظر رفع توهم ایرانهراسی و ارتقاء جایگاه سیاسی کشور در دنیا و نیز توفیقاتی در حوزه اقتصاد مانند ایجاد ثبات اقتصادی و مهار تورم و خروج از رکود حاصل شده است لکن در بخش سیاست داخلی و اجرای فصل سوم قانون اساسی که مشتمل بر حقوق ملت است و البته از وعدههای انتخاباتی شما نیز بوده است توفیقی نداشته و همواره منفعل بودهاید، بلکه طرف مقابل برای آنکه ثابت کند که با انتخابات 92 هیچ سیاستی در این حوزه تغییر نکرده است، گاهی به اقداماتی تندتر از گذشته دست زده و با سکوت جنابعالی مواجه بوده است.
این در حالی است که رئیس جمهور طبق اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی مسئول اجرای قانون اساسی است و اگر هریک از دو قوه دیگر قانون اساسی را نقض کردند حداقل میتواند به پشتوانه رأی مردم به آنها اخطار یا تذکر قانون اساسی بدهد و البته فشار افکار عمومی کار خود را خواهد کرد.
به عنوان نمونه مسئله حصر خانگی آقایان حجت الاسلام کروبی و مهندس میرحسین موسوی سه سال و هشت ماه است که برخلاف اصول متعدد قانون اساسی بدون حکم قضایی و این که آنها اجازه دفاع از خود داشته باشند ادامه دارد. ممکن است حکم اولیه شورای عالی امنیت ملی مبنی بر حصر خانگی این دو که در شرایط اضطراری صادر شده، برای مدت موقت - مثلا یک ماه - و تا زمان بازگشت شرایط عادی به جامعه، قابل پذیرش باشد اما ادامه آن بدون حکم قضایی قطعا وجاهت قانونی، شرعی و اخلاقی ندارد و خلاف فصل سوم قانون اساسی است. مثل آن است که کسی را بدون محاکمه به حبس ابد محکوم کنیم.
اصولا این یک سنت غلط در جمهوری اسلامی بوده است که منتقدان خوش سابقه در انقلاب را که احیاناً اتهامی متوجه آنها بوده است، به جای رسیدگی به اتهامشان در حصر قرار دادهایم بدون آنکه ضرورتی داشته باشد. گویی انتقاد و اعتراض را به معنی خروج از نظام تلقی کردهایم، حال آنکه کسی میتواند انتقادهای اساسی به نظام داشته باشد و زندگی عادیاش را بکند، آنچنان که سیره امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بود. آن پیشوای بزرگ مادام که خوارج دست به سلاح نبردند آنها را از حقوق اجتماعیشان محروم نکرد و خود میفرمود از من در خفا و آشکار انتقاد کنید.
برخی این گونه رفتارها را به سیره امام خمینی مستند میکنند، غافل از این که تعمیم برخی تصمیمات اوایل پیروزی انقلاب و دوره جنگ به امروز - قطع نظر از درستی یا نادرستی آنها - صواب نیست. مثلا در دوره جنگ زمانی که روزنامه میزان مانند ستون پنجم دشمن عمل میکرد و روحیه مردم را تضعیف مینمود ایشان فرمودند قلمهای مسموم باید شکسته شود، و به دنبال آن چندین روزنامه توقیف شد. این رفتار را میتوان با شرایط جنگ که حیات و ممات یک ملت بسته به آن است توجیه کرد اما نمیتوان آن را به شرایط عادی تعمیم داد. امام (ره) نیز بعد از جنگ در پاسخ به نامه نمایندگان مجلس فرمودند از این پس در چهارچوب قانون عمل میکنیم.
اصل سی و دوم قانون اساسی میگوید: «هیچ کس را نمیتوان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین میکند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات میشود.»
طبق این اصل، مسئولانی که حصر خانگی آقایان کروبی و موسوی را ادامه دادهاند باید مجازات شوند.
اصل سی و هفتم میگوید: «اصل، برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.» ممکن است کسانی بگویند «جرم آنها که موجب آشوب و درگیری شدند محرز است و اینجا اصل بر برائت نبوده و احتیاجی به اثبات جرم آنها در دادگاه صالح نیست.» این سخن پذیرفته نیست و علاوه بر این که خلاف قانون اساسی است که هر مجازاتی را ناشی از حکم دادگاه صالح میداند، اگر آن را به سایر موارد نیز سرایت بدهیم به نتایج ظالمانهای میرسیم. مثلا فردی که در نزاع میان دو نفر میانجی شده و با زحمت چاقو را از دست ضارب گرفته و ضارب فرار کرده و او با چاقوی خونین در دست، در صحنه جرم باقی مانده و مردم و احیانا پلیس فقط همین صحنه را دیدهاند، با این منطق چنین فردی محکوم به قصاص است و حق دفاع از خود را ندارد!
اصل سی و ششم میگوید: «حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد.» بنابراین فرضاً شورای عالی امنیت ملی حکم ادامه حصر خانگی به مدت نامعلوم و مثلا تا زمان توبه آنها را صادر کرده باشد چنین اختیاری نداشته است.
اصل یکصد و شصت و هشتم میگوید: «رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هیئت منصفه در محاکم دادگستری صورت میگیرد.»
طبق این اصل چنانچه قرار بر محاکمه این دو باشد – که خواست هردوی آنها نیز هست و البته باید همزمان با محاکمه متهمان طرف مقابل ماجرا باشد – محاکمه آنها باید علنی و با حضور هیئت منصفه باشد.
اصل سی و نهم قانون اساسی نیز میگوید: «هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است.»
این اصل در مورد کسی است که به حکم قانون زندانی شده باشد. در مورد کسی که به طور غیرقانونی ادامه حصر پیدا کرده است، به طریق اولی هتک حرمت و حیثیت او ممنوع و موجب مجازات است. این در حالی است که در طول چند سال گذشته انواع اتهامات از اتصال به آمریکا و انگلیس و صهیونیسم گرفته تا ضدیت با امام حسین علیهالسلام و امام خمینی از تریبونهای مختلف به آنها زده شده بدون آنکه آنها امکان سخن گفتن و دفاع از خود داشته باشند.
جناب آقای روحانی
با توجه به مطالب مذکور، جنابعالی به عنوان رئیسجمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی وظیفه سنگینی در پیشگاه خدای متعال و ملت ایران دارید. عدهای حیات سیاسی خود را در ادامه وضع موجود میدانند و در چنین مواردی که قانون دست آنها را باز گذاشته و راه قانونی هموار است، به جای عمل به تکلیف خود، از مقام رهبری مایه میگذارند، در حالی که در چنین مسائلی اساسا نیازی به ورود رهبر گرانقدر نیست، همچنان که اگر مدیریت بحران سال 88 درست و با تدبیر عمل میکرد نیازی به ورود ایشان نبود. از ولایت فقیه فقط در مسائل بسیار حیاتی برای اسلام باید هزینه شود نه در چنین مسائلی.
گروهی که احساس میشود حسن نیت دارند و مخالف رفع حصرند میگویند اگر اینها بدون توبه و عذرخواهی آزاد شوند اقتدار نظام میشکند. این هم حرف باطلی است. اولا مگر اقتدار نظام به این است که هیچ منتقدی نداشته باشد؟ مگر حکومت پیامبر(ص) یا علی علیهالسلام منتقد نداشت؟ ثانیا توبه باید اختیاری و با میل قلبی و در پیشگاه خدا باشد و اگر باید از مردم نیز عذرخواهی کنند سایر متهمان فتنه مانند آقای احمدینژاد و برخی نهادهای حکومتی نیز باید چنین کنند.
این عده گاهی نیز میگویند اگر اینها آزاد شوند دوباره آشوب میشود. این نیز خیالی بیش نیست. شرایط و هیجان آن دوره از میان رفته و منشأ فتنه هم کنار رفته است. اکثر معترضان نیز با انتخابات 92 به خواستههای خود رسیده و انگیزهای ندارند. به فرض محال آقای موسوی اعلامیه هم بدهد کسی همراهی نمیکند و خود ایشان هم گفته است میخواهم دولت را کمک کنم.
رئیس جمهور محترم
قرائن نشان میدهد که به هر دلیلی ارادهای برای محاکمه متهمان فتنه 88 و طبعا بازخوانی آن با حضور طرفهای قضیه وجود ندارد و فتنه 88 در ایران حکم هولوکاست در اروپا و آمریکا را پیدا کرده است که فقط یک سخن باید گفته شود و کسی حق تحلیل متفاوت و تحقیق درباره ریشهها و عوامل گوناگون آن را ندارد. لذا پیشنهاد میکنم که جنابعالی به عنوان رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی، در اجرای قانون اساسی به تنها راه باقی مانده یعنی آزادی سه محصور مورد نظر عمل نمایید.
قانون اساسی برای اجرا کردن است نه یک سند ملی که صرفا در ویترین قرار گیرد. عید غدیر نزدیک است و چه بهتر این کار در این ایام صورت گیرد و وحدت ملی ما که به شدت به آن نیازمندیم بیشتر و استوارتر گردد. بدیهی است که اگر همچنان مسامحه نمایید این قضیه در قالب سؤال از رئیس جمهور در مجلس پیگیری و البته برخی سؤالات فرهنگی نیز اضافه خواهد شد.
با تقدیم احترام
علی مطهری
اخبار سیاسی - انصاف نیوز