سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

زندگی زناشویی بی مشکل یک افسانه است



 

 

زندگی زناشویی بی مشکل، یک افسانه است

 

نحوه ارتباط و تعامل با خانواده همسر و مشخصا والدین همسر آن هم در سال های نخستین زندگی مشترک از پرحاشیه ترین مسائلی است که بین همسران رخ می دهد. با دکتر وحید شریعت، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران به گفتگو نشسته ایم تا از شیوه های درست برقراری یک ارتباط سالم آگاه شویم....

 

 

▪ آقای دکتر! بعضی ها حتی پیش از اینکه ازدواج کنند نسبت به خانواده همسر آینده شان در ذهن خود حالت تدافعی دارند. این واکنش را می توان طبیعی یا حتی تا حدودی طبیعی دانست؟

 

ازدواج یکی از مهم ترین اتفاقاتی است که در زندگی افراد رخ می دهد و تغییرات گسترده ای در زندگی به وجود می آورد. پس از ازدواج آنچه از فرد انتظار می رود با قبل از آن متفاوت است. به عنوان نمونه یکی از انتظارات این است که فرد بتواند در موقعیت های اجتماعی مختلف حاضر شود و رفتاری متناسب با شرایط و شأن خود داشته باشد. همچنین باید بتواند با افراد جدیدی که روبه رو می شود رابطه مناسبی برقرار کند. شاید مهم ترین افراد (البته پس از همسر) خانواده همسر و به خصوص والدین او هستند. افرادی که فرد تازه وارد از خصوصیات اخلاقی آنها زیاد آگاه نیست و باید بتواند با آنها کنار بیاید.

 

 

▪ جایگاه باورهای فرهنگی و سنت های اجتماعی در این مواجهه کجاست؟

 

مثل معروفی هست که می گوید «گربه را باید دم حجله کشت». بدیهی است کسانی که به این جمله معتقد باشند، احساس می کنند باید از همان روز اول کنترل زندگی شان را در دست بگیرند و هرکس از همان اول بر زندگی مسلط شد، دیگر تا پایان رییس باقی خواهد ماند و فرد مقابل ذلیل و فرمانبردار او خواهد بود. والدینی که نگران خوشبختی فرزند خود هستند و می خواهند مطمئن شوند که او در زندگی مشترک خود فرد مغلوبی نیست، احتمالا سعی می کنند تا از چند و چون ماجرا مطلع شوند و اگر نگوییم برای پیروزی، دست کم برای جلوگیری از توسری خور شدن، به راهنمایی فرزند خود بپردازند. اما در بسیاری از موارد همین کنجکاوی ها و راهنمایی ها باعث می شود تا زوج های جوان احساس کنند دیگران دارند در زندگی شان دخالت می کنند و بخواهند از خود دفاع کنند. نکته ای که معمولا در همه زندگی های تازه اتفاق می افتد، بروز اختلاف بین زن و شوهر است که به خصوص اوایل زندگی کاملا شایع است. اما مشکل زمانی حاد می شود که یکی از طرفین به علت بی تجربگی یا پرس و جوی دیگران، اختلاف های معمول و گذرایی را که در همه زندگی ها وجود دارد، به خانه والدین خود بکشاند. کمکی که والدین در این شرایط انجام می دهند چه به صورت مستقیم و با ورود به بحث باشد و چه غیرمستقیم و از طریق توصیه کردن، معمولا به بدتر شدن ماجرا و تشدید اختلاف می انجامد.

 

 

▪ خیلی از سوءتفاهم های پیش آمده با خانواده همسر ناشی از تفاوت های خرده فرهنگ هاست. آیا چاره ای برای پیشگیری از این تنش ها وجود دارد؟

 

زمانی که خانواده دو طرف از نظر اعتقادی و فرهنگی تفاوت زیادی نداشته باشند این مشکلات کمتر بروز می کند، چرا که انتظاراتی که از عروس یا داماد در خانواده ها وجود دارد برای هر دو طرف شناخته شده و مورد انتظار است و بنابراین کمتر باعث اختلاف می شود. آشنا شدن با آداب و رسوم خانواده طرف مقابل می تواند تا حدودی به کاهش این گونه مشکلات کمک کند. در مواردی همین آشنایی باعث می شود که فرد از انجام کارهای مشکل ساز و چالش برانگیز دوری کند، اما گاهی هم لازم است که زن یا شوهر از خواسته خود به نفع خانواده طرف مقابل چشم پوشی کند. اما بعضی وقت ها ممکن است اجرای سنت یک خانواده با انجام ملزومات خانواده دیگر منافات داشته باشد. در این موارد کار سخت تر است و نمی توان به سادگی راه حل مناسبی پیدا کرد و باید به دور از عصبیت و سرسختی تلاش کرد تا راه حل میانه ای یافت. ممکن است در این موارد نیاز به کمک مشاوری متخصص هم وجود داشته باشد.

 


▪ کدام یک از این حالت ها به نظر شما منطقی تر است. انتظار داشته باشیم عروس یا داماد یک خانواده مانند فرزندان آن خانواده جذب خانواده شوند یا همیشه یک فاصله مشخص وجود داشته باشد؟

 

ماه های اول زندگی مشترک، زمان حساسی است که روابط جدیدی در حال شکل گرفتن است و به طور معمول در این دوره احتیاط و مراقبت بیشتری لازم است تا افراد بتوانند در نقش جدید خود به خوبی ظاهر شوند. پس نمی توان انتظار داشت که خیلی زود فرد به طور کامل به خانواده جدید خود جذب شود. باید توجه داشت که برخی افراد سریع تر می توانند با دیگران رابطه دوستانه برقرار کنند و به اصطلاح خونگرم و به جوش هستند، در حالی که برخی دیگر آهسته تر با افراد جدید ارتباط برقرار می کنند و مدتی زمان می برد تا بتوانند احساس نزدیکی و صمیمیت کنند. این مساله به شخصیت هر فردی برمی گردد و نباید انتظار داشت که همه به یک صورت برخورد کنند.

 


▪ فرض کنید بین یک زن با پدرشوهرش اختلاف یا مساله ای رخ دهد. چگونه همسر او می تواند از این دوراهی سالم بگذرد؟

 

با وجود همه این احتیاط ها ممکن است باز هم مشاجره ای بین والدین با عروس یا داماد ایجاد شود. در این مواقع فرد در شرایط دشواری قرار می گیرد و نمی داند که باید از والدین خود طرفداری کند یا از همسر. شاید بهتر باشد که به جای طرفداری از این یا از آن در درجه اول طرفین را دعوت به آرامش کرد تا هرچه زودتر درگیری رودررو پایان یابد. سپس در شرایطی آرام تر و بدون حضور دیگران با هریک از دو طرف ماجرا به طور جداگانه صحبت شود و سعی در رفع سوءتفاهم ها و کدورت ها گردد. در این مواقع گاهی لازم می شود از کمک بزرگ ترها یا کسانی که مورد قبول و احترام خانواده هستند هم کمک گرفت. همدردی و بررسی منطقی موضوع و تاکید بر ارائه راهکار برای جلوگیری از تکرار مشکل می تواند از مواردی باشد که در گفت وگو با هر یک از دو طرف به آن پرداخته می شود. به علاوه برای کم کردن نگرانی های معمول والدین، همسران می توانند نکات مثبت را بیشتر به والدین دو طرف منتقل کنند.

 

 

▪ برای هرکدام از افراد درگیر در این ارتباط چندجانبه چه توصیه ای دارید؟

 

در پایان می خواهم تاکید کنم که نزدیک ترین فرد به یک زن یا شوهر در درجه اول باید همسر درنظر گرفته شود و نه مادر یا پدر. کاملا طبیعی است که خیلی از موارد مربوط به یک زوج را هیچ کس غیر از خودشان نباید بداند و اگر غیر از این باشد و به عنوان نمونه مادر یک خانم از همه جزییات زندگی دخترش باخبر باشد غیرطبیعی است و می تواند بالقوه خطرناک باشد. دیگر اینکه زندگی مشترک را نباید به شکل یک میدان مبارزه دید که یک برنده و یک بازنده دارد. سرانجام اینکه مشکل و اختلاف همیشه پیش می آید و آنچه مهم است توانایی حل مشکل است. چیزی به نام زندگی زناشویی بدون مشکل یک افسانه است. توانایی حل مشکل یک مهارت است که می توان آن را یاد گرفت.

منبع: salamat.ir


ویدیو مرتبط :
بردن اختلاف زناشویی = باختن زندگی زناشویی ـ هلاکویی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چند توصیه برای زندگی زناشویی بهتر



 

زناشویی

 

توصيه به زوج هاي جوان اين است كه زياد سخت نگيريد. هيچ گاه به خود اجازه ندهيد كه فكر طلاق به ذهنتان خطور كند. حتي در بحراني ترين لحظات زندگي و در اوج كشمكش ها و اختلاف هاي زناشويي، طلاق تنها راه حل نيست. مطمئن باشيد كه پس از طلاق مشكلات و سختي هاي. زيادي انتظارتان را مي كشد.خودپسندي و خودخواهي، ازدواج را به ورطه نابودي مي كشاند.

 

هر يك از نكات زير مي تواند زندگي زناشويي را به بن بست بكشاند:

1- تعهد بيش از اندازه

تعهد بيش از اندازه و خستگي جسمي و روحي؛ اين مشكل در زوج هاي جواني كه در مدرسه يا دانشگاه تحصيل مي كنند يا تازه در جايي استخدام شده اند بيشتر به چشم مي خورد. حتي الامكان سعي كنيد اوايل ازدواج به دانشگاه برويد، كار تمام وقت داشته باشيد، صاحب فرزندي شويد، خانه بسازيد يا كار و كاسبي جديدي راه بيندازيد. اين كارها مشكلات و سختي هاي زيادي به همراه دارد و بسياري از زوج هاي جواني كه با اين مشكلات روبه رو مي شوند، پس از آن كه ازدواجشان با شكست مواجه مي شود با تعجب از خود مي پرسند:«چرا چنين اتفاقي افتاد؟» مسئوليت و مشغله ي زياد باعث مي شود كه زن و شوهر فرصت كمي براي همديگر داشته باشند و بنابراين فاصله ي آنها روز به روز افزايش مي يابد و زماني مي رسد كه براي هم مثل دو غريبه هستند، پس سعي كنيد در اوايل ازدواج، براي خود، كار و دردسر نتراشيد و وقت بيشتري را با هم بگذرانيد تا همديگر را بيشتر بشناسيد.

 

زندگی بهتر

 

2- صورت حساب هاي بالا

صورت حساب هاي بالا و بحث بر سر نحوه ي خرج كردن پول؛ اجناس مصرفي خود را با پول نقد خريداري كنيد، در غير اين صورت آنها را به صورت قسطي نخريد. تمام پولتان را براي خريد خانه يا اتومبيل كه استطاعت خريد آن را داريد خرج نكنيد. هميشه مقداري از پولتان را براي روز مبادا پس انداز كنيد و با آن به سفرهاي كوتاه برويد و اگر صاحب فرزندي هستيد، آن را براي مواقع ضروري كنار بگذاريد. سعي كنيد درآمدتان را عاقلانه و درست خرج كنيد.

 

 

3- خودپسندي

در جهان دو گروه از مردم وجود دارند، افراد بخشنده و افراد گيرنده. ازدواج دو نفر بخشنده مي تواند يك مسئله ي رضايت بخش و خوشايند براي هر دو طرف باشد، بين دو نفر بخشنده و گيرنده هميشه اصطكاك وجود دارد، اما دو نفر گيرنده در عرض شش هفته زندگي مشترك، به جان هم مي افتند و دمار از زندگي هم درمي آورند. خودپسندي و خودخواهي، ازدواج را به ورطه نابودي مي كشاند.

 

 

4- دخالت والدين

اگر زن يا شوهر به طور كامل از والدينشان جدا نشوند، احتمال بروز مشكل در زندگي زناشويي آنها وجود خواهد داشت. بعضي از والدين دوست ندارند فرزندشان پس از ازدواج از آنها دور شود و ترجيح مي دهند كه در كنارشان زندگي كند. آنها به اين مسئله توجه ندارند كه در اين صورت ممكن است باعث به وجود آوردن مشكل در زندگي مشترك فرزندشان شوند.

 

زندگی بهتر

 

5- توقعات زياد و بي جا

بسياري از زوجين انتظار دارند كه پس از ازدواج وارد يك سرزمين پر از شادي و خوشبختي شوند. آنها هميشه روياي قصر پريان را در سر مي پرورانند، غافل از اين كه گاهي اوقات در زندگي زناشويي مشكلاتي پيش مي آيد كه عرصه زندگي آنها را تنگ مي كند.

 

 

6- بحث و جدل

سخن ما با كساني است كه فضاي خانه را با بحث و دعواهاي خود مسموم مي كنند و باعث رنجش و نگراني طرف مقابل خود مي شوند و او را از ادامه ي زندگي مشترك دلسرد مي كنند. بدبيني و حسادت، يكي از علل ايجاد جر و بحث زوجين است و خودبيني عامل ديگري است كه باعث آزار رساندن به طرف مقابل مي شود.

 

 

7- اعتياد

اعتياد نه تنها باعث از هم پاشيدن زندگي مشترك مي شود بلكه فرد را نيز از بين مي برد. هميشه از مواد مخدر و مشروبات الكلي دوري كنيد.

 

 

8- خيانت و بي وفايي نسبت به همسر

ازدواج، پيمان و تعهد بين دو نفر است و آنها را متعهد مي سازد كه تا آخر عمر به هم وفادار بمانند و در غم و شادي هاي زندگي، شريك يكديگر باشند. متأسفانه بعضي از همسران به اين تعهد پايدار نمي مانند و پس از مدتي از جاده درستي منحرف مي شوند و به همسرشان خيانت مي كنند و با اين كار كتاب زندگي مشتركشان را براي هميشه مي بندند.

 

زندگی بهتر

 

9- شكست در كار و تجارت

اين مسئله به خصوص در مردان بسيار به چشم مي خورد. اضطراب و نگراني كه به دنبال اين شكست ايجاد مي شود، باعث آشفته كردن كانون خانواده مي شود.

 

 

10- موفقيت در تجارت و كسب و كار

شايد خطر موفق شدن در تجارت يا به اصطلاح يك شبه پولدارشدن بيشتر از شكست در تجارت باشد. گاهي اوقات، ثروت يكباره اي كه به طرف خانواده ها سرازير مي شود باعث دور شدن آنها از يكديگر و منجر به مرگ زندگي مشترك مي شود.

 

 

11- ازدواج در سنين پايين

آمار طلاق در بين دختراني كه در سنين 17- 14 سالگي ازدواج مي كنند دو برابر بيشتر از دختراني است كه در سنين 19-18 سالگي ازدواج مي كنند و نيز كساني كه در سنين 19- 18 سالگي ازدواج مي كنند، 75 برابر بيشتر از كساني كه در سنين 20 سالگي پيمان زناشويي مي بندند به دادگاه هاي طلاق قدم مي گذارند.این آمار نشان مي دهد كه فشار ناشي از اضطراب و هيجان هاي دوران نوجواني با مشكلات زندگي مشترك در هم مي آميزد و خيلي زود زن و شوهر را به پاي ميز طلاق مي كشاند.