سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
زندگى ، مثل یک حلقه است !
در این مقاله ، سعی در نمایاندن نگاهی متفاوت از زندگی داریم ؛ باشد که ما را در شناسایی مفاهیم اساسی در زندگی یاری نماید . آنچه مورد نظر این مقاله است ، این است که بگوید : مسیر زندگى ، خطى نیست.
یعنى زندگى ما اینگونه نیست که از نقطهى «الف» شروع و به نقطهى «ب» ختم شود.
درست است که ما طول زندگى را با زمان اندازه مىگیریم و براى آن شروع و پایان مشخصى تعریف مىکنیم، اما به دلیل شباهتها و اوج و فرودهایى که در مقاطع مختلف این مسیر وجود دارد،
مىتوان آن را به صورت یک منحنى سینوسى، یک حلقه یا یک مسیر مارپیچ تصور کرد. به همین دلیل بهنظر مىرسد پیشنهاد حلقه یا چرخه براى آن مناسب باشد.
زندگى، حرکت طولى و عرضى دارد. حرکت طولى در بستر زمان اتفاق مىافتد، ما در یک زمانى بهدنیا مىآییم، که نقطهى آغاز سفر
است، و در یک زمان از دنیا مىرویم، که نقطهى پایان است، و سن ما طول زندگىمان را نشان مىدهد. اما حرکت عرضى به صورت رفت و برگشتى، و در جهات دیگر است.
مسیر زندگى ، درست مثل فنر یا یک پلکان مارپیچ است که اگر از کنار به آن نگاه کنیم ، حرکتى خطى و از پایین به بالا دارد اما اگر از
بالا به آن نگاه کنیم، بهصورت دایرهوار و تکرارشونده حرکت مىکند.
به عنوان مثال ما در بلوغ از لحاظ جسمى تغییر مىکنیم، پسرها ریش و سبیل درمىآورند، صداىشان دورگه مىشود، در دخترها عادت ماهانه شروع مىشود و علایم ثانویهى بلوغ در آنها ظاهر مىشود. در دوران میانسالى نیز جسممان تغییر
مىکند، دندانها و موهاىمان کم مىشوند و مىریزد، صورتمان خط برمىدارد و چروک مىخورد و...
یعنى در این دو مقطع، مثل اینکه جلد عوض کنیم، بدنمان تغییر مىکند. با این تفاوت که تغییرات بلوغ ، خیلى مشخصتر است و ما با تجربهى کمترى با آن روبهرو مىشویم. در میانسالى براى مواجهه با
این تغییرات کمى آمادهتر هستیم و آنها را راحتتر مىپذیریم.
در این دو مقطع طرز فکر و احساساتمان هم تغییر مىکند، در نوجوانى روابط عاطفىاى را تجربه مىکنیم که اغلب شدید هستند. در قضاوت و عمل افراط و تفریط مىکنیم. امیدها و افکارهایى داریم که از نظر بزرگترها بلندپروازانه بهنظر مىرسد.
«وابستگى شدید عاطفى» که آن را «عشق» مىنامیم از پدیدههاى رایج مرحلهى بلوغ و یکى از علایم اختصاصى این دوره است. نحوهى بروز دادن این عاطفه براى نوجوان مشکلساز است و به رسم و سنت محیط بستگى دارد.
اما در میانسالى معمولاً صبور و محافظهکار هستیم، افکار واقعگرایانه داریم،
ممکن است عاشق شویم، اما عشقى که خیلى انتخابشده و پایدار است.
این تشابهها و تفاوتها در حلقهى حیات کم نیستند. هر کدام از مقاطع سنى، و هر بخشى از حلقه، با بخش روبهروى خود، بهنوعى رابطه دارد. به عنوان مثال توانایىهاى ما در قطب شمال حلقهْ حداقل، و در قطب جنوب، حداکثر است؛
وابستگى عاطفى و احتیاج به خانواده در قطب شمال زیاد و در قطب جنوب کم است و...
حلقهى حیات چه خصوصیاتى دارد؟
بخشهاى مختلف حلقهى حیات یا به هم شبیه هستند یا در نقطهى مقابل هم قرار دارند. به عنوان مثال در بالاى حلقه تولد و مرگ قرار دارند که به هم شباهت دارند. هردو حرکتى هستند بین دو حالتى که در یکى،
دیگران از وجود ما آگاهى دارند و در دیگرى ندارند؛ که آن را به درست یا غلط «هستى» و «نیستى» مىنامیم. ما در بخش زیادى از ابتداى حلقه زنده هستیم اما نمىدانیم که زندهایم.
مسیر زندگى شبیه پلکان مارپیچى است که هم به سمت جلو حرکت دارد، هم به سمت بالا.
در
قطب شمال حلقه - یعنى در دوران نوزادى و پیرى - آسیبپذیرهستیم و به طبَع آن احتمال خطر براىمان زیاد است. ما در بخش ابتدایى حلقه، به حمایت و مراقبت اطرافیان نیاز داریم، و اگر نیازهاى اصلى ما برآورده نشود (که مسئول اصلى برآورده کردن این نیازها، مادر - بهعنوان عامل اصلى ایجادکنندهى اعتماد در نوزاد - است) آتیهى
زندگى ما احتمالاً به خطر مىافتد.
در انتها، با این معرفی اجمالی ، تصویر حلقه ی حیات که در کتاب حلقه ی حیات ، نوشته ی محمدولی سهامی آورده شده است را مورد بررسی قرار می دهیم :
منبع:تبیان
ویدیو مرتبط :
زندگى
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اخلاق حلقه ی گمشده درورزش
مربي سابق تيم ملي:بي اخلاقي ها به خاطر فشار رواني زياد در فوتبال است.مربي سابق تيم ملي فوتبال درخصوص مسايل اخلاقي اخير در اين رشته ورزشي؛گفت:کساني که با فوتبال سر و کار دارند همه روزه فشار رواني زيادي را تحمل مي کنند که همين موضوع بداخلاقي ها ر در فوتبال تشديد کرده است.
"هومن افاضلي" در گفت وگو با ايرنا،افزود: فوتبال يک پديده اجتماعي است اما در اين رشته ورزشي هيچ کس اعم از بازيکن،مربي و مدير امنيت ندارد از اين رو مقدار فشارهاي رواني بر اين گروه بيشتر از ساير گروه هاي اجتماعي است.وي افزود: به عنوان مثال همه اعم از کارشناس و غير کارشناس به بازيکنان فوتبال اعتراض مي کنند که پول زيادي دريافت مي کنند اما به همان اندازه براي تيم سودمند نيستند.
افاضلي خاطرنشان کرد: البته اين مساله درخصوص مربيان طور ديگري است، کادر فني فوتبال در ايران خيلي زودتر از آنچه که بايد دچار تغيير مي شود و يا با يک باخت،آنها بايد منتظر همه گونه فشار از همه طرف باشند.
اين مربي فوتبال تصريح کرد: مديريت در فوتبال نيز معضلاتي مشابه اين موارد دارد مديران فوتبالي ابتدا بايد به مديران بالادستي که بعضا نيز ورزشي نيستند پاسخگو باشند علاوه براين آنها بايد به ساير گروه هاي اجتماعي اعم از کارمند،دانشجو، کارگر و غيره که به عنوان هواداران تيم به شمار مي روند نيز پاسخ دهند که برآوردن انتظارات تمامي اين گروه ها به حق کار بسيار دشواري است.
افاضلي در ادامه اظهار داشت: با تمام اين مشکلات همه از بازيکنان و کادر فني تيم هاي فوتبال انتظار دارند در شرايطي که ضربان قلبشان بين 170 تا 180 متغير است بهترين تصميم را بگيرند اين درحالي است که افراد عادي دراين ضربان با وجود بهترين شرايط بدترين تصميمات زندگي خود را مي گيرند.
به اعتقاد وي، تماشاگران فوتبال درايران نيز عامل ديگر بد اخلاقي ها در اين رشته ورزشي به شمار مي روند آنها متعلق به قشر خاصي هستند که متاسفانه براي ديدن و استفاده از فوتبال به ورزشگاه نمي آيند اين گروه معضلات خارج از محيط ورزش و فوتبال را به ورزشگاه مي آورند و خود را در ورزشگاه تخليه رواني مي کنند.
افاضلي اظهار داشت: اين درحالي است که پيش از اين تماشاگران فوتبال در ايران محدود به يک قشر خاص نبودند به عنوان مثال پدران همراه با فرزندان خود در ورزشگاه حضور مي يافتند و از تماشاي فوتبال لذت مي بردند که امروزه متاسفانه اين گونه نيست و يا چنانچه باشد بسيار کم و نادر است.
مربي سابق تيم ملي فوتبال درادامه از بعضي رسانه ها به دليل توجه بيش از اندازه به حاشيه ها نيز انتقاد کرد و افزود:درحال حاضر پرداختن به حاشيه ها به يک رويه و اصل براي بعضي از رسانه ها تبديل شده است.
افاضلي خاطرنشان کرد:آنها به جاي اينکه به متن ورزش توجه کنند تنها به حاشيه ها مي پردازند و اين بدين معني است که همگي در يک چرخه اي افتاديم که برآيند آن منفي است.به گفته اين مربي فوتبال،باشگاه ها نيز بايد بيش از اين به کار هاي فرهنگي بپردازند به طوريکه خانواده ها تمايل بيشتري براي حضور در ورزشگاه ها پيدا کنند و مخاطبين متنوع تري را در ورزشگاه ها ببينيم.
وي درمورد راهکارهاي برون رفت از اين موضوع نيز ابتدا به مساله پيش فروش صندلي ها اشاره کرد و افزود: چنانچه فدراسيون فوتبال صندلي ها را از قبل پيش فروش کند قسمت اعظم مشکلات سکوها برطرف خواهد شد با اين کار هم به باشگاه ها کمک شده هم ره گيري هواداران و تماشاگران براي مسوولان آسان تر خواهد شد.
افاضلي افزود:در بخش رسانه ها نيز بايد ديدگاه ها تغيير کند و با يک تجديد نظر کلي محتوي و شيوه انعکاس اخبار را تغيير دهيم.به اعتقاد وي رسانه ها بايد از سطحي نگري و منفي گري به سمت عميق نگري و مثبت نگري حرکت کنند تاحاشيه هاي اين ورزش از بين برود.فاضلي تصريح کرد:همچنين براي مديريت در ورزش نيز بهتر است از ورزشي ها استفاده کنيم چرا که مديران ورزشي تصميماتي که اتخاذ مي کنند ورزشي است.