سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
زنان و مردان حسود
مقایسه دایمی خود با دیگران نوعی بیماری و ضعف به حساب میآید که هر کس را میتواند مبتلا کند؛ بدتر از همه اینکه این مقایسه دایمی می تواند منجر به رقابت گردد البته رقابت داشتن با دیگران اقدامی بد و نکوهیده نمی باشد بلکه اگر این رقابت از مجرای طبیعی خود خارج شود....
رقابت
رفتار شما در محل کار چگونه است؟ آیا نسبت به مسئولیتهای کاری خود احساس وظیفه میکنید؟ آیا مسائل مادی یا کسب مقام از ارتباط با مردم برایتان مهمتر است؟ آیا فکر میکنید منافع گروه یا شرکت از منافع فردی مهمتر است؟ آیا دائم خود را با دیگران مقایسه میکنید و خود را دستکم میگیرید؟
در واقع مقایسه دایمی خود با دیگران نوعی بیماری و ضعف به حساب میآید که هر کس را میتواند مبتلا کند؛ بدتر از همه اینکه این مقایسه دایمی می تواند منجر به رقابت گردد البته رقابت داشتن با دیگران اقدامی بد و نکوهیده نمی باشد بلکه اگر این رقابت از مجرای طبیعی خود خارج شود می تواند منجر به حسادت گردد.
برای مثال در رقابت افراطی مشاهده می گردد که برخی افراد در محیط کار دیگران را رقیبی برای خود میدانند و دائما سر هر موضوعی با آنها رقابت میکنند و پیوسته نگران امتیاز بیشتر اطرافیان نسبت به خود هستند؛ البته در بعضی محیطهای کار هم خواه ناخواه افراد را به رقابت با یکدیگر دعوت میکنند. بعضی از محیطهای کاری از روشهای خاصی برای رواج روحیه رقابت در ذهن طرفداران استفاده میکنند. مثلا از روش اهدای پاداش و... استفاده میکنند تا مطمئن شوند افراد برای ارتقای مقام و رتبه و گرفتن پاداش هم که شده حاضرند به رقابت بپردازند.
اگر رقابت از مجرای طبیعی خود خارج شود می تواند منجر به حسادت گردد
دربرخی از فضاهای کاری، فضای رقابت است، اما شما بهعنوان یک فرد میتوانید و اجازه دارید در چارچوب کار خود به طور مؤثری با دیگران رقابت کنید؛ ولی رقابتی سالم. شما نباید یک رقابت افراطی را که به حسادت شباهت دارد به شکلی مخرب وارد زندگی خود کنید.
فراموش نکنید اگر بخواهید رقابت کنید، همیشه باید کسی را در نظر داشته باشید تا با او به رقابت بپردازید و دائم مواظب باشید که از او عقب نمانید! بنابراین هنگامی که حواستان به کسی غیر از خودتان باشد که ارزش و موقعیت خود را با او بسنجید، دیگر کنترلی بر زندگی خود نخواهید داشت و نمیتوانید از تمام توان خود برای رسیدن به اهدافتان بهرهمند شوید. از اینرو بهتر است بهجای اینکه خود را با افراد دیگر بسنجید نگاهی به درون خود و خواستههای واقعیتان بیندازید. البته شاید در بسیاری مواقع به نظر برسد که رقابت میتواند شرایط بهتری را برای شخص فراهم کند و باعث تحسین دیگران شود اما باید توجه داشت که همکاری، موثرترین راه برای بالا بردن سطح زندگی خود و دیگران است؛ زیرا با همکاری با یکدیگر، منافع شامل حال همه خواهد شد. اما در صورتی که این اتفاق نیفتد و رقابت سالم از حالت طبیعی خود خارج شود تبدیل به حسادت می شود. کسانی بیشتر حسادت میکنند که توانمندیهای خودشان را دستکم میگیرند ولی کسانی که خودشان را توانا میدانند ممکن است به موقعیت والای دیگران غبطه بخورند تا اینکه حسادت کنند.
برخی افراد در محیط کار دیگران را رقیبی برای خود میدانند و دائما سر هر موضوعی با آنها رقابت میکنند و پیوسته نگران امتیاز بیشتر اطرافیان نسبت به خود هستند
حال با این اوصاف برای اینکه مقایسه بیش از حد تبدیل به رقابت ناسالم نشود و به تبع آن رقابت ناسالم تبدیل به حسادت نشود، چه باید کرد؟
شاید اولین اقدام این باشد که تواناییهای خود را بشناسیم و آنها را تقویت کنیم. برای رهایی شما از احساس ناتوانی و داشتن اعتماد به نفس این است که خود را دستکم نگیرید و واژه مقایسه را از فرهنگ لغات خود حذف کنید، زیرا با قرار دادن خودتان در معرض مقایسه، خود را ناتوانتر احساس میکنید. بهعلاوه بهتر است از آنچه دارید راضی باشید، زیرا در غیر این صورت نمیتوانید احساس آرامش و رضایت خاطر داشته باشید.
فراموش نکنید که شما فردی شایسته و با ارزش هستید؛ بنابر این دلیلی ندارد که تواناییهایتان را نادیده بگیرید، اما باید این امر را باور داشته باشید و بتوانید بر اساس آن عمل کنید.
البته ممکن است همیشه نتوانید مؤثر یا کارآمد باشید و مواردی هم پیش میآید که نمیتوانید به اهداف خود برسید، اما میتوانید همیشه برای خود حرمت قائل شوید. زیرا ما هر چقدر تواناییهای خود را تقویت کنیم و آنها را شکوفا کنیم ممکن است از وضعیت خود راضی نباشیم و همین امر خود سبب ایجاد حسادت میشود.
حسادت
اگر هر انسانی تواناییهای خود را بشناسد و در مسیر آنها هم حرکت کند آن وقت حسادت رخ نمی دهد. ببینید که واقعاً چه کسی هستید و خود حقیقی تان را بپذیرید. شما نیازی ندارید که خودتان را با دیگران مقایسه کنید تا بتوانید زمانی که در آینه نگاه می کنید به خود ببالید. همیشه به خاطر داشته باشید که شما شخصیت منحصر بفرد خودتان را دارید و دیدگاه دیگران در مورد شما تنها بر اساس کارهایی که انجام می دهید شکل می گیرد، نه از طریق مقایسه خود با دیگران. اگر دائماً خودتان را با دیگران مقایسه کرده و حس رقابت پیدا کنید، با این اقدامات استرس بهتر بودن را به خود تحمیل می نمایید و در نتیجه نه تنها از نظر روانی، بلکه از نظر فیزیکی نیز به مشکل برخورد خواهید کرد. لازم است آنقدر به خودتان اعتماد داشته باشید و برای خودتان ارزش و احترام قائل باشید که برای جلب توجه و محبت دیگران نیاز به برد در شرایط مختلف را احساس نکنید در این صورت است که پذیرش خود به همان صورت که هستید آسانتر است، چرا که عمدتا حسادت در اشخاصی ایجاد میشود که بیشتر از اینکه تلاششان را معطوف به پرورش تواناییهای خود بکنند معطوف به این میکنند که ببینند زندگی دیگران چه دستاوردی داشته است. این افراد منتظر این هستند که سعادت در خانهشان را بزند و از اینکه شانس در خانه دیگران را زده همیشه گلهمند هستند ولی اگر نگاهمان را به زندگی و به توانمندی های خود تغییر دهیم این حسادت می تواند تبدیل به غبطه گردد حال چه کنیم که حسادت تبدیل به غبطه شود؟
اگر بخواهید رقابت کنید، همیشه باید کسی را در نظر داشته باشید تا با او به رقابت بپردازید و دائم مواظب باشید که از او عقب نمانید
برای رسیدن به این مرحله باید یک مقدار ذهنمان را از آموزههایی که اجتماع به ما تحمیل میکند منفک کنیم و یک بار دیگر واژههایمان را خودمان تعریف کنیم. ما در بمباران تبلیغاتی عجیب و غریبی قرار داریم. بدون آنکه خودمان بدانیم ارزشها با ابزارهای مختلف به ما تلقین میشود؛بنابراین موفقیت را فقط در شکل خاصی میپذیریم. ما اگر بتوانیم وقتی که حسادت میکنیم دریابیم که این حسادت ناشی از یک ناخشنودی از وضع موجود است و بعد وضع مطلوب و ایدهآل را که میتواند ما را خشنود کند در ذهنمان تعریف کنیم طبیعتا راه هم پیش روی ما گذاشته میشود.
منبع: تبیان
ویدیو مرتبط :
آنچه مردان درباره ی زنان می دانند !!!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
زنان حسود ترند یا مردان؟
تفاوتهای بیولوژیکی:
نـه تـنـها سـاخـتـار مغز زنان و مردان با یکدیگر متفاوت می باشد، بلکه مـردان و زنان از مغزشان بطـرز مــتفاوتی استفاده می کنند. در مغز زنان اتصالات و ارتباطات بیشتری بین دو نیمکره چپ و راست وجود داشـته کـه بـه آنــها این توانایی را می دهد تا از مهارت گفتاری بهتری نسبت به مردان برخوردار باشند. از طرف دیگر در مردان ارتبـاط کمتری بین دو نیمکره مغزشان وجود داشته و به آنها این قابلیت را میدهد تا دارای مهارت بیشتری در استدلالهای انتزاعی و هوش دیداری-فضایی باشند.
بیشتر عادات مردان و زنان را می توان توسط نقش آنها در روند تکامل توضیح داد. بـا وجود آنکه شرایط زندگی تغییر کرده باز هم زنان و مردان تمایل دارند از برنامه بیولوژیکی خـود پیـروی کننـد. مـردان قـادر هستـند تــا مسیر حرکت خود را بخاطر بسپارند. زیـرا در گذشته مردان می بـایـست شـکـار خـود را ردیـابـی کـرده و آن را گـرفتــه و بـه خـانــه باز میگرداندند در حالی که زنان دارای دید محیطی بهتری می باشند که بـه آنـها کمک می کند اتفاقات پیرامون مـنـزل خـود را زیـر نـظـر گـرفـتـه و خـطـر در حـال نـزدیـک شدن به خانه را شنـاسایی کنند. مـغز مــردان برای شکار کردن برنامه ریزی شده که حـوزه دید محدود و بـاریـک آنـها را توجـیـه مـی کند امـا مـغـز زنـان قـادر اسـت دامـنـه اطـلاعات وسیـعتری را رمزگشایی کند.
مردان و زنان دارای حس حسادت یکسان بوده اما مردان بهتر می تـوانند این حس را پنهان سازند. نمایان ساختن حس حسادت در زنان احتمالا به همان روحیه ای بر می گردد که در خود احساس ضعف نموده و انتقاد از خود داشته و به دوست داشتنی بودن خود مطمئن نیستند.
مـردان صداهای گوشخراش، دست دادن محکم و رنگ قرمز را ترجیح میدهند. مـردان در حل مسائل فنی بهتر می باشند. زنان دارای گوش تیزتری میباشند و هنـگام صحبت کردن از واژه های بیشتری استفاده می کنند و در تکمـیل و اتـمام وظـایف بطور مستقل بهتر از مردان می باشند.
هنگامی که مردان وارد اطاق می شوند بدنبال راه خروج می گردند، خـطـر احـتمالی را برآورد کرده و راههای گریز را می سنجد. در حالیکه زنان به چهره میهمانان توجه می کنند تا پـی ببرند که میـهمانـان چه کسانی بوده و چه احساسی دارند. مردان قادر می باشند تا اطلاعات را طبقه بندی کرده و در مغزشان ذخیره کنند. زنـان تمایل دارند تا اطلاعات را بارها و بارها در مغزشان مرور کنند. هنگامی که زنان مشکلاتشان را بـا مـردان در میان می گذارند دنبال راه حل نمی گردند آنها تنها نیاز دارند تا فردی به حرفهایشان گوش دهد.
تفاوتهای روانشناسی
مردان موقعیتها و اوضاع را بطور کلی درک می کنند و تفکر کلی و جـامع دارند در حالی که زنان موضعی می اندیشند و به روی جزئیات و نکات ظریف تمرکز می کنند.
مردان سازنده و خلاق می باشند. آنـهـا ریسک پذیـر بـوده و بـدنبال تجربه های جدید می باشند در حالی که زنان با ارزشترین اطلاعات را برگزیده و آن را به نسل بـعد انتقال می دهند.
مردان در تفکرات و اعمالشان استقلال دارند در حالی که زنـان تـمـایل دارند از عقاید پیشنهادی دیگران پیروی کنند.
ارزیابی زنان از خودشان در سطح پایینتری از مردان می بـاشد. زنـان تـمایل دارند از خودشان انتقاد کنند در حالی که مردان بیشتر از عملکرد خودشان رضایت دارند. و شاید این موضوع به تربیت خانوادگی و فرهنگ رایج مرتبط باشد که سعی دارند دختران خود را بسیار مورد رضایت دیگران و خوشایند اطرافیان رشد دهند. و بیش از آنکه پذیرش بی قید و شرط را به آنان بیاموزند خود انتقادی و عدم رضایت از خود را آموزش می دهند.
مردان و زنان دارای معیارهای متفاوتی برای رضایتمندی در زندگی می باشند. مردان برای شغل مناسب و موفقیت در کارها و زنان به خانواده و فرزندان ارزش قائل می باشند. زنی که از نظر شوهرش پذیرفته و کورد اعتماد است نگرش های مثبتی به خود دارد و بخش عظیمی از اهداف او را روابط خوب و دوستانه با اطرافیان تشکیل می دهد .
مردان نیاز مبرمی دارند تـا بـه اهـدافشـان جـامـه عـمـل بـپـوشانـند اما زنان رابطه با دیگران را در درجه نخست اهمیت قرار می دهند.هنگامی که زنان مشکلاتشان را بـا مـردان در میان می گذارند دنبال راه حل نمی گردند آنها تنها نیاز دارند تا فردی به حرفهایشان گوش دهد.
مردان دو برابر زنان بیمار می شوند البته زنان نیـز بـیشتر بـه سـلامتـی خود اهمیت می دهند.زنان درد و کار یکنواخت را بهتر از مردان تحمل می کنند.بر خلاف تصور عام مردان بیـشتر از زنـان حـرف زده و بیشـتر سـخنــان دیگران را قطع می کنند.
مردان و زنان دارای حس حسادت یکسان بوده اما مردان بهتر می تـوانند این حس را پنهان سازند. نمایان ساختن حس حسادت در زنان احتمالا به همان روحیه ای بر می گردد که در خود احساس ضعف نموده و انتقاد از خود داشته و به دوست داشتنی بودن خود مطمئن نیستند.
منبع :سایت پزشکان همرا ه با اضافات