سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

رفیق فرزندتان باشید



صرف وقت با نوجوان،نوجوان های فاقد عزت نفس

بافرزند نوجوانتان دوست باشید

 

اگر فرزند نوجوانی در خانه دارید، به احتمال زیاد با این موضوع مواجه شده اید که فرزندتان درباره یک مسئله صحبت های دوستانش را بیشتر از نظریات شما قبول دارد و حتی اگر در ظاهر به شما «چشم» بگوید باز هم طبق نظر دوستانش رفتار می کند. اگر قصد دارید نفوذ دوستان فرزندتان را کاهش دهید بهتر است بی گدار به آب نزنید، چون رفتارهای اشتباه شما در این باره فقط آن ها را نزد فرزندتان عزیزتر می کند.

 

در سال های کودکی، والدین تلاش می کنند تا خوب و بد، زشتی و زیبایی را به فرزند خود یاد بدهند. اما وقتی کودک به سن ۱۱، ۱۲ و ۱۳ سالگی می رسد، وضع تغییر می کند، چرا که در این سن و سال دوستان قدرت تازه ای پیدا می کنند و پدر و مادر برای حفظ موقعیت خود ناگزیرند مبارزه کنند!

ولی در این میان، آنکه بیشتر از همه حیران و متحیر می ماند، نوجوان است که نمی داند حق با کیست! زن روز می نویسد: از یک طرف والدین و آن وجدان و پندها و نصیحت های کودکی از درون به او می گوید: «نه، این کار را نکن!» و از طرف دیگر سایر بچه ها که از بسیاری جهات شبیه او هستند چپ و راست، خلاف می کنند، از یک طرف وجدان و پدر و مادر به او می گویند: «نه، تقلب نکن!» و از طرف دیگر همکلاسی هایش در امتحان تقلب می کنند!به همین دلیل نوجوان گاهی در برابر حرف های پدر و مادر طغیان می کند و گاهی هم طرفدار والدین می شود و گاهی هم ناگزیر راه اعتدال و میانه روی را در پیش می گیرد!


اما نگران نباشید در ادامه به شما خواهیم گفت چطور این بمب های دوستانه را خنثی کنید:

با زبان نوجوان صحبت کنید
وقتی کودکان به مرحله نوجوانی می رسند دیگر صحبت کردن با آن ها به زبان کودکانه درست نیست بلکه باید با آن ها به زبان خودشان صحبت کرد، صحبتی در شأن و شخصیت یک نوجوان! مثلاً گفتن جملات زیر به یک نوجوان می تواند او را همراه و در کنار شما قرار دهد:

* «انتظار من و پدرت از تو خیلی زیاده، ما روی تو خیلی حساب می کنیم.»
* «یک دقیقه خودت رو جای من بگذار اگه جای من بودی چه تصمیمی می گرفتی؟»
* «فردا مهمان داریم، من دوست دارم سنگ تمام بذاری، قبوله؟»
* «خیلی خسته شدم به کمکت احتیاج دارم.»
* «تو از تبار و خانواده بزرگان هستی و آن ها هم هرگز تقلب نمی کنند.»
* «به نظرت وقتی با خواهرت این طور صحبت می کنی او چه فکری می کند؟»
* «اگه موافقی با هم خانه را تمیز کنیم اینطوری خیلی زودتر تموم میشه، موافقی؟»

البته به یاد داشته باشید که همه انسان ها در تمام شرایط یک جور نیستند و یک جور هم واکنش نشان نمی دهند، مخصوصاً وقتی احساسات و عواطف غلیان می کند و فرد برانگیخته می شود، ممکن است نوجوان یا حتی یک بزرگسال هم به درجات پایینی از اخلاق و تفکر تنزل کند و به همین دلیل این زمان ها معمولاً برای مباحث منطقی زمان مناسبی نیست.

وقت بگذارید
یکی دیگر از کارهایی که می توان در این زمینه انجام داد صرف وقت با نوجوان است. صرف وقت با نوجوان باعث می شود تا محبت بین والد و فرزند بیشتر شود و از طرف دیگر نوجوان رابطه نزدیکی را با والدین برقرار کند و مسائل و مشکلاتش را بیان کند.

رفیق بودن با فرزند

والدین نوجوان های فاقد عزت نفس، خرده گیر و عیب جو هستند

 

احساس ارزش بدهید
والدینی که به کودکان خود احساس ارزش می دهند و اعتماد به نفس آن ها را بالا می برند و از این راه به نوجوان کمک می کنند تا به باورهای خود اعتماد و خود را بی نیاز کند از این که بخواهد رفتارهای دیگران را تقلید کند، دارای ویژگی های زیر هستند:

* والدینی که به فرزندان خود احساس ارزش می دهند با عشق و علاقه با نوجوانشان برخورد می کنند، اما والدین نوجوان های فاقد عزت نفس، خرده گیر و عیب جو هستند.

* والدینی که به فرزندان خود احساس ارزش می دهند برای فرزندانشان مقررات و قوانین وضع می کنند اما والدین نوجوان های فاقد عزت نفس، چنین چیزی را ندارند.

* والدینی که به فرزندان خود اعتماد به نفس می دهند، علاوه بر قانون و مقررات، دموکراسی و انصاف را هم رعایت می کنند، اما والدین نوجوان های فاقد عزت نفس، چنین موقعیتی را در اختیار نوجوان قرار نمی دهند.

با توجه به آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که برخورد محبت آمیز، نظم و انضباط حساب شده و احترام، رفتارهای باارزشی است که نوجوان را نزد خودش و احتمالاً دیگران ارزشمند می کند و اعتماد به نفسش را بالا می برد.

راه حلی پیدا کنید
بسیاری از نوجوان ها ممکن است زیاد با تلفن خود صحبت کنند، تا دیروقت در بیرون از منزل باشند، دوستانی داشته باشند که شما آن ها را نمی شناسید، تکالیفشان را انجام ندهند و هزار مشکل و مسئله دیگر که شاید باعث رنج و عذاب شما شود، اما شما هم ممکن است مانند بسیاری از والدین با خود بگویید: «هیچی نگم بهتره، حوصله داد زدن هایش را ندارم، این طوری گوشم آسوده تر است!»

اما واقعیت این است که اگر شما سکوت کنید و درباره هر مسئله هر چند کوچک و پیش پا افتاده نخواهید خودتان را درگیر بحث و گفت وگو با نوجوان کنید، این مشکلات جزئی روی هم انباشته می شود و ممکن است روزی به بزرگ ترین دغدغه زندگی شما تبدیل شوند، دغدغه ای که نمی توانید برای آن راه حلی پیدا کنید، بنابراین بهتر است قبل از بزرگ شدن هر مشکلی که شما را رنج می دهد، فکری کنید و درباره آن با نوجوانتان صحبت کنید.

مثلاً اگر فرزندتان در پاسخ به این سوال که کجا بودی؟ با کی صحبت می کردی؟ و... می گوید که مگر شما به من اعتماد نداری! می توانید بگویید: «اعتماد و اطمینان باید مبتنی بر دانش، اطلاعات و حقایق باشد، من باید بدانم که کجا بودی، درسته که تو داری بزرگ می شوی اما هنوز به صورت کامل بالغ نشده ای و ممکن است ندانسته خطایی از تو سر بزند که برایت گران تمام شود و وظیفه من به عنوان مادر (پدر) تو این است که از بروز این اتفاقات جلوگیری کنم».

نوازش کنید
وقتی کودکان کوچک هستند آن ها را نوازش می کنیم، می بوسیم و در آغوش می کشیم اما هر چقدر که آن ها بزرگ تر می شوند، نوازش ها و بوسیدن های ما هم کمتر می شود، غافل از این که کودکان حتی در سنین بالاتر و پس از رسیدن به دوران نوجوانی هنوز به نوازش ما احتیاج دارند و نوجوان هنوز گردش دستان پدر و مادرش را در لابه لای موهایش دوست دارد و هنوز هم از این که دستانمان را دور شانه هایش بیندازیم و کنارش بنشینیم، لذت می برد.

مقایسه نکنید
رفتار ناپخته مقایسه کردن می تواند برای نوجوان کشنده باشد زیرا به جای تشویق و ترغیب نوجوان به جبران کم کاری ها و رفتارهای ناپسندش این پیام را مخابره می کند که «تو حقیرتر، پست تر و ضعیف تر هستی» از طرف دیگر مقایسه کردن خواهرها و برادرها هم اسباب رنجش و ناراحتی را برای فرزند تحسین شده، به ارمغان می آورد.

به جای مقایسه کردن بهتر است مستقیماً و با صراحت موضوع را با خودش در میان بگذارید و مثلاً بگویید: «من فکر می کنم نمره ای که گرفتی خیلی پایین تر از استعداد و توانایی تو باشد، اگر بیشتر وقت صرف کنی و درس هایت را جدی تر بگیری نتایج بهتری به دست خواهی آورد».
منبع:سلامت نیوز

 


ویدیو مرتبط :
چگونه از سمعک فرزندتان نگهداری کنید

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

اگر می خواهید از فرزندتان انتقاد کنید این نکات را به یاد داشته باشید



انتقاد کردن از کودکان,روانشناسی کودک,تربیت کودک

صرف‌نظر از فاصله‌ای كه والدین با فرزندانشان دارند ، اما باز هم شرایطی پیش می‌آید كه والدین متوجه اشتباهاتی در جوانانشان می‌شوند كه انتقاد از آنها امری بدیهی می‌شود.

جوانی دوران شیرین و البته سرنوشت‌سازی برای همه آدم‌ها محسوب می‌شود. وقتی به دنیای یك جوان نگاه می‌كنی با كوله‌باری از دغدغه‌های متعدد مواجه می‌شوی. پدر‌ها و مادر‌ها در مدیریت این دوران از زندگی فرزندشان به واقع نقشی محوری بازی می‌كنند و به نوعی جهت دادن به این دغدغه‌های جوانان تا حد زیادی بر عهده والدین است.

صرف‌نظر از فاصله‌ای كه والدین با فرزندانشان دارند و البته تاكید می‌كنیم كه باید با اتخاذ راهكارهایی این فاصله به نوعی كم شود، اما باز هم شرایط و موقعیت‌هایی پیش می‌آید كه والدین بر پایه تجربه‌ای كه دارند، متوجه اشتباهاتی در جوانانشان می‌شوند كه انتقاد از آنها امری بدیهی می‌شود.


برای این که تذکر و موعظه شما در سازندگی جوان موثر باشد، ضروری است نکاتی را رعایت کنید:

* انتقادات باید منصفانه باشند : این جمله را قطعا همه ما به دفعات شنیده‌ایم كه پدر و مادر خیر و صلاح فرزندانشان را می‌خواهند، اما مگر پذیرفتن این اصل كافی است؟ قطعا پاسخ این سوال منفی است. چرا كه مفهومی كه همه ما به عنوان خیر از آن تلقی می‌كنیم تقریبا یکسان است،ولی روش رسیدن به آن می تواند کاملا متفاوت باشد. تصور كنید كه مادری از انتخاب همسر آینده دخترش كه در دانشگاه همكلاس اوست ناراضی است و با این دیدگاه كه خیر و صلاح دخترش را می‌خواهد، سعی می‌كند او را از انتخابش منصرف كند و ابتدا با یك انتقاد و سپس با اعمال فشار روانی به مقاصدش می‌رسد. در واقع مادر گمان می‌كند كه به صلاح دخترش فكر می‌كند و نه چیز دیگری، اما همه ما قطعا می‌دانیم وی سخت در اشتباه است.

پس نتیجه می‌گیریم كه در قدم اول انتقادها باید اصولی و منطقی و از همه مهم‌تر منصفانه باشد. ما به عنوان پدر و مادر باید این واقعیت را بپذیریم كه زمانه كاملا تغییر كرده و ایده‌آل‌های جوان امروز با دوران جوانی ما كاملا متفاوت است و نمی‌توانیم همه دیدگاه‌های خودمان را به عنوان راه‌های طلایی به جوانان‌مان دیكته كنیم و از آنها تنها اطاعت بی‌چون و چرا طلب كنیم.

*در انتقاد کردن، مواظب شخصیت جوانتان باشید : در انتقاد هرگز شخصیت جوان را زیر سوال نبرید، بدین معنا كه اگر مرتكب فعلی اشتباه شده دلیلی ندارد كه شخصیت و شعور وی كوچك شمرده شود و با رفتاری خشن وی را محكوم كرده و شخصیتش را پیش بقیه اعضای خانواده خرد كنیم.

همچنین از مقایسه جوانمان جدا پرهیز كنیم. بزرگ‌ترین سرمایه جوانان غرورشان است و هرگز نباید با یك مقایسه ساده غرور وی را خدشه‌دار كنیم. باید بپذیریم كه فرزندمان در حقیقت یك شخصیت مستقل از همه جوانان عالم است و باید با او مستقل از همه آدمهای دیگر برخورد كنیم، چرا كه فرزندمان جزئی از وجود خودمان است.

با دادن اعتماد به نفس، به جوانان شجاعت دهید و حل مشکلات را در نظر ایشان راحت و ممکن سازید و با اعطای اعتبار و عزت و کرامت بر روحیه شان بیفزایید.

*سعی کنید در جمع دوستان به جوان تذکر ندهید: در انتقاداتتان تنها باشید و سایر اعضای خانواده را وارد موضوع نكنید. این‌كه به طبع شما هر كسی به خودش اجازه دهد كه جوان را مورد نصیحت و پند قرار دهد برای جوان دشوار است و به همین دلیل هم هرگز انتقاداتتان كارساز نخواهد بود، چه بسا سبب شرمندگی و شکستن غرور و ایجاد عقده در او می شود. بنابراین برای این که موعظه و پند، مفید باشد، باید به دور از حضور جمع و با زبان نرم و مهربان صورت پذیرد تا لجاجت جوان را به دنبال نداشته باشد.

*بکوشید خود، الگوی عمل آن چیزی باشید که مورد توجه و نظر شماست : نیکوست که فرد موعظه کننده خود، نمونه کاملی از محتوای پند و اندرز خویش باشد و به عبارت دیگر، خود نیز به آنچه به دیگران سفارش می کند، عامل باشد.

* از در دوستی و محبت وارد شوید تا جوان با علاقه و آسودگی خاطر بیشتر به موعظه شما گوش دهد و احساس امنیت کند.

* برای این که توجه جوان به سوی شما و سخنانتان جلب شود، نخست ارزش ها و نکات مثبت او را با احترام بازگو کنید. مثلا بگویید شما کسی هستی که در امتحان سراسری رتبه آن چنانی کسب کردی، پشتکار و استعداد درخشان شما ستودنی است. ازاین رو، سزاوار نیست در کلاس شرکت نکنی یا نمره کم بگیری.

* شفقت و خیراندیشی موعظه گر، با موعظه اش نمودار است و از تذکر آمرانه پرهیز شود و به صورت تبادل نظر و رهنمود خواستن، صحبت شود . صبورانه به حرف هایش گوش فرا دهید و بدون تحقیر نظر و افکارش (هر چند ناپسند باشد) به اندیشه اش جهت داده شود.

* دیدگاه های خود را به گونه ای بیان کنید که جوان در گفت و گو با شما، احساس نکند شما می خواهید نظر خودتان را بر او تحمیل کنید: چنانچه به صورت غیر مستقیم موعظه کنید، قطعا سازنده تر و دارای نتیجه بهتری خواهد بود. چه بسا، موعظه ای که با یک اشاره و یا در قالب کلمه و عبارتی کوتاه و کلیدی (در صورت دارا بودن شروط لازم) بیشتر از پند و اندرزهای طولانی و خسته کننده مفید و موثر باشد.

* جایگاه و ویژگی های خاص او را برایش تعیین کنید تا با انگیزه و شتاب بیشتری در مسیر شکوفایی استعدادها و توانمندی هایش گام بردارد. مثلا بگویید: در شان شما نیست که وقت اذان یا زمان امتحان، سرگرم بازی رایانه باشی

* به فردی باید پند و اندرز داد که پندپذیر باشد و در موقعیتی به او پند دهید که از نظر روانی آمادگی آن را داشته باشد.

به اعتقاد بسیاری از روان‌شناسان وقتی از كسی انتقاد می‌كنی گویی شخصیت وی را جراحی می‌كنی، پس قبول كنید در نگاه اول هیچ‌كس از انتقادكردن خوشش نمی‌آید، بنابراین هرگز در انتقاد از جوان به شخصیت وی یورش نبرید و تنها همان مورد خاص را كالبدشكافی كنید و مورد بحث و بررسی قرار دهید

* موعظه باید رسا و بلیغ باشد و از شرایط بلیغ بودن موعظه این است که سنجیده و بجا و متناسب با وضعیت فکری و حساسیت های روحی جوان باشد.

منبع:ravanagahi.ir