سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

راز موفقیت کسب و کارهای کوچک



 

 

راز موفقیت کسب و کار

 

تمام آن‌هایی كه پولدار شده‌اند از روز اول این همه سرمایه نداشتند و با استفاده از ذهن اقتصادی خود پول زیادی به دست آورده‌اند.

 

بعضی كارها هستند كه حتی بدون سرمایه اولیه می‌شود انجام‌شان داد اما لازمه آن تحقیق كردن، وقت گذاشتن و مهم‌تر از آن عجول نبودن است. پس نگران نباشید، كمی وقت بگذارید و فرصت‌های شغلی منطقه زندگی خود را بشناسید. به‌دنبال نیازهای منطقه بگردید. برای این كار باید مدتی در محل زندگی‌تان بچرخید و درددل‌های كسبه و مشتریان را بشنوید.

 

مطمئن باشید این روزها همه به‌دنبال یك گوش شنوا می‌گردند، ایده‌های شما از همین درددل‌ها بیرون می‌آیند، ما هم از همین درددل‌ها و تجربه‌هایی كه در از كارشناس و استادهای فن پرسیدیم به نتایج جالبی دست پیدا كردیم. شاید از نظر شما 35 میلیون تومان، پول زیادی برای سرمایه‌گذاری كردن نباشد اما باور كنید به جای این‌كه با این پول و به اضافه پول وامی كه از بانك مسكن می‌گیرید، بروید و دنبال خانه باشید، می‌توانید نهایت سودآوری را از این سرمایه به ظاهر كم داشته باشید. 30 میلیون تومان سرمایه زیادی است؛ به شرط این‌كه قدرش را بدانید و در راه مناسبی سرمایه‌گذاری كنید.

 

ما برای شما پیشنهادهایی را ارائه می‌دهیم كه هرچند صد درصد تضمین سود آوری را نمی‌دهند اما از آزمون و خطای دیگران با سربلندی بیرون آمده‌اند. در حقیقت آنچه در این گزارش می‌‌خواهیم بگوییم، حاصل تجربه كسانی است كه با همین سرمایه شروع به كار كرده‌اند. به هر حال یادتان باشد كه شما 100 میلیون هم پول داشته باشید و بهترین شیوه سرمایه‌گذاری را هم بدانید، اگر دانش كافی آن كار و تجربه در آن زمینه را نداشته باشید، فرصت‌ها، محدودیت‌ها و رقبای آن بازار را نشناسید نه تنها سود نمی‌كنید، بلكه سرمایه اولیه خود را هم بر باد می‌دهید.

 

1 - بیاموزید و آموزش دهید

 

اگر تخصص و سواد كافی برای انجام برخی از فعالیت‌های اقتصادی را ندارید، نگران نباشید. در نخستین قدم كمی درباره كارهایی كه به تخصص كمتر و مكان محدودتر نیاز دارند، تحقیق كنید. در این تحقیق خود به مقوله سود و فروش خوب دقت كنید. قسمت كمی از سرمایه‌تان را صرف پرداخت هزینه‌های كلاس‌های تخصصی كنید و حرفه‌ای را بیاموزید. به‌طور مثال، طلا‌سازی‌ یاد بگیرید و بعد یك كارگاه طلاسازی بزنید یا مدتی در همین شغل كاركنید و بعد از چند سال كه مهارت لازم را كسب كردید با سرمایه‌تان یك كارگاه راه بیندازید یا یك كلاس آموزشی. به هرحال می‌توانید دنبال هر هنری كه دوست دارید بروید، بیاموزید و سپس با همین سرمایه یك دفتر كوچك اجاره كنید و هرچه مهارت كسب كرده‌اید را آموزش بدهید. این مطمئن‌ترین روش است و شما درصورت موفق نشدن، هیچ ضرری نكرده‌اید. البته یك راه ساده‌تر هم وجود دارد كه سود خوبی دارد و با این سرمایه به راحتی می‌شود، راه انداخت. مهم‌ترین موضوع این است كه بدانید چه راه‌هایی برای سودآوری شما وجود دارد و آن را راه بیندازید. برای قدم اول سری به خیابان انقلاب بزنید و دقت كنید كه مغازه‌هایی كه به تكثیر، چاپ، تایپ و... مشغول هستند و تعدادشان هم بالاست، همیشه شلوغ هستند. این كار سرمایه زیادی نمی‌خواهد و سود خوبی هم دارد. فقط كافی است اگر با كامپیوتر و برنامه آفیس و فتوشاپ آشنایی ندارید به یك دوره كلاس آفیس بروید. كاركردن با دستگاه كپی هم كار سختی نیست. شما می‌توانید روزانه بیش از 100 هزار تومان درآمد داشته باشید، به‌خصوص اگر محل كارتان در مكان مناسبی مثلا نزدیك مدرسه یا دانشگاه باشد.

 

2 - به‌دنبال مجوز باشید

 

اگر ایده خاصی به ذهن‌تان نمی‌رسد، می‌توانید از ایده دیگران استفاده كنید و درصد ایده آن‌ها را سر هر ماه بپردازید. مثلا می‌توانید یك گشتی در شهر بزنید و فهرستی از رستوران‌های كوچك اما معروف را تهیه كنید. در این زمینه رستوران‌های بین‌المللی كه زیاد گران نیستند مثل رستوران‌های عربی یا تركی مناسب هستند. شما می‌توانید مجوز راه‌اندازی یك شعبه را از آن‌ها بگیرید و ماهانه درصدی از سودتان را به آن‌ها بدهید. یا می‌توانید مجوز پیك موتوری بگیرید. تا جایی كه می‌دانیم «پیك بادپا» كه در حال حاضر از معتبرترین پیك‌هاست، این فرصت را در اختیار متقاضیان می‌گذارد. خب برای این كار فقط كافی است تا مكانی را اجاره كنید و چند پیك موتوری استخدام كنید و البته بیمه اجناس هم فراموش نشود. گرفتن نمایندگی فروش شارژ ایرانسل یا همراه اول و فروش اینترنت پرسرعت نیز گزینه‌های بعدی هستند كه با ریسك پایین‌تری همراه هستند.

 

3 - تولیدی راه بیندازید

 

سرمایه افراد از یك حدی كه بالا می‌رود دوست دارند برای خودشان كسب و كاری راه بیندازند و به‌اصطلاح خودشان آقای خودشان باشند اما این كار به این سادگی‌ها نیست و بدون تجربه و دانش كافی نه تنها سودآوری ندارد بلكه ممكن است سرمایه خودتان هم از دست برود. برای مثال خیلی‌ها دوست دارند تولیدی راه بیندازند، به‌خصوص آن‌هایی كه مكانی هم برای این كار در اختیار دارند و نیازی نیست تا اجاره محلی برای راه‌اندازی تولیدی را بدهند. ما به شما پیشنهاد می‌كنیم اگر كه جایی مناسب برای این كار دارید پس از به‌دست آوردن دانش و تجربه كسب و كار كوچكی راه بیندازید. بهتر است سراغ كارهای خیلی سخت نروید و مهم‌تر از همه این‌كه فرصت‌های محل زندگی‌تان را بشناسید. شما می‌توانید كارگاه تولید جوراب زنانه راه بیندازید كه همیشه بازار خودش را دارد. شما با خریدن چند ماشین ساده جوراب‌بافی، می‌توانید جوراب‌های زنانه را به سادگی تولید كنید. جوراب‌های زنانه به‌دلیل مصرفی بودن‌شان، قیمت مناسب آن و نوع مشتری همیشه بازار پر فروشی دارد و ضمن این‌كه كار كردن با این ماشین‌ها بسیار ساده است و قطعات یدكی آن هم به وفور در كشور موجود است و اگر دستگاه خراب شود یك تكنسین داخلی هم می‌تواند آن را تعمیر كند. جالب است بدانید كه ممكن است كارتان بگیرد و حتی به كشورهای همسایه صادرات هم داشته باشید. بله، در حال حاضر جوراب‌هایی كه با نام « پارازین » تولید می‌شوند به برخی از كشورهای همسایه صادر می‌شوند. شما می‌توانید روزانه حداقل 100 هزار تومان از این كار درآمد داشته باشید پس بهتر است تحقیقات كافی انجام بدهید و اگر بازار را مناسب دیدید، برای گرفتن مجوز به صنف جوراب‌بافان بروید. باور كنید اگر كمی تحقیق كنید، كارهای ساده‌تر و پرسودتری هم پیدا می‌كنید.

 

4 - مواد‌غذایی همیشه پرسود است

 

از آنجایی كه خوراك از نیازهای اولیه هر انسانی است پس در هر شرایطی باید این نیاز برآورده شود. به خاطر همین نیاز ساده، این شغل و هر حرفه‌ای كه با مواد‌غذایی در ارتباط است، همیشه بازار خودش را دارد و سود بالایی هم دارد. اشتباه نكنید، منظور ما این نیست كه بروید و یك كارخانه مواد‌غذایی راه بیندازید، كمی بیشتر فكر كنید. شما می‌توانید به خدمات جانبی كه كارخانه‌های مواد‌غذایی نیاز دارند هم فكر كنید و روی آن‌ها سرمایه‌گذاری كنید. به‌طور مثال این روزها صنعت بسته‌بندی از خود مواد‌غذایی هم بیشتر اهمیت دارد و مردم بیشتر جذب بسته‌بندی‌های خاص و متفاوت می‌شوند. بهتر است به‌دنبال یك یا چند ایده خوب باشید و در یك كارگاه كوچك به بسته‌بندی با طراحی‌های مخصوص خودتان بپردازید. ایمان داشته باشید كه اگر در این كار خلاقیت به خرج دهید در كمتر از یك سال فرد ثروتمندی می‌شوید. این روزها به راحتی می‌توان با استفاده از ظرفیت خالی كارخانه‌ها یا كارگاه‌ها‌یی كه پروانه بهداشت دارند، حبوبات و ادویه‌جاتی مثل فلفل، دارچین، زردچوبه و... را به‌صورت سفارشی تحویل گرفت و آن‌ها را با بسته‌بندی‌های خود و با برند خاص خودتان در بازار خاصی چون پادگان‌ها، دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها و... توزیع كرد. البته ممكن است كارتان حسابی بگیرد و از یك كارخانه بزرگ، سفارش بسته‌بندی محصولات‌شان را بگیرید. هر گاه گذرتان به میدان راه‌آهن افتاد، حتما یك سری به مغازه‌های ظروف یك‌بار مصرف بزنید و سر صحبت را با مغازه‌داران این حرفه باز كنید. آن‌ها تنها صنفی هستند كه همیشه بازار خاص خودشان را دارند و نگران مشتری و ضرر كردن نیستند. به گفته آن‌ها در این حرفه سودآوری حتمی است به شرط این‌كه بتوانید نبض بازار را در دست بگیرید.

 

5 - یك بوتیك و یك مشاور برندینگ لازم است

 

ما ایرانی‌ها به سوی هر ایده‌ای كه جالب باشد، ناخود آگاه جذب می‌شویم و به قول معروف؛ حسابی هم جوزده می‌شویم. شما باید به‌دنبال یك ایده تك باشید. حتما داستان صاحب اصلی « هایدا » یا « آیس پك » را بخوانید. آن‌ها دانشجویان معمولی بودند كه با یك ایده جدید كه اتفاقا خیلی هم كم‌خرج بودند، امروزه به دسته میلیاردرها پیوسته‌اند. اگر راهنمایی ما را می‌خواهید كه باید بگوییم ایده شما بهتر است در راستای خوراكی‌هایی باشد كه اتفاقا ارزان باشند، خاص باشند و اسم زیبایی هم داشته باشند. مثلا ذرت مكزیكی هم ایده جدید بود، هم اسم زیبایی داشت و هم قیمت آن مناسب بود كه این روزها این همه طرفدار دارد. بعد از خوراكی، خدمات پوشاك نیز ایده مناسبی است به‌خصوص برای افرادی كه دنیای مد را خیلی خوب می‌شناسند. البته منظور ما راه انداختن یك بوتیك صرف نیست بلكه شما باید ایده خاصی هم داشته باشید. به‌طور مثال می‌توانید از یك كارشناس برندینگ مشاوره بگیرید و به مشتریان خود بگویید كه شما یك طراح مد دارید كه به آن‌ها مشاوره می‌دهد. باور كنید این ایده جالبی است كه می‌تواند فروش شما را تا بیش از 50درصد افزایش بدهد. یادتان باشد كه جوان‌ها از هیچ‌چیزی بیش از مشاوره گرفتن در امر مد و پوشاك خوشحال نمی‌شوند و این‌گونه برای سوال همیشگی‌شان یعنی؛ چی بپوشم؟ این مدل به من می‌آید؟ حالا باید با چی‌ ست بكنم؟ و... جواب مناسبی پیدا می‌كنند.

 

6 - كسب و كارهای كوچك پرسود

 

تمام آن‌هایی كه پولدار شده‌اند از روز اول این همه سرمایه نداشتند و با استفاده از ذهن اقتصادی خود پول زیادی به دست آورده‌اند. باید پرس و جو كنید و ببینید در محل یا شهر شما چه كاری بازده و سود بیشتری دارد اما همیشه یكسری شغل‌ها به اقتضای زمانه شكل می‌گیرد كه ریسك كمتری دارد و درآمد خوبی هم نصیب افراد می‌شود. برای مثال می‌توانید با این پول نمایندگی ایرانسل و فروش شارژ بگیرید یا این‌كه از مخابرات شهرتان نمایندگی فروش اینترنت پرسرعت بگیرید. بیلیارد و تفریحاتی از این قبیل هم با استقبال جوانان روبه‌رو می‌شود. یك كار پرسود‌تر این است كه شما بوفه یك مكان ورزشی، بیمارستان، فرهنگسرا، مدرسه، دانشگاه و امثال این مكان‌ها را اجاره كنید. اغلب این مكان‌ها با قیمت مناسبی اجاره داده می‌شوند و فروش بسیار خوبی هم دارند.

منبع : 3nasl.com


ویدیو مرتبط :
طراحی مدل ریاضی اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت کسب و کارهای کوچک و متوسط بخش

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

راه موفقیت در کسب و کارهای شکست خورده



راه موفقیت در کسب و کارهای شکست خورده

 

کارآفرینان پس از سقوط در یک مشکل حرفه ای یا فنی، مجبور می شوند به هر قیمتی شده مشکلشان را حل کنند. خوشبختانه، مایکل گربر دستورالعملی جذاب راجع به برنامه های کسب و کار، رشد استراتژیک و مدیریت کارمندان نگاشته است

 

صاحبان مشاغل معمولا با صرف هزینه ای گزاف، با مشکلات کسب و کار آشنا می شوند. کارآفرینان پس از سقوط در یک مشکل حرفه ای یا فنی، مجبور می شوند به هر قیمتی شده مشکلشان را حل کنند. خوشبختانه، مایکل گربر دستورالعملی جذاب راجع به برنامه های کسب و کار، رشد استراتژیک و مدیریت کارمندان نگاشته است. او در کتابش «افسانه کارآفرینی» به ارایه دیدگاهی واقع بینانه از کارآفرینی می پردازد. در ادامه نکاتی از کتاب ارزشمند او را به دوستان موفقیتی تقدیم می کنیم.

 

سیستم های اشتباه، صاحبان کسب و کارهای کوچک را فریب می دهد. اگر صریح سخن بگوییم، صاحبان شرکت های کوچک چرخ هایشان را برای انجام کارهای اشتباه می چرخانند. اساسا، بازگشت سرمایه ای که از کسب و کار خود به دست می آورند نسبت به زمان و انرژی سرمایه گذاری شده، بسیار ناچیز است.

 

ارقام دروغ نمی گویند: هر سال در ایالات متحده، بیش از یک میلیون کسب و کار جدید راه اندازی می شود. متاسفانه، در طول 12 ماه، 40 درصد این افراد تازه وارد کسب و کار خود را تعطیل می کنند. پس از 5 سال، بیش از 80 درصد آنها یعنی 800 هزار کسب و کار محو شده اند و اثری از آنها باقی نمانده است. اغلب کارآفرینان قربانی افسانه ها، تخیلات و کمبود دانش خود می شوند. آنها کسب و کارشان را براساس 4 مفهوم اداره می کنند:

 

1- افسانه کارآفرینی: دیدگاه اشتباه «افسانه کارآفرینی» بیان می کند که مردم کسب و کارهای جدید را به خاطر روحیه کارآفرینی خود یعنی اشتیاق به کسب سود از سرمایه گذاری راه می اندازند. در حقیقت، افراد به دلایل مختلفی کسب و کارهای جدید را شروع می کنند و دلیل آن همواره کارآفرینی نیست.

 

2- تحول کسب و کارهای آماده: اعطای امتیاز موج تغییراتی را ایجاد کرده و کارآفرینِ خریدار این امتیاز را قادر می سازد تا در کوتاهترین زمان به فروشنده محلی یک محصول گسترده و معروف تبدیل شود. اعطای امتیاز فروش، رویکرد جهانی به کسب و کار را به شدت تغییر داده است.

 

3- توسعه روندهای کسب و کار: استراتژی ها، روندها و سیستم های خلاقانه، روش شرکت ها برای گسترش و مدیریت کسب و کارها را تغییر داده است. کارآفرینانی که قادر به درک اهمیت سیستم ها نیستند، کسب و کارهای ناموفق ایجاد می کنند، زیرا اغلب بر «مدیریت اتفاقی» تکیه می کنند. آنانی که به طور مناسب از «فرآیندهای گسترش کسب و کار» استفاده می کنند، موفق می شوند.

 

4- نمایندگی کسب و کارهای معروف: وقتی یک شرکت، حق امتیاز یا نمایندگی فروش می خرد، «سیستم کلی چگونگی انجام کسب و کار» را دریافت کرده است. بسیاری از کارآفرینانی که نمایندگی گرفته اند، گمان می کنند محصولی را می فروشند. در حقیقت، آنها نام معروف و معتبر شرکت اصلی را می فروشند. به عبارت دیگر، «محصول واقعی آن کسب و کار، خود آن کسب و کار است.»

 

کارآفرینان و افسانه ها

تاریخ شرکت ها مملو از داستان های افسانه ای و قهرمانانه درباره کارآفرین ها است. افسانه ها می گویند: در شرایطی دشوار، زن یا مردی شجاع، با تمام سختی ها مبارزه می کند و به سود، شهرت و معروفیت می رسد. چنین داستان هایی به ندرت واقعیت دارند. داستان واقعی از این قرار است: نخستین جرقه روحیه کارآفرینی در وحشت، خستگی مفرط و تعبیر اشتباه گم می شود. اغلب کسب و کارها توسط کارآفرینان رویاپرداز ایجاد نمی شود بلکه توسط حسابداران، آرایشگران، لوله کش ها، فروشندگان و منشی هایی ایجاد می شود که از کار کردن برای دیگران خسته شده اند. این متخصصان فنی به علت وقوع حادثه ای که زندگی آنها را تغییر می دهد، یک لحظه خاص و یا گذراندن یک روز بد در محل کار، ناگهان تصمیم می گیرند کارآفرین شوند و شرکت خود را تاسیس می کنند.

اما پیش فرضی ویرانگر، تلاش های آنها برای گسترش کسب و کار را ویران می کند: باور به این موضوع که نبوغ فنی و تخصص آنها عامل اصلی موفقیت است. روند معمول از این قرار است: یک طراح داخلی موفق سعی می کند فروشگاه دکوراسیون داخلی خود را افتتاح کند و یا گرافیستی ماهر ممکن است به اشتباه، بر این باور باشد که نبوغ خلاقانه او می تواند جای خالی مهارت های لازم برای مدیریت کانون تبلیغات را پرکند. این صاحبان کسب و کار تازه کار قادر به درک این مطلب نیستند که راز کسب و کار موفق، بسیار فراتر از استاد بودن در یک صنعت یا هنر است. وقتی واقعیت های کسب و کار خود را نشان می دهد، کابوس صاحب کسب و کار نوپا شروع می شود.

 

یک سر و سه کلاه

اغلب صاحبان کسب و کارهای کوچک با کشمکش داخلی شدیدی مواجهند، زیرا این صاحبان شرکت های تازه کار معمولا سه کلاه بر سر دارند: کلاه متخصص، کلاه مدیر و تاج خیالی کارآفرین. این سه کار برای در اختیار گرفتن زمان و انرژی محدود صاحب کسب و کار کوچک با هم به رقابت می پردازند. تصور کنید می خواهید سخت ترین رژیم غذایی ممکن را با یک مربی شخصی، یک متخصص تغذیه و یک فرد کم اراده که همه در ذهن شما هستند آغاز کنید. در زیر مرور کوتاهی بر نقش هر یک از آنها داریم:

کارآفرین: کارآفرین، رویاپرداز درونی شماست. کارآفرین با داشتن رویاهای بزرگ برای گسترش شرکت، در آینده زندگی می کند. در این نقش، صاحب کسب و کار، مرتب مرزهای کار خود را گسترش می دهد، اما از جزییات کارهای اجرایی متنفر است. کارآفرین درونی شما بارقه های خلاقانه خود را به شرکت منتقل می کند.

مدیر: این جنبه اجرایی و عملی شماست. مدیر در گذشته زندگی می کند و اهداف تعیین شده و محقق شده در سال گذشته را به خوبی می شناسد. مدیر، منابع لازم را تهیه کرده، محل کار را سازماندهی می کند و درباره موارد و جزییات اساسی دستوراتی صادر می کند. بدون داشتن مدیر درونی، کسب و کارتان ساختار مشخصی نخواهد داشت.

متخصص: این صدای شرکت درونی شماست. متخصص، کار را انجام داده و کالاها و خدمات را تولید می کند. متخصص کارهایی را انجام می دهد که کارآفرین مشخص کرده و مدیر موافقت کرده است. متخصص درونی شما در لحظه زندگی می کند. بدون متخصص هیچ محصولی ندارید؛ اما وقتی متخصص غلبه کند، شرکت شما با کمبود توسعه کسب و کار و روندهای استراتژیک روبرو می شود.

 

کودکی کسب و کار: قلمرو فرمانروایی متخصص

بهترین محل کار برای متخصص جایی است که تغییرات، اشتباهات و سایر محدودیت های مدیریتی در آن وجود ندارد. متاسفانه، یکک شرکت بدون تغییر، محکوم به فناست، زیرا بقای کسب و کار به رشد و توانایی گذر از سه مرحله حیات شرکت یعنی کودکی، نوجوانی و بلوغ بستگی دارد. صاحب شرکت باید همه این مراحل را درک کند و استراتژی مشخصی برای رشد شرکت اتخاذ کند.

نشانه های کودکی یک شرکت کاملا مشخص هستند. در سال های اولیه شروع کسب و کار، صاحب کسب و کار 14 ساعت در روز و حتی در تعطیلات آخر هفته کار می کند. این مرحله، جولانگاه متخصص است، زیرا کسب و کار جدید را به عنوان یک شغل در نظر می گیرد. در این مرحله، صاحب کسب و کار به شعبده بازی شباهت دارد که چندین گوی را در هوا می چرخاند. علاوه بر آن، بدون صاحب کسب و کار، شرکت نوپا از بین خواهد رفت اما وقتی صاحب خسته با حجم کار زیادی مواجه می شود که خارج از عهده اوست، بحران پدیدار می شود.

 

سال های نوجوانی شرکت: درخواست کمک

مرحله کودکی زمانی تمام می شود که کارآفرین درمی یابد شرکت تنها با یک نفر قابل اداره نیست. هجوم بحران به شرکت نیز مانند جوش های غرور جوانی نشاندهنده شروع دوران نوجوانی در چرخه حیات شرکت است. صاحب مضطرب برای مقابله با دردهای رشد، کمک فنی درخواست می کند. در این مرحله انتقال بحرانی، صاحب شرکت اولین کارمند خود را استخدام می کند و کارها و فعالیت ها را به دیگران محول می کند. صاحب شغل رها شده از بار مسوولیت ها، اختیارات را واگذار می کند.

کارها به خوبی پیش می روند تا زمانی که کارمند جدید احساس می کند حجم کار خارج از حد توانایی اوست و استعفا می دهد، یا کم کاری کرده و اخراج می شود. متخصص که با شکایات و شکاف های عملیاتی روبرو است، باید یک برنامه عملیاتی مدیریتی و دیدگاهی استراتژیک تعریف کند. صاحب کسب و کار مجبور است برای ایجاد مهارت های مدیریتی و چشم انداز کارآفرینی «اقلیم آسایش» قبلی خود را کنار بگذارد.

 

بلوغ: رسیدن به تعادل

فدرال اکسپرس، دیزنی و مک دونلاد مثال های فوق العاده ای از کسب و کارهای بالغ هستند. آنها به سومین مرحله گسترش شرکت یعنی بلوغ رسیده اند. یک شرکت بالغ، مقصد و هدف مشخص و نقشه راه مناسبی دارد. صاحبان مشاغلی که دوره های کودکی و نوجوانی شرکت را پشت سر گذاشته اند، یک «چشم انداز کارآفرینی» برای خود در نظر می گیرند که استراتژی ایجاد کسب و کار متعادل است.

کارآفرین می تواند با استفاده از این رویکرد ارزشمند، نحوه فعالیت شرکت را مشخص کند، در حالی که متخصصان فقط بر آن دسته از کارهایی تمرکز می کنند که شرکت باید آنها را به پایان برساند. کارآفرین یک مدل ایده آل از شرکت و کارکنان آن در آینده خلق می کند تا محیط کنونی را برای تطابق با آن چشم انداز آماده سازد اما متخصصان در زمان حال باقی می مانند. در حالی که کارآفرین متعادل اهمیت سیستم ها و مدل های کسب و کار خوش ساختار را درک می کند، متخصصان فقط بر محصول تمرکز می کنند.

 

مدل موفقیت با اعطای امتیاز

توسعه مک دونالد نشانگر مرحله ای مهم در تاریخ این شرکت است. بدون اغراق، می توان مک دونالد را «موفق ترین کسب و کار کوچک در دنیا» دانست. این زنجیره در سال 1952 بنیان نهاده شد. در آن زمان فروشنده ای با نام ری کراگ، دو برادرمالکیک همبرگرفروشی موفق را متقاعد کرد امتیاز استفاده از نام و روند سیستماتیک فروش همبرگر و سیب زمینی سرخ کرده خود را به او اعطا کنند.

این دو برادر کارایی و سرعت را با هم آمیخته بودند تا غذاهای ارزان تولید کنند. موفقیت شرکت باعث شد کراگ نبوغ آنها را تایید کند و سیستم مک دونالد با فروش سالانه 40 میلیارد دلاری به بزرگترین زنجیره رستوران در دنیا تبدیل شد. این مثال نه تنها یک مدل موفق اعطای امتیاز فروش است، بلکه زیبایی سیستم ها و چارچوب های اجرایی موفق را نشان می دهد.

 

کسب و کار و زندگی شخصی

بسیاری از صاحبان مشاغل کوچک زندگی شخصی را با زندگی حرفه ای خود ادغام می کنند. در نهایت، این کار باعث ایجاد مشکلات در زندگی شخصی می شود. برای در دست گرفتن مجدد کنترل زندگی خود از سوالات زیر استفاده کنید:

 

چگونه می توانم کاری کنم که جانشین هایم بتوانند کارهای مرا به نحو احسن انجام دهند؟

 

بهترین راه تفویض وظایف و مسوولیت هایم چیست؟

 

برای خودکار کردن و منظم کردن کسب و کارم باید از چه روندهایی استفاده کنم؟

 

چگونه باید سیستم هایی طراحی کنم که امکان تمرکز بر وظایف لذتبخش را برایم فراهم کند؟

خوشبختانه، برای جلوگیری از هجوم کسب و کار به زندگی شخصیتان، می توانید از چند قانون مشخص استفاده کنید. برای مثال، پیروی از یک مدل کسب و کار و مجموعه مشخصی از روندها باعث بازیافت و بقای این نظم می شود. این قوانین عبارتند از:

 

بر اساس ارزش های اصلی شرکت یک مدل کسب و کار مشخص ایجاد کنید.

سیستمی بسازید که کارمندانی با «کمترین مهارت های ممکن» در جایگاه ها و رتبه های خود بتوانند به کار گرفته شوند. پیروی از این روش، باعث ایجاد کسب و کاری می شود که بیش از کارشناسان و نوابغ به سیستم ها وابسته است.

سیستم خود را به مدلی از نظم بدون خطا تبدیل کنید.

روندهای لازم برای کارمندان را مکتوب کنید.

محصولات و خدمات یکنواخت و یکسان به مشتریان خود ارایه دهید.

لباس های یکسانی برای کارمندان و استاندارد مشخصی برای طراحی فروشگاه ها و دفاتر در نظر بگیرید.

منبع:برترین ها