سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

دونده موفقی باشید



 

 

 

 

ازدواج,طلاق, زندگی مشترک

 

 

 

 

روان شناسان معتقدند بعد از هر ازدواج، زن و مرد با یک افت هیجانی روبه رو می شوند و عشق و صمیمیت میان آنها کم رنگ می شود که عدم توجه به آن در طولانی مدت باعث طلاق عاطفی یا زندگی خاموش می شود. امروزه طلاق عاطفی، بنیان خانواده ها را نشانه گرفته که باعث به زانو درآمدن تلاش های عاطفی طرفین برای بقای زندگی مشترک شان است و زن و شوهر بدون آنکه رسمی و قانونی از هم جدا شوند، عواطف خود را از هم دریغ می کنند و از یکدیگر روی برمی گردانند. ناگفته نماند که طلاق عاطفی یک پدیده تک عاملی نیست بلکه مجموعه ای از عواملی است که با هم منجر به زندگی خاموش می شود.

 

 

در زمینه راهکارهای جلوگیری از طلاق عاطفی و افزایش نشاط در زندگی مشترک با دکتر علیرضا شیری، مدرس دانشگاه صحبت کردیم که آن را در زیر می خوانید.

 

 

 

برگشت ناپذیر بودن ازدواج

 

 

 

دکتر شیری معتقد است تمامی پروسه هایی که منتهی به ازدواج می شود، دارای نقطه ای است به نام برگشت ناپذیری و انسان همیشه با هر مساله ای که برگشت ناپذیر باشد، مشکل دارد، چراکه دچار نوعی هراس می شود که شاید انتخاب های بهتری را داشته و آنها را از دست داده است که البته این نوع هراس بیشتر در مردها عیان می شود. البته ناگفته نماند کسانی که به بلوغ ازدواج رسیده اند، از این نقطه برگشت ناپذیری عبور کرده اند. دکتر شیری می گوید: در زمینه ازدواج ما با دو گروه از افراد روبه رو هستیم؛ گروه اول، شامل کسانی می شود که به دلیل شیفتگی های موقت، دلبری های کوتاه مدت و نیازهای جنسی ازدواج می کنند و برای آنها ازدواج در واقع مثل تاریخ قبل و بعد از هجرت است. این گروه، افرادی کوچک هستند که اغلب احساس می کنند اشتباه کرده اند و به دلیل فوبیای طلاق که از آن به نام پایان زندگی نام می برند، به زندگی کسالت آور خود ادامه می دهند. اما در مقابل با گروه دومی از افراد که ازدواج می کنند، مواجه هستیم که دارای بلوغ و مسوولیت پذیری در زمینه ازدواج هستند و وارد زندگی مشترک شده اند و بعد از اینکه ماه عسل که ما از آن به عنوان نماد شور و نشاط اولیه در زندگی نام می بریم، تمام می شود و با چهره های دیگری از ازدواج روبه رو می شوند مثل اینکه در نظر زن، مرد همیشه عنصر برنده و جنگجوی کامل است اما ممکن است در واقعیت زندگی مرد این گونه نباشد و مرد بعضی جاها ضعف هایش را هم وارد زندگی کند. اما این گروه در نهایت به دلیل شناخت مشکلات و مهارت ها سعی می کنند با ایجاد تداوم شور و نشاط ازدواج خود را پایدار نگه دارند.»

 

 

 

ترک های روی دیوار ازدواج

 

 

 

وقتی زن و مرد بعد از مدتی زیر یک سقف و در کنار هم زندگی می کنند، به اصطلاح بسیاری از روان شناسان فرافکنی های منفی آغاز می شود یعنی قشنگی ها دیگر دیده نمی شود یا اگر هم دیده شود، فروغ اوایل را نخواهد داشت و آنچه برای زن و مردم مورد توجه قرار می گیرد، زشتی هاست و وقتی افراد نتوانند مسایل و این زشتی ها را در زندگی هضم کنند، زندگی شان به سمت نابودی پیش می رود. ما می رسیم به این نقطه که «وقتی افراد نتوانند با مشکلات خود کنار بیایند، زندگی آنها تَرَک برمی دارد و بلد نیستند که آن ترک را ترمیم کنند. گوگل بال، زوج درمانی است که کتاب خوبی به نام «آخرین راه» نوشته و معتقد است ازدواج برای خیلی ها که دل شان را صابون زده اند، یک تصویر روتوش شده دارد و در واقع یک فریب دسته جمعی است منظور وی را من این گونه توضیح می دهم که وقتی ما می خواهیم برای مسافرت هتلی را رزرو کنیم، ابتدا عکس های آنها را در اینترنت می بینیم که هتل ها بسیار شیک و دارای اتاق های بزرگی هستند اما وقتی که وارد هتل می شویم، متوجه خطای شناختی خود می شویم که اتاق ها و هتل آن گونه که به ما نشان داده شده بود، نیستند در واقع تصویر ازدواج نیز یک تصویر روتوش شده است و تا آنجا که ممکن است جامعه و متخصصان باید در زمینه ازدواج افسون زدایی کنند و تصویر واقعی زندگی مشترک را با راه حل های مشکلات به جوان نشان دهند.»

 

 

 

آیا ازدواج منفعتی هم دارد؟

 

 

 

ازدواج و زندگی زناشویی به زن و مرد یک سری سودها و نفع هایی را می رساند که دکتر شیری آنها را به عنوان منافع واقعی ازدواج معرفی می کند:

 

 

امنیت عاطفی: منظور، تعلق خاطر زن و مرد به یکدیگر است بدون اینکه نگران باشند رقابتی در میان است یا لازم باشد خود را برای جذب آن محبت خیلی لایق تر نشان دهند. ? پاداش اجتماعی: شما که متاهل باشید خیلی بیشتر مورد احترام جامعه، کسبه، بانک ها و حتی سفارتخانه هایی هستید که می خواهند ویزای توریستی به شما دهند! در واقع جامعه کسی را وارد بازی هایش می کند که متاهل باشد. ? امنیت جنسی: خیال زن و مرد آرامش دارد که در آغوش کسی است که متعلق به اوست و همزمان احساس متعلق بودن به دیگری را نیز انسان تجربه می کند ? پاداش های متافیزیکی: تمامی ادیان و مذاهب از ازدواج به عنوان یک عامل حفظ ایمان نام می برند و ما نمی توانیم منکر این مساله شویم که آموزه های دینی ما احساس «من خوب هستم» روان شناسان را با ازدواج به ما می دهد.

 

 

 

دوری از طلاق عاطفی

 

 

 

امروزه آمارها نشان می دهد طلاق عاطفی در جامعه ایران دو برابر طلاق رسمی است که متاسفانه گریبانگیر جامعه شده. نداشتن عاطفه، محبت و خاموش شدن شعله های عشق ، زندگی زناشویی را به ورطه نابودی کشیده است. دکتر علیرضا شیری، طلاق عاطفی را این گونه شرح می دهد: «ازدواج مانند دویدن در یک پیست «دو با مانع» است و وقتی که افراد گمان کرده باشند که ازدواج، دویدن در یک پیست صاف صد متر است، با دیدن موانع، شروع به نق زدن می کنند و در این هنگام است که ما می گوییم فاصله گیری عاطفی در حال رخ دادن است. افراد پس از ازدواج با یک افت هیجان روبه رو می شوند که شامل احساس ناکامی و گیرافتادگی است که موجب واکنش های اضطراب، بدخلقی و ناسازگاری می شود که البته این افت هیجانی بسیار طبیعی است و باید به زوج ها برای گذر از این موضوع و تداوم و افزایش نشاط در زندگی آموزش داد.»

 

 

 

راهکارهای افزایش نشاط پس از ازدواج

 

 

 

دکتر شیری برای ارتقای سازگاری و تداوم زندگی مشترک و مقابله با افت هیجانی راهکارهایی را ارایه داده است که در زیر خلاصه وار شرح داده می شود.

 

 

خلوت های یک نفره داشتن: فردی که خلوت آشفته و به هم ریخته و مضطرب داشته باشد، برای همسرش نمی تواند کیمیاگری کند. وقتی زن و شوهر از درون و در خلوت های خود شاد نباشند، نمی توانند شادی را در طرف مقابل شان جست وجو کرده و زندگی شادی را فراهم کنند.

 

 

کشف کردن طرف مقابل: افراد در رابطه باید مدام زندگی خود را رصد کنند و برای حل مشکلات شان گفت وگو کنند نه مخاصمه، چراکه مخاصمه باعث خراش رابطه زناشویی می شود. حتما زمانی را بگذارند تا عصبانیت های خود را به دور از هیاهو و داد و بیداد و نمایش قدرت، حل کنند. مهارت انتقاد کردن را بیاموزند حداقلش این است که:

 

آدرس دار و بدون حاشیه با هم انتقاد کنند.

 

یکی یکی مسایل را مطرح کنند.

 

بلد باشند چه زمان بهترین موقع عقب نشینی است نه پیشروی.

 

عزت نفس یکدیگر را هدف قرار ندهند که درست کردنش بسیار سخت است.

 

 

ایجاد سرگرمی: برای یک رابطه متداوم با شور و نشاط باید زن و شوهر به سرگرمی های متنوعی بپردازند که می تواند شامل بازی های رایانه ای، کارتی، ورزش های مشترک و... باشد و تا حد امکان سهم تلویزیون را در خانه کمتر کنند زیرا باعث سردی روابط می شود.

 

 

صله رحم فاخر: بازدید از اقوام که از سنت های نبی اکرم(ص) است؛ تا حد امکان باید به برنامه های زن و شوهرها اضافه شود. میهمانی رفتن و سرزدن، به رکود زندگی تحرک می بخشد. بعد از اقوام، زن و شوهر می توانند با دوستان خود رفت و آمد کنند؛ دوستانی که دغدغه های آنها نزدیک دغدغه های خودشان باشد. نباید با دوستانی معاشرت کرد که روحی آلوده دارند و موجب به هم ریختگی حال ما می شوند. در این زمینه بسیار باید حواس جمع بود همان طور که با فردی که سیاه سرفه دارد، نزدیک نمی شویم.

 

 

مهارت متفاوت بودن و حل مساله: زن و شوهر باید بدانند که با یکدیگر متفاوتند و راه حل مناسبی را برای متفاوت بودن شان، بیابند و به طرف مقابل شان فرصت دهند و از وسواس همیشه برنده بودن دست بردارند و اجازه دهند که همسرشان نیز برنده باشد؛ هرچند که ممکن است سلیقه یا پیشنهادش اشتباه باشد؛ سکان دار کشتی بودن نیاز به سرکوب و سلطه گری ندارد.

منبع:روزنامه شرق 


ویدیو مرتبط :
دانش آموز موفقی باشید

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

شما هم می توانید خانواده موفقی داشته باشید، اگر ...



خانواده موفق,موفقیت در زندگی,زندگی موفق

شاید با توجه به این تعاریف، شما تصور کنید که داشتن خانواده موفق خواب و خیالی بیش نیست، اما برای داشتن خانواده ای موفق ۵عامل وجود دارد.

درباره عبارت «خانواده موفق» چه تعریفی به ذهنتان می رسد؟ مثلا خانواده ای که تمام اعضای آن مودب باشند و خوب تربیت شده باشند؟ خانواده ای که فرزندان آن به موفقیت های بزرگ رسیده باشند؟ خانواده ای که ارتباط متقابل و پیوستگی میان اعضای آن، کل خانواده را به یکدیگر متصل کند به نحوی که سلامت یکی برای همه مهم باشد و مشکل یکی مشکل بقیه باشد؟ خانواده ای که ارتباط صمیمی و نزدیک با هم داشته باشند، یکدیگر را تقویت و تأیید کنند و به پیشرفت هم کمک کنند؟ خانواده ای که محبت، تشویق، پذیرش و احترام متقابل در آن مشاهده شود؟ خانواده ای که شادی، رضایتمندی، عشق و علاقه در آن وجود داشته باشد؟


بله، تمام این موارد تعریفی از یک خانواده موفق است. شاید با توجه به این تعاریف، شما تصور کنید که داشتن خانواده موفق خواب و خیالی بیش نیست، اما برای داشتن خانواده ای موفق ۵عامل وجود دارد که اگر بتوانید آن ها را اجرا کنید، می توانید امیدوار باشید که خانواده خود را به سمت شادی، رضایتمندی، عشق و علاقه بیشتر هدایت کرده اید.

عامل اول : ایجاد یک نظام خانوادگی مبتنی بر محبت و پذیرش
اولین نیاز روحی هر فرد نیاز به تأیید شدن و پذیرش است، به این معنا که فرد نیاز دارد به کسی یا چیزی احساس تعلق داشته باشد. آیا تا به حال به این مسئله فکر کرده اید که چرا بعضی بچه ها به یک گروه خاص متعهد و پایبند هستند؟ علت آن تأمین نیاز عاطفی، ابراز وجود و تعلق خاطر افراد در این گروه هاست. شما مطمئن باشید که اگر نیاز فرزندان تان به تأیید و پذیرش در خانواده تأمین نشود، آن ها برای برآورده شدن این نیاز به هر جایی پناه خواهند برد، ولی اگر شما نمی خواهید که فرزند تان به جایی غیر از خانواده دلبسته شود، تلاش کنید تا این موارد را رعایت کنید:

_ در برنامه خود تجدیدنظر کنید یا از برخی کارهای خود صرف نظر کنید تا بتوانید وقت بیشتری را در کنار فرزندتان باشید. مثلا آخر شب برای فرزندتان قصه بخوانید یا یک هفته در شب را با هم فیلم تماشا کنید یا آخر شب با هم بازی کنید.

_ به فرزندتان کمک کنید تا برای خود هدف داشته باشد و به این اهداف برسد. داشتن برنامه باعث می شود تا کودک و نوجوان شما بسیاری از کارهای باطل را انجام ندهد. اما در این مسیر مراقب باشید که کودکتان را به راهی هدایت کنید که در مسیر استعدادها و علایق او باشد.

_ همواره باید تلاش کنید تا به کارهای درست فرزندان تان هم توجه داشته باشید چرا که توجه دائمی والدین به کارهای نادرست فرزندان، باعث کاهش عزت نفس و اعتماد به نفس فرزندان می شود؛ بنابراین گاهی هم فرزندان تان را به خاطر کارهای درستی که انجام می دهند، تشویق کنید.

_ گاهی هم فکر کنید که علت بدرفتاری کودکتان، از روی قصد و نیت بدخواهی نیست؛ برای مثال اگر کودک شما روی دیوار نقاشی می کشد شاید واقعا نمی دانسته که نباید این کار را انجام دهد بنابراین شما نباید فکر کنید که او بچه بدی است و او را سرزنش کنید.

_ جلوی چشم فرزندان، با یکدیگر جر و بحث نکنید چرا که آن ها نباید نگران وضعیت خانواده باشند. نباید نگران از هم پاشیدن خانواده باشند و شاید آن ها خودشان را مقصر این وضع بدانند و برای همین تلاش کنند تا وضعیت را درست کنند؛ بنابراین شما می توانید به جای جر و بحث کردن با داشتن رفتارهای موقر و محترمانه درباره مسائل مورد اختلافتان صحبت کنید تا کودکان بفهمند والدین مشکلاتشان را از راه درست حل می کنند و از این طریق می آموزند که در آینده با مشکلاتشان چطور برخورد کنند.

عامل دوم : ریتم مشخص زندگی
_ یکی از راه های برخورداری زندگی از یک ریتم مشخص، این است که هر برنامه در خانواده دارای نظم است. برای مثال ساعت خواب مشخص است مثل ساعت غذا خوردن، ساعت تماشای تلویزیون و ...

_ فرصتی را برای با هم بودن در نظر بگیرید. برای مثال انجام مسابقات خانوادگی یا حل جدول یا انجام فوتبال دستی و البته فراموش نکنید که تماشا کردن تلویزیون جزو این فعالیت ها در نظر گرفته نمی شود چرا که مستلزم برقراری ارتباط با یکدیگر نیست.

_ کمک کردن به افراد درمانده به عنوان یک کار داوطلبانه می تواند به زیبا شدن آهنگ زندگی شما کمک کند.
ضمن آن که احســــــاس همدلی را در کودک شــما افزایش می دهد.

_ درباره ارزش های خانوادگی خودتان صحبت کنید و آن ارزش ها را با خودتان مرور کنید؛ برای مثال خانواده ما هیچ وقت دروغ نمی گویند، هیچ وقت دزدی نمی کنند، دیگران را مسخره نمی کنند و ...

عامل سوم : رسم و رسوم خانوادگی
_ وقتی کودک بودم هر سال والدینم برای من و خواهر و برادرانم جشن تولد می گرفتند و این مراسم نه تجملاتی بود و نه خرج زیادی داشت بلکه یک رسم و سنت خانوادگی بود که احساس تعلق و پیوند ما را نسبت به خانواده زیاد می کرد. شما هم می توانید با انجام چنین کارهایی خانواده خود را در مسیر لذت و شادی قرار دهید. یکی از کارهای دیگری که می توانید انجام دهید این است که داستان های خانوادگی تعریف کنید.

_ با هم عبادت کردن یا شرکت در مراسم عزاداری ها و سوگواری ها هم می تواند به عنوان یکی از رسوم خانوادگی در نظر گرفته شود. این کار باعث ارتباط، پیوستگی و تعلق خاطر اعضای خانواده می شود.

عامل چهارم : در روابط خود نقشی فعال داشته باشید
_ نتایج پژوهش ها نشان داده است که میزان مشکلاتی که فرزندان یک خانواده دچار آن می شوند با میزان ارتباط کلامی اعضای خانواده، در ارتباط است و به عبارت دیگر هر چه گفت وگوها در خانواده کمتر باشد میزان مشکلات هم بیشتر خواهد شد. بنابراین تلاش کنید تا در محیط خانه فقط درباره مشکلات صحبت نکنید و فقط زمانی که از دست یکدیگر دلگیر هستید، با یکدیگر حرف نزنید بلکه تلاش کنید تا درباره هر موضوعی حتی موضوعات کم اهمیت و خوب هم صحبت کنید.

_ به علایق فرزندانتان احترام بگذارید و سعی کنید تا آن جا که با عقاید و ارزش های خانوادگی شما در تضاد نیست، آن علایق را بپذیرید و به آن ها احترام بگذارید.

_ درباره موضوعات حساسی مانند مذهب یا سیاست صحبت کنید و به فرزندتان اجازه دهید تا عقایدش را ابراز کند و یاد بگیرد چطور ارتباط برقرار کند. فراهم کردن این فرصت به کودکان اجازه می دهد تا اعتماد به نفسشان تقویت شود و مهارت های ارتباطی آن ها افزایش یابد.

عامل پنجم : مقابله با بحران ها را یاد بگیرید
_ آرامش خود را حفظ کنید، چرا که با حفظ کردن آرامش خودتان به دیگر اعضای خانواده هم آرامش و امنیت خاطر می دهید.

_ سعی کنید به جای سرزنش کردن دیگران، مشکل را حل کنید برای مثال هنگام بروز بحران و مشکلات، اعضای خانواده را سرزنش نکنید و فقط تلاش کنید مشکل را حل کنید. با این کار هم مشکل حل می شود و هم با سرزنش و تنبیه یک نفر موجب گوشه گیری و انزوای او نمی شوید و دفعه بعد هم اگر دچار مشکل شد آن را از شما پنهان نمی کند.

_ سعی کنید وضعیت خانواده را تا حد ممکن، عادی نگه دارید و مراسم خانوادگی خود را حفظ کنید و با این کار سبب القای آرامش و ثبات اعضای خانواده خود شوید.

_ تلاش کنید تا آن جا که ممکن است، نگران آینده نباشید و به خودتان اطمینان دهید که همان طور که مشکلات گذشته را حل کرده اید پس می توانید این مشکل را هم حل کنید.
منبع :khorasannews