سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
دلايل پُرمويي در خانم ها
همه جاي بدن انسان به استثناي کف دست و پا داراي مو است. در خانمها صورت و بازو، موهاي نازک و تقريبا غيرقابل رويتي دارند که عموما جلب توجه نميکنند. اما بعضي اوقات اين موها چنان زبر و ضخيم و يا تيرهاند که کاملا ديده ميشوند.
عوامل ژنتيکي و خانوادگي در ميزان رشد موي صورت و بدن افراد، دخالت دارند، مثلا نژاد سامي و مديترانهاي پُرموتر از نژاد آنگلوساکسون است و سفيدپوستان از سياهپوستان پرموترند. شرقيها و بوميان آمريکايي بيشترين مو را دارند. اين اختلاف به خصوص در خانمهاي مسن مشخصتر است. اکثر خانمهاي نژاد مديترانهاي در 80 سالگي روي صورت خود موهاي زبري درميآورند.
چون ازدواج بين گروهها و نژادهاي مختلف کاملا عادي شده است، اين خصوصيات چنان درهم آميختهاند که حتي افراد يک خانواده ممکن است انواع منختلف رشد مو را نشان دهند.
اگر نگران غيرعادي بودن ميزان موي صورتتان هستيد، با پزشک مشورت نماييد تا معلوم شود که آيا رشد موي شما عادي است و يا بيش از حد.
هورمونها و پرمويي
اگر در خانمها زمينه خانوادگي براي ابتلا به پرمويي صورت وجود نداشته و افزايش مو نسبتا ناگهاني يا سريع باشد، ممکن است ناراحتي هورموني در کار باشد. هورمونهاي مردانه و زنانه هر دو، در بدن مرد و زن توليد ميشوند. ميزان متوسط توليد هورمون مردانه در خانمها حدود دو سوم توليد آن در آقايان است. ممکن است بدن يک خانم در اثر مشکلات غدد فوق کليوي يا تخمدانها، هورمون مردانه بيشتري توليد کند و علايم مردانه مثل موهاي زبر و تيره در صورت او پديد آيد. رشد غيرطبيعي مو در صورت، قسمت پايين شکم و اندامها نيز پيش ميآيد.
يادآوري اين نکته مهم است که اغلب اوقات، پر مويي در خانمها با هيچ نوعي بيماري داخلي يا عدم تعادل هورموني همراه نيست. اکثر خانمهاي مبتلا به پرمويي، از نظر جسمي کاملا «زن» هستند و سيکل قاعدگي و بارداري آنها طبيعي است. تستهاي آزمايشگاهي نيز در اکثر موارد، ازدياد هورمون مردانه را نشان نميدهند.
داروها و پرمويي
کورتونها مثل پردنيزولون که در ناراحتيهاي التهابي مثل آرتريت روماتوييد مصرف ميشوند، ممکن است باعث افزايش مو گردند. داروهاي ديگري مانند ماينوکسيديل نيز اين عارضه را به دنبال دارند.
افزايش مو ممکن است در خانمهايي که از داروهايي با خواص هورمون مردانه استفاده ميکنند نيز پيش آيد. در برخي بيماريهاي ساده زنانه که عدم تعادل يا کمبود هورموني ايجاد ميکنند، مقدار دارو حايز اهميت است. مقادير کم هورمون مردانه را ميتوان بدون آنکه عوارض جانبي نامطلوب نشان دهد، تجويز نمود. ممکن است بيماريهاي شديدتر، مقادير زيادي از هورمون مردانه را لازم داشته باشند که با پرمويي صورت و ساير علايم مردانه مثل کلفت شدن صدا و ريزش موي سر از نوع مردانه همراه خواهد بود.
افزايش مو، ناشي از مصرف داروها معمولا با قطع مصرف دارو قابل برگشت است، ولي ماهها وقت لازم خواهد داشت. اما اگر استفاده از داروها تا مدتهاي نامعلوم ادامه يابد، بايد يکي از روشهاي موقت از بين بردن مو را استفاده کنيد.
پرمويي صورت پس از يائسگي
افزايش موي صورت پس از يائسگي نسبتا شايع است، به خصوص در خانمهاي نژاد مديترانهاي يا نسل سامي. موهاي بالاي لب و چانه و اطراف صورت، تيرهتر، ضخيمتر و زبرتر ميگردند. علت دقيق اين افزايش مو، که غيرطبيعي هم تلقي نميشود، معلوم نيست.
اين افزايش مو ممکن است ادامه يابد، ولي در اکثر خانمها حدي دارد و بعيد است که به ريش درآوردن کامل منتهي گردد.
پرمويي در بچهها
بچهها بهطور طبيعي در بدن خود مقدار معيني مو دارند که معمولا تا دوران بلوغ ديده نميشوند. تعداد مو از ويژگي هاي ارثي است.
اگر در خانوادهاي، زمينه ي ابتلا به پرمويي وجود نداشته باشد (در بازوها، ساق پاها و پشت) و مقدار موها، غيرطبيعي به نظر برسد، مراجعه به پزشک لازم است.
پيدايش زودرس مو در نواحي از بدن کودک که بايد هنگام بلوغ مو درآيند (چانه، صورت و زير بغل) هميشه مايه نگراني از اين است که کودک، بلوغ زودرس خواهد داشت.
اگر کودک (چه پسر و چه دختر) دچار پُرمويي شود، بايد براي کشف مشکلات و بيماري هاي جسمي، تحت آزمايشات مناسب قرار بگيرد.
اگر بيماريهاي غدد داخلي وجود داشته باشند و با درمانهاي پزشکي يا جراحي معالجه شوند، در عرض چند ماه، معمولا تعداد موها کمتر شده يا مقدار آنها طبيعي ميگردد، هر چند امکان دارد يک تا دو سال طول بکشد.
گاهي عليرغم درمان پزشکي، افزايش مو هنوز وجود دارد، اما حداقل بيشتر نمي شود.
ویدیو مرتبط :
فقط خانم ها ببینند - با حضور خانم ها و برای خانم ها
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
هيستري،خانمهاي جوان را بيشتردوست دارد!
يک اختلال تبديلي که قديمها هيستري ناميده ميشد، يک اختلال نسبتا شايع روانپزشکي است که بازتابي از تعارضات ناخودآگاه بوده و در عين حال که وجود يک اختلال طبي ديگر را به ذهن ميآورد، ناشي از عوامل روانشناختي است.
حدود يکسوم مردم دنيا در طول عمر دچار بعضي از علايم اين اختلال ميشوند ولي لزوما بيمار هيستريک نيستند. حدود 5 تا 15 درصد مشاورههاي روانپزشکي در بيمارستانهاي عمومي را شامل ميشود. زنان حداقل دو برابر و گاهي تا 10 برابر مردان مبتلا ميشوند و علايمي که نشان ميدهند سمت چپ بيشتر از سمت راست بدن است. اين اختلال در تمام سنين يعني از کودکي تا کهنسالي ديده ميشود ولي شروع آن قبل از 10 سالگي و پس از 35 سالگي نادر است.
همچنين اين اختلال در افراد کمسواد و طبقات اقتصادي پايين و روستاييان و همچنين افراد نظامي که موقعيتهاي جنگي را تجربه کردهاند بيشتر ديده ميشود. اين بيماري در افراد خانواده بيماران مبتلا بيشتر ديده ميشود که تا حدودي ناشي از يادگيري فرزندان از والدين است.
اختلالات جسمي و خصوصا بيماريهاي عصبي شيوع قابلملاحظهاي در ميان اين مبتلايان دارند و از ميان اختلالات روانپزشکي، افسردگي و اختلالات اضطرابي، با اختلال تبديلي در زنان ارتباط دارند. اختلالات شخصيت نيز به کرات همراه با اختلال تبديلي مشاهده ميشوند، خصوصا اختلال شخصيت نمايشگر در زنان و اختلال شخصيت ضداجتماعي در مردان. اختلال تبديلي در اثر واپس زدن تعارضات ناخودآگاه و تبديل اضطراب به يک علامت جسمي ايجاد ميشود. علايم اين اختلال بيمار را قادر ميسازد به ديگران چنين القا کند که وي نياز به توجه ويژه و درمان به خصوص دارد و همچنين يک ابزار غيرکلامي براي کنترل کردن يا بازي دادن ديگران ميباشد. با تصويربرداري از مغز، مشخص شده است که در اين بيماران، متابوليسم نيمکره غالب کاهش و متابوليسم نميکره غير غالب افزايش مييابد.
اين اختلال زماني تشخيص داده ميشود که درمانگر، ارتباطي ضروري و اساسي بين علت علايم عصبي و عوامل روانشناختي پيدا کند و اين نشانهها نبايد نتيجه تمارض و يا اختلال ساختگي (که در آن فرد علايم يک بيماري را آگاهانه تقليد ميکند) باشند. در اختلال تبديلي، بيحسي و مورمور شدن در اندامها، کري، کوري، حرف نزدن و فلج عمومي بدن ديده ميشود. علايم حرکتي نيز شامل حرکات غيرطبيعي، اختلال در راه رفتن، ضعف عمومي، فلج، لرزش تيک و حرکات پرتابي ميباشد. تشنجهاي کاذب علامت ديگري در اختلال تبديلي است و تفکيک آنها از تشنجهاي واقعي گاهي سخت است. بيمار مبتلا به اختلال تبديلي با کنار زدن تعارضهاي دروني و همچنين جلب توجه ديگران به منافع خود ميرسد و همين موضوع موجب تکرار اين رفتار ميشود. علايم ايجاد شده مدت کوتاهي طول ميکشند و معمولا خود به خود برطرف ميشوند. رواندرماني حمايتي درمان را تسهيل ميکند. مهمترين ويژگي درمان، برقراري ارتباط درمانگر با بيمار است. نبايد به بيمار گفت که تو مشکلي نداري و يا اينکه علايم خيالي هستند زيرا بيماري وي شديدتر ميشود. ميتوان از داروهاي ضداضطراب و همچنين آرامسازي عضلاني (ريلاکسيشن) استفاده کرد.
هيستري جمعي
يکي از جالبترين انواع هيستريه، هيستري جمعي است. اين اختلال که نمونهاي از رفتارهاي جمعي است شامل گسترش سريع و ناگهاني يک علامت يا يک سري علايم در يک گروه از افراد سالم است که هيچ توجيه فيزيکي و طبي براي آن يافت نميشود. در حقيقت اين افراد به طور ناگهاني اعتقاد پيدا ميکنند که به وسيله يک عامل خارجي بيمار شدهاند. به تعبير ديگر هيستري جمعي بروز يک سري علايم فيزيکي در عدهاي از افراد به صورت دستهجمعي است بهصورتي که يک بيماري ارگانيک را مطرح ميکنند ولي در واقع از يک علت رواني منشأ ميگيرند.
اولين مورد گزارش شده از هيستري جمعي در ايران در سال 1365 در يک مدرسه دخترانه در استان کرمان بوده است، به طوري که افراد مبتلا به صورت حاد دچار اضطراب و نگراني شده بودند. در سال 1371 و بعد از واکسيناسيون کزاز نمونهگيري از هيستري جمعي در 21 دختر دانشآموز در يک روستا از استان کرمان گزارش شد. بعد از تزريق واکسن علايمي به صورت غش و صرع کاذب، لرزش، اختلال ديد، سردرد، تعريق و سوزش دست در يکي از دانشآموزان بروز کرد و به دنبال آن 9 دانشآموز ديگر نيز علايم مشابهي را تجربه کردند.
اصول درمان اين اختلال عبارت است از: حفظ خونسردي و آرامش، جدا کردن افراد مبتلا از غيرمبتلا، خالي کردن محل بروز براي بررسي دقيق. بهطور مثال تعطيل کردن مدرسه، بررسي دقيق تمام علتهاي احتمالي، بهرهگيري از تکنيکهاي کاهش اضطراب و...