سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

دشمنان خلاقیت



 

خلاقیت

 

حتما شنیده اید که هر ایده جدید و کارا و هر کار خلاقانه ای زمانی تمسخر شده، به شدت انکار یا محکوم شده، مورد بی توجهی بوده اما بعدها علاوه بر پذیرفته شدن، مورد تشویق و تحسین نیز قرار گرفتند. در این مسیر موانعی سر راه خلاقیت و نواوری ایجاد می شود. در حوزه موانع فردی متخصصان از مواردی مانند ترس از شکست، رویگردانی از ابهامات، عادات، عدم اعتماد به نفس و عدم انعطاف پذیری نام می برند و در مورد موانع بیرونی به قوانین،شغل، آداب و رسوم، ترس از عدم استقبال اجتماعی و مطابقت اشاره می کنند. برخی از سدها معمولا توسط دشمنان خلاقیت تولید می شوند. در این فرصت به شکل اجمالی به برخی از این دشمنان و مسائلی که در مسیر خلاقیت ایجاد می کنند اشاره می کنیم.

 

تنها همین راه درست و لاغیر.

تنها همین حرف حق است و جز آن نیست.

فقط همین که من می گویم، معتقدم یا به آن رسیده ام

همین است و جز این نیست


انحصارگراها، جزم اندیشان و متحجران و ذهنهای خشک، ذهنهایی غیرخلاقند. در دیدگاه و روش آنها جایی برای حضور، پیوند و تولد و آشکاری و رشد ایده ها و راههای جدید ، فکرها و حرفهای نو و دیدگاههای متفاوت و زاینده وجود ندارد. هر فکر جدیدی از نگاه انها محکوم است، هر راه حل جدید غلط به نظر می رسد و هر نوع خلاقیتی اشتباه محض، کاری حمقانه یا بیهوده تعریف می شود.

 

اساسا در این دیدگاه خلاقیت سلاحی خطرناک محسوب می شود چرا که راههای قدیمی و زیر ساختهای کهنه را خراب می کند یا در آنها تغییر و تحول ایجاد می کند. تغییر برای این گروه مرگ را در پی دارد چرا که حیات آنها ماندن و پوسیدن در قالبهای بسیار محکم و غیر قابل تغییر موجود است.

 

این دیدگاه نگاهی تک بعدی و محدود را داراست که ثمره آن عقب ماندگی، عدم رشد و پیشرفت و مرگ در گذشته است. این گروه از بازکردن درهای جدید و ساختن راههای نو به شدت گریزان است . در تمثیلی می توان ذهن این گروه را به سنگ و صخره تشبیه کرد که هر تغییری به مثابه زلزله ای می ماند که ویرانی و نابودی آن را در پی دارد. همانطور که حرکت، تحول، رشد و در واقع زندگی و زایندگی در سنگ جاری نیست، در اذهان خشک و متحجر نیز تنها پیروی و تکرار مکرر قابل قبول است و مورد پذیرش واقع می شود.

 

خلاقیت

 

قضاوت کنندگان گروه دیگری هستند که با قضاوتهای نابجا و عجولانه خود مانع بروز ایده های نو می شوند. قضاوت زود هنگام و حذف بی موقع راه حلهای جدید و ساختارشکن تنها به این دلیل که با معیارهای قبلی متناسب نیستند مانع از جریان یافتن و بارش ایده ها می شود. قضاوت زود هنگام یا نامناسب در واقع شبیه مانع و سد یا چتری عمل می کند که در هنگام بارش ایده ها مانع رسیدن آنها شده یا بهتر بگوییم به محض ورود آنها به ذهن آن را بیرون می اندازد.

 

در سال ۱۷۸۸ میلادی، "فردریک شیلر"، شاعر و دراماتیست آلمانی، در نامه ای به یکی از دوستانش که از عدم توانایی خود در حصول ایده های ابداعی کافی شکایت داشت، این اصل را به او متذکر شد: " به نظر من شکایت شما، در محدودیتی است که فکر شما بر قدرت تصور شما تحمیل می کند". در این جا استنباطی را به نظر شما می رسانم و آن را با یک تمثیل شرح می دهم. ظاهرا درست نیست- و در واقع مانع از کار خلاق ما می شود- اگر مغز، ایده هایی را که بدان سرازیر می شوند، به اصطلاح در دَرِ دروازه، مورد آزمایش قرار دهد." " یک ایده وقتی به طور مجزا در نظر گرفته شود ممکن است به طور کامل خالی از اهمیت به نظر آید، لیکن امکان دارد در نتیجه ایده ای که پس از آن به دست می آید، اهمیت داشته باشد. شاید در جای جای ایده ای که خود آن نیز به همان اندازه بی معنی به نظر می رسد بتوان رابطه بسیار مفیدی فراهم آورد. مغز نمی تواند در بارۀ تمام این ایده ها قضاوت کند مگر آنکه آنها را تا زمان بررسی در ارتباط با ایده های دیگر، نگاه دارد.

 

به نظر من چنین می رسد که در مورد یک مغز خلاق، تفکر، دروازه بانان را از دروازه ها فراخوانده است تا ایده ها به نحو نامربوطی وارد شوند و فقط پس از آن، جمیع آنها را مرور و بررسی کند. شما منتقدین با ارزش یا هر چه که نام دارید، از آشوب آنی و گذرایی که در همۀ افراد خلاقِ واقعی یافت می شود، و بلندی یا کوتاهی مدت آن، هنرمندان متفکر را از خیالبافان متمایز می کند، شرمنده و هراسان هستید.این است دلیل شکایات شما از بی ثمری، زیرا زودتر از زمان لازم ایده ها را رد می کنید و با شدت بیش از حد لازم تبعیض قائل می شوید."

 

کارشناسان تفکر نیز معتقدند خطری که استعداد خلاق فرد را تهدید می‌کند، قضاوت یا ارزیابی تجربه فرد نیست بلکه پیشداوری است که به تبع آن تجارب بسیاری در حوزه دریافت را نمی‌یابند. خطری که آموزشهای معمول چه در خانه و چه در مراکز آموزشی در بردارند این است که نظرات نو و احتمال وقوع اعمال جدید خیلی زود و بیش از اندازه مورد انتقاد قرار می‌گیرند.

 

ترسوها گروه دیگری از دشمنان خلاقیت هستند. یکی از توصیه های کلیدی در مسیر خلاقیت پرهیز از خطر و یا ترس از شکست است. روانشناسان معتقدند خطرپذیر نبودن زمانی خود را بروز می‏دهد که ما بیش از حد قانون گرا، ایراد‌گیر‌، وسواسی و یا نگران باشیم. برای اینکه ایده‏ای خلاقانه تحقق پیدا کند، نیاز به پایداری وجود دارد؛ ممکن است زمانی که خواهیم ایده‏ای را از رؤیای اولیه آن به بازار برسانیم، مجبور شویم، شکستهای اولیه را در چندین مرحله تجربه کنیم.

 

خلاقیت

 

ماتسن (مدیر مرکز لئونارد- دانشگاه پنسیلوانیا) دریافت، دانشجویانی که در ابتدای پروژه اشتباهات بیشتری مرتکب می‏شوند، سرانجام موفقترین دانشجویان خواهند بود. ریچارد فارسون یکی از موسسان و رئیس انستیتو علوم رفتاری در کالیفرنیا معتقد است که مدیران می‏دانند که شکست بخشی جدایی ناپذیر نوآوری است. تا وقتی افراد شکست را نقطه مقابل موفقیت می‏دانند و نه مکملی برای آن ،هرگز قادر نخواهند بود خطراتی را که لازمه نوآوری است، بپذیرند. به فراسوی شکست بنگرید. البته شکست داریم تا شکست. بعضی شکستها کشنده هستند، مانند تولید و بازاریابی یک لاستیک نامرغوب. هیچ زمانی مدیریت نمی‏تواند در مورد مقوله‏های بهداشتی و ایمنی بی‏تفاوت باشد. اما تشویق شکست به مفهوم کنار گذاشتن نظارت، کنترل کیفیت یا احترام به اقدامات درست نیست، بلکه کاملا بر خلاف این است.

 

تقلید کنندگان و دنباله روها گروه بعدی هستند. این گروه از افراد در آسمان زندگی و اندیشه کوتاه می پرند یا اصلا نمی پرند که می خزند و زیر زمین می زیند و پرنده ذهن را اگر سرنبریده باشند برای همیشه در قفسی محبوس نگه می دارند. به دلایل مختلف این افراد از فکر کردن و ارائه ایده های جدید و فکرهای خلاقانه پرهیز می کنند. این جمع ترجیح می دهند تا از راههای ساخته شده توسط دیگران بروند و دیگران را هم به بهره گیری از این روش تشویق می کنند. این گروه آنقدر پشت یک مانع و مسئله می مانند تا کسی بیاید و زحمات حل مسئله را متحمل شده و راه را برای عبور انها باز کند. این گروه به طور معمول جز موفقان و برندگان نیستند در حالیکه معمولا در مورد افراد موفق عکس این مسئله صادق است. یکی از مولفین موفق و تئوری پردازان تفکر می گوید :« در تمام فعالیت‏های انسانی، از ساختن موشک گرفته تا تربیت فرزند، کمال مطلق، حدی دست نیافتنی است و معنایش این است که برای پرواز فکر انسان، فضایی نامتناهی در پیش روست.

 

مردم موفق، این راز را می‏دانند و به همین دلیل، همیشه در جست‏وجوی راه‏های بهتری هستند. انسان موفق، نمی‏پرسد که آیا می‏توانم این کار را بهتر انجام بدهم؟ زیرا او می‏داند که می‏تواند؛ پس از خود، چنین می‏پرسد: «چطور می‏توانم این کار را بهتر انجام بدهم؟» موفقیت‏های بزرگ، درِ خانه مردمی را می‏زند که معیارهای عالی‏تری برای خودشان و دیگران در نظر می‏گیرند؛ مردمی که در جست‏وجوی راه‏هایی برای افزایش کارایی، به دست آوردن حداکثر نتیجه از حداقل هزینه و انجام کار بیشتر با زحمت کمتر هستند. پیشرفت‏های عالی، نصیب افرادی خواهد شد که چنین می‏گویند: «می‏توانم بهتر از این عمل کنم.» فلسفه «می‏توانم - بهتر - عمل - کنم» معجزه می‏کند. وقتی از خود می‏پرسید که «چطور می‏توانم بهتر عمل کنم»، دکمه قدرت خلاق، زده می‏شود و شیوه‏های بهتر برای انجام کارها، خودشان را معرفی می‏کنند.»


ویدیو مرتبط :
خلاقیت جالب راک استدی تمرین دشمنان:Batman arkham knight

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

توصیه هایی برای پرورش خلاقیت کودکان



خلاقيت ، شکل کنترل شده يا محدود شده اي از تخيل است . خلاقيت ها ي افراد نه تنها براي نقاشی کودکانزيبايي ظاهري ، بلکه به خاطر نتايج نهايي که در بر دارد  به کار برده ميشود . اين نتيجه نهايي معمولاً شکلي به خود مي گيرد که ديگران نيز مي توانند آن را ببينند . خلاقيت ممکن است خلق يک نقاشي ، يک لباس ، يک قطعه کوچک موسيقي يا پختن يک غذاي جديد باشد  به واسطه خلاقيت ، شخص مي تواند به پيشرفتهاي انساني خود بيافزايد ، همچنين افرادي که داراي قوه تخيل زيادي هستند نسبت به کساني که فاقد خلاقيت هستند ، معمولاً به پيشرفتهاي بيشتري در زندگي نائل مي شوند . خلاقيت حتي در سنين کودکي نيز خود را نشان مي دهد.
خلاقيت حتي در سن کودکي نيز خود را نشان مي دهد . اغلب خانواده ها شايد با اين نوع پديده ها در رفتار ،کردار و گفتار کودکان خود مواجه شوند . برخي از آنان يا بي توجه هستند و يا کم توجه ؛ با اين حال آن دسته از والدين که به کوچکترين رفتارهاي کودکان خود توجه دارند ، مي توانند با به کارگيري توصيه هاي 12 گانه پرورش خلاقيت ، کودکان خود را به مرحله خود شکوفايي سوق دهند ،البته به کار گيري اين روش آنچنان هم ساده نيست . داشتن صبر و حوصله از يک سو و نکته سنجي دررفتار کودکان مي تواند آينده درخشاني را براي کودک شما رقم بزند .

شيوه افزايش خلاقيت در کودکان

*  براي ايجاد سؤالات تازه در ذهن کودکتان ، او را راهنمايي کنيد . آموزش به کودک بايد طوري باشد که او را به طرف پرسشهاي تازه هدايت کند . معلم بايد هنگام جواب دادن به سؤالات کودک ، او را به سمت مهارتهاي جديد سوق دهد و از به کار بردن کلماتي مانند بله،خير،هرگز و امثال آن دوري کند . اين نوع جوابها نمي تواند ارتباط کاملي بين سؤالات کودک و معلومات قبلي او برقرار کند.

 

* حسن کنجکاوي در کودکان را پرورش دهيد . براي اين امر، هيچ چيز مثل پاسخهاي صحيح و مناسب به پرسشهاي او موثر نيست . سؤال ، در واقع انعکاس از ذهن تشنه اي است که مي خواهد با دريافت جواب از فردي که بهتر از او مي داند خود را سيراب کند ، اگر چه احتياج ، بايد فوراً برآورده شود اما کمي مکث بين سؤال و جواب ، غالباً مي تواند افکار و ايده اي مفيد جهت مباحثه و گفتگو به بار آورد .

 

* والدين و مربيان ، نه تنها بايد درباره امور مربوط به کودک ، بلکه درباره امور خانه و مدرسه نيز از او نظر خواهي کنند و عقايد او را مانند عقايد بزرگسالان در حضور خود ، به بحث و گفتگو بگذارند .

 

* به عقايد جديد و تازه کودکتان احترام بگذاريد . کودکاني که به نوعي خلاقيت آنها برانگيخته شده ، روابط و مفاهيم را درک مي کنند . لذا والدين و مربيان آنها ممکن است به آنها توجه نداشته باشند و حتي گاهي او عقايد خود را چنان مطرح کند که بزرگسالان قادر به ارزشيابي وجايگزيني آنها نباشند ، تشويق کودکان به ابرازعقايد جديد ، مي تواند در رشد خلاقيت آنها موثر واقع شود .

 

* از مراقبتها و دخالتهاي بيش از حد در زندگي کودکان اجتناب کنيد . يکي از ويژگيهاي انسان خلاق اين است که تواناييش را خودش به کارمي اندازد . وظيفه والدين و مربيان اين است که اين قابليت را در او زنده نگاه دارند و به کودکان اجازه دهند بعضي اوقات مطابق سليقه خود اشياء را کشف کنند . مراقبتها و دخالتهاي زياد از حد بزرگسالان در زندگي و رفتارهاي کودکان ، قابليت يادگيري مبتکرانه آنها را تضعيف مي کند .

 

* از کودکان بخواهيد که اشياء و امور نيمه تمام را تکميل کنند ؛ از کودکان تقاضا کنيد تا جملات نا تمام و داستانهاي نا کامل ، تصاوير و نقاشي هاي نيمه تمام و حتي اشياء ناقص را کامل نمايند . براي اواسباب بازي هايي بخريد که خودش بتواند آنها را به يکديگر متصل کند و با آنها مدلهاي مختلف خلق کند .

* اجازه دهيد اشيا را از نزديک لمس کنند. علاوه بر مشاهده اشيا لازم است کودک آنهکودکان خلاقا را لمس نمايد ، زيرا مشاهده شيء به تنهاي کنجکاوي کودک را ارضا نمي کند ، کودکاني که از لمس کردن اشيا محروم مي شوند توانايي لازم جهت کشف و اختراع را از دست مي دهند . مشاهده همراه با لمس اشيا ، آنها را در بازي هاي خيالي ، اختراعات و پاسخ گويي به آزمونهاي خلاقيت ياري مي دهد . به کودکان اجازه دهيد وسايل بي خطر خانه را لمس نمايند. خصوصا کودکان بيرون کشيدن وسايل آشپزخانه از داخل کابينتها و بازي با کاسه و قابلمه و بشقابها را بسيار دوست دارند .

* براي کودکان هميشه يک مارک خاص آدامس ، بستني يا چيزهاي مورد علاقه را نخريد. کودکان را تشويق کنيد در خريد خوراکي و پوشاک ، مدل هاي مختلفي را امتحان کنند و از خريد کالاهاي تکراري و يکسان اجتناب کنيد .

 

* کودک را هميشه از يک مسير خاص به خانه نبريد . زماني که با او بيرون مي رويد ، هنگام برگشتن به خانه به او توضيح دهيد که  مي خواهيد از يک راه جديد به خانه برويد. او از اين طريق در مي يابد براي رسيدن به يک هدف راه هاي مختلفي وجود دارد .

 

* در مورد کاربردهاي مختلف يک وسيله خاص از کودکان سؤال کنيد . کاربرد ابزارها و وسايل مختلفي که را در خانه داريد ، براي کودک شرح دهيد و از او بپرسيد: به نظر تو اين وسيله چه کاربردهاي ديگري مي تواند داشته باشد . به اين طريق شما ذهن کودک را مستعد مي کنيد .

* از مکان هاي جديد ديدن کنيد  همراه با کودک به نمايشگاهها و موزه هاي مختلف و طبيعت زيبا برويد ، اجازه دهيد او از نزديک مکان هاي گوناگون را شناسايي کند .

 

* به اتاق او کاغذ هاي سفيد بچسبانيد . حدود يک متر از اتاق کودکتان را از سطح زمين به طرف بالا به طور سراسري و افقي کاغذ سفيد بچسبانيد و به او بگوييد هر طور که دوست دارد روي آنها نقاشي و طراحي کند . در تزيين اتاق او از سليقه اش استفاده نماييد . به او ياد دهيد که هر چند روز يک بار محل وسايلش را در اتاق تغيير دهد تا به اين وسيله زمينه خلاقيت در او پرورش يابد.