سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

در این شرایط ازدواج نکنید!



 

 

ازدواج, شرایط ازدواج

 

گاهی اوقات زن و شوهرهایی را می بینیم که هیچ تناسبی با هم ندارند، مشکلات زیادی در زندگی مشترک شان دارند و به نظر می رسد از همان اول، ازدواج شان نادرست بوده است.  

 

در این مواقع با خودمان می گوییم چطور آنها همدیگر را انتخاب کرده اند؟ مگر از همان اول متوجه نبودند که تا این حد با هم اختلاف دارند؟ شاید فکر کنید که آنها در زمان انتخاب، آگاهی و منطق درستی نداشته اند، یا اساسا آدم های عجیب و غریبی هستند که توانسته اند دست به چنین انتخابی بزنند! اما بیشتر مواقع این طور نیست!  

 

مساله این است که در خیلی از موارد، افراد در هنگام انتخاب همسر در شرایطی قرار می گیرند که نمی توانند فکر کنند و درست انتخاب کنند. باورتان نمی شود؟ در اینجا می خواهیم شما را با ۱۰ وضعیت خطرناک برای انتخاب همسر آشنا کنیم که اگر خود شما هم در چنین شرایطی قرار بگیرید ممکن است ندانسته مرتکب همان اشتباهات آشکار شوید.  

 

۱ – زیبایی خیره کننده  

 

شما دختر زیبایی هستید و هم خودتان و هم اطرافیانتان انتظار دارید همسری که انتخاب می کنید به اندازه خودتان زیبا باشد؛ شما پسر خوش تیپ و خوش هیکلی هستید و دوست دارید همسری داشته باشید که از این لحاظ هم سطح خودتان باشد؛ شما به تازگی با فردی آشنا شده اید که بسیار زیباست و واقعا شما را مجذوب خودش کرده است؛ همین جا بایستید: شما به شدت در معرض خطر انتخاب نادرست قرار دارید!  

 

شکی نیست که همه ما زیبایی را دوست داریم و به سمت آن جذب می شویم، اما وقتی نقش زیبایی در انتخاب ما بیشتر از حد معقول باشد، دردسرهایمان هم شروع می شود. بهتر است قبل از اینکه کسی را برای خودتان انتخاب کنید، اولویت هایتان را مشخص کنید: با اینکه زیبایی برایتان اهمیت زیادی دارد، اما چه چیزهایی هست که برایتان از زیبایی اهمیت بیشتری دارد؟ چه معیارهایی را حاضرید فدای زیبایی کنید و از چه معیارهایی به هیچ وجه حاضر نیستید بگذرید؟ آیا اگر این فرد این همه زیبا نبود، بازهم او را انسان خوبی می دانستید.  

 

۲ – پرستیژ و موقعیت اجتماعی ویژه  

 

می گویند لازم نیست خانم ها نصف عمرشان را درس بخوانند و زحمت بکشند تا بشوند خانم دکتر، همین که همسر یک دکتر شوند، همه آنها را «خانم دکتر» صدا می زنند!  

موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال خطای ما در انتخاب همسر را به شدت بالا می برد. عناوین و موقعیت های چشمگیر به راحتی می توانند سایر خصوصیات فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به عبارتی چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج می کنیم، اما با «خود» او زیر یک سقف می رویم – شما در داخل خانه دیگر «خانم دکتر» نخواهید بود!  

 

اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید، فرد را بدون شغل و موقعیت خاصش تصور کنید: آیا اگر چنین موقعیتی را نداشت بازهم برایتان انسان قابل قبولی بود؟ غیر از موقعیت خاص، چه ویژگی های دیگری دارد که شما را به خود جذب می کند؟  

 

۳ – شیفتگی و عشق بی اندازه  

 

مسلما عشق یکی از لازمه های ازدواج است، اما قطعا برای ازدواج کافی نیست. اگر فقط از روی عشق ازدواج می کنید، منتظر باشید که روزی فقط به خاطر نفرت از هم جدا شوید!  

یکی از خطرناک ترین شرایط انتخاب همسر زمانی برای شما پیش می آید که «عاشق» می شوید. در این حالت شما آن قدر تحت تاثیر هیجانات و احساسات هستید که نمی توانید درست ببینید و درست تصمیم بگیرید. قبول این مساله برای کسانی که در اوج عشق هستند بسیار سخت است. مغز در حالت هیجان زدگی نمی تواند به طور طبیعی فعالیت کند. بنابراین ما به جز خوبی چیزی نمی بینیم.  

 

اگر نخواهیم از اصطلاح «عشق کور» در این مورد استفاده کنیم، می توانیم بگوییم مغز عاشق، همه چیز را از پشت عینک عشق می بیند و از پشت این عینک هم همه چیز بهتر از آنچه که هست دیده می شود مگر بد است؟ نه. فقط مشکل اینجاست که ما نمی توانیم همیشه با این عینک به دنیا نگاه کنیم چه بخواهیم چه نخواهیم این شیفتگی و این هیجانات دیر یا زود فروکش می کند.  

 

اگر عاشق هستید، بهتر است مدتی صبر کنید و از رابطه فاصله بگیرید تا این تب در شما فروکش کند و بتوانید با دخالت بیشتر عقل، درمورد زندگی آینده تان تصمیم گیری کنید.  

 

۴ – احساس تنهایی شدید

 

تنهایی های دوران مجردی گاهی برایمان تحمل ناپذیر می شود. وقتی دوستان متاهل دور هم جمع می شوند اما ما به دلیل مجرد بودن نمی توانیم در جمع شان باشیم. وقتی با جمعی از بچه های فامیل به مسافرت می رویم و همه با همسرشان هستند به جز ما. وقتی همکارانمان آخر وقت در حالی به خانه شان برمی گردند که همسرشان با یک غذای گرم در انتظارشان است اما ما به خانه ای می رویم که در و دیوار منتظرمان است و...، ته دلمان به این فکر می کنیم که چرا من باید این قدر تنها باشم؟ و درست همین جاست که زنگ های خطر به صدا درمی آید.  

 

تنهایی مفرط ساده تر از آنچه فکرش را بکنید می تواند شما را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. وقتی در تنهایی به حال خودتان تاسف می خورید، کسی پیدایش می شود که می تواند شما را از دست این غول تنهایی و این همه غم و غصه نجات دهد و ادامه داستان!  

افراد تنها به راحتی می توانند تنهایی شان را با دوستان و آشنایان تا حدی برطرف کنند و به فکر حل این مساله از طریق ازدواج نباشند. بعد از اینکه از عمق تنهایی ما کاسته شد، می توانیم تصمیمات بهتری برای خودمان بگیریم.  

 

۵ – عجله  

 

«برای من دیگر دارد خیلی دیر می شود.» آیا چنین ندایی را از دوستان می شنوید؟  

 

شما آخرین فرزند خانه هستید که مجرد مانده، تنها پسر مجرد فامیل در طیف سنی خودتان هستید، همه دوستانتان ازدواج کرده اند. چشم مادربزرگ و پدربزرگتان به شماست که نوه شان را ببینند. شما خواهر بزرگ تر هستید و ازدواج خواهر کوچکترتان در گرو ازدواج شماست و آخرین آرزوی مادر و پدرتان برای خوشبختی شما این است که شما را در لباس دامادی / عروسی ببینند. یا اصلا سن شما بالا رفته و احساس می کنید برای ازدواجتان دیر شده است. هیچ کدام از این موارد مشکل خاصی به شمار نمی رود؛ به شرطی که شما را وادار به انتخاب عجولانه و نسنجیده نکند.  

 

در هر انتخابی، وقتی ما در شرایط اضطرار و عجله قرار می گیریم، امکان اشتباه کردنمان چندین برابر می شود و زمانی که این انتخاب به بزرگی انتخاب شریک زندگی باشد، حساسیت آن هم چندین برابر می شود. پس ارزشش را دارد که با این فکر مبارزه کنید. یک راه حل ساده: به همه کسانی که احساس می کنید از سوی آنها تحت فشار هستید – ازجمله ندای درون خودتان – بگویید که اصلا قصد ازدواج ندارید!  

 

۶ – سن پایین  

 

شاید خیلی ها طرفدار ازدواج در سن پایین باشند، اما شما اگر فکر می کنید هنوز به سن مناسب ازدواج نرسیده اید، هرگز تن به ازدواج ندهید.  

 

این که دقیقا چه سنی برای ازدواج مناسب است را نمی شود تعیین کرد، این مساله در فرهنگ ها و در افراد مختلف تفاوت زیادی دارد. اما اکثر روان شناسان امروزی معتقدند به طور کلی در جامعه شهری فعلی سنین زیر ۲۰ سال می تواند برای ازدواج پرخطر باشد. ازدواج سالم نیاز به بلوغ های چندگانه دارد که بسیاری از آنها در سنین پایین حاصل نمی شود. بسیاری از افراد در سنین آغاز جوانی هنوز نمی دانند که از زندگی چه می خواهند و در سال های بعد اولویت هایشان تغییرات زیادی پیدا می کند. ضمن اینکه در این سنین معمولا احساسات ما بر عقلمان چیره است.  

 

درصورتی که سن زیادی ندارید اما در موقعیت ازدواج قرار گرفته اید، مشخص کردن برنامه و خواسته های آینده زندگیتان می تواند کمکتان کند: ایا این ازدواج چیزی است که شما را مطابق اهدافتان پیش ببرد؟ آیا اصلا به جایی رسیده اید که بتوانید هدفی کلی برای خود برگزیده و تصویری از آینده تان ترسیم کنید؟  

 

۷ – شناخت ناقص  

 

دو سال است که با کسی قرار ازدواج گذاشته اید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط بوده اید، اما این ارتباط شما محدود به کافی شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی بوده است. بگذارید خیالتان را راحت کنم: اگر ۲۰ سال هم آخر هفته ها با این فرد بیرون بروید،هر روز ساعت ها با او تلفنی صحبت کنید، بازهم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است! وقتی با یک نفر ازدواج می کنیم، درواقع با کل وجود او و با همه ابعاد زندگی اش، خانواده اش، گذشته اش، آینده اش، افکار و اخلاقش و همچنین با جسم او ازدواج کرده ایم؛ در مثال بالا شما فقط بُعد «کافی شاپ» یا به عبارتی بُعد «تفریحی» فرد را شناخته اید، یا با شخصیت مجازی او (که معمولا بسیار متفاوت از شخصیت حقیقی است) آشنا شده اید و این هرگز شناخت کافی برای یک ازدواج خوب به حساب نمی آید.  

 

احتمال شکست در ازدواجی که براساس شناخت کافی صورت نگیرد بسیار بالاست. ما زمانی می توانیم به شناخت کامل تر برسیم که با همه ابعاد وجودی فرد و در شرایط و موقعیت های مختلف رو به رو شده باشیم.  

 

۸ – بحران روحی  

 

در رابطه ای شکست خورده اید، هنوز یک ماه از اتمام رابطه قبلی تان نگذشته، هنوز زخم هایی که از ارتباط ناموفق قبلی خورده اید خوب نشده و هنوز غم و غصه دارید و به حال و هوای عادی زندگی تان برنگشته اید: حال شما و نیاز شما به یک همدم را درک می کنم، اما الان اصلا فرصت مناسبی برای تصمیم گیری در مورد ازدواج نیست.  

 

بحران روحی به هر علتی ممکن است ایجاد شود: ممکن است به تازگی عزیزی را از دست داده باشید، از کار اخراج شده باشید، بیمار باشید، پدر و مادرتان از هم جدا شده باشند یا هر مساله دیگری که باعث ناراحتی شما شده باشد. در حالت بحران، ذهن ما فعالیت طبیعی ندارد و امکان اشتباه در این وضعیت بالاست. ممکن است کسی که الان به نظرمان همسر مناسبی می آید، بعد از عبور از بحران، دیگر چندان مناسب به نظر نرسد و خودمان هم ندانیم چه شد که حاضر شدیم با چنین فردی ازدواج کنیم. این نوع ازدواج ها دقیقا مصداق «از چاله به چاه افتادن» است.  

 

۹ – سرخوشی و هیجان  

 

در عروسی دخترخاله تان که خیلی به شما خوش گذشته با کسی آشنا شده یاد که انگار دقیقا همان کسی است که همیشه در رویاهایتان به دنبالش بودید. احساس بسیار خوبی نسبت به او دارید و وقتی به او فکر می کنید شادی وصف ناپذیری را در خود احساس می کنید. احساس خوبی است! اما اگر هنوز رابطه تان جدی نشده، دست نگه دارید. چون دقیقا در لبه پرتگاه انتخاب غلط قرار گرفته اید!  

 

هیجانات مثبت، درست مثل هیجانات منفی، ما را در معرض انتخاب غلط قرار می دهد. اسم این حالت را «جوزدگی» می گذارم. در بعضی شرایط ما کاملا «جو زده» می شویم و کارهایی می کنیم که شاید در حالت عادی به آن فکر هم نکنیم. وقتی در میهمانی به ما خوش می گذرد، عملکرد مغز ما متفاوت از حالت عادی است و در واقع فیلترهایی که ما برای انتخاب شخص مناسب برای خود داریم تا حد زیادی از کار می افتد. اشتباه بزرگی است که بخواهیم به انتخاب ذهنمان در چنین حالتی اعتماد کنیم.  

 

در این وضعیت بهتر است مدتی صبر کنیم تا مغز به حالت عادی برگردد و مجددا درمورد این شخص فکر کنیم. در اکثر موارد انتخاب های هیجانی بعد از مدتی از چشم مان می افتند.  

 

۱۰ – چشم و هم چشمی  

 

متاسفانه چشم و هم چشمی نیز چشم ما را به روی بسیاری از واقعیات می بندد و امکان درست دیدن را از ما می گیرد. اگر احساس می کنید در شرایطی هستید که میل به کم کردن روی اطرافیان از طریق ازدواجتان دارید، بهتر است دست از هر اقدامی در زمینه ازدواج بردارید.  

 

از کجا می فهمیم که تصمیم گیری ما از روی چشم و هم چشمی است؟ از اینجا که مدام در حال مقایسه کردن مورد خودتان با مورد ازدواج کسی هستید که حسادت شما را برانگیخته و این خیال رهایتان نمی کند که ازدواج شما با این شخص چطور می تواند حال او را بگیرد و دل شما را خنک کند!  

 

چشم و هم چشمی به طور خاص درمورد افرادی دیده می شود که از همسر خود جدا شده اند و همسر آنها مجددا ازدواج کرده است. در چنین شرایطی میل شدید به جبران کردن و کم نیاوردن در ما پدید می آید که ضریب خطا در انتخاب را تا حد زیادی بالا می برد. توصیه می شود برای این جبران و رو کم کنی، راه های دیگری به جز ازدواج را درپیش بگیرید!

منبع:مجله موفقیت

 


ویدیو مرتبط :
شرایط و سن ازدواج(ازدواج اسلامی)با(توکل بخدا)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

شرایط عجیب یک خانم برای ازدواج



 

شرایط عجیب یک خانم برای ازدواج

 

یکی از تازه‌ترین استفتائات از آیت‌الله مکارم شیرازی سوال خانمی است که نظر آیت‌الله مکارم شیرازی را را نسبت به شروط مورد علاقه او برای عقد ازدواج جویا شده است.

 

به گزارش قانون این خانم، شروط را در اینترنت دیده است و پس از مشورت با دوستان خود، آن را با خواستگار خود هم مطرح نموده است اما پس از موافقت خواستگار با این شروط، محضردار از تایید این شروط و ثبت عقد ازدواج خودداری کرده است.متن سوال این خانم و پاسخ آیت الله مکارم شیرازی چنین است:

 

بنده از اینترنت شرایطی را در مورد ازدواج دیدم که خیلی خوب و عادلانه هم بود و من از آنها پرینت گرفتم و به دوستانم هم نشان دادم و آنها هم تایید کردند که شرایط بسیار خوبی است و می‌تواند برای دختری که قصد ازدواج دارد بسیار مفید باشد برای همین با خواستگارم مطرح کردم و او هم پذیرفت ولی وقتی رفتیم محضر، محضردار که یک روحانی هم بود گفت اکثر این‌ها شرایط خلاف شرع هستند و به درد نمی‌خورند و حتی به تمسخر گفتند که شاید هر کس این‌ها را نوشته قصد دست انداختن خانم‌ها را داشته است، من خیلی ناراحت شدم.

 

واقعاً همین مسایل است که باعث می‌شود ما جوان‌ها دین‌گریز شویم. چرا نباید به شرایط مورد توافق طرفین احترام قایل شد؟

 

من شرایط را هم برایتان ارسال می‌کنم و از شما خواهش دارم که مرا راهنمایی فرمایید.

 

از لطف شما هم ممنونم


1-زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داد تا زوجه در هر زمانی که بخواهد از جانب زوج اقدام به متارکه کرده و خود را از علقه زوجیت رها سازد به هر طریق اعم از بذل یا اخذ مهریه.

 

2-زوج به زوجه وکالت بلا عزل داد تا هر زمان خواست مهریه را به هر میزان که خواست افزایش دهد.

 

3- زوجه اجازه دارد هر زمان اراده نمود به خارج از کشور مسافرت نموده و نیازی به اجازه مجدد زوج نباشد چه برای اخذ یا تمدید یا تجدید گذرنامه و این اجازه دائمی است.

 

4- زوجه حق ادامه تحصیل را تا هر مرحله‌ای که لازم بداند خواهد داشت در هر مکان و محلی که ایجاب کند .

 

5- زوج، زوجه را در انتخاب هر شغلی که مایل باشد و در هر محلی که صلاح بداند مخیر می‌نماید.

 

6- زوج مکلف است هنگام جدایی اعم از اینکه متارکه به درخواست زوج باشد یا به درخواست زوجه، کلیه دارایی خود را اعم از منقول و غیر منقول و وجوه نقدی بلا عوض به زوجه منتقل نماید.

 

7- حق انتخاب مسکن و تعیین کشور و شهر یا محل آن با زوجه خواهد بود.

 

8- حضانت فرزندان بعد از طلاق مطلقاً با زوجه خواهد بود و در صورت خروج از کشور نیز نیازی به اذن پدر نخواهد بود.

 

9-اختیار زمان بچه‌دار شدن مطلقاً در اختیار زوجه خواهد بود.

 

10-نزدیکی و تمکین در اختیار زوجه بوده و هر زمان که اراده نمود زوج مکلف به همبستری با زوجه خواهد بود.

 

11-اگر احیاناً تقاضای همبستری از سوی زوج باشد زوج باید قبلاً مبلغی (که از سوی زوجه تعیین می شود) به شماره حساب زوجه واریز نماید با این حال زوجه در نزدیکی مخیر بوده و این امر موجد هیچ حقی هم برای زوج نخواهد بود.

 

12-زوج به هیچ عنوان حق طلاق زوجه را نخواهد داشت.

 

13-زوج پس از متارکه به هیچ عنوان حق ازدواج را نخواهد داشت اعم از نکاح دائم یا نکاح منقطع.


14-زوجه هر وقت مصلحت بداند می تواند زوج را تنبیه بدنی نماید و زوج حق هر گونه اعتراض بعدی را در این خصوص از خود سلب و ساقط می نماید.

 

15-زوج مکلف به انجام کلیه کارهای منزل بوده و در موقع جدایی نیز حق درخواست اجرت المثل را از این حیث نخواهد داشت.

 

16-زوجه هر گونه که مقتضی و صلاح بداند در برقراری ارتباط با دیگران مخیر بوده و زوج حق هر گونه اعتراض بعدی را از خود سلب و ساقط می‌نماید.

 

17-درخصوص تربیت اولاد زوجه هر گونه صلاح بداند اقدام خواهد نمود و زوج حق دخالت در این خصوص را نخواهد داشت.

 

18-ریاست خانواده با زوجه خواهد بود.

 

19-زوجه شرط نمود که زوج ضمن اطاعت کامل از زوجه از والدین ایشان نیز تبعیت کامل داشته باشد.

 

20-زوجه شرط نمود عند اللزوم نفقه والدین ایشان نیز با زوج باشد.

 

21-حق رجوع بعد از طلاق با زوجه خواهد بود.

 

22-نفقه زوجه علاوه بر مصادیق قانونی که عبارت از تهیه مسکن و البسه و خوراک و هزینه های بهداشتی و دارویی می‌باشد شامل کلیه تفریحات زوجه نیز از قبیل مسافرت خارج از کشور و غیره خواهد بود و میزان نفقه نیز توسط زوجه بدون لحاظ کردن وضعیت مالی زوج تعیین خواهد شد.


پاسخ آیت‌الله مکارم شیرازی:

فکر می‌کنیم آنچه نوشته‌اید، منظورتان مزاح و شوخی بوده. هیچ برده‌ای هم در دوران بردگی دارای چنین محدودیتی نبوده و اگر زوجی را پیدا کنید که زیر بار این شرایط برود حتما باید او را به طبیب روانی معرفی کنید.