سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
خط قرمزهای پزشكی در ازدواج
درمان بیماریها راههای گوناگونی دارد كه اغلب مردم با آن آشنایی دارند. مثلاً دارو درمانی، جراحی، شیمی درمانی، پرتو درمانی و... اما در درمان بیماریهای روان- تنی روشهای دیگری نیز كاربرد دارد كه شاید كمتر شناخته شده است مثل كار درمانی، موسیقی درمانی، مذهب درمانی و ... به عبارت دیگر هرگونه دگرگونی در بافتها و مواد سازنده بدن و یا تغییر در شیوه زندگی و تفكر میتواند در جای خود نقش درمانی داشته باشد. آیا ازدواج نیز میتواند این چنین باشد؟ در این صورت به چه كسانی باید توصیه شود و در چه نوع بیماریهایی كاربرد دارد؟
بیماریهای كلیوی
در مورد بیماریهای كلیوی، كمخونیهای ارثی و اختلالات متابولیك نیز تقریباً هیچگونه ممنوعیت مطلقی برای ازدواج وجود ندارد و همانگونه كه ذكر شد باید عواقب بیماری و احتمال انتقال ژنتیك به همسر گزارش شود.
در اینجا تنها از یك اختلال یا بیماری میتوان نام برد كه وضعیت منحصر به فردی دارد و متأسفانه مورد آن كم نیست. این اعتیاد است. الكل و مواد مخدر كه مصرف آن در كشور ما جرم محسوب میشود و عملی غیرقانونی است، از دیدگاه پزشكی نیز بیماری شمرده میشود كه متأسفانه جامعه از آن درك درستی ندارد. بسیاری از نامزدهای جوان كه به یار خود قول دادهاند با ترك اعتیاد و گرفتن همسر به اصطلاح «اهل» خواهند شد، دگرباره به سوی اعتیاد روی آورده، زندگی جدید خود را ویران ساختهاند.
بدیهی است فرد معتاد نمیتواند وظایف همسری یا تأمین نیازهای مادی و معنوی فرزندان خود را برآورد. اگر بعضی از معتادان زندگی خانوادگیشان سالها دوام مییابد در حقیقت خانواده متحمل آن میشوند.
اعتیاد، غیرت و پاكدامنی و وظیفهشناسی را نابود میكند و آدمی را با عشق كه والاترین جلوه روح است بیگانه میسازد. در نتیجه، معتاد آدمی بیمهر و بیعاطفه میشود و از آنچه لازمه خوشبختی است دور میافتد. نمیگویم كه اعتیاد درمانپذیر نیست و معتاد را باید از اجتماع طرد كرد، اما ترك اعتیاد هنگامی محقق است كه دستكم یك سال از آن گذشته و شخص بازگشت به مواد مخدر نداشته باشد.
ناگفته نماند اعتیاد فرد را آماده میكند تا به انواع جرایم و آلودگیهای دیگر نیز روی آورد كه در صدر این اعمال ناپسند، تقلب و دروغگویی است. بنابراین بر قول و وعده معتادان بهویژه در مورد ترك اعتیاد نباید چندان اعتماد كرد.
بیماریهای قلبی
در بیماریهای مزمن قلبی، قدما میگفتند كه اگر زن مجردی دچار تنگی میترال باشد نباید ازدواج كند و اگر ازدواج كند نباید آبستن شود و اگر آبستن شد، زایمان برایش ممنوع است (سقط درمانی) و اگر زایمان كرد نباید به بچهاش شیر بدهد! اما پیشرفت دانش پزشكی این حكم را به كلی دگرگون ساخته است. امروز ما میگویم تنگی میترال مانعی برای ازدواج نیست و به هنگام لزوم- حتی طی آبستنی- میتوان آن را به دست جراح سپرد.
زایمان اینگونه بیماران باید در بیمارستان و زیر نظر یك پزشك متخصص زنان انجام شود و در موقع لزوم، عمل سزارین موفقیتآمیز خواهد بود. اگر بیمار به تعداد دلخواه فرزند دارد استفاده از روشهای مناسب جلوگیری از بارداری برای كمك به كاهش بار قلب- كه در زمان آبستنی افزایش مییابد- توصیه میشود.
چشمهای كشیده و درشت
شاید این سوال را شنیده باشید كه آیا ازدواج در بهبود این بیماریها موثر است؟ و یا اینكه: «دختر خالهام همین كسالت را داشت. بعد از ازدواج بهبود یافت.» و... قطعاً روانپزشكان با نظایر این پرسشها بیشتر مواجه میشوند. گاهی هم افراد بدبین میپرسند: «اگر ازدواج كند حالش بدتر نمیشود؟» و یا: «ازدواج برای این بیماری خطری ندارد؟» در این حالت، پزشك در آغاز زندگی مشترك، به عنوان مشاور، میتواند نقش سازنده و باارزشی ایفا كند و با دادن آگاهیهایی روشنگر، بیمار را در انتخاب راه درست راهنما باشد. در این صورت پیش از هرگونه اظهارنظری باید تا حد امكان به دانستههای زیر دست یابد.
1- ماهیت بیماری چیست و عواقب و پیشآگهی آن چگونه است؟
2- همسر مورد نظر دارای چه مشخصات جسمی و روحی و اجتماعی است؟
3- اهداف زوجین از این ازدواج در شرایط موجود تا چه حد عملی و تحققپذیر است؟
در مورد بیماریهای جسمی، بدخیمیهایی كه به مرگ میانجامد. به خاطر دشواریهای روانی، اجتماعی و حتی اقتصادی كه دامنگیر همسر میگردد، توصیه میشود پیش آگهی مصیبتبار به آرامی با نامزد بیمار و بستگان وی در میان گذاشته شود تا از ازدواجی نافرجام جلوگیری گردد. بنابراین دختران و پسران بسیاری را باید پیش از ازدواج راهنمایی كرد تا ناآگاهانه دست به ازدواج نزنند.
در بیماریهای مزمن و لاعلاج چون نقص عضو، عقبماندگیهای ذهنی یا امراضی كه درمان همیشگی و نامحدودی را میطلبد مانند همودیالیز و یا بیماریهایی كه بر توانایی جسمی یا قابلیت باروری مۆثر است مثل عقیم شدن در مرد، باید حقایق را با حضور بیمار در اختیار نامزد ازدواج قرار داد تا فرصتی برای تفكر و بررسی جوانب به او داده شود. در این گونه موارد رفتار پزشك نباید طوری باشد كه ترحم و دلسوزی یكی از طرفین را برانگیزد و یا تفكر مرسوم در جامعه را كه بنیادی دینی و اخلاقی ندارد، القا كند. مثلاً در جامعه، اگر سن مرد ده یا بیست سال از زن بیشتر باشد امری عادی تلقی میشود، اما اگر زن یكی دو سال مسنتر از مرد باشد غیرعادی است و حال آنكه هیچ اصل علمی، اخلاقی و دینی این باور را تأیید نمیكند.
بیماریهای روانی
در مورد سایر بیماریهای روانی نیز ممنوعیت ازدواج به صورت مطلق تقریباً وجود ندارد. آن دسته از بیماریهای روانی كه میتواند موجب آزار همسر و یا حتی خطر جانی برای او باشد، حالات پیشرفتهای هستند كه در یك معاینه روانی به راحتی شناخته میشود، اما امراض شایعی به شمار نمیروند.
روان گیسختگی (اسكیزوفرنی) معمولاً رفتار و افكار شگفتآوری در شخص پدید میآورد كه در اجتماع به سهولت شناخته میشود. اما حالت خفیف و «مرزی» آن چندان كمیاب نیست و برای رسیدن به تشخیص قطعی، بیمار باید زیر نظر پزشك باشد.
در این مورد پزشك خانوادگی میتواند نوع بیماری و شدت آن را ارزیابی كند.
در میان بیماریهای روانی كه در حد روانپریشانی نیست و حالتهای خفیف و متوسط آن بسیار رایج است- كه از نظر قانونی و حقوق هم «جنون» محسوب نمیشود- افسردگی و اضطراب است. در جهان، بیش از پانصد میلیون نفر به این حالات دچارند. خلق افسرده، در بعضی از مردم به صورت سرشتی و تقریباً در تمامی عمر وجود دارد و مانعی برای ازدواج و زندگی عادی محسوب نمیشود و تنها در بحرانهای افسردگی ممكن است خطراتی چون خودكشی، بیمار را تهدید كند.
هیچكدام از این بیماریها كه شایعترین علت مراجعه به مطب روانپزشكان را تشكیل میدهد و به نوعی با آن دست به گریبانند، مانعی برای ازدواج نیست. حتی باید گفت در حالتهای خفیف، داشتن یار و همسر موجب تقویت روحی و كمك به درمان بیمار نیز میشود.
بدیهی است همسر مهربان و غمگسار، تحمل هر نوع بیماری، حتی سرطان را برای آدمی آسانتر میكند. هر نوع ضعف اعصاب كه در درمان آن تغییر شیوه زندگی مۆثر باشد، با ازدواج بهتر میشود، مگر آنكه بیماری در حدی شدید باشد كه بیمار نتواند مسئولیت زندگی مشترك را بپذیرد. در آن صورت واضح است كه بر مشكلات وی افزوده میگردد. تا اینجا راجع به بیماریها صحبت كردم، اما گاهی پرسشهای دیگری نیز مطرح میشود كه با بیماری ارتباطی ندارد. مثلاً میپرسند كه آیا ازدواج مانع ادامه تحصیل یا پیشرفت در شغل و موقعیت اجتماعی نمیشود؟ در سالهای اخیر كه دانشجویان پزشكی غالباً متأهل هستند و اكثر دستیاران من تشكیل خانواده دادهاند، میبینم كه به هیچوجه كارآیی و توان فكری و عملی خانمها و آقایان متأهل از همكاران مجرد آنان كمتر نیست و عشق و ازدواج در عمل، مانعی برای تحصیل و پیشرفت نبوده است.
البته لازم به تذكر است كه مشاهدات من روی دانشجویان سالهای آخر پزشكی و تخصصی است كه طبعاً از شرایط خوب اجتماعی و هوشی، بهره دارند، وگرنه زوجهای كم سن و سال كه به دنبال عشقهای طوفانی و ازدواج برقآسا (غالباً در كلانتری!)، بدون موافقت والدین، زندگی مشترك خود را آغاز میكنند، باید سختیهای فراوانی را تحمل كنند كه من چون فرصتی برای راهنمایی آنان نداشتهام، برایشان دعا میكنم.
منبع: دنیای زنان
ویدیو مرتبط :
خط قرمزهای دین
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
خط قرمزهای دوران نامزدی تا کجاست ؟!
دوران نامزدی بهترین دوران شناخت است زیرا افراد با ارتباط عاطفی و زناشویی میتوانند به روحیات و رفتار یکدیگر آگاه شوند.
دوران نامزدی به طور رسمی از زمان عقد آغاز می شود و تا شروع زندگی زیر یک سقف ادامه دارد. یکی از مهمترین دغدغههایی که در این نامزدی رسمی وجود دارد، حد روابط دختر و پسر است.
این که خانواده ها باید بر اساس عرف عمل کنند و مانع از روابط آزاد دختر و پسر به عنوان یک زوج شوند یا باید طبق مجوز شرع، روابط زناشویی را برای آنها مجاز بدانند و تصمیم گیری در این زمینه را به خودشان واگذار کنند؟
بطور کلی زمانیکه عقد جاری میشود، زن و شوهر از لحاظ قانونی و شرعی به همدیگر محرم میشوند. اما یک سری روابط بین این دو تابع فرهنگ و اجتماع است.
به عنوان مثال ممکن است خانواده سختگیری بیشتری کنند که اینها زیاد با همدیگر ارتباط برقرار نکنند و این رابطهها بستگی به فرهنگ خانواده زوجین دارد. اگر این زوج تابع یک محیط و یک خانواده و یک فرهنگ باشند طبیعتا بهتر میتوانند با همدیگر کنار بیایند. ولی اگر فرهنگشان با هم متعارض و متفاوت باشد مشکلاتی ایجاد میشود.
در دوران عقد زوجین چه به هم بگویند؟
هرچقدر زوجین با همدیگر رک و راست تر باشند بهتر است؛یک مزیتی که در دوران عقد وجود دارد این است که اگر بین زوجین مشکلی به وجود آید، تا آنجا که ممکن است با مداخلات صحیح خانوادهها و مشورت کردن با آنها برطرف میشود و یا با مراجعه به مراکز مشاوره مشکلشان حل میشود.
دوران عقد بهترین دوران شناخت است زیرا افراد با ارتباط عاطفی و زناشویی میتوانند به روحیات و رفتار یکدیگر آگاه شوند.
یک نکته مهم در دوران عقد این است که اگر زوجین در دوران عقد به این نتیجه رسیدند که واقعا با هم نمیتوانند زندگی کنند، باید از هم جدا شوند. طلاق گرفتن قبل از عروسی، آسیب کمتری به زوجین وارد میکند تا بعد از عروسی و بچه دار شدن.
دوران عقد فرصت مناسبی جهت شناخت بهتر و عمیقتر زن و مرد از یکدیگر و در نتیجه ورود به زندگی با تفاهمی بیشتر است. به عبارت دیگر دوران نامزدی دوران آشنایی تکمیلی است و یک ازدواج نیمه تمام محسوب میشود. لذا نباید انتظار داشت که آنچه افراد در زندگی مشترک تجربه میکنند، در این دوره نیز تجربه کنند.
از دیگر مسائل مهمی که وجود دارد مسائل ایدئولوژیک یا همان مسائل اعتقادی و مذهبی است در دوران عقد باید دقت بیشتری به آنها شود.
این مسئله در زمینه مسائل اجتماعی ، فرهنگی و حتی سیاسی هم صدق میکند به عنوان مثال مواردی بوده که زوجین در بحرانهای سیاسی کارشان به طلاق کشیده شده است. برخی از خانوادهها در تب و تابهای سیاسی جامعه تازه میفهمند از لحاظ سیاسی هیچ هم خونی با همدیگر ندارند و اختلافات بالا میگیرد.
این مسئله بسیار مهم است که طرف مقابل را اجبار نکنیم که حتما در همه زمینهها مثل همسرش فکر کند. تمام زمینه ها مانند رفت و آمد خانوادگی، مسافرت رفتن، ، بچه دار شدن ، نحوه تربیت فرزندان با هم صحبت کنند و اجازه بدهند فرد مقابل راحت و بدون رودربایستی حرف خود را بزنند و شنونده خوبی باشند.
منبع : bornanews.ir