سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
خصومت یا خشونت؛ کدامیک برای زندگی مشترک خطرناکتر است؟
متأسفانه یکی از مسایلی که زوجین آن را نادیده میگیرند نپرداختن به مفهوم خصومت است. خصومت به معنای خشم پنهان و حل نشدهای است که ممکن است مدت طولانی در ذهن و دل انسان باقی بماند.
تفاوت بسیار اساسی بین دو مفهوم خصومت و خشونت وجود دارد. خشونت برای همه واژهای جا افتاده و آشنا است. خشونت به معنای ابراز خشم به صورت رفتاری و یا کلامی میباشد که برای دیگران قابل مشاهده است. به عنوان مثال بروز احساسات منفی مرد نسبت به همسرش چه به صورت دعوا و پرخاشگری فیزیکی و چه به صورت کلامی و لفظی نوعی خشونت محسوب میشود. از آنجا که خشونت امری قابل مشاهده است بنابراین بهتر میتوان آن را ارزیابی، درمان و یا تعدیل نمود. اما خصومت چه؟
متأسفانه یکی از مسایلی که زوجین آن را نادیده میگیرند نپرداختن به مفهوم خصومت است. خصومت به معنای خشم پنهان و حل نشدهای است که ممکن است مدت طولانی در ذهن و دل انسان باقی بماند. خصومت را در برخی متون دینی مثل کتاب گناهان کبیره آیتالله دستغیب مترادف با واژههایی چون حسد، کینه و بخل مطالعه میکنیم. اما بزرگترین آسیبی که این صفت، از نظر روانشناختی دارد این است که خود را نشان نمیدهد و مانند خورهای ذهن و دل فرد را آلوده و مسموم مینماید. در نتیجه فرد خود را فاقد عیب دانسته و دیگران را متهم میکند. برای روشن شدن مطلب به یک نمونه ابراز خشونت و خصومت میان زوجین اشاره میکنم:
آقا: «آنقدر ضعیف هستی که هیچوقت نمیتونی حرفتو بدون گریه و فیلم هندی بازی بزنی» (خشونت کلامی).
آقا (در حال تماشای تلویزیون): «ای بابا... این زنها چرا اینقدر نازک نارنجی و ضعیف هستن» (خصومت).
در مورد اول آقا به صورت مستقیم حرف دلش را میزند و احتمالاً اگر بحثی هم در بگیرد بالاخره به نتیجه میرسد. اما در مورد دوم، به نظر میرسد آقا حرفهای ناگفتهای در دل دارد که ترجیح میدهد به صورت غیرمستقیم آنها را نشان دهد.
در موارد شدیدتر همسری که دارای صفت خصومتورزی است یک نفر دیگر را هم درگیر جنگ پنهانی خود میکند که اکثر مواقع شامل فرزندان میشود. به عنوان نمونه:
خانم: «بچه داره گریه میکنه. مگه نمیبینی کلی کار دارم؟ چرا بغلش نمیکنی؟ چرا اینقدر بیمسئولیتی؟...» (خشونت کلامی).
خانم (در حالیکه بچه را بغل کرده): «چیه عزیزم؟ بابایی بغلت نمیکنه؟ بابایی نگهت نمیداره؟» (خصومت).
روشن است که خصومت خطرناکتر از خشونت است. زیرا به تدریج عامل ایجاد فاصله بین زوجها میشود بدون اینکه خودشان بفهمند مشکل از کجاست.
بررسی علل و راهکارها
علل خصومتورزی میتواند متفاوت باشد. یکی از علل مربوط به ناتوانی زوجین در برقراری رابطه صحیح میباشد. همسری که از دعوا و جر و بحث و یا جبهه گرفتن طرف مقابل خود میترسد مستعد ابراز بیان به شیوه خصومتورزی است. همسری که در محیط خانوادگی خود خصومتورزی را از والدین آموزش دیده، افرادی که فاقد جرئتورزی هستند، افرادی که مدام درگیر اندیشهورزی و درگیری فکری هستند که چرا فلانی اینطوری کرد و یا اینجوری باهام صحبت کرد، افراد فاقد عزت نفس و اعتماد به نفس و ...
اینگونه افراد مستعد غیبت کردن و یا به قولی زیر آبزنی در محیط کاری نیز هستند. چنانچه فضای منزل برای گفتوگوی صحیح مهیا نباشد معمولاً گلایهها و شکایات خود را به منزل والدین میبرند و به پدر و یا مادر خود میگویند و اینجاست که اختلاف بین همسر و خانواده خود را نیز دامن میزنند.
اما بهترین راهکار برای مقابله با این صفت نامطلوب در درجه اول آگاهی یافتن به آن است. یعنی اینکه فرد به علت رفتارها، طعنهها، کنایهها و تحقیرهایش فکر کند و خصومت را در آنها شناسایی نماید.
در مرحله بعد، چنانچه خصومت به علت جرئتورزی پایین، نداشتن مهارت حل مسئله، ناتوانی از مذاکره و مهارت ارتباط صحیح و هر یک از مهارتهای زناشویی و یا شخصیتی بود باید به رفع آن پرداخت.
منبع: سایت باشگاه همسران جوان
ویدیو مرتبط :
سلطه گری و خشونت عامل شکست در زندگی مشترک
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
تفاوت زندگی مشترک,بادوستی های عاشقانه
بسیاری از جوانان تصور می کنند:که زندگی مشترک وشرایط به وجود آمده در زمان ازدواج مانند شرایطی است که در زمان دوستی یا نامزدی بین دو طرف حاکم بوده است.و مقایسه بین این دو شرایط برای تعدادی از زوج ها باعث شده تا بدبینی خاصی نسبت به زندگی مشترک داشته باشند. در حالی که دنیای دوستی و نامزدی دنیای بسیار متقاوتی از زندگی مشترک می باشد.
دنیای دوستی دنیای رویاها و ایده آل هاست در حالی که زندگی مشترک دنیایی کاملا حقیقی و ملموس است . دنیایی که در آن خوبی ها و بدی ها در کنار یکدیگر است و تنها می توان با تلاش و کوشش و صبوری دنیای ایده آلی ساخت.دنیای دوستی سراسر شیرینی ، امید و شرایط مطلوب است.اینجا مرد مورد علاقه ات کاملا در اختیار توست .برای با تو بودن به اندازه کافی فرصت دارد تنها به تو می اندیشد و به همه خواسته هایت تن در می دهد.زن مورد علاقه ات به همان گونه است که تو می خواهی ، تنها به فکر توست و برای رضایت و خوشنودیت تلاش می کند.
در زمان دوستی از گذشته خود به راحتی صحبت می کردی ، از همه خواسته هایت بی پرده سخن به میان می آوردی و احساس می کردی که گذشته و حالت از خودت می باشد.وآزاد هستی تا در انتخاب خود تجدید نظر کنی.همه چیز را عاشقانه می نگریستی و از کمی ها و کاستی ها به راحتی می گذشتی چون باور داشتی که باید این زندگی رویایی را شیرین نگاه داشت و برای شیرین بودن آن باید از عیب ها گذشت. اما همین که وارد زندگی مشترک می شوی شرایط کاملا تغییر می کند.اینجا دیگر صحبت از تحمل کردن است. اینجا صحبت از یک عمر زندگی است. اینجا خوبی و بدی، شیرینی و تلخی و زشتی ها و قشنگی ها در کنار همدیگر است.در دنیای دوستی محبوب تو خود را به شکلی ایده ال به تو ارایه می کرد اما در زندگی مشترک تو باید از او یاری ایده آل بسازی.
دنیای دوستی دنیای نیاز های عاطفی، و نیازهای غریضی است.در این دنیا برای رسیدن به خواسته هایت باید محبوب و مطلوب دوستدار خود باشی.اینجا رفع نیاز هایت در ردیف اول اولویت های زندگیت می باشد بنا براین خود را برای برآورده شدن نیاز های عاطفی یا دیگر نیاز های غریضی خود آماده می کنی.اما در زندگی مشترک با برآورده شدن این نیازها، مسائل دیگری در اولویت زندگی قرار می گیرند.ومردان براساس ساختار مغزی ونوع وظیفه ای که در طول تاریخ آفرینش بر عهده آنها گذاشته شده کار و موفقیت های اجتماعی خود را در راس همه امور قرار می دهند.اما زنان ایده آل ترین شرایط زندگی برای آنها زمانی بود که مرد مورد علاقه شان تنها به آنها فکر می کرد و هیچ چیز جز زن محبوب شان در اولویت کار آنان نبود.اما با ادامه زندگی و هویدا شدن نیاز های اساسی دیگر مرد، زنان از رابطه معشوقانه خود سر خورده شده و تصور می کنند که: محبت و عشق مرد مورد علاقه آنها کم رنگ شده است.بنا براین نسبت به همه روابط مشترک حساس شده که این حساسیت تصور سلطه طلبی و زیاده خواهی زنان را در افکار مردان پرورش می دهد.و این مسئله خود باعث می شود تا در برابر نیاز عاطفی و احساسی زنان واکنش های منفی از خود بروز دهند.اینجا یک رابطه ساده وعاطفی تبدیل به رابطه ای پیچیده و پر از شک و ظن می شود.که حل آنها تنها به دست روانکاوان متبحر انجام می پذیرد.
بزرگترین اشتباه زنان در این مرحله از زندگی این است که به حساسیت های خود دامن بزنند.یا بین خود و محبوبشان فاصله ایجاد کنند. یا تصور کنند که اگر با مردی دیگر ازدواج می کردند عشق آنها همیشه پر رنگ و ثابت بود.در حالی که همه مردان برای آشنا شدن به روحیات زنان و تطبیق دادن روحیات خود با زنان مورد علاقه شان نیاز به کسب مهارت عشق ورزی دارند که این وظیفه اصلی هر زنی است که مرد مورد علاقه خود را درمهارت بیان احساسات درونی و عشق ورزی متبحر کند.او باید خود را به مرد مورد علاقه خود نزدیک تر کرده و به او بفهمانند که من یک زنم .من کانون عشق و عاطفه هستم .من دوست دارم وقتی با من زیر یک سقف هستی دنیای مردانه خود را فراموش کنی و چون من تو هم به یک کانون عشق و محبت تبدیل شوی. همچون زمانی که آرزوی با هم بودن را در سر می پروراندیم.محبت تو برای من تنها زمانی که نیاز جنسی داری برایم کافی نیست بلکه من باید دایم و پیوسته از تو انرژی محبت و عشق بگیرم تا بتوانم شاداب و با طراوت زندگی کنم.
زنان تصور نکنند که تنها با بیان یک بار این جملات و ظیفه آموزش مرد مورد علاقه خود را به پایان رسانده اند .بلکه این کار نیاز به پشتکار و به کار گرفتن فنون و جذابیت های زنانه است.چون مردان وظیفه مهارت عشق ورزی و بیان احساسات خود را فراموش می کنند چون این وظیفه اصلی آنها نیست و نیمکره مغز آنان که وظایف غیر احساسی و عاطفی را به عهده دارد بزرگتر از نیمکره مغزی است که وظیفه عاطفی و احساسی را به عهده دارد.در ضمن مردان موجودات تنوع طلبی هستند که اگر آنان را رها کنید زنی دیگر را همچون شما اسیر نیازهای عاطفی و جنسی خود می کنند.
در دنیای دوستی همه روابط عاشقانه و بی عیب و ایراد است اما در زندگی مشترک این عشق ها کم رنگ شده و عیب ها خود را نمایان می سازند.در این نوع زندگی باید از خرد و اندیشه کمک گرفت و به خود و محبوبمان بفهمانیم که هر انسانی دارای معایب و محاسنی است.و پیدا کردن فردی که فقط خوبی در او باشد محال است همانطور که خودم یا شما دارای نقاط ضعف و عیب هایی هستیم.