سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
حواس پرتی یاعدم تمرکز حواس
يکي از مسائل و مشکلاتي که معلمين و پدران و مادران ما در امر آموزش و مطالعه دانش آموزان با آن درگير هستند حواس پرتي يا عدم تمرکز حواس ميباشد چرا که اين مسئله باعث افت در يادگيري و آموزش و کاهش ميزان بازدهي لازم ميگردد.حواس پرتي به وضعيتي اطلاق ميشود که دانش آموزدرهنگام مطالعه و يا آموزش ، دچار آشفتگي فکري و در نتيجه دور شدن از مطلب موردنظر ميشود. شايد اين مسئله براي خود ما بارها پيش آمده باشد که در هنگام مطالعه مطلب يا موضوعي ناگهان متوجه ميشويم که تمرکز حواس خود را از دست داده و از مطلب يا موضوع مورد مطالعه دور شده ايم و به قولي حواسمان پرت شده است.
حواس پرتي يا عدم تمرکز حواس در واقع به دنبال يک سري عوامل متفاوت و متعددي ميتواند به وجود آيد که اين عوامل گاهي توسط محيط خارجي شخص و اطرافيانش به او تحميل ميشود و باعث ايجاد حواس پرتي ميشود که همان عوامل بيروني ميباشند از جمله سروصداي زياد محيط ، عدم آرامش و سکوت لازم براي مطالعه ، کافي نبودن شرايط محيطي مناسب مثل نور و دماي کافي محل مطالعه ، مناسب نبودن زمان مطالعه ، را ميتوان جز» اين موارد به شمار آورد.هر يک از اين عوامل چنانچه وجود داشته باشد ميتواند تا حدود زيادي فرد را دچار اختلال حواس يا به اصطلاح حواس پرتي کن.اما نبايد از نظر دور داشت که عوامل و موارد ذکر شده تا حدود زيادي قابل کنترل و پيشگيري ميباشد.
گاهي اوقات حواس پرتي فرد ناشي از عوامل دروني او ميباشد. در چنين شرايطي براي حل مشکل و چاره انديشي، ابتدا بايد علت اصلي کاملا مشخص شود، سپس به دنبال راه حلي مناسب گشت.از عوامل دروني متعددي که وجود دارد ميتوان خيال پردازي، گرسنگي ، تشنگي ، کم خوابي ، بيماريهاي جسمي و رواني ، عدم وجود انگيزه و علاقه به مطلب مورد مطالعه ، عدم آگاهي و آشنايي با روشهاي صحيح مطالعه ، عدم تناسب موضوع مورد مطالعه با توانايي فراگير، جذاب نبودن مطلب و مسائلي از اين قبيل را نام برد.
خواندن با صداي بلند و حرکات لب باعث افزايش ميزان ساعت مطالعه و خستگي و کاهش بازده و در نتيجه امکان ايجاد حواس پرتي را زياد ميکند در صورتي که مطالعه با حرکات چشم و دقت و تمرکز روي کلمات باعث يادگيري پايدارتر و طولانيترو سرعت يادگيري را افزايش ميدهد. قطع عوامل محيطي محرک مثل سر و صدا در محيط مطالعه مانند تلويزيون را ميتوان از موارد موثر در پيشگيري از اين مشکل نام برد.
روانشناسان استفاده از"تکنيک ايست" را در هنگام بروزحواس پرتي تجويز مي کنند. در اين روش هرگاه دانش آموز دچار مشکل حواس پرتي يا عدم تمرکز حواس گرديد به خود فرمان ايست يا توقف ميدهد تا جلوي هدر رفتن زمان را گرفته و بتواند به صورت مفيد به مطالعه ادامه دهد.استفاده از مطالعه براي رفع خستگي در بين مطالعه از عواملي است که بايد به آن توجه شود.
خط کشيدن زير مطالب مهم - خلاصه نويسي و نت برداري ميتواند براي ايجاد تمرکز حواس در هنگام مطالعه مفيد باشد. استفاده از روشها و تکنيکهاي صحيح مطالعه ، برنامهريزي براي مطالعه و دوري از آشفتگي فکري از عوامل موثر در ايجاد تمرکز حواس ميباشد.
ویدیو مرتبط :
حواس پرتی در نماز !!!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
درمان حواس پرتی در نماز
یكی از دردآورترین مسائلی كه برای ما مسلمانان وجود دارد و همیشه باعث رنجش خاطر ما شده این است كه در حال نماز خواندن حضور ذهن نداریم و در آن چند دقیقه نمیتوانیم افكار خود را متمركز كنیم و بهتر و بیشتر در عالم ملكوتی و روحانی دیدار و لقاء محبوب به پرواز در آییم. حضرت آیت الله جوادی آملی در كتاب مراحل اخلاق در قرآن میفرمایند: «گاهی انسان بر طبق شریعت نماز میخواند، یعنی واجبات و مستحبات وضو و نماز را رعایت میكند، ولی حضور قلب ندارد این نماز گرچه از نظر فقهی باطل نیست، لیكن از نظر اخلاقی و كلامی نمازی بی اثر است تامین حضور قلب در نماز، بسیار مشكل است. با این كه هر نماز چند دقیقه بیشتر طول نمیكشد، این هنر در نمازگزار نیست كه موقع نماز خود را ضبط كند. اگر انسان همان چند دقیقه خود را ضبط كند و بداند با چه كسی سخن میگوید، بقیه امور او تامین است، اما چون در همان چند دقیقه قدرت حضور و ضبط ندارد، سایر امور او هم ناكام است.»
وقتی در هنگام تلاوت قرآن كریم به این آیه میرسیم: «فویل للمصلین *الذین هم عن صلاتهم ساهون»؛ وای بر نمازگزارانی كه از نمازشان غافل هستند. ترس از این كه مبادا ما هم جزو نمازگزاران این چنینی باشیم وحشتی وصف ناشدنی بر قلبمان میریزد.
حضرت آیت الله جوادی آملی در همان كتاب میفرمایند: «نماز صراط است و صراط با غفلت نمیسازد، زیرا اگر انسان غفلت كند، از صراطی كه از مو باریكتر و از شمشیر تیزتر است، سقوط میكند.» آیه «ولا تقربوا الصلوة و انتم سكاری حتی تعلموا ما تقولون»: در حال مستی و بی خبری، به نماز نزدیك نگردید، تا آن كه بدانید چه میگویید. پس نماز واقعی نمازی است که در آن متوجه آن چه میگوییم باشیم و نتیجه میگیریم نماز واقعی آن نمازی است كه باعث دوری انسان از گناه میگردد. حضرت آیت الله جوادی آملی در فراز دیگری از همین كتاب میفرمایند: «البته تلازمی متقابل وجود دارد كه نماز درست، انسان را از زشتیها باز میدارد و اعمال زشت هم انسان را از انجام صحیح نماز و سایر عبادات باز میدارد، كسی كه مواظب اعضا و جوارح خود، یا حلال و حرام نباشد، در نماز هم توفیق حضور قلب نخواهد داشت و نمیداند با چه كسی سخن میگوید در نتیجه جوابهایی را هم كه از او میشنود درك نمیكند. در این صورت بار فقهی چنین نمازگزاری رسیده، در حالی كه بار كلامی و اخلاقی وی همچنان بر زمین مانده است.»
حضرت آیت الله جوادی آملی میفرمایند: «نماز صراط است و صراط با غفلت نمیسازد، زیرا اگر انسان غفلت كند، از صراطی كه از مو باریكتر و از شمشیر تیزتر است، سقوط میكند.»
پس باید چارهای بیندیشیم و بهترین راه حل را میتوانیم از اهل فن بدست آوریم كسانی كه این راه را رفته و به مقصد رسیدهاند. بخاطر دارم یكبار از قول آیت الله علامه طباطبائی آن هم در زمانی كه ایشان در بستر بیماری بودند شنیدم كه ایشان در جواب كسی برای حضور قلب نسخهای خواسته بودند، فرموده بودند: «توجه توجه توجه، مراقبه مراقبه مراقبه» از این فرموده حضرت آیت الله طباطبائی در مییابیم كه برای حضور ذهن در نماز باید ابتدا سعی كنیم توجه خود را به نماز و اذكاری كه در نماز میگوییم معطوف داریم و در این مورد كوشش كنیم و سپس برای حفظ این حالت مراقبت و پیگیری لازم است.
از حضرت آیت الله شیخ نخودكی در كتاب نشان از بی نشانها آمده است: «حصول این مرتبه (داشتن حضور ذهن در نماز) همچون خوشنویسی است بدون زحمت و مشقت و طول زمان ممكن نیست. نیك بنگر كه وقتی كسی میخواهد خوشنویس شود چقدر باید زحمت بكشد و مشق كند و خدمت اساتید كند و از آنها بگیرد تا بتوان او را خوشنویس نامید.» در اینجا میبینیم كه نظر ایشان هم همینطور بوده و عقیده داشتهاند كه برای بدست آوردن حضور ذهن و تمركز در نماز احتیاج به تمرین و ممارست میباشد و این حالت را نمیتوان در مدت كوتاهی بدست آورد.
حضرت آیت الله جوادی آملی دلیل حضور ذهن نداشتن را در كتاب مراحل اخلاق در قرآن اینگونه توصیف میكنند: «هرگاه ما بخواهیم كاری را انجام بدهیم، در آغاز، بر آن كار مسلط نیستیم و به اصطلاح آن كار برای ما ملكه نیست. از این رو در آغاز آن را به دشواری انجام میدهیم تا در آن رشته مجتهد و متخصص بشویم و یا به تعبیر دیگر ملكه پیدا كنیم. خاطرات نیز چنین است. نخست با یك سلسله گفتن، شنیدن، شركت مجالس، خواندن برخی نشریات و ... به تدریج خاطراتی در ذهن ترسیم میشود و هنگامی كه متراكم و فراوان شد، زمینه شوق را فراهم میكند و در نتیجه، ملكه نفسانی پدید میآید كه بعد به آسانی خاطرهها را در ذهن زنده نگه میدارد و انسان را از یاد خدا و معاد غافل میكند از اینرو انسان طبیعی دائما به فكر مسائل لذتبخش مادی است. تا هنگامی كه مشغول كار است نه تنها بدن كه فكر نیز مشغول كار است. آنجا ظاهر و باطن، هماهنگ است یعنی وقتی سرگرم است قلبش متوجه جای دیگری نیست، بلكه قلب و قالب هر دو متوجه كار لذیذ است. كسی كه به مال دل بسته است در حال لذت بردن از مال و دلش است، لیكن هنگام نماز بدنش به ركوع و سجود میپردازد، ولی روحش متوجه مال است. گاهی انسان در كنار دوستانش مینشیند و سخنان عادی میگوید و احساس خستگی نمیكند، اما هنگامی كه به نماز میایستد برای او دشوار است، زیرا با خدا مانوس نیست و سخن گفتن با كسی كه با انسان مانوس نیست ملال آور است. ما نیز اگر خواستیم ببینیم آیا با خدا مانویسم یا نه؟ باید ببینیم از خواندن قرآن كه سخن خدا با ماست و از خواندن نماز كه سخن ما با خداست، احساس ملال میكنیم یا احساس نشاط.» سپس راه حل مشكل را این چنین عنوان میكند:
راه حل حواس پرتی در نماز
«آنچه گفتیم تحلیل درد بود، راه درمان را نیز باید بشناسیم. چون تهذیب روح بدون شناخت درد و آشنایی با راه درمان آن ممكن نیست. راه حلی را كه قرآن ارائه میدهد یكی مراقبت از خود، و دیگری یاد خداست. انسان باید اولا مواظب جلسات، خواندنیها، شنیدنیها، خوردنیها و پوشیدنیهای خود باشد، مواظب باشد چه سخنی را میشنود و چه میگوید، دقت كند كه در كنار سفره غذای حلال مینشیند یا حرام؟ لباسی را كه بر تن میكند باید گذشته از حلال بودن لباس شهرت نباشد.
گاهی انسان در كنار دوستانش مینشیند و سخنان عادی میگوید و احساس
خستگی نمیكند، اما هنگامی كه به نماز میایستد برای او دشوار است، زیرا با خدا مانوس نیست و سخن گفتن با كسی كه با انسان مانوس نیست ملال آور است. ما نیز اگر خواستیم ببینیم آیا با خدا مانویسم یا نه؟ باید ببینیم از خواندن قرآن كه سخن خدا با ماست و از خواندن نماز كه سخن ما با خداست، احساس ملال میكنیم یا احساس نشاط.
گاهی شخصی لباسی میپوشد تا مشهور شود و هنگامی كه از كوی برزن میگذرد لباسش جلب توجه كند. این نشان میدهد كه او گرفتار خودبینی است
اگر انسان، مواظب جلسات علمی خود باشد و سخنی جز برای رضای خدا و به سود جامعه اسلامی نگوید به تدریج زمینه فراهم میشود تا به یاد خدا دل ببندد.
وقتی به یاد خدا دل بست، به آسانی خاطرههای خوب در ذهنش ترسیم میشود.
از این رو قرآن كریم ذكر خدا را برای غفلت زدایی و قرب به حق به ما میآموزد. هر یك از عبادتهای معمولی حد و نصابی دارد ولی یاد خدا در دل و نام خدا بر لب حدی ندارد: «یا ایها الذین آمنو اذكروا الله ذكرا كثیرا (سوره احزاب، آیه 41).» كسی كه زیاد به یاد خدا باشد، برای وی علاقه به خدا ملكه و او در تعلق به حق و تخلق به اخلاق الهی متخصص، مجتهد و صاحب ملكه میشود.
در این صورت نه تنها در حال عبادت میفهمد كه با معبود خود سخن میگوید، بلكه در خارج از عبادت نیز به یاد حق است آنگاه فرق او با دیگران روشن میشود. دیگران در حال نماز حواسشان نزد خدا، قیامت و معارف نماز نیست و او در غیر حالت نماز نیز به یاد خدا و در نماز است. «خوشا آنان كه دایم در نمازند .»
پس نتیجه میگیریم برای بدست آوردن حضور ذهن در نماز باید ذكر و یاد خدا را فراموش نكنیم و در همه لحظات به یاد او باشیم نه این كه تنها در نماز بخواهیم به خدا بیندیشیم و متوقع هم باشیم افكار ما سكون و تمركز داشته باشد و این كه برای رسیدن به این آرزو باید تلاش كنیم و زحمت بكشیم و بدانیم كه خداوند اجر كسی را كه در راه او مجاهده میكند مضاعف میدهد و خودش ما را یاری خواهد كرد و به راههای خودش راهنمائیمان خواهد نمود.
................................................
برگرفته از منابع:
مراحل اخلاق در قرآن، حضرت آیت الله جوادی آملی.
نشان از بی نشانها، حضرت آیت الله شیخ حسنعلی نخودكی.
در محضر لاهوتیان، آیت الله علامه طباطبایی
منبع: تبیان