سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

حسادت جنسی در زندگی زناشویی



 

 

حسادت جنسی در زندگی زناشویی

 

شاید به جرات بتوان گفت، اکثر زنان و مردانی که در حال تجربه زندگی مشترک هستند، نسبت به همسر خود حساسیتهای ویژه ای دارند.

 

برای مثال آنان بهترینهای دنیا را برای همسرشان می خواهند، دوست دارند ساعات طولانی در کنار هم باشند، صحبتهای خصوصی را با هم در میان بگذارند و عمیق ترین و خالص ترین عواطف را نثار هم کنند و صد البته تمایل دارند که در این روابط تنها خودشان دو نفر سهیم باشند و نفر سومی وجود نداشته باشد. این مساله کاملاً طبیعی است و در اصطلاح نوعی حساسیت زناشویی قلمداد می شود که بطور قطع باعث حفظ هر چه بیشتر ارتباطات مثبت زن و شوهر می گردد چرا که باعث می شود هر یک از طرفین، احساس کند که برای همسرش قابل اهمیت و ارزش است و نقش اول را در زندگی او ایفا می کند. اما گاهی اوقات این حساسیت زناشویی بیش از حد شدید و حتی غیرمنطقی و مخرب به نظر می رسد و در اینجاست که دیگر نمی توان اصطلاح «حساسیت زناشویی» را نام برد چرا که رابطه زن و مرد وارد ابعاد بیمار گونه گشته است و یکی از طرفین (چه زن و چه مرد، که البته این مشکل در مردان بسیار فراگیرتر است) قصد دارد همسرش را منحصر به خود کرده و حتی حقوق طبیعی او را نایده می گیرد.

 

در اینجا اصطلاحی که متخصصان و روان شناسان برای این مشکل عنوان می کنند «حسادت جنسی» است. البته در ابتدای امر شاید به نظر شما برسد که این رفتارهای خشک و غیرمنطقی همان سوءظن (پارانوید) است؛ اما ما باید عنوان کنیم که سوءظن، مشکلی است که فرد در ارتباط با همگان دارد و فرد مبتلا به آن ممکن است نسبت به تمام کسانی که با او در ارتباط هستند دچار این بد بینی گردد. اما «حسادت جنسی» مشکلی است که تنها در قبال همسر ظاهر شده و باعث می شود فرد مبتلا، شریک زندگی اش را به خاطر این مشکل بسیار تحت فشار و سختی قرار دهد. اگر کمی توجه کنید خواهید فهمید که حسادت جنسی تداعی کننده مفهوم شکاک بودن در زندگی زناشویی است که در گذشته و در فرهنگ عامیانه مردم از این اصطلاح استفاده می شد اما اصطلاح"حسادت جنسی" کلمه ای است که در متون روانشناسی به کار می رود و جایگزین اصطلاح "شکاک بودن" شده است ولی در اصل تداعی کننده همان معناست.

 

در ادامه لازم به ذکر است که تمام افکار و باورهایی که فرد مبتلا در ذهن دارد، واقعیت نداشته و تنها ساخته و پرداخته ذهن بیش از حد، حساس اوست.

 

حسادت جنسی چیست؟

 

همه ی ما در زندگی روزمره حسادت را تجربه کرده ایم. با اینکه احساس «حسادت» یک تجربه مشترک میان همه ی انسانهاست؛ اما دلیل و واکنش هر یک از ما، در مقابل این احساس کاملاً متفاوت است.

 

مطابق با تعاریف روان شناسان بالینی، حسادت جنسی یک واکنش پیچیده است که در برابر احساس تهدید و یا ترس از، از دست دادن و یا فقدان یک رابطه ارزشمند ایجاد می شود، پیچیدگی این واکنش به این علت است که دارای سه مولفه هیجانی، فکری و رفتاری است.

 

مولفه هیجانی - احساس رنج، خشم، عصبانیت، غم و اندوه، حسادت بردن، ترس، سوگ.

 

مولفه فکری (شناختی) - رنجش، سرزنش خود، رقابت و چشم و هم چشمی با همتایان، نگرانی در مورد تصویر بدنی خود، احساس ترحم و دلسوزی نسبت به خود

 

مولفه رفتاری - ضعف بدن، لرزش و تعریق، پرسش دائمی در مورد خود و تلاش برای کسب اطمینان، واکنشهای پرخاشگرانه و توام با عصبانیت.

 

چگونه حساسیت از عشق میان همسران حفاظت می کند؟

 

در روابط زناشویی که حساسیت در حد مطلوب و مناسب وجود دارد، طرفین یکدیگر را همانطور که هستند پذیرفته و به احساسات هم احترام می گذارند و تمام تلاش زوجین در این جهت است که به استقلال عاطفی و روابط اجتماعی، کاری و خانوادگی همسر خود ارزش داده و مانع از آن نگردند. این حساسیتهای زناشویی (ارزش قائل شدن به علائق و خواسته های همسر) تا حد زیادی باعث قوی تر شدن و حتی هیجانی تر شدن روابط زناشویی می شود و بنابراین می تواند یک نیروی محرک مثبت در زندگی زناشویی به شمار رود. اما زمانیکه این احساس شدت یافته و جنبه غیرطبیعی و بیمارگونه به خود می گیرد، داستان کاملاً متفاوت می شود.

 

چگونه حساسیت بیش از حد به عشق شما آسیب می زند؟

 

گاهی اوقات حساسیت زناشویی وقتی از حالت طبیعی خارج شده و تبدیل به حسادت جنسی می شود، باعث می گردد که روابط زناشویی طرفین دچار مشکل شد. و از طرف دیگر مناسبات اجتماعی طرفین نیز دچار مشکل گردد. برای مثال هنگامی که یک زن در محیطی مشغول به کار است که بیشتر همکاران او، مرد هستند و بطور طبیعی ارتباطات کاری و اجتماعی این خانم با مردان افزایش می یابد. حال اگر این خانم در ارتباطات اجتماعی خود حریم ها را به خوبی رعایت کند و حدوحدود خود و همکارانش را به خوبی بشناسد، مسلماً روابط اجتماعی وی بلااشکال است. اما گاه مشاهده می شود که شوهران این دسته از زنان به علت موقعیت کاری همسرشان، آنها را بسیار تحت فشار قرار میدهند و مقررات بسیار سخت و دست و پاگیری مانند ممنوعیت گفتگو با همکاران، عدم تماس تلفنی کاری و... را وضع میکند.

 

البته تصور نکنید که تنها برخی زنان شاغل دچار اینگونه مشکلات می گردند، نه، این طور نیست. در برخی مواقع زنانی که چنین همسرانی دارند حتی خانه دار هستند و شاید به نوعی از طرف همسرشان در خانه حبس شوند و اجازه هیچگونه تماس تلفنی، باز کردن درب منزل، برقراری رابطه دوستی یا فامیلی با آشنایان را نداشته باشند.

 

اینگونه واکنشهای بیمارگونه، آسیب بسیار جدی به روابط زناشویی وارد می آورد و در بسیاری از موارد باعث گسیخته شدن روابط زناشویی و طلاق می گردد.

 

نکته قابل توجه در مورد حسادت جنسی این است که عمدتاً این مشکل در مردان مشاهده می شود. البته زنان نیز مبتلا به این نوع مشکل می گردند اما شدت و فراوان آن کمتر است. مردی که دچار این مشکل است عموماً از مشکل خود مطلع است و واکنش او نسبت به این عارضه یا توام با سرزنش و مواخذه خود و یا تصدیق و تایید رفتار نادرستش است اگر شما دچار این مشکل هستید...

 

اگر شما جز آن دسته از افرادی هستید، که این مشکل شما را آزار میدهد باید بدانید که حسادت جنسی یک بیماری است و البته درمان آن کار سختی است و باید بدانید که اقدام برای دریافت خدمات مشاوره، بسیار مؤثر و مفید خواهد بود. اگر شما جز آن دسته افرادی هستید که سعی در پوشاندن مشکل خود دارید، در اولین گام باید بدانید که این مساله را به عنوان بیماری بپذیرید.

 

چه کارهایی می توانیم برای خود انجام دهیم؟

 

با واقعیت مواجه شوید

 

بهتر است سعی کنید نسبت به تمام رویدادها یا شرایطی که دید منفی و تهدید کننده ای دارید، خوشبین گشته و باورهای شناختی خود را تغییر دهید. برای حصول به این مرحله، هرگاه احساس تهدید کردید از خودتان بپرسید: چه شواهدی برای وجود خطر در این رابطه وجود دارد؟ چه دلایل منطقی داری که ارتباطات اجتماعی همسرت دچار مشکل است؟

 

به چه دلیل تلفن همراه همسرت را دائما ًچک می کنی؟ آیا واقعاً این رفتار من، وضعیت را خراب تر نمی کند؟

 

از گفتگوهای درونی (ذهنی) مثبت استفاده کنید

 

زمانی که این احساس در وجود شما شروع می شود، به خاطر آورید که همسرتان شما را دوست دارد و به عنوان یک زن

 

ایرانی و مسلمان بیشترین احترام و اهمیت را به رابطه خانوادگی و زناشویی میدهد. با خودتان مرور کنید که فرد دوست داشتنی هستید و هیچ دلیلی برای توجه کردن به این افکار ندارید.

 

از همسر خود کسب اطمینان کنید

 

یکی از بهترین روشهایی که می تواند برای درمان این مشکل به شما کمک کند، این است که از همسرتان کسب اطمینان کنید. مطمئن شوید که بیش از حد بهانه جویی و عیب جویی از همسرتان نکرده و او را تحت فشار قرار نمی دهید. در غیر اینصورت برای حل این مشکل از او نیز کمک بگیرید.

 

زندگی با همسری که دچار حسادت جنسی است

 

زندگی کردن با همسری که گاه ممکن است شما را از حقوق اولیه انسانی تان (مانند تماس تلفنی با اقوام و آشنایان، بیرون رفتن به تنهایی و خرید کردن و...) محروم کند، بسیارسخت و عذاب آور است. در ادامه توصیه هایی به همسران این دسته از افراد ارائه می گردد:

 

این مشکل را از منظری دیگر مشاهده کنید

 

به خاطر داشته باشید که حسادت جنسی یک نشانه عشق و علاقه همسرتان به شماست. اگر همسرتان به رابطه با شما اهمیتی نمی داد، هیچگاه این مشکلات ایجاد نمی شد. به جای اینکه در مقابل بیماری همسرتان واکنش دفاعی نشان دهید سعی کنید او را درک کرده و از او حمایت کنید.

 

مراقب رفتارهای خود باشید

 

اگر مشاهده میکنید که همسرتان نسبت به برخی از رفتارها (مانند صحبت کردن با مردان یا زنان غریبه، صحبتهای تلفنی با همکاران جنس مخالف در منزل، بیرون رفتن از منزل به تنهایی (البته برای خانمها) و...حساسیتهای ویژه ای دارد، قبل از اینکه مشکلاتتان بیشتر شود، از بروز این رفتارها خودداری کنید.

 

به همسرتان اطمینان دهید

 

در هر فرصتی که بدست می آورید به همسرتان عنوان کنید که چقدر او را دوست دارید و چرا او را برای زندگی مشترک انتخاب کرده اید؟ استفاده منظم از این روش و اطمینان دهی دائم به همسر، و همچنین صحبت کردن در مورد آینده خوبی که در انتظار زندگی مشترکتان خواهد بود، همگی باعث بهبود رابطه شما با همسرتان می شود.

منبع: سلامت نیوز


ویدیو مرتبط :
بردن اختلاف زناشویی = باختن زندگی زناشویی ـ هلاکویی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چند توصیه برای زندگی زناشویی بهتر



 

زناشویی

 

توصيه به زوج هاي جوان اين است كه زياد سخت نگيريد. هيچ گاه به خود اجازه ندهيد كه فكر طلاق به ذهنتان خطور كند. حتي در بحراني ترين لحظات زندگي و در اوج كشمكش ها و اختلاف هاي زناشويي، طلاق تنها راه حل نيست. مطمئن باشيد كه پس از طلاق مشكلات و سختي هاي. زيادي انتظارتان را مي كشد.خودپسندي و خودخواهي، ازدواج را به ورطه نابودي مي كشاند.

 

هر يك از نكات زير مي تواند زندگي زناشويي را به بن بست بكشاند:

1- تعهد بيش از اندازه

تعهد بيش از اندازه و خستگي جسمي و روحي؛ اين مشكل در زوج هاي جواني كه در مدرسه يا دانشگاه تحصيل مي كنند يا تازه در جايي استخدام شده اند بيشتر به چشم مي خورد. حتي الامكان سعي كنيد اوايل ازدواج به دانشگاه برويد، كار تمام وقت داشته باشيد، صاحب فرزندي شويد، خانه بسازيد يا كار و كاسبي جديدي راه بيندازيد. اين كارها مشكلات و سختي هاي زيادي به همراه دارد و بسياري از زوج هاي جواني كه با اين مشكلات روبه رو مي شوند، پس از آن كه ازدواجشان با شكست مواجه مي شود با تعجب از خود مي پرسند:«چرا چنين اتفاقي افتاد؟» مسئوليت و مشغله ي زياد باعث مي شود كه زن و شوهر فرصت كمي براي همديگر داشته باشند و بنابراين فاصله ي آنها روز به روز افزايش مي يابد و زماني مي رسد كه براي هم مثل دو غريبه هستند، پس سعي كنيد در اوايل ازدواج، براي خود، كار و دردسر نتراشيد و وقت بيشتري را با هم بگذرانيد تا همديگر را بيشتر بشناسيد.

 

زندگی بهتر

 

2- صورت حساب هاي بالا

صورت حساب هاي بالا و بحث بر سر نحوه ي خرج كردن پول؛ اجناس مصرفي خود را با پول نقد خريداري كنيد، در غير اين صورت آنها را به صورت قسطي نخريد. تمام پولتان را براي خريد خانه يا اتومبيل كه استطاعت خريد آن را داريد خرج نكنيد. هميشه مقداري از پولتان را براي روز مبادا پس انداز كنيد و با آن به سفرهاي كوتاه برويد و اگر صاحب فرزندي هستيد، آن را براي مواقع ضروري كنار بگذاريد. سعي كنيد درآمدتان را عاقلانه و درست خرج كنيد.

 

 

3- خودپسندي

در جهان دو گروه از مردم وجود دارند، افراد بخشنده و افراد گيرنده. ازدواج دو نفر بخشنده مي تواند يك مسئله ي رضايت بخش و خوشايند براي هر دو طرف باشد، بين دو نفر بخشنده و گيرنده هميشه اصطكاك وجود دارد، اما دو نفر گيرنده در عرض شش هفته زندگي مشترك، به جان هم مي افتند و دمار از زندگي هم درمي آورند. خودپسندي و خودخواهي، ازدواج را به ورطه نابودي مي كشاند.

 

 

4- دخالت والدين

اگر زن يا شوهر به طور كامل از والدينشان جدا نشوند، احتمال بروز مشكل در زندگي زناشويي آنها وجود خواهد داشت. بعضي از والدين دوست ندارند فرزندشان پس از ازدواج از آنها دور شود و ترجيح مي دهند كه در كنارشان زندگي كند. آنها به اين مسئله توجه ندارند كه در اين صورت ممكن است باعث به وجود آوردن مشكل در زندگي مشترك فرزندشان شوند.

 

زندگی بهتر

 

5- توقعات زياد و بي جا

بسياري از زوجين انتظار دارند كه پس از ازدواج وارد يك سرزمين پر از شادي و خوشبختي شوند. آنها هميشه روياي قصر پريان را در سر مي پرورانند، غافل از اين كه گاهي اوقات در زندگي زناشويي مشكلاتي پيش مي آيد كه عرصه زندگي آنها را تنگ مي كند.

 

 

6- بحث و جدل

سخن ما با كساني است كه فضاي خانه را با بحث و دعواهاي خود مسموم مي كنند و باعث رنجش و نگراني طرف مقابل خود مي شوند و او را از ادامه ي زندگي مشترك دلسرد مي كنند. بدبيني و حسادت، يكي از علل ايجاد جر و بحث زوجين است و خودبيني عامل ديگري است كه باعث آزار رساندن به طرف مقابل مي شود.

 

 

7- اعتياد

اعتياد نه تنها باعث از هم پاشيدن زندگي مشترك مي شود بلكه فرد را نيز از بين مي برد. هميشه از مواد مخدر و مشروبات الكلي دوري كنيد.

 

 

8- خيانت و بي وفايي نسبت به همسر

ازدواج، پيمان و تعهد بين دو نفر است و آنها را متعهد مي سازد كه تا آخر عمر به هم وفادار بمانند و در غم و شادي هاي زندگي، شريك يكديگر باشند. متأسفانه بعضي از همسران به اين تعهد پايدار نمي مانند و پس از مدتي از جاده درستي منحرف مي شوند و به همسرشان خيانت مي كنند و با اين كار كتاب زندگي مشتركشان را براي هميشه مي بندند.

 

زندگی بهتر

 

9- شكست در كار و تجارت

اين مسئله به خصوص در مردان بسيار به چشم مي خورد. اضطراب و نگراني كه به دنبال اين شكست ايجاد مي شود، باعث آشفته كردن كانون خانواده مي شود.

 

 

10- موفقيت در تجارت و كسب و كار

شايد خطر موفق شدن در تجارت يا به اصطلاح يك شبه پولدارشدن بيشتر از شكست در تجارت باشد. گاهي اوقات، ثروت يكباره اي كه به طرف خانواده ها سرازير مي شود باعث دور شدن آنها از يكديگر و منجر به مرگ زندگي مشترك مي شود.

 

 

11- ازدواج در سنين پايين

آمار طلاق در بين دختراني كه در سنين 17- 14 سالگي ازدواج مي كنند دو برابر بيشتر از دختراني است كه در سنين 19-18 سالگي ازدواج مي كنند و نيز كساني كه در سنين 19- 18 سالگي ازدواج مي كنند، 75 برابر بيشتر از كساني كه در سنين 20 سالگي پيمان زناشويي مي بندند به دادگاه هاي طلاق قدم مي گذارند.این آمار نشان مي دهد كه فشار ناشي از اضطراب و هيجان هاي دوران نوجواني با مشكلات زندگي مشترك در هم مي آميزد و خيلي زود زن و شوهر را به پاي ميز طلاق مي كشاند.