سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
حال و روز عاشقان شکست خورده
عشق و گرایش های عاطفی، از یک شروع خبر می دهد. شروعی برای داشتن حال و آینده مشترک. دختر و پسری دچار وابستگی عاطفی میشوند که به دلیلی به یک رابطه آمدهاند. گاهی اوقات محیط کاری،محیط تحصیلی و یا مکان خاص باعث میشود دو نفر با یکدیگر در ارتباط باشند و آغاز یک رابطه باشد.
آغازی که گاهی محاسباتتان درست از آب در
نمی آید و به هر دلیلی، قبل از آن که زیر یک سقف بروید به پایان می رسد.
شکست در عشق
روزهای اول رابطه وقتی شما کششی نسبت به فردی در خود میبینید دنبال بهانه
میگردید و به عنوان پیش مقدمه طوری رفتار میکنید که ببینید آیا او همچنین حسی دارد؟ با او بیشتر تماس میگیرید و این بهانهها بیشتر و بیشتر میشود و شما و طرف مقابل به یکدیگر نشان میدهید علاقهمندی به وجود آمده است.
حالا که دست دلتان برای همدیگر رو شده و فهمیدهاید شما دو نفر حس مشترکی به
هم دارید، رابطهتان وارد فاز عاطفی میشود. در این مرحله بهترین کلمات رد و بدل شود. همهچیز به نظر آن دو عالی و لذتبخش است. سطح نوراپینفرین و دوپامین خون ما در این فاز اول رابطه بالاست و حالت کاملا سرخوشی و نشئگی داریم و تغییر رفتار میدهیم. تا دیروز خیلی جدی بودیم و حالا شوخطبع میشویم و شعر میگوییم. قبلا
خیلی کمرو بودیم اما حالا حاضرجوابی میکنیم و خلاصه یک تغییر رفتار واضح خواهیم داشت.
حس ما فوقالعاده است و به خاطر سطح هورمونهای بدنمان همهچیز را زیبا میبینیم (در روانشناسی به نوراپینفرین و دوپامین هورمون عشق میگویند) و حتی کارهای بد و رفتارهای دور از ادب را به خودمانی
بودن و یا تعابیر زیبا برداشت میکنیم (این نکته را به خاطر بسپارید.)
در این مرحله، بیاختیار به یکدیگر وابسته میشوید چون مدام به مغزتان این برنامه را میدهید که میخواهم هر لحظه با تو باشم. این برنامهای که به مغز داده میشود، چنین حسی را تقویت میکند که قرار است همه زندگیام با تو باشد و
میخواهم با تو ازدواج کنم. این در حالی است که شما گاهی چنین قراری را نداشتید و فقط درگیر عاطفی یکدیگر شدهاید.
مدتزمان بودن در فاز عاطفی برای افراد متفاوت است. بعضیها در مدت سه هفته به این حس میرسند. بعضیها در مدت دو ماه و بعضی هم بودن در این فاز را تا 6، 7 ماه یا بیشتر تجربه
میکنند و ادامه میدهند. بسته به طول مدت زمانی که در این فاز وابستگی عاطفی بودهاید، پس از قطع ارتباط، حالات عاطفیروانی و هیجانی که خواهید داشت، متفاوت خواهد بود.
چقدر سوگواری کنیم؟
به طور کلی، دوره طبیعی سوگ برای هر فردی حداکثر 6ماه برآورد می شود اما این زمان برای کسی که یک آشنایی، خواستگاری یا نامزدی کوتاه مثلا 1ماهه داشته، دیگر 6ماه نخواهد بود. اگر شما سه هفته در این فاز
بودهاید، طبیعی است که تا سه، چهار روز پس از پایان رابطه حالتان خوب نباشد. به هر حال مغز شما مدت 20روز در این برنامه ذهنی بوده است که صبح با صدای تلفن و پیام محبتآمیز همسر احتمالی آینده تان بیدار شود. در طول روز بارها با او در ارتباط باشد و حالا چنین منبع تغذیه عاطفی ناگهان قطع شود و انگار این گمشده، سیستم
ذهنی شما را بر هم زده است و حالتان خوب نیست.
اما اگر این حالت ناخوشی بیش از این ادامه داشته باشد و شما تا ماهها حالتان بد باشد، طبیعی نیستید و باید حتما بررسی شوید. یعنی ما انتظار داریم حتی اگر آدم احساسیعاطفی هستید، بتوانید بر اوضاع مسلط شوید و ظرف یک هفته تا 10 روز خودتان را
جمع و جور کنید.
در نامزدیها و روابطی که ماهها طول میکشد طبیعی است به زمان بیشتری برای مسلط شدن بر اوضاع روانیمان پس از قطع ارتباط نیاز داشته باشیم. افت عملکرد، گریه کردن، حوصله کاری را نداشتن و کلافه بودن از نشانههای طبیعی این وابستگی عاطفی است که باید بشناسید و به خودتان
کمک کنید تا آنها را مدیریت نمایید. طول مدت سوگواری عشق باید منطقی باشد و در تناسب یا طول مدت فاز عاطفی باشد.
آیا باید درمان
شوید؟
واکنش ها به سوگ اگرچه در مجموع غیرقابل پیش بینی است و بسته به سلامت روانی افراد، شیوه برخورد اطرافیان، میزان تاثیرگذاری و عمق و مدت زمان رابطه بر زندگی شما متفاوت است. اما ویژگی مشترک همه افرادی که شکست عشقی می خورند، افسردگی، خلق تنگ و
احساس نامطلوب بودن است. خشم، گریه و زاری، ناامیدی، غم، ترس از آینده و در نهایت پذیرش، مراحلی هستند که همه کما بیش تجربه می کنند. علایمی مانند افسردگی خفیف و اضطراب کم در دوره حدود 1 ماه تا 40 روزه سوگ، نیاز به درمان خاصی ندارد.
برخی علایم جسمی كه در واقع علایم روانی
هستند از دیگر علایم احتمالی این دوره است كه نیاز به درمان خاصی نداشته و دوره آن همچون دیگر علایم ذکر شده در همین مدت زمان حدود 30 تا 40 روز به پایان می رسد. تنها باید به خاطر داشته باشید، مهم ترین کار در این دوره این است که از یک شکست عاطفی، به یک رابطه موقت تسکین دهنده پناه نبرید.
در زمانی که شما سوگوار رابطه تان هستید، خیلی احتمال دارد که به دنبال جایگزین بگردید و به اولین فردی که توجهتان را جلب کرد، تکیه کنید و روی او سرمایه
گذاری عاطفی انجام دهید. این مهم ترین خط قرمز شما در طول دوران سوگواری است که حکم از چاله درآمدن و در چاه افتادن را دارد. بنابراین به خودتان اجازه دهید دوره سوگ را بگذرانید و بعد برای روابط بعدی تان برنامه ریزی کنید.
برگرفته از:
سلامت، روان پژوه
ویدیو مرتبط :
عاشقان شکست خورده ببینند و گریه کنند
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
پرونده رقیب شکست خورده و مرد کشته شده
عشقی همچنان یکی از انگیزه های رایج در جرائم جنایی است. در تازه ترین این موارد دست دو جوان به خون رقیب عشقی شان آلوده شد و دو پرونده جنایی را پیش روی پلیس قرار داد.
رقابت های عشقی همچنان یکی از انگیزه های رایج در جرائم جنایی است. در تازه ترین این موارد دست دو جوان به خون رقیب عشقی شان آلوده شد و دو پرونده جنایی را پیش روی پلیس قرار داد.
در اولین مورد جوان ۲۰ ساله یی به نام حسین پس از آنکه از رسیدن به دختر مورد علاقه اش ناکام ماند، ترجیح داد به شکلی غیرمنطقی با سرنوشتش برخورد کند و در اقدامی تلافی جویانه رقیب عشقی اش را به قتل برساند. حسین از مدت ها قبل به دختری به نام نسیم علاقه مند شده بود و قصد داشت به خواستگاری وی برود اما کمی پیش از این کار فهمید پسرعمه نسیم به نام تقی نیز به او علاقه دارد و آنها در شرف ازدواج هستند. درک این موضوع برای حسین سخت بود. به همین دلیل او تصمیم گرفت هرکاری که لازم باشد انجام دهد تا به خواسته اش برسد. وی ابتدا از در مذاکره با تقی وارد شد اما تقی صراحتاً اعلام کرد تصمیم نهایی اش را گرفته و قرار است با نسیم عروسی کند.
وقتی گفت وگوی دوستانه نتیجه یی نداد حسین روی دیگر سکه را نمایان کرد و نقشه قتل رقیب عشقی اش را طراحی کرد. او چاقویی با خود برداشت و نزد تقی رفت و بار دیگر از وی خواست از ازدواج با نسیم صرف نظر کند اما تقی که سخت دلباخته دختردایی اش بود حرف آخرش را زد و از حسین خواست دیگر سراغ او نرود. این حرف خشم حسین را برانگیخت و باعث شد برای تقی چاقو بکشد. به این ترتیب جنگی تن به تن میان آنها درگرفت که پس از دقایقی به مرگ تقی منجر شد. حسین که باور نداشت به خاطر ازدواج با نسیم دستش به خون آلوده شده است در حالی که به شدت ترسیده بود از آنجا فرار کرد اما تلاشش بیهوده بود و چند روز بعد توسط پلیس شهرستان اسکو دستگیر شد. او در بازجویی های مقدماتی ضمن پذیرش اتهامش گفت؛ «من و مقتول هر دو قصد داشتیم با نسیم ازدواج کنیم اما تقی موفق شد دل دختردایی اش را به دست بیاورد. من هم که خودم را شکست خورده می دیدم تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم.» دومین جنایت پیچیده تر بود. ماجرا زمانی آغاز شد که مردی به کلانتری شهرستان شبستر در استان آذربایجان شرقی رفت و مدعی شد پسرش بایرام توسط چهار مرد ناشناس ربوده شده است.
این مرد گفت؛ «بایرام و دوستش محمود سوار بر یک دستگاه خودروی پژو پرشیا از جاده شانجان عبور می کردند که افراد ناشناس دوست پسرم را با چاقو مجروح کردند و پسرم را با خود بردند.» به دنبال این اظهارات تحقیقات گسترده یی از سوی پلیس آغاز شد اما این تجسس ها نشان می داد اظهارات پدر بایرام چندان منطبق بر واقعیت نیست. به همین دلیل بررسی ها با بازجویی از محمود ادامه یافت. محمود ماجرای آدم ربایی را برای پلیس بازگو کرد و گفت چهار مرد ناشناس در جاده بایرام را دزدیدند و هنگامی که او خواست به وی کمک کند توسط آنان مجروح شد. کارآگاهان در بررسی دقیق اطلاعات به دست آمده فرضیه آدم ربایی را منتفی دانستند و احتمال دادند بایرام قربانی انتقام جویی شده است. این فرضیه از آنجا قوت گرفت که با گذشت چندین روز از ناپدید شدن بایرام هیچ تماسی از سوی آدم ربایان با خانواده او گرفته نشده بود. از سویی گروهی از ماموران که حرکات محمود را زیر نظر گرفته بودند پی بردند او رفتار مرموزی دارد. به همین دلیل محمود همراه همسرش بازداشت شدند.
هنگامی که محمود تحت بازجویی های فنی قرار گرفت باز هم اظهارات قبلی اش را تکرار کرد اما همسر او در بازجویی ها کلید ماجرا را به پلیس داد و از قتل بایرام توسط شوهرش خبر داد. در ادامه خانه متهم به قتل بازرسی شد و شواهد بیشتری درباره قتل بایرام توسط محمود به دست آمد. آثار خون در حمام و راهروها و برخی اتاق ها مشهود بود و این شرایط محمود را نیز وادار به اعتراف کرد. او گفت؛ «قبل از آنکه من و همسرم با هم ازدواج کنیم قرار بود بایرام با او ازدواج کند اما سرانجام من دختر مورد علاقه ام را راضی کردم تا به عقد من دربیاید. من و همسرم زندگی خوبی داشتیم و در عین حال من رابطه ام را با بایرام حفظ کرده بودم ولی به تدریج با هم دچار اختلاف شدیم. شب حادثه بایرام به خانه ام آمد. نیمه های شب بود که در مورد اختلاف قدیمی مان بر سر ازدواج بحث مان شد. اما کار بالا گرفت و ما با هم درگیر شدیم. من هم چاقویی برداشتم و بایرام را از ناحیه شکم و گردن مجروح کردم. سپس در حالی که او بی جان شده بود با کمک همسرم جنازه را داخل یک پتو پیچیدیم و به روستای دورافتاده یی در اطراف شهرستان خامنه منتقل کردیم.»بنا به گفته سرهنگ رضا امینی فرمانده انتظامی شهرستان شبستر همسر متهم به قتل به خاطر پایبند نبودن به اصول اخلاقی با بایرام رابطه داشته و همین موضوع علت اصلی این ماجرا است. این اظهارات حاکی از آن است که تجسس ها درخصوص افشای زوایای پنهان این ماجرا همچنان ادامه دارد.