سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

توهم عجیب یا سندرم «نمایش ترومن»


او بدون آنکه بداند در شهرکی سینمایی پرورش یافته؛ جایی که به جز او همه حتی همسرش بازیگرند. داستان زندگی او با دوربین‌هایی مخفی در قالب سریال تلویزیونی زنده و مستقیم پخش می‌شود و جالب اینجاست که یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیونی است.


مجله سیب سبز: او بدون آنکه بداند در شهرکی سینمایی پرورش یافته؛ جایی که به جز او همه حتی همسرش بازیگرند. داستان زندگی او با دوربین‌هایی مخفی در قالب سریال تلویزیونی زنده و مستقیم پخش می‌شود و جالب اینجاست که یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیونی است! درست است که او بالاخره متوجه این موضوع می‌شود و از این شهرک فرار می‌کند این داستان یک فیلم است اما سندرم «ترومن» نام بیماری است که در آن افراد تصور می‌کنند زندگی‌شان توسط رسانه‌ها پوشش داده می‌شود و اعتقاد دارند که هر حرکتی که انجام می‌دهند از یک برنامه تلویزیونی پخش می‌شود. این هذیان عجیب که در آن افراد فکر می‌کنند در دنیایی ساختگی به‌سر می‌برند، سندرم ترومن نام گرفته است.

داستان چیست؟

دو برادر پزشک به نام‌های جوئل و گولد علائم یک بیماری روانی را شناسایی کردند که منحصر به زمان ماست: «توهم نمایش ترومن»؛ نام فیلمی که در سال 1998 با هنرمندی جیم کری ساخته شد. این دو پزشک برای اولین‌بار در سال 2002 شاهد مواردی از این نوع بیماری بودند. گلد در یک بازه زمانی 2 ساله 5 بیمار سفیدپوست را معاینه کرد که هذیان‌ بازی در فیلم زندگی‌شان را داشتند. این بیماران به این موضوع اشاره کردند که در عود بیماری‌شان فیلم نمایش ترومن موثر بوده است. این روانپزشک و برادرش از سال 2006 مشاهدات خود را به اطلاع عموم رساندند. اما خیلی زود مشخص شد آنها تنها کسانی نیستند که این نوع خاص هذیان را ثبت کرده‌اند و دست‌کم 50 مورد از این بیماری وجود دارد.

ترومن چیست؟

بیمارانی که دچار توهم نمایش ترومن هستند، باور دارند دوستان،‌ خانواده و همکاران‌شان از روی فیلمنامه می‌خوانند و خانه، محل کار و ... جزء لوکیشن‌های فیلمبرداری هستند. آنها معتقدند برای تمام دنیا در حال بازی کردن هستند. این بسیار مهم است که به سندرم ترومن به‌عنوان نوعی بیماری روانی توجه شود. افرادی که دوست دارند مرکز توجه باشند یا حتی آنهایی که می‌ترسند در انظار عمومی ظاهر شوند، ممکن است بیشتر دچار این توهم شوند. برخی از این بیماران از شهرت خیالی‌شان خوشحالند اما بیشتر بیماران از این دنیای ساختگی ذهن‌شان ناراضی هستند و تصور می‌کنند حریم خصوصی‌شان نقض شده است.



فیلم مقصر بود یا نه؟

در پاسخ به این ایده که مردم بعد از دیدن نمایش ترومن بیشتر دچار توهم شدند، روانشناسان معتقدند این افراد با یا بدون تاثیر این فیلم هم دچار زمینه توهم بودند. اگر ما در جایی زندگی می‌کردیم که تلویزیون وجود نداشت هم این افراد چیز دیگری را برای توهم پیدا می‌کردند اما برخی هم با این نظر موافقند. همان‌طور که برخی بعد ازتماشای فیلم‌های مربوط به یازده سپتامبر درباره تروریست‌ها تو هم زیادی پیدا کردند. به نظر می‌رسد با رشد تلویزیون، وب‌کم شخصی و... برخی مردم مستعد ابتلا به سندرم نمایش ترومن شدند.

تکنولوژی چقدر مقصر است؟

در سال 1940 توهم روانی به این صورت خود را نشان می‌داد که بیماران مدعی می‌شدند مغزشان توسط امواج رادیویی کنترل می‌شود. حالا بیماران دچار توهم درمورد کاشت تراشه‌های کامپیوتری در مغزشان حرف می‌زنند. از دید برخی مبتلایان چنین شخصی بر این باور است که دائما توسط دوربین‌ها زندگی‌اش فیلم شده است. در دهه ۱۹۴۰، ژاپنی‌ها اذهان آمریکایی‌ها را با امواج رادیویی کنترل می‌کرده‌اند. در دهه ۵۰، شوروی سابق این عمل را با ماهواره‌ها انجام داد؛ دهه ۷۰ نوبت به سازمان مرکزی اطلاعات ایالات‌متحده رسید که چیپ‌های کامپیوتری را در مغز مردم جاسازی کند! به نظر می‌رسد سندرم نمایش ترومن همان‌قدر که داستانی درباره فرهنگ و تکنولوژی یا دنیای بیرون است، داستانی درباره ذهن انسان هم هست. مردم می‌توانند اوهام را مسخره کنند اما حقیقت این است که اوهام نتیجه ترکیب پنهانی علت و معلولی بین فرهنگ و فرد است. آیا همه‌گیری تلویزیون و فرهنگ استفاده از سایت‌هایی مانند یوتیوب را می‌توان در توهم نمایش ترومن مقصر دانست؟ در مورد تلویزیون و اینترنت به نظر می‌رسد با یک توفان رو‌به‌رو هستیم. این وسایل تاثیر بسزایی در فرهنگ زندگی ما دارند.

هذیان چیست؟

وقتی فرد اصرار به یک باور غلط دارد و استدلال این باور درست نمی‌شود، هذیان اتفاق می‌افتد. هذیان اشکال زیادی دارد و در برخی بیماری‌ها مانند آلزایمر هم دیده می‌شود. به دلیل گسترش فناوری های روز شکل برخی از توهم‌ها تغییر پیدا کرده و تبدیل به انواع عجیبی مانند سندرم نمایش ترومن شده است. نمایش‌های زنده تلویزیونی که در آنها زندگی عادی مردم به نمایش گذاشته می‌شود، ممکن است باعث تشدید هذیان‌هایی از این دست شوند، چرا که افراد را متقاعد می‌کنند هذیان‌های آنها با کمک فناوری، قابل توجیه هستند. در گذشته هذیان‌ها به 2 دسته تقسیم می‌شد: مانوس و نامانوس؛ که به ترتیب ممکن و غیرممکن تعریف می‌شود. عبارت «من مرده‌ام» نامانوس است، اما عبارت «میلیون‌ها غریبه دنبال من هستند» مانوس است.

داستان‌هایی از بیماران مبتلا

پزشکی دو بیمار را به خاطر می‌آورد که در یک هفته ادعا کردند که الیزابت تیلور بودند. یکی از مبتلایان هم تهدید کرده بود که اگر از شوی زنده تلویزیونی کنار گذاشته نشود، خودش را خواهد کشت. بیماری هم بود که معتقد بود جهان مبتنی بر واقعیت مجازی به تصویر کشیده شده در فیلم «ماتریکس»، خود اوست! آنتونی واترلو  هم خواهر و پدرش را در سال 2009 کشت چون معتقد بود که آنها زندگی او را درمعرض نمایش گذاشته‌اند تا او را بکشند یا وادار به خودکشی‌اش کنند.

آیا درمان می‌شود؟

بسیاری از روانشناسان و ازجمله گولد معتقدند این سندرم به سختی درمان می‌شود زیرا بیماران باور دارند که روانشناسان و پزشکانی که می‌خواهند آنها را درمان کنند، درواقع بازیگر هستند. این درحالی است که برخی آنها از وضعیت شهرت خود لذت می‌برند اما در نهایت بیشتر آنها پارانوئیا دارند. این دو روانپزشک معتقدند فرهنگ رایج در یک جامعه، مسبب هذیان نیست و فقط بر شکل ظاهری هذیان‌ها تاثیر می‌گذارد.


ویدیو مرتبط :
نمایش ترومن، دیدار ترومن با پدرش

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نمایش عجیب پسر افیونی در انتقام از پدر



نمایش عجیب پسر افیونی در انتقام از پدر

پسر افیونی پس از دزدیدن گاو صندوق پدرش، آگهی فوت او را در خیابان های یك منطقه شمالی شهر بر در و دیوار چسباند و روز و زمان برگزاری مراسم ترحیم پدرش را هم اعلام كرد اما دوستان و آشنایانی كه در آن روز برای شركت در مراسم به محل مورد نظر رفتند با دیدن او به حیرت افتادند و شوكه شدند.

حوادث - به گزارش ایران، چندی پیش جوان معتاد با مراجعه به دادگاه اسلامشهر مدعی شد پدرش سه دانگ از ویلایی را كه به او واگذار كرده بود فروخته است.   

وی در حالی كه سرو صدای زیادی در راهروی دادگاه به راه انداخته بود اصرار می كرد پدرش را به فروش مال غیرمحكوم كنند.

این پسر جوان كه نشان می داد گرفتار اعتیاد شدیدی است به قاضی گفت: 15 ساله بودم كه پدرم طی قراردادی كه به صورت دستی نوشته شده بود سه دانگ از ویلایش واقع در شمال شهر را به نام من واگذار كرد.

هنوز چند سالی از این ماجرا نگذشته بود كه مادرم به خاطر بیماری لاعلاج درگذشت. چند ماه پس از مرگ مادرم، پدرم تصمیم گرفت با یكی از زنان فامیل ازدواج كند.

از وقتی پای نامادری ام به خانه مان باز شد مشكلات خانوادگی مان هم شروع شد. من چشم دیدن نامادری را نداشتم و از طرفی انتظار نداشتم پدرم پس از مرگ مادرم بزودی ازدواج كند.

هر روز در خانه مان دعوا و درگیری بود دوست نداشتم حتی شب ها به خانه بروم. به همین خاطر اكثر شب ها را در خانه دوستانم می گذراندم.

چند وقت پیش به مغازه فرش فروشی پدرم در بازار رفتم و از او خواستم تا سند سه دانگ از ویلاكه قولش را داده بود به نام من سند بزند اما او امروز و فردا می كرد.

گویا قرار نبود به وعده خودش عمل كند، می دانستم كاسه ای زیر نیم كاسه است و نامادری ام مخالف واگذاری سه دانگ ویلابه من است. به همین خاطر تصمیم گرفتم قرارداد دستی واگذاری سه دانگ ویلارا پیدا كنم و از طریق قانونی برای دریافت آن اقدام كنم.

وقتی قرارداد را پیدا كردم چند هفته بعد از آن متوجه شدم پدرم ویلارا فروخته و هیچ سهمی از فروش ویلابه من پرداخت نكرده است.

با ادعای این پسر جوان قاضی دادگاه پدرش را احضار كرد.این مرد كه آبروی خودش را در خطر می دید برای توضیحات بیشتر در دادگاه حاضر شد و به قاضی گفت: حدود 10 سال پیش وقتی پسر بزرگم برای ادامه تحصیل به خارج از كشور رفت با اصرار همسر خدا بیامرزم به صورت دستی قراردادی را نوشتیم كه بعد از مرگم سه دانگ از این مغازه را به پسر كوچكم واگذار كنند.

از آنجایی كه این پسر بعد از فوت مادرش با دوستان نابابی معاشرت می كرد و دائماً سر ناسازگاری با من و نامادری اش داشت از تصمیم خود منصرف شدم.

پسرم اعتیاد شدیدی به مواد مخدر پیدا كرده بود و می دانستم اگر سند ویلارا به نامش بزنم قطعاً آن را هم دود خواهد كرد به همین دلیل تصمیم گرفتم به خاطر یك مشكل مالی ویلارا بفروشم.

آگهی فوت و ترحیم برای پدر   

این پدر همچنین پرده از راز ماجرای دزدیده شدن گاوصندوق خود توسط پسرش برداشت و گفت: پیش از آنكه ویلارا بفروشم به همراه همسرم به سفر خارج از كشور رفته بودیم.

پسرم از موقعیت سوءاستفاده كرد و به همراه دوستانش به ویلای من در شمال شهر دستبرد زدند.

آن ها وقتی نتوانسته بودند در گاوصندوق را باز كنند، گاوصندوق را به اتفاق هم از ویلاخارج كرد و بعد از فروش سكه ها و دلارها قصد داشتند تا از اسناد داخل آن سوءاستفاده كنند. پسرم بعد از جریان دزدی گاوصندوق برای این كه بیشتر آبروی من را ببرد با انتشار آگهی فوت من در بین اهالی محل و چسباندن اعلامیه ترحیم در نانوایی، قصابی و میوه فروشی به دروغ می گوید مراسم تشییع جنازه روز دوشنبه ساعت 8 صبح از جلوی در خانه می باشد.

روز دوشنبه آماده رفتن به محل كارم بودم كه با عده زیادی از اهالی محل جلوی در خانه ام روبه رو شدم.

آن ها با دیدن من شگفت زده شده بودند و با نگاه های مرموزی محل را ترك كردند. پرونده به دستور بازپرس مورد بررسی دقیق قرار گرفت و سرانجام پدر به خاطر فروش مال غیر به یك سال زندان و جبران خسارت محكوم شد.

اكنون پرونده در حال رسیدگی در دادگاه تجدید نظر استان تهران است تا ضمن بررسی مجدد ماجرا، جریان دزدیده شدن گاوصندوق نیز بررسی شود./ایران