سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

بگوئید: دوستت دارم



 

 

بگوئید: دوستت دارم

 

احتیاج کودک به محبت از نظر علمی قابل انکار نیست و طفل از مورد محبت قرار گرفتن احساس خوشحالی و صمیمیت می کند و نیازهای روحی اش برآورده می شود.

 

کودک و به طور کلی انسانها میل دارد از دیگران محبت ببیند و حتی در مواردی ممکن است برای جلب محبت دیگران به خود صدمه وارد آورند. هم چنین او نیاز دارد احساس کند که مورد توجه و علاقه والدین و مورد تأیید و حمایت آنهاست. کودک تشنه محبت و توجه پدر و مادرش است و به دنبال و جستجوی مرکز محبت است و از این راه می کوشد خود را تسکین بخشد.

 

محروم کردن کودک از محبت والدین در دوره نوزادی تأثیر نامناسبی در رشد شخصیت بر جای می گذارد. کودک در سالهای اولیه زندگی رفتار والدین را بررسی می کند و از طریق کوشش و خطا فرا می گیرد که کدام رفتارش موجب جلب توجه والدین می شود. محبت نیاز اساسی و طبیعی کودک و هر انسان دیگر است و اساس رشد و سعادت او بدان بستگی دارد.

 

محبت برای کودک یک نیاز مهم است از آن بابت که رشد جسمی و روانی او در سایه آن شکل می گیرد. طفلی که محبت نبیند هرگز رشد نخواهد کرد.

 

محبت در رشد قوه تکلم بچه ها و جنبه اجتماعی حیات آنان تأثیر فراوانی دارد. در بعضی موارد دیده شده بچه هایی که نسبت به والدین خود محبت دارند در زندگی شخصی بیشتر به اصول پای بند هستند. محبت به بچه ها باید بصورت احترام به آنها و رعایت استقلال و آزادی ایشان ابراز گردد.

 

به گفته روان شناسان احتیاج به محبت امری دائمی است. در دوره بلوغ نیز بچه ها نیاز به محبت دارند. بچه هایی که از محبت والدین یا بزرگسالان محروم هستند اغلب حالت طغیان، بی اعتنایی و خصومت نسبت به دیگران در آنها ظاهر می گردد. کودک باید محبت را درک و لمس کند. بنابراین محبتهای قلبی پدر و مادر کافی نیست. وقتی که محبت قلبی در قالب رفتار محبت آمیز مثل تشکر، بوسیدن، نوازش، اهدای جایزه و امثال آن بروز و ظهور کند برای کودک مفید است.

 

درک محبت از طرف کودکان در سنین مختلف متفاوت است. در هفت سال اول زندگی، محبت بیشتر تکیه بر لذات حسی دارد و در دوره های بعدی حفظ شخصیت از نظر نوجوانان و جوانان مهم است. بنابراین در هفت سال اول باید بصورت بوسیدن، نوازش کردن، اهدای خوراکیهای خوشمزه واسباب بازیهای جالب ابراز گردد، ولی در نوجوانی محبت به صورت تشکر، تعظیم و تکریم شخصیت، حسن لباس، پذیرفته شدن از طرف دیگران و امثال آن موجبات رضایت آنان را فراهم می کند.

 

با این که سخن درباره محبت بسیار است در عین حال محبت نباید مانعی برای امر و نهی باشد یعنی والدین و سایر پرورشکاران به خاطر رعایت اصل محبت مجاز نیستند که از امر و نهی به موقع کودک خودداری کنند. محبت اگر جنبه افراطی پیدا کند موجبات پرتوقعی، متکی شدن، زبونی و... کودک را فراهم کند. بنابراین از افراط در محبت باید پرهیز کرد. ازطرفی عدم ارضای این نیاز موجب انحراف کودک از مسیر عادی زندگی است.

 

 

● محبتی که به کودک ابراز می شود

 

نوع محبتی که به کودک اعمال می شود باید دارای خصایصی باشد:

 

▪ محبت به کودک خواه از سوی والدین و خواه از طرف معلم یا دیگران باید راستین باشد.

 

▪ محبت باید به گونه ای باشد که او مزه آن را بچشد و این به هنگامی امکان پذیر است که ما عملاً محبت خود را به او نشان دهیم. بدین سان فقط دوست داشتن فرزند در دل و علاقمندی قلبی به او کافی نیست.

 

▪ محبت به کودک نباید بستگی به موقعیت او داشته باشد. به عبارت دیگر نباید به طفل ابراز محبت کرد از آن بابت که او زیباست، چشم و موی قشنگی دارد، رشدش خوب است و یا در منزل کارهایی انجام می دهد، و...

 

محبتی که جان و تن انسان را شکوفا می کند، محبتی است معتدل و راستین و به دور از تکلف و تصنع و متناسب با سن و سال و وضع و حال کودک. چنین محبتی نباید به تبعیض آلوده شود، زیرا تبعیض در محبت میان فرزندان مانند آن است که نسبت به برخی فرزندان افراط و نسبت به برخی تفریط در محبت شده باشد.

 

 

● راههایی برای ابراز محبت

 

برای مهرورزی نسبت به کودکان راههای بسیاری وجود دارد:

 

▪ به کودک سلام کنید، در میان جمع او را به بازی بگیرید، او را ببوسید، درباره خواسته هایش توجه نشان دهید، سخنان و شکایاتش را بشنوید، اگر داستانی نقل می کند گوش دهید، آنجا که او می خندد شما هم بخندید، به او نشان دهید که از تأثر او متأثر می شوید با او آنچنان رفتار کنید که احساس ستم نکند و خود را مظلوم نپندارد، گمان نکند که مقررات فقط درباره او اجرا می شود، فکر نکند که والدین آزادند و او در بند است و...

 

▪ گاهی مهرورزی بصورت رسیدن به او و به شکم اوست، زمانی خرید اسباب بازی و وسایلی که مورد علاقه اوست، گاهی دادن پول، خرج کردن در راه او، بیدارماندن در بالای سرش به هنگام بیماری اوست و...

 

ارضای مهرطلبی کودک ضروری است ولی اگر با مراعاتهایی انجام نشود زیانهایی به همراه خواهد داشت. در زیر به اهم آنها اشاره می کنیم.

 

▪ طفل به همان میزان که محبت می بیند باید وادار شود که محبت را ابراز کند.

 

▪ اگر خواهان محبت والدین است باید نسبت به خواهر یا برادر کوچکتر علاقه نشان دهد. این امر را والدین با زبان کودکانه می توانند به او تفهیم کنند و رعایت آن را خواستار شوند.

 

▪ مهرورزی ها عملی باشد و کمتر زبانی، و به همین طریق در جنبه مهرخواهی از کودک باید زمینه ملاطفت را ایجاد کنیم. کمتر بگوییم مهربان باش و بیشتر زمینه مهربان بودن او را فراهم سازیم.

 

▪ ابراز محبت والدین نسبت به کودکان در حضورشان باید یکسان باشد. زیرا گاهی محبت بیشتر از حد والدین درباره یک طفل باعث رنجش دیگر کودکان خانواده می گردد.

 

▪ مهرورزی والدین به کودکی در خانواده به گونه ای نباشد که او را جیره خوار کودک بزرگتر سازد. چه بسیار والدینی که برای طفل کوچک خود هرگز اسباب بازی نو و تازه نمی خرند.

 

▪ بلکه او را وادار می سازند که با اسباب بازی کهنه و قراضه فرزند بزرگتر بازی کند و این موجب تأثر و کدورتهایی برای طفل خواهد بود. و وضع به همین گونه است در زمینه لباس کودک خردسال.

 

▪ هیچیک از پدر یا مادر نکوشد که محبت و مهر کودک را انحصاری خود کنند و طفل را به سوی خود جلب کنند. این امر برای کودک بسیار خطرناک است بخصوص که اگر خطری متوجه فرد مورد علاقه انحصاری او گردد، میزان مهر و محبت کودک و دلبستگی او به پدر و مادر باید بمیزان مساوی و با توزیع متعادل باشد.

 

▪ مهرورزی والدین نباید مانعی برای مصونیت کودک از امرها و نهی ها شود. آنجا که جای مهر است باید مهربان بود و آنجا که جای امر و نهی است باید همان را انجام داد.

منبع: روزنامه کیهان


ویدیو مرتبط :
تقلیدصدای خوانندگان- آهنگ فارسی و هندی دوستت دارم دوستت دارم

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

دوستت دارم با تمام تفاوت ها



 

 

دوستت دارم با تمام تفاوت ها

 

چرا فکر می کنید تفاوت ها و اختلاف سلیقه ها ، مخلّ آرامش در زندگی زناشویی هستند ؟ آیا شناخت ، از دل همین تفاوت ها حاصل نمی شود ؟ مگر نمی گویند "در سفر باید همدیگر را شناخت " ! مگر منظور از سفر، تغییر شرایط و ایجاد تفاوت ها نیست ؟ چه سفری بهتر از زندگی زیر یک سقف با فردی که با شما متفاوت است ؟ چه لذتی بالاتر از خلق تفاهم و کشف روابط ریاضی وار و چند مجهولی ! چه پازلی زیباتر از چیدن قوانین "۱۸۰ درجه متفاوت " کنار هم و ساختن قانون تفاهم و همدلی !

 

 

این راهکارها به شما کمک خواهد کرد تا عشق را زندگی تان بسازید.

 

۱ - هر کدام از آدم ها ، راهی مخصوص به خود برای نفوذ دارد . هیچ دو آدمی مثل هم نیست . در سالهای اولیه ی آشنایی با همسرتان ، بی وقفه و شبانه روز سعی کنید این راه جادویی را برای نفوذ در دل همسرتان کشف کنید !

 

۲- روزهایی وجود دارد که همسرتان مثل همیشه شاداب و سرحال نیست . در این روزها بیشتر از قبل او را به حال خود واگذارید . مستقیم و بی حاشیه علت کسل بودنش را نپرسید . سعی کنید با یادآوری توانایی هایش به او عزت نفس دهید . مدام افکار و احساساتش را تحسین کنید ، هرچند خیلی هم با آنها موافق نیستید .

 

۳- هنگامی که یک نفربهانه گیری می کند و جرو بحث را آغاز می کند ، یعنی عزت نفسش کم شده . انسانها در این شرایط اغلب حرف های منطقی و دلچسبی نمی زنند . سعی نکنید با حرف های منطقی و استدلالی جواب بی منطقی هایش را بدهید . با سعه ی صدر و بزرگواری به او عزت نفس بدهید . مطمئنا از حرف های بچگانه اش پشیمان خواهد شد .

 

فکر نکنید با فاکتور گرفتن از خواسته هایتان به زندگی خدمت کرده اید ؛ چون این نیاز در نهاد شما وجود دارد و تا برطرف نشود یا با صحبت و همدلی قانع نشود ، دست از سرتان برنمی دارد .

 

۴- در زندگی بیشتر از آنکه به دنبال ارتباطات کلامی با همسرتان باشید ، به دنبال ارتباطات غیر کلامی بگردید ؛ زیرا بیشترین ارتباطات مثبت انسان از طریق «پیام‌های غیرکلامی» صورت می‌گیرد .بیشتر اهل عمل باشید تا حرف . دوست داشتن خود را عملا نشان دهید ؛ هرچند به هیچ وجه نباید از ابراز محبت زبانی هم غافل شد .

 

۵- در هیچ جای زندگی به دنبال اثبات حقانیت خود نباشید . اینکه :"من بهتر از تو می گویم "یا "اگر حرف مرا گوش می دادی موفق می شدی" . تمام اینها به منزله ی سرزنش طرف مقابل است . در این حالت است که همسرتان ناخودآگاه شنوایی اش را از دست می دهد و صمیمیت ها کمرنگ می شود .

 

۶- خواسته ها و انتظارات معقولتان را به همسرتان بگوئید . فکر نکنید با فاکتور گرفتن از خواسته هایتان به زندگی خدمت کرده اید ؛ چون این نیاز در نهاد شما وجود دارد و تا برطرف نشود یا با صحبت و همدلی قانع نشود ، دست از سرتان برنمی دارد . هیچ چیز بهتر از حرف زدن و ردوبدل کردن انتظارات نیست . مدعی خواسته هایتان نباشید ولی از مطرح کردنش هم نهراسید . مطمئن باشید اگر شرایط هموار باشد ،همسرتان از برآوردن نیازهایتان خوشحال می شود . البته شرایط را به گونه ای ترتیب دهید که اگر همسرتان نتوانست خواسته ی شما را برطرف سازد ،‌ بتواند با زبانی گرم و صمیمی آن را به شما بگوید ؛ که اگر نگوید و در معذوریت بیافتد ، سیستم فکری اش مختل می شود و بهانه گیری می کند و حرف های کهنه را مرور می کند و ...

دوست داشتن خود را عملا نشان دهید ؛ هرچند به هیچ وجه نباید از ابراز محبت زبانی هم غافل شد .

 

۷- شما نمی توانید ظرف ۲ تا ۳ سال ، شخصیت شکل گرفته در ۲۰ تا ۳۰ سال را مطابق میل خود سازید . اصلا این کار از انسانیت به دور است ؛ چون هرکس هر چه هست و هرچه می خواهد باشد ، بودنش را دوست دارد و در مقابل تغییر اجباری واکنش نشان می دهد . بیشتر از آنکه به دنبال تغییر در همسرتان باشید ، به دنبال تغییر در خودتان باشید . در این حالت مطمئن باشید طرف مقابل هم تغییر خواهد کرد .

 

۸- اگر به دنبال آرامش هستید ، یادآوری خاطرات تلخ و دردآور را در ذهنتان ممنوع کنید ! هیچ جذام و سرطانی بدتر از ذهن مملوء از خاطرات مغشوش و زجرآور و کسل کننده نیست . آنقدر بهشان فکر نکنید تا از هجوم و غلبه بر ذهنتان خسته شوند . بگذارید پیروز این میدان شما باشید . به روزی برسید که اگر خواستید هم نتوانید لحظه ای از آن روزها را به خاطر آورید . اگر هم که به دنبال آرامش نیستید و می خواهید ذره ذره مغزتان را چکش خوری کنید ، هرروز، روزی سه بار، از سیر تا پیاز خاطرات دردآورتان را مرور کنید !

 

۹- به همدیگر اعتماد داشته باشید ! هیچ چیز ویرانگرتر از بی اعتمادی و رسوخ شک و تردید در ستون های روابط زناشویی نیست . سعی کنید با صداقت و روراستی این ستون ها را خراب نکنید ، که اگر خراب شد ، پابرجا کردنش بسیار دشوار است .

 

۱۰- شریک زندگی تان را با وجود تمام تفاوت ها و رفتارهایی که نمی پسندید ، بپذیرید ! نه اینکه او را بپذیرید و دوست بدارید ، با هزاران شرط و اگر و اما و .... تنها در این صورت است که "عشق" به سراغتان می آید و لذت از زندگی را به شما هدیه می دهد .

 

این اصل را فراموش نکنید که ازدواج ، برای رسیدن به تکامل است و باید رفتارهای نامناسب و به دور از موازین اخلاقی در روابط زناشویی حذف شود ، ولی حذف و رفع این شرایط ، منوط به دانستن اصول پیچیده ای است که اگر به خطا صورت گیرد ، نه تنها موثر نمی افتد ، بلکه هزاران هزار درجه بدتر هم می شود . پس بیاموزید و درست عمل کنید ، تا بیشتر از همه خودتان از زندگی لذت ببرید و به آرامش برسید .

tebyan.net