سلامت


2 دقیقه پیش

نشانه ها و عوارض کمبود ویتامین‌ها در بدن

ویتامین‌ها نقش مهمی‌ را در بدن انسان ایفا می‌کنند. به‌نحوی‌که کمبود ویتامین‌ (حتی یکی از آن‌ها) می‌تواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ...
2 دقیقه پیش

چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش می‌زنند؟

فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ...

به بهانه عشق باجگیری نكنید!



دعواهای زناشویی

قانون‌های اعتماد به همسرتان را بشناسید

 

بوق ممتد تلفنی که بی‌جواب می‌ماند... تاخیری چند ساعتی در رسیدن به خانه از محل کار... صدای نا‌شناسی پشت تلفن و... همین‌ها کافی است تا با یک تلنگری ساده شروع یک دعوای تمام عیار زناشویی باشد. مشکلات درست در همین لحظه شروع می‌شود و با همین تلفن بی‌جواب ساده، ممکن است همسرتان اعتماد چند ساله‌اش را به شما از دست بدهد اما اگر کمی به گذشته  بر‌گردید و نگاهی به اصول اعتماد سازی در زندگی مشترک بیندازید، می‌بینید که همه چیز از اینجا شروع نشده است.

ممکن است همه رفتارهایی که پیش از این به‌نظرتان ساده و بی‌اهمیت می‌رسیدند، امروز به جان زندگی‌تان افتاده باشند و از همسر آرام و منطقی شما، فردی شکاک ساخته باشد. حال بر اساس این نکته که همیشه گفته می‌شود، پیشگیری بهتر از درمان است، اگر دوست ندارید چند ماه یا چند سال دیگر این رفتار را تجربه کنید، بهتر است قانون‌های اعتماد به یکدیگر را بشناسید و برای عملی کردن آن و ریشه کن کردن سایه شک در زندگی مشترک‌تان دست به کار شوید.

وعده‌های کوچک را جدی بگیرید
برای این کـه همسرتان به شما اعتماد داشته باشد نباید کار خارق العاده‌ای انجام دهید. نخستین و مهم‌ترین قدم این است که همیشه و در همه جا، حتی مواردی که به نظرتان کوچک و بی‌اهمیت می‌رسد، قابل اعتماد باشید. حتی اگر هیچ وقت پیمان شکنی بزرگی نکنید و همیشه با همسرتان صادق باشید، جدی نگرفتن این موارد کوچک می‌تواند بیش از هر چیز دیگری اعتماد او نسبت به شما را از بین ببرد. یادتان نرود، از خرید یک پاکت میوه تا برنامه ریزی سفر یا تعهدهای بزرگ‌تر و جدی‌تر زندگی، هرچیزی را که به همسرتان وعده می‌دهید باید عملی کنید.

لازم نیست حتی به خواسته‌های غیرمنطقی که او مطرح می‌کند جواب مثبت دهید. سعی کنید تنها چیزهایی را بپذیرید که توان انجام دادن آن را دارید و هرگز برای دل خوش کردن و شاد کردن همسرتان، قولی ندهید که نمی‌توانید انجام دهید.

رازهای همسرتان را فاش نکنید
اعتماد همسرتان را از دست ندهید و راز‌هایش را به یک موضوع عمومی تبدیل نکنید. برای سرپیچی از این اصل هیچ استثنایی وجود ندارد و شما نمی‌توانید به بهانه عصبانیت یا دعواهای زناشویی، رازهای همسرتان را فاش کنید. این یک اصل تغییر ناپذیر است که اعتمادی که از بین می‌رود، به همین سادگی‌ها تجدید نمی‌شود.

 

اعتماد متقابل را فراموش نکنید
چرا فکر می‌کنید که همسرتان باید به شما اعتماد کند و هیچ رازی در مقابل شما نداشته باشد، درحالی که خودتان نمی‌توانید به او اعتماد کرده و حقایق زندگیتان را برایش بیان کنید. شاید در آغاز برای شما که همیشه زندگی‌تان را در دل‌تان نگه داشته‌اید سخت باشد اما اگر اعتماد همسرتان برایتان اهمیت دارد، باید راز‌هایتان را برایش فاش کنید و از احساساتی که هر روز و هر لحظه دارید برایش صحبت کنید.

هرگز به بهانه اینکه بعضی موضوعات جزو قلمرو شخصی‌تان است یا اینکه گفتن آن ارزشی ندارد، او را از جریان زندگیتان بی‌خبر نگذارید زیرا در صورت با خبر شدن از‌‌ همان اتفاق ساده، ممکن است به شما شک و گمان کند که در زندگی شما اتفاقات مهم تری هم وجود دارند که او از آن بی‌خبر است.

توازن داشته باشید
در نظر گرفتن منافع خود و بی‌توجهی به خواست طرف مقابل و آنچه به نفع رابطه شماست، خیلی زود اعتماد همسرتان را از بین خواهد برد.

اگر برای ساختن یک اعتماد همیشگی جدی هستید، پس این نکته را هم نادیده نگیرید. سعی کنید در زمان انتخاب و تصمیم گیری، چیزی را انتخاب کنید که به نفع همسرتان و زندگی مشترک‌تان باشد. مسلم است که همیشه نباید منافع خودتان را نادیده بگیرید و خواسته‌های خودتان را قربانی این اعتماد‌سازی کنید. شما باید بتوانید توازنی میان این دو  ایجاد کنید. منظور از توازن این نیست که یک بار همه چیز به نفع شما و یک بار همه چیز به نفع همسرتان باشد بلکه شما باید در مجموع تصمیماتی را بگیرید که به صلاح هر دو شما و زندگی مشترک‌تان باشد.

شک در زندگی مشترک‌

رازهای همسرتان را فاش نکنید

 

برای با هم بودن وقت بگذارید
اینکه شما باید در طول روز به همسرتان پیامک یا ایمیل بزنید و نشان دهید که نگران یا دلتنگ یکدیگر هستید، یک موضوع حذف نشدنی است اما گذشته از این، شما باید به صورت رو در رو هم با هم وقت بگذرانید.  گرفتاری یا خستگی را بهانه نکنید. هر هفته با هم بیرون بروید، سعی کنید که هر روز با هم غذا بخورید، یک فیلم یا یک برنامه تلویزیونی را با هم ببینید یا اینکه در مورد موضوعات ساده روزمره با هم گفت‌و‌گو کنید، اینکه شما نقش پررنگی در زندگی روزانه هم بازی کنید، یکی از اصول مهم برای ساختن اعتماد است.  حضور مداوم شما به همسرتان این حس را می‌دهد که از همه لحظات زندگی شما با خبر بوده و برهمه چیز مسلط است.

عذر خواهی کنید، تکرار نکنید
هنگامی که اشتباهی از شما سر می‌زند عذرخواهی کنید. هیچ چیز بیشتر از اشتباهات شما نمی‌تواند اعتماد همسرتان را از بین ببرد. از گفتن این جمله نترسید و به خاطر غرورتان همه چیز را خراب نکنید. البته مهم‌تر از این عذر خواهی اولیه، نشان دادن حس پشیمانی در رفتارهای شماست.

اگر با همسرتان بلند حرف زده‌اید یا اینکه رفتاری کرده‌اید که او را آزار داده، تکرار آن اتفاق می‌تواند همه چیز را بد‌تر کند و باعث شود که همسرتان ارزشی برای این عذر خواهی‌های کلامی هم قائل نشود.

برای اعتماد سرمایه گذاری کنید
هر فرد در یک رابطه، به یک سرمایه گذاری برای ایجاد اعتماد در رابطه نیاز دارد. سعی نکنید مدام از همسرتان انتظار داشته باشید، او را کنترل کنید و بالای زندگی مشترک‌تان بایستید و همه چیز را کنترل کنید.  در زندگی مشترک‌تان موقعیتی برابر با همسرتان برقرار کنید و به او اطمینان دهید که خواسته‌ها و انتظاراتش به اندازه خواسته‌های شما اهمیت دارد. اگر شما دوست دارید در مورد تصمیمات مهم زندگی او اظهار نظر کنید باید به او هم حق دهید که در مورد شیوه زندگی‌تان نظر دهد و انتظار تغییراتی را داشته باشد، حریم خصوصی او را بپذیرید و سعی نکنید به بهانه عشق مدام از او باج بگیرید و برای زندگی‌اش حدومرز تعیین کنید.

چک نکنید
اعتماد را به زور نمی‌توان به دست آورد. اگر همسرتان در شما این حس را ایجاد کرده است، پس دیگر نیازی به چک کردن مدام او ندارید. شما می‌توانید با ذکاوت زندگی مشترک‌تان را زیر نظر بگیرید اما حق ندارید به بهانه به روز کردن اعتمادتان، مدام در تعقیب و گریز باشید و به عرصه خصوصی زندگی‌اش مثل تلفن همراه یا صندوق ایمیل او سر بزنید. از طرف دیگر نباید به او این حس را بدهید که مدام تحت نظر است.

اگر شما به همسرتان و زندگی مشترک‌تان اعتماد دارید، پس دیگر مشکلی باقی نمی‌ماند و اگر احساس می‌کنید که دور از چشم شما اتفاقاتی در حال انجام است، بهتر است مفصل و شفاف با هم صحبت کنید و تصمیمی جدی برای ادامه زندگی‌تان بگیرید.

از متخصص کمک بگیرید
اگر شما برای ساختن اعتماد در زندگی مشترک‌تان هر راهی را رفته‌اید و به تمامی موارد گفته‌شده هم توجه کرده‌اید اما پاسخی نگرفته‌اید، باید راه دیگری را بروید. درصورتی که همسر شما با مشکل جدی در اعتماد کردن به اطرافیان‌اش و به ویژه شما رو به روست، بدانید که واکنش‌های شما یا تلاش برای متعهد بودن و جلب اعتمادش موثر نخواهد بود.

اگر شما واقعا نسبت به رفتار‌هایتان و کارنامه اعمال‌تان در این زندگی اعتماد دارید اما همسرتان باز هم نمی‌تواند به شما اعتماد کند، بهتر است برای نجات زندگیتان از یک متخصص کمک بگیرید.  در وصف کسانی که فوراً به دیگران اعتماد می‌کنند؛ تنها یک کلمه می‌توان گفت: «نادان!» اعتماد واقعی به تدریج و همزمان با خطر کردن تدریجی فرد رشد می‌کند و به راحتی نیز از بین نمی‌رود، به همین دلیل است كه تنها روابطی که کاملاً در سایه  اعتماد قرار دارند به درازا می‌کشد. این متن شما را در باره  چگونگی عملکرد اعتماد و سربلند بیرون آمدن از یک رابطه مستحکم راهنمایی می‌کند.

روابط، بین دو انسان کاملاً متفاوت برقرار می‌شوند که تلاش دارند زمینه‌ای مشترک در وجود یکدیگر پیدا کنند. حقیقت دوام هر رابطه معجزه گذشت، شکیبایی و اعتماد است و این اعتماد تنها زمانی به‌دست می‌آید که یک نفر خطر کند و آسیب نبیند. در نتیجه اعتماد با افزایش این خطر کردن رشد می‌کند و در این فرآیند هیچ کس آسیب نمی‌بیند.

منبع:روزنامه قانون

 


ویدیو مرتبط :
جواد مقدم - ترانه عشق بهانه عشق تو میراث جاودانه عشق - توسل به امام زمان علیه السلام

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

داستان عشق و ديوانگي



 

 

داستان جالب

 

در زمانهاي بسيار قديم وقتي هنوز پاي بشر به زمين نرسيده بود، فضيلت ها و تباهي ها دور هم جمع شده بودند، آنها از بي كاري خسته و كسل شده بودند.

ناگهان ذكاوت ايستاد و گفت بياييد يك بازي بكنيم مثل قايم باشك.

همگي از اين پيشنهاد شاد شدند و ديوانگي فورا فرياد زد، من چشم مي گذارم و از آنجايي كه کسي نمي خواست دنبال ديوانگي برود همه قبول كردند او چشم بگذارد.

ديوانگي جلوي درختي رفت و چشم هايش را بست و شروع كرد به شمردن .. يك .. دو .. سه .. همه رفتند تا جايي پنهان شوند.

لطافت خود را به شاخ ماه آويزان كرد، خيانت داخل انبوهي از زباله پنهان شد، اصالت در ميان ابرها مخفي شد، هوس به مركز زمين رفت، دروغ گفت زير سنگ پنهان مي شوم اما به ته دريا رفت، طمع داخل كيسه اي كه خودش دوخته بود مخفي شد و ديوانگي مشغول شمردن بود هفتاد و نه ... هشتاد ... و همه پنهان شدند به جز عشق كه همواره مردد بود نمي توانست تصميم بگيريد و جاي تعجب نيست چون همه مي دانيم پنهان كردن عشق مشكل است، در همين حال ديوانگي به پايان شمارش مي رسيد نود و پنج ... نود و شش. هنگامي كه ديوانگي به صد رسيد عشق پريد و بين يك بوته گل رز پنهان شد.

 

داستان عاشقانه

 

ديوانگي فرياد زد دارم ميام. و اولين كسي را كه پيدا كرد تنبلي بود زيرا تنبلي، تنبلي اش آمده بود جايي پنهان شود و بعد لطافت را يافت كه به شاخ ماه آويزان بود، دروغ ته درياچه، هوس در مركز زمين، يكي يكي همه را پيدا كرد به جز عشق و از يافتن عشق نا اميد شده بود. حسادت در گوش هايش زمزمه كرد تو فقط بايد عشق را پيدا كني و او در پشت بوته گل رز پنهان شده است.

ديوانگي شاخه چنگك مانندي از درخت چيد و با شدت و هيجان زياد آن را در بوته گل رز فرو كرد و دوباره و دوباره تا با صداي ناله اي دست كشيد عشق از پشت بوته بيرون آمد درحالي که با دستهايش صورتش را پوشانده بود و از ميان انگشتانش قطرات خون بيرون مي زد شاخه به چشمان عشق فرو رفته بودند و او نمي توانست جايي را ببيند او كور شده بود! ديوانگي گفت من چه كردم؟ من چه كردم؟ چگونه مي توانم تو را درمان كنم؟ عشق پاسخ داد تو نمي تواني مرا درمان كني اما اگر مي خواهي كمكم كني مي تواني راهنماي من شوي.

و اينگونه است كه از آنروز به بعد عشق كور است و ديوانگي همواره همراه اوست! و از همانروز تا هميشه عشق و ديوانگي به همراه يکديگر به احساس تمام آدم هاي عاشق سرک مي کشند ...