سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
برای یافتن زیبایی درونی، فراتر از ظاهر را نگاه کنید
هرچقدر راحتتر با آدمهای مختلف معاشرت کنید، بیشتر میتوانید زیبایی درونی افراد را درک کنید
تابحال چند بار شده که وقتی کسی را میبینید از روی ظاهر درمورد او قضاوت کنید؟ یا چندبار باز بخاطر ظاهر دست رد به سینه کسی زدهاید یا رفتوآمدتان را با او قطع کردهاید؟ اگر میبینید که قضاوتهایتان درمورد آدمها بیشتر از روی ظاهرشان است، فرصت آشنایی و معاشرت با افرادی باهوش، جالب و فوقالعاده را از خودتان گرفتهاید. در زیر به مزیتهای نگاه کردن فراتر از ظاهر بیرونی یا فیزیکی افراد اشاره میکنیم.
۱. اختلافات را بپذیرید. قرار نیست همه از شما خوششان بیاید. در طول مسیر زندگی شما با انواع و اقسام آدمها روبهرو میشوید. بعضی قدبلند و بعضی قدکوتاهند. بعضی موهایی فر و بعضی موهایی لخت و صاف دارند. بعضی لاغر و بعضی چاقند. یکی ایرانی است و یکی افریقایی. سعی کنید برای شناختن آدمها به چیزی فراتر از ظاهرشان نگاه کنید. اگر تابحال با کسی که ظاهر متفاوتی با شما دارد معاشرت نکردهاید، کمی روشنفکر باشید. به جای اینکه رویتان را از این افراد برگردانید، سعی کنید او را بشناسید. درمورد آدمهای مختلف با فرهنگهای مختلف اطلاعات پیدا کنید. هرچه اطلاعاتتان بیشتر باشد، تحملتان در برخورد با آدمها بیشتر خواهد بود.
۲. اختلاف سلیقه در لباس پوشیدنها را بپذیرید. ممکن است شما خوشپوش بودن را دوست داشته باشید اما متوجه میشوید که یکی از همکارانتان خیلی معمولی لباس میپوشد. به جای اینکه به این فکر کنید که او به اندازه شما در کارش حرفهای نیست یا تحصیلات و مهارتهای کمتری نسبت به شما دارد، شناختتان را از او بیشتر کنید. شاید او با لباسهای معمولیتر راحتتر باشد یا شاید هم وسع خرید لباسهای بهتر را ندارد یا اینکه مدل لباسپوشیدنش مرتبط به فرهنگی باشد که در آن بزرگ شده است. با شناخت بیشتر، درکتان از آدمها و فرهنگهای مختلف بیشتر شده و بهتر میتوانید با آدمهای مختلف کنار بیایید.
۳. آنچه فرای بهداشت افراد است را درک کنید. وقتی کسی بوی بدنی قوی، موهای چرب یا لباسهای پاره و کثیف دارد، در اولین برخورد سعی میکنیم نگاهمان را از او دور کنیم. اما سعی کنید به چیزی فراتر از وضعیت ظاهری آن افراد نگاه کنید. شاید برای خریدن صابون، شامپو، عطر یا لباس نو پول ندارند. به جای اینکه به راحتی و بیتوجهی از کنار آنها رد شوید، وقت بگذارید و به داستان زندگی آنها گوش کنید. ممکن است بشنوید که به تازگی بیخانمان شدهاند. شاید بتوانید کمکی به او بکنید یا او را به یکی از موسسات حمایت از نیازمندان معرفی کنید.
۴. وقتی فردی را با یک نوع ناتوانی جسمی میبینید، سعی کنید فراتر از آن ناتوانی به او نگاه کنید. گاهی اوقات وقتی کسی را با با ویلچیر یا کسی که از سمعک استفاده میکند یا عصای نابینایی دستش گرفته است میبینید، معذب میشوید. آنهایی که ناتوانی جسمی دارند، قبل از هر چیز انساناند و این آن چیزی است که باید روی آن تمرکز داشته باشید. درست مثل آدمهایی از پیشینههای فرهنگی و قومی خاص، باید سعی کنید درمورد ناتوانیهای مختلف هم بیشتر بدانید. هرچه اطلاعات بیشتری داشته باشید، در برخورد با این افراد راحتتر خواهید بود. همه ما فقط یک قدم با هرگونه تصادف یا اتفاقی که ممکن است منجر به ایجاد یک ناتوانی جسمی در ما شود، فاصله داریم. بنابراین بهتر است با انواع و اقسام ناتوانیها اشنایی داشته باشیم. وقتی با افراد با نیازهای مختلف راحتتر شدید، تمرکزتان به جای آن ناتوانی بیشتر روی خصایص درونی آن افراد منعطف خواهد شد.
ظاهر ما هر طور که باشد، هر طور که لباس بپوشیم، هر قدر که به بهداشت شخصیمان توجه داشته باشیم یا اینکه ناتوانی جسمی داشته باشیم یا نداشته باشیم، همه ما دوست داریم دیگران آنچه درونمان هست را هم ببینند. همه ما استعدادها، تواناییها و مهارتهای خاص خودمان را داریم که دوست داریم بقیه به آن توجه کنند. اگر خودتان دوست ندارید دیگران فقط از روی ظاهر درمورد شما قضاوت کنند، سعی کنید روی ترسها، ناراحتیها و سایر مسائلی که باعث میشود نتوانید با افراد خاص آشنا شوید، کار کنید. هرچقدر راحتتر با آدمهای مختلف معاشرت کنید، بیشتر میتوانید زیبایی درونی افراد را درک کنید.
منبع:مردمان
ویدیو مرتبط :
تفاوت ظاهر و واقعیت درونی انسان
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
روحانی فراتر از انتظار ظاهر شده است
اخبار سیاسی - سعید لیلاز :
روحانی فراتر از انتظار ظاهر شده است
حسن روحانی توانسته در مدت کوتاهی که از عمر دولتش سپری شده در حوزه دیپلماسی به موفقیتهای بسیاری برسد. او با اینکه هنوز نتوانسته در حوزه اقتصاد، ساختارهای ویرانشده را بازسازی کند اما احساس امنیت را در این حوزه به مردم بازگردانده است.
در دولت او دلار و طلا هر روز با افزایش قیمت شگفتانگیز مواجه نمیشود، بازار مسکن ملتهب نیست و هر روز از گوشه و کنار دنیا برایمان رجز نمیخوانند. اما آیا روحانی در سیاست داخلی هم به همین میزان موفق بوده است؟ آیا توافق با برخی کانونها در ایران برای گشایش بیشتر فضای سیاست، سختتر از نشست با آمریکا پشت میز مذاکره است؟ سعید لیلاز با همان صراحت همیشگی پاسخگوی سوالاتی از این دست بود. به گمان او روحانی تا همینجا هم فراتر از انتظار ظاهر شده است:
تحلیل شما از عملکرد دولت در حوزه سیاست داخلی چیست؟
من از دومنظر فکر میکنم کاری که آقای روحانی کرد و سیاستی که در مسایل داخلی کشور در پیش گرفته، اشتباه نبوده است. توجه داشته باشید خود دولت آقای روحانی، محصول یک تغییر بزرگ در سیاست داخلی ایران بود و ما باید اجازه بدهیم این تحول مستقر شود.
این تحول مربوط به رایدهندگان بود یا رای گیرندگان؟
هر دو. اولا ما اصلاحطلبان متحد شدیم، ثانیا توانستیم مردم را قانع کنیم که به او رای دهند. آقای دکتر عارف هم قانع شد و حاکمیت هم امانتدار رای مردم بود. بنابراین تحولات سیاسی داخلی سرعت خود را دارد، این سوال هم نشاندهنده عجله است. ایرادی ندارد مطالبه داشته باشید اما سرعت به قدری هست که حوصله سر نبرد.
منظر دوم این است که آقای روحانی کشور را روی لبه یک پرتگاه اقتصادی و اجتماعی تحویل گرفت. بنابراین طبیعی است که او اول مملکت را از این پرتگاه دور کند. اصل ماجرا هم در حوزه اقتصادی است. برای جامعهای که در چنین اقتصادی است، نمیتوان از سیاست صحبت کرد. من شخصا اصالتی برای سیاست قایل نیستم. سیاست همواره تابعی از اقتصاد است. اگر کشور را از لبه پرتگاه دور کنیم و آفت سازمانیافتهای که در اینسالها رخ داده بود را متوقف کنیم، کار بسیار بزرگی کردهایم.
شما همیشه سیاست را معلول اقتصاد میدانید؟
دولت احمدینژاد محصول یک اتفاق بزرگ اقتصادی بود.
آن اتفاق چه بود؟
چندبرابرشدن قیمت نفت. آن دولت، مخلوق تحولات اقتصادی بزرگ بود نه خالق آن.
بر خلاف نظر غالب جریان اصلاحات، شما قایل به اولویت سیاست بر اقتصاد نیستید؟
اصلاحطلبان هم اینطور فکر نمیکنند. اینگونه نیست که سیاست بر اقتصاد اثر نگذارد. حتما اثر دارد اما این اثر اولا ثانویه است و در ثانی تاثیرگذار نیست.
از دل یک دولت پوپولیست در حوزه سیاسی آیا میتوان به یک اقتصاد توسعهیافته رسید؟
خیر.
پس نمیتوان گفت سیاست اثر تاثیرگذاری بر اقتصاد ندارد.
نه. ببینید چندبرابرشدن درآمد نفت باعث شد یک دولت پوپولیسم روی کار بیاید. آن دولت نفت را نابود کرد و حالا نوبت دولت کار است. بنابراین باز هم اصالت با اقتصاد است. اگر همین امشب قیمت نفت 200دلار شود و صادرات نفت هم به دومیلیون بشکه در روز برسد، به شما قول میدهم آقای روحانی یک ساعت هم در قدرت دوام نمیآورد.
تحولات سیاسی داخلی به اندازه کافی، مهم است. شاکله و ساختار سیاسی کشور تغییر رفتار داده است. شما میبینید که نهاد پارلمان در حال احیاشدن است و با وجود برخی بیانصافی و کارشکنیها، وجود مجلس با این شکل و شمایل بهتر از مجلسی است که در حال ادغام با دولت آقای احمدینژاد بود. این برای دموکراسی ایران بهتر است. نکته بعدی همان موضوع پرتگاه اقتصادی است که حتی بعد از جنگ با عراق هم در آن وضعیت نبودیم.
شما به صرف اتفاقی که در 24 خرداد رخ داد اینرا میگویید یا نشانههای دیگری هم برای آن دارید؟
اگر شما تفاوت دولت احمدینژاد با دولت روحانی را یک تحول بزرگ نمیدانید، من حرفی ندارم.
قطعا این تحول بزرگی است که اتفاق افتاده.
دوم اینکه نهادهای نظارتی در حال احیا هستند، ما هم در حال تعامل با مجلسی هستیم که در فضای پیش از دولت روحانی شکل گرفته و باید با احتیاط جلو برود تا بتوانیم انتخاباتی در محیط آرام برگزار کنیم. هر قدر انتخابات آتی در محیطی آرام برگزار شود، ملت بهتر میتواند افکارش را بازتاب دهد. در این مدت نهاد پارلمان احیا میشود و اقتصاد هم به سمت بازسازی میرود.
بنابراین شما دغدغههایی که برای آزادی عمل رسانهها، احزاب و... هست را فعلا در اولویت نمیدانید؟
همه این دغدغهها وجود داشته و دارد، اما اینگونه هم نیست که بگوییم در این حوزهها اتفاق مثبتی نیفتاده است. من در یکی از بانکهای کشور وقتی دستهچکم تمام شد به من دستهچک ندادند درحالیکه یک چک برگشتی هم نداشتم. وقتی پیگیری کردم متوجه شدم حراست بانک دستور داده به من دستهچک ندهند. فضا تا این حد بسته بود. شما آن فضا را با امروز مقایسه میکنید؟ از نظر من به هیچوجه قابل قیاس نیست.
در اینکه اتفاقاتی افتاده، شکی نیست. اما سوال این است که آیا روند این اتفاقات مطابق پیشبینی است؟ آیا انتظار رایدهندگان به روحانی برآورده شده است؟
تا آنجا که من میدانم رهبران اصلاحطلب هم از سرعت تحولات راضی هستند. حوادث 20سال گذشته برای ما درسهای زیادی داشته است و ما نباید بر سرعتگرفتن تحولات سیاسی اصرار کنیم. اگر تغییر پایدار بخواهیم، باید در حوزه اقتصاد کار کنیم. دولت روحانی محصول تجربه ما در دوره اصلاحات و دوران تلخ احمدینژاد است.
آینده این تحولات را چگونه پیشبینی میکنید؟
من به آینده خوشبینم. روحانی تا امروز فراتر از انتظار ما ظاهر شده است.
دولت آقای خاتمی همیشه با برخی مشکلات مواجه بود که در قالب گروههای فشار و تندروهای افراطی بروز میکرد. کنترل آنها هم از دست دولت خارج بود. مواجهه دولت روحانی با این گروهها که هنوز حیات دارند چگونه خواهد بود؟
همه ما از گذشته درس گرفتهایم. هم جناح مقابل هم اصلاحطلبان هم مردم درسهای بزرگی گرفتهاند. روند دموکراسیخواهی یکشبه تحقق نمییابد. این یک فرآیند است. دوم آنکه همه ما در یک کشتی نشستهایم.
شاکله اصلی مجلس از دولت حمایت میکند برای اینکه رفتار مجلس هفتم با دولت اصلاحات را دیده است. آن زمان که رییس مجلس هفتم اعلام کرد «تثبیت قیمت حاملهای انرژی هدیه مجلس هفتم به مردم است» را یادمان نرفته است. این آلودگی محیطزیست محصول همان تصمیم است که حاضر به یادآوری آنها هم نیستند. توسعهیافتگی یعنی درسگرفتن.
ماهیت تقابل نیروهای سیاسی در همهجای دنیا یکی است. شدت برخوردهاست که میزان توسعهیافتگی سیاسی را نشان میدهد. در آمریکا حزب جمهوریخواه دولت را تعطیل میکند، در ایران اندکی تقابلها شدیدتر است اما در رواندا با دشنه یکدیگر را میکشند. این تفاوت توسعهیافتگی است.
ما در حال تخفیف کشمکشها هستیم و فرآیند توسعهیافتگی را طی میکنیم. من از روحانی انتظاری بیش از عملی که انجام میدهد، ندارم. او نهایت پختگی اصلاحطلبان را به نمایش گذاشته است. وقتی با دانشآموزان، هنرمندان و غربیها صحبت میکند آرامشی را بازتاب میدهد که همه به آن نیاز داریم و من فکر میکنم، روحانی ادامه منطقی اصلاحات است.
آینده دولت روحانی را چگونه میبینید؟
من فکر میکنم راست سنتی در ایام پیشرو بهویژه در مبارزههای انتخاباتی مجلسی با احمدینژادیها درگیر خواهد بود. البته من انتظار ندارم که مجلس یکسره اصلاحطلب باشد اما مجلسی شکل میگیرد که اصلاحطلبان اقلیت نیرومندی تشکیل می دهند.
مثل مجلس پنجم؟
با این تفاوت که طرف مقابل اکثریت ضعیف نخواهد بود. من مجلس آینده را ساختار سهقطبی، طرفداران احمدینژاد و دولت میبینم. طرفداران دولت و جریان مقابل دو اقلیت نیرومند خواهند بود و یک جریان سوم ضعیفتری به نام طرفداران احمدینژادی ظهور میکنند.
در انتخابات ریاستجمهوری عقلای راست سنتی به اصلاحطلبان نزدیک شدند. زمزمههای بستن فهرست مجلس به صورت مشترک وجود دارد؟
حتما همینطور است. من در مصاحبهای پیش از انتخابات ریاستجمهوری گفتم که ساختار سیاسی ایران از منتهاالیه راست و منتهاالیه چپ به سمت مرکز، میل میکند. همانجایی که اکبر هاشمیرفسنجانی ایستاده و همه عمرش همانجا بوده است. تا انتخابات مجلس آتی این مرکزگرایی ادامه خواهد داشت.
من میدانم که شما در فضای فعلی، میانه خوبی با تحزب ندارید اما آیا این نزدیکی و درهمآمیختگی جریانهای سیاسی شناسنامهدار موجب خدشهدارشدن روند تحزبگرایی نمیشود؟
من برای تحزب، اصالتی قایل نیستم. تحزب را داوری ارزشی نمیکنم. چه حزبی وجود داشته باشد چه نداشته باشد گروههای اجتماعی دایما در حال تعامل هستند.
با این روند آیا تصور نمیکنید فهرستهای درهم و قرارگرفتن نامهایی که روزی رقیب بودند در کنار یکدیگر، پایانی بر آرزوی تحزب باشد؟
این اتفاق دایمی نیست و مختص شرایط امروز ماست. چهارسال پیش اینگونه نبوده و چهارسال بعد هم اینگونه نخواهد بود. گروههای اجتماعی در قالب احزاب رسمی و غیررسمی با یکدیگر در حال تعامل هستند. اینکه وزارت کشور یک حزب را به رسمیت بشناسد یا خیر و پروانه فعالیت صادر بکند یا از فعالیت حزبی جلوگیری به عمل آورد سر سوزنی در تحلیل من اهمیتی ندارد. طبقات اجتماعی گاهی به صورت تقابل و گاهی به صورت همکاری با هم تعامل میکنند.
آیا این ائتلاف منجر به دورشدن از هویت اصلاحطلبی نمیشود؟
اصلاحطلبی اصلا چه هویتی دارد؟ پدیده اصلاحطلبی دارای اصالت ذاتی و عینی نیست.
اصالت ذاتی هم ندارد؟
اصالت عینی ازلی ابدی ندارد. ما میخواهیم کشور در چارچوب نظام جمهوری اسلامی تغییر کند. هر کس دیگری هم بخواهد این کار را انجام دهد، اصلاحطلب است. اصلاحطلبی حزب نیست. فکری است که هر کسی میتواند داشته باشد.
چگونه اصلاحطلبان یک روز ادامه اداره کشور به شیوه هاشمیرفسنجانی را لبه پرتگاه میدانستند و با ناطقنوری رقابت میکردند، 16سال بعد با ناطق و رفسنجانی دور یک میز ائتلاف میکنند تا روحانی رییسجمهور شود؟
همه تغییر کردهایم.
اصلاحطلبان به آنها نزدیک شدهاند یا آنها به اصلاحطلبان؟
هر دو البته، بیشتر محافظهکاران به اصلاحطلبان نزدیک شدهاند چون آنها هم ضرورت تغییر را متوجه شدهاند. بعد از یک دوره 20ساله فضای خاصسیاسی، اصلاحات در سال 76 نمیتوانست اندکی رادیکال نباشد. این ذات اصلاحطلبی در ایران بود.
ولی در تحولات 16سال بعد ما چکش بسیار زیادی خوردیم، تغییرات زیادی اتفاق افتاده و راست سنتی هم به لزوم تغییر پی برده است. ما هم به این ضرورت رسیدهایم که باید با سرعت کمتر حرکت کنیم. در واقع در تغییرخواهی آنها، به ما نزدیک شدهاند. این فکر شما مستلزم این است که ما اصلاحطلبی را یک حزب بدانیم. همین الان راس هرم قدرت سیاسی در ایران میتواند پیشروترین اصلاحطلب باشد. اصلاحطلبی یعنی بدون اینکه ساختارها را بشکنیم تغییر را اعمال کنیم.
ادامه حیات این پدیده اجتماعی که به ساحل دولت یازدهم رسیده چگونه است؟
ما در حال حاضر یک آرامش و رضایت اجتماعی میبینیم که طی آن بخشی از مشکلاتی که محصول شرایط سال 88 بود حل شده است. الان مساله حصر و آزادی تتمه زندانیان سیاسی را اگر نداشتیم، میتوانستیم بگوییم آن زخمها پاک شده است.
آیا دولت روحانی برای این دو موضوع تلاشی کرده است؟
یقین دارم این مسایل از دغدغههای بسیار جدی دولت آقای روحانی است.
آقای روحانی در اولین نشست خبری خود موضوع رفع محدودیت را در زمان خاص خودش و با تعامل همه نهادهای درگیر قابلحل دانست. فکر میکنید زمان مناسب چه وقت باشد؟
نمیتواند طولانی باشد. شایعاتی شنیدهایم مبنی بر اینکه تا عید نوروز ممکن است تحولاتی رخ دهد.
آیا دولت توان تغییر در این زمینه را دارد؟
یادتان باشد کشور در موقعیت بسیار خطیری قرار دارد و این را جناح مقابل بهتر از هر کسی میداند. ما تا بیرونکشاندن اقتصاد ایران از لبه پرتگاه اقتصادی راه درازی داریم و تا آن زمان چالش جدی بر سر راه دولت قرار نخواهد گرفت.
آیا این همگرایی باعث ریزش در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان نمیشود؟
به هیچوجه. مساله من این است که اگر همگرایی موجود منجر به حل و فصل مسایل داخلی و خارجی بشود حتما مورد حمایت مردم قرار میگیرد. مردم عهد اخوت با هیچ جریانی نبستهاند. انتظار ندارم که قبول کنید اما من فکر میکنم وقتی گروهها و طبقات اجتماعی تصمیم میگیرند از طریق تعامل به جای تقابل مشکل را حل کنند رای و نظر سیاستمداران دیگر اهمیتی ندارد. سیاستمداران وکلای ملت هستند نه رهبران مردم.
دولت روحانی میتواند آنقدر مردم را قانع کند که در انتخابات مجلس حامیانش به مجلس بروند؟
او امروز محبوبتر از گذشته است. ضمن اینکه انسجام خاتمی، هاشمی و روحانی یک خش هم بر نداشته است.
این را مبتنی بر خبر میگویید یا تحلیل خودتان است؟
هر دو مورد.
اخبار سیاسی - شرق