سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
اگر این عادات را دارید، چاق میشوید!
اگر کاهش وزن آسان بود، هیچکس اضافه وزن نداشت! حقیقت این است که مزهی سیب زمینی سرخکرده خیلی بهتر از سالاد کنار غذاست، و مرغ هم لذیذتر خواهد شد اگر آنرا سوخاری کرده باشید.اما، تناسب اندام و داشتن وزنی سالم، خیلی بهتر از چاقی و داشتن اضافه وزن است.
از طرف دیگر اما، تناسب اندام و داشتن وزنی سالم، خیلی بهتر از چاقی و داشتن اضافه وزن است.
اگر که انتخابهای صحیحتان را، به عاداتی سالم در زندگیتان تبدیل کنید، رسیدن به وزنی سالم، خیلی آسانتر خواهد شد. به عبارت دیگر، هنگامی که انتخابهای صحیحتان به عادات سالم تغییر پیدا کرد، رسیدن به اهداف تناسب اندامتان، دست یافتنی خواهد شد.
در این مطلب، عاداتی را به شما یادآور میشویم که مسبب اضافه وزن شما هستند. آنها را بشناسید و به تدریج تغییرشان دهید.
عادت ۱: تهیه و تدارکتان ضعیف است
سازمانهای Boy Scouts و healthy eaters هر دو شان یک شعار دارند: آماده باش!
یخچال و کابینتهای پر از مواد غذایی سالم، گوشتهای کم چرب، غلات کامل، میوه، سبزیجات غیر نشاستهای و روغنهای سالم، به این معنی است که شما برای آنچه که باید بخورید، در هر زمانی آماده هستید.
به همین شکل، هنگامی که میخواهید بیرون غذا بخورید، با برنامهریزی قبلی بیرون رفتن میتواند شما را در مسیر صحیح نگاه دارد.
مولی کیمبال، متخصص تغذیه میگوید: تهیه و تدارک به این معنی هم هست که چیزهایی که هوس میکنید را بشناسید و جایگزین آنها را دم دستتان داشته باشید تا بتوانید جلوی هوستان را بگیرید.
مثلا اگر ضعفتان در شیرینی است، میوه یا یک فنجان پودینگ بدون شکر دم دستتان داشته باشید تا بتوانید بدون دریافت مقدار زیادی کالری، هوستان به شیرینی را ارضا کنید.
عادت ۲: آب کافی نمینوشید
نوشیدن مقدار مناسب آب، سلامت کلیتان را ارتقا خواهد داد، از پوست، استخوان و مفاصل گرفته، تا سیستم گوارش، حافظه و حتی عملکرد مغزتان.
اماکیمبال میگوید که: اگر وزنتان برایتان مهم است، مصرف آب کافی و بجا خیلی می تواند کمک کند. او ادامه میدهد که: خستگی و کوفتگی، یکی از اولین علائم بی آبی بدن است. افراد بسیاری این اتفاق را به غلط تفسیر کرده و احساس میکنند که گرسنهاند، پس غذا میخورند تا انرژی بگیرند!
تاثیر آب در کاهش وزن، این است که دیگر پیامهای بدن به اشتباه تفسیر نمیشوند. تحقیقاتی که در نوامبر ۲۰۰۸ در رابطه با موضوع چاقی منتشر شده است، نشان میدهد که بین افزایش مصرف آب و افزایش از دست دادن وزن، ارتباط مشخصی وجود دارد.
در تحقیق دیگری که نتایج آن در یک انجمن آمریکایی شیمی ارائه شده بود، محققان ویرجینیایی تایید کردند که افرادی که پیش از وعدههای غذاییشان یک لیوان آب مینوشیدند، حدود ۱.۵ کیلوگرم بیشتر از اشخاصی که پیش از غذایشان آب نمینوشیدند وزن کم کردهاند.
عادت ۳: پروتئین کافی مصرف نمیکنید
اشخاصی که بخش اعظمی از کالری دریافتیشان در روز را از کربوهیدراتها تامین میکنند، برای کاهش وزنشان زمان سختی را خواهند گذراند.
کیمبال توصیه میکند که: در هر وعدهی غذاییتان، باید یک منبع پروتئینی هم وجود داشته باشد. بدن برای پردازش پروتئین دو برابر مقداری که برای کربوهیدرات و چربی انرژی میخواهد، انرژی مصرف میکند. این بدین معنی است که شما پروتئین میخورید و بدن شما کالری بیشتری برای هضم آن استفاده میکند.
گوشتهای کم چرب، مانند سینهی مرغ، برشهای کم چرب گوشت گاو و غذاهای دریایی، منابع عالی پروتئین هستند. کیمبال میگوید همچنین شما میتوانید پروتئینتان را از طریق تخممرغ، پنیر، کرهی بادام زمینی، آجیل یا شکلاتها و پودرهای پروتئین کم کالری تامین کنید.
عادت ۴: دریافت کالری زیاد از مایعات
کالریهایی که به شکل مایع وارد بدن شما میشوند کالریهای بیکفایتی هستند. آنها در مجموع کالریهای مصرفیتان حساب میشوند، اما باعث نمیشوند که احساس سیری کنید. کیمبال در اینباره توصیه میکند که: اگر در حال کاهش وزن هستید، از آبمیوهها، نوشیدنیهای گازدار و حتی نوشیدنیهای ورزشی استفاده نکنید.
در عوض اینها، آب، چای یا قهوهی بدون شکر بنوشید. اگر میخواهید یک نوشیدنی شیرین میل کنید، کیمبال هیچ مشکلی با نوشیدنیهای بدون شکر یا پودرهای طعم دهندهی کم کالری ندارد.
عادت ۵: به اندازهی کافی نمیخوابید
نیاز نیست برای کاهش وزن کاملا هشیار باشید! به اندازهی کافی خوابیدن، یک عامل مهم برای دستیابی و کنترل وزن سالم است.
مطالعاتی در سال ۲۰۰۶ در این رابطه، وزن و عادات خواب ۶۸هزار خانم را طی ۱۶ سال بررسی کرده است. خانمهایی که گزارش شده هر شب ۵ ساعت یا کمتر میخوابیدند حدود ۲.۵ کیلوگرم بیشتر از آنهایی که هر شب ۷ ساعت یا بیشتر میخوابیدند وزن داشتند.
دلیل این اتفاق هورمونها هستند، مخصوصا لپتین و گرلین. چندین تحقیق هدایت شده توسط دانشگاه شیکاگو و دانشگاه استنفورد، به این نتیجه رسیدهاند که محرومیت از خواب کافی، باعث کاهش سطح لپتین و افزایش سطح گرلین میشود.
گرلین بالا اشتها را تحریک میکند و لپتین پایین هم باعث میشود تا بعد از غذا خوردن احساس سیری نکنید، بنابراین هنگامی که بیدارید دائم گشنه و البته سنگین هستید!
عادت ۶: صبحانه را نادیده میگیرید
خیلی سخت است وقتی برای بیرون رفتن عجله دارید، زمانی برای صبحانه خوردن در نظر بگیرید، اما اگر علاقه دارید وزنتان را کم کنید یا اینکه وزنتان را ثابت نگه دارید، باید تلاش کنید تا صبحانه را در برنامهتان بگنجانید. صبحانه، سوخت و ساز بدنتان را روبراه ساخته و آنرا وادار می کند تا کالری بسوزاند.
اما افراد زیادی، اول صبح واقعا اشتها ندارند. کیمبال میگوید مشکلی نیست، کافیست تا در دو ساعت اولی که از خواب بیدار شدهاید، چیزی بخورید، نه دقیقا بعد از بیدار شدن.
او می گوید که یک صبحانهی عالی، از کربوهیدراتهای پیشرفته بهمراه پروتئین و کمی هم چربی سالم تشکیل شده است. میتوانید ۲ تخم مرغ بهمراه یک تکه نان تست و یک کاسه ماست که یک مشت توت و آجیلهای خرد شده در آن مخلوط شده؛ یا یک کاسه بلغور جو و یک مشت هم انواع توت، بهمراه مقداری شیر را امتحان کنید.
اگر معمولا صبحها عجلهای از خانه خارج میشوید، شکلاتهای پروتئینی کم شیرینی خریده و در طول مسیر بعنوان صبحانه میل کنید.
عادت ۷: از قفسههای وسط فروشگاه خرید میکنید
یک قانون اساسی که باید از آن در فروشگاههای غذایی پیروی کنید، این است که همیشه نزدیک دیوارهای فروشگاه بمانید! نیکول وین، یکی از کارمندان مراکز کنترل وزن از لوئیزیانا میگوید: معمولا اطراف فروشگاههای مواد غذایی، بر اساس آنچه که به خوردن آنها نیازمندید چیده میشوند.
آنجا میتوانید محصولات تازه همچون گوشت و لبنیات را بیابید. اما در قفسههای وسط فروشگاه معمولا بیشتر غذاهای فراوری شده را خواهید یافت که باید از آنها دوری کنید.
وین میگوید: البته استثناهایی هم وجود دارد. مثلا در یخچالها میتوانید علاوه بر سبزیجات منجمد، میوههای یخ زدهی بدون شکر، ماست، بلغور جو و مواد خوراکی سالم این چنینی، غذاهای فراوری شده یا مضر برای رژیمتان را هم بیابید.
عادت ۸: خورد و خوراکتان را ثبت نمیکنید
دوست دارید لاغر شوید، و تلاشتان را هم میکنید تا یک رژیم غذایی سالم داشته باشید، اما وزنتان کم نمیشود. ممکن است مشکل از آنجا باشد که شما بیشتر از آنچه که فکر میکنید میخورید! نوشتن هر آنچه که میخورید میتواند یک راه حل موثر برای این مشکل باشد.
وین میگوید که هر چیزی که در دهانتان گذاشتید را باید بنویسید. به اعتقاد وین، ثبت هر چه که میخورید، در چند سطح برایتان موثر است. اول اینکه یک تصویر کلی از میزان کالری مصرفیتان در روز کسب خواهید کرد، حتی آن شکلات کوچکی که وقتی از خانه خارج میشوید در دهانتان میگذارید.
همین که بدانید قرار است هر چه خوردید را بنویسید، به احتمال خیلی زیادی شما را از خوردن یک کاسهی بزرگ بستنی در آخر شب منصرف خواهد کرد.
همچنین پس از چندی که خورد و خوراکهایتان را ثبت کردید، میتوانید الگوهای رفتاریتان را ببینید. مثل اینکه هر وقت خانهی عمویتان شام دعوت میشوید کمی مقدار کالری مصرفیتان افزایش پیدا می کند. پس این کار، شما را برای تنظیم کالریهای مصرفیتان در موقعیتها یا شرایط خاص کمک خواهد کرد.
اینکه چطور مصرف غذاهایتان در روز را ثبت کنید بسته به انتخاب خودتان است. برخیها ترجیح می دهند یک خودکار و کاغذ به سبک قدیم داشته باشند، در حالیکه دیگران ممکن است از برنامههای آنلاین یا مخصوص گوشیهای هوشمند استفاده نمایند.
عادت ۹: با وزنه تمرین نمیکنید
شما فقط با انجام دادن تمرینات هوازی و رعایت رژیم غذایی، به راحتی به اهداف کاهش وزنتان دست پیدا نخواهید کرد. اگر تمرین با وزنه را با تمرینات هوازیتان ترکیب کنید، توانایی کاهش وزنتان به مراتب بهینه میشود.
مطالعات نشان دادهاند که بین تمرینات قدرتی و کاهش وزن، ارتباط قابل توجهی وجود دارد. درست است که هم تمرینات قدرتی و هم تمرینات کاردیو، جفتشان کالری میسوزانند و به سوخت و ساز بدن سرعت میدهند، اما تمرینات کاردیو تنها سوخت و ساز را در طول تمرین و برای زمانی کوتاه پس از تمرین افزایش میدهند.
اما تمرین با وزنه، هم در طول تمرین و هم برای زمانی طولانی پس از تمرین، سوخت و سازتان را زیاد میکند. این مصرف انرژی مستمر که بواسطهی تمرین با وزنه اتفاق میفتد، تا ساعتها و حتی روزها بعد از اتمام تمرین ادامه خواهد داشت.
در طول دورهی ریکاوری، عضلات شما هنوز انرژی مصرف میکنند، آنوقت، زمانی است که باید به سراغ تمرینات کاردیو بروید.
ترکیب تمرینات قدرتی سبک با تمرینات کاردیوی جدی و سخت، به عضلات استرسی وارد کرده که تاثیر چربی سوزی کلی را زیاد خواهد کرد.
عادت ۱۰: خودتان را از آب و تاب میاندازید
سستی به خودتان راه ندهید! یکی از بهترین کارهایی که هنگام کاهش وزن میتوانید انجام دهید همین است. اشتباه، همیشه اتفاق میافتد. پس وقتی به ولع افتادید و یک ناهار چرب و چیلی خوردید، تسلیم نشوید! خودتان را ببخشید و دوباره به برنامهی اصلیتان بازگردید.
دکتر وین میگوید: «اگر که از دستتان در رفت و در یک وعدهی غذایی، تغلب کردید، بدین معنی نیست که مجوز پیدا کردهاید که بقیهی روز را هم به تغلبتان ادامه دهید!»
کسانی که با اتفاق افتادن یک اشتباه، خودشان را میبازند و بقیهی روز، هفته و ماه را تسلیم میشوند، هیچوقت نخواهند توانست به هدف کاهش وزنشان دست یابند.
اشتباه، همیشه رخ میدهد؛ موفقیت یا شکست شما در راه کاهش وزن، بستگی به این دارد که چطور به این اشتباهات واکنش نشان میدهید.
وین میگوید: «بهترین راه این است که خودتان را ببخشید، دوباره اراده کنید و بلافاصله سبک زندگی سالمتان را از سر بگیرید.»
عادات سالم برای زندگی سالم
اگر هر یک از ۱۰ عادت بالا را در خود میبینید، بهترین زمان برای تغییر آنها همین حالاست. برای هر عادت بدی، یک عادت خوب هم هست.
تنها راه برای تبدیل یک انتخاب صحیح به یک عادت سالم، تکرار است. پس شروع به حذف کردن عادات ناسالمتان کنید، تا بزودی چند کیلویی وزن کم کنید.
ویدیو مرتبط :
اگر دوست نداری چاق شوید پس گوش کن Suraj Sarwari
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چرا بعد از ازدواج چاق میشوید؟!
«بچهها! این خبر و شنیدین: زنان متاهل از زنان مجرد چاقترند. خب، معلوم است؛ آنها انگیزهای برای تناسب اندام ندارند. زن و مرد هم ندارد.مردان هم همینطوریاند...» اینها بخشی از صحبتهای یکی از همکاران سرویس اجتماعی خودمان بود که باعث شد بین همکاران خانم و آقا و متاهل و مجرد، بحث داغی شروع شود. بعضیها میگفتند این چاق شدن به دلیل تغییرات هورمونی است و گریزی از آن نیست: همه بعد از ازدواج، استخوان میترکانند و چاقتر میشوند. بعضی هم میگفتند از آنجا که چاق یا لاغر بودن تاثیری در زندگی مشترک ندارد، انگیزهای برای حفظ تناسب اندام وجود ندارد. وقتی به صحبتهای همکارانام گوش میدادم، این فکر به ذهنام رسید که خب، قطعا چاقتر شدن به یک اضافهوزن ساده ختم نمیشود.
وقتی کسی چاق میشود به دلیل اضافه وزناش نمیتواند لباسهای قبلیای که برایش متناسب بوده و موجب شیک شدناش میشده، بپوشد و بنابراین مجبور میشود لباسهایی را بپوشد که کاملا اندازهاش میشوند؛ نه اینکه لزوما شیک باشند. حالا نازیبا شدن ظاهر او، آیا باعث دریافت بازخوردهای منفی از همسر و دوستاناش نخواهد شد؟ اگر چنین است؛ پس چرا او نباید برای تناسب اندام خودش تلاش کند؟ مگر آدم برای زیبا شدن و تناسب اندام خودش انگیزه و دلیل میخواهد؟
اتفاقا چند روز پیش، ایمیلی به دستم رسید که در آن، خانم جوانی نوشته بود: «همسرش اصلا به سر و وضع خودش نمیرسد و من نمیدانم چطور باید این مساله را به او یادآوری کنم...» با ما همراه شوید تا ببینیم آخر داستان این خانمهای متاهلی که دیگر به تناسب اندام و سلامت خود توجهی نمیکنند، به کجا میرسد. ابتدا از دکتر شیرین نیرومنش، متخصص زنان و زایمان، پرسیدیم که آیا دلیل علمی و قاطعی برای این امر وجود دارد یا نه؟ و پس از آن، از دکتر بدریسادات بهرامی، روانشناس، مشاورههایی در همین زمینه گرفتهایم. با ما همراه شوید.
در مطب مشاور
متاسفانه این اشتباه (رسیدگی نکردن به سر و وضع و سلامت و تناسب اندام بعد از ازدواج) بیشتر علامت یک مطلب روانشناختی است تا یک مطلب اجتماعی؛ و آن علامت این است که: «من خودم را دوست ندارم!» و متاسفانه علامت خیلی بدی هم هست. دلیل اینکه قبل از ازدواج کمتر این علامت نمایان میشود آن است که چون ما خودمان را دوست نداریم، برای اینکه دوست داشته شویم (توسط شخص دیگری) به سر و وضع خودمان میرسیم، از پوستمان، موهایمان و تناسب انداممان مراقبت میکنیم. بعد از اینکه آن شخص ما را دوست داشت و ازدواج صورت گرفت و در قالب همسر در کنار ما قرار گرفت، خودمان را رها میکنیم و باور غلطی که در ذهن داریم نیز کمک میکند که بگوییم او همسر من است و به هر حال با او خواهم بود؛ چه زیبا و خوشاندام باشم و چه نقطه متضاد آن، دیگر او مرا به همسری برگزیده است و حالا دیگر چه فرقی میکند که لاغرم یا چاق، صورتام جوش دارد یا نه، سر و وضعام مرتب است یا نامرتب؟!
در دنیای روانشناسی، ما میگوییم که اگر کسی خودش را دوست نداشته باشد هرگز نمیتواند به معنای واقعی، دیگری را دوست داشته باشد. این شخص چون قبل از ازدواج هم خودش را دوست نداشته، طبیعی است که بعد از ازدواج هم علاقهای به خودش نداشته باشد؛ به ویژه اینکه چون خاطرش جمع است که کسی او را دوست داشته و همواره در کنارش میماند، حتی حالا هم حاضر نیست لااقل برای خاطر او به ظاهر خود و سلامتاش بها بدهد. در پشت این قضیه به صورت پنهانی باید بدانیم که او به معنای واقعی همسرش را هم دوست ندارد و برای همین حاضر نیست حتی برای خوشایند او این کارها را انجام دهد.
البته باید تاکید کنم درصد کمی از خانمها هستند که پس از تاهل کاملا دست از خود میکشند و به ظاهرشان و اضافه وزنشان و سلامتشان اهمیت نمیدهند. شاید بخشی از این اتفاق به این دلیل میافتد که در فرهنگ ما «خودت را دوست داشته باش» و «برای خودت ارزش قایل شو» چندان جدی گرفته نمیشود. در فرهنگ ما متاسفانه به چنین افرادی که خودشان را دوست دارند و احترام خاصی برای خود قایلاند برچسب خودخواهی میزنیم. به همین دلیل اگر خانم یا آقایی خیلی به سر و وضع ظاهری یا وضعیت سلامتاش بها دهد و رسیدگی کند، به او برچسبهای دیگری هم میزنند: «فلانی زن زندگی نیست، دایم دنبال ست کردن لباسها و پوشیدن دستکش و کلاه است که مبادا آفتاب، پوستاش را خراب کند!»، «فلانی مرد زندگی نیست، دایم دنبال ورزش کردن و تیپ زدن است. مرد که نباید جلوی آینه بایستد و ببیند صورتاش جوش دارد یا نه...» این جملهها و هزاران کنایه اینچنینی بخشی از آن برچسبهاست.
یعنی واقعا نمیشود آقایی علاوه بر کار و انجام وظایف همسری، ورزش روزانه هم داشته باشد؟ کفش کتانی و لباس ورزشی ست بپوشد؟ به سلامت دندانهایش بها بدهد؟ عطر و ادکلن مارکدار و مدروز استفاده کند؟! آیا باید او را تشویق کرد که به خود و در واقع همسرش بها میدهد و یا چنین نسبتهای ناروایی به او داد؟ شاید وقتی به یک فروشگاه میروید یا به مطب دکتر و یا حتی وقتی ارباب رجوعی به اداره و محل کارتان میآید با کسانی مواجهه شده باشید که بسیار مرتب هستند؛ در نگاه اول چه میگویید؟ بله. شما با رضایت کامل از آن فروشنده خرید میکنید و با علاقه فراوان در کنار آن دکتر مینشینید و صحبت میکنید و با احساس خوبی جواب آن اربابرجوع را میدهید. نقطه مقابلاش را تصور کنید: آن اربابرجوع بوی نامطبوعی میدهد، دهاناش را که باز میکند انگار سالهاست مسواک نزده و ... حالا حس شما در مواجهه با او چیست؟
در همه این مثالها قطعا اولین نکتهای که به ذهن شما میرسد این است که آن آقا یا خانم دکتر، فروشنده و یا اربابرجوع در وهله اول برای خودش اهمیت قایل نیست و در قدم بعدی ارزشی برای شما قایل نبوده است. توجه کنید این نمونهها برای محیط خارج از خانه است و مدت آن کوتاه بوده و شاید خیلی شما را آزار ندهد که امروز چنین ارباب رجوعی داشتید یا به مطب پزشکی رفتید که پرستیژ لازم و درخور او و البته شما را نداشت. آیا تحمل چنین افراد خاصی با آن ظاهر نازیبا در زیر یک سقف و در مقام همسری آسان است؟ آقای مراجعی داشتم که میگفت: «همسرم دوستام ندارد و تا حالا نشده یک بار به استقبالام بیاید و پاکت میوه را از دستام بگیرد، چه برسد به احوالپرسی و معاشرت گرم. او از موقع ازدواج کلی تغییر کرده است.» همسر ایشان را خواستم و این گله را با او مطرح کردم.
میدانید پاسخ چه بود؟ «خانم دکتر! اوایل آشنایی و ازدواج هر وقت به خانه میآمد، دوش میگرفت، محاسنش مرتب بود و بوی خوش میداد (چون شغلاش تعویض روغنی است) اما حالا میگوید خستهام و فقط صبحها که میخواهد سر کار برود دوش میگیرد و لباس تمیز میپوشد. دلیل تغییر رفتار من فقط همین است. من اتفاقا فکر میکنم که او مرا دوست ندارد و ارزشی برایم قایل نیست وگرنه مانند اوایل خودش را مرتب و تمیز و خوشبو نگه میداشت تا رغبت کنم به او نزدیک شوم...»
نمونه دیگر، خانمی از مراجعان من بود و میگفت شوهرم مدام میگوید میخواهم زن دیگری بگیرم و تو را طلاق بدهم. ظاهر آن خانم معقول بود و آنچه به چشم میآمد اضافه وزناش بود. همسرش هم اتفاقا میگفت: «مخصوصا لباسهای راسته و تنگ که مخصوص اندام متناسب و بدون اضافه وزن است را برای همسرم میخرم تا غیرمستقیم متوجه شود از اوایل عروسی به بعد چاق شده و من دلم میخواهد او خودش را لاغر کند، اما او اهمیتی نمیدهد. من با این رفتارم خواستهام را میگویم اما اجابت نکردن او یعنی اینکه اهمیتی به انتظاراتام نمیدهد. برای همین است که میگویم تو دیگر متناسب من نیستی و به شوخی میگویم که میخواهم یک زن خوشتیپ و ورزشکار بگیرم...» البته چنین صحبتهایی حتی به شوخی نیز صحیح نیست و کدورتآور است اما آیا واقعا نباید آن خانم به این خواسته منطقی همسرش پاسخ دهد؟ آن خانم میگفت: «فکر نمیکردم این موضوع خیلی از نظر شوهرم مهم باشد! من همان آدم قبلیام که دوستام داشت. چه ربطی به لاغری و چاقی دارد؟!»
لذت بردن همسران از ظاهر و اندام یکدیگر بسیار مهم است و در کنار لذتی که همسران باید از اخلاق و منش یکدیگر ببرند، این فاکتور اهمیت حیاتی دارد زیرا تامین این نیاز است که به داشتن روابط صمیمانهتر و صد البته روابط جنسی بهتر منجر میشود. دیگر کمتر کسی وجود دارد که نقش پررنگ و تغذیه کننده روابط جنسی را در تحکیم روابط زناشویی کتمان کند. کسانی که از رابطه جنسی با یکدیگر لذت میبرند به خوبی میتوانند در حل دیگر مسایل و مشکلات زندگی، تنها با بهرهگیری از نظرات مشاور، موفق عمل کنند. به این خانم و همه آنها که مانند او میاندیشند باید گفت کافی است به بررسی علل عدم رضایت جنسی همسران بپردازید،حتما و حتما ردپایی از این قبیل مشکلات را خواهید دید.
خالق زیباییها، خداوند، ما انسانها را طوری خلق کرده است که درست مانند خودش عاشق زیبایی هستیم و جذب آن میشویم. هیچکس نیست که بین یک مرد شیکپوش با اندامی متناسب و مردی با شکم برآمده، موهای نامرتب و محاسن اصلاح نشده، اولی را ترجیح ندهد. کافی است کمی دقت کنید و ببینید اگر این دو آقا، فروشنده یک غرفه و همکار هم باشند خانمها و آقایانی که خریدارند به سراغ کدام یک میروند و درخواست خود را مطرح میکنند. میدانید چرا؟ شما قطعا در نگاه اول با خود میگویید این فروشنده که حال و حوصله خودش را نداشته و برای خودش وقت نگذاشته، چه طور حاضر است برای من وقت صرف کند و در مورد اجناسی که میخواهم بخرم توضیح بدهد و اطلاعات خوبی در اختیارم بگذارد؟ به سراغ فروشنده دیگر بروم چون او برای من و امثال من اهمیت قایل شده و به احترام ما با ظاهری آراسته سر کار ظاهر شده است و به ما که بیننده او هستیم، احترام گذاشته. شما هیچ احساسی به آن فرد ندارید و به عنوان رهگذر چنین میاندیشید.
حالا به من بگویید چه طور امکان دارد در مورد کسی که عاشقانه دوستاش داشتهاید و او نیز چنین حسی به شما دارد و هماکنون همسر شماست، بیتفاوت باشید و یا انتظار داشته باشید او چنین نکات ظاهری را نادیده بگیرد؟ تاکید میکنم برای حفظ روابط زناشویی خود و تحکیم پایههای عشق و محبت زندگیتان حتما و حتما به نیازهای یکدیگر اهمیت بدهید. شما نیاز دارید در کنار کسی زندگی کنید که برایتان ارزش قایل است و هر روز و هر لحظه چیزهای زیبا را به شما هدیه میدهد. این چیزهای زیبا میتوانند شامل کلام زیبا، لبخندی زیبا و... باشند. قطعا دیدن لبخندی زیباتر است که دندانهای سفید و تمیز نمایان شود و بر چهرهای باشد که نشانههای تمیزی بر آن آشکار باشد. این من و شما هستیم که باید کمک کنیم افکار اشتباهی که در فرهنگ عامه مردم جا خوش کردهاند اصلاح شوند. پس نباید کاری کنیم که مردم به یک خانم نامرتب با پوستی پژمرده و موهایی ژولیده و دستهایی که زیباییشان را از دست دادهاند و لباسهایی که بوی نامطبوع غذای مطبخ را میدهد، عنوان زن زندگی بدهند. باید تلاش کنیم این فرهنگ جا بیفتد که دوست داشتن خود بسیار باارزش است و اگر کسی خودش را دوست نداشته باشد، نمیتواند به واقع همسرش یا بچههای خود را دوست بدارد. دوست داشتن امری مستمر و جاری است و نیازمند رسیدگی همیشگی است. اگر میخواهیم این دوست داشتن و علاقه واقعی بین ما و همسرمان تا همیشه وجود داشته باشد باید به آن بپردازیم.
خلاصه اینکه
بوی بد بدن و دهان و سر و وضع ژولیده انزجارآور است و هیچ فرقی نمیکند چه کسی واجد آن باشد. حتی وقتی بچه شما بوی بدی بدهد و کثیف باشد، بلافاصله او را میشویید و لباسهایش را عوض میکنید و بعدش او را در آغوش میفشارید و میبوسید؛ چه برسد به آدمی بالغ که همسر شماست. آیا رفتار مناسبی در مواجهه با او دارید؟ قطعا زده میشوید و به عقب میروید. این ذات ماست که جذب زیبایی میشود چون اینگونه خلق شدهایم. گاهی بسیار صریح به یک خانم یا آقای مراجع میگویم: «این چه وضعی است؟ چرا این همه اضافه وزن دارید؟» و آنها بر مبنای تفکر رایج میگویند: «خب، چه اشکالی دارد؟ مگر عشق و علاقه به این چیزهاست؟»
بله، همه چیزهای زیبا ما را جذب میکنند و چیزهای زشت و منفور ما را دفع میکنند. دفع شدن در اینجا مساوی است با کمرنگ شدن روابط عاطفی همسران و دور شدن آنها از یکدیگر.
خواه ناخواه همسر شما در یک نگاه ساده در جمعی خانوادگی و یا مهمانی دوستانه مقایسه میکند که: «همسر فلانی با اینکه زایمان کرده چه قدر خوشاندام است... شوهر دوستام با اینکه بسیار مسنتر از همسر من است، چهقدر اندام متناسبی دارد ... فلانی چهقدر زیبا لباسهایش را سِت کرده...» پس گمان نکنید که همسرتان متوجه این چیزها نخواهد شد یا برایاش مهم نیست.
شما خانم محترم که خودتان را به دلایل روانی دوست ندارید، گاهی اینطور حرکت کرده و در زندگی مشترک، خود را رها میکنید و تبدیل میشوید به یک زن مطبخ، نه زنی که مورد علاقه و احترام همسرش بوده یا شما آقای محترم تبدیل میشوید به ماشین پولسازی که انگار یادتان رفته چه طور بوی لوسیون بعد از اصلاح شما یا عطر مخصوصتان وقتی عبور میکردید فضا را پر میکرد یا به قول خودتان خط اتوی شلوار شما میتوانست هندوانهای را از وسط قاچ کند و برای همین است که همسر شما مدام مقایسهتان میکند یا بهانههای مختلف میگیرد. بیایید به جای اینکه خودتان را پشت این افکار غلط پنهان کنید و به خودتان برچسب «زن زندگی» و «مرد زندگی» بزنید، به درمان مشکل جدیتان (اینکه خودتان را دوست ندارید) بپردازید.
به جای اینکه افراد مرتب و متناسب را خودخواه و یا افراد دارای برچسب بد بنامید و خود را با عناوین دلخوشکننده سرگرم کنید، دنبال راهحل باشید. دست از این صحبتها بردارید که «خب، معلومه دوتا زایمان کردم بایدم چاق باشم»، «مرد یعنی همین دیگه، این قرتیبازیها که مردانه نیست، ضدآفتاب و مرطوبکننده دیگه چیه؟!» ما بخواهیم یا نخواهیم جذب زیباییها میشویم. داشتن 4، 5 تا بچه، اتومبیل گرانقیمت و... نیست که همسر شما را جذب میکند، بلکه زیبایی و مرتب بودن شماست که او را همواره جذب شما میکند. با مدیریت زمان و انرژی علاوه بر بچهها، به سرو وضع خودتان هم برسید.