سلامت
2 دقیقه پیش | نشانه ها و عوارض کمبود ویتامینها در بدنویتامینها نقش مهمی را در بدن انسان ایفا میکنند. بهنحویکه کمبود ویتامین (حتی یکی از آنها) میتواند برای هر فردی مشکلات اساسی را به وجود آورد. گجت نیوز - معین ... |
2 دقیقه پیش | چرا پشه ها بعضی ها را بیشتر نیش میزنند؟فصل گرما و گزیده شدن توسط پشه ها فرا رسیده، دوست دارید بدانید پشه ها بیشتر چه کسانی را دوست دارند؟ بیشتر کجاها می پلکند؟ و از چه مواد دفع کننده ای نفرت دارند؟ وب سایت ... |
افسوسهای 30 سالگی به بعد
برای همه ما پیش آمده كه در یكی از مقاطع زندگی، افسوس بخوریم كه چرا در دورهای از زندگیمان، یا در مقطع پیشین عمرمان، كاری را كه باید انجام میدادیم، انجام ندادهایم یا كاری را كه نباید، انجام دادهایم. گاهی این افسوسها در سنین میانسالی بیشتر خود را نشان میدهند. سنینی كه در آنها بهطور غریزی انسان گمان میكند شاید دیگر انرژی یا فرصت كافی برای انجام كارهایی را كه دوست دارد، نداشته باشد.
به نظر من هم همانطور كه اندیشمندان میگویند زمان انسان در این دنیا محدود است و اگر كاری را كه به نظر خود ما مهم است انجام ندهیم همیشه احساس پشیمانی خواهیم كرد. همچنین انرژی انسان محدود است و اگر آن را هدر بدهد یا به غلط، صرف كارهای بیهوده كند، این انرژی برای انجام امور اصلیتر زندگی كفایت نخواهد كرد. بنابراین شاید به دلیل آگاهی درونی و غریزی از این كمبودهای آتی انرژی است كه افراد در سنینی از عمر خود احساس ناراحتی میكنند و حسرت میخورند كه چرا مثلا تحصیل نكردند، شغل خوبی نداشتند، ازدواج نكردند، بچهدار نشدند، برای ادامه تحصیل به خارج از كشور نرفتند، كار خوبی را كه به آنها پیشنهاد شده بود را رد كردند و... .
به همین دلیل من نمیخواهم در بحث افسوسهای میانسالی یا سیسالگی، شما را دلداری بدهم و بگویم هیچ اتفاق بدی رخ نداده و نباید به فكر جبران باشید! از طرفی نمیخواهم بگویم كه فرصت تمام شده و دیگر هیچ كاری نمیتوان كرد و تنها باید نشست و غصه خورد یا لب حسرت گزید. بلكه میخواهم با كمك همدیگر با واقع بینی بیشتر به موضوع نگاه كنیم و موانع رشد و رضایت خود در زندگی را بشناسیم و از میان برداریم.
همیشه پلكان پیش ساخته، بالا برنده نیستند!
منظور من از پلكان پیش ساخته، راههایی شرطی شده و از روی عادت هستند كه افراد گمان میكنند همه انسانها ناچارند در زندگی آنها را بپیمایند! این پلكان برخی افراد را به پشت بام زندگی میرسانند اما برای برخی دیگر كارایی ندارند. چرا كه بالا رفتن از نردبان زندگی و رشد كردن و شكوفا شدن، برای همه معنای واحدی ندارد. رویاها و آرزوهای ما آدمها، استعدادها و علائقمان متفاوت است و هر كس در زندگی راهی دارد كه باید هر چه زودتر آن را پیدا كند و در مسیر آن به حركت در آید. برای یك نفر راه درست این است كه دانشمند شود، یك نفر استعداد فوق العاده در نجاری دارد.
كسی دیگر مربی خوبی است و میتواند معلم یا استاد دانشگاه شود و برای یك نفر اوج حركت در پرورش كودكان خوب و مادر یا پدر شدن است. متاسفانه بسیاری از ما، به جای این كه راه خود، یعنی راه اختصاصی خود را برای پیشرفت پیدا كنیم میرویم سراغ راههای پیشرفت دیگران و همان نسخههای شرطی شده و تكراری را انتخاب میكنیم. نسخههایی كه شاید هرگز برایمان كارایی نداشته باشند. به همین دلیل نیز، وقتی به سرازیریهای سنی خود میرسیم ناراضی یا پشیمان هستیم و میگوییمای وای چرا كارهایی را كه باید انجام میدادم، انجام ندادم؟
پیدا كردن راه اصلی در زندگی كار سخت اما بسیار لذتبخشی است. اگر امروز در مسیر آن قرار بگیریم بهتر است تا فردا. اما برای پیدا كردن راه اصلی مان باید بتوانیم سوالات موثری از خود بپرسیم و بدان پاسخ بدهیم و البته شاید ناچار باشیم ماهها و بلكه سالها روی آن كار كنیم، بدان فكر كنیم و با توكل به پرودگار سرانجام بدان دست یابیم.
استعدادها و علائق من چه هستند؟ در چه زمینههای استعداد ندارم؟
چه كارهایی را دوست دارم؟ چه كارهایی را اصلا دوست ندارم؟
انجام چه كارهایی برایمان ساده و انرژی بخشتر است؟
از كودكی به چه نوع كارهایی علاقه نشان میدادم؟
اگر امكانات نامحدودتری داشتم، به چه كاری رو میآوردم؟
در چه كارهایی، خود به خود خلاقیت دارم؟
مطمئن باشید اگر در مسیر كاری كه بدان عشق و علاقه دارید قرار بگیرید، هرگز مانند اكثر مردم دچار بحرانهای حاد میانسالی نخواهید شد. بحران میانسالی یا پیش از آن، برای كسانی رخ میدهد كه محصولات كافی در زندگی نداشته و ندارند. چه این محصول، نوشتن یك كتاب، ساختن یك ساختمان شاخص، انجام یك تحقیق علمی موثر، یا انجام یك عمل جراحی موفق یا مثلا پرورش یك كودك باشد و چه حتی كارهای موثر كوچكتر یا حتی بزرگتر. مشكل ما در بحرانهای میانسالی نداشتن محصولات شاخص و موثر است كه بتوانیم از تولید و انجام آنها لذت ببریم و به دیگران نیز سود و خیر برسانیم . وقتی چنین محصولاتی وجود ندارد، طبیعی است كه عمر خود را بر باد رفته بدانیم.
فرمول جدید رسیدن به خواستهها
همانطور كه گفته شد راهی كه كسی را به موفقیت میرساند ممكن است برای كسی دیگر نه تنها موفقیتآمیز نباشد بلكه او را به شكستی سنگین رهنمون شود. هیچ دو انسانی همانند نیستند و هر یك ما دراین جهان، یكتاییم، موجوداتی یكتا كه حتی اثر انگشتمان هم مانند هم نیست. گرچه نیازهای غریزی ما یكسان هستند اما زندگی فقط به معنای رفع و پاسخگویی بدان نیازها نیست. به همین دلیل خود را كوچك و حقیر نشمارید و گمان نكنید همان كاری را باید انجام بدهید كه اجدادتان انجام میدادند. وقتی خود را بزرگ ببینید برای خود اهداف بزرگتری در نظر خواهید گرفت و به سمت تحقق آرمانهای متعالیتری پیش خواهید رفت.
به نظر من یك فرمول موثر، برای رسیدن به اهداف بزرگ و همچنین اهداف كوچكتر وجود دارد و آن این است كه اول یك هدف بزرگ، یك آرمان اصلی و اصیل (كه آنرا از ته دل دوست دارید) در زندگی خود قرار دهید و با تمام وجود، با تمام عشق و علاقهای كه در خود سراغ دارید به سوی آن حركت كنید. سپس، در جریان این حركت، خود به خود، چیزهایی كه بدان نیاز دارید به سوی شما جذب میشوند. گویی همه هستی و كائنات به فرمان خداوند، دست به دست هم میدهند تا به شما كمك كنند كه به آن هدف بزرگ و هماهنگ برسید. هدفی كه با استعدادها و علائق و همه وجود شما هماهنگی دارد. هر جا به اصطلاح چالهای وجود داشته باشد، هستی، به فرمان و قانون الهی، آن را پر میكند و هر جا خلاء یا نیازی به شما فشار بیاورد، بدون آنكه نیاز به تلاشی مضاعف باشد، آن را برآورده میكند.
برای مثال، حتی در ازدواج، وقتی شما به دنبال هدفی بزرگتر هستید، جنس مخالف شما به طرزی معجزه آسا، به سمتتان جلب میشود. چرا كه هر انسانی در نهاد و ذات خود، خواهان ازدواج با كسی است كه هدفمند و خیره به آرمان و هدفی بالاتر باشد و درگیر چیزهای كوچك، حقیر و روزمره نباشد. جالب این جاست وقتی كه شما به جای محدود شدن به یك نفر و اصرار به ازدواج با او، به یك هدف بزرگتر میچسبید، جنس مخالفانی جذب شما میشوند كه میتوانند در راه رسیدن به آن هدف نیز یاریتان كنند و بودن شما در كنار هم، هر دو را با انرژی و توان بیشتر به سر منزل مقصودی ارزشمندتر میرساند .
بدین ترتیب شما با یك تیر چند نشان میزنید و به چندین خواسته دست مییابید، آن هم بدون این كه تلاش اضافهای كرده باشید.
پرهیز از شرطی شدگیها و تكرارها
همان كارهایی را انجام ندهید كه دیگران انجام میدهند، همان راههایی را نروید كه دیگران میروند. ابتكار داشته باشید و برای خود كارها و راههایی را انتخاب كنید كه در آنها خلاقیت و انرژی دارید و از انجامشان لذت میبرید. اگر همان كارهای و روشهای تكراری دیگران را انجام بدهید، حداكثر به همان مقصدها خواهید رسید. گمان نكنید كه اگر همه میگویند باید كار كنید، باید ازدواج كنید، باید درس بخوانید، باید پولدار شوید، باید در سن مشخصی به سفر بروید یا بایدهای مشابه اینها، ضرورت دارد كه بدان بایدها تن بدهید. برخی از بحرانهای میانسالی زمانی پیش میآید كه شما بایدهای اجباری و تكراری دیگران را میپذیرید و بدان تن میدهید. نسخه هایی كه برای شما مناسب نیستند و حتی ممكن است روح و روان شما را بیمار یا آشفته كنند. بنابراین برای رضایت از زندگی این گامها را دنبال كنید:
هر چه بیشتر خودتان را بشناسید. كاری به دیگران نداشته باشید و زندگیتان را بر اساس چشم و همچشمی یا حسادت یا تكرار كار دیگران نچینید. بلكه ساختمان اصلی زندگی خود را، بر اساس شناخت خود، شناخت استعدادها و شناخت علاقههای خود بنا كنید.
با توجه به شناختی كه از خود و علائق و نیازهایتان پیدا كردهاید، هدفگذاری كنید. هدفهای بزرگ و كلان.
هدفهای بزرگ و كلان خود را به اهداف كوچكتر و جزئیتر تقسیم كنید. بدین وسیله راحت تر میتوانید به هدف برسید.
برای هر یك از اهداف كوچكتر، برنامه ریزی منطقی و زماندار انجام دهید. برنامهای كه دقیقا به شما بگوید برای رسیدن به آن هدف، در چه زمانبندی، چه قدمهای جزئیتری باید بردارید؟
با پشتكار قدمها را دنبال كنید و هر جا به سد یا مانعی برخورد میكنید، با تكنیكهای حل مسئله، مانع را بردارید و مشكل ایجاد شده را برطرف كنید.
هرازگاهی انرژی خود را بشناسید و از هدر دادن امكانات و انرژی پرهیز كنید.
برای حل مسائل یا پیدا كردن راههای كوتاهتر، از مشورت با متخصصها بهره بگیرید.
هر از گاهی اهداف كلان و بزرگ خود را مرور كنید و ببینید در انتخاب آنها درست عمل كردهاید یا نه؟
هر چه بیشتر خودتان باشید و از این كه ادای دیگران را در آورید پرهیز كنید.
حتما قبل از رسیدن به سی سالگی، راهی یكتا برای رشد و تعالی و شكوفایی استعدادهای خود پیدا كنید. نگذارید فرصتها و موهبتها در پیچوخمهای جاده تنبلی یا هرز انرژی از بین بروند. من یك جمله امیدوار كننده در این زمینه دارم كه همیشه آنرا به خودم میگویم. اینك میخواهم آنرا به شما هم بگویم. اگر در كاری به اندازه كافی جهد و تلاش كنید و با خیرگی كافی به سوی هدفی بتازید، خداوند نیز شما را از بركت و لطف بی پایان خود بیبهره نخواهد گذاشت و به شما توان و حتی استعداد لیزری در همان زمینه خواهد بخشید.
منبع:دنیای زنان
ویدیو مرتبط :
30 گل اروپایی به مناسبت 30 سالگی رونالدو (HD720)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
30 كار که کودکان قبل از 12 سالگی باید ...
در روزگاری نه چندان دور پاره شدن سر زانوهای شلوار پسربچهها، لباسهای گلی و خاكی، زمین خوردنها ، زخمها و سر شكستنها همه بخشی از نگرانی هر روزه پدر و مادرهایی بود كه صاحب فرزندان كوچك بودند اما با آمدن بازیهای كامپیوتری و رواج زندگی آپارتمان نشینی دیگر خبری از بازیهای گذشته و هیاهوی كودكان نیست. تحقیقات نشان میدهد شعاع حركتی كودكان در طول 40 سال گذشته نزدیك به 90 درصد كاهش داشته است. در گذشته كودكان ساعتها در فضاهای باز و وسیع بازی میكردند اما امروزه این فضاها به اتاقها و آپارتمانهای كوچك محدود شده است. بیتحركی بچهها تا جایی پیش رفته كه متخصصان سلامت كودكان فهرستی از كارهایی را تهیه كردهاند كه كودكان باید تا قبل از رسیدن به 12 سالگی آنها را امتحان كرده باشند. با كامل كردن این فهرست میتوان مطمئن بود، كودك شما حداقل بخشی از مهارتهای لازم در زندگی خود را پیدا كرده و حداقل لذت را از دوران كودكی خود برده است.این فهرست ابتدا شامل 400 پیشنهاد مختلف بود كه با انجام تحقیقاتی روی هزاران پدر و مادر و یادآوری خاطرات گذشته آنها از بازی كردن به دست آمد. برای مثال بالا رفتن از درخت، ساختن یك سد ماسهای كوچك برابر جریان آب، فرستادن یك بادبادك به هوا یا گرفتن پروانه كارهایی هستند كه بسیاری از پدر و مادرهای امروزی در دوران كودكی خود تجربه كردهاند اما بعضی موارد اشاره شده در این فهرست دشوارتر هستند و انجام آنها نیاز به اطلاعات و مهارتهای بیشتری دارد. برای مثال روشن كردن آتش بدون استفاده از كبریت یا پیدا كردن مختصات مكانی كه شما قرار دارید با كمك فناوری «جیپیاس» موبایلها كارهای سادهای نیستند.
خاكبازی چه فوایدی دارد؟!
در خاك باكتریهای خاصی وجود دارند كه باعث فعال شدن قسمتهای خاصی از مغز میشوند. این قسمتها مسئول تولید یك ماده شیمیایی به نام «سروتونین» هستند كه نقش مهمی در انجام بسیاری از فعالیتهای بدن داشته و خواص ضدافسردگی دارند. در بسیاری از كارهایی كه در فهرست پیشنهاد شده وجود دارد، كودكان ناگزیر به رفتن به محیطهای طبیعی و تماس با خاك هستند.
كودك حین بازی كردن به كشف محیط اطراف خود میپردازد و نخستین قدمها را برای اجتماعی شدن بر میدارد. تماس با محیط خارج باعث میشود دنیای كودكان وسعت بیشتری پیدا كرده و آنها با مفاهیم جدید آشنا شوند. كودكان حین بازی كردن با شخصیتهای اجتماعی آشنا میشوند و نقش خود را بهعنوان یك فرد در آینده میشناسند. در این زمان است كه كودكان متوجه میشوند آیا شخصیت مدیر و هدایتكننده دارند یا باید تحت كنترل دیگران باشند.
1. بالا رفتن از درخت
2. چادر زدن در طبیعت
3. غلتیدن از روی یك تپه سرسبز
4. دویدن زیر باران
5. ساختن و به هوا فرستادن یك بادبادك
6. ماهیگیری با تور و قلاب
7. خوردن سیبی كه مستقیما از شاخه یك درخت جدا شده باشد
8. برف بازی كردن
9. كشیدن نقشه گنج
10. گل بازی كردن
11. ساختن سد برابر جریان آب
12. بازی كردن در شنهای كنار دریا
13. پریدن از روی طناب (طناب بازی كردن)
14. خوردن توت فرنگی و تمشك در طبیعت
15. رفتن به یك جزیره
16. تماشای طلوع آفتاب
17. بالا رفتن از یك كوه بلند
18. رفتن به پشت یك آبشار
19. غذا دادن به حیوانات و پرندگان
20. شكار حشراتی مانند پروانه
21. دیدن حیوانات وحشی حتی در باغوحش
22. رفتن به فضای سبز و طبیعت هنگام شب
23. كاشتن یك گل و پرورش آن
24. شنا كردن در رودخانه
25. قایق سواری كردن
26. روشن كردن آتش بدون كبریت
27. پیدا كردن مسیرهای مختلف روی نقشه و استفاده از قطبنما
28. درست كردن غذا روی آتش
29. پیدا كردن مختصات مكانی با كمك جیپیاس موبایل
30. ساختن یك خانه جنگلی
نباید استریل باشند
واضح است كه نخستین نتیجه رفتن به جنگل و فضای سبز، بازی كردن در آب و گل و بالا رفتن از درخت، كثیف شدن و تماس با باكتریها و میكروبهاست. بر خلاف تصور بسیاری از پدر و مادرها این كار نه تنها مضر نیست بلكه به اعتقاد دانشمندان برای سلامت بدن ضروری هم هست.تحقیقات نشان میدهد كودكانی كه همیشه بعد از بازی كردن با ظاهری گرد و خاك به خانه میآیند در آینده كمتر بیمار میشوند. در حقیقت سیستم ایمنی بدن این كودكان بیشتر در مجاورت انواع باكتریها و عوامل بیماریزا قرار گرفته و بهتدریج خود را برابر آنها مقاوم میكند.وسواس بیش از حد والدین و اصرار آنها به تمیز نگه داشتن كودكان باعث شده است یك چهارم كودكان امروزی مبتلا به یكی از انواع آلرژی باشند، درحالیكه این بیماری در گذشته شیوع بسیار كمتری داشته است. هرچه محیط زندگی یك كودك استریلتر و ضدعفونی شدهتر باشد، به همان میزان نیز خطر ابتلا به آلرژی در او بیشتر است. باكتریهایی كه در سیستم گوارشی ما وجود دارند علاوه بر هضم غذا وظیفه آموزش سیستم ایمنی بدن ما را نیز بر عهده دارند. آنها به بدن ما میآموزند كه چگونه برابر عوامل بیگانه از خود دفاع كرده و واكنش نشان دهند. این موضوع بسیار در رشد سیستم ایمنی بدن كودكان اهمیت دارد. بهداشت و ضدعفونی كردن بیش از حد باعث میشود، ما كمتر برابر میكروارگانیسمهای مفید قرار بگیریم، به همین دلیل سیستم گوارشی ما مانند گذشته قوی و كارآمد نیست و بسیاری از میكروبها و عوامل بیماریزا برای آن ناشناخته است.
فقر طبیعت چطور جبران میشود؟
حتما تاكنون بیماری فقر آهن به گوشتان خورده است. همانطور كه مشخص است این وضعیت در زمانی بهوجود میآید كه آهن كافی به بدن نمیرسد. فقر طبیعت هم یك حالت مشابه است كه در اثر دوری بیش از حد كودكان از طبیعت و فضای سبز بهوجود میآید و سلامت روانی كودكان را در معرض خطر قرار داده است. گسترش شهرها، ترافیك، رواج بازیهای كامپیوتری و مشغله زیاد والدین باعث شده، كودكان امروزی به اندازه گذشته در فضای سبز قرار نگیرند و اكثر اوقات خود را در مدرسه یا خانه سپری كنند. زمانی كه یك كودك 9 ساله همراه با دوستان خود یك خانه جنگلی كوچك میسازد، كار گروهی را فرا میگیرد. او با دوستانش بحث میكند، از آنها مشورت میگیرد، ممكن است با آنها به مشكل بربخورد و دیگران سعی كنند این اختلافات را حل كنند. تمام اینها مهارتهای ارزشمندی هستند كه كودكان در دوران گذشته در سنین پایین از طریق بازی كردن فرا میگرفتند اما متاسفانه بچههای امروزی از تمام این فرصتها محرومند و تمام وقت خود را در محیط بسته خانه سپری میكنند.
منبع:برترین ها