افسردگی پس از ازدواج

 

 

چرا اغلب زنان پس از ازدواج دچار افسردگی میشوند؟

 

زن و مرد به واسطه نیازهای مختلف جسمی و عاطفی به هم دل می بندند و با هم زندگی مشترك را آغاز می كنند به امید اینكه همیشه بتوانند از عشق ومحبت یكدیگر سیراب شوند و فارغ از رنج تنهایی مأمن و پناهی برای ابراز عشق و بیان هم دلی بیابند، ودر نهایت از كنار هم بودن به آرامش و لذت برسند.

 

 

از آنجا كه مردان به دلایل مختلفی همچون ساختار مغزی و جسمی و نوع فعالیتهایی كه بر عهده نسل مرد قرار داده شده و شرایط اجتماعی و فرهنگی ، پس از سیراب شدن از نیازهای مختلف عاطفی و غریزی به دیگر فعالیتهای روزمره خود مشغول می شوندو رابطه احساسی و عاطفیشان كم رنگ می گردد،و به سراغ وظیفه اصلی كه همانا كار و موقعیت های اجتماعی می روند و تا دوره بعدی نیاز خود،همسر یا زن مورد علاقه خویش را به فراموشی می سپارند،و توقع دارند فریاد شكوه و شكایت زنان بلند نشود چراكه، این كاركرد برای روحیات و تمایلات مردانه بسیار طبیعی و عادی است.اما اگر یك مرد بخواهد به شكلی زندگی كند كه، در كنار خواسته ها و تمایلات خود،خواسته و نیاز زن مورد علاقه خود را در نظر بگیرد لازم است،یك سری مهارتها و تواناییهایی را كسب كند و به موضوعاتی توجه نماید كه نتیجه این توجهات جلب رضایت زنان با احساس،معقول ووظیفه شناس است.

 

گاه مردان ادعا می كنند كه پس از یك روز كاری، و پس از رنجها و سختی هایی كه در طول روز متحمل شدند، حق دارند، پس از وارد شدن به خانه،وقتی را به خود اختصاص دهند و در این زمان به تفریح و استراحت شخصی مشغول شوندو زن مورد علاقه آنها اجازه ندارد از او بخواهد ساعت های حضور در خانه را با هم تقسیم كنند،چرا كه مردان خود وظیفه خویش را به خوبی می دانند و در زمان مقتضی همه عشق و محبت خود را به یكباره نثار او می كنند.بیشتر مردان هم عقیده دارند كه بعد از چند بار مقاومت می توانند همه احساسات زنانه را تغییر دهند و برنامه ای پیش روی او بگذارند تا همه عشق و نیاز خود را در یك موقع مقرر از مرد دریافت كند.

 

این طرز برخورد و خلقیات بیشتر از سوی مردانی است كه جنس زن را به خوبی نشناخته اند و تصور می كنند،همه احساسات و عواطف زنانه، با یك همبستری و یك هم آغوشی برآورده شده و زنان تا نوبت بعدی هم آغوشی، هیچ نیاز عاطفی دیگری ندارند.اما بر عكس برای زنان این نوع هم آغوشی، تبادل عشق و احساسات نیست بلكه بسیاری از زنان این نوع همبستری بی مقدمه را، یك نوع تجاوز محسوب می كنند چرا كه برای زنان عشق و محبتی معنا دار است كه همیشه جاری و پیوسته باشد و تنها رنگ و بوی جنسی نداشته باشد.

 

مردانی كه اهل تلاش و كوشش هستند خود را غرق كار و فعالیت می كنند ، این فعالیت به قدری آنها را سرگرم میكند كه كمتر فرصت می كنند به زندگی مشترك بینیشند و نیازهای عاطفی و روحی همسر خود را مد نظر قرار دهند.دسته دیگری از مردان كه فرصت فراغت بیشتری دارند بعد از تشكیل زندگی مشترك گاه و بیگاه یاد دوران مجردی را زنده كرده و این اوقات را با دوستان سپری می كنند یا به رفتار و كارهایی مراجعه میكنند كه این نوع رفتار برای آنها در زمان تجرد آرامش بدنبال داشته است.اما مشكل اصلی از آنجا آغاز میشود كه گاه این سر گرمی ها یا كار و فعالیت، مردان را كاملا به خود مشغول می سازد.مردان هم تصور می كنند همین كه گاه و بیگاه در كنار همسر خود قرار می گیرند تا نیاز غریزی خود را رفع كنندبرای زن هم همین توجه و حمایت كافی است.مردان اغلب با دوستان خود هم دردو دل كرده و زنان را موجودات زیاده خواه ، پر توقع و كنترل گر معرفی می كنند و یكدیگر را تشویق می كنند كه نباید اسیر این زیاده خواهی های زنان شد. وبهتر است از آنها فاصله گرفت تا از این راه به كنترل در آیند! البته فرهنگ غلط اجتماعی هم به این امر دامن می زند و مردان تصور می كنند اگر به نیازهای زن توجه كنند، زنان بر آنها چیره خواهند شد.

 

اما همین كه زنان وارد زندگی مشترك می شوند بر آورده شدن نیازهای عاطفی و غریزی در آنها باعث می شود تا به زندگی و مردی كه هستی خود را به پای او ریخته اند عشق بورزند.هر چه زمان می گذرد زن به همسر خود بیشتر وابسته می شود و دوست دارد برای تداوم این عشق و محبت از مرد مورد علاقه خود تضمین دریافت كند. مردان با برآورده شدن نیازهای مختلف فرصت می یابند تا به وظایف اصلی خود مانند كار و فعالیتهای اجتماعی فكر كنند كه افراط و زیاده روی در كار موجب جدا شدن فكر و اندیشه آنان و بدنبال آن دور شدن فیزیكی از همسر خویش می شود.

 

اما در زنان، برآورده شدن نیازهای مختلف، همسو با احساسات و ساختار فكری آنها می باشد و آنان با سیراب شدن از عشق و محبت بیشتر به همسر و زندگی خود دلبسته می شوند. شكاف بین زن و مرد در خانواده هایی كه روابط اصولی و منطقی بین زن و مرد حاكم نباشد در زمان بچه دار شدن، به اوج خود می رسد. و هرچه تعداد فرزندان بیشتر باشد این شكاف عمیق تر می گردد.

 

زنان با كمال ناباوری شاهد تلخ ترین تجربه خود می شوند .و همین تشویش و اضطراب ناشی از دور شدن مرد باعث رفتارهایی از آنان می شود كه مردان تصور میكنند زنان موجودات پر توقع و زیاده خواه هستند.زنان تصور می كنند كه مردان با پرداختن به كار و فعالیت های مختلف از انها دور می شوند و مردان هم تصور می كنند همین كه در حد رفع نیاز خود به زن نزدیك می شوند كانون عشق و احساس او را سیراب می سازند.زنان برای كانون توجه شدن تلاش می كنند.گاه رفتار آنها پر خاشگر می شود و گاه همچون مادر‏, همسر خود را مورد توجه قرار میدهند.آنها همه راهها را امتحان می كنند تا همسرشان آنگونه كه آنان دوست دارند رفتار كند.اما هنگامی كه از تلاش خود نتیجه ای دریافت نكردند مأیوس و ناامید می شوند.دسته ای از این زنان در سایه این ناامیدی و و احساس نا امنی، خود را به فعالیت های مختلف سرگرم می كنند و دسته ای دیگر دچار روان پریشی و افسردگی می شوند. در چنین زمانی اغلب مردان همسر خود را زنی می یابند كه از همه جنبه های زندگی دل زده شده و نه تنها كوچكترین تلاشی برای بهبود زندگی ندارد بلكه این افسردگی همچون بختك بر زندگی آنها سایه افكنده است. این وضعیت برای مردان توجیهی است تا بیشتر به كار و فعالیت بپردازندیا از راههای گوناگون خود را سرگرم كنند.در این مقطع مردانی كه با غیر از همسر خود رابطه برقرار می كنند از چنین زنان بیگانه بسیار راضی و خوشنود می شوند چون این زنان بطور مقطعی از آنان انتظار دارند و هم اینكه چنین زنانی بیشتر به خاطر نیاز مادی خود با دیگران رابطه برقرار می كنند.و این زبانی است كه برای چنین مردانی، قابل فهم تر از احساس زنانه است.بعضی مردان متمول هنگامی كه از همسر خود فاصله می گیرند سعی می كنند، فاصله میان خود و همسرشان را با پول و امكانات مادی فراوان پر كنند .اگر چه بسیاری از این زنان به شدت به سمت مدگرایی و خرید های گوناگون رو می آورند، اما به هر حال همین زنان هم در وجود خود، خلاء عاطفی و روانی را حس می كنند.به همین خاطر این افراد به دلیل عقده های روانی كه در درون خود می ریزند كاملا نا آرام و شكننده هستند.دسته ای از زنان هم به هنگام سرخوردگی از همسر خود به شدت به مسائل مذهبی , عبادت و راز و نیاز رو می آورند و از این راه آرامش را به خود تلقین می كنند.از آنجایی كه اغلب دینكاران نالیدن‏, گریه و اشك وآه را ترویج می كنند برای چنین افرادی مذهب و مراسم مذهبی پایگاهی است تا بار عقده های درونی خود را سبك كنند.

 

اغلب زنان توقعات سخت و غیر معقولی ندارند بلكه مردان به واسطه تفاوت های مغزی و فرهنگی نمی توانند این نیازها را در راس برنامه خود قرار دهند یا نگرانند اگر به خواسته های عاطفی زنان توجه نشان دهند، آنها پر توقع بار بیایند، یا از ارزش مردانگی آنها كاسته شود.اما این نوع مردان باید توجه داشته باشند كه مهر ومحبت و مورد توجه بودن، حق طبیعی یك زن است،و محروم كردن او از این حق طبیعی موجب عصیان و سركشی او یا موجب افسردگی یا بیماریش می شود.بسیاری از زنان چون از این حق طبیعی محروم می شوند سعی می كنند اختیار همه زندگی را دردست بگیرند تا از این راه كمبودهای خود را جبران كنند.در صورتی كه مردان ماهر و با درایت باشند از راه محبت به موقع، حتی زنان سلطه جو را هم به زنان مسئولیت پذیر تبدیل می كنند.اینكه پیوسته توصیه می شود مردان نباید خود را اسیر خواسته های زنانه كنند،این نیست كه مردان باید زنان را از حق مسلمشان محروم كنند بلكه به این معنی است كه هر انسان عاقلی موظف است در زندگی خود جانب اعتدال را رعایت كند و چنان خود را فرمانبر همسر (یا فرد دیگر)قرار ندهد كه لجام زندگی او از هم گسسته شود و از نظر اجتماعی ارزش خود را از دست بدهد.مسلم است اگر زنی مایل است در زندگی بیش از حد معقول و معمول هزینه كند،یا توقعات او به شكلی است كه نظام خانواده را به كلی ویران می سازد باید در مقابل خواسته های چنین افرادی مقابله كرد و هرگز ارزش های اخلاقی و تفكر خردگرایانه را نباید فدای هیچ فردی نمود.

 

نظام رابطه یك زن و مرد هم مانند یك سیستم شراكت مالی است كه هر دوطرف مقابل سرمایه و تجربه خویش را وارد كاری مشترك كرده اند، تا در مقابل این تعامل نتیجه یا سودی را دریافت كنند،حال اگر شما بخواهید حقوق شریك مالی خود را نادیده بگیرید او عكس العمل نشان می دهد و به هر ترتیب در مقابل تمامیت خواهی و بی توجهی شما واكنش نشان می دهد و در نهایت اگر به این نتیجه رسید كه شما حق و حقوق او را رعایت نمی كنید تصمیم به جدائی از شما را می گیرد.برعكس شما هم نمی توانید حق و حقوق خود را به شریك مالی خود ببخشید یا سیاست های مالی غلط او را به نحوی اجرا كنید كه سرانجام این شركت منجر به ورشكستگی شود.نظام خانواده و رابطه زن و مرد هم به همین شكل است و زن و مرد از راه ادامه این ارتباط تصمیم دارند تا نیازهای عاطفی،روانی و جنسی خویش را برآورده كنند و اگر قرار باشد طرف مقابل حق و حقوق آنها را نا دیده بگیرد،آنها از این نوع رابطه یا زندگی سرخورده می شوند.

 

راه كار

 

زنان فهیم و با درایت عنوان می كنند كه ما می دانیم كه كار و تلاش و رسیدن به موقعیت های برتر اجتماعی در رأس هدف ها و تمایلات مردان است و ما انتظار نداریم مردان این هدف اصلی زندگی خود را فدای ما كنند اما ما دوست داریم این كار و فعالیت اجتماعی به نحوی برنامه ریزی شود كه مردان فرصت داشته باشند بخشی از زندگی شبانه روزی خود را معطوف ما كنند.ما اگر احساس كنیم مرد موردعلاقمان در كنار كار و فعالیت خود به یاد ماست و این توجه را حتی با یك تلفن زدن نشان می دهد،برای ما كافی است تا از او انرژی كافی دریافت كنیم،وحس كنیم كه عشق و محبت او نسبت به ما مستتر و مداوم است.

 

از سوی دیگر ما نیاز داریم تا مرد مورد علاقمان پس از فراغت از كار و فعالیت اجتماعی پس از اینكه در كنارمان قرار گرفت ساعتی را بطور واقعی به ما اختصاص دهد.نه اینكه تلویزیون تماش كند و یا روزنامه و كتاب بخواند و وانمود نماید كه مشغول شنیدن حرف های ما است. او اگر بخواهد در این ساعت كه در كنار ماست به كارهای روزانه خود بینیشد، ما زود متوجه می شویم و احساس می كنیم كار روزانه خود را بر ما ترجیح می دهد.ما دوست داریم مردان این بیعت و این قراداد با هم بودن را بطور دائم تمدید كنند و عشق و محبت خود را بر زبان جاری كنند.برای ما كلمه "عزیزم دوستت دارم" مانند اكسیژن هوا ضروری و حیات بخش است .ما از دنیای مرموز و اسرار آمیز مردان بیزاریم،ما دوست داریم مردان ما را به خلوت فكری خود راه دهند و افكار،رؤیاها و آرزوهای خود را شفاف و بی پرده برای ما بازگو كنند.ما نمی خواهیم آنها همه وقت خود را به ما اختصاص دهند اما از سوی دیگر انتظار داریم كار و فعالیت و دل مشغولی آنها آنقدر به درازا نكشد كه ما را به كلی فراموش كنند تا جایی كه وقتی با ما هستند هم، به امور دیگر خود فكر كنند.

 

ما دوست داریم وقتی خود را در اختیار مرد مورد علاقه خود قرار دهیم كه، از او، عشق و محبت مستمر و مداوم دریافت كرده باشیم،او به ما بها بدهد، برایمان ارزش قائل باشد و به ما بفهماند كه، تنها برای رفع نیاز جنسی خود در كنار ما قرار نمی گیرد و این كار او در تداوم عشق و محبتی است كه به ما دارد، بنابراین ما از او امنیت،صمیمیت و وفاداری دریافت می كنیم و از این راه به اوج لذت می رسیم.اما زمانی كه احساس می كنیم او تنها موقع نیاز جنسی خود،می خواهد به ما نزدیك شود، او را یك بیگانه به تصویر در می آوریم كه تنها قصد سوء استفاده از ما را دارد، در حالی كه هیچ ارزشی برای ما قائل نیست، پس طبیعی است كه او عشق و محبت خود را در راه دیگری به مصرف می رساند،در این موقع حس بدی در ما بیدار می شود، احساس نا امنی، وحسی كه ما را وا می دارد او را مورد باز خواست قرار دهیم.

 

ما زنان مانند شما مردان كه در كار خود جدی و دارای برنامه ریزی هستید در كار عشقبازی خود چندان جدی و خشك و با برنامه نیستیم،ما اهل ناز كردنیم و شما باید ناز ما را بخرید. این نیست كه وقتی به عشق ورزی و ابراز احساسات نیاز داریم، به طور سیستماتیك از شما بخواهیم به ما محبت كنید.هنگامی كه لب به گله و شكایت باز می كنیم،دنیا بر روی سر شما مردان خراب نشود كه دنبال راه چاره باشید و مدام در گوش ما زمزمه می كنید كه راهكار چنین و چنان است،كافی است در آن لحظه، ما را بغل كنید دستی بر سر و صورتمان بكشید و با ما اظهار عشق و علاقه كنید تا همه این گله و شكایت ها به عشق و دل دادگی مبدل شود.در حقیقت گاهی یك راه جلب توجه ما غُر زدن است،ما غر می زنیم تا شما ما را نوازش كنید، ناز ما را بكشید و ما را مورد توجه خود قرار دهید.

 

ما كار سختی از شما نمی خواهم كه از مطرح كردن خواسته هایمان دلخور شدید،ما قصد كنترل دائمی شما را نداریم،ما پر توقع و زیاده خواه نیستم،شما مردان تصور نكنید اگر به ما عشق و محبت ورزیدید ما لجام گسیخته و غیر قابل كنترل می شویم .بر عكس عشق و محبت ما را رامتر وآرامتر می كند سطح توقعات ما را پایین می آورد، و خیالمان از جانب شما راحت می شود، كه عشقی كه حق ما بود به دیگری نثار نمی كنید.شاید هم از اینكه نیاز به عشق ما مداوم است مضطرب شدید؟در نگاه اول برای شما مردان كمی بعید است كه بتوانید یك بار اضافی همچون یك عشق و محبت دائمی را با خود حمل كنید اما همینكه این عشق در وجود شما لانه كرد و آن را به صورت ملكه ذهنی خود در آوردید،خیلی زود در می یابید كه همین عشق یك آرامش بدون وصف به شما هدیه می كند كه همین عشق می تواند شما را در مقابل بسیاری از آسیب ها بیمه كند.

 

آنچه ما را خشنود و سرزنده نگه می دارد عبارت است از اینكه ما از جانب شما مردان احساس تعهد و وفاداری و پایبندی كنیم،گاهی از ما تمجید،تعریف و تحسین كنید و از به زبان آوردن جمله"عزیزم دوستت دارم" كوتاهی نكنید، ما را به خلوتگاه ذهن خود راه دهید و از آنچه در ذهن می گذرانید ما را مطلع كنید،هرگز آدم مرموز و اسرار آمیز به نظر نیایید، با ما مكالمه و ارتباط داشته باشید و به حرف هایمان خوب گوش فرا دهیدهنگامی كه با ما رابطه برقرار می كنید ما احساس امنیت و آسودگی خاطر می كنیم.برای ما در زندگی اهمیت قائل باشید و برای اجرای برنامه های زندگی نظر ما را هم جویا شوید،در زندگی گفتار و رفتاری داشته باشید كه ما به ثبات قدم شما و قابل اعتماد بودنتان تكیه كنیم.در طول شبانه روز، فارغ از هر فكر متفرقه،

 

انگیزه

 

ذهن ما انباشته از باور است.بسیاری از این باورها نسل در نسل به ما منتقل شده و ما تصور می كنیم این باورها توسط دیگران بازبینی و اصلاح شده ویا از ناحیه مقدس به ما منتقل گردیده است،پس ما بدون آنكه آنها را نقد و برسی كنیم،برای تصمیم گیری در زندگی خود به طور ناخودآگاه از این باورها کمک می گیریم.ابزار باز بینی باورها خرد است،خرد زمانی می تواند وظیفه خود را انجام دهد كه ما از راه مطالعه، تحقیق و استدلال آن را پرورش داده باشیم.انبوه باورهای فسیل شده در ذهن، به ما اجازه نمی دهد از خرد خود پیروی كنیم مگر آنكه آن را بیدار نگه داریم .

منبع:رازهای دل

ویدیو مرتبط :
‫چگونه بفهمیم که افسردگی داریم و دلایل افسردگی چیست ؟‬‎

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مشكل اشتغال، ازدواج و افسردگی جوانان...

یك مهندس مكانیك چقدر تخصص در شناسایی مسائل جوانان دارد/مدیران این سازمان به جای بررسی مسائل ریشه‌ای به دنبال مسائل سطحی و سخیف هستند/ این سازمان به هر شكلی برای دولت تبلیغات می‌كند/برای جشنواره‌ها هزینه میلیاردی می‌كنند.

نائب رئیس فراکسیون جوانان مجلس معتقد است بودجه سازمان ملی جوانان سه برابر شده اما عملکرد آن نزول کرده است. او می‌گوید مشكل جوانان ما در حال حاضر معیشت، ‌اشتغال، ازدواج و مشكل افسردگی است اما سازمان ملی جوانان به جز برگزاری چند جشنواره در دو سال اخیر هیچ فعالیت چشمگیر دیگری نداشته است، برگزاری جشنواره هم به طور قطع مشكلات جوانان را حل نمی‌كند. قنبری مطالب سایت ساج در رابطه با شرایط ازدواج جوانان را سخیف ارزیابی می‌كند و می‌گوید، مطالب این سایت نشان دهنده ان است كه سازمان ملی جوانان پیش داوری‌ها اعصار و قرون گذشته در ارتباط با شرایط ازدواج را تبلیغ می کند و هیچ تحقیق جدی در رابطه با مشكلات ازدواج جوانان انجام نداده است. او معتقد است سازمان ملی جوانان، مشكلات جوانان را نمی شناسد و هیچ اقدامی برای حل مشكلات آنها انجام نداده است.
داریوش قنبری در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا گفت: مدت‌هاست كه ایده تحقیق و تفحص از سازمان ملی جوانان در ذهن من شکل گرفته بود زیرا سازمانی با این همه اعتبارات كاری مفیدی برای حل مسائل حوزه جوانان انجام نمی‌داد و با یك بررسی اجمالی از فعالیت‌های سازمان ملی جوانان به این نتیجه رسیده‌ام كه این سازمان كارآمد نیست.
بودجه سازمان ملی جوانان سه برابر شده اما عملکرد آن نزول كرده‌است
او گفت: در سال 1384 بودجه سازمان ملی جوانان 11 میلیارد تومان بود و این بودجه در سال 1389 به 39 میلیارد تومان رسید یعنی در حال حاضر بودجه تقریبا سه برابر شده است و با این حجم اعتبارات انتظار می‌رود فعالیت‌های این سازمان نیز به دو یا 3 برابر افزایش پیدا كند اما متاسفانه هیچ‌گونه پیشرفت و رشدی در عملكرد سازمان مشاهده نمی‌شود حتی می‌توانیم بگوییم سازمان ملی جوانان در عرصه‌های مختلف دچار ركود نیز شده است.
سازمان ملی جوانان دولتی شده و برای دولت تبلیغات می‌کند
قنبری ادامه داد: در حال حاضر سازمان ملی جوانان بسیار دولتی شده و سعی می‌كند به هر شکلی که شده برای دولت تبلیغات كند در حالی که در گذشته سازمان ملی جوانان به صورت یک سازمان مردم نهاد اداره می شد، اما اكنون سازمان ملی جوانان تنها هدفی كه دارد تبلیغات به نفع دولت و به سمت سیاسی‌كاری روی آورده است.
با برگزاری جشنواره مشکلات جوانان حل می شود؟
او گفت: سازمان ملی جوانان به جز برگزاری چند جشنواره در دو سال اخیر هیچ فعالیت چشمگیر دیگر نداشته است و معلوم نیست این جشنواره‌ها هم چه هدفی را دنبال می‌كنند و ضمن اینکه این جشنواره ها در حل مسائلی كه به حوزه جوانان مرتبط است هیچ کمکی نمی‌کنند.
قنبری گفت: گمان می‌كنم چون مدیر فعلی سازمان ملی جوانان سابقه كارهای فرهنگستانی دارد الان هم دید فرهنگستانی به سازمان ملی جوانان دارند و فكر می‌كند با برگزاری چند جشنواره و حیف و میل كردن اعتبارات سازمان به حل مسائل حوزه جوانان پرداخته است.
چرا برای جوانان از بیت‌المال هزینه‌های میلیاردی می‌شود؟
او ادامه داد: من اخیرا شنیده ام كه پول‌های هنگفتی در این جشنواره هزینه شده حتی شنیده شده است كه در یكی از این جشنواره‌ها خودروی مگان به‌عنوان جایزه به برخی هدیه داده شده است. از طرفی دیگر معلوم نیست نحوه انتخاب و گزینش افرادی كه جایزه به آنها تعلق گرفته است به چه شكل بوده و چرا سازمان ملی جوانان جوایز این چنینی از هزینه بیت‌المال تهیه می‌كند و به افراد خاص هدیه می‌دهد.
نائب رئیس فراکسیون جوانان مجلس گفت:سازمان ملی جوانان جشنواره‌های دیگری بی‌ارتباط با مساله جوانان نیز برگزارکرده که از جمله آنها جشنواره جوانان ایران و لبنان است و این جای تعجب است كه در زمانی كه مسائل اساسی جوانان ما معیشت، ‌اشتغال، ازدواج، سلامت روحی و جلوگیری از افسردگی جوانان ما است، چرا سازمان ملی جوانان جشنواره‌های غیر مرتبط برگزار می‌كند.
قنبری با بیان اینکه از سازمان ملی جوانان انتظار می‌رود كه در بحث اوقات فراغت جوانان وارد شود و اقدامات مفید و موثری برای پر كردن اوقات فراغت آنها انجام ‌دهد، گفت: در حال حاضر تعطیلات تابستانی آغاز شده است دانشجویان و دانش آموزان ما بیكار هستندو سه ماه را بالاجبار به حالت بیكاری می‌گذرانند و هیچ فكری برای پر كردن این اوقات فراغت صورت نگرفته است در حالی كه رئیس سازمان ملی جوانان معاون رئیس‌جمهور است و این اختیار را دارد كه از طریق دولت هماهنگی‌های صورت دهد كه دستگاه‌های دولتی امكانات خود را در فصل تابستان در اختیار سازمان ملی جوانان قرار دهد و سازمان نیز با یك برنامه‌ریزی درست برای پر كردن اوقاغت فراغت جوانان وارد عمل شود.
چرا سازمان ملی جوانان برای رشد و توسعه کشور و پرکردن اوقات فراغت جوانان اردوی عمران ملی برگزار نمی‌کند؟
نائب رئیس فراکسیون جوانان مجلس توضیح داد: سازمان ملی جوانان مثلاً می‌تواند اردوهای عمران ملی برگزار كند و دانشجویان را به مناطق كمتر توسعه یافته ببرد و از اندوخته‌های جوانان كه به شكلی بلا استفاده باقی مانده برای عمران آبادانی آن مناطق استفاده كنند.
او ادامه داد: جوانان ما باید از مطالبی كه در دانشگاه‌ها آموخته‌اند استفاده كنندنباید عاطل و باطل بچرخند بلكه سازمان ملی جوانان موظف است زمینه‌ای را برای آنها فراوان كنند كه آنها از استعدادهای خود جهت عمران شكوفایی كشور استفاده كنند.
قنبری گفت: چندی پیش به یكی از كشورهای همسایه سفر كرده بودم در آنجا مشاهده كردم كه برای اوقات فراغت كارمندان وظایفی تعریف شده است زمین‌های منابع ملی در اختیار آنها قرار گرفته تا در اوقات فراغت در این زمین‌ها درختكاری كنند چون آن كشور اقلیمی خشكی مانند كشور ما داشت مسوولین دولتی آن كشور تلاش كرده بودند تا با این اقدام در جهت بیابان زدایی و زیبایی كشور خود تلاش كنند. ما نیز باید از تعطیلات تابستان و ایام نوروز استفاده كنیم و از تمام دانشجویان و دانش آموزان خود در جهت پیشرفت ایران سود ببریم.
قنبری تصریح كرد: برگزاری كلاس‌های آموزشی در عرصه‌های زراعت، كشاورزی، صنایع دستی، كامپیوتر، زبان انگلیسی و غیره در روستاها و مناطق دور افتاده كشور می‌تواند مفید باشد و جوانان به شكل داوطلبانه می‌توانند در این كلاس‌ها شركت كنند و سازمان ملی جوانان می‌تواند این ظرفیت را فراهم كند كه جوانان در مناطق كمتر توسعه یافته زمینه رشد داشته باشند.
او گفت: در یك كلام ارزیابی من از سازمان ملی جوانان این است كه این سازمان بیشتر به جای اینکه در زمینه مسائل جوانان فعالیت کند تبدیل به یك ارگان تبلیغاتی برای دولت شده است.
یک مهندس مکانیک چقدر تخصص در شناسایی مسائل جوانان دارد؟
نائب رئیس فراکسیون جوانان مجلس گفت: بذرباش، كه در سمت ریاست سازمان قرار گرفته است لیسانس مكانیك دارد و من واقعا نمی‌دانم كه او به‌عنوان یك مهندس مكانیك چقدر تخصص در شناسایی مسائل جوانان دارد، از طرف دیگر بسیار كم سن و سال است و نمی‌توانیم بگوییم كه تجربه بالای او در زمینه مسائل جوانان باعث شده كه او رادر این سمت قرار دهند. وجود مدیران این چنینی در درون سازمان باعث شده این سازمان درك عمیقی از مشكلات جوانان نداشته باشد و به جای بررسی مسائل ریشه‌ای به دنبال مسائل سطحی و سخیف باشند.
خبرگزاری برنا به جای پرداختن به مشکلات جوانان سیاسی کاری می کند
نائب رئیس فراکسیون جوانان مجلس گفت: سازمان ملی جوانان یك خبرگزاری تاسیس كرده به نام خبرگزاری برنا و خبرهایی كه در این خبرگزاری منتشر می‌شود عمدتا خبرهایی هستند كه جنبه سیاسی دارند تا مرتبط به حوزه جوانان باشد و این خبرگزاری با انتشار این اخبار قصد دفاع از دولت را دارند.
قنبری اظهاركرد: خبرگزاری برنا سیاسی كاری می‌كند و به جای آنكه به دنبال حل مسائل حوزه جوانان كه جزء اهداف و فلسفه وجودی این سازمان است، گام بردارد سیاسی كاری می‌كند و این قابل قبول نیست اگر سازمان ملی جوانان قرار است تبدیل به حزب سیاسی شود و یك تشكل سیاسی تشكیل دهد باید ساختاری برای آن تعریف شود و اهداف وظایف دیگری برای خود تعریف كند و حداقل نام جوانان را از روی این سازمان بردارد.
سازمان ملی جوانان اگر قصد سیاسی کاری دارد نام جوانان را از روی سازمان بردارد
او ادامه داد: من فكر می‌كنم جوانان مظلوم واقع شده‌اند از یك طرف یك عنوان پرطمطراق و تبلیغاتی روی یك سازمان گذاشتند و گفتند سازمان ملی جوانان و از طریق آن می‌خواهند بگویند دولت به جوانان توجه دارند و برای آنها سازمان تشكیل داده است اما از طرف دیگر این سازمان هیچ اقدام مفیدی در راستای حل مشكلات جوانان انجام نمی‌دهد و كارهایش بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد آن هم تبلیغات برای یك سری افراد خاص و در راستای اهداف همان افراد. من فكر می‌كنم این سازمان با وضعیت كنونی از فلسفه وجودی خود منحرف شده و لازم است مجلس به‌عنوان قوه‌ای كه حق نظارت دارد در این زمینه دخالت كند و جلوی این اقدامات سازمان ملی جوانان را بگیرد .
خوشبین هستم نمایندگان مجلس به طرح تحقیق و تفحص رای مثبت دهند
قنبری در پاسخ به این سوال که تاكنون دوبار طرح تحقیق و تفحص از سازمان ملی جوانان مطرح شده است اما در مجلس رای نیاورده شما فكر می‌كنید این بار نمایندگان مجلس به این طرح رای مثبت دهند یا خیر، گفت: من فكر می‌كنم الان دیگر فصل ارزیابی عملكرد سازمان ملی جوانان فرا رسیده است شاید در گذشته این بهانه وجود داشت كه این سازمان یك سازمان تازه تاسیس است و باید اقدامات بیشتری انجام دهد تا بتوان عملكرد آن را مورد ارزیابی قرار داد اما دیگر زمان سپری شده و به اندازه كافی سازمان ملی جوانان فرصت داشته است كه عملكرد مثبتی از خود ارائه دهد به همین دلیل خوشبین هستم كه مجلس با طرح تحقیق و تفحص موافقت كند.
نمایندگان مجلس در صورت رای منفی به طرح تحقیق و تفحص باید نسبت به عملكرد خودشان در حوزه جوانان پاسخگو باشند
او ادامه داد: با توجه به اینكه مسائل حوزه جوانان در حال حاضر نسبت به گذشته بغرنج‌تر شده است احساس من این است كه توجه نمایندگان به طرح تحقیق و تفحص جلب می شود البته طرح تحقیق و تفحص از سازمان ملی جوانان آزمونی برای نمایندگان مجلس نیز به حساب می‌آید زیرا در حال حاضر یكی از مهمترین معضلات ما بحث جوانان است و جوانان باید در مجلس طرح و برنامه داشته باشند یكی از برنامه‌ها می‌تواند همین باشد كه نهاد‌های مسوول و متولی جوانان توجه بیشتری داشته باشند و مجلس هم نظارت لازم را بر عملكرد آنها انجام دهد.
نائب رئیس فراکسیون جوانان مجلس افزود: اگر نمایندگان مجلس به این طرح پاسخ مثبت ندهند عملكرد مجلسیان در حوزه جوانان زیر سوال می‌رود و نمایندگان مجلس باید نسبت به عملكرد خودشان در حوزه جوانان پاسخگو باشد.
او توضیح داد: قطعا نمایندگان مجلس از این طرح حمایت كردند زیرا با وجود اینکه طراح طرح تحقیق و تفحص از سازمان ملی جوانان من بوده ام اما این به معنای آن نیست که نمایندگان دیگر نسبت به مسائل جوانان بی توجه هستند زیرا مسائل حوزه جوانان امروز یكی از مهمترین و حادترین مسائل روز كشور است كه نمایندگان قطعا به آن عنایت وتوجه لازم را دارند.
فراکسیون جوانان مجلس عملکرد بهتری از سازمان ملی جوانان نداشته است
قنبری در پاسخ به این سوال که فراكسیون جوانان مجلس چند عضو دارد و تاكنون چند بار تشكل جلسه داده است، گفت: متاسفانه تعداد اعضای فراكسیون زیاد نیست و شاید بتوان گفت فراكسیون جوانان مجلس نیز عملكردش مانند سازمان ملی جوانان است زیرا تاكنون حتی یك بار تشكیل جلسه نداده است و من به‌عنوان هیات رئیسه فراكسیون جوانان معتقدم كه این فراكسیون به وظایف خود عمل نكرده است در حالی که انتظار می‌رفت كه این فراكسیون در حوزه مسائل جوانان فعالیت بیشتری انجام دهد.
سازمان ملی جوانان پیش داوری‌ها قرون گذشته در ارتباط با ازدواج را تبلیغ می‌کند
نائب رئیس فراکسیون جوانان مجلس گفت: چندی پیش نیز در سایت ساج كه سامانه ازدواج جوانان نامیده می‌شود یك سری اطلاعات سخفیف در رابطه با ازدواج جوانان مطرح شده بود و شرایطی برای زوجین در نظر گرفته شده بود كه با هنجارهای اجتماعی کنونی جامعه ایران همخوانی نداشت بنابر این وقتی سازمانی با این همه اعتبارات اینگونه در حوزه جوانان فعالیت می‌كنند طرح تحقیق و تفحص از آن معنا پیدا می‌كند.
قنبری افزود: این انتظار وجود دارد كه سازمان ملی جوانان در ارتباط با حوزه‌های كاری خود علمی وارد عمل شود و تحقیقات لازم را در حوزه جوانان انجام دهد اما متاسفانه سایت ساج نشان داد كه سازمان ملی جوانان هیچ كار تحقیقاتی در حوزه ازدواج جوانان انجام نداده و مسائل ناجور و نادرستی را در ارتباط با جوانان مطرح می‌كند كه نه نتیجه تحقیق علمی بلكه نتیجه پیش داوری‌ها اعصار و قرون گذشته در ارتباط با شرایط ازدواج بوده است.
فراکسیون جوانان مجلس از کم‌کارترین فراکسیون های مجلس است
او ادامه داد: این فراكسیون یكی از كم كارترین فراكسیون های مجلس است و عمدتا اقداماتی مناسب در حوزه جوانان انجام نداده است طرح تحقیق و تفحص از سازمان ملی جوانان نیز كه توسط بنده ارائه شده است شخصی بوده و فراكسیون در آن دخالت نداشته است اما من امیدوارم كه بسیاری از اعضای فراكسیون جوانان و نمایندگان مجلس از این طرح حمایت كنند.
نائب رئیس فراکسیون جوانان مجلس در واکنش به این گفته خبرنگار ایلنا که بنابراین نه تنها سازمان ملی جوانان در زمینه جوانان به وظایف خود عمل نكرده بلكه مجلس هم در این زمینه كوتاهی كرده است، تصریح کرد: من حقیقتا نمره قابل قبولی به عملكرد نظارتی مجلس در مورد مسائل جوانان نمی‌دهم.
دولت و مجلس وظایف خود در قبال جوانان را فراموش کرده‌اند
او ادامه داد: متاسفانه به موضوع جوانان كه موضوع روز كشور است كمتر توجه می شود و ظاهرا هم دولت و هم مجلس وظایف خود را در قبال جوانان فراموش كردند، فقط در دوران انتخابات است كه جوانان به یاد آورده می‌شوند و مسوولان از آن تعریف می‌كنند آن هم به شكل تعارف وبرای مقاصد خاص بعداز آن هم جوانان فراموش می‌شوند.
مسئولان مملکتی اصل 28 قانون اساسی را فراموش کرده‌‌اند
قنبری ادامه داد: در حال مهمترین معضل جوانان بیكاری است اما برنامه‌ای برای این معضل تدوین نشده است در حال حاضر ما شاهد خلل عظیم در بخش اشتغال جوانان هستیم و دولت وظایف خود را براساس اصل 28 قانون اساسی در راستای اشتغال جوانان انجام نداده است، حتی بنگاه‌های كوچك زودبازده نیز اكنون به دست فراموشی سپرده شده است و عملا دولت در حال حاضر فاقد یك استراتژی در بحث اشتغال است مجلس هم تلاش چندانی به عمل نمی‌آورد كه این اصل 28 قانون اساسی در رابطه با اشتغال جوانان به رسمیت شناخته شود.
نائب رئیس فراکسیون جوانان ادامه داد: البته من در این زمینه در حدود یك ماه پیش تذكری را ارائه كردم كه ابوترابی قول داد وزرای اقتصادی دولت را به مجلس فراخواند و استراتژی دولت در بحث اشتغال را برای نمایندگان تشریح كند منتهی از آن زمان تاكنون مدت زیادی گذشته و متاسفانه فعلا اقدام مفید وعمل چندان حایز اهمیتی صورت نگرفته است.
دولت در زمینه حل معضل بیکاری شهروندان برنامه‌ریزی ندارد
قنبری تاکید کرد: بالاترین قانون در كشور قانون اساسی است و براساس اصل 28 حق اشتغال برای همه ایرانیان به رسمیت شناخته شده است دولت هم ملزم شده تا مقدمات لازم برای اجرای این حق را برای همه فراهم كند یعنی كاری كند كه همه بتواند یك شغل آبرومند داشته باشند بنابراین به لحاظ قانونی خلایی وجود ندارد اما مشكل مجلس در بحث نظارت بر اجرای قانون است، مجلس اهرم‌های نظارتی را در رابطه با این مساله مهم فراموش كرده و دولت هم بی‌تفاوت شده ودر ارتباط با مهمترین معضل به روز كشور كه اشتغال جوانان است برنامه‌ای قابل قبولی ندارد.
قنبری گفت: سازمان ملی جوانان هم اکنون فقط به دنبال مسائل و مشکلات حاشیه ای جوانان است و به مسائل مهم توجهی ندارد و به مشکلات جوانان بسیار سطحی نگاه می‌کند و این هم ناشی از ناآگاهی مسوولان و مدیران سازمان نسبت به شناسایی دقیق مسائل جوانان است مثلاً می‌بینیم سازمان ملی جوانان به جایی كه بیاید و ریشه‌یابی كند كه مشكل اصلی جوانان در ازدواج چیست و چرا نرخ ازدواج پایین آمده و جوانان اشتیاقی برای ازدواج ندارند و مشكل اشتغال را به‌عنوان ریشه این مسائل عنوان كند مسائل حاشیه‌ای را پررنگ می کند مثلاً جشنواره برگزار می‌كند كه خودنمایی ‌كند كه ما كار انجام می‌دهیم، بنگاه همسریابی راه می‌اندازند یا آموزش‌های ازدواج را به شكل سخیف در سایت ساج مطرح ‌كنند.
او ادامه داد: این‌ها همه مسائلی است كه نشان می‌دهند مسوولان سازمان ملی جوانان شایستگی لازم را برای حل مشكلات جوانان ندارند آنها تجربه و تخصص لازم را ندارند...../تحلیل:ایلنا