سرگرمی
2 دقیقه پیش | تصاویری که شما را به فکر فرو میبرد (34)یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمیتواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ... |
2 دقیقه پیش | دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماهدیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ... |
کارتون بچههای کوه تاراک رو یادتونه؟!
کارتون بچههای کوه تاراک، یکی دیگر از سلسله کارتونهای نوستالژیک کودکان دهه شصت است که با استقبال گسترده مخاطبان ایرانی در سالهای نه چندان دور، مواجه شد. این کارتون، زندگی دو خرس کوچولو به نام جکی و جیل را به تصویر میکشد که با ماجراهای جالبی همراه هستند.
صبح بخیر:
سلسله گفتاریهایی که با نام مروری بر کارتونهای خاطره انگیز کودکان دهه
شصتی در سایت برترینها، ارائه شده است، فرصت مغتنمی است برای تجدید خاطره
با دوران نوستالژیک دهه شصت که برای میلیونها جوان امروزی ایران، مملو از
خاطرات تلخ و شیرین بسیاری است. یکی از این خاطرات، کارتونهای جذابان
دوران بود که به زعم بسیاری، تکرار نشدنی و غیر قابل فراموشی است. در سلسله
گفتارهای 100 کارتون خاطره انگیز کودکان دهه شصت، کارتونهای بسیاری از
واتو واتو و گوریل انگوری، تا زبل خان و هایدی و جیمبو،، مورد بحث و بررسی
قرار دادیم و بخشهایی از این کارتونها را به صورت فایلهای ویدئویی فارسی
یا زبان اصلی، ارائه کردیم که خوشبختانه با استقبال مخاطبان نیز مواجه شد.
کارتون بچههای کوه تاراک، یکی دیگر از سلسله کارتونهای نوستالژیک کودکان دهه شصت است که با استقبال گسترده مخاطبان ایرانی در سالهای نه چندان دور، مواجه شد. این کارتون، زندگی دو خرس کوچولو به نام جکی و جیل را به تصویر میکشد که با ماجراهای جالبی همراه هستند.
برترینها: سلسه کارتونهای مربوط به نوستالژیهای دهه شصت، یکی از خاطره انگیز ترین رویدادهایی است که کودکان دهه شصت که امروز، جوانان ایران زمین را تشکیل میدهند، در اذهان خود دارند. کارتونهای نوستالژیک دهه شصت، از بامزی و گوریل انگوری گرفته تا هایدی و چوبین و بابا لنگ دراز، همه و همه، جمعهها و روزهای هفته ساعت 5 عصر که کارتونهای شبکه اول سیما شروع میشد، میلیونها کودک ایرانی را جلوی جعبه جادویی سیاه، میخکوب میکرد.
هر بار که این کارتونها به تصویر کشیده میشود، خاطرات میلیونها ایرانی دوباره زنده میشود. همانند تیتراژ خاطره انگیز اوشین. تیتراژ خاطره انگیز کارتون پسر شجاع، تیتراز سریال نوستالژیک هزار دستان مرحوم علی حاتمی. خاطرات نوستالژیک، بخش جدایی ناپذیر از زندگی خیلی از ماها است. مهم نیست، نوستالژی، ملبورن 1998 و راهیابی ایران به جام جهانی فرانسه باشد، یا شکست تیم ملی پرقدرت آمریکا در ورزشگاه آزادی یا توافق هسته ای وین. نوستالژی، ملتی را با خود همراهم یکاند و جنبش اجتماعی فراگیری را راه میاندازد که پرتال برترینها، تلاش میکند همواره در سرویسهای مختلف خود، نگاه مالتی مدیا داشته باشد به رویدادهای نوستالژیک ایرانیان.
یکی از این رویدادها در مقیاس کوچک تر، کارتون بچههای کوه تاراک است. این کارتون که در 26 قسمت توسط کارخانه انیمیشن سازی ژاپنیها طراحی و تولید شد، در سالهای نه چندان دور از شبکههای سیما پخش شد. سه شخصیت اصلی آن را جکی و جیل و آلیس کوچولو تشکیل میدادند که در دهکده کوهستانی سر سبز و زیبایی که یادآور زندگی هایدی در سوییس بود، اتفاق میافتد. استاد ناصر نظامی، صدا پیشه این اثر، راوی داستان بود که تا حدی، خاطره راوی زیبای کارتون آنشرلی را در اذهان کارتون بازها، زنده میکرد.
کارخانه انیمیشن سازی نیپون، این بار، زندگی سرخپوستها و خرسها را در کنار هم قرار داد تا جریان زیبایی از یک کارتون آموزنده و جذاب و جالب را به تصور بکشد. این کارتون در سال 1977 میلادی تولید شد و شرکت رسانه ای آساهی ژاپن، کار انتشار این اثر را بر عهده داشت.
داستان این مجموعه درمورد زندگی دو بچه خرس به نامهای جکی و جیل است که پس از اینکه مادرشان توسط شکارچیان کشته میشود نزد پسربچهٔ سرخپوستی به نام رن بزرگ میشوند. یک روز «رن» با توله خرس قهوهای رنگ کوچکی که به تازگی پا به دنیا گذاشته است آشنا میشود و نام او را «جکی» میگذارد. خیلی زود رن متوجه میشود که جکی یک خواهر هم دارد، بنابراین نام او را نیز «جیل» میگذارد. دو توله خرس کوچک، متعلق به «پینتو»، خرس خاکستری کوههای «تاهو» واقع در شرق کالیفرنیا بودند؛ اما یک روز خود را تنها و سرگردان یافتند، درحالیکه هیچ اثری از مادرشان دیده نمیشد.
تا اینکه رن که در آن حوالی زندگی میکرد آن دو را پیدا کرده و از آنها مراقبت میکند. جکی و جیل کمکم یاد میگیرند که چطور با زبان سرخپوستان با آدمها ارتباط برقرار کنند. در این میان «آلیس»، دختر یکی از ملّاکان آن حوالی نیز به رن در تربیت توله خرسها کمک میکند و با آنها آخت میشود.
«بچههای کوه تاراک» با نام اصلی Monarch: The Big Bear of Tallac بر اساس کتابی با همین عنوان نوشتهٔ نویسندهٔ انگلیسی، Ernest Thompson Seton برای گروه سنی کودک و نوجوان تولید شده است. به پاس فعالیتهای آقای تامپسون در حوزه حیات وحش، بنیادی به نام وی اکنون در حال فعالیت است که در نشانی etsetoninstitute.org قرار دارد.
کارگردانی اثر را یوشیو کورودا بر عهده داشت که میچیو ساتو و یوکیو تاکایاما، او را در طراحی سناریوی اثر، همراهی کردند. موسیقی جالب این کارتون نوستالژیک، توسط کومیکو اوهسوگی ساخته شد و تکنیک سل، در طراحی کارتون به کار رفت. اگر خیلی علاقمند هستید تا کلیه 26 قسمت این مجموعه را مشاهده کنید، به نشانی اینترنتی http://bit.ly/1eiIlyu مراجعه کنید. کارتون بچههای کوه تارک، حاوی نکات اخلاقی و آموزنده ای است که در تقابل خرسها با دنیای انسانها، به کودکان منتقل میشود.
در بیست و شش قسمتی این مجموعه، همواره شاهد موضوعات جالب و آموزنده ای برای قشر کودک و نوجوان هستیم. یکی از دلایل جذابیت این مجموعه، روایت پر ماجرای و جذابی است که مخاطب را در هر بخش با خود تا پایان داستان همراهی میکند. مانند خیلی از کارتونهایی که در دهه شصت دیدیم، این کارتون نیز در بخش پایانی، بازگشت به مبدأ را نشان میدهد. گویا همه درکارتون ها هم، دنبال یه گمشده میگردند. از نل و پرین گرفته تا چوبین و آی کیو سان و هاکلبری فین و الیور تویست!
یادش بخیر!
عناوین قسمتها
قسمت اول: آغاز دوستی جک و جیل
قسمت دوم: ملکه جنگل
قسمت سوم: دومین نامگذاری
قسمت چهارم: مادر نیرومند
قسمت پنجم: پایان غم انگیز
قسمت ششم: مادر کجاست؟
قسمت هفتم: جکی کوچولوی بازیگوش
قسمت هشتم: داروی شفا بخش
قسمت نهم: چطور آدم خرسهای کوچولو رو بزرگ میکنه
قسمت دهم: خرسهای قطبی
قسمت یازدهم: یک درس دردناک
قسمت دوازدهم: تله
قسمت سیزدهم: لاله زنبورها
قسمت چهاردهم: ضربههایی برای پدر و فاکو
قسمت پانزدهم: سفر به شهر بزرگ
قسمت شانزدهم: جکی و جیل
قسمت هفدهم: آتش
قسمت هجدهم: دوستی
قسمت نوزدهم: روزهای سخت
قسمت بیستم: صاحب جدید
قسمت بیست و یکم: فرار
قسمت بیست و دوم: بازگشت پر ماجرا
قسمت بیست و سوم: حریق در جنگل
قسمت بیست و چهارم: نخستین زمستان
قسمت بیست و پنجم: بالاخره بهار آمد
قسمت بیست و ششم: بازگشت به وطن
تیتراژ کارتون بچههای کوه تاراک
بخشهایی از کارتون بچههای کوه تاراک
www.youtube.com/watch?v=vtY1xcdECeU
برترینها: سلسه کارتونهای مربوط به نوستالژیهای دهه شصت، یکی از خاطره انگیز ترین رویدادهایی است که کودکان دهه شصت که امروز، جوانان ایران زمین را تشکیل میدهند، در اذهان خود دارند. کارتونهای نوستالژیک دهه شصت، از بامزی و گوریل انگوری گرفته تا هایدی و چوبین و بابا لنگ دراز، همه و همه، جمعهها و روزهای هفته ساعت 5 عصر که کارتونهای شبکه اول سیما شروع میشد، میلیونها کودک ایرانی را جلوی جعبه جادویی سیاه، میخکوب میکرد.
هر بار که این کارتونها به تصویر کشیده میشود، خاطرات میلیونها ایرانی دوباره زنده میشود. همانند تیتراژ خاطره انگیز اوشین. تیتراژ خاطره انگیز کارتون پسر شجاع، تیتراز سریال نوستالژیک هزار دستان مرحوم علی حاتمی. خاطرات نوستالژیک، بخش جدایی ناپذیر از زندگی خیلی از ماها است. مهم نیست، نوستالژی، ملبورن 1998 و راهیابی ایران به جام جهانی فرانسه باشد، یا شکست تیم ملی پرقدرت آمریکا در ورزشگاه آزادی یا توافق هسته ای وین. نوستالژی، ملتی را با خود همراهم یکاند و جنبش اجتماعی فراگیری را راه میاندازد که پرتال برترینها، تلاش میکند همواره در سرویسهای مختلف خود، نگاه مالتی مدیا داشته باشد به رویدادهای نوستالژیک ایرانیان.
یکی از این رویدادها در مقیاس کوچک تر، کارتون بچههای کوه تاراک است. این کارتون که در 26 قسمت توسط کارخانه انیمیشن سازی ژاپنیها طراحی و تولید شد، در سالهای نه چندان دور از شبکههای سیما پخش شد. سه شخصیت اصلی آن را جکی و جیل و آلیس کوچولو تشکیل میدادند که در دهکده کوهستانی سر سبز و زیبایی که یادآور زندگی هایدی در سوییس بود، اتفاق میافتد. استاد ناصر نظامی، صدا پیشه این اثر، راوی داستان بود که تا حدی، خاطره راوی زیبای کارتون آنشرلی را در اذهان کارتون بازها، زنده میکرد.
(تصویر جلد ژاپنی دی وی دی کارتون بچههای کوه تاراک)
کارخانه انیمیشن سازی نیپون، این بار، زندگی سرخپوستها و خرسها را در کنار هم قرار داد تا جریان زیبایی از یک کارتون آموزنده و جذاب و جالب را به تصور بکشد. این کارتون در سال 1977 میلادی تولید شد و شرکت رسانه ای آساهی ژاپن، کار انتشار این اثر را بر عهده داشت.
داستان این مجموعه درمورد زندگی دو بچه خرس به نامهای جکی و جیل است که پس از اینکه مادرشان توسط شکارچیان کشته میشود نزد پسربچهٔ سرخپوستی به نام رن بزرگ میشوند. یک روز «رن» با توله خرس قهوهای رنگ کوچکی که به تازگی پا به دنیا گذاشته است آشنا میشود و نام او را «جکی» میگذارد. خیلی زود رن متوجه میشود که جکی یک خواهر هم دارد، بنابراین نام او را نیز «جیل» میگذارد. دو توله خرس کوچک، متعلق به «پینتو»، خرس خاکستری کوههای «تاهو» واقع در شرق کالیفرنیا بودند؛ اما یک روز خود را تنها و سرگردان یافتند، درحالیکه هیچ اثری از مادرشان دیده نمیشد.
تا اینکه رن که در آن حوالی زندگی میکرد آن دو را پیدا کرده و از آنها مراقبت میکند. جکی و جیل کمکم یاد میگیرند که چطور با زبان سرخپوستان با آدمها ارتباط برقرار کنند. در این میان «آلیس»، دختر یکی از ملّاکان آن حوالی نیز به رن در تربیت توله خرسها کمک میکند و با آنها آخت میشود.
«بچههای کوه تاراک» با نام اصلی Monarch: The Big Bear of Tallac بر اساس کتابی با همین عنوان نوشتهٔ نویسندهٔ انگلیسی، Ernest Thompson Seton برای گروه سنی کودک و نوجوان تولید شده است. به پاس فعالیتهای آقای تامپسون در حوزه حیات وحش، بنیادی به نام وی اکنون در حال فعالیت است که در نشانی etsetoninstitute.org قرار دارد.
(Ernest Thompson Seton، نویسنده آمریکایی کتاب "خرس بزرگ تاراک" در 6 قاب)
کارگردانی اثر را یوشیو کورودا بر عهده داشت که میچیو ساتو و یوکیو تاکایاما، او را در طراحی سناریوی اثر، همراهی کردند. موسیقی جالب این کارتون نوستالژیک، توسط کومیکو اوهسوگی ساخته شد و تکنیک سل، در طراحی کارتون به کار رفت. اگر خیلی علاقمند هستید تا کلیه 26 قسمت این مجموعه را مشاهده کنید، به نشانی اینترنتی http://bit.ly/1eiIlyu مراجعه کنید. کارتون بچههای کوه تارک، حاوی نکات اخلاقی و آموزنده ای است که در تقابل خرسها با دنیای انسانها، به کودکان منتقل میشود.
در بیست و شش قسمتی این مجموعه، همواره شاهد موضوعات جالب و آموزنده ای برای قشر کودک و نوجوان هستیم. یکی از دلایل جذابیت این مجموعه، روایت پر ماجرای و جذابی است که مخاطب را در هر بخش با خود تا پایان داستان همراهی میکند. مانند خیلی از کارتونهایی که در دهه شصت دیدیم، این کارتون نیز در بخش پایانی، بازگشت به مبدأ را نشان میدهد. گویا همه درکارتون ها هم، دنبال یه گمشده میگردند. از نل و پرین گرفته تا چوبین و آی کیو سان و هاکلبری فین و الیور تویست!
یادش بخیر!
عناوین قسمتها
قسمت اول: آغاز دوستی جک و جیل
قسمت دوم: ملکه جنگل
قسمت سوم: دومین نامگذاری
قسمت چهارم: مادر نیرومند
قسمت پنجم: پایان غم انگیز
قسمت ششم: مادر کجاست؟
قسمت هفتم: جکی کوچولوی بازیگوش
قسمت هشتم: داروی شفا بخش
قسمت نهم: چطور آدم خرسهای کوچولو رو بزرگ میکنه
قسمت دهم: خرسهای قطبی
قسمت یازدهم: یک درس دردناک
قسمت دوازدهم: تله
قسمت سیزدهم: لاله زنبورها
قسمت چهاردهم: ضربههایی برای پدر و فاکو
قسمت پانزدهم: سفر به شهر بزرگ
قسمت شانزدهم: جکی و جیل
قسمت هفدهم: آتش
قسمت هجدهم: دوستی
قسمت نوزدهم: روزهای سخت
قسمت بیستم: صاحب جدید
قسمت بیست و یکم: فرار
قسمت بیست و دوم: بازگشت پر ماجرا
قسمت بیست و سوم: حریق در جنگل
قسمت بیست و چهارم: نخستین زمستان
قسمت بیست و پنجم: بالاخره بهار آمد
قسمت بیست و ششم: بازگشت به وطن
تیتراژ کارتون بچههای کوه تاراک
بخشهایی از کارتون بچههای کوه تاراک
www.youtube.com/watch?v=vtY1xcdECeU
ویدیو مرتبط :
قسمت 8 کارتون جکی و جیل: بچههای کوه تاراک
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
کارتون وقتی بابا کوچک بود رو یادتونه!؟
وقتی بابا کوچیک بود و به مدرسه می رفت یادش بخیر .... اون دوستان زیادی داشت و اغلب با هم درس میخوندند...
صبح بخیر: وقتی بابا کوچیک بود و به مدرسه می رفت یادش بخیر .... اون دوستان زیادی داشت و اغلب با هم درس میخوندند...
این اولین جمله ای بود که همیشه درابتدای کارتون نوستالژیک وقتی بابا کوچیک بود گفته می شد. این کارتون رو باید از قدیمی ترین تجربه های کارتون سازی ایرانی پس از انقلاب دانست که برای بچه های دهه شصت، یادآور تلویزیونی های سیاه و سفید آن موقع است. وقتی بابا کوچک بود، همان تم و سبک انیمیشنی را داشت که ما در زهره و زهرا می دیدیم و ریتم کند سکانسهاش نیز، یادآور "علی کوچولو" است...
وقتی بابا کوچک بود، در اوایل دهه شصت ساخته شد. زمانی که رایانه و فناوری طراحی روز، در اختیار کشور نبود و کارتون های زیادی هم هنوز دوبله و آماده نشده بود. بابا کوچک بود روایت پدری هست که برای بچه اش، زمان کودکی را توضیح میدهد. راوی داستان، همه کاره است و کل ماجرا را معمولا توضیح میدهد و از سکانس های زیادی که حل پلک زدن مکرر و تغییرات محیطی باد را بر روی کارکترهای کارتونی نشان میدهد، خبری نیست. تصویر بابا، یادآور "قدرت" در فیلم گوزن ها است.
بابا دراین کارتون، قصد دارد شغل های مختلف را امتحان کند و از بستنی فروشی تا ملوانی، فهرست شغل هایی که بابا در زمان کوچکی علاقمند به دنبال گرفتن آن ها بود اما هر بار به دلایلی، از پیگیری آن ها منصرف میشود. مثلا وقتی بابا قصد داشت ملوان بشود، وقتی از روی یک قایق چوبی، ساحل را میبیند که گله های گوسفند در حال حرکت هستند، وی تصمیم میگیرد که چوپان شود. در یک سکانسی از این مجموعه، بابای کوچک یک سگ کوچک را بغل میکند و نوازش میکند، اما پیرمردی از راه میرسد و می گوید چرا سگ را که حیوان خیلی کثیفی است بغل میکنی و نوازش می کنی... خوب البته این برای نسل امروز که شاید ارتباط بیشتری با حیوانات در خانه و طبیعت دارند، سخن جالبی نباشد...
این کارتون، خوش ساخت و پر کشش نبود اما در آن زمان که تلویزیون از بی کارتونی در ساعت 5 تا 6 عصر رنج می برد، تنها انتخاب خیلی ها بود و برای همین در خاطره ها ماند. مرحوم اسفندیار احمدیه، پدر صنعت انیمیشن ایران از طراحان این مجموعه کارتونی بود که به سفارش صدا و سیما ساخته شده بود. ایشان با همکاری استاد بهروز یغمایان، از فعالان انیمیشن ایران، علاوه بر کارتون وقتی بابا کوچک بود، آثاری چون کدو قل قله زن، لی لی حوضک را نیز ساخت.
به هر حال شبکه دو سیما در دهه شصت، یادآور کارتون های خاطره انگیز زیادی برای کودکان دهه شصت بود که کارتون وقتی بابا کوچک بود، یکی از آن ها بود. این کارتون نکات اخلاقی را قصد داشت به بچه ها در زمینه های مختلف منتقل کند. نکاتی که شاید اکنون با این سبک و سیاق روایت گونه کارتون و نوع شخصیت پردازی های ساده و غیر متنوع و جذاب آن، برای کودکان امروزی خیلی حرفی برای گفتن نداشته باشد.
همه چیز خاطره میشود، می خواهد بارباپایا باشد، یا وقتی بابا کوچک بود. آن چه مهم است، کودک درون شماست. آن را جدی بگیرید...
بخشی از کارتون وقتی بابا کوچک بود
محصول مرکز پویا نمایی صبا
سال ساخت : 1365
طراح و کارگردان: اسفندیار احمدیه
تولید : ایران