سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

چند داستانک متفاوت از زندگی دکتر شریعتی


سراغ صندوقخانه را گرفت. گفتم دکتر چی شده؟ گفت: صندوقخانه اگرچه زندان نیست، اما شبیه آنجاست، جوان‌های وطنم الان توی بندهای زندانند، نمی‌خواهم از آنها دور باشم.

خبرآنلاین: سراغ صندوقخانه را گرفت. گفتم دکتر چی شده؟ گفت: صندوقخانه اگرچه زندان نیست، اما شبیه آنجاست، جوان‌های وطنم الان توی بندهای زندانند، نمی‌خواهم از آنها دور باشم.

چاپ دوم «دکتر شریعتی» نگاهی به زندگی و مبارزات دکتر علی شریعتی از سوی انتشارات میراث اهل قلم روانه بازار کتاب شده است. این کتاب هفتادوچهارمین عنوان از مجموعه کتاب دانشجویی می‌باشد که به همت الهام یوسفی جمع‌آوری و در قطع پالتویی و با قیمت 1400 تومان منتشر شده است.

در این کتاب گزیده داستان‌ها و خاطراتی خواندنی و بدیع از زندگی و مبارزات زنده یاد شریعتی می‌باشد که با روایتی موجز گردآوری شده است.

در ادامه بخش‌هایی از این کتاب را می‌خوانیم:

آنقدر نشسته بود به خواندن و خواندن، که روی چشمهایش لّکه افتاده بود، گفتم: باباجان دست بکش! کور می‌شوی!

پدرش بودم و مطیع امرم بود، می‌گفت شما بروید بخوابید و بعد چراغ را خاموش می‌کرد و برای اینکه از حرفم درنیاید می‌رفت توی رختخواب اما تا برمیگشتم اتاق خودم، باز پرده را می‌کشید و کتاب را می‌گذاشت جلوی رویش.

*
- بچه‌جان بیا پایین، بالای درخت چه می‌کنی؟ بیا پایین پسرجان میافتی!

بچه‌ها از توی کلاس برای علی که بالای درختِ سنجد، وسط حیاط مکتبخانه نشسته بود، شکلک در می آوردند و می خندیدند.

-بیا پایین پسر، اگر نیایی با این چوب کبابت می کنم.

صدای ملا زهرا، معلم قرآن دِه، که از عصبانیت به لرزه افتاده بود، تا دَه تا خانه آنطرفتر هم میرسید، چوبدستیاش را بالای سرش تکان میداد و علی را تهدید میکرد.

-ملا زهرا! شما بروید توی اتاق، من می‌آیم پایین، قول می‌دهم.

با اینکه خوب قرآن می‌خواند، اما جانِ ملا زهرا را با شیطنت‌هایش به لبش رسانده بود.

صبح تا غروب کارش شنا و الاغسواری بود، غروب‌ها هم با بچه‌ها میرفتند لب چاه تا کفترچاهی شکار کنند...اما هیچکدام از آن بازی‌ها برایش به اندازه نشستن روی پشت بام و چشم دوختن به ستاره‌ها لذتبخش نبود، و بیشتر از همه اینها زل زدن به جوجه‌هایی که سر از تخم بیرون میآورند.

*
همه از علی و علاقه‌اش به شمع خبر داشتند؛ گاهی هم می‌شد که به خودش لقب شمع بدهد ـ به جای تخلص ـ می‌گفت شمع یعنی ش + م + ع و شین، میم و عین یعنی شریعتی مزینانی ـ علی.

بهانه‌ای بود تا علامت شمعی میان سطرهایش جای دهد.

*
پرسید: صندوقخانه منزلتان کجاست؟

نشانش دادم، و با تعجّب پرسیدم: صندوقخانه را می‌خواهید چه کار دکتر؟

می‌گفت: صندوقخانه اگرچه زندان نیست اما شبیه آنجاست، جوانهای وطنم الان توی بندهای زندانند. نمیخواهم از آنها دور باشم. من نیامده‌ام به این شهر (سَوْت همپتون انگلیس) برای استراحت.

گاهی هم میرفتیم توی دهکده برای تفریح و تماشا، چشمش که میافتاد به خانههای آجری، بدجور میرفت توی خودش، هرچه پاپیچ می‌شدم حالش عوض نمی شد، می گفت:

«قرمزی این آجرها مرا به یاد خون جوانان ستم  کشیده جهان سوم می اندازد.»

*
نیمه های شب بود، برف بیداد میکرد. صدای کوبیده شدنِ در، همه مان را از جا پراند، در را که باز کردم، از دیدن 5 نفر مرد کت و شلوار پوشیده در آستانه در هول برم داشت. وقتی سراغ آقا را (آیت الله طالقانی) گرفتند نیمه جان شدم و به مِنّ و من افتادم و گفتم: آقا نیست!

از آن جماعت اصرار و از من انکار، دسته آخر یکیشان گفت: برو بگو دکتر از خارج اومده.

به آقا خبر را دادم عکس العملشان دیدنی بود، انگار جا بخورند: دکتر؟! این جا؟! این موقع شب!

من که ماجرا را نفهمیده بودم فقط اطاعت امر کردم و آنها را دعوت کردم داخل. تا صبح خواندند و نوشتند. صبح نزده به دستور آقا از کوه رَدشان کردم و با چه مشقتی برگشتند. از ترس ساواک ماشین را پشت کوه گذاشته بودند، من هم آفتاب که زد برگشتم. هیچوقت آقا نگفت دکتر کی بوده؟

بعدها فهمیدم آن شب را آقا با دکتر شریعتی به صبح رساند، دکتر علی شریعتی.

*
روزی كه از زندان آزاد شد، به دیدارش رفتم، چشمم كه به دكتر افتاد اولین تغییرش را دیدم، بیشتر از قبل سیگار میكشید، خیلی بیشتر، تا آنجا كه سیگارش را با سیگار قبلی روشن میكرد.

گفتم: دكتر! خیلی سیگار میكشی، خطر داره.

یكی از دوستان توی جمع در حالی كه از خنده ریسه میرفت رو به من کرد و گفت: آقای بهشتی! به دكتر گفتیم این سیگار و كبریت را بذار كنار. دكتر نصف سفارش ما رو قبول كرد و كبریت رو گذاشت كنار!

*
نامه را دوست شاعرش برایش فرستاده بود و یكی از آن شعرهای عاشقانه را هم ضمیمه كرده بود تا علی نظرش را دربارهی آن، در جواب نامه بنویسد.

علی نامه را كه باز كرد چشمش افتاد به شعر، بعد سری تكان داد و دست به قلم شد، بعدها دوست شاعرش گفت: شاه بیت نامه علی برای من این بود:

«دردها و سوزهای شخصی را كنار بگذار، من مدتهاست كه از این شعرها لذت نمی‌برم، عادت ندارم نان مردم را بخورم و درد خودم را داشته باشم.»

برای تهیه این کتاب خواندنی کافی است با شماره 33355577 تماس حاصل نمایید.


ویدیو مرتبط :
داستان زندگی دکتر شریعتی(قسمت اول)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زندگی نامه دکتر علی شریعتی



 

زندگینامه دکتر علی شریعتی

 

زندگینامه دکتر علی شریعتی

دكتر علی شریعتی در سال 1312 در روستای مزینان از حوالی شهرستان سبزوار متولد شد. اجداد دكتر علی شریعتی همه از عالمان دین بوده اند.

 

پدر پدر بزرگ علی شریعتی، ملاقربانعلی، معروف به آخوند حكیم، مردی فیلسوف و فقیه بود كه در مدارس قدیم بخارا و مشهد و سبزوار تحصیل كرده و از شاگردان برگزیده حكیم اسرار (حاج ملاهادی سبزواری) محسوب می شد.

 

پدر علی شریعتی، استاد محمد تقی شریعتی (موسس كانون حقایق اسلامی كه هدف آن «تجدید حیات اسلام و مسلمین» بود) و مادرش زهرا امینی زنی روستایی متواضع و حساس بود.

 

علی شریعتی حساسیتهای لطیف انسانی و اقتدار روحی و صلاحیت عقیده اش را از مادرش به ودیعه گرفته بود. علی شریعتی به سال 1319 در سن هفت سالگی در دبستان ابن یمین، ثبت نام می كند، اما به دلیل بحرانی شدن اوضاع كشور ـ تبعید رضا شاه و اشغال كشور توسط متفقین ـ خانواده اش را به ده می فرستد و پس از برقراری آرامش نسبی در مشهد علی و خانواده اش به مشهد باز می گردند.

 

علی شریعتی پس از اتمام تحصیلات مقدماتی در 16 سالگی سیكل اول دبیرستان (كلاس نهم نظام قدیم) را به پایان رساند و وارد دانشسرای مقدماتی شد. در سال 31، اولین بازداشت علی كه در واقع نخستین رویارویی مستقیم وی با حكومت و طرفداری همه جانبه او از حكومت ملی بود، واقع شد.

 

در همین زمان یعنی 1331 علی شریعتی كه در سال آخر دانشسرا بود به پیشنهاد پدرش شروع به ترجمه كتاب ابوذر (نوشته عبدالحمید جوده السحار) می كند. در اواسط سال 1331 تحصیلات علی شریعتی در دانشسرا تمام شد و پس از مدتی شروع به تدریس در مدرسه كاتب پور احمدآباد كرد. و همزمان به فعالیتهای سیاسیش ادامه داد.

 

كتاب «مكتب واسطه» نیز در همین دوره نوشته شده است. در سال 1334 پس از تاسیس دانشكده علوم و ادبیات انسانی مشهد وارد آن دانشكده شد. در دانشكده مسئول انجمن ادبی دانشجویان بود در همین سالهاست كه آثاری از اخوان ثالث مانند كتاب ارغنون (1330) و كتاب زمستان (1335) و آخر شاهنامه (1328) به چاپ رسید و او را سخت تحت تاثیر قرار داد.

در این زمان فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی علی شریعتی در نهضت (جمعیتی كه پس از كودتای 28 مرداد توسط جمعی از ملیون خراسان ایجاد شده كه علی شریعتی یكی از اعضا آن جمعیت بود).

 

آشنایی او با خانم پوران شریعت رضوی در دانشكده ادبیات منجر به ازدواج آن دو در سال 1337 می گردد. و پس از چند ماه زندگی مشترك به علت موافقت با بورسیه تحصیلی او در اوایل خرداد ماه 1338 برای ادامه تحصیل راهی فرانسه می شود. در طول دوران تحصیل در اروپا علاوه بر نهضت آزادیبخش الجزایر با دیگر نهضتهای ملی افریقا و آسیا، آشنایی پیدا كرد و به دنبال افشای شهادت پاتریس لومومبا در 1961 تظاهرات وسیعی از سوی سیاهپوستان در مقابل سفارت بلژیك در پاریس سازمان یافته بود كه منجر به حمله پلیس و دستگیری عده زیادی از جمله دكتر علی شریعتی شد.

 

زندگینامه دکتر علی شریعتی

 

دولت فرانسه كه با بررسی وضع سیاسی علی شریعتی، تصمیم به اخراج وی گرفت اما با حمایت قاضی سوسیالیست دادگاه، مجبور می شود اجرای حكم را معوق گذارد. علی شریعتی در سال 1963 با درجه دكتری یونیورسیته فارغ التحصیل شد و پس از مدتی او به همراه خانواده و سه فرزندش به ایران بازگشت و در مرز بازرگان توسط مأموران ساواك دستگیر شد.

 

پس از بازگشت از اروپا

پس از پنج سال تحصیل و آموختن و فعالیت سیاسی، در اروپا، بازگشت به فضای راكد و بسته جامعه ایران و آن هم تدریس در دبیرستان بسیار رنج آور بود، سال بعد (وی) پس از قبولی در امتحان به عنوان كارشناس كتب درسی به تهران منتقل می شود و با آقایان برقعی و باهنر و دكتر بهشتی كه از مسئولین بررسی كتب دینی بودند، همكاری می كند.

 

ترجمه کتاب «سلمان پاك» اثر پروفسور لوئی ماسینیون حاصل تلاش دکتر علی شریعتی در این دوره است. از سال 1345 دکتر علی شریعتی به استادیار رشته تاریخ در دانشكده مشهد استخدام می شود. موضوعات اساسی تدرس دکتر علی شریعتی را می توان به چند بخش تقسیم كرد: تاریخ ایران، تاریخ و تمدن اسلامی و تاریخ تمدنهای غیر اسلامی.

 

از همان آغاز روش تدریس، برخوردش با مقررات متداول در دانشكده و رفتارش با دانشجویان، او را از دیگر استادان متمایز می كرد. چاپ كتاب اسلام شناسی و موفقیت درسهای دكتر علی شریعتی در دانشكده مشهد و ایراد سخنرانیهای او در حسینیه ارشاد در تهران موجب شد كه دانشكده های دیگر ایران از او تقاضای سخنرانی كنند این سخنرانیها از نیمه دوم سال 1347 آغاز شد.

 

مجموعه این فعالیتها مسئولین دانشگاه را بر آن داشت كه ارتباط دکتر علی شریعتی با دانشجویان را قطع كنند و به كلاسهای وی كه در واقع به جلسات سیاسی ـ فرهنگی بیشتر شباهت داشت، خاتمه دهند.در پی این كشمكشها و دستور شفاهی ساواك به دانشگاه مشهد كلاسهای درس او، از مهرماه 1350، رسماً تعطیل شد.از اواخر آبان ماه 51 بخاطر سخنرانی های ضد رژیم، زندگی مخفی وی آغاز شد و پس از چند ماه زندگی مخفی درمهرماه سال 1352 خود را به ساواك معرفی كرد كه تا 18 ماه او را در سلول انفرادی زندانی كردند؛ كه نهایتاً در اواخر اسفند ماه سال 53 او از زندان آزاد می شود و بدین ترتیب مهمترین فصل زندگی اجتماعی و سیاسی وی خاتمه می یابد.

 

دکتر علی شریعتی در این دوران كه مجبور به خانه نشینی بود؛ فرصت یافت تا به فرزندانش توجه بیشتری كند. در سال 55، با فرستادن پسرش (احسان) به خارج از كشور فرصت یافت تا مقدمات برنامه هجرت خود را فراهم كند. دکتر علی شریعتی نهایتا در روز 26 اردیبهشت سال 1356 از ایران، به مقصد بلژیك هجرت كرد و پس از اقامتی سه روزه در بروكسل عازم انگلستان شد و در منزل یكی از بستگان نزدیك همسر خود اقامت گزید و پس از گذشت یك ماه در 29 خرداد همان سال به نحو مشكوك درگذشت و با مشورت استاد محمد تقی شریعتی و كمك دوستان و یاران او از جمله شهید دكتر چمران و امام موسی صدر در جوار حرم مطهر حضرت زینب (س) در سوریه به خاك سپرده شد.

 

مجموعه آثار :

٣. زن     ٢.چه باید كرد     ١.برای خود، برای ما،‌ برای دیگران ٦.انسان     ۵.جهانبینی ایدئولوژی     ٤.مذهب علیه مذهب ۹.بازشناسی هویت ایرانی اسلامی     ٨.علی (ع)    ٧.  انسان بی خود ١٢.اسلام شناسی مشهد     ١١.میعاد با ابراهیم     ١٠.روش شناخت اسلام ۵١.گفتگوهای تنهای     ١٤.هنر     ١٣.ویژگیهای قرون جدید ١٨.فرهنگ لغات     ١٧.آثار گوناگون     ١٦.نامه ها ٢١.با مخاطبهای آشنا     ٢٠.یك جلوش تا بی نهایت صفر     ۹١.پدر، مادر، ما متهمیم! ٢٤.بازگشت     ٢٣.ابوذر     ٢٢.خودسازی انقلابی ٢٧.شیعه     ٢٦.حج     ۵٢.ما و اقبال ٠۳.جهت گیری طبقاتی اسلام     ۹٢.تشیع علوی، تشیع صفوی     ٢٨.نیایش ۳۳.هبوط در كویر     ٣٢.تاریخ تمدن جلد دوم     ١۳.تاریخ تمدن جلد اول ٣٦.اسلام شناسی دوره سه جلدی     ۳۵.-تاریخ ادیان جلد دوم     ٣٤.تاریخ ادیان جلد اول ٧۳. حسین وارث آدم

منبع:iec-md.org