سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

چندین شعر زیبا درباره خیانت



 

 

چندین شعر زیبا درباره خیانت

 

من به یادت بودم
اما تو بی احساس
به منو احساسم
تو خیانت کردی باز
یادم از یادت رفت
بی صدا قلبم مرد
من شدم تنها تر
خاطراتت رو غم برد
بی هوس عاشق بود
این دل بیچارم
از هوس تو رفتی
من هنوز بیمارم
بی خداحافظ بود
رفتنت از پیشم
دور میشیو من
بی صداتر میشم
به تو مدیونم من
عشقو یادم دادی
عاشقت بودم من
تو به بادم دادی .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

خیانت کرده ای آری
ولی گویم نفهمیدی
بدی از کار من بوده
که تو اینگونه رنجیدی
ز تو قدیس تر هرگز
ندیدم من به جان تو
تو گریه می کنی اما
گمانت هست که خندیدی
وفا را من ز تو دیدم
به اسم بی وفائیها
همین بود آنجه من کردم
همان بود آنچه تو دیدی
چرا بازی کنی با من
خیانت از توئی هرگز
فقط یک لحظه دور از من
به یک بیگانه خندیدی ...

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

می روی و در بیراهه ی خیانت گم میشوی
می روی و هر قدمت آفتی است و هر نگاهم شکایتیست
هراس بر وجودم چنگ می زند
مرغ شوم بر ویرانه ها می خواند
سیاهی جان می گیرد
و سایه چرکین خیانت تمامی سطح آبی قلبم را می پوشاند
باتلاق رذالتها تو را می بلعد و تو نیز تمامی روشنی ها را
ومن تنهاتر از هر غروب دیگری دست بر تن خاک می کشم و بنگر بر زبانه های آتش درونم که به کبریت تو جان گرفت و جانم سوزاند. .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

شادیت را ز دور میبینم
بانگ خندان صدایت
بر دلم میکوبد
چه صدای زشتی
چه نوای شومی
مشت بی رحم خیانت
به سرم میکوبد
من از این درد به خود میپیچم
همچو کرمی زخمی
چشم مست تو برای دگری میخندد
و برای من ِ عاشق
درد بی رحم سیاهی ست
که بر این جان ترک خورده روان میسازی
چشم غمگین دلم پر خون است
دل من میشکند از
یاد آن ایّامی
که به روی پدرم جوشیدم
به تن ِ پیر ِ چروکیدۀ او
رخت غم پوشیدم
رسم غفلت این است
گله ای از تو ندارم هرگز
هستیم را به تو بخشیدم لیک

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


خیانت دیدم وُ گفتم : تلافی می کنم من هم
اگر با دیگری باشم؛ سبک تر می شود دردم
خیانت کردم اما تو؛ ز من با طعنه پرسیدی :
چرا با اینکه بیزاری دچار ترس و تردیدی؟
خیانت کردی و چون ابر؛ به شَکَّم گریه باریدم
خیانت کردم وُ اشکی به چشمانت نمی دیدم
تلافی کردم و دردی فزون گردیده بر دردم
درونت از غمم خالیست ؛ خیانت من به خود کردم
گناهت گردنم مانده ؛ چه تاوانی که پس دادم
چه کردم با خیالاتم ؛ نخواهد رفت از یادم .

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


خیانت کرده ام .... آری
و بر عشق تو می خندم
دو چشمت را خودم امشب
به روی خویش می بندم
خیانت کرده ام .... آری
نمی دانی و می گویم
بدان راهی دگر بی تو
برای عشق می جویم
وفایم را ندیدی که
خیانت را ببین حالا
دل تنگم ندیدی که
دل سنگم ببین اما
ندیدی غرق احساسم
ندیدی گریه هایم را
خیانت کرده ام تا تو
ببینی خنده هایم را
خیانت کرده ام .... آری
چه خشنودم که می دانی
مکن اندیشه باطل
که قلبم را بسوزانی

امانت داده بودم دل
به دستانت نفهمیدی؟
چه آوردی به روز دل


ویدیو مرتبط :
اهنگ بسیار زیبا به نام(خیانت)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

شعر زیبا نیمه شعبان (2)



 شعر نیمه شعبان, اشعار زیبا درباره امام زمان


بده ساقی می باقی به عشق خسرو خوبان

بزن مطرب نی و بربط كه آمد نیمه شعبان

قدر قدرت شهی آمد، علی فطرت، مهی آمد

بده ساقی می باقی به عشق خسرو خوبان

بزن مطرب نی و بربط كه آمد نیمه شعبان

قدر قدرت شهی آمد، علی فطرت، مهی آمد

چه قدرت، قدرت مطلق، چه فطرت، فطرت یزدان

تولد یافت مولودی ز امر قادر یكتا

كه از نور جمال او جهان شد روضه رضوان

خطش مشكین و لب غنچه، رخش زیبا قدش فتنه

چه قامت، قامت رعنا، چه صورت، صورت رخشان


زچشم و روی نیكویش توانم اینقدر گویم

كه رویش قبله‌ی دلها و چشمش چشمه‌ی حیوان

زلطف و رحمتش باشد، زبان الكن، قلم عاجز

چه لطفی، لطف بی‌منت، چه یاری،‌یاور یاران

بگو از من تو ای ساقی بآن سرو سهی بالا

توئی آقا، توئی مولا، بخلق عالم امكان

بجانم او بود، جانانكه جان عالمش قربان

بدردم او بود درمان، چه دردی، درد بی‌درمان

توئی سرور، توئی رهبر، توئی نوباوه حیدر

توئی سلطان بحر و برّ، ولی حضرت سبحان

توئی لطف و توئی جود و توئی رحم و توئی رحمت

توئی دریای بخشایش، توئی فیض و توئی احسان

توئی علم و توئی عالم، توئی حلم و توئی دانش

توئی دُرّ و توئی گوهر، توئی لؤلؤ توئی مرجان

توئی محرم، توئی همدم، توئی فخر بنی آدم

توئی یار و توئی یاور، توئی غمخوار غمخواران

تویئ شاخص، توئی شامخ، توئی شافع، توئی راكع

توئی قائم، توئی غائب، توئی پیدا، توئی پنهان

بود مهدی تو را نام و بود شهرت تو را هادی

توئی مهر و توئی ماه و توئی خورشید نور افشان

توئی عدل و توئی عادل، توئی عقل و توئی عاقل

توئی فضل و توئی فاضل، ‌توئی شاهنشه خوبان

كلام نغز و دلجویت بود شیرین و روح افزا

چرا؟ چونكه توئی ناطق، چه ناطق؟ ناطق قرآن

ز درد انتظارت جای اشك از دیده خونبارم

شتابی كن كه رفت ای شه زكف دین و زدل ایمان

ترا از جان و دل چا كرد و صد عیسی، دو صد موسی

كنیز درگهت حور و فلك عبد و ملك دربان

زبان را جای گویایی نباشد بهر ژولیده

چرا؟ چونكه نباشد گفتن مدح تو شه آسان

حسن فرح بخشیان (ژولیده‌ی نیشابوری)

 

منبع:tebyan-zn.ir