سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

وقتی میدان توپخانه به دختران حاجت می داد


روزی که اسماعیل ریخته گر اصفهانی توپ جنگی تزئینی اش را برای فتحلی شاه قاجار می ساخت، هیچ فکرش را نمی کرد که این توپ بهانه ای شود تا مردم حاجت هایشان را از این توپ طلب کنند. توپی که دختران تهران قدیم برای بخت سفید و طالع بلندشان به آن دخیل می بستند و فراری ها و مجرمان در کنارش پناه می گرفتند تا دولتی ها از مجازات شان صرف نظر کنند!

مجله مهر: روزی که اسماعیل ریخته گر اصفهانی توپ جنگی تزئینی اش را برای فتحلی شاه قاجار می ساخت، هیچ فکرش را نمی کرد که این توپ بهانه ای شود تا مردم حاجت هایشان را از این توپ طلب کنند. توپی که دختران تهران قدیم برای بخت سفید و طالع بلندشان به آن دخیل می بستند و فراری ها و مجرمان در کنارش پناه می گرفتند تا دولتی ها از مجازات شان صرف نظر کنند!

آن روزها، یک تهران بود و یک میدان توپخانه که مهم ترین و پر رفت و آمدترین نقطه شهر به حساب می آمد و مردم آن را به نام های میدان ارگ، میدان شاه یا توپخانه می شناختند. وسط میدان، جایی کنار حوض بزرگ آن توپ مروارید روی سكویی به ارتقاع یك متر قرار داشت. توپی که برخلاف نامش اصلا از مروارید ساخته نشده بود.

توپی‌ که‌ مردم‌ از آن‌ حاجت‌ می‌خواستند

چرا توپ مروارید؟
 
داستان های زیادی درباره این توپ عجیب نقل شده است توپی که دلیل معروفیتش به مروارید این بوده که جلوی آن با یك رشته مروارید تزیین شده است، از روایاتی که درباره این توپ گفته شده است می توان اشاره کرد به اینکه شاه عباس در جزیره هرمز آن را به غنیمت گرفته و بعدها روی سکویی کم ارتفاع میان حوض و نقاره خانه گذاشته است یا اینکه به دستور کریم خان زند در شیراز آن را ساخته اند و حتی در منابع دیگری آمده است که نادر شاه آن را از هندوستان به ایران آورده است.
 
اما واقعیت این است که این توپ یک توپ مفرغی جنگی بود که در سال 1233قمری فتحعلی شاه قاجار دستور ساخت آن را داد و یک ریخته گر معروف اصفهانی به نام استاد اسماعیل ریخته گر آن را ساخت و تاریخ ساختش را در داخل ترنجی که روی توپ مروارید و بر روی لوله توپ دیده می شود، به طور بر جسته حكاكی کرد.
 
بعدها، در دروه رضا شاه پهلوی پس از برپایی ساختمان باشگاه افسران در خیابان قوام السطنه، توپ مروارید به آنجا منتقل شد و بر سكویی در ورودی آن باشگاه قرار گرفت.
 
تنها بازمانده باغ ناصری
 
ارگ تهران که تاریخ آن به دوره صفویه باز می گردد، در شمال تهران قدیم در داخل حصارشاه طهماسبی قرار داشت. این ارگ خود حصاری جداگانه داشت و خندقی آن را از شهر جدا می کرد در این فاصله بین خندق و ورودی ارگ میدانی قرار داشت که به نام های: میدان شاه، میدان توپخانه، باغ گلشن، میدان ارگ که برای ورود به این میدان پلی چوبین بر روی خندق زده بودند که به تخته پل مشهور بود.
 
در دوره سلطنت ناصرالدین شاه توپ های موجود در این میدان را جمع آوری کرده و به میدان توپخانه جدید منتقل کردند و بعدها به غیر از ایجاد یک باغ در آن بنائی کوچک و چند ضلعی ساختند و در آن صندوقی به نام صندوق عدالت قرار دادند تا مردم شکایات یا عریضه های خود را در آن بیندازند. نامه های این صندوق که به طور هفتگی باز می شد به نظر ناصرالدین شاه می رسید. در واقع آنچه که از میدان توپخانه قدیم برجای مانده است تنها توپ مروارید است.
 
بختی جوون و نون دار، روزی بکن زجایی
 
توپی‌ که‌ مردم‌ از آن‌ حاجت‌ می‌خواستند

تهرانی های خرافاتی قدیم، توپ مروارید را مقدس می دانستند و در روزهای خاصی مثل چهار شنبه سوری و شب 27 ماه رمضان و شب های قدر به آن دخیل می بستند، خصوصا دختران و زنان بی فرزند از زیر لوله آن دعاكنان با تنی لرزان می گذشتند با این باور كه هر چه زود تر دختران بختشان باز و زنان نازا دارای فرزند می شوند و این باور اشتباه تا حدی بود که درشب چهارشنبه سوری زنان و دختران، پول، شیرینی و کله قند به نگهبانان توپ مروارید می دادند تا در اجرای مراسمشان آزاد باشند.
 
جعفر شهری در کتاب طهران قدیم آورده است: «...دخترها و بیوه زن ها به طرف توپ مروارید که توپی مفرغی بزرگ بر روی دو چرخ و بر بالای سکوئی بود و در جای پیکره فعلی میدان ارک، مقابل وزارت اطلاعات، قرار داشت، رو می آوردند و جهت بخت گشایی از زیر آن رد شده، بر لوله سوار می شدند و سر می خوردند و این کار را مجرب ترین عملی می دانستند که با آن تا سال دیگر به خانه شوهر می روند و اشعاری از این قبیل داشتند که دو بیتی اول آن را هنگام سوار شدن و سر خوردن و دو بیتی دوم را موقع دخیل بستن می خواندند:
 
ای توپ تن طلایی، از غم بده رهایی
 
بختی جوون و نون دار، روزی بکن زجایی
 
ای توپ چاره ها کن، کارم گره گشا کن
 
صد تا گره به هر نخ، من می زنم تو واکن.»
 
جالب تر از آن این بود که جدا از این باورهای خرافی، توپ مروارید پناهگاهی بود برای مجرمین و محكومین که در آن بست نشینی می کردند تا از گناهشان در گذرند، همینطور محلی بود که حاجت گروهی از مردم گرفتار را می تواند رفع کند،حتی بسیاری از اروپاییان در خاطرات خود به وجود این توپ در میدان ارگ یا همان توپخانه قدیم اشاره می کنند و آن را مکانی مقدس برای تهرانی ها معرفی کردند اینکه مکانی برای پناه یافتن مجرمان فراری بوده است.
 
البته این ماجرای بست نشینی بعد از آنکه امیر كبیر در دوره خود بست نشینی را در همه جا از آن جمله در زیر توپ مروارید متوقف كرد مدتی فرصت از مجرمان گرفته شد ولی بعد از او باز هم این رسم برقرار شد و تا زمان رضا شاه كه توپ را از میدان ارگ بردند این بست نشینی برای در خواست عفو مجرمان پابرجا بود.


ویدیو مرتبط :
میدان توپخانه

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ای کاش دفتر کیهان بجای توپخانه در میدان آزادی ، میدان رفاقت یا میدان دوستی بود



مناظره داغ اصغرزاده و شریعتمداری در تلویزیون ؛

اصغرزاده : ای کاش دفتر کیهان بجای توپخانه در میدان آزادی ، میدان رفاقت یا میدان دوستی بود / شریعتمداری: فتنه ۸۸ از فرمول امریکا و انگلیس و اسرائیل پیروی می کردندحسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان و ابراهیم اصغرزاده نماینده دوره سوم مجلس شورای اسلامی، عضو شورای اول شهر تهران و از دانشجویان پیرو خط امام در برنامه تلویزیونی دیروز، امروز، فردا به بررسی مسائل روز پرداختند.

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب : حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان و ابراهیم اصغرزاده نماینده دوره سوم مجلس شورای اسلامی، عضو شورای اول شهر تهران و از دانشجویان پیرو خط امام در برنامه تلویزیونی دیروز، امروز، فردا به بررسی مسائل روز پرداختند.

ابراهیم اصغرزاده

*** در ماجرای اشغال سفارت آمریکا به هیچ وجه قصد ما این نبود که برویم و آنجا بمانیم. می خواستیم نهایتاً 2 یا 3 روز آنجا را اشغال کنیم که اعتراض خود را نشان بدهیم. اما حمایت امام از این حرکت، آن را از یک اقدام غیرحرفه ای به یک اقدام انقلابی تبدیل کرد.

*** ما به عنوان دانشجویان پیرو خط امام(ره) نقش "بوعزیزی" تونس را در آن مقطع انقلاب ایفا کردیم.

*** اشغال سفارت انگلیس در سال گذشته یک کپی برداری کاریکاتوری از اقدام سال 58 دانشجویان خط امام بود. آن حرکت باعث تحول در حرکت انقلاب و همزادپنداری در آحاد جامعه شد ولی اشغال سفارت انگلیس در سال گذشته، باعث انزجار مردم و عدم همراهی آنها شد و الآن ما باید هزینه و خسارتش را بپردازیم.

*** به این راحتی نباید به نسلی که انقلاب را بر دوششان جلو بردند، تهمت زد. این که بگوییم همه دولتهای قبلی خیانت کرده اند، یک شوخی است. توهم توطئه یک نوع بیماری است. به نظر من هیچ یک از دولت های قبلی به دنبال رابطه با آمریکا نبوده اند.

*** انتخابات پیش رو انتخابات حیاتی است اما باید به جای اقتصاد ، صلح طلبی و مذاکره با جامعه بین المللی مهمترین محور است. اگر قرار باشد مذاکره ای شروع شود باید بعد از مشارکت بالای مردم در انتخابات ۹۲ و مقتدرانه باشد، مذاکره به معنی رابطه نیست.

*** آمریکا هراسی باعث می شود ما قدمی برنداریم. باید به کارشناسان و دیپلماتهایمان اعتماد بدهیم که آنها بررسی کنند چه امتیازهایی می شود از آمریکا گرفت.

*** اگر دارای توانایی و اجماع ملی نباشیم پای میز مذاکره شکست می خوریم و لی ما می خواهیم زندگی مردم را راحتتر کنیم.

*** هر چه قایم مقام فراهانی به فتحعلی شاه گفت باید با روس ها مذاکره کرد، گفت، نه ما میجنگیم. بعد دیدیم نتیجه اش عهدنامه های ترکمن چای و گلستان شد.

*** دولت های خاتمی و هاشمی در دست آوردهای هسته به مراتب از دولت فعلی قوی تر بوده و دولت فعلی که ورق پاره هایی بیش نمی دانست مصوبات شورای امنیت را و می گفت که اینقدر اینها قطعنامه بدن تا قطعنامه دونشون پر بشه ، من از ادبیاتی که دولت بکار می برد خیلی ناراحت شدم .

***یکبار با مرحوم حاج احمد آقا صحبت می کردیم و حاج احمد آقا در مورد اینکه رییس جمهور یک کشور باید مودبانه برخورد بکند ، مثالی زد و گفت مرحوم رجایی که حضرت امام(ره) هم خیلی لیشان را دویت داشت ، در جواب آقای "میتران" که تبریک گفته بود ، یک نامه ای رو دادند و در آن نوشته بود ای آقای میتران ، ای فرانسه ، شما فلان هستید و اینها . امام گفته بودند ، وقتی به شما تبریک گفتند جواب تبریکشون رو بدید. یک دیپلمات باید با ادب باشد ، باید رفتار مودبانه داشته باشد ، اونوقت اینکه ما بگیم "ممه رو لولو برد " ، ، فلان و وقتی سازمان ملل در نیویورک مراسم دارد برای ده ها نفر دنبال ویزا باشیم و بعد برویم آنجا در بهترین هتل اقامت کنیم و حرفهای خودمان را بزنیم ، حرفهایی که همه ی آنها هزینه دارد برای انقلاب . من هم در مورد عملکرد دولت فعلی معتقدم این عملکرد بسیار ضعیف است .

***رابطه با آمریکا بحث کلان نظام است در حد من و آقای شریعتمداری نیست . بحث هایی که ما انجام می دهیم در سطح کارشناسی است ، ما کاری می کنیم که در تصمیم سازی ها تاثیر بگذارد وگرنه قانون اساسی در مورد اینکه چه کسی تصمیم گیرنده است تکلیف را روشن کرده .

***اینکه بگوییم دولت هاشمی و خاتمی در جهت ارتباط با آمریکا حرکت کرد ، ضمن احترامی که برای آقای شریعتمداری قائل هستم این نوع تفکر را نوعی توهم توطئه می دانم . توهم توطئه یک بیماری است ، یعنی اینکه طرف فکر می کند که آمریکا آنقدر قلدر و بزرگ است که از صبح تا شب برای ما نقشه می کشد که تا گاوماهی خانه ما هم او تصمیم می گیرد ، از آن سو یک بیماری هم مقابلش هست که ساده اندیشی است ، که فکر می کند اگر رابطه با آمریکا برقرار کنیم تمام مشکلات حل می شود ؛ ارز ارزان می شود ، ترافیک تهران حل می شود ، آلودگی هوا از بین می رود و ...بین این دو سیاه و سفید دیدن ، باید یک راه منطقی را طی کنیم. اینکه شعار بدهیم آمریکا در امور داخلی ایران مداخله کرده در این چند سال ، اینها همه شوخی است و نوعی فرار از مسئولیت . این شما را به یک آرامش خیالی می کشاند که کلاً همه چیز را ول کنیم و بگوییم اصلاً نمی توانیم با او مذاکره کنیم.

*** مذاکره لولو خورخوره  نیست و بستگی به آن دارد که چه کسی مذاکره می کند ، دکتر مصدق در دادگاه لاهه بر سر حقوق ایران مذاکره کرد و ما به حقوقمان رسیدیم . فتحعلیشاه هم قائم مقام فراهانی گفت مذاکره کند و او نپذیرفت و گفت : نه می جنگم. رفت گلستان و ترکمانچای را داد و سرزمین های ایران را از دست داد . مذاکره فی نفسه نه خوب است و نه بد . یک روش است .مهم این است که چه کسی مذاکره کند و کی ؟ ما می گوییم بین مذاکره و رابطه گام های متعددی است . در مورد اینکه دولت آقای هاشمی و دولت آقای خاتمی مقدمات فروش مملکت را فراهم کردند ، این انگی است که "کیهان" همان زمان هم زد و این انگ زدن را همین الان هم ...

***ای کاش روزنامه کیهان که منهم یک زمانی در روزنامه کیهان بودم ، منتهی زمانی که من و آقای خاتمی در روزنامه کیهان بودیم مردم صف می کشیدند کیهان را می خریدند و الان من نمی دانم تیراژش چقدر است . ای کاش دفتر کیهان در میدان توپخانه نبود ، در میدان آزادی ، میدان رفاقت ، میدان دوستی ، یکجایی دفترش بود که بیشتر ادبیاتش یک ادبیات دوست مدارانه ، مدارا طلبانه تری می شد.

***من اعتراض داشتم که چرا با آقای کلینتون دست ندادید. رییس جمهور یک کشور رییس جمهور یک ملت است ، ما اعتراضمان این بود که چرا قاطع نایستادید. اصلاً صحبت ما این نیست که اگر بحثی مطرح شد یعنی می خواهید رابطه برقرار کنید . تکلیف رابطه معلوم است که چه کسی تعیین می کند ولی دولت ها وظیفه شان این است که شرایطی را ایجاد کنند که منافع کشور را تعیین نماید. چه دولت آقای هاشمی ، چه دولت آقای خاتمی و چه دولت احمدی نژاد ، باید ایران را از معرض تهدید بودن خارج کند . باید اجماع جهانی را در هم بشکند. نمیشه اینجا نشست و گفت ما می خواهیم با دنیا بجنگیم و دنیا با هم متحد شوند و بعد مثل کره شمالی بنشینیم و عزا بگیریم که حالا چکار کنیم .

*** شعار را باید وقتی داد که باور پذیر باشد .وقتی شعار داده شد و مردم کوچه و خیابان آن را باور نکردند این شعار فایده ای ندارد .

حسین شریعتمداری:

**** انقلاب اسلامی برای صدورش به ویزا و روادید نیازی ندارد و دلگرمی محرومان جهان است.

**** درگیری ما با آمریکا درگیری ماهوی است و تنها در دو حالت پایان می یابد؛ یا ما از اسلام ناب در حاکمیت دست بکشیم یا آمریکا از خوی استکباری اش دست بردارد و مادامی که ایت اتفاق نیفتد درگیریها ادامه دارد.

***** شواهد نشان می دهد که آمریکایی ها مفاد قرارداد الجزایر را نپذیرفتند که نمونه اش فتنه ۸۸ بود.

*****انتظار میرفت اصلاح طلبان از سخنان نتانیاهو که گفته بود سرمایه اصلی ما در ایران اصلاح طلبان هستند موضع گیری می کردند.

**** آمریکایی ها براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود نام بردند که هرگز تغییر نمی کند.

***** من در پاسخ به این اظهارات برخی که می گویند با صرفنظر از مسائل هسته ای تحریم ها برچیده می شوند می گویم که اتفاقا تحریم ها چند برابر خواهند شد.

****ادبیات گفتاری رئیس جمهور باید مناسب و متین باشد.

****فتنه ۸۸ از روی فرمول سه ضلع امریکا و انگلیس و اسرائیل پیروی می کردند و این قابل انکار نیست.

****شما به آقای خاتمی اعتراض کرده اید که با کلینتون دست نداده ؟ خاتمی سه بار با جورج سوروس صهیونیست معروف دست داده است.

****بنا بر اذعان خود اصلاح طلبان نمی شود ارتباط جورج سوروس را با آنان انکار کرد.

****مذاکره بستگی به شرایط و مختصات مذاکره کننده دارد ، نه شخص. مذاکره یک تعریف کلاسیک دارد . در هر مذاکره ابتدا کف مذاکره را تعیین می کنند و یک سقف . وقتی آن را از قبل مشخص می کنند این قابل قبول نیست.

****تعریف کلاسیک مذاکره عبارتند : از اینکه در هر مذاکره ای ابتدا کف مذاکره تعیین می شود، کف مذاکره مجموعه مقولات مورد اشتراک طرفین و سقف آن نقطه ای است که طرفین می خواهند به آن برسند./انتخاب