سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

ماجرای کودک فیل نمای خراسانی +عکس


دیوید لینچ در فیلم زیبای "مردم فیل نما" مرد از ریخت افتاده ی را تصویر کرد که مردمان خبیث و طماع و پلید روزگار با او مثل حیوانات برخورد می کردند و در سیرکها نمایشش می دادند تا پول به جیب بزنند. ولی در پس آن حجاب روح فرزانه و عاشق پیشه و زیبایی وجود داشت که شکسپیر می خواند و زن زیبایی را عاشقانه دوست می داشت. و زن بسیار مهربانانه محبت او را پاسخ می دهد.

پارسینه: دیوید لینچ در فیلم زیبای "مردم فیل نما" مرد از ریخت افتاده ی را تصویر کرد که مردمان خبیث و طماع و پلید روزگار با او مثل حیوانات برخورد می کردند و در سیرکها نمایشش می دادند تا پول به جیب بزنند. ولی در پس آن حجاب روح فرزانه و عاشق پیشه و زیبایی وجود داشت که شکسپیر می خواند و زن زیبایی را عاشقانه دوست می داشت. و زن بسیار مهربانانه محبت او را پاسخ می دهد.

حالا در همین تربت جام خودمان این طفل معصوم از ریخت و قیافه افتاده که بابک نام دارد از بدو تولدش با بی مهری پدر و مادر و مردم روبه رو شده و در 2 سالگی به عنوان یک کودک تربیت ناپذیر به بهزیستی تربت جام سپرده شد. تا 7 سالگی حتی نمی توانسته حرف بزند.
 
در 7 سالگی بابک زنی بزرگوار کمر همت بست تا او را از زندگی حیوانی و بی ثمرش نجات دهد و با صبر و تحمل بسیار حرف زدن و خواندن و نوشتن به او آموخت و او را به جامعه انسانی بازگرداند.
 
در شعار که باشد همه بلدیم با صدای رسا داد بزنیم که "نه همین لباس زیباست نشان آدمیت" ولی در عمل فقط به همین امور ظاهری مثل قیافه و پول و مقام توجه می کنیم. و از 20 کیلومتری چنین موجودی رد هم نمی شویم.
 
 راستی این تصادفی نیست که یک زن می تواند چنین کار مهیبی را انجام دهد. هیچکدام از ما آیا مردی را سراغ داریم که چنین ظاهر زشتی را سرپرستی و روح زیبا و انسانی او را کشف کند؟ این صبر و حوصله و طاقت و توان فقط از جنس زیبا و لطیف و مهربان به ظاهر ضعیف بر می آید. به احترام او باید کلاه از سر برداشت و تعظیم کرد.



ویدیو مرتبط :
عکس العمل عجیب فیل مادر بعد ازتولدبچه فیل!!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بن‌بست 5 ساله در ماجرای کودک‌ربایی(+عکس)



  
 اخبار حوادث  - این پسربچه در هیاهوی یک مراسم استقبال ربوده شد

  بن‌بست 5 ساله در ماجرای کودک‌ربایی

سناریوی یک کودک‌ربایی پس از گذشت پنج سال پلیس قزوین را با گره کوری مواجه کرده است.

اخبار,اخبارحوادث, ادم ربایی

 

این پسرک بازیگوش که همراه پدر و مادرش به یک مراسم رفته بود از سوی زن مرموزی ربوده شد

آخرین بازیگوشی
پسرک شاد و خندان بود، هر از گاهی دستش از دست پر مهر مادرش رها می‌شد و جستی می‌زد و به جلو کنده می‌شد. چند قدمی از مادر و پدرش فاصله می‌گرفت و دوباره خنده‌کنان به سوی مادر می‌دوید. این بازی کودکانه پسرک ادامه داشت تا اینکه سرنوشت شومی برایش رقم خورد.


«پویا» 3 ساله با پدر و مادرش به یک مراسم رفته بودند تا شاید گره‌ای از کار پدر باز شود!


چهارشنبه 16 اردیبهشت سال 1388 بود، عقربه‌ها ساعت 5/4 عصر را نشان می‌داد. پس از پایان مراسم در امامزاده حسین قزوین، مردم در حال بازگشت به خانه بودند که ناگهان نگاه‌های پدر و مادری نگران در اطراف چرخید.


وقتی پویا کوچولو سرگرم بازی کودکانه بود، مادرش را فراموش کرد و از مادر و پدر جدا شد به تصور این که دوباره به عقب برمی‌گردد و این بار نیز همانند بازی‌های کودکانه‌اش به سوی مادر و پدر می‌دود، اما دیگر بازگشتی نداشت.


انگار پویا کوچولو در یک لحظه به دام زن غریبه‌ای گرفتار شد و هر چه داد و فریاد زد صدایش به گوش مادر و پدرش نرسید. این‌ها را یکی از مأموران گفته‌اند، آنها پویا کوچولو را با چشمی اشکبار و ناامید در آغوش زنی دیده بودند اما تصور نمی‌کردند پویا ربوده شده است!


مادر پویا کوچولو به محض اینکه متوجه شد پویا گم شده است به تکاپو افتاد اما هر چه اسم کودکش را فریاد زد ناامیدتر شد.


خبری از پویا کوچولو نبود و وقتی پسرک را در لابه‌لای جمعیت نیافت از هوش رفت. وقتی چشم باز کرد هنوز تصور داشت گم شدن پسرش یک کابوس باشد اما همهمه اطرافش نشان می‌داد آغوشش در حسرت پویا کوچولو خواهد ماند. «علی شهسواری» پدر پویا کوچولو در مصاحبه‌ای با خبرنگار شوک گفت: پنج سال از زمان ناپدید شدن پسرم می‌گذرد.


پویا در سال 88 تنها 3 سال داشت و بسیار کوچک و شیرین‌زبان بود، ما آن روز برای مراسم رفته بودیم. متأسفانه پویا کوچولو در پایان آن مراسم در یک لحظه غفلت ما ربوده شد و این غفلت، همیشگی شد و تا به امروز خبری از پویا کوچولو نداریم.

 

پدر پویا با صدای گرفته و بغض ادامه داد: آن روز وقتی پویا در لابه‌لای جمعیت گم شد خیلی زود نزد دو محافظ در قبرستان رفتیم و از آ‌نها خواهش کردیم با بلندگو مشخصات پسرم را اعلام کنند شاید پویا کوچولوی ما پیدا شود. اما آنها گفتند بلندگو قطع شده و دیده‌اند یک زن پویا را در آغوش گرفته و با عجله از لابه‌لای مردم گم شده است. حتی نشانی‌ها و مشخصات پویا را به درستی دادند. گفتند پسرمان ناآرام و گریان بود و آنها تصور نمی‌کردند که پویا ربوده شده باشد.


وی افزود: در این سال‌ها به همه‌جا سر زده‌ایم و سفرهای زیادی به شهرهای بزرگ داشته‌ایم، ولی باز از پویا سرنخی به دست نیاورده‌ایم. بنابراین گزارش، از همان روز نخست با دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای قزوین، پلیس آگاهی در حال جست‌وجوی پسرک ربوده شده و زن کودک‌ربا است تا بتواند از سرنوشت پسربچه رازگشایی کنند.


با توجه به اینکه پلیس در ردیابی این کودک‌ربایی به گره کور خورده است کسانی که اطلاعاتی از پویا کوچولو و زن رباینده دارند می‌توانند با پلیس 110 یا شماره 88500100 گروه شوک روزنامه ایران تماس بگیرند.

 اخبار حوادث - ایران